• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4148روز قبل
اهل بیت

سوار تاکسی شدم. عجله داشتم. به راننده گفتم برویم مرکز شهر. راه افتادیم. به آینه ی راننده که نگاه کردم، دیدم نشان فَروَهَر آویزان کرده. از راننده پرسیدم، این علامت فرهور را عقیدتی آویزان کرده اید یا تزئینی؟ رزتشتی هستید؟ گفت: بله. «فروهر» است نه فرهور! زرتشتی هستم. گفتم: جالب است. این روزها اقلیت های دینی خیلی به علائم دینی شان مانند فرهور و صلیب علاقه نشان می دهند تا شیعیان. این قدر که شماها صلیب و فروهر از گردن و ماشینتان آویزان می کنید، مسلمانان نه آیت الکرسی این قدر آویزان می کنند و نه انگشترهای عقیق به دست می کنند. خندید و گفت: بله. گفتم ما مسجد داریم و مسیحیان کلیسا، شما چه دارید؟ اسم مکان عبادی شما کنیسه است اگر اشتباه نکنم درست است؟ گفت: بله. کنیسه است.

پرسیدم زرتشتی ها خیلی تقید دارند روی دینشان؟ یعنی مثلاً اسلام جامع ترین دین است. اگر فرضاً صد دستور و تعالیم اصلی داشته باشد، مسلمانان باید به صد تقید پایبند باشند، خب طبیعتاً سخت تر است. اما شما قطعاً تعالیم و دستوراتتان در حد پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک است که با نشان فرهور آویزان کرده اید. گفت: بله. ما مقیدیم. ما ایرانی هستیم، عرب نیستیم! گفتم: چه ارتباطی داشت؟ دین که به قومیت ربطی ندارد! الان مسلمان داریم در ایران، مسلمان هست در آمریکا، زرتشتی مانند شما داریم در ایران، زرتشتی داریم در اروپا! دین یک مکتب است، عقیدتی است، قومی و قبیله ای که نیست. یک سبک زندگی است، یک تفکر است. گفت: به هر حال ما عرب نیستیم. احساس کردم دارد کنایه می زند به دین ما. گفتم: عرب بودن بد نیست، خوب هم نیست، ایرانی بودن هم عیب نیست، حسن هم نیست، هرچند اگر گذشتگان ما پیشینه ی روشن تری داشته باشند نسبت به دیگر اقوام زمان خود. گفت: بله. از این جهت گفتم که ایرانیان همه زرتشتی بوده اند. گفتم بله! زرشتی بوده اند پیش از اسلام. گفت: ما با شمشیر و زور دینمان را انتخاب یا عوض نکرده ایم. گفتم: بروید از مردمی که الآن هستند بپرسید آیا به ضرب و زور مسلمان هستند یا با اختیار و انتخاب خود. گفت: خب بله. ولی زرتشت تنها پیامبری بوده که در ایران زندگی می کرده. گفتم: بر فرض که درست هم باشد، ما باید بهترین دین و مکتب را استفاده کنیم. مثلاً الآن همین ماشین که سوار هستیم مگر ابداع ایرانیان است؟ خیر! ولی ما استفاده می کنیم چون وسیله ی مفید و لازمی است در این دوره و زمانه.

خلاصه بعد چند دقیقه بحثمان ادامه پیدا کرد تا به مقصد رسیدیم. داشتم پیاده می شدم که سرش را به سمتم برگرداند و گفت: شما چرا همه با خودتان مشکل دارید؟ گفتم یعنی چه؟ گفت مثلاً شما ابوبکر و عمر و عثمان را قبول ندارید و سنی ها هم یازده امام شما را قبول ندارند. داستان قدیر خم و حجة الوداع را تعریف کردم و اقوال مختلف اهل تسنن و تشیع و حتی نظر اسلام شناسان غیر مسلمان را نیز توضیح دادم و روشن شد که بحث اصلی، مسأله ی برداشت های متفاوت است از منظور پیامبر از حدیث من کنت مولاه فهذا علی مولاه که قلب و لب کلام خطبه ی غدیر می باشد.

گفتم در احادیث حضرت محمد (ص) هم داریم که در آخر الزمان امتم به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که فقط یکی از آن ها اهل حق و بهشتند و مابقی اهل باطل و دوزخ. این اختلاف عقیده ها نیز حکایت از تحقق همان تفرق در امت اسلام است.

حدود ایام شهادت امام رضا (ع) بود. گفت مثلاً که گفته امام رضا شهید شده؟ امام حسین شهید است نه امام رضا. می خواست آن انگورها را نخورد تا شهید نشود. امام حسن و امام حسن عسکری که زهر خورده اند چرا شهید است؟ گفتم این دیگر چه استدلالی است؟ اولاً ما در احادیث داریم که کلهم نور واحد و ثانیاً یازده امام شهید شده اند و امام زمان نیز به شهادت خواهند رسید. هم امام حسن (ع) و هم امام رضا (ع) و امام حسن عسکری (ع) شهید شده اند. امام رضا (ع) به اختیار که انگور را نخوردند. مأمون گفت بخور، امام رضا گفت نه! به اختیار نمی خورم، مأمون هم گفت اگر نخوری همه ی این سربازان که اینجا هستند خونت را خواهند ریخت، پس به اختیار نیست. امام رضا (ع) هم به زور مجبور به خوردن آن جام زهر انگور شدند. دلیلش هم دوری از آلوده شدن دست آن سربازان به خون امام و نیز جلوگیری از خون و خونریزی بی مورد بود. امام حسن هم توسط زنش جعده -که فریب وعده ی ازدواج با یزید و دریافت جایزه ی مالی شد- با زهر در غذایشان به شهادت رسیدند. اتفاقاً آن شهادت مظلومانه تر است تا شهادت امام حسین (ع) نشان به آن نشان که الآن شما فکر می کنید ایشان فقط از دنیا رفته نه این که شهید شده یا مثلاً زهری که معتمد عسکری به خورد امام حسن عسکری داد و پس از چند روز ایشان از دنیا رفتند، آیا مصداق شهادت نیست؟

دیدم فکرش مشغول شد و ساکت شد. گفتم امام حسین (ع) را از مسلمان و نامسلمان تا زرتشتی و مسیحی، همه و همه شهید می دانند. همه می گویند نماد آزادگی و شجاعت است، به هزار و یک دلیل که یکی از آن ها تبلیغات خوب و اطلاع رسانی و عزاداری ها و مناسبات محرم و صفر است، اما آیا در مورد امام حسن (ع) نیز ماجرا به همین منوال است؟ خیر. آیا دلیلش شهیدتر بودن و معصوم تر بودن و بهتر بودن امام حسین (ع) است؟ خیر. دلیلش این است که ما درباه ی مظلومیت و کربلای امام حسین به اندازه ی کافی توضیح دادیم ولی درباره ی مظلومیت و صلح امام حسن نه. صلح امام حسن هیچ کم از کربلای امام حسین ندارد؛ اما چون در قیام کربلا، پهلوانی و خونریزی و وسیع تر بودن ماجرا بیشتر است، برخی فکر می کنند که پس امام حسین (ع) از باقی ائمه شهادتش کم و کیف بیشتری داشته است. همه به حال امام حسین لا اقل یک دهه عزاداری می کنند و حرمت می گذارند، آیا برای امام حسن نیز همین طور است؟ آیا حتی در روز شهادت ایشان شما کسانی را نمی بینید که صدای آهنگ های غنا و حرام از ماشینشان بیرون نمی آید؟

پس اتفاقاً مظلومیت امام حسن بیشتر است؛ این قدر مظلوم است که الآن شما می گویید شهید نیست و برخی دیگر هم می گویند چرا صلح کرد یا کاش او هم می جنگید. مگر میزان حقانیت به خونریزی است؟ حقانیت صلح امام حسن با قیام امام حسین با انگور خوردن امام رضا همه به یک اندازه بود و هر کدام اگر صورت نمی گرفت، اسلام از میان می رفت. این اعتقاد شیعیان است. صحبتم را با راننده تمام کردم و بعد پنج دقیقه بحث به دلیل عجله پیاده شدم و رفتم.

اما یاد چند خاطره از برخی عقاید در ایام عزاداری امام حسین (ع) و محرم افتادم و آن بحث اسلام مسیحی است. اسلامی که در آن مسلمانان معتقدند که امام حسین (ع) به شهادت رسیده و حالا که وی به شهادت رسیده، مستمسک پاک کردن گناهان ماست مانند مسیحیان که معتقدند حضرت مسیح به صلیب کشیده شده و زجر کشیده و بار گناهان ما را به دوش کشیده است. این دیدگاه ها هم از جهت عقلی و هم نقلی اساساً باطل است.

روزی داشتم با فردی که ظاهر الصلاح بود و خیلی ادعای هیأت و عزاداری اش می شد درباره ی عزاداری ها و مرام برخی عزاداران بحث می کردم. گفتم: برخی افراد که خیلی هم خودشان را به هیأت رفتن و عزاداری مقید می دانند، هیأت رفتنشان یا موجب وهن دین می شود یا موجب شقی تر شدن و وقیح تر شدنشان.

موجب وهن دین از این جهت می شود که وقتی یک مسلمان، یک مشروب خور یا یک چاقو کش یا یک فرد با ابالی یا یک خانم بدنام یا بی بند و بار را می بیند که به مجلس امام حسین می رود، با خود می گوید امام حسین عزاداری اش مهم تر است یا عمل به دستورات و مکتبش که همان اسلام است؟ وقتی امام حسین می گوید من قیام نکردم مگر برای احیای امر به معروف و نهی از منکر، پس این چه منکرات و محرماتی است که افراد دقیقاً پیش از مراسم و دقیقاً پس از مراسم مرتکب می شوند و این قدر هم به خیال خودشان احساس معنوی و مذهبی بودن پیدا می کنند؟

موجب شقی تر شدن و وقیح تر شدن برخی می گردد از آن سو که با خود می گویند ما گناه می کنیم ده، یازده ما از سال را و محرم را می گذاریم برای جبران گناهانمان. کل سال را لذت های حرام می کنیم، هر غلطی می خواهیم می کنیم، هر حق الناس و حق اللّهی را خواستیم ضایع می کنیم و بعد در مراسم عزاداری امام حسین این قدر گریه و زاری و عجز و لابه می کنیم تا آن گناهان جبران شود.

در این باب ذکر چند نکته ضروری است:

1- عزاداری محرم و در کل عزاداری برای شهادت معصومین و مخصوصاً سالار شهیدان امام حسین (ع)، یک مستحب مؤکد است، ولی واجب نیست؛ اما انجام واجبات و ترک محرمات، مهم ترین اولویت های تعالیم اسلامی است. این که ما فکر کنیم چون در احادیث و ادعیه آمده که گریه کنندگان بر امام حسین به بهشت می روند و روایات مشابه، به معنی معاذ الله خندیدن به ریش اسلام و استفاده ی ابزاری از مراسم عزاداری و هیأت نیست. بلکه این گونه است که ما اگر به حق مجلس آگاه باشیم و بامعرفت و با نیت قربت الی الله بگرییم و نیتمان ترک معاصی و نیز احیای سنت عزاداری امام حسین و امر به معروف و نهی از منکر باشد، آن وقت است که بهشت بر ما واجب شده و گناهانمان بخشوده می شود.

2- قطعاً هیچ پدیده ای با ذاتش نمی تواند تضاد داشته باشد؛ مثلاً کسی نمی تواند در اقیانوس پر آب، بی آبی ببیند یا در درخت چوب نبیند. فلسفه ی وجودی قیام کربلا بر اساس حدیث متواتر امام حسین، احیای امر به معروف و نهی از منکر است. آیا ممکن است کسی در این مراسم منکر کند و خداوند وی را نه تنها عقوبت نکند بلکه پاداش هم بدهد ولو اگر بگرید؟!

داستانی کذب و ساختگی برایتان تعریف می کنم درباره ی اعتقاد غلط اندر غلط برخی مسلمانان. راوی این داستان از آن دسته افرادی بود که خیلی هم مأنوس است با مراسم عزاداری ولی در عمل هم عادت به دروغگویی دارد و نیز به تعالیم اسلامی مقید نبود:

داشتم درباره ی بی اثر بودن عزاداری برای برخی که بدون معرفت و شعور وارد هیأت می شوند صحبت می کردم و برعکس تأثیر شگرف و پایدار برای مؤمنینی که با حضور قلب و خلوص نیت در این مجالس نورانی شرکت می کنند. داشتم می گفتم که واقعاً برخی اگر به عزاداری نروند هم برای خودشان بهتر است و هم برای جامعه و شأن هیأت؛ مثلاً معدود افرادی با دوست دخترشان می روند هیأت و بعد از هیأت می روند عیاشی و بسیاری خانم ها می روند هیأت و پیش و پس از هیأت درباره ی خانم های دیگر غیبت می کنند و تهمت می زنند. گویی انگار آن مراسم متبرک بستر معصیت است برای آنان و منشأ شر و سخن چینی برای بندگان دیگر خدا! معدود جوانانی هم که در دسته ها چشم چرانی می کنند واقعاً شقی و خسر الدنیا و الاخرة هستند. البته اکثراً شعورشان خیلی بیش از این هاست. این را که گفتم ناگهان گفت: پسری جوان (حدود 25) رفته بوده عزاداری و در دسته داشته زنجیزه می زده است. هنگام زنجیر زدن و چرخیدن از این سمت به آن سمت، در هر دو طرف دسته خانم هایی را که ایستاده بودند، تماشا می کرده و چشمانش می چریده و سر و گوشش به نحوی محسوس می جنبیده است. پیرمردی که از متولیان دسته و هیأت بوده، این صحنه ی شنیع را می بینه و دقت که می کند می بیند پسرک فقط نگاه نمی اندازد بلکه به معنای واقعی کلمه دارد وقیحانه هیزی می کند و انگار بلا تشبیه آمده مجلس لهو و لعب و به قول خودشان هواخوری!

عصبانی می شود و گویا یک سیلی روانه ی صورت پسر جوان کرده یا یک پس گردنی حواله اش می کند. جوانک هم ناراحت شده و دلش می شکند!!! بعد از آن امر به معروف و نهی از منکر عملی (که توسط آن رائی کتک نام گرفت) دست پیرمرد تا چندین سال دردی لا علاج و لاینقطع می گیرد که زندگی را بر او تنگ می کند. بعد در به در به دنبال آن جوان می گردد تا وی را پیدا کرده و از او حلالیت می طلبد! بعد از آن که پسر حلال می کند، درد دست پیرمرد برطرف می شود!

این را که شنیدم بر آشفتم و گفتم: این دیگر چه داستانی است! پیرمرد بر اساس تعالیم اسلامی و قاطعیت اسلام در امر به معروف و نهی از منکر و نیز قبح شدید چشم چرانی که به تعبیر احادیث تیری است زهر آلود از کمان شیطان که بر قلب مؤمن می نشیند، آن پیرمرد حتماً کار درستی کرده و کارش در حدی نبوده که خداوند بخواهد این گونه وی را عقوبت کند! این عقلاً و نقلاً محال ممکن است! از عدل و حکمت خداوند به دور است. گاهی قاطعیت و حتی خشونت در اسلام سفارش و بعضاً واجب شده است.

کمی نگاهم کرد و جمله ای را گفت که هرگاه چنته اش خالی از استدلال و منطق بود، رو می کرد: گفت خودم دیدم! خودم می شناسمشان؛ هم پیرمرد را و هم جوان را. این را که گفت نگاهی به او کردم و در دل گفتم ای کذاب بدعت گزار. جوری دروغ می گوید که انسان اگر بخواهد با عقل و منطق و حدیث هم رد کند، باید صریحاً به او بگوید دروغگو.

روز دیگر هم بحث قمه زنی شد؛ گفتم واقعاً خدا خیر بدهد رهبری و مراجع عظام تقلید را که قمه زنی را حرام کردند. پیش از آن هم عقلا این کار را نمی کردند، ولی برخی هستند که کلاً از مجلس امام حسین فقط واقعاً قیمه و قمه را فهمیده اند. ناگهان بر آشفت و گفت: نه! مراجع همه حرام نکرده اند! گفتم البته آقای صانعی حرام نکرده، همان طور که سیگار کشیدن در هنگام روزه را مشروط بر این که دود پایین نرود (!) جایز دانسته است! گفت نه! من خودم دیده ام کسانی را که با قمه زنی حاجت گرفته اند و شفا یافته اند و قس علی هذا. این را که شنیدم واقعاً داشتم شاخ در می آوردم. گفتم شاید خدا شفا و حاجتش داده تا خودش را به کشتن ندهد، ولی در دل می دانستم که این هم دروغی است که در دکان هیچ عطاری پیدا نمی شود، ولی بعد فهمیدم که متأسفانه خیلی از مردم به این خرافات و حرف های غیر قابل اعتنا باور دارند.

3- برخی فکر می کنند که امام حسین فقط آفریده شده تا آنان بر شهادت وی بگریند و بعد از گریه کار خود را بکنند. اسلام از این جماعت با عنوان جو فروشان گندم نما یا گرگ در لباس میش یاد می کند؛ افراد ظاهر الصلاحی که قابل باور نیست که از عاداتشان، گناه های کبیره باشد، ولی دروغ و تهمت و غیبت و رشوه، بخشی از عادت های روزانه شان است. برخی حتی در خود مجلس هم دست از گناه بر نمی دارند؛ بلا تشبیه و معاذ الله، گناه در مجلس امام حسین، مانند زناست در مسجد الحرام!

4- این که برخی به زبان می گویند امام حسین هم از جهت عصمت و شأنیت در نزد خداوند مانند سیزده معصوم دیگر است و کلهم نور واحد ولی در عمل امام حسین را استغفر الله خداوند شماره ی دو می دانند، واقعیتی است تلخ که در بین برخی مردم وجود دارد. باید بپذیریم که شأنیت خاص عزاداری امام حسین و محرم و صفر کاملاً ضروری و مفید است، ولی نه به نحوی که آن قدر در این دو ماه هزینه و انرژی و وقت صرف شود، که دیگر برای عزاداری ده امام دیگر و شهادت حضرت فاطمه (س) و پیامبر اکرم (ص) هیچ تاب و توانی نماند. مثلاً در روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) واقعاً چند درصد عزارداران محرم، بسیج شدند و عزاداری کردند؟ آیا امام حسن نسبت به امام حسین اهمیت، شأنیت، عصمت یا کرامات کم تری داشته است، یا این که بعضی از مسلمانان، به اشتباه فکر می کنند که چون شهادت امام حسین (ع) سرشار از پهلوانی و شجاعت و مظلومیت و حریت و صداقت و ویژگی های منحصر به فرد دیگر بوده، پس گرامی داشتن امام حسین واجب ولی عزاداری امام حسن مباه است؟ آیا می توان امام حسین را امام تر دانست؟ آیا می توان معصوم تر دانست؟ آیا می توان به ایشان شأن خدایی داد؟ آیا می توان شیعه بود و عزاداری حسین را کرد ولی امر به معروف و نهی از منکر نکرد؟! آیا باید آن قدر همه ی عزاداری هامان را فقط در محرم تجمیع کنیم که هنگام شهادت امام حسن یا امام حسن عسکری کلاً کسی خبردار نشود یا شهادت امام علی النقی پس از اهانات مکرر به ایشان در دنیای مجازی و نیز توسط خوانندگان ملعون در شأن این امام مظلوم برگزار شود؟!

5- بی توجهی نسبت به معصومین دیگر مخصوصاً پدر بزرگوار امام زمان (عج) نه مطابق با عقل و شرع است و نه دل امام زمان را شاد می کند. این که بسیاری از مسلمانان آن هم در اواخر قرن 14 هجری شمسی و عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات، هنوز دقیق نمی دانند امام حسن عسکری چگونه به شهادت رسیده، جای تأسف دارد و لازم است تا مسئولین و مردم، مقداری تتوجه متناسب به ائمه ی معصومین دیگر نیز داشته باشند.

دوشنبه 2/11/1391 - 17:1
مهدویت
واژه مهدویّت و مهدی علیه‏السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشتِ آن، اتفاق نظر دارند. از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اهل بیت علیهم‏السلام و صحابه و یاران ایشان، عهده‏دار تبیین فرهنگِ مهدویت بوده‏اند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرایِ امام زمان علیه‏السلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار می‏کنند.

ضرورت بیان نشانه‏های ظهور

هر مسئله‏ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد؛ از جمله این مسائل که دارای شاخصه‏های جهانی و همگانی است، ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان مطرح شده است. طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردی‏اند با آزمندی بسیار و با ظاهر سازی فریبنده به اغفال مردم می‏پردازند تا به نیّت سوء خود برسند.

از اینرو بیان نشانه‏ها و علایم ظهور، ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحراف ها و کج‏روی ها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلحِ آخر زمان را با تمام شاخصه‏ها و خصال معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانه‏ها و علایمی را بیان کنند تا مردم در تمیز سره از ناسره در تحیر و تردید نمانند.

از همین رو در روایات و احادیث بسیاری منجیِ آخر زمان (= حضرت مهدی علیه‏السلام ) و کیفیت ظهور او، با تمام علایم و نشانه‏ها بیان شده است.

در رویکرد کلی و کلان، می‏توان نشانه‏ها و علایم ظهور امام زمان علیه‏السلام را به انواع مختلف تقسیم کرد که به یکایک آنها خواهیم

نشانه های مهدویت عبارتند از :

الف) نشانه‏های عام و خاص

1. نشانه‏های عام:

آن دسته از نشانه‏ها و علایمی که شاخصه‏های کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه خاص و در افراد خاصی متصف نشده‏اند، «علایم عمومی» نامیده می‏شوند؛ نظیر احادیث و روایاتی که از احوال و اوضاع مردمان آخر زمان خبر می‏دهند و از انحرافات و کج رویهایی که در آن دوره رخ می‏دهد سخن به میان آورده‏اند که در واقع، نوعی بیان علایم و نشانه‏های ظهور امام زمان علیه‏السلام است، امّا در قالب و معیار کلی و عمومی.

ظهور و خروج افرادی به نام «دجال» و «سفیانی» که مظهر ضلالت و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که سنبل هدایت هستند جزء علایم خاص شمرده می‏شود و در احادیث، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است.
«عَنْ اِبْنِ عَباس عَنْ رَسُولِ اللّه‏ِ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : فِی حَدیثٍ اَنَّ اللّه‏َ اَوْحی اِلَیهِ لَیْلَةً اَسْری بِهِ اَنْ یُوصِیَ اِلی عَلِیِّ وَاَخْبَرَهُ بِالْأَئِمّةِ مِنْ وُلْدِهِ اِلی اَنْ قالَ وَآخِرُ رَجُلٍ مِنْهُمْ یُصَلّی عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ خَلْفَهُ یَمْلأُ الاَْرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَورا وَظُلْما... فَقُلْتُ اِلهی وَسَیِّدی مَتی یَکُوُنُ ذاکَ؟ فَاَوْحَی اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اِلَیَّ: یَکُوُنُ ذالِکَ اِذا رُفِعَ الْعِلْمُ وَظَهَرَ الْجَهْلُ وَکَثُرَ القِراءَةُ وَقَلَّ الْعَمَلُ وَکَثُرَ الْقَتْلُ وَقَلَّ الْفُقَهاء وَالْهادُونَ وَکَثُرَ فُقَهاءُ الضَّلالةِ وَالْخَوْنَةِ... وَکَثُرَ الْجَورُ وَالْفَسادُ وَظَهَرَ الْمُنْکَرُ وَاَمَرَ اُمّتُکَ بِهِ وَنَهی عَنِ الْمَعْروُفِ...؛1

ابن عباس می‏گوید: «در شب معراج، مطالبی به رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وحی شد که باید به حضرت علی علیه‏السلام سفارش کند و به او در مورد ائمه بعد از آن حضرت که از فرزندانش هستند خبر داد؛ تا آنجا که فرمود: آخرین آنها [نشانه هایی دارد؛ از جمله اینکه [عیسی بن مریم پشت سرش نماز می‏خواند؛ زمین را پر از عدل و داد می‏کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد،... عرض کردم: خداوندا! آن کی خواهد شد؟ خداوند به من وحی کرد: هر گاه علم از میان برداشته شود و جهل و نادانی ظاهر شود؛ قرائتهای [قرآن [زیاد امّا عمل کم شود؛ قتل و کشتار زیاد شود، فقهاء و هدایت کنندگان واقعی کم شوند؛ علمای فاسق و خیانتکار زیاد شوند،... جور و فساد زیاد شود؛ منکر ظاهر شود؛ امت تو امر به منکر و نهی از معروف کنند،...»

«حضرت علی علیه‏السلام در جواب سؤال «صعصعة بن صوحان» ـ که از یاران آن حضرت بود ـ در باب دجّال و خروجش، و پیرامون نشانه‏هایی از ظهور امام زمان علیه‏السلام ، چنین فرمودند:

«فَاِنَّ عَلامَةَ ذلِکَ اِذا اَماتَ النّاسُ الصَّلاةَ وَاَضاعُوا الاَمانَةَ وَاسْتَحَلُّوا الْکِذْبَ، وَاکَلُوا الرِّبا وَاَخَذُوا الرُّشا وَشَیَّدُوا البُنْیانَ وَباعُوا الدّین» ؛ آن دسته از نشانه‏ها و علایمی که شاخصه‏های کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه خاص و در افراد خاصی متصف نشده‏اند، «علایم عمومی» نامیده می‏شوند؛...

«بِالدُّنْیا وَاسْتَعْمَلُوا السُّفَهاءَ وَشاوَرُوا النِّساءَ وَقَطَعُوا الاَرْحامَ وَاتَّبَعُوا الاَهْواءَ، وَاسْتَخَفُّوا بِالدِّماءِ...؛2 علامت خروج و قیام دجال زمانی است که مردم نماز را ترک کنند [و در میان مردم بمیرد]، امانتها را ضایع کنند؛ دروغ گفتن را حلال شمارند؛ ربا بخورند؛ رشوه بگیرند؛ ساختمانها را محکم سازند و دین را به دنیا فروشند؛ مردمان کم عقل را بر کارها گمارند؛ زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار دهند؛ قطع صله ارحام کنند؛ از هوا و هوس پیروی کنند و [کشتار و [خونریزی را کوچک شمارند،... .»

2. نشانه‏های خاص:

بعضی از نشانه‏ها و علایم ظهور، به صورت خاص و با شاخص های ویژه در افراد متعین، تبلور می‏یابد؛ مثلاً در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه‏السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد. ظهور و خروج افرادی به نام «دجال» و «سفیانی» که مظهر ضلالت و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که سمبل هدایت هستند جزء علایم خاص شمرده می‏شود و در احادیث، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است.

امام باقر علیه‏السلام فرمودند:

«تَنْزِلُ الرّایاتُ السُّودُ الَّتی تَخْرُجُ مِنْ خُراسان اِلیَ الْکُوفَةِ، فَاِذا ظَهَرَ الْمَهدیُّ بَعَثَ اِلَیه بِالْبَیْعَةِ؛3 پرچم های سیاهی از ناحیه خراسان بیرون می‏آید و به جانب کوفه به حرکت در می‏آید. پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت می‏کنند.»

و نیز امام باقر علیه‏السلام فرمود:

«برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمان ها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در شب اوّل ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. و این دو از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده است، [این چنین ] وجود نداشته است.»4

در روایات فوق نشانه‏ها و علایم خاصی برای ظهور امام زمان علیه‏السلام تعیین شده است.

ب) نشانه‏های حتمی و غیر حتمی
1. نشانه‏های حتمی:

علایم و نشانه‏هایی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد و در واقع، هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است علایم حتمی نامیده می‏شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است.

امام سجاد علیه‏السلام فرمود:

«اِنَّ اَمْرَالْقائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللّه‏ِ وَاَمْرَ السُّفیانِی حَتْمٌ مِنَ اللّه‏ِ وَلایَکُونُ

” بعضی از نشانه‏ها و علایم ظهور، به صورت خاص و با شاخصهای ویژه در افراد متعین، تبلور می‏یابد؛ مثلاً در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه‏السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد.... "

قائِمٌ اِلاّ بِسُفْیانِی5؛ ظهور قائم، از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، از جانب خداوند قطعی است و قائمی جز با سفیانی وجود ندارد.»

نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجّال، قتل نفس زکیّه، جنگهای خونین و غیره ... از جمله علایم زمینی و طبیعی هستند
امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«وَالْیَمانِی مِنَ‏الْمَحْتُومِ؛ [قیام] یمانی از نشانه‏های حتمی است.»

فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی نقل می‏کند:

«قُلْتُ لاَبیِ جَعْفَرٍ خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُوم؟ قالَ نَعَمْ وَالنِّداءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِها مِنَ الْمَحتُومِ وَاخْتِلافُ بَنِی الْعَباسِ فِی الدَّوْلَةِ مِنَ الْمحْتُومِ وَقَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیة مَحْتُومٌ وَخُرُوجُ الْقائِمِ مِنْ آلِ مُحَّمد مَحْتُومٌ...6؛ به امام باقر علیه‏السلام عرض کردم: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند آری، صیحه آسمانی نیز از علایم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است. اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت، حتمی است. کشته شدن نفس زکیّه حتمی است، قیام قائم آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حتمی است،...»

2. نشانه‏های غیر حتمی:

بعضی از نشانه‏های ظهور قبل از ظهور، بطور مشروط رخ می‏دهند؛ یعنی اگر مقتضی آنها موجود و موانع مفقود باشد، تحققشان حتمی خواهد بود. در میان نشانه‏ها و علایم، آنچه حتمی شمرده شده، جزء محتومیات هستند و غیر از آنها که گروه بسیاری از علایم را تشکیل می‏دهند جزء علایم غیر حتمی شمرده می‏شوند.

ج: علایم با فاصله و بی‏فاصله

1. نشانه‏های نزدیک به وقت ظهور:

در بعضی از روایات، تصریح شده که بعضی از علایم در سال ظهور امام زمان علیه‏السلام ، رخ می‏دهند؛ یعنی قبل از ظهور و در آستانه قیام حضرت مهدی علیه‏السلام ، این نشانه‏ها یکی پس از دیگری پدیدار شده، به ظهور امام زمان منتهی می‏شود.

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«خُرُوجُ الثَّلاثَةِ، اَلخُراسانِی وَالسُّفْیانِی وَالیَمانِی فِی سَنَةٍ واحِدَةٍ فِی شَهْرٍ واحِدِ، فِی یَوْمٍ واحِدٍ وَلَیْسَ فیها رایةً بِأَهْدی مِنْ رایةِ الْیَمانی یَهدی اِلَی الْحَقِّ؛7

خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمی‏کند.»

امام باقر علیه‏السلام فرمود:

«لَیْسَ بَیْنَ قِیامِ القائمِ وَقَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیَّةِ اَکْثَرَ مِنْ خَمْسَ عَشَرَ لَیْلَة8؛ بین ظهور مهدی علیه‏السلام و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست.»

2. علایمی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند

” علایم و نشانه‏هایی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد و در واقع، هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است علایم حتمی نامیده می‏شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است. ... "

3- با ظهور، فاصله زمانی دارد:

بعضی از نشانه‏ها و علایم در بستر تاریخ با فاصله بسیاری با وقت ظهور تحقق می‏یابد؛ حتی بعضی از آنها قبل از تولد امام زمان رخ می‏نمایند و بعضی بعد از تولد و قبل از ظهور با فاصله زیاد، تحقق پیدا کرده و خواهند کرد؛ چنان که شماری از آنها، همچون از هم گسستن بنی امیه و بنی عباس، خروج ابومسلم خراسانی، اختلاف بین مسلمانان و... اتفاق افتاده است.

برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمان ها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در شب اوّل ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه. و این دو از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده است، [این چنین ] وجود نداشته است.
د) علایم زمینی و آسمانی

1. علایم طبیعی و زمینی:

در میان نشانه‏ها و علایم ظهور، غالب آنها نشانه‏های طبیعی و زمینی‏اند و هر کدام در تثبیت حقانیت ظهور و قیام حضرت مهدی علیه‏السلام نقش اساسی دارند.

امام علی علیه‏السلام فرمود:

«وَیَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتی فِی الْحَرَمِ فَیَبْلُغُ السُّفْیانِی، فَیَبْعَثُ اِلَیه جُنْدا مِنْ جُنْدِهِ فَیهْزِمُهُمْ فَیَسیرُ اِلَیه السُّفْیانی بِمَنْ مَعَهُ، حَتّی اِذا جاوَزوا بِبَیْداء مِنَ الاَرْضِ، خَسَفَ بِهِمْ، فَلایَنْجوا منْهُمْ اِلاّ المُخْبِرُ عَنْهُمْ؛ مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می‏کند، پس خبر خروج وی به سفیانی می‏رسد.

وی، سپاهی از لشکریان خود رابرای جنگ، به سوی او می‏فرستد و آنان را شکست می‏دهد، آنگاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی می‏روند و چون از سرزمین بیداء می‏گذرند، زمین آنان را فرو می‏برد و جز یک نفر، که خبر آنان را می‏آورد کسی از آنان نجات نمی‏یابد.»

نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجّال، قتل نفس زکیّه، جنگهای خونین و غیره ... از جمله علایم زمینی و طبیعی هستند.

2. علایم آسمانی:

به علت اهمّیت ظهور امام زمان، علاوه بر نشانه‏های زمینی و طبیعی، برخی علایم آسمانی نیز در زمان ظهور حضرت رخ خواهند داد، تا مردم بهتر رهبر و مصلح آسمانی را شناخته و در راستای تحققِ رسالت و اهداف او مشارکت کنند؛ مانند:

ـ صیحه آسمانی:

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«اِذا نادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَنَّ الْحَقَّ فِی آل محمَدٍ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فَعِنْدَ ذلِکَ یَظْهَرُ المَهدیُّ عَلی اَفْواهِ النّاسِ وَیَشْربُونَ حُبَّهُ، وَلایَکُونُ لَهُمْ ذِکْرُ غَیْرِهِ؛ هر گاه گوینده‏ای از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیه‏السلام به سر زبانها می‏افتد، و همه [شراب] دوستی او می‏نوشند و غیر او را یاد نمی‏کنند.»

ـ کسوف:

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

«عَلامَةُ خُرُوجِ الْمَهْدی کُسُوفُ الشَّمسِ فِی شَهْرِ رَمَضانٍ فی ثَلاثَ عَشَرَةَ وَاَرْبَعَ عَشَرَةَ مِنْهُ9؛

نشانه ظهور مهدی علیه‏السلام کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است [و وقت کسوف] سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود.»

پاورقی‌ها:

1. اثباة الهداه، ج7، ص390.

2. بحار الانوار، ج 52، ص193.

3. بحار الانوار، ج 52، ص217.

4. منتخب الاثر، ص444.

5. بحارالانوار، ج52، ص82.

6. ارشاد مفید، ج3، ص347.

7. کتاب غیبت نعمانی، ص252.

8. ارشاد مفید، ج2، ص374؛ اعلام الوری، ص427.
9. غیبت نعمانی، ص270
دوشنبه 2/11/1391 - 17:0
مهدویت
به مناسب نهم ربیع الاول و آغاز امامت صاحب الزمان(عج) پیامک هایی را برای تبریک به مناسبت این روز برای شما کاربران آماده کرده ایم.

ای نعمت باطنی عالم مهدی
وی نور دل نبی خاتم، مهدی
تکمیل نموده رب به تو نعمت ها
ای نعمت جاری دمادم ، مهدی
// سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی، تبریک و تهنیت //

*****
نهم ربیع الاول، پیام رسان بهار ظهوری است که گلهای زیبای زندگی
همچون عدل، قسط، عزت، عشق، صفا، صمیمیت، گذشت، ایثار و ایمان و احسان در آن می شکفد.//عید شما مبارک//

*****
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
*عید امامت و ولایت مولایمان امام زمان مبارک*

*****
هزار و صد و هفتاد و چهار سال است که مهدی(عج) "امام” شده است،
و منتظر است که منتظرانش "به خود بیایند” تا او بیاید…
.: عید تاجگذاری زیباترین، عادلترین، مهربانترین و تنهاترین شاه عالم مبارک باد

*****
وسط «الست بربکم» شده‌ایم در نظر تو گم

دل ما پیاله، لب تو خم، زده‌ایم جام ولایتی

تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی

تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی

*****
ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی

*****
آهوی رمیده ای که بر می گردی

پیغام سپیده ای که برمی گردی

گفتیم شبی سیاه از غم داریم

انگار شنیده ای که بر می گردی . . .

*****
یک عمر به انتظار ماندیم همه

غمدیده و بیقرار ماندیم همه

بازآ که شکست، دل ز یاد غم تو

بی روی تو بی بهار ماندیم همه . . .

*****
ای وسعت آسمان آبی

آیینه سبز آفتابی

رخشنده ترین ستاره عشق

ای کاش به شام ما بتابی . . .

*****
دیدیم ترا دوباره بر می گردی

از باغ پر از ستاره برمی گردی

گفتند که چاره نیست بر درد فراق

انگار! برای چاره برمیگردی . . .

*****
آغازتاجگذاری آخرین حجت خدای سرمد ٬
بقیه الله الاعظم ٬حضرت حجه بن الحسن المهدی (عج)
بر چشم براهان حضورش مبارک

*****
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی
آغاز ولایتعهدی جان جهان مبارک باد

*****
بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!

تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را!

*****
به امید روزی که متن تمام اس ام اس ها یک جمله باشد و آن : مهدی آمد…

*****
در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند
ای تک ستاره بهشت حسرت به دلمان نزار
به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم…

*****
سئوالی ساده دارم از حضورت … من آیا زنده ام وقت ظهورت …

اگر که آمدی من رفته بودم … اسیر سال و ماه و هفته بودم …

دعایم کن دوباره جان بگیرم … بیایم در رکاب تو بمیرم…

آغازامامت حضرت گل سرسبدعالم هستی حضرت حجه بن الحسن امام زمان (عج)برشمامبارک.

*****

از نسل گل و بهار و آیینه تویی

منظومه انتظار دیرینه تویی

ما منتظران وعده دیداریم

خورشید زلال روز آدینه تویی . . .
دوشنبه 2/11/1391 - 16:59
لطیفه و پیامک

اللهم عجل لولیک الفرج

مهدی جان !

روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم ...

دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم ...

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد

دلبر ما دل ما برد و ز ما رخ ننمود

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که دلشکسته ایم و خسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ...

دوباره صبح ٫ ظهر ٫ نه ! غروب شد نیامدی

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد ...

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

بی تو ای صاحب زمان

بی قرارم هر زمان

از غم هجر تو من دلخسته ام

همچو مرغی بال و پر بشکسته ام

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد

سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم های سرشار غرور

آخر شب سرد ما سحر می گردد

مهدی به میان شیعه برمی گردد

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

اگر تو نیایی سیلی ظالمان همیشه بر گونه مظلومان می خورد و صدای ظالم همه جا به گوش می رسد ...

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

کامل بتاب و رخ بنما ...

اگر تو یاری کنی جسمم آرام می گیرد...

پس فکری برای دل بی تابم کن ...

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

فقط توئی که می توانی داد عدالت سر دهی ... چون تو زاییده حقی ...

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم ...

اس ام اس امام زمان/اس ام اس مذهبی/sms امام زمان/sms ظهور

اللهم عجل لولیک الفرج

دوشنبه 2/11/1391 - 0:50
لطیفه و پیامک

غریب آشنا ما را صدا کن

زدست غصّه دلها را رها کن

اسیر دردهای انتظاریم

به لطفی دردهامان را دوا کن . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان 

تبیان زنجان

 ایدل ایدل! آشنایی می رسد

ناله ها را هم نوایی می رسد

ما که از عشق و جنون آکنده ایم

کارمان آخر به جایی می رسد . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان

 تبیان زنجان

 ماندیم به داغ انتظارت، مددی

ما و غم ودرد بی شمارت، مددی

دلخسته از این غمی که در ریشه ماست

در آرزوی فجر بهارت، مددی . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان 

تبیان زنجان

 ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان 

تبیان زنجان

ای نور خدا به وسعت آیینه

آگاه ز راز خلوت آیینه

یک لحظه بتاب در شب تنهایی

سوگند ترا به حرمت آیینه . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان 

تبیان زنجان

دل گفت: زراه آشنا می آیی

از جاده سرخ کربلا می آیی

یک روز ز روزهای زیبای خدا

یک روز به دلجویی ما میآیی . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان 

تبیان زنجان

دوست دارم که یک شب جمعه

صبح گردد به رسم خوش عهدی

ناگهان بشنوم زسمت حجاز

نغمه ی دلخوش انا المهدی

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان

تبیان زنجان

ما زمزمه حضور را می فهمیم

معنای زلال نور را می فهمیم

از بس که به داغ انتظارت ماندیم

ای باوردل! ظهور را میفهمیم . . .

اس ام اس امامت امام زمان/اس ام اس نهم ربیع الاول/sms امامت امام زمان/sms امام زمان

تبیان زنجان

دوشنبه 2/11/1391 - 0:49
لطیفه و پیامک

چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی

اشكم شبیه خون جگر شد نیامدی

گفتند غروب جمعه تو از راه میرسی

عمرم در این قرار به سر شد نیامدی

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

یادمان باشد اگر حال خوشی پیدا شد، جز برای فرج یار دعایی نكنیم

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو

اما گله بی شمار داریم از تو

ما منتظر تو نیستیم آقا جان

تنها همه "انتظار" داریم از تو

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

یازده پله زمین رفت به سمت ملكوت

یك قدم مانده، زمین شوق تكامل دارد

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

برگرد كه بر بهارمان می خندند

یك عده به انتظارمان می خندند

دستانی كه به خون آلوده است

گویند كه انتظار ما بیهوده است

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

اینهمه لاف زن مدعی اهل ظهور

پس چرا یار نیامد كه نثارش باشیم

سالها منتظر سیصد و اندی یار است

آنقدر مرد نبودیم كه یارش باشیم

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

ما معتقدیم عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم كسی تبر خواهد زد

سوگند به هر چهارده آیه نور

سوگند به زخم‌های سرشار غرور

آخر، شب سرد ما سحر می‌گردد

مهدی به میان شیعه بر می‌گردد

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

برای آمدنت انتظار كافی نیست

دعا و اشك و دل بی‌قرار كافی نیست

خودت دعا بكن ای نازنین كه بر گردى

دعای این همه شب‌زنده‌دار كافی نیست

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

سؤالی ساده دارم از حضورت

من آیا زنده‌ام وقت ظهورت؟

اگر تو آمدى، من رفته بودم

اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم كن دوباره جان بگیرم

بیایم در حضور تو بمیرم

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

 

روز ظهور تو چه سر افكنده می شوند

آنها كه در دعای فرج كم گذاشتند

 

 پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

 بیا برای فرج روز و شب دعا كنیم

دل امام خویش را ز خود رضا كنیم

عزیز فاطمه، مهدی(ع) دلش پر ز خون است

بیا كه بهر خدا از خدا حیا كنیم

 پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.

كشتی نساز ای نوح

طوفان نخواهد امد

بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد

رفتی كلاس اول این جمله را عوض كن

آن مرد تا نیاید

باران نخواهد آمد

دوشنبه 2/11/1391 - 0:49
لطیفه و پیامک

ارباب زمین، امیر مریخ، بیا

تا نخل ستم بركنی از بیخ بیا

از قول همه منتظران می گویم

ای پیرترین جوان تاریخ بیا

 پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

مهدیا منتظرانت همه در تاب و تبند

همه ی اهل جهان، جمله گرفتار شبند

چو بیایی غم و ظلمت برود از عالم

شاد گردد دل آنان كه گرفتار غمند.

 پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

وقتی میگیم خدا كند كه بیایی شاید او می فرماید خدا كند كه بخواهید...

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

ویرانه نه آنست كه جمشید بنا كرد

ویرانه نه آنست كه فرهاد فرو ریخت

ویرانه دل ماست كه هر جمعه به یادت صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

تقدیم به حضرت مهدی عزیزم.

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

ای كاش همه می دانستند دنیایی كه در آن حجت خدا نباشد جهنمی بیش نیست.

جهنمی كه اگر نیك بنگری زبانه های آتش آن را خواهی دید.

آری ای دوست ! تا زمانی كه بهشت ظهور نكرده است من و تو مقیم جهنمیم...

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

عاقبت یك روز مغرب محو مشرق می شود

عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود

شرط می بندم زمانی كه نه دور است ونه دیر

مهربانی حاكم كل مناطق می شود

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

شنیدم كه تو یك روز جمعه بر میگردی

كدام جمعه ؟ نمیشد اشاره میكردی . . . ؟

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

گفتم كه روی خوبت از ما چرا نهان است ؟

گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است

گفتم كه از كه پرسم جانا نشان رویت ؟

گفتا نشان چه پرسی آن كوی بی نشان است . . .

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

مـژده‌ی آمـدنت قیمـت جـان می‌ارزد

تاری از موی تو آقـا به جهـان می‌ارزد . . .

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

ای حریم كعبه محرم بر طواف كوی تو

من به گرد كعبه می گردم به یاد روی تو

گرچه بر محرم بود بوئیدن گلها حرام

زنده ام من ای گل زهرا ز فیض بوی تو . . .

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

این آخرین ستاره بخت است در زمین

آقاى سبزپوش بهارى بیا ببین

مرهم نمانده است و مداوا نمی‏شود

احساسهاى زخمى و دلهاى آهنین . . .

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-. 

كدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت

اله من ز كه پرسم نشان یوسف چاهت

چقدر ناز غزل را كشیده ام كه سراید

تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت . . .

  پیامك مهدویت/sms امام زمان/sms ظهور/اس ام اس امام زمان/اس ام اس ظهور

.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.- .-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.


تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم

یك گوشه بغض كرده كه این جمعه هم گذشت

مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت . . .

 

دوشنبه 2/11/1391 - 0:49
لطیفه و پیامک

امام حسن عسکری(ع):

شیعیان ما همواره در غم و اندوه خواهند بود تا آنگاه که فرزندم مهدی ظهور کند!

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان

من به آمار زمین مشکوکم! ...

اگر این ارض پر از آدم‏هاست ...

پس چرا یوسف زهرا تنهاست؟!

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان

این ماهی دلتنگ در این برکه دلگیر

جز دوری آن ماه ندیدست عذابی

*اللهم عجل لولیک الفرج*

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان

آقای جمعه‏های غریبی ظهور کن

دهلیزهای شب‏زده را غرق نور کن

آقا چقدر فاصله، اندوه، انتظار؟

یا بازگرد ، یا دل ما را صبور کن

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان

 ساز گل‏های دلم آهنگ توست

حس نکردی یک نفر دلتنگ توست؟

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبیتبیان زنجان

یک لحظه اگر پرده ز رویت بگشودی

زنگِ غمِ دل‏های حزین را بزدودی

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

 تبیان زنجان 

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است

ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد

ای چشمه نور ، انشعاباتت کو ؟

ای خانه‏ات آباد ، خراباتت کو ؟

در شهر نشانه‏ای ز تبلیغ تو نیست

ای عشق! ستاد انتخاباتت کو ؟

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان 

غیر از دلت، دلم به دلی دل نمی‏دهد

چشمم به جز به چشم تو چشم‏انتظار نیست

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان 

عصری است غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر بار بهانه‏ای گرفتیم و گذشت

عیب ازمن و توست، عشق بی‏تقصیر است

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان 

ای ماه برآ که راه را گم کردیم

حتی سر چشمه هم تیمم کردیم

ای وای قرار بود آدم باشیم

اما سر راه ، میل گندم کردیم

SMS ظهور/SMS امام زمان/اس ام اس ظهور /اس ام اس مذهبی

تبیان زنجان

دوشنبه 2/11/1391 - 0:48
مهدویت

«آخرالزمان‏» اصطلاحى است در فرهنگ ادیان بزرگ دنیا، به معناى آخرین دوران حیات بشر و قبل از برپایى قیامت. در فرهنگ اسلامى، آخرالزمان هم دوران نبوت پیامبر اكرم، صلى‏الله‏علیه‏وآله، تا وقوع قیامت را شامل مى‏شود و هم دوران غیبت و ظهور مهدى موعود، علیه‏السلام، را. در دوران معاصر، عده‏اى از مفسران و متفكران مسلمان از قبیل: مرحوم علامه طباطبایى، استاد شهید مرتضى مطهرى، سید قطب، محمد رشیدرضا، شهید سید محمدباقر صدر و... با اتكا به آیاتى از قرآن كریم (اعراف: 138، انبیاء: 105، صافات: 171 و 172)

 استخلاف انسان در زمین، فرمانروا شدن نیكوكاران زمین (وراثت صالحان) و پیروزى حق بر باطل را به‏رغم جولان دائمى باطل به عنوان سرنوشت آینده بشر مطرح كرده‏اند و آیات و روایات مربوط به تحولات آخرالزمان را بیانگر نوعى فلسفه تاریخ مى‏دانند و به اعتقاد ایشان، عصر آخرالزمان عبارت است از دوران شكوفایى تكامل اجتماعى و طبیعى نوع انسان، چنین آینده‏اى امرى است محتوم كه مسلمانان باید انتظار آن را داشته باشند و نباید منفعل و دلسرد به «حوادث واقعه‏» بنگرند، بلكه با حالتى پر نشاط و خواهان صلاح جامعه انسانى و آگاه از تحقق اهداف تاریخى انتظار، باید سرشار از امید، آمادگى و كوشش در خور این انتظار مقدس باشند.

 در چارچوب این برداشت، آخرالزمان قطعه معینى از تاریخ نوع انسان است كه او باید در آن حركت تكاملى تدریجى خود را تا تحقق وعده الهى ادامه دهد. (1) در حالیكه در كتب علماى متقدم همچون «كمال‏الدین‏» شیخ صدوق و «كتاب‏الغیبه‏» شیخ طوسى، رحمة‏الله‏علیه، چنین تفسیرى از تاریخ نبوده و تحولات آخرالزمان امرى است غیر عادى كه در آخرین بخش از زندگى نوع انسان واقع مى‏گردد و به تحولات قبلى جامعه انسانى مربوط نمى‏شود. (2)

در نظر متاخران بینا بودن در مورد «نشانه‏هاى زمان‏» و ارزیابى رخدادها، در پرتو پیشگوییهاى آخرالزمانى كه در جامعه جریان دارد، ضرورى است . كما اینكه بسیارى از اندیشمندان بر این باورند كه جامعه انسانى اینك در آخرین مرحله غفلت از «ذات‏» و در اوج تحمل «جوهر مادى‏» و «كمیت منطوى در كثرت‏» قرار دارد، و معتقدند هر چه بشر پیشتر مى‏رود; درك جمعى او از خیر و عدل مطلق مفهوم تر و شفاف‏تر مى‏گردد.

شناخت «آخرالزمان‏» یا فرجام شناسى (Eschatologie)در ادیان یهود، مسیحیت و زرتشتى نیز حائز اهمیت است.

با عنایت‏به آنچه بیان شد، «آخرالزمان‏» پایان همه چیز نیست، بلكه ترمیم جهان است. گویى جهان ناگهان تعادل خود را باز مى‏یابد و به حالت اولیه باز مى‏گردد. همه آشفتگیهاى ممكن اوجش در آخرالزمان است فقط در صورتى آشفتگى مطلق است كه فى نفسه و با دیدى افتراقى ملاحظه شود. ولى چنانچه این بى نظمیها در قبال نظم كل كه سرانجام همگى به آن باز مى‏گردند، قرار گیرد جنبه منفى خود را از دست مى‏دهد و جزو عوامل مقوم و به یك معنى فانى در مرحله ظهور مى‏شود.

به تعبیر «رنه گنون‏» در كتاب «آخرالزمان یا عصر سیطره كمیت‏» دوران دجال نهایت ظلم و شر است، ولى امر شر و منحوس ناپایدار و موقت است - هر چند كه نمى‏توانست جز آنچه واقعا هست چیز دیگرى باشد - و فقط جنبه خیر و سعادت كه پایایى و قطعیت دارد و به سامان مى‏رسد، به قسمى كه محال است‏سرانجام غالب نشود.

نگاهى به دردها و آلام بشر اندیشمند امروز و غربت او در زوال فطرت پاك آدمى چنین مى‏نمایاند كه در میان همه خواسته‏هاى ضد و نقیضش، امروز یكى هست كه همه در آن مشتركند. همه اقوام و ملل و رژیمهاى سیاسى یكصدا خواهان «آزادى‏»اند. آزادى برابر با حضور ضرورت حقیقت در وجود آدمى. «آزادى‏»اى كه جوهر انسان مختار است و امكان عروج او را فراهم مى‏آورد. آزادى رهایى بخش (4) و مقوم اندیشه و حكمت. رهایى انسانى كه مى‏خواهد خودش باشد، رها از گناه و رها از شرارت. آزادى اصیل و واقعى كه نهفته در اطاعت‏حق است. از این رو دستیابى به سعادت به معناى دستیابى به رحمت و عدالتى است‏كه خداوندآن را مقرركرده‏است.

زندگى در جهانى متعالى است كه در آن آدمى به كمال حقیقى و واقعى‏اش برسد، و از اندوه و اضطراب پنهان (aneiety) كه مى‏داند نمى‏تواند امنیت‏حقیقى را با سازمان دادن به زندگى شخصى و اجتماعى به دست آورد. وقایع و مقدراتى وجود دارند كه آدمى نمى‏تواند آنها را در زیر قدرت خود بگیرد. نمى‏تواند كارهاى خود را دوام بخشد، زندگى‏اش زودگذر است و فرجام آن مرگ. هیچگونه امنیت متاثر از اراده بشر وجود ندارد و دقیقا همین نگرانى اصیل است كه باعث مى‏شود انسانها با تمام وجود در آرزوى امنیت‏باشند. (5)

چرا امروز كه فن آورى و توانایى بشر نسبت‏به قرون گذشته و دهه‏هاى قبل پیشرفت چشمگیر و غیر قابل مقایسه‏اى نموده است و مباحثى همچون دموكراسى، قانون، حقوق بشر، جامعه مدنى و... بمراتب بیش از گذشته با ابتناى به تحلیلها و فلسفه‏هاى گوناگون مطرح مى‏شود، با این همه در غرب پیشرفته و فرهیخته سخن از هبوط آدمى، ظهور نیست انگارى و بلایا و مصائب جهانى، سر در گمى بى پایان آدمى در ساختار و دستور زبان و واژه‏هاى كلامى، مجهول انگارى جهان، پیچیدگى روزافزون شناخت هستى و دور از دسترس شدن تدریجى آن، افزایش مستمر تراژدى بشرى، حاكمیت روز افزون عقلانیت ابزارى، از دست رفتن آخرین رمق حیات معنوى جهان و تبدیل شدن انسان به توده‏ها (Mass) ، عصر غیبت‏ساحت قدس و فرا رسیدن زمانه شب عالم و... مى‏شود؟

آیا در نظم كنونى ارباب و رعیتى مدرن! شوریدگى اندیشه بشرى و تلاطم بى وقفه روان او، در بازار پر ازدحام مكاتب فلسفى، روانشناسى، مردم شناسى، جامعه شناسى و... و افزایش سهمگین میل به قدرت و استیلاى بر دیگران و تعارضات و مناقشات بى معنا و... و نهایتا سرخوردگى از همه چیز، رو به فزونى نیست؟

شاید تصور شود كه مقصود از ظهور حضرت مهدى، علیه‏السلام، پایان همه این آلام در طرفة العین و به یك نگاه و اشاره ایشان است. این البته از توان ایشان به دور نیست; اما شاید تحقق امر صورت دیگرى نیز داشته باشد. اگر گفته مى‏شود كه بسیارى از ابواب علم تا كنون گشوده نشده و به دست امام موعود باز خواهد شد; گشایش این ابواب چه منظرى را پیش روى آدمى مى‏نهد؟ گسترش «ظهور ولایت‏» در سراسر جهان و استقرار یكپارچه و فراگیر آن چه آثار و بركاتى دارد؟

چه تغییر و تحولى در افكار و اندیشه‏ها و كنشها و واكنشهاى فردى و اجتماعى انسان عصر ظهور پیش خواهد آمد؟

آیا در روزگار «ظهور ولایت‏» نمى‏توانیم شاهد درمان اساسى روان آدمى و اعطاى «آزادى‏»، «امنیت‏» و «آرامش‏» واقعى باشیم؟

آیا نمى‏توان تصور نمود كه مغز شیرین «ایمان‏» و كنه عفن «گناه‏» برملا مى‏گردد و هم او، مفاهیم متعالى «زیبایى‏»، «زندگى‏» و حتى «اسلام‏» را نه در قالب الفاظى چند، بلكه با غوطه‏ورى در عمق و ذات آنها تبیین مى‏كند و شهد «حیات طیبه‏» را در كام تشنه انسانها فرو مى‏چكاند و عصر روشنایى را آغاز كرده، سر در گمى او را پایان بخشیده و آغازگر عصر ظهور ساحت قدس و تعالى انسان متكى به ایمان - و نه بى اختیار در امواج توده‏ها و مسیطر بر عقلانیت ابزارى و نه محكوم آن - خواهد بود؟

درباره حضرت مهدى، علیه‏السلام، كتابهاى فراوانى در میان مسلمانان نگاشته شده كه در برگیرنده موضوعات ذیل‏اند:

آیات و احادیث مربوط به ابعاد مختلف زندگى حضرت، اثبات وجود آن حضرت، بشارات ادیان، ولادت، غیبت، طول عمر، نواب اربعه، راه یافتگان به حضور ایشان، توقیعات مباركه، ضرورت شناخت ایشان، فلسفه مهدویت، ملاحم و فتن، علائم ظهور، وظایف منتظران، اصحاب و یاران، عصر ظهور، رجعت، ادعیه و نحوه توسل به آن حضرت، اشعار درباره امام عصر (6) و... اما تردیدى نیست كه بیشترین و دقیق‏ترین سهم به مؤلفان شیعى اختصاص دارد كه با اتكا به معارف اهل بیت، علیهم‏السلام، جزئیات بیشترى را درباره این موعود عظیم و دوران ایشان ارایه مى‏نماید.

و اما اینك كه در مرحله تحولات وسیع و پیچیده‏اى در سراسر جهان در پرتو نهضتى مبتنى بر انتظار شیعى قرار داریم، سنجش وضعیت و موقعیت، ضرورتهاى دیگرى را نیز ایجاب مى‏كند. زیرا به تشریح نظرى، جامعه شناسى و فلسفى موضوع نیازمندیم، هم به صیرورت اعتقاد به مهدویت در میان ادیان الهى و تذكر بر تحریف و غفلتى كه صورت گرفته است و به تعبیر قرآنى، «یعرفونه كما یعرفون ابنائهم‏» (7) ، و هم تبیین ضرورت شناخت و بیان مشخصات دقیق امام، علیه‏السلام، و برنامه‏هاى ایشان و بویژه ارایه تركیبى از انتظار ظهور با سرنوشت‏بشر زمان غیبت در فرایند عملكرد اجتماعى امروز. باید توجه داشت در این جایگاه بسیار مهم و حساس، باید از راه تركیب داده‏ها به نحو صحیح و خردورزانه و با پیراستن آن از خرافات و اوهام و قشرى‏گرى، همراه رویكردى عمیق به اصل مظلوم «ولایت‏» و بویژه درك درست از «غیبت ولى خدا» و اثرات آن در زندگى فردى و اجتماعى، مجموعه‏اى را فراهم آورد كه ضمن عرضه مناسب معارف قرآنى و تعالیم و سنت اهل بیت، علیهم‏السلام، ظرافتها و نحوه حفظ ایمان در دوره آخرالزمان و غیبت را نیز مشهود سازد.

كتاب «امام مهدى، علیه‏السلام، از ولادت تا ظهور» با هدف معرفى این وجود عالیقدر به خامه استوار دانشمند فقید و محقق بزرگوار، مرحوم سید محمدكاظم قزوینى در 24 فصل به شیوه‏اى تحقیقى و پر احساس به عربى نگاشته شده و توسط مترجم محترم آقاى دكتر «حسین فریدونى‏» به فارسى برگردانده شده است.

كتاب مزبور كه از تبویب مناسبى برخوردار است مطالب ارزنده‏اى درباره نام و نسبت‏حضرت مهدى، علیه‏السلام، بشارت به وجود مقدس ایشان، تولد و نهان زیستى كوتاه مدت و نایبان چهارگانه و دیداركنندگان ایشان در آن ایام، یبت‏بلندمدت و دیدار كنندگان حضرتش در این ایام، طول عمر و علائم ظهور آن وجود مقدس، متمهدیان، نحوه ظهور و استیلاى ایشان بر قدرتهاى روزگار ظهور، جامعه عصر ظهور، زمامدارى و پایان عمر مباركشان را به خوانندگان ارایه مى‏نماید.

كتاب با استفاده از تجربیات كتب قبلى، از منابع ارزنده و دست اولى برخوردار است و به همت ناشر محترم و ذوق و سلیقه وافر ایشان به نحو آراسته و پاكیزه‏اى حروف نگارى و صفحه آرایى شده و با فهرستهاى‏متعدد تكمیل گردیده‏است.

از جمله خصوصیات كتاب و روش مؤلف چنین است كه تقریبا اكثر احادیث و اخبار مربوط به حضرت مهدى، علیه‏السلام، را آورده و سپس آنها را تحلیل و بعضا تاویل و تفسیر مى‏كند. اما كمتر حدیثى را از حیث رجال سند مورد بررسى قرار مى‏دهد. هر چند كه اتكا بر اخبار، روش اصلى مؤلف محترم است اما نكته در خور توجه آن كه در همین چارچوب نیز سعى بر ارایه منطقى روایت و یا تاویل عقلانى آن مى‏نماید. در بخش «زندگى جامعه در عصر ظهور» مباحثى مطرح شده است (8) كه بعضا از پشتوانه روایى و استدلالى محكم و روشنى برخوردار نیست و بیشتر نظر مؤلف محترم در قالب اما باید توجه داشت علاوه بر آنكه اعتبار و سندیت‏برخى از این روایات قابل تامل است، به تعبیر برخى بزرگان، بسیارى از

‹رس‏ث/››ح .ت‏سا ه‏دش ن‏ایب ،م‏لاسلاه‏یلع ،ن‏امز م‏اما روهظ م‏یلاع ه‏نیمز رد ت‏ایاور ى‏خرب رب اكتا اب ى‏دنچ ب‏لاطم روهظ ى‏اهه‏ناشن ل‏صف رد ح<>ح )8( شرایط و یا علایم ظهور قطعى نیست و بدایى و تغییر یافتنى است. زیرا چه بسا، مردم با توجه به این شرایط خود را در زمان امكان ظهور احساس نكنند در حالیكه توجه مستمر به امام، علیه‏السلام، و درخواست ظهور ایشان به هیچ وجه نباید محدود به شرایط و اوضاع خاص باشد. این امرى است كه تنها به اراده خداى یكتا بستگى دارد و لذا باید تحقق آن را

از مشیت الهى بى آنكه مانعى در كار باشد، درخواست نمود. از مهمترین مباحث درباره امام عصر، علیه‏السلام، بعد از شناخت آن حضرت، آشنایى با تعهدات و وظایفى است كه در قبال ایشان داریم. این تعهد و عمل به آن در عنوان «انتظار» خلاصه مى‏شود و درك و تحلیل عمیق آن، بویژه شناخت دوران غیبت - كه خود ابتلایى بزرگ براى بشر بوده است - براى هر مؤمنى ضرورت دارد. اما به نظر مى‏رسد كه موضوع اساسى و مهم «انتظار». بیان وظایف مسلمانان در عصر غیبت از جمله مباحث ناگفته این كتاب است. بر این نكته باید فقدان بحث مهم «ضرورت شناخت مهدى، علیه‏السلام‏» در اوایل كتاب و موضوع «توقیعات مباركه امام‏» را نیز بیفزاییم.

به هر حال، در مجموع كتاب از روح و طراوت ویژه‏اى برخوردار است كه قطعا برخاسته از شیفتگى مؤلف و مترجم محترم به ساحت مقدس امام عصر، علیه‏السلام، است. بدین سبب مطالعه كتاب مزبور براى طالبان معرفت امام غایب، قطعا مفید و سودمند است همانند اثر دیگر مرحوم سید محمدكاظم قزوینى درباره زندگى حضرت فاطمه زهرا، سلام‏الله‏علیها، و شهادت آن بزرگوار به ترجمه همین مترجم محترم قرین معنویت و عرض ارادت به ساحت قدس صمت‏خواهد بود.


پی نوشت :

1. ر. ك: مطهرى، مرتضى، جامعه و تاریخ.

2. ر. ك: دائرة‏المعارف بزرگ اسلامى، ج‏2، ص‏134-136.

3. ر. ك: دائرة‏المعارف جهان نوین اسلام (سخذ) ج‏1، ص‏440 تا 442.

4. ر. ك: سوره اعراف(7)، آیه‏157.

5. مجله ارغنون، ش‏5 و6، مقاله عیسى مسیح و اسطوره شناسى، ص‏109 تا139.

6. براى آشنایى بیشتر ر.ك: مهدى‏پور، على‏اكبر، كتابنامه حضرت مهدى، علیه‏السلام، این كتابنامه مشتمل بر معرفى بیش از 2000 عنوان كتاب مستقل به زبانهاى مختلف است كه در دو جلد و 801 صفحه منتشر شده است.

7. سوره بقره(2)، آیه‏146.

8. فصل 21، ص‏613 تا 9655. براى آشنایى بیشتر در این زمینه ر. ك: الصدر، محمد، تاریخ، بعدالظهور.

دوشنبه 2/11/1391 - 0:48
مهدویت

توسل به بندگـان خاص خداوند یکی از وسائل تقرب به درگـاه خداست. در این میان توسل به حضرت مهدی (عج) به عنوان مقرب‌ترین بنده خدا در روی زمین، می‌تواند مشکلات متوسلین را برطرف کند.

افراد زیادی در گذشته و حال بوده و هستند که این امر را تجربه کرده‌اند و به خواسته های خود رسیده گرفتاریشان رفع شده است. چه انسانهایی که با سوز و گداز به ساحت مقدس آن امام همام متوسل گردیده و از الطاف حضرتش بهره مند شده‌اند. (183) و این خود از دلایل تجربی وجود حضرت مهدی (عج) در پشت پرده غیبت و فایده رسانی اش به مردم است. اگـر ما در حجاب گـناه خود زندانی و از الطاف ویـژه آن حضرت محروم هستیم، دلیل بر نبودن آن نیست. ما می‌توانیم به عنوان یک منتظر واقعی امام زمان (عج) با توسل به ساحت مقدسش، از عنایات ایشان بهره مند گردیم و از انوار تابناک خورشید وجودش، راه خود را در تاریکی‌ها بیابیم.

نباید انتظار داشت که آفتاب برای نورافشانی مستقیم از پشت ابرها پایین بیاید، بلکه ما باید همچون مسافران هواپیما بر فراز ابرها قرار گیریم و از شعاع حیات بخش آفتاب بهره مستقیم گیریم. (184)

 در انتظار حضرت مهدی (عج)

 پـیش از این گـفته شد که اندیشه پـیروزی نهایی حق بر باطل و غلبه قطعی صالحان و پرهیزکاران و کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران از اجتماعات بشری، ریشه قرآنی دارد (185) که در روایات اسلامی از آن به انتظار فرج تعبیر شده است. اصل انتظار فرج از یک اصل کلی قرآنی دیگر استنتاج می‌شود و آن حرمت یاءس از رَوْح الله (186) است. افراد با ایمان در هیچ شرایطی تسلیم یاءس و ناامیدی نمی‌شوند، لیکن این انتظار فرج و امیدواری به رحمت خدا، در مورد یک عنایت عمومی برای همه بشر است، نه شخصی یا گروهی؛ بعلاوه این انتظار با نویدهای خاص و مشخصی تواءم است و ظهور حضرت مهدی (عج) که مظهر رحمت خداوندی است، یک حادثه قطعی در آینده تاریخ است.

این اندیشه مشتمل بر عنصر خوش بینی نسبت به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان کار بشر است.

 انتظار سازنده و مخرب

 اکنون باید ماهیت و مفهوم انتظار فرج و پیامدهای آن را بررسی کرد و انتظار سازنده و مثبت را از انتظار ویرانگر و منفی، باز شناخت.

گروهی این گونه فکر می‌کنند که اگر ظهور حضرت مهدی (عج) جز با پر شدن زمین از ظلم و فساد واقع نخواهد شد، بنابراین دست زدن به هر گونه اصلاحات اجتماعی کمک به تاءخیر ظهور است و برای تسریع آن لازم است از اقدامات اصلاحی خودداری کرده، انجام آن را برعهده حضرت مهدی (عج) گذاشت. بنابراین دیدگاه، مفهوم انتظار دست روی دست گذاشتن به دور از هر گونه مسؤ ولیت پذیری اجتماعی و انجام وظیفه است.

روشن است که این برداشت منفی از انتظار، با تعالیم عمومی اسلام، به خصوص وظایف منتظران در زمان غیبت، منافات دارد. انتظار فرج که از عبادات و بلکه برترین آن‌ها شمرده شده، نمی‌تواند یک چنین بار منفی داشته باشد.

پیامبر اکرم (ص) فرموده است:

اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتی اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَل (187)

برترین اعمال امّتم انتظار فرج (حضرت مهدی) از سوی خداوند بزرگ است.

حدیث بالا بیانـگـر این است که انتظار فرج از سنخ عمل است، نه دست روی دست گذاشتن و سکوت. بنابراین، لازمه انتظار، حالت آماده باش داشتن و تهیه مقدمات آن ظهور بزرگ است.

دوران دولت حضرت مهدی (عج) به تعبیر قرآن، دوران حکومت بندگـان صالح (188) است، یعنی آنان که صالحند وارث زمین می‌شوند. آیا انتظار این دوران، بدون به وجود آمدن بندگان صالح و شایسته، درست است یا انتظاری است کاذب!؟ پس باید نخست در زمره بندگان صالح درآییم، آنگاه طالب نویدی که به آنان داده‌اند، باشیم. پس خلقی که در انتظار ظهور مصلح به سر می‌برد، باید خود صالح باشد.

به بیان دیگر، چگونگی انتظار همواره متناسب با هدفی است که در انتظار وقوع آن هستیم:

ـ انتظار آمدن یک مسافر عادی از سفر

ـ انتظار بازگشت یک دوست بسیار عزیز

ـ انتظار فرارسیدن فصل چـیدن میوه از درخت و برداشت محصول.

ـ ارتشی که هر لحظه در انتظار آمدن فرمانده و فرمان او برای جهاد آزادی بخش به سر می‌برند و...

هر یک از این انتظارها آمیخته با نوعی آمادگـی است. به عنوان مثال، انتظار آمدن یک مسافر عزیز از راه دور به این است که خود را برای استقبال از او آماده کنیم و برای پـذیرایی از وی وسائل و امکانات لازم را تهیه کرده باشیم.

انتظار یک مصلح جهانی نیز به معنی آماده باش کامل فکری و عملی برای پیشبرد اهداف اوست. به عبارت دیگر، در دوران انتظار یعنی پیش از ظهور، باید آن گونه باشیم که اگر امام ظهور نمود از ما انتظار می‌رود که آن گونه باشیم.

 پاداش منتظران

 منتظران راستین در روایات، ستوده شده و مورد تمجید قرار گرفته‌اند که با بررسی آن روایات، بهتر به مفهوم درست انتظار پی می‌بریم.

کسی به امام صادق (ع) عرض کرد: درباره کسی که انتظار ظهور حکومت حق را می‌کشد و با این حال از دنیا می‌رود چه می‌گویید؟ امام فرمود:

او همانند کسی است که در خیمه قائم (عج) (ستاد ارتش او) با او باشد. سپس کمی سکوت کرد و فرمود: بلکه مانند کسی است که همراه پیامبر (ص) بوده است. (189)

این مضمون با تعبیرات دیگری نیز نقل شده است:

او مثل کسی است که در محضر پیامبر (ص) شهید شده است. (190)

او به منزله کسی است که پیش روی پیامبر (ص) جهاد کند. (191)

همانند کسی است که خونش در راه خدا ریخته باشد. (192)

امام صادق (ع) در روایت دیگری فرمود:

... کسی که دوست دارد از یاران قائم (عج) باشد، پس منتظر بماند و به پرهیزکاری و روشهای نیک خو بگیرد؛ اگر او بمیرد و بعد از او قائم (عج) قیام کند، برای او پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده باشد؛ بنابراین (در عمل به دین) جدیّت و تلاش کنید؛ و ای گروهی که مورد عنایت و رحمت خدا هستید (پاداش الهی) گوارایتان باد، منتظر بمانید. (193)

عبارات یاد شده، روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه، میان مساءله انتظار و جهاد وجود دارد و انتظارِ چنین انقلابی، همیشه با جهادی وسیع و دامنه دار همراه است.

 وظایف منتظران در زمان غیبت

 منتظران راستین آن حضرت علاوه بر انجام دستورات عمومی اسلام، باید تکالیف خاصی را در مورد حضرت مهدی (عج) مراعات نمایند که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1 شناخت درست از امامت و صفات آن حضرت، زیرا اعتقاد به امامت ایشان از ارکان اعتقادی دین اسلام است که مرگ بدون آن از نوع مرگ ضلالت و جاهلیت است.

2 دعا برای سلامتی آن حضرت بگونه ای که ائمه (ع) تعلیم داده‌اند. (194)

3 صدقه دادن برای سلامتی ایشان، همان گونه که وقتی یکی از عزیزان ما در سفر است، صدقه می‌دهیم تا سالم برگردد. این صدقه نوعی ابراز مودّت به آن حضرت است که همه اُمت بدان ماءمورند. (195)

4 اندوهناک بودن در فراق آن حضرت، از این رو، سزاوار است دعای ندبه در هر صبح جمعه خوانده شود، و آن دعا ناله عاشقی است که در فراق آن حضرت اشک می‌ریزد، همان گونه که امام صادق (ع) در فراقش اشک ریخت.

سدیر صیرفی می‌گوید: من و مفضل و ابوبصیر و اءبان بر امام صادق (ع) وارد شدیم، دیدیم روی خاک نشسته و مانند زن جوانمرده گریه می‌کند و حزن و اندوه از چهره‌اش نمایان است، در حالی که می‌فرماید:

آقای من غیبت تو خوابم را ربوده، بسترم را بر من تنگ کرده و آرامش قلبی‌ام را گرفته است. ای آقای من، غیبتت مصیبتم را ابدی کرده، پس احساس نمی‌کنم اشکی را که از چشمم بیرون می‌آید و ناله ای که از سینه‌ام برمی خیزد. از مصائب گذشته آرام می‌گیرم، امّا حوادث آینده (در مورد غیبت تو) جای آن‌ها را می‌گیرند.

سدیر می‌گوید: با دیدن این منظره عقل از سر ما پرید و گمان کردیم، حادثه ای برای آن حضرت پـیش آمده است. عرض کردیم: ای پـسر بهترین آفریدگان، خداوند چشمانتان را نـگـریاند، چـه حادثه ای پیش آمده که اشک شما روان است؟ در این هنگام آن حضرت نفس عمیقی کشید و فرمود:

امروز صبح در کتاب جفر نـگـاه می‌کردم، کتابی که شامل بر حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت است و خداوند آن را به محمد (ص) و امامان بعد از او اختصاص داده است. در آنجا به اخبار قائم (عج) برخوردم و در مورد غیبت و طول عمر او و آزمایش مؤ منان در فکر فرو رفتم که چـگـونه طول غیبتش موجب شک و تردید آنان و ارتداد عده زیادی می‌شود، ازاین رو غم و اندوه بر من غلبه کرد و متاءثر شدم...(196)

5 انجام طواف و حج مستحبی به نیابت از ایشان.

موسی بن قاسم می‌گوید: به امام جواد (ع) عرض کردم: می‌خواهم به نیابت از طرف شما و پـدرتان طواف کنم، امّا به من می‌گویند نباید به نیابت از طرف اوصیا طواف کرد. آن حضرت در پاسخ فرمود:

نه این چنین نیست، هر چه برایت امکان دارد طواف کن. (197)

6 توسل و استغاثه به آن حضرت، چرا که او فریادرس بیچارگان و درماندگان است و چه بسیار مشکلات و نیازهایی که بر اثر استغاثه به آن حضرت رفع شده است. (198)

7 هنـگـامی که نام آن حضرت برده می‌شود، همه برای تعظیم و تکریمش به پا خیزند، چنان که روایت شده که حضرت رضا (ع) در مجلسی در خراسان وقتی نام قائم (عج) برده شد، ایستاد و دست بر سرش نهاد و فرمود:

اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه (199)

8 آشنا کردن مردم با امامت آن حضرت و راهنمایی آنان به لزوم پیروی از ایشان که نوعی تواصی به حق است. (200)

9 بزرگـداشت و تجلیل از مقام افرادی که از نظر نَسَبی یا کاری، منسوب به آن حضرت هستند، از قبیل سادات، علما و صالحان.

10 برای ثبات عقیده و ایمان خود به خواندن دعای زیر مداومت نماید.

زراره می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درک نمودم، چه کار کنم؟ آن حضرت فرمود:

ای زراره، اگر آن زمان را درک کردی، این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی (201)

خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت. پـروردگارا، فرستاده‌ات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفی نکنی، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفی کن، چرا که اگر او را به من نشناسانی، در دینم گمراه خواهم شد.

 شرایط و علائم ظهور

 برای ظهور حضرت مهدی (عج) علائم و نشانه‌هایی قرار داده شده تا حق طلبان با تحقق هر یک از آن‌ها، مژده نزدیکی ظهورش را دریافت کنند و نیز حجتی برای عموم باشد تا مبادا فریب مدّعیان دروغین مهدویت را خورده، گمراه شوند و این جدای از ویژگیهای جسمی و نَسَبی حضرت مهدی (عج) است که در درسهای گذشته یادآور شدیم.

و باید توجه داشت که بیشتر شرایط و علائم ظهور، (202) اموری هستند که پیدایش هر یک از آن‌ها بیانـگـر آن است که ظهور تا اندازه ای نزدیک شده است، امّا دلیل آن نخواهد بود که بعد از وقوع آن‌ها، بلافاصله حضرت مهدی (عج) ظهور می‌کند؛ البته در مورد بعضی از علائم تصریح شده که مقارن ظهور واقع می‌شوند.

 علائم حتمی و غیر حتمی

 از روایات اهل بیت (ع) استفاده می‌شود که بعضی از علائم ظهور حضرت مهدی (عج) حتمی و بعضی غیر حتمی است.

علائم حتمی حوادثی هستند که به طور حتم قبل از ظهور واقع می‌شوند و مشروط به شرط یا قیدی نیستند.

علائم غیر حتمی اموری هستندکه مشروط به شرط یا شرایطی هستند که اگر آن‌ها تحقق یابند، مشروط نیز واقع خواهد شد و مصلحت بوده که به طور اجمال از علائم ظهور شمرده شوند.

معلی بن خنیس می‌گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود:

بعضی از امور (ی که از علائم ظهورند) حتمی و بعضی غیر حتمی است از جمله امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است. (203)

تقسیم شدن علائم ظهور به حتمی و غیر حتمی، به خوبی از این روایت استفاده می‌شود.

 علائم حتمی:

 روایات زیادی دلالت دارند که علائم حتمی پنج تاست.

عمرو بن حنظله می‌گوید: از امام صادق (ع) شنیدم، فرمود:

قبل از قیام قائم (عج) پنج علامت حتمی واقع خواهد شد: (خروج) یمانی و سفیانی، (شنیده شدن) ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن (لشکری) در صحرا (بین مدینه و مکه).(204)

خروج سفیانی: در روایات آمده که سفیانی از نسل ابوسفیان و نامش عثمان بن عنبسه است، پنج شهر شام دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را به تصرف خود درمی آورد. (205)

امام صادق (ع) فرمود:

ما و خاندان ابوسفیان دو اهل بیتی هستیم که در مورد خداوند با همدیگر دشمنی کردیم، ما گفتیم خداوند راست می‌فرماید و آنان گفتند دروغ می‌گوید. ابوسفیان با پیامبر (ص)، معاویه با علی (ع) و یزید بن معاویه با حسین (ع) جنـگـیدند و سفیانی با قائم (عج) می‌جنگد. (206)

خروجیمانی: او شخصی از اهل یمن است که از دوستان اهل بیت (ع) است و برای یاری آنان قیام می‌کند. (207)

صیحه آسمانی: منظور از صیحه، ندایی آسمانی است که نام حضرت مهدی (عج) را می‌برد و همه ساکنان زمین، آن را به زبان خودشان، می‌شنوند.

زراره می‌گوید: امام صادق (ع) فرمود:

کسی نام قائم (عج) را (در جهان) می‌برد. عرض کردم: آیا این صدا را افراد خاصی می‌شنوند یا همگانی است؟ فرمود: این صداعمومی است و هر کس به زبان خودش آن را می‌شنود...(208)

فرو رفتن لشکر سفیانی در صحرا: حضرت علی (ع) در این زمینه فرمود:

نزدیک زمان قیام مهدی (عج) سفیانی خارج می‌شود و نُه ماه به اندازه دوران حاملگی زن فرمانروایی می‌کند. لشکر او به سوی مدینه می‌آید تا اینکه وقتی به صحرا رسید، خداوند آن را در زمین فرو می‌برد. (209)

باید توجه داشت که سفیانی لشکر خودش را برای جنگ با حضرت مهدی (عج) به سوی مدینه گـسیل می‌دارد؛ ناگهان متوجه می‌شود که آن حضرت به سوی مکه روانه شده است؛ لشکر او به دنبال آن حضرت راهی مکه می‌شود، امّا در بین راه به امر الهی در زمین فرو می‌رود. (210)

کشته شدن نفس زکیه : امام باقر (ع) فرمود:

قائم (عج) به یارانش می‌گوید: ای اصحاب من، اهل مکه مرا نمی‌خواهند، اما من کسی را به سوی آنان خواهم فرستاد تا حجت را بر آنان تمام کنم. پـس مردی از یاران خود را فرا خوانده و به او می‌گوید: به سوی مکه رفته و اعلام کن ای اهالی مکه، من فرستاده مهدی (عج) به سوی شما هستم؛ و او خطاب به اهل مکه چـنین اظهار می‌دارد: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافتیم، ما ذریه محمد و از نسل پیامبرانیم، از هنگامی که پیامبر (ص) از دنیا رفته، ما مورد ظلم و ستم قرار گرفته‌ایم، از شما یاری می‌طلبم مرا یاری کنید. اما اهل مکه او را در بین رکن (حجرالاسود) و مقام (ابراهیم) ع سر می‌برند و او دارای نفسی پـاک است. (زیرا بدون هیـچ گـناهی کشته می‌شود).(211)

امام صادق (ع) فرمود:

بین قیام قائم آل محمد (ع) و بین کشته شدن نفس زکیه پانزده شب بیشتر فاصله نمی‌افتد. (212)

در بعضی از روایات امور دیگری از علائم حتمی شمرده شده است:

عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می‌کند که فرمود:

... و دستی که از طرف آسمان آشکار می‌شود، از جمله امور حتمی است. (213)

ثمالی از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود:

... و اختلاف و انقراض فرزندان عباس از امور حتمی است...(214)

خروج دجال: نزال بن سبره می‌گوید: صعصعة بن صوحان از حضرت علی (ع) سؤ ال کرد: دجال کی خروج می‌کند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:

... سوگـند به خدا کسی که از او سؤ ال کردی (در این زمینه) داناتر از سؤ ال کننده نیست ولی (خروج دجال) علائمی دارد که پشت سر هم ظاهر می‌شوند اگر بخواهی ازآنها خبردهم...(215)

در منابع اهل سنت نیز ذکر شده که دجال خروج می‌کند و عیسی بن مریم (ع) او را می‌کشد. (216)

 علائم غیر حتمی

 امور و حوادث زیادی به عنوان علائم ظهور در روایات مطرح شده بدون این که به حتمی بودن آن‌ها تصریح شود که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود:

گرفتن خورشید و ماه در ماه رمضان: عبید بن خلیل می‌گوید: امام باقر (ع) فرمود:

دو چیز قبل از قیام قائم (ع) خواهد بود که از زمان آدم تا آن روز نبوده است: گرفتگی خورشید در وسط ماه رمضان و ماه در آخرش. (217)

خرابی دیوار مسجد کوفه: از امام حسین (ع) نقل شده که فرمود:

هنـگـامی که دیوار مسجد کوفه از طرف خانه عبدالله بن مسعود خراب شد، سلطنت ستمکاران پایان می‌پذیرد و مهدی (عج) خروج می‌کند. (218)

هلاکت بسیاری از مردم: از حضرت علی (ع) نقل شده که فرمود:

مهدی خروج نمی‌کند مـگـر اینکه 13 مردم کشته شوند، 13 بمیرند و 13 باقی بمانند. (219)

ممکن است در اثر جنگهای جهانی و وقوع زلزله‌ها یا حوادث دیگری بیشتر مردم از بین بروند.

ظهور علم و دانش در قم: از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود:

بزودی کوفه از مؤ منان خالی می‌شود و علم و دانش از آن فروکش می‌کند، آن گونه که مار در لانه‌اش فرو می‌رود. سـپس علم و دانش در شهری که قم نامیده می‌شود، آشکار می‌گردد و آن شهر منبع علم و دانش خواهد شد، بگونه ای که همه حتی زنان پشت پرده از دین آگاه می‌گردند و این امور نزدیک ظهور قائم ما خواهد بود...(220)

فراگـیر شدن ظلم و فساد در جامعه: روایات زیادی بیانگر آن است (221) که قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) جهان از ظلم و فساد پر می‌گردد، ولی باید توجه داشت که در عینِ حال، جناح حق و عدل از بین نمی‌رود و جامعه مؤ منان گرچه به صورت اقلیت باقی خواهد بود و قیام مهدی (عج) نیز برای یاری این گروه است که مستحق یاری هستند. (222)

بخشی از علائم ذکر شده واقع گردیده و در مورد بعض دیگر باید در انتظار وقوعش بود.

توجه به مطالب یاد شده ما را به این نتیجه می‌رساند که در روایات، فقط علائم ظهور حضرت مهدی (عج) بیان شده، و وقت ظهور نه تنها تعیین نشده، بلکه تعیین کننده آن دروغگو شمرده شده است.

ابوبصیر می‌گوید: از امام صادق (ع) در مورد (وقت ظهور) قائم (ع) سؤ ال کردم، فرمود:

آنان که وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند، ما اهل بیتی هستیم که برای ظهور وقتی مشخص نمی‌کنیم. (223)

فضیل می‌گوید: از امام باقر (ع) سؤ ال کردم، آیا برای این امر (ظهور حضرت مهدی) وقت مشخصی هست؟ فرمود:

آنان که وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند، دروغ می‌گویند، دروغ می‌گویند. (224)

 پایان انتظار و آغاز انقلابی بزرگ

 منتظران حضرت مهدی (عج) می‌آیند و می‌روند و سال‌ها و قرن‌ها سپری می‌شود و آن حضرت همـچـنان در پـرده غیبت به سر می‌برد، امّا این وضعیت برای همیشه ادامه نخواهد داشت؛ پایان انتظار فرا خواهد رسید و مردم جهان روزی شاهد طلوع ستاره ولایت در سپیده دم این شب ظلمانی خواهند بود و زمین با تابش نور معنویت امام مهدی (عج) درخشش نوینی خواهد یافت.

برای آگـاهی از حوادث آن ایام به سخنان اهل بیت (ع) توجه می‌کنیم. از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود:

مهدی (عج) از گردنه کوه طوی با 313 مرد به عدد رزمندگان بدر فرود می‌آید تا آنکه وارد مسجدالحرام می‌شود و چهار رکعت نماز در مقام ابراهیم می‌خواند. سپس با تکیه بر حجرالاسود، حمد و ثنای الهی به جا آورده و بر پیامبر (ص) درود می‌فرستد و بگونه ای سخن می‌گوید که تا به حال کسی آن گونه سخن نگفته باشد. نخستین کسانی که با او دست بیعت می‌دهند، جبرئیل و میکائیل خواهند بود. (225)

طبق روایات، یاران حضرت مهدی (عج) شبانگاه به اذن الهی از بستر بیرون آمده و همگی در یک ساعت نزد آن حضرت در مکه اجتماع می‌کنند. سپس ایشان ظهور می‌کند و با یارانش وارد مسجدالحرام می‌شود. آنان پس از بیعت جبرئیل، با آن حضرت بیعت می‌کنند و حضرت مهدی (عج) رسالت انقلابی خود را اعلام می‌کند تا اینکه تعداد یارانش افزایش می‌یابد؛ وقتی که به ده هزار نفر رسیدند، آن حضرت از مکه خارج می‌شود (226) تا زمین را از لوث وجود تبهکاران و ستمکاران پاکسازی کند.

امام صادق (ع) فرمود:

آیه اَیْنَ ما تَکُونُوا یَاءْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمیعاً (227) در مورد یاران قائم (عج) نازل شده، آنان شب از بسترشان بیرون می‌آیند، در حالی که صبح در مکه هستند...(228)

عبدالعظیم حسنی از امام جواد (ع) نقل می‌کند که فرمود:

وقتی 313 نفر از اهل اخلاص نزد مهدی (عج) اجتماع کردند، او ظهور می‌کند و هنگامی که تعداد یارانش به ده هزار نفر رسید، به اذن خداوند خروج می‌کند، سپس به حدی از دشمنان خدا را می‌کشد که خداوند از او خشنود گردد...(229)

 ویژگیهای یاران حضرت مهدی (عج)

 امام صادق (ع) در حدیثی، ویژگی‌ها و خصوصیات یاران حضرت مهدی (عج) را این چنین یادآور می‌شود:

... مردانی که قلبهایشان همانند تکه های آهن است (ازایمانی راسخ برخوردارند)، هرگز در مورد خدا شکی به دلشان راه نیافته است. اگر به کوه‌ها حمله کنند، آن‌ها را از جایشان می‌کنند، با پرچمهای خود وارد شهری (از شهرهای کفار) نمی‌شوند، مگر آن را ویران می‌سازند، برای تیمن و تبرک به اسب امام مهدی (عج) دست می‌مالند، آنان گرد امام مهدی (عج) را گرفته و در جنگ‌ها خود را سـپـر بلای ایشان می‌کنند و آنـچـه از آنان بخواهد به طور رسا و کامل انجام می‌دهند، مردانی که شب را نمی‌خوابند و در نمازشان زمزمه ای همانند زمزمه زنبوران دارند، شب را به عبادت سپری کرده و صبحگاهان بر اسبهای خود سوارند، راهبان شب و شیران روزند، آنان نسبت به قائم (عج) مطیع‌تر از کنیز نسبت به آقایش هستند، برافروخته و نورانی هستند، انگار در قلبشان چراغی است، از خداوند بیمناکند، برای شهادت دعا می‌کنند و آرزو می‌کنند که در راه خدا کشته شوند، شعارشان خونخواهی امام حسین (ع) است. وقتی که سیر می‌کنند رعب و وحشت تا مسافت یکماه راه، در پیشاپیش آن‌ها در حرکت است (تبهکاران از مسافتهای دور از آنان می‌ترسند) خداوند امام مهدی (عج) را به وسیله آنان یاری می‌کند. (230)

اگـر ما بخواهیم از یاوران حضرت مهدی (عج) باشیم، نخست باید از چهره های مصمم و با ایمانی باشیم که در بیان فوق ترسیم شده‌اند.

 فرود حضرت عیسی (ع)

 یکی ازآیات خداوند، فرود عیسی بن مریم (ع) از آسمان، هنگام قیام حضرت مهدی (عج) است.

حذیفه از پیامبر (ص) این گونه نقل می‌کند:

مهدی (عج) متوجه فرود عیسی بن مریم می‌شود، گویا قطرات آب از موهایش جاری است. او به عیسی می‌گوید: جلو بایست و با مردم نماز بخوان. عیسی پاسخ می‌دهد: نماز برای شما بر پـا شد، (امروز امام مردم شما هستی) پس عیسی پشت سرمردی از فرزندانم نماز می‌خواند. هنـگـامی که نماز تمام شد، عیسی برمی خیزد و با مهدی (عج) (به عنوان رهبر و امام) بیعت می‌کند. (231)

فرود حضرت عیسی (ع) از آسمان و بیعتش با حضرت مهدی (عج)، صداقت و حقانیت قیام آن حضرت را برای جهان مسیحیت آشکار می‌سازد و ایشان نقش مؤ ثری در پیشبرد اهداف و توسعه حکومت امام مهدی (عج) در کشورهای مسیحی نشین خواهد داشت. (232)

سؤ ال: با وجود سلاحهای مدرن و پیشرفته کنونی، چگونه حضرت مهدی (عج) پیروز می‌شود؟

پاسخ:

الف همان طور که گفته شد، ممکن است فرود حضرت عیسی (ع) از آسمان و بیعتش با حضرت مهدی (عج) موجب شود که دولتهای مسیحی نشین همچون اروپا و آمریکا، بدون جنگ مهمّی تسلیم شوند؛ و بنابر روایات، حضرت مهدی (عج) تورات را از غاری بیرون می‌آورد (233) و امکان دارد یهودیان نیز با مشاهده تورات اصلی، به آن حضرت ایمان بیاورند و جنگی میان حضرت و آنان واقع نشود و تسلیم شدن جهان مسیحیت و یهودیان البته تاءثیر عمیقی بر دیـگـر کشورها خواهد گذاشت و شاید آنان با احساس رعب و وحشت، راهی جز تسلیم در برابر رهبر جدید جهان نداشته باشند. امام باقر در این باره فرمود:

... رعب و وحشت پیشاپیش مهدی (عج) در حرکت است...(234)

قرآن کریم نیز درباره پـیامبر (ص) چـنین می‌فرماید: رسول خدا (ص) با ایجاد رعب در دل دشمنانش، یاری شد. (235)

ب ممکن است بر اثر وقوع جنـگهای جهانی، سلاحهای پیشرفته نابود گردد، چنانچه در روایات از کشتارهای دسته جمعی و وسیع خبر داده شده است. چنانکه پیش‌تر از حضرت علی (ع) نقل شد که:

مهدی (عج) خروج نمی‌کند، مـگـر اینکه 13 (مردم) کشته شوند و 13 بمیرند و 13 باقی بمانند. (236)

ج نمونه پـیروزی بر سلاحهای مدرن را همه ملتهای جهان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر رژیم شاهنشاهی و هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردند و بر همگان ثابت شد که پیروزی تنها مرهون داشتن سلاح مدرن نیست، بلکه اراده های استوار و مقاومی می‌طلبد که بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. پس چه مانع دارد، همان گونه که ملت ایران توانست با سلاحهای معمولی برابر تمام جهان کفر بایستد و پیروز شود، امام زمان (عج) و یارانش نیز با استقامت بی نظیر بتوانند سلاحهای مدرن جهان را به غنیمت گرفته و پیروز شوند. البته در این میان از امدادهای ویژه الهی که نصیب آنان می‌شود نیز نباید غفلت کرد.

روایات نیز مؤ ید این مطلب است. مفضّل از یاران امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که روزی در حضور ایشان سخن از قائم (عج) پیش آمد و من گفتم: امیدوارم کارش به آسانی پیش رود.

امام علیه السلام فرمود: چنین نخواهد بود و این پیروزی دست نخواهد داد، جز در غرقاب خون و عرق بدن. (237)

بنابر روایت دیگری یکی از یاران امام باقر علیه السلام به ایشان عرض کرد:

می‌گویند وقتی مهدی علیه السلام قیام کند، همه کارها برایش خود به خود رو به راه می‌شود، بی آنکه قطره خونی ریخته شود.

امام فرمود:

ابدا چنین نیست. به حق آن که جانم در دست اوست، اگر بنا بود کارها بدین آسانی پا گیرد، برای پیامبر اسلام چنین می‌شد؛ پس چرا در راه مبارزاتش دندانش شکست و صورتش زخم برداشت. نه چنین نیست به خدا قسم (پیروزی حاصل نخواهد شد) جز اینکه ما و شما غرق در عرق و خون زخمهای خود گردیم. (238)

در بیانی دیگر امام صادق علیه السلام فرمود:

گویا قائم علیه السلام و یارانش را می‌بینم که خطر از هر سو بر سرشان سایه انداخته، توشه های آنان تمام شده، جامه‌هایشان فرسوده گشته، سجده بر پیشانی آنان اثر گذارده است، روزها همـچـون شیر ژیان و شب هنگام نیایشگر حق، دلهایشان چون پاره های آهن است...(239)

د شاید سلاح حضرت مهدی (عج) و یارانش برتر از سلاح مدرن روز باشد، چون دستیابی بشر امروزی به سلاحهای پیشرفته در پرتو علم و دانش ویژه ای است که کسب کرده است و با توجه به اینکه یکی از ویـژگیهای عصر امام زمان (عج) بلوغ علم و ظهور همه ظرفیت‌ها و تواناییهای آن است، ممکن است بگوئیم امام زمان (عج) و یاران آن حضرت نخستین کسانی خواهند بود که از این دانش به منظور دستیابی به سلاحهای پـیشرفته روز و حداقل خنثی سازی اثر سلاحهای موجود در دست دشمنان استفاده می‌کنند.

البته در روایات، از سلاح او به شمشیر تعبیر شده که ممکن است یک تعبیر سمبولیک باشد، یعنی شمشیر کنایه از قدرت و منظور از قیام به شمشیر، اتکای به قدرت باشد.

 شیوه حکومت حضرت مهدی (عج)

 برآورده شدن تمام آمال و خواسته های طبیعی و فطری انسان‌ها و تکامل فکری و روحی آنان در تمام ابعاد، تنها در سایه حکمرانی امام معصوم امکان پذیر است. این ایده با ظهور حضرت مهدی (عج) جامه عمل خواهد پوشید و جامعه بشری شیوه حکمرانی معصوم را تجربه خواهد کرد.

روش حکمرانی آن حضرت بر اساس اصول و محورهایی خواهد بود که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

اجرای صحیح و دقیق قوانین الهی:

عمده مشکلات مادی و معنوی مردم، معلول عملی شدن قوانین نادرستی است که از مغز بشر تراوش می‌کند و مستند به وحی الهی و جهان غیب نیست و یا اگر قانون درست در دسترس هست، اما مجریان لایق و شایسته ای نیست که بتواند آن را اجرا کند. حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین خلیفه پـیامبر (ص) با آگاهی کامل به شریعت رسول خدا (ص) و به عنوان فردی معصوم، قوانین اسلام را در تمام زمینه های مادی و معنوی، فردی و اجتماعی زنده کرده و به مرحله عمل می‌گذارد تا جایی که گفته می‌شود او دین جدیدی آورده است، (240) چرا که حتی جامعه های اسلامی نیز فاصله زیادی با اسلام واقعی دارند و عادت آنان به وضع موجود و حکمرانی افراد فاسد و تبهکار، این تفکر را در آن‌ها تقویت کرده که دین اسلام همانی است که آنان فهمیده‌اند (241) و در کشورشان عملی می‌شود.

امام صادق (ع) فرمود:

مهدی (عج) به روش پیامبر (ص) عمل می‌کند، هر چه (از عادات و سنتهای نامشروع) بوده، آن‌ها را محو می‌نماید، چنان که پیامبر (ص) امور (رایج در) جاهلیت را از بین برد. او اسلام را از نو آغاز می‌کند (قوانین تعطیل شده آن را پیاده می‌کند) (242)

 قضاوت به روش حضرت داوود(ع) :

 اغلب قضاوتهادر محاکم بشری براساس شهادت شهودو جمع آوری قراین انجام می‌گیرد. حضرت مهدی (عج) بر اساس علم خود و به روش داوود (ع) در منازعات قضاوت می‌کند.

امام صادق (ع) فرمود:

وقتی قائم آل محمد (ع) قیام می‌کند، همانند حضرت داوود در بین مردم داوری می‌کند، احتیاجی به بیّنه (شهود عادل) ندارد، خداوند به او الهام می‌کند و به هر کس از آنچه که پنهان کرده و انجام داده، خبر می‌دهد...(243)

 تقسیم عادلانه ثروت:

 یکی از روشهای نادرست حکومتهای بشری، تقسیم غیر عادلانه ثروتهای عمومی است که موجب پـیدایش فقر و فاصله طبقاتی در جامعه می‌گردد. حضرت مهدی (عج) ثروت را به طور مساوی تقسیم می‌کند و بگونه ای فقر را ریشه کن می‌نماید که برای مصرف صدقه موردی نمی‌ماند.

ابو سعید خدری از رسول خدا (ص) چنین نقل می‌کند:

در پایان (عمر) امّتم مهدی (عج) خروج می‌کند، در دوران او باران (به حدّ کافی) می‌بارد و زمین گـیاه خود را می‌رویاند و مهدی (عج) مال را به طور مساوی و درست به مردم می‌دهد...(244)

همو از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمود:

مهدی (عج) به عنوان دادگـری عادل خروج می‌کند، صلیب را می‌شکند، خوک را می‌کشد، و مال و ثروت در میان مردم گـردانده می‌شود، ولی کسی پـیدا نمی‌شود که آن را قبول کند (همه بی نیاز می‌شوند).(245)

ساده زیستی:

حضرت مهدی (عج) به عنوان رهبر حکومت اسلامی با آنکه ثروتهای زمین را در اختیار دارد، از غذا و لباس ساده استفاده خواهد کرد تا الگویی برای زهد و بی اعتنایی به دنیا باشد.

امام صادق (ع) در این زمینه فرمود:

مهدی جز جامه زبر و خشن نمی‌پوشد و جز غذای خشک و سخت نمی‌خورد. (246)

عمرو بن شمر می‌گوید: در خانه امام صادق (ع) بودم؛ مردم از چـیزی سؤ ال نمی‌کردند، مگر اینکه آن حضرت پاسخ می‌داد؛ من به گریه افتادم. فرمود: ای عمرو، چرا گریه می‌کنی؟

گفتم: چگونه گریه نکنم؛ در میان امّت، مثل تو نیست، امّا در به رویت بسته است (یعنی از مقام اجتماعی و ثروت و مکنت برخوردار نیستی!). امام (ع) فرمود:

ای عمرو، گریه نکن؛ بیشترین غذاهای پاکیزه و لذیذ را می‌خوریم و لباس نرم می‌پوشیم و حال آنکه اگر چنان شود که تو می‌گویی (رهبری امت به دست ما بیفتد)، همانند امیر مؤ منان (ع) جز غذاهای سخت و لباس خشن نخواهد بود و اگـر جز این باشد عاقبتی جز غل و زنجیر آتشین نخواهد داشت. (247)

از این روایات استفاده می‌شود که هر چند در زمان ظهور زمینه برای استفاده از هر نوع لذت مادی فراهم می‌شود، اما اهل بیت پیامبر کسانی هستند که اگر به زعامت برسند، بیشتر از گذشته به دنیا پشت پا می‌زنند و این از وظایف و ویژگیهای رهبری امام معصوم است.


پی‌نوشت‌ها:

 184 ر. ک. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص 221 236، دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ مهدی انقلابی بزرگ، بخش 3، فلسفه وجود امام به هنگام غیبت.

185 ر. ک. توبه (9)، آیه 33، صف (61)، آیه 9 و انبیا (21)، آیه 105.

186 إِنَّهُ لا یَیْاءَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ اِلا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ همانا از رحمت خدا جز گروه کافران ناامید نمی‌شوند، یوسف (12)، آیه 87.

187 منتخب الا ثر، ص 496.

188 انبیا (21)، آیه 105.

189 منتخب الاثر، ص 498.

190 همان.

191 همان.

192 همان.

193 منتخب الاثر، ص 497 498.

194 همان، ص 503.

195 ر. ک. شوری (42)، آیه 23.

196 کمال الدین و تمام النعمه، ج 2 1، ص 353 354.

197 وسایل الشیعه، ج 8، ص 141 و 138.

198 ر. ک، نجم الثّاقب یا زندگانی مهدی موعود (عج)، ص 531 538.

199 منتخب الاثر، ص 506.

200 ر. ک. عصر (103)، آیه 4.

201 منتخب الاثر، ص 501.

202 ممکن است بین شرایط ظهور و علائم آن فرق بگذاریم، بدین معنی که شرایط ظهور اموری باشد که در زمره علل ظهور آن حضرت است و ظهور متوقف بر تحقق آن‌هاست، چنان که ممکن است پـیدایش عدد کافی از یاران خالص آن حضرت را از جمله شرایط ظهور بدانیم که تعدادشان در روایات به 313 (1) نفر مشخص شده است، امّا علائم ظهور اموری هستند که حکایت از نزدیکی ظهور دارند، بدون اینکه ظهور متوقّف برآنها باشد. البتّه نقطه اشتراک علائم و شرایط در این خواهد بود که هر دو قبل از ظهور واقع می‌شوند، امّا تشخیص اینکه کدام یک از آنـچـه در روایات بیان شده از شرایط یا علائم است، کار مشکلی است، بلکه ممکن است همه حوادث قبل از ظهور، بـگونه ای در نزدیکی و تحقق ظهور مؤ ثر باشند که ما از آن‌ها آگاهی نداریم. (ر. ک. تاریخ الغیبة الکبری، سید محمد صدر، ج 2، ص 395.)

1 ر. ک. بحارالانوار، ج 52، ص 316.

203 بحارالانوار، ج 52، ص 249.

204 همان، ص 204.

205 ر. ک. منتخب الاثر، ص 457.

206 بحارالانوار، ج 52، ص 190.

207 همان، ص 275.

208 منتخب الاثر، ص 450، 453 و 455.

209 همان، ص 455

. 210 ر. ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، سید محمدکاظم قزوینی، ص 4 363، مؤ سسه النور بیروت.

211 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

212 همان، ص 192.

213 همان، ص 233.

214 همان، ص 206.

215 همان، ص 193؛ کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ص 267. (بر اساس روایت شیخ طوسی، خروج دجال حتمی است)

216 ر. ک. صحیح بخاری، ج 7 9، ص 696 698؛ سنن ترمذی، ج 3، ص 344 350، مطبعة الغجالة الجدیده.

217 غیبت نعمانی، ص 181، مؤ سسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.

218 عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص 51.

219 همان، ص 63؛ منتخب الاثر، ص 453؛ بحارالانوار، ج 52، ص 207.

220 منتخب الاثر، ص 443.

221 ر. ک. همان، ص 428 432.

222 ر. ک. قیام و انقلاب مهدی (عج)، شهید مطهری، ص 64 68.

223 غیبت نعمانی، ص 198.

224 کتاب الغیبة، شیخ طوسی، ص 262، مکتبة نینوی الحدیثة، طهران.

225 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

226 بحارالانوار، ج 52، ص 307.

227 بقره (2)، آیه 148. یعنی: هر کجا باشید خداوند همگی شما را می‌آورد.

228 بحارالانوار، ج 52، ص 286.

229 همان، ص 283، 306 307.

230 بحارالانوار، ج 52، ص 308.

231 عقدالدرر فی اخبار المنتظر تحقیق دکتر عبدالفتاح محمد الحلو، ص 230، مکتبة عالم الفکر.

232 بحارالانوار، ج 14، ص 350.

233 غیبت نعمانی، ص 157.

234 همان، ص 155.

235 ر. ک. احزاب (33)، آیه 26؛ حشر (59)، آیه 2.

236 منتخب الا ثر، ص 453.

237 بحارالانوار، ج 52، ص 358.

238 همان.

239 همان، ص 386.

240 ر. ک. بحارالانوار، ج 52، ص 338 و 353.

241 ر. ک. همان، ص 362.

242 منتخب الاثر، ص 305.

243 بحارالانوار، ج 52، ص 325 و 339.

244 منتخب الاثر، ص 473؛ عقدالدرر، ص 164.

245 عقدالدرر، ص 166 و 171.

246 منتخب الاثر، ص 307.

247 بحارالانوار، ج 52، ص 360.

دوشنبه 2/11/1391 - 0:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته