• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 275
تعداد نظرات : 483
زمان آخرین مطلب : 4892روز قبل
خاطرات و روز نوشت

خداوند میفرماید:

ای فرزند آدم !

- اگر دیدگانت ، برای نگاه به آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستیز كرد( و خواست به نگاه حرامت وا دارد)، من با دو پوشش( پلك های چشم ) تو را یاری كرده ام ، پس ، چشم فرو بند !

- واگر زبانت برای واداری ات به گفتن آنچه بر تو حرام كرده ام ، با تو ستیز كرد ، من با دو پوشش( لبها ) تو را مدد كرده ام ، پس ، دهان فرو بند و سخن مگو!


حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام ) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه ۱۷۱) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید.
۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸)
۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه ۴۴) ... پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قوه الا بالله» پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»


                                  لطفا پیگیری

از :خانم ها و آقایان ثبت مطلب

به:مدیران و مسئولان شورای هماهنگی و بررسی مسائل و مشکلات درونی بخش ثبت مطلب تبیان(12کلمه)

با عرض سلام و خسته نباشید

اینجانبان خانم ها و آقایان ثبت مطلب تبیان خواهشمندند که لطفا جهت رسیدگی به مشکلات ثبت مطالب گذشته و همچنین نظرات گذشته دوستان اقدامات لازم را مبذول گردانید.

با تشکر و قدر دانی از زحمات شما

                                                                                                               امضا

                                                                                     خانم ها و آقایان ثبت مطلب


از دوستان هر کسی موافق با این پیگیری هست لطفا امضا بفرمایید

مدیر ثبت مطالب: دوست عزیز سلام. این مشکل به زودی برطرف خواهد شد. لطفا این اطلاعیه را مطالعه نمایید:

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=167444

سه شنبه 7/4/1390 - 0:56
خاطرات و روز نوشت

 

 

 

  نماز بي ولاي او عبادتي ست بي وضو

 

                                               به منکر علي بگو

                                                                               نماز خود قضا کند


سلام به همه دوستان

سوال داشتم؟؟ اومدم نظراتم و ببينم هيچي نبود جز قبليا واسه 2ماه پيش

مطالبمم که دقيقا براي 2ماه پيش بود؟؟؟چرا ؟؟

براي بعضي از دوستان رو هم ديدم مطالب تازشون نبود!!!!ميشه بپرسم چي شده که بيخبر نمونم؟؟؟؟

مطالب و نظراي دوستام کوووووووووووووووووووووووووو

جمعه 3/4/1390 - 20:41
مهدویت

می خواهم انتهای حضورت را پیدا کنم

صبر می کنم  همین روزها

تو می آیی و برای همیشه

 صبح می شود...!


نکند تو مرا روی گردان از خویش یافته ای و از چشمت افتاده ام...؟!

 

نکند تو شنیدن دعای مرا دوست نداری؟ ...نکند ...

می دانی این تردید ها چه می کند با بنده ات...؟!*

 


فرازهایی از دعای ابو حمزه ثمالی...
يکشنبه 26/4/1390 - 21:53
فلسفه و عرفان

در تفسير «روح البيان»حكايتي نقل شده است.از اين قرار كه:يكي از فاسقان و روسياهان عالم دست به دعا بلند كرد و به خداوند توجّه نمود،ولي خداوند با نظر لطف و رحمت به او نگاه نكرد.

 

بار ديگر او دست به دعا به طرف خداي متعال دراز كرد،خداوند باز از او روي گرداند،بار سوم دست نياز به سوي بي نياز مطلق دراز كرد و تضّرع و ناله نمود.خداوند به ملائكه اش فرمود:فرشتگانم!دعاي بنده ام را به اجابت رساندم كه پروردگاري جز من ندارد.او را عفو نمودم و حوائجش را برآوردم؛زيرا كه من از تضرّع و گريه ي بندگانم شرم دارم.

اسلام، شوخي را تا زماني تأييد کرده است که با گناه ديگري مانند تحقير،‌ تمسخر، افترا، غيبت و مانند آن همراه نباشد. رسول گرامي اسلام با سفارش ياران خود به شوخ طبعي، به مقدار ضرورت، خود نيز با آنان شوخي مي‌کردند.

همچنين از شوخ طبعي پيامبر اکرم(ص) چنين نقل مي‌کنند که حضرت برخي از ياران را از پشت سر بغل مي‌گرفت و دو دستش را بر چشمان آنان مي‌گذارد تا آنان را بيازمايد که آيا مي‌توانند با چشم بسته، طرف مقابل را تشخيص دهند يا نه(8)

امام موسي بن جعفر(ع) مي‌فرمايد: "عربي بدوي نزد پيامبر(ص) مي‌آمد و هديه و سوغاتي به پيامبر اهدا مي‌کرد. بعد همان ساعت مي‌گفت: پول هديه و سوغات ما را بدهيد. رسول خدا(ص) نيز مي‌خنديد. پس از آن جريان هر وقت غمگين مي‌شد، مي‌فرمود: آن اعرابي کجاست. کاش پيش ما مي‌آمد(6)".

 

چهارشنبه 1/4/1390 - 14:31
شعر و قطعات ادبی
بياييد از شوره زار خوب و بد برويم.
چون جويبار،آينه روان باشيم : به درخت،درخت را پاسخ دهيم.
و دوکران خود را هر لحظه بيافرينيم،هر لحظه رها سازيم.
برويم،برويم،و بي کراني را زمزمه کنيم.

(سهراب)
سه شنبه 31/3/1390 - 0:20
شعر و قطعات ادبی
 

 

براي کسي مي نويسم که مرا از نو شاعر کرد،کسي که

آرزوي داشتنش ستاره ي افتخاري است به دوش زندگي ام

تا ابد زيستنم.کسي که زين پس هر سال با "سين" وجودش

هفت سين خواهم چيد.. 

کسي که عجيب الفباي وجودش را از حفظم!

کسي که مي دانمش و گاهي زير سقف چوبي روزهاي آفتابي

با حنجره اي به صافي نور مي خوانمش...

و آرزو مي کنم که کاش او نشنود! کسي که بودنش مهر است

و نبودش مهر و دريغ که من مهر بودنش را شرم مي کنم

و مهر نبودش را کم مي آورم..

ghazale


کاش مي شد عشق را پاسخ گفت ولي حيف که...

پس فقط مي گويم از براي لحظه اي که ضمير ذهنتان ميزبان ياد من بود,

به اندازه ي حجم واقعي لحظه (که در دنياي من در بيشترين ها هم نمي گنجد) مي گويم:

سپاس.

سه شنبه 31/3/1390 - 0:17
خاطرات و روز نوشت

 زيباترين سلام، سلام خورشيد است به زمين. آنرا بدون غروبش تقديمتان مي کنيم...
 دوستاي عزيز ممنون از نگاهتون و دلاي مهربونتون

کسي هست که  اعتکاف رفته باشه؟(من که تاحالا قسمتم نشده)

خوش بسعادتش....نورچشمي خدا شدي ...هواي ماهارو هم داشته باش


سلام به مدير ثبت مطلب از اينکه کنار ما مثل ما هستين ممنون .... يه تشکر از طرف خودم و ساير دوستان

همين که ياد ما هستي تشکر
همين که مرهم دردي تشکر
در اين دنيا که مردم بي وفايند
همين که با وفا هستي تشکر


آفتاب مال کيست؟
آفتاب از آن من نيست ولي،
گرمي و تداوم زندگي است.
چشمه مال کيست؟
چشمه تنها معناي عطش و تشنگي نيست،
استمرار جوشش است و زلال صميميت،
 دريا مال کيست؟
دريا فقط براي تور و صيد نيست،
مفهوم عمق است و بخشش

آسمان مال کيست؟
آسمان تکرار نفس کشيدن نيست،
نشانه ي رهايي است و بخشش،
                                                                                                                                         درساکاربر تبياني


 

شنبه 28/3/1390 - 17:43
داستان و حکایت
متن را براي بررسي نيمه تاريک و روشن وجود آدمي مفيد ديدم.

از گورخري پرسيدم:

تو سفيدي راه راه سياه داري يا اين که سياهي راه راه سفيد داري؟

گورخر به جاي جواب دادن پرسيد:

تو خوبي، فقط عادتهاي بد داري يا اين که بدي و چند تا عادت خوب داري؟

ساکتي، بعضي وقتهاي شلوغ مي کني يا شيطوني، بعضي وقتها ساکت ميشي؟

ذاتاً خوشحالي، بعضي روزها ناراحتي يا ذاتاً افسرده اي، بعضي روزها خوشحالي؟

لباسهات تميزن، فقط پيرهنت کثيفه يا کثيفن و شلوارت تميزه؟

و گورخر پرسيد و پرسيد و پرسيد، پرسيد و پرسيد و بعد رفت.

ديگه هيچ وقت از گورخرها درباره راه راه هاشون چيزي نمي پرسم.

سيلور استاين


جمعه 27/3/1390 - 16:46
خاطرات و روز نوشت
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ

خدايا! مرا قلبي بخش كه شوق و عشق، به تو نزديكش سازد،و زباني عطا كن كه صداقت و راستي‏اش به درگاهت‏بالا رودو نگاهي بخش، كه حقيقتش، زمينه‏ساز قرب به تو گردد!


 نمي گويم صميمي...

 نمي گويم خوب...

 نمي گويم پاک...

 نمي گويم...

ولي بخدا قسم! قسم به نان و نمک!

به  چشماي قشنگ تو...

اندازه ھرچه دل تنھاييت بخواھد...

با همه ي وجود  و با هرچه عشق و عشق!

دوستت دارم بابايي...

"مجتبي معظمي"

امام رضا (عليه السلام ) فرمود:

بر تو باد به طاعت كردن از پدر و نيكى و فروتنى و خضوع و بزرگ شمردن و احترام به او، و هميشه صداى خود را در حضور وى آهسته كن زيرا كه پدر ريشه فرزند است و فرزند شاخه اى از او مى باشد. اگر او نبود، خدا تو را مقدر نمى كرد و جاه و جان و اموال را در راه او نثار كن .

و اماااااااااااااااااااا

سلام سلام سلام سلام سلام سلام

به تک تک دوستاي خوب و مهربون خودم

بله بله حق باشماست آنيما جان

بله شمام آقا سعيد درست ميفرماييد

ببخشيد

دير اومدم اما اومدممممم..جايي مشغول يکارمثلادرسايتي ديگه نيستم و نخواهم بود

سلام و صدسلام خوبيد

جمعه 27/3/1390 - 15:36
شعر و قطعات ادبی

 خداوندا

 

هدایتم کن تا به این باور برسم که جواب برخی از دعاهایم صبر و انتظار است......


هیچوقت مغرور نشو ..... برگها وقتی می ریزن که فکر می کنن طلا شدن


رود

     از هر جا دلش می خواست

           حتی از میان سنگ خارا

                   راه وا می کرد.

 

گاه با همراه می پیوست و

گاهی راه خود از او جدا می کرد.

 

پاسخ این سرکشی را

راه پل می بست بر اندام او

تا در کنارش ان سوی دیگر

فرود آید.

 

وز همان بالا

لحظه هائی روی در رو

دیده بر رخسار آن طناز بگشاید.

خسته را گهگاه ازین پهلو به پهلوی دگر

غلتیدنی باید!

 

گر چه این یک دلربائی را و آن دیگر صبوری را

ز حد برده ست

 

سرنوشت راه و رود

اینچنین با هم گره خورده ست

آشتی یا قهر

       نا خشنود یا خشنود

این دو تا پایان عالم

در کنار یکدگر خواهند بود!

چهارشنبه 7/2/1390 - 15:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته