پناه عالمیان فقط امام "حسین" علیه السلام
***
به حسین بن علی (ع) پشت و پناهم گرم است
ای خدا شکر عجب پشت و پناهی دارم
***
از دیرباز در محافل ادبی و انجمنهای شعر مقولهای به نام "مطروحه" وجود داشته است.
مطروحه بیتی بوده كه معمولا بزرگ یک انجمن شعر در پایان محفل مطرح میكرده
و از شاعران میخواسته تا براساس همان بیت و در همان وزن و با همان ردیف و قافیه
یا براساس آن مضمون شعری بسرایند و در جلسه بعد در آن محفل بخوانند.
در دیدار شاعران آئینی با رهبر معظم انقلاب كه روز چهارشنبه 25 خردادماه سال 1390 برگزار شد
معظمله در رهنمودهایشان شاعران را به موضوع دفاع مقدس و پاسداشت یاد شهیدان دعوت كردند
و از مباحث مهم در اینباره كه كمتر به آن پرداخته شده به مقولهی "جانبازان شهید" اشاره فرمودند:
" یكى از همین چیزهائى كه مربوط به جنگ است و از چیزهائى است كه ذهن من را مشغول میكند
این جانبازهائى هستند كه بعد از مدتى به شهادت میرسند، این خودش یك موضوع ویژه است،
این غیر از شهیدى است كه در جبهه شهید شده و دربارهاش هم شعر گفته شده،
این انسانى است كه یک تجربهاى را گذرانده و رنجى را تحمل كرده
آخرش هم شهید شده. بگردید موضوعات اینجورى را پیدا كنید"
در پایان این دیدار یكی از شاعران از مقام معظم رهبری دام عزه العالی خواست كه در این موضوع
"مطروحهای"
را طرح فرمایند تا شاعران به استقبال آن، شعر بسرایند
ایشان نیز ساعتی پس از پایان محفل مطروحهی زیر را بر صفحهی كاغذ نگاشتند
و از شاعران آئینی خواستند تا بر اساس آن شعر بسرایند.
متن مرقومه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
بفرمائید اگر دوستان مایلاند، این مطلع را بسازند
خطاب به جانبازِ شهید:
"رندانه آخر ربودی جامی ز خمخانهی دل"
"خونین چو برگ شقایق، رنگین چو افسانهی دل"
سفری در پیش است٬
سفری در ره دوست٬
سفری سوی خدائی که همه عالم از اوست٬
توشه ات کو؟ که سفر دشوار است٬
کوله بارت خالی است!
سفر دور و درازی داری
نه به دل حال نیاز٬
نه به سر شوق نمازی داری
می رسد روز دریغت ای دوست
رسد آن روز که از کرده پشیمان باشی
وقت رفتن ز تهی دستی خویش
سخت گریان باشی
دردمندی و از آن بی خبری
بهر بیماری خویش
کوششی کن که به هر دم پی درمان باشی
آید آن دم که زدیدار اجل
سخت گریان وهراسان باشی
همسفر آگه باش! روز دگر دیرست
نکند سود تو را وقت رحیل٬ اگر از کرده پشیمان باشی
« سهیلی »