• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4363
تعداد نظرات : 2608
زمان آخرین مطلب : 3535روز قبل
دعا و زیارت
راز اشک برای سیدالشهدا (ع) [ January 12, 2008 ]

روز اول محرم، وجود مبارک امام هشتم بسیار غمگین بود. ابن شبیب به خدمت حضرت مشرف شد، دید حضرت بسیار غمگین است. عرض کرد: چرا غمگین هستید؟ فرمود: امروز اول محرم است. تو اگر بخواهی گریه کنی، اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی، بر ابی عبدالله گریه کن! برای اینکه او که رفت، نگذاشتند جامعه ما طعم عدالت را بچشد، طعم عقل را بچشد... سالار شهیدان را مظلومانه شهید کردند...

ایام متعلق به این خاندان و عرض ادب کردن به اینها برای خود ما فضیلت است. چون گریه کردن ما را مسلح می کند. شما در دعای کمیل می خوانید که گریه سلاح مؤمن است، اسلحه مؤمن است. اگر کسی اهل جهاد بود، خواست مبارزه کند، با دست خالی که نمی تواند بجنگد. اگر خواست با دشمن بجنگد، سلاح او تفنگ است، گلوله است و... اگر هم خواست با غرور و منیت و خودخواهی و نفس اماره بجنگد، این در دعای کمیل آمده است:و س لاحه البکاء (1).

این گریه خالصانه به درگاه خدای سبحان، آدم را مسلح می کند. یعنی آدم را از غرور، از تعدی، از ظلم و از خودبینی نجات می دهد، از احسن اثاثاً و رءیا (2) نجات می دهد، ازطمع نجات می دهد. حالا گریه خاضعانه در عبادت و غیرعبادت یک اثر دارد، گریه برای سالار شهیدان یک اثر دارد. این گریه ما را به ولایت نزدیک می کند، به امامت نزدیک می کند، به علاقه به آنها نزدیک می کند...

انسان اهل گریه، رقیق القلب است؛ قسیّ القلب نیست. این که گفتند به مجالس حسین بن علی شرکت کنید؛ برای اینکه جامعه، بهترین راه زندگی اش همین است. آنهائی که با این معارف رابطه ای ندارند، بالاخره همیشه در زحمت اند. درباره خود سیدالشهداء، حسین بن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) گفتند: انبیای الهی گریه کردند، وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و سلم) گریه کرد. فاطمه زهرا و علی بن ابیطالب (علیهما آلاف التحیّه و الثناء) گریه کردند...


خیمه ها را علم کنید!
وجود مبارک ابی عبدالله گفت: اینجا کجاست؟ اسامی این سرزمین را گفتند؛ نینوا و غاضریّه و امثال ذلک را گفتند، بعد گفتند: کربلاست، که حضرت فرمود: اینجا باید بارانداز کنیم. هاهنا مناخ رکابنا، هاهنا مذبح اطفال نا، هاهنا مقتل رجال نا (3).

اینجاست؛ بچه هایمان را ذبح می کنند، مردانمان را می کشند، فرزندان ما را به اسارت می برند، همین جاست. این را وجود مبارک ابی عبدالله از امیرالمؤمنین و از آباء کرامش شنیده بود؛ بیست سال قبل از جریان کربلا، امیرالمؤمنین وقتی از جنگ صفین برمی گشت، به این سرزمین که رسید از اسب پیاده شد؛ خاک را گرفت، بو کرد، دو رکعت نماز خواند، بعد فرمود: هاهنا،هاهنا. همین جاست، همین جاست... به حضرت عرض کردند: چی اینجاست؟ فرمود: هاهنا مصارع عشاق (4). اینجا عاشقانی می آرمند.

حسین بن علی هم که دوم محرم وارد شد، فرمود: هاهنا، هاهنا. همین جاست، همین جاست. اینجا شهید می شوند، اینجا ذبح می شوند. اینجا سر می برند، اینجا اسیر می گیرند. اینجاست! فرمود: پیاده شوید! پیاده شدند؛ وقتی خواستند خیمه ها را علم بکنند، حضرت دستور داد خیام زن و بچه در وسط باشد. خیام بنی هاشم که محرم اند، اطراف خیام زن و بچه باشد؛ خیام اصحاب که به منزله پاسدار و نگهبانان اینها هستند، اطراف خیام بنی هاشم باشد؛ که با نامحرم ها هیچ رابطه ای نداشته باشند. این صحنه در روز دوم محرم، اتفاق افتاد.

شب عاشورا که شد، عصر تاسوعا فرمود: همین نقشه و همین سامانه باشد، منتها اینها را جمع تر کنید. این طنابها را به هم محکم گره بزنید؛ خیام بچه ها در وسط، خیام بنی هاشم اطراف، خیام اصحاب اطراف؛ اما فاصله کمتر، این طنابها به هم گره بخورد، که در این تاخت و تازها این خیمه ها نیافتد. اطراف خیام را گودال بکنید- این چون جائی که نهر روان دائمی است، اطرافش نی روئیده می شود- فرمود: این نی ها را بیاورید، در این گودالها بریزید، آتش بزنید که فردا از پشت خیام کسی حمله نکند!

این دستور را در شب عاشورا داد. فقط یک طرف جلوی خیام باز بود که این رزمنده ها به میدان می رفتند، و اجسادشان را هم از همین راه به خیمه دار الحرب می آوردند. بقیه راهها بسته بود؛ یعنی پشت اش گودال آتش بود...

همین بود که وقتی عصر عاشورا به خیام حمله کردند، به زین العابدین (سلام الله علیه) گفتند: اینها دارند می آیند، بچه ها چه کنند؟ فرمود: فرار کنند، کسی در خیمه نباشد؛ عرض کرد: راه نیست!! اینها از چه راه فرار کنند؟! تنها راهی که این خیام با میدان دارد، همین راه روبروست. اطرافش گودالی بودکه آتش زدند که مبادا دشمن ها از پشت سر حمله کنند...


حکمت عاطفه نبوی
مکرر نقل کردند که وجود مبارک رسول الله«ص» در حالات گوناگون گاهی لبان مطهر ابی عبدالله را می بوسید، گاهی زیر گلوی حضرت را می بوسید. گاهی دکمه های ابی عبدالله را باز می کرد، از زیر گلو تا سینه را مکرر می بوسید. مردم نمی فهمیدند برای چه وجود مبارک پیغمبر این کارها را می کند! و با سایر بچه ها اینطور عطوفانه رفتار نمی کرد...

یک وقتی خون چشمان مطهر ابی عبدالله را گرفت و دید سینه مطهرش سنگین شده؛ فرمود: کیستی؟ جای بلندی نشسته ای! این جائی که تو الان پا گذاشتی، مکرر پیغمبر بوسید... آن روز فهمیدند چرا وجود مبارک پیغمبر اینقدر لبان حسین را می بوسید، گلوی حسین را می بوسید، سینه حسین را می بوسید. آن نقاط یا جای تیر شد یا جای سنگ یا جای نشستن شمر؛ والشّ مر جال س علی صدره (5)...


¤ تلفیقی از سخنرانی آیت الله جوادی آملی، حسینیه هدایت آمل 11 بهمن 1348 و سخنرانی در حسینیه ارشاد آمل روزهای اول و دوم بهمن 1358.

پی نوشت:
(1) مفاتیح الجنان. دعای کمیل
(2) مریم.47
(3) بحارالأنوار.ج44.ص383
(4) بحارالأنوار.ج14.ص 592
(5) بحارالأنوار.ج89.ص 223


منبع خبر: کیهان

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:15
دعا و زیارت
وقتی دعاهای تان دیگر جذاب نیستند ! [ July 01, 2007 ]

با افزایش هشیاری دعاکردن در خود، چنانچه به نظر می رسید که قدرت های دعایی دیگر برای تان جذاب نیستند- اگر اوقاتی برای تان پیش می اید که ظاهرا دیگر نمی توانید عمیقا دعا کنید، یا اصلا قادر به دعاکردن نیستید- دلسرد نشوید. این دوران اغلب وقتی پیش می آید که هشیاری دعا در شما تغییر می کند و گسترش می یابد. فرآیند جذب شدن و مرحله پالایش در شرف وقوع است.

ممکن است احساس ناراحتی کنید و در اعماق وجودتان حس غیرقابل توصیف «پرمشغله گی» پیدا شود، در نتیجه برای تان ممکن نیست ک با درون تان تماس برقرار کنید. در این شرایط فرآیند پالایش صورت می گیرد که همانا عواطف منفی قدیمی را خارج می کند و کنار می زند.
وقتی قدرت های دعایی در درون تان احیا شوند، سطوح عمیق تر ذهن نیمه هشیارتان را پالایش می کنند. وقتی این افکار و احساسات کهنه و قدیمی به سطح ذهن هشیارتان می آیند، زمانی است که احساس «پرمشغله گی» می کنید زیرا تغییری عمیق و شفایی عمیق رخ می دهد.

پس از اتمام فرآیند پالایش، شما باز هم قادر خواهید بود که عمیقا دعا کنید، اما شاید به شیوه ای دیگر و در سطحی عمیق تر. درجات و سطوح مختلف دعایی وجود دارند که نیازهای شما در سطوح گوناگون تجربیات زندگی تان تامین می کنند. سنت ترزا، عارف قرن شانزده، مرحله اشراق فزاینده در دعا را در کتاب معروف اش قلعه درونی بیان می کند. در این کتاب او هر چه درجه یا سطح دعا را به اتاق مجزایی در خانه روح مقایسه می کند. او ردشد روح از طریق دعا کردن را با کرم ابریشمی مقایسه می کند که به پروانه ای تبدیل می شود.

بدین ترتیب وقتی به رشد قدرت های دعایی بیفزایید، از طریق درجات و سطوح مختلف دعایی، به درجات و سطوح مختلف دیگر می روید. از آن روست کبرخی ازانواع دعا کردن شما را همیشه راضی نمی کنند و همچنین برای تان موثر واقع نمی شوند. باز هم به همین دلیل است که باید شیوه های گوناگون دعاکردن را که در این کتاب به آن ها می پردازیم و چگونگی برانگیختن را بدانید.
اگر دعا کردن در زندگی تان، آن گونه که انتظار داشتید، موثر واقع نشده است، شاید به آن دلیل است که شما همه انواع دعا کردن را درنیافته اید.

نوعی شیوه دعایی به دفعات درست به نظر می رسد، اما در دیگر مواقع ممکن است همین شیوه موثر واقع نشود. وقتی به نظر می رسد که شیوه دعایی تان قدرت اش را از دست داده است، می تواند نشانه خوبی باشد! ممکن است نشانگر آن باشد که شما از نظر معنوی، ذهنی و عاطفی رشد می کنید و آماده هستید که روش دیگری از دعا کردن را امتحان کنید.

 

 

 

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:12
دعا و زیارت
در دعا فشار و اجباری نیست [ July 01, 2007 ]

مردم اغلب از آن رو از شوق دعا کردن می افتند چون خود را مجبور می کنند که به شیوه های معین که هنوز وجودشان برای پذیرش آن ها آماده نیست، دعا کنند. آنان اغلب احساس می کنند دعاهای شان نمی توانند موثر واقع شوند مگر آن که بتوانند همچون افراد متعالی و پیشرفته دعا کنند.

عجب تصوراتی! ساده ترین دعا نیز اجابت خواهد شد. دختر هشت ساله ای در یکی از سخنرانی هایم درباره دعا کردن، حضور داشت پس از آن گفت: من از قدرت دعا کردن آگاه ام و دعا موثر واقع می شود. هفته پیش سگ من از خانه خارج شد و دو روز از خانه دور بود. پیش از آن هیچ گاه به چنین کاری دست نزده بود، بنابراین نگران بودم که مبادا برنگردد- تا آنکه قدرت دعا کردن را به خاطر آوردم. پس به حیاط رفتم و بر تاب نشستم و برای برگشتن او دعا کردم. در عرض چند دقیقه سگ ام دوان دوان به حیاط خانه داخل شد و از دیدن من بسیار خشنود گشت.
وقتی شما برای قدرت دعا آماده باشید، به تدریج آن را به طور طبیعی و عادی آشکار می کنید. لازم نیست فشار آورید. در حقیقت فشار و اجبار، دعا را مغلوب می کند. گو این که گاه ممکن است رشد تان تدریجی و حتی کند به نظر برسد، روند عادی همین است. رشد اجباری ممکن است واکنشی منفی دربر داشته باشد. همه رشدهای معنوی به شکل طبیعی و عادی از راه می رسند.
قدرت دعا از هیچ چیز غریب، غیرعادی یا غیرطبیعی برخوردار نیست، بلکه فرآیندی آسان، عادی و طبیعی است. با دعا کردن، درست در مقطعی ک هستید و در سطح کنونی درک و فهم تان همیشه می توانید به نتایج دست یابید. شما از کل قدرت دعا که می خواهید درست هم اکنون و طفرمندانه به زندگی تان گام نهد، برخوردارید.

زن خانه داری مشکلی داشت و به شدت عصبی و بی خواب شده بود. کشیش اش از طریق تلفن از او خواست که تاکید کند: «آرامش و متانت عیسی مسیح، هم اکنون در من جاری می شود و جسم و روح مرا در آرامش و آسودگی قرار می دهد.» وقتی کشیش این جملات را از پشت تلفن اظهار می کرد، این بانوی متشنج آسوده گشت و ارامش بر او سایه انداخت. اما چند ساعت بعد، مجددا عصبی و نگران شد.
با وجودی که او هیچ گاه، به قدرت دعاهایش ایمان نداشت، اکنون احساس می کرد که به آن وابسته است. سرانجام پس از تلاش فراوان برای دستیابی به روش درست دعا کردن، از این کار دست کشید و گفت: خداوندا نه اراده من، که ارداه تو مقدر خواهد شد.» دوباره حس آرامش او را در برگرفت و در خوابی عمیق آسایش یافت.

او از این تجربه درس بزرگی آموخت: صرف نظر از نوع مشکل تان، شما پیشاپیش از کل قدرت دعا که می خواهید درست هم اکنون و ظفرمندانه به زندگی تان گام نهد، برخوردارید. تنها کاری که باید انجام دهید، پرداختن بهآن و استفاده از قدرتی است که از پیش در اختیار دارید.

برگرفته از کتاب قدرت دعا - کاترین پاندر ، مینا اعظامی

 

 

 

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:11
دعا و زیارت
وقتی دعاهای تان اجابت نشده اند ... [ July 01, 2007 ]

دعا شکوفا کننده روح است
هیچ اتفاق افتاده است که دعا به جای گشایش مسیری به سوی نیکویی های زودآیند، شما را در مسیری بی نتیجه و ناکارآمد قرار دهد؟
دعا کردن شکوفا کننده روح است.
وقتی دعاهای تان اجابت نشده اند، شاید از آن روست که روح تان برای پذیرش آن پاسخ، در شرف شکوفایی بیش تر است.
شاید داستان کشیشی را شنیده باشید که پس از عهده دار شدن نخستین وظیفه کلیسایی، به دین پدر و مادرش رفت. پدر و مادر در انتظار گزارش هایی پر آب و تاب از کار او بودند. وقتی مادرش پرسید: پسرم آیا از وقتی ک تصدی این کار را عهده دار شده ای، خلوص روحانیت ات افزایش یافته است؟ او صادقانه پاسخ داد: خیر، اما چنین چیزی باید رخ دهد! من باید به چنان رشدی برسم که چنین رشدی را موجب شوم. ان مرد جوان درصدد شکوفایی روح اش بود.
وقتی به نظر می رسد که دعاهای تان اجابت نمی شوند، اغلب از آن روست که پاسخ، بزرگ تر و بهتر از حد انتظار شماست. بنابراین همچنان به دعا کردن ادامه دهید تا به آن مقطع از هشیاری برسید که پذیرای ورود موهبت های در راه باشید!
اکنون وقت آن است که تاکید کنید: اکنون من برای نیکویی خداوندی درهر جنبه زندگی ام آماده و پذیرایم. من برای نیکویی خداوند آمده و پذیرایم چه همانا در هر وجه زندگی ام متجلی می شود.
از کشیش معروفی که از همه موهبت های زندگی به حد وفور در اختیار داشت، پرسیدم که راز موفقیت اش در چیست. او پاسخ داد که در ابتدای کارش، روزانه تکرار می کرد: «اکنون من برای دریافت موهبت های الهی در هر جنبه زندگی ام آماده و پذیرایم.» او تکرار این دعا را در عرض سال ها ادامه داده است و از وفور موهبت های تندرستی، مکنت و خرد بهره مند شده است.
ممکن است به دفعات، دعای تان برای آنچه که خواستارش هستید، اجابت نشود، با وجود این دعای تان بی ثمر نیست. گو این که با دعا کردن همیشه همه چیز، به موقع و مطابق میل تان تغییر نمی کنند، این امر حتمی است: شما تغییر می کنید! همیشه نوعی غییر به شکل نامرئی صورت می گیرد که ضروری است و همان به پاسخ های زندگی منتهی می شود.
وقتی دعای تان بلافاصله اجابت نشود، اغلب به این دلیل است ک سعی کرده اید نیکویی و موهبت خداوندی را در زندگی تان محدود کنید.
به احتمال فراوان شما ناهشیارانه و ناخودآگاه گفته اید: «نه میل اراده تو، که میل و اراده من انجام شود. خداوندا برایم مهیا کن.» بدین ترتیب دعاهای تان بی جواب می مانند تا وقتی آن را بدون هر قید و شرطی به خداوند واگذار کنید و بگویید: «خداوندا خودت بهتر می دانی. می دانم که اراده تو برایم بهترین نیکویی قابل تصور است. اکنون این موضوع را رها می کنم و می گذارم که دعایم به والاترین و بهترین شیوه ممکن اجابت شود. اکنون رها می کنم و می گذارم که مصلحت و نیکویی بی انتهای تو دراین اوضاع و شرایط جاری شود.»
می توانید مطمئن باشید که صرف نظر از نیازها و خواسته های تصوری تان چنانچه فقط دعا کنید که مصلحت خداوند در زندگی تان جاری و ساری شود، موهبت های پایا و پیوسته بهسوی تان خواهد آمد. اگر هر یک از ما خودمان را کاملا در اختیار اراده نیکوی خداوند بگذاریم، جهان بار دیگر به بهشت برین تبدیل خواهد شد.
حقیقت شگفت انگیز دعا آن است که خداوند مهرآمیزمان همه دعاها را اجابت می کند. هرگاه دعایی ظاهرا بی پاسخ باقی می ماند، مطمئن باشید که در جایی، بین شما و بخشنده لاینتاهی، دری بسته وجود دارد.
خواسته و تمنای قلبی همیشه به این مفهوم است که خداوند بر در هشیاری تان ضربه می زند و می خواهد وادارتان کند که نیکویی والاتر را در زندگی تان بپذیرید. به جای آن که میل و خواسته تان را به منزله امری ناممکن فرو خورید، اظهار کنید: «من دریافت می کنم. اکنون من می ستانم. من همه موهبت هایی را که خداوند برای من در نظر دارد، می پذیرم. خداوند نیز موهبت هایی بی کران برایم در نظر دارد!»
وقتی پاسخ های تان اجابت نشده اند، به اندرون تان نظر اندازید و درخواست کنید که به شما نشان داده شود مانع را چگونه از سر راه بردارید.

ادامه دارد ..

برگرفته از کتاب قدرت دعا - کاترین پاندر ، مینا اعظامی

 

 

 

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:10
دعا و زیارت
دعا نخستین کاری است که باید انجام شود، نه آخرین [ June 28, 2007 ]

حقیقت شگفت انگیز دعا کردن آن است که چنانچه به هنگام نیاز، به جای آخرین کار، نخستین کارتان دعا کردن باشد، به شما نشان داده می شود که نیازتان را چگونه برطرف کنید؛ حال آن که با اتکا صرف به خود، چنانچه از دعا کردن در مرحله نخست چشم بپوشید، ممکن است کارهای زیادی را انجام دهید و هنوز هم آن نیاز وجود داشته باشد.
زن بازرگانی گلو درد سختی داشت که با انواع داروها بهبود نیافت. شبی او در یک گروه کوچک دعا کننده حضور یافت و از آنان خواست که برای درمان گلودردش دعا کنند. دعای آنان برای باز شدن و صاف شدن صدایش چنین بود: «تو برای اظهار نیکویی ات بی قدرت نیستی. هیچ چیز نمی تواند تو را در حبس نگاه دارد. تو با گسترش و آزادی روح ات همنوا هستی. تو اکنون آزادانه شفای ات را طلب می کنی.»
زن بازرگان نیز این جملات را با صدای بلند ادا کرد. ظرف بیست و چهار ساعت، گلوی او کاملا بهبود یافت.
دعا، موثرترین چیزی است که در دنیا وجود دارد. به جای آخرین کار، نخستین کارتان دعا کردن باشد!

ادامه دارد ...
برگرفته از قدرت دعا - کاترین پاندر - مینا اعظامی

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:8
دعا و زیارت
چرا دعاهای تان اجابت نمی شود ! [ June 28, 2007 ]

بسیاری افراد دعاهای شان اجابت نمی شوند زیرا از این خداوندگار درون بی خبرند. آنان تلاش می کنند که توجه خداوندی را جلب کنند که به تصورشان در دوردست هاست، کسی که ممکن است مشکلات آنان برایش مهم باشد، یا نباشد (یا چیزهایی از این دست را باور دارند.) دعا کردن به درگاه چنین خداوندی مایوس کننده است و چندان جای تعجب نیست که بسیاری برای دعا کردن هیچ تلاش نمی کنند.
یکی دیگر از حقایق شگفت انگیز دعا آن است که دعایی مخلصانه و حقیقی با فشار یا ناکامی همراه نیست زیرا وقتی دعا می کنید با ذات خداوندی نیکویی های والای درون تان ارتباطی متعارف برقرار می کنید. در دعای واقعی شما به درونتان باز می گردید، نه برون!
مادربزرگی به نوه اش می گفت که خداوند در درون است. پسرک می خواست این موضوع را باور کند، اما این حرف برایش تازه می نمود، بنابراین با شک و تردید به فکر فرو رفت، اگر خداوند در درون من است، در آن جا چه کار می کند؟ آیا فقط در آن جا آرمیده است؟
اغلب به نظر می رسد که ذات خداوندی درون مان در انجام درست کار غفلت می ورزد زیرا ما نمی دانیم چگونه با این نیکویی فطری یگانه شویم. در واقع اراده خداوند بر آن است که بیش از آنچه می ستانیم به ما عطا کند. پروردگار پرمهر می خواهد دعاهای مان اجابت شوند. او می خواهد رویاهای مان (که در واقع رویاهای او برای ماست!) به حقیقت بپیوندند. برای او والاترین شیوه جلوه خود از طریق کسی است که به سیمای او و شبیه به خود اوست، یعنی انسان. مشکل آن نیست که خداوند نمی خواهد نیکویی والاتر را به بنده اش عطا کند. مشکل آن است که بنده اش نمی داند آن را چگونه دریافت کند. دعا کردن همان حلقه گم شده است. انسان با دعا کردن، هشیاری اش را برای دریافت کمال موهبت های الهی می گشاید. دعا کردن، یعنی ستاندن.
قدما به این راز کهن واقف بودند که خداوند در درون تان است. در زبان سانسکریت اصیل، برای واژه «دعا»، «پال- آل» آمده که به معنی «قضاوت خود به منزله مخلوقی شگفت انگیز است». این گفته در بالاترین روش های دعا کردن مفهوم می باید، شناخت خویشتن به منزله تجلی شگفت انگیز خداوند و آن گاه یگانگی با آن ذات خدایی درونی. (در فصول بعد، چگونگی انجام آن را به شما می گویم.)
درک این موضوع که خداوند در درون مان ماوا دارد، هیجانی وافر است. دختر بچه ای شش ساله برای نخستین بار در کلیسا حضور یافت. وقتی پدر پزشک اش، پس از مدرسه مذهبی یکشنبه او را ملاقات کرد، به نظرش رسید که دختر در اوج جنت قرار دارد. هنگامی که پدر ازاو پرسید این تجربه چگونه بوده است، او مسحورانه پاسخ داد، بی نظیر بود!
«عزیزم، چه چیزی بی نظیر بود؟»
«پدر، من فهمیدم خدا کجاست! او در آن جا، در میان درختان، سبزه ها، بین حیوانات و هر چیزی که من همیشه شناخته ام، وجود دارد. در ضمن پدر، خداوند در درون من نیز هست و من می توانم هر وقت که بخواهم با او حرف بزنم!»
جورج فاکس نیز در زندگی اش در قرن هفدهم در انگلستان به چنین کشفی دست یافت: خداوند حضور معنوی شفافی است که در روح آشکار شده است. او با درک این موضوع، قدرت معنوی اش را به چنان رشدی رساند که حضور وی موجب لرزش و ارتعاش پیروانش می گشت. بدین ترتیب او فرقه مذهبی کویکرها را ایجاد کرد (انجمن دوستان). جورج فاکس اغلب خداوند را «آموزگار درون» توصیف می کرد.
شانزده قرن پیش، راهب رومی، آگوستین اظهار داشت حیرت می کند که انسان ها باید به دوردست ها بروند تا شگفتی ها را نظاره کنند، حال آن که از بزرگ ترین شگفتی الوهیت عطا شده خداوندی شان- که آن را «شگفتی شایان» توصیف می کرد، بی توجه می گذرند. اندرز سنت آگوستین چنین بود: «به درون تان عقب نشینی کنید چرا که حقیقت در اندرونی ترین بخش وجودتان قرار دارد.»

ادامه دارد ..

 

 

 

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:6
دعا و زیارت
در پویایی دعا هیچ ابهام یا پیچیدگی نیست [ June 28, 2007 ]

حقیقت شگفت انگیز دعا کردن آن است که هیچ ابهامی در آن وجود ندارد. هیچ ملالتی در دعا کردن نیست. دعا کردن خشنودسازترین تجربه روحی است که به دست خواهید آورد. دعا به جای آن که مبهم باشد، فرآیندی هیجان انگیز است.
تاریخچه دعا نشان می دهد که انسان همیشه دعا کرده است. یکی از ابتدایی ترین چیزهایی که انسان انجام می داد، دعا کردن برای تامین آذوقه و حفاظت بود. حتی انسان تکامل نیافته نیز به ضرورت و همچنین خلوص دعا کردن پی برده بود.
درست از وقتی که انسان متمدن تر شد، به این نتیجه رسید که آنقدر سفسطه گر است که نمی تواند دعا کند؛ بنابراین دعا را فرآیندی مرموز و پیچیده نامید. (کاملا بر عکس نظر شایع، چرا که سفسطه گرایان واقعی این جهان نیز دعا می کنند. آنان حتی نتایجی سفسطه گرایانه نیز عایدشان می شود! زمانی در مهمانی شامی شرکت داشتم که توسط بیوه تکزاس ایلمن، در باشگاهی بی نظیر برپا شده بود. بحث داغ آن شب در مورد شگفتی شفای معنوی این بانوی جهان دیده ارجمند بود که به تازگی با به کارگیری روش های مشخص دعا کردن به آن دست یافته بود. در سر شام، شیوه دعا کردن وی به تفصیل در بین عده ای از مهمانان «فاضل» مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بنابراین من هم تکرار می کنم: افراد به واقع سفسطه گرای این دنیا نیز به دعا کردن می پردازند و حتی به نتایجی سفسطه گرایانه دست می یابند!)
وقتی روش های گوناگون دعا کردن موثر و اثربخش را درک کنید، که همانا از طریق شان به موهبت های زندگی و همه نیکویی های همراه آن دست می یابید، آن گاه دعا کردن برای تان به تجربه ای ساده و خشنود کننده، در مسیر احیا و روشنگری تبدیل خواهد شد.
بسیاری افراد برای دعا کردن به شک و تردید دچار می شوند چون ذات خداوندی را درک نمی کنند. از آن جا که واژه دعا به معنی اشتراک است، هدف دعا کردن نیز مشارکت با خداوند است، خداوندی که ذات اش نیکویی والاست. دعا کردن، یعنی ایجاد ارتباطی مشترک با همه نیکویی ها.
اگر خداوند را پیرمردی عبوس، پرکینه و سخت گیر می پندارید که در گوشه آسمان نشسته است و سرسختانه شما را قضاوت می کند، پس چرا دعا می کنید؟ چرا با تلاش ارتباط با چنین موجودی مسایل را پیچیده تر می کنید؟ اگر هنوز هم خداوند را شخصیتی متشکل از خوبی و بدی می پندارید، پس قابل درک است که چرا چندان تمایل ندارید تا از طریق دعا کردن با چنین موجودی ارتباط برقرار کنید.
زمانی در قسمت ورودی کلیسایی خواندم: « خداوند ما در گذشته نیست. حیف از خداوند شما!» به طور حتم خداوند وجود دارد. خداوندی که منشا عشق، معنویت و نیکویی والاست، نمی تواند وجود نداشته باشد. اما بگذارید امیدوار باشیم که این محدودیت های درک و فهم نوع بشر در شناخت خداوند رخت بر می بندد.

ادامه دارد
برگرفته از کتاب قدرت دعا - کاترین پاندر-مترجم مینا اعظامی

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:5
دعا و زیارت
حقیقت شگفت انگیز دعا کردن [ June 27, 2007 ]

زمانی که در دریایی توفان زده مسافر پریشان و هراسیده یک اقیانوس پیما، سراسیمه نزد ناخدای کشتی رفت و پرسید: «این توفان خیلی خطرناک است؟» او پاسخ داد: «بانوی من به اندازه ای خطرناک است که تنها دعا کردن می تواند ما را نجات دهد.»
زن نفس نفس زنان گفت: «خداوند! آیا کار به آن جا رسیده است؟» حقیقت شگفت انگیز دعا آن است که بیش تر مردم از آن می ترسند. آنان ترجیح می دهند در توفان زندگی فروروند، اما با دعا کردن از آن نجات نیابند. چرا؟
به احتمال زیاد به دلیل ناآگاهی مطلق شان از شگفت انگیزترین نیروی جهان
دعا آنچنان نیروی شگفت انگیزی است که چون مورد توجه تان واقع شود، دیگر رهایش نمی کنید. به دلیل جذابیت، درک مفهوم دعا آسان تر از آموزش دادن آن است. زمانی که این قدرت را در چنگ بگیرید، به فشاری یکنواخت تبدیل می شود که خواستار توجه و اظهار شدن در زندگی تان است.
ممکن است حتی احساس کنید که به دعا کردن اعتیاد» پیدا کرده اید، زیرا درخواهید یافت که برای توفیق واقعی به آن نیاز دارید. دعا کردن می تواند بیش از هر عامل دیگری موجب تقویت، تعالی و احیاتان شود. دعا کردن شما را آرام، راضی و شکوفا می کند حال آن که هیچ چیز دیگری چنین قدرتی ندارد.
حقیقت شگفت انگیز دعا کردن آن است که شما به منزله موجودی روحانی هستید که به سیمای خداوند و کمی پایین تر از فرشتگان خلق شده اید، پس از قدرت های پویای درون تان بهره مندید! با شکوفا کردن این قدرت های دعایی می توانید ذهن و جسم تان را احیا کنید، التهاب های زندگی روزمره را فرونشانید و حتی ممکن است با نیکویی های دور از انتظار، زندگی تان را کاملا تغییر دهید.
دیگر حقیقت شگفت انگیز دعا کردن آن است که هیچ پیچیدگی و ابهامی ندارد. شما می توانید با شیوه هایی آسان قدرت دعا کردن را در اختیار بگیرید و از آن لذت ببرید. در حقیقت راه های بسیار زیادی برای دعا کردن وجود دارند، بیش از آنچه که همیشه ممکن می پنداشتید و هر کدام شان از سروز و شعف سرشارند.
واژه «پویا» و «دینامیت» از یک ریشه اند. آنچه که پویاست قدرتمند، مجبور کننده و سرشار از انرژی است و به تغییراتی منتهی می شود. آنچه که پویاست می خواهد شما را از آن تنگنا برهاند!
«قانون» اصلی است که کارایی دارد. واژه قانون همچنین به مفهوم میل و تمنایی است برای فرمان دادن در زندگی. واژه دعا نیز به معنی ارتباط با خداوند و نیکویی اش است.
بدین ترتیب قوانین پویای دعا کردن، اصول پویایی هستند که کارایی دارند؟ آن ها قوانین ذهن و روح اند که قدرتمند، مجبور کننده و سرشار از انرژی اند و پیشرفت عظیمی را در زندگی تان به وجود می آورند زیرا در ایجاد ارتباط با خداوند و نیکویی اش کمک تان می کنند. افزون بر آن، این قوانین بیش از آنچه که مردم درک می کنند قابل دسترسی و قابل اجرایند. امرسون پا را فراتر نهاد و گفت: ما پیشاپیش «در محاصره» قوانینی هستیم که خود اجرایند! او در نوشته اش در باب قوانین معنوی تصریح می کند:
درس را با این نیت آموزش می دهند ... که زندگی مان آسان تر و ساده تر از آنچه شود که بنایش می کنیم؛ که جهان جایگاهی خرم تر از آنچه شود که هست؛ که هیچ نیازی به کشمکش، اضطراب و نومیدی، به مشت کردن دست ها و فشردن دندان ها نباشد و به ما بیاموزند که خودمان شرارت های مان را تحریف می کنیم. ما در خوش بینی طبیعت دخالت می کنیم ... ما در انحصار قوانینی هستیم که خود را اجرا می کنند!
چه شگفت انگیز است که آگاه باشیم و بدانیم که نیکویی، بدون سعی و تلاش به زندگی مان گام می نهند- که ما با این قوانین قدرتمند ذهن و روح تماس ایجاد می کنیم و این قوانین می توانند خودشان را اجرا کنند.

ادامه دارد ...
برگرفته از کتاب قدرت دعا - پاندر کاترین -مترجم : مینا اعظامی

 

 


 

چهارشنبه 28/1/1387 - 8:2
خواستگاری و نامزدی

پنج مرحله برای تغییر
بحران ، فرایند تغییر شدید است و تا رسیدن به پایان طبیعی خود ادامه پیدا می كند . 5 مرحله ایی كه مردم در شرایط بحرانی آنها را سپری می كنند ، صحبت می كنیم،

1.انكار
2.خشم
3.معامله كردن
4.افسردگی و غم
5.پذیرش

نمی توان گفت كه در هر مرحله چه مدت طول می كشد و به چه ترتیب اتفاق می افتد.فقط می توان امیدوار بود كه این مراحل طی می شوند و حتی ممكن است در یك زمان ، ما دو یا چند مرحله را با هم طی كنیم .در این صورت هیچ چیز عجیب یا اشتباهی اتفاق نیفتاده است .

هر جا كه هستید ، جایی است كه باید باشید.

1.انكار

•مرا تنها بگذار.
•همه اش یك اشتباه است.
•حال من كاملاً خوب است.

وقتی انكار می كنید ، نمی توانید پی ببرید كه چه اتفاقی افتاده است.
نمی خواهید فكر كنید یا درباره آن صحبت كنید.
حتی ممكن است در كل ، حسی هم نداشته باشید.

بعد از شوك ناشی از بحران :
انكار و بی احساسی می تواند موهبتی باشد.
این احساسات به تدریج می گذرند و شما وارد شرایط تغییر می شوید ، هر كدام در وقت خود.

2.خشم

•كسی با من اینطور رفتار نكرد!
•من او را هرگز نمی بخشم.
•این انصاف نیست.
•همه اش تقصیر اوست .
•تو نمی فهمی كه این شبیه چیست.

وقتی متوجه می شوید كه چه اتفاقی افتاده است ،ممكن است بی احساسی ، راهی برای خشمگین شدن پیدا می كنید.
هیچ چیزی درست از آب در نمی آید.
در این مرحله ، سرزنش كردن مردم آسان است.
احساس خشم ، طبیعی و سالم است.
اما راه هایی برای ابراز آن وجود دارد كه نه به شما و نه به دیگران آسیب نمی رساند.

3.معامله كردن

•اگر تمام سال به كلیسا بروم ، خداوند اوضاع را روبه راه می كند.
•اگر كار خانه را انجام بدهم ، مجبور نخواهم بود كه به دبدو بازدید بروم.
•ممكن است با دوستان یا افراد خانواده خود معامله كنید.
•حتی ممكن است با خدا معامله كنید.

معامله كردن ، راهی است برای كنترل تغییر یا به تاخیر انداختن مسائل اجتناب ناپذیر.

4. افسردگی و غم
•زندگی من بی معنی است.
•هدف چیست؟
•دلم نمی خواهد كاری انجام دهم.
•كاش فقط می دانستم .
•كاش فقط می شد ، همانطور كه بود ، بماند.

بحران برای تمام چیزی بوجود می آید .در بعضی جاها دچار ركود می شوید ، كه در این صورت زندگی هرگز همان آرامش قبل را پیدا نخواهد كرد.
شما برای آنچه از دست داده اید ، احساس غم و اندوه می كنید.
غم شما ممكن است به افسردگی تبدیل شود .
ممكن است انرژی بسیار اندكی داشته باشید.
از لحاظ فیزیكی ، ذهنی ،هیجانی و روحی احساس ضعف می كنید.

مثل شب كه به دنبال روز می آید ،این همه اجزای فرایند است .شما تا ابد یك جور احساس نخواهید كرد.

5.پذیرش

•من بدست آوردم.
•بله !
•ذوباره احساس خوبی دارم.

و سرانجام ، زمانی می رسد كه شما مسائل را به صورت متفاوتی می بینید.برایتان چیزی جا می افتد.حتی اگر چیزی در بیرون تغییر نكند ، شما در درون خود احساس تغییر می كنید.این مرحله ممكن است خیلی ذور به نظر برسد ، ولی شما قدرت رسیدن به آن را دارید.
پذیرش به معنای شكست نیست .وقتی واقعیت را می پذیریم ، برنده می شویم.

چهارشنبه 28/1/1387 - 7:59
خواستگاری و نامزدی

شناختن

بحران هر چه كه باشد ، در بعضی جاها حس می كنیم كه :

زندگیمان تغییر كرده است.

اگر تا كنون به این شناخت رسیده اید ، به خوتان تبریك بگویید .یكبار كه تشخیص بدهید دچار بحران شده اید ، می توانید شروع كنید و برای مواجه شدن با آن چاره ایی بیندیشید.

درون بحران

تغییر در دنیای بیرون ، فقط قسمتی از تصویر زندگی است . در دنیای درونی ما هم ، بحران بوجود می آید.

اعتقادات:
من از عهده چیزی بر می آیم.
من به در خواست كمك اعتقاد ندارم.

دیدگاه ها:
من هرگز طلاق نمی گیرم.
پول برای من آن قدر ها هم مهم نیست.

احساسات :
من عاشق شده ام.
من در اینجا احساس می كنم كه زندگی ام در امان است.

و انتظارات :
من ت سن 65 سالگی كار خواهم كرد.
پدر و مادرم همیشه وجود خواهند داشت.

تخریب

گاهی تغییر می تواند نظام اعتقادی شما را خرد كند .اگر چنین اتفاقی بیفتد ، ممكن است حس كنید كه در مورد خودتان چنین احساسی دارید:
•ناامید
•مضطرب
•احمق
•نا امن
•تهدید شده
•ترسیده
•شكست خورده

ولی جنبه های مثبت بحران هم وجود دارد.
وقتی اعتقادات قدیمی شكسته می شوند ، فضایی برای تغییر و رشد پیدا می كنیم .
بحران می تواند ما را به سوی مسیر جدیدی حركت بدهد .
می تواند توجه مارا به چیزهایی جلب كند كه تا امروز آنها را انكار می كرده ایم .
به زندگی گذشته خود نگاه كنید و از خود بپرسید كه چه موقع بیشتر از همیشه یاد گرفته اید .
فرصت یادگیری در مواقعی پیش آمده اند كه انتظارات شما اشتباه از اب در آمده اند ، تحمل آن زمان چقدر دشوار بود.
ما در آن زمان های عادی كمتر یاد میگیریم.

دگرگونی

بحران می تواند انرژی لازم برای ذگرگونی را به ما بدهد.
•شفقت
•دانایی
•جرات
به چه نتیجه ایی منجر می شود؟
•شورو شوق
•آرامش
•زیبایی
•اعتماد

اگر پاسخ روشنی دریافت نكردید ، نگران نشوید.
•خلاقیت
•امید
•انرژی
•بخشش

ممكن است طول بكشد تا بفهمید.
•درك
•عشق
•خوشحالی
•نیرو

 

 


چهارشنبه 28/1/1387 - 7:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته