خواستگاری و نامزدی
اگر زوجین فاقد مهارتهای ارتباطی ضروری برای حل مشكلاتشان باشند، حتی كوچكترین مشكل نیز حل ناشدنیخواهد شد.امروزه بسیاری از ازدواجها قبل از تشكیل و یا مدت كوتاهی بعد از آن متلاشی میشوند. درك اینكه چرا این ازدواجها شكست میخورند میتواند راهحلی باشد كه مراقب باشید ازدواج خودتان شكست نخورد.
بعضی از عواملی كه در شكست ازدواجها مشاركت دارند شامل مسائل مالی و دیگر شرایط ازدواج است. همه ی این مسائل میتواند در یك ازدواج سالم و پایدار هم وجود داشته باشد اما اگر آنها به طور صحیح و درست مورد رسیدگی قرار نگیرند، میتوانند منجر به شكست ازدواج شوند.
ارتباط ، نقش اساسی در موفقیت ازدواج دارد. بدون ارتباط صحیح، حل تعارض و كشمكشها مشكلساز میشوند.
اگر زوجین فاقد مهارتهای ارتباطی ضروری برای حل مشكلاتشان باشند، حتی كوچكترین مشكل نیز حل ناشدنی خواهد شد.
ارتباطات به واسطه ی فرصت دادن به همسران برای مشاركت در نگرانیها و علایق، امیدها و آرزوهای یكدیگر، موجب رشد و شكوفا شدن روابط زوجین میشود. بدون سهیم شدن در این موارد زوجین رشد نخواهند كرد و تا حد امكان به یكدیگر نزدیك نخواهند شد. اگر یك یا هر دو همسر فاقد مهارتهای ارتباطی مؤثر باشند، این برای حل و فصل بحثهایشان مشكلساز میشود چرا كه زوجین قادر نیستند تا نقطه نظرات یكدیگر را درك كنند.
در ازدواجهایی كه تاكنون دچار مشكل بودهاند، هر یك از زوجین باید تلاش كنند تا برای بهبود و نجات زندگیشان متعهد شوند كه روی مهارتهای ارتباطیشان كار كنند. نبود تكنیكهای مؤثر ارتباطی میتواند به شكست در ازدواج منجر شود. عشق ممكن است همواره پیروز شود اما زمانی كه نگرانیهای مهمی وجود دارد حتی عشق نیز نمیتواند به تنهایی برای حفظ ازدواج كافی باشد.
نگرانیهای مالی ممكن است خودشان علت شكست ازدواج نباشند اما تنشها و تعارضاتی كه این نگرانیها ایجاد میكنند، اغلب در شكست ازدواج مقصر هستند. نگرانیهای مالی میتواند بار سنگینی را تحمیل كند و زمانی كه یك زوج تلاش زیادی را برای برآوردن تعهدات مالیشان میكند، میتواند فشار بسیار زیادی را احساس كند. این فشارها ممكن است برای تخریب ازدواج سالم به طرق دیگر كافی باشد. اگر یك همسر در زندگی به مسائل مالی مشغول شود، ممكن است شروع به كوتاهی كردن از دیگر جنبههای زندگی كند. این رفتارهای مسامحهآمیز بر همسر تأثیر گذاشته و موجب میشود كه وی احساس تنهایی و بیمهری نماید. این امر میتواند برای ازدواج آسیبزا شود. اغلب یكی از زوجین به واسطه ی مسایل مالی تحلیل خواهد رفت و این نیز میتواند برای ازدواج مخرب باشد.
شرایط حول ازدواج نیز میتواند منجر به شكست شود یك ازدواج راحت (بدون فكر) نمیتواند یك ازدواج سالم باشد. هنگامی كه تصمیم گرفتن به ازدواج به غیر از عشق حقیقی بر امور دیگری نیز قرار گیرد، این احتمال وجود دارد كه آن ازدواج، ازدواج مناسب و خوبی باشد (عشق تنها كافی نیست) اما این به معنای گذاشتن شرایط بسیار سختی كه برای نمونه در جامعه ی ما حاكم است، نیست.
برای مثال شرایط ازدواجی كه اغلب منجر به شكست میشود عبارتند از: ازدواج كردن به خاطر داشتن بچه یا به خاطر فشاری كه از جانب اعضای خانواده و دوستان احساس میشود.
هیچ كدام از این دلایل در واقع دلایل معتبر و قابل قبولی برای ازدواج نبوده و اغلب منجر به شكست در ازدواج و طلاق میشوند. ازدواج كردن در سنین پایین، دلیل دیگری برای شكست ازدواجها میباشد. اگر چه سن مناسب برای ازدواج متغیر بوده و به طور زیادی بستگی به خود فرد دارد، افراد زیادی عقیده دارند كه برای نوجوانان و سنین پایینتر از 20 سال، ازدواج كردن خیلی زود است.
ازدواج كردن قبل از اینكه فرصت لذت بردن از تجارب زندگی را داشته باشید میتواند باعث تنفر از ازدواج شده و در نهایت شكست ازدواج را در پی داشته باشد.
يکشنبه 6/11/1387 - 15:48
خواستگاری و نامزدی
از موضوعات مهمی كه می توان در حوزه جامعه شناسی خانواده آن را به عنوان مسئله ای اجتماعی تلقی نمود پدیده تأخیر سنی ازدواج در بین جوانان است . این موضوع صرف نظر از این كه یك معضل اجتماعی است می تواند به عنوان آسیب اجتماعی طرح گردد.
واقعیت این است كه خانواده در مفهوم كلی خود پدیده ای تاریخی و جهانی است و در همه جا وجود دارد چرا كه به نیازهای افراد پاسخ می دهد و كمتر جامعه ای را می توان سراغ داشت كه دارای نهاد خانواده نبوده باشد، گرچه باید اذعان نمود این نهاد در مسیر شكل گیری خود تحولات متفاوتی را پشت سر گذاشته است. بنابراین می توان بیان نمود كه خانواده به عنوان نهادی اجتماعی دارای مجموعه ای از الگوهای رفتاری است كه به منظور برآورده ساختن نیازهای انسانی به وجود می آید. این نهاد به منظور برطرف نمودن بعضی از نیازهای انسانی دارای یك سری كاركردها است كه از جمله آنها موضوع ازدواج و فراهم نمودن زمینه های وابسته بدان در بین اعضای خانواده است.
تحول در ساخت خانواده های «گسترده» به «هسته ای» نكته ای است كه تأثیر آن در زمینه الزام یا اختیار اجتماعی در ازدواج قابل مشاهده است. به گونه ای كه از الزام و اجبار هنجاری كه از سطح جامعه در قالب نیروهای بیرونی و چهره به چهره موجب می گردید كه فرد تحت فشار هنجاری در سنین مقرر یا حتی زودتر تن به ازدواج دهد كاسته و تبدیل به اختیار و گزینش فردی شده است. به عبارتی بازخواست های بزرگانه تبدیل به درخواست های جداگانه در زمینه ازدواج گردیده است.
در واقع میل به ازدواج از اصلی ترین و مهمترین نیازهای نوع انسانی در جامعه بشری است و چه بسا دختران و پسران كه امید و آرزوی خود را در زندگی فردا می جستند حالا آن را پیش روی دارند و درصدد بهره برداری صحیح و دلپسند از زندگی می باشند. با این تفاوت كه خانواده های امروزی در مسیر تحولاتشان با دو تحول عمده ساختاری و كاركردی در این زمینه درگیر شده اند.تحول ساختاری بر این مبنا كه حوزه ساختاربندی قدرت در خانواده را تعیین می كند وحوزه كاركردی به وظایفی كه خانواده در طول حیات خود بر عهده داشته است اشاره می كند. در راستای این تحولات است كه جامعه شناسان مسیر تحولات خانواده را از خانواده های «گسترده» به «هسته ای» شناسایی كرده اند. به گونه ای كه خانواده ی گسترده متشكل از اشخاصی است كه به علت بستگی های نسبی و خونی با یكدیگر مرتبط هستند و فرزندان همراه خانواده هایشان با پرداختن به حرفه و كار پدر در كنار هم به طور دسته جمعی زندگی می كنند؛ در حالی كه خانواده هسته ای ( كه فقط از شوهر، زن و فرزندان تشكیل شده ) دیگر توان نگهداری از فرزندان ازدواج كرده را ندارد و از طرفی فرزندان نیز تمایلی به سكونت در خانواده های پدری ندارند و زندگی مستقل و دور از خانواده را ترجیح می دهند. با این نگاه به خانواده و آسیب شناسی تحولات آن می توان مسئله تأخیر سنی ازدواج را در میان جوانان به شیوه نوینی تبیین نمود. چرا كه آنچه در جامعه امروزی ما مشهود است صحبت از تحول خانواده به سوی خانواده های هسته ای و در برخی مناطق در مرحله ی گذار از این وضعیت می باشد. با این توضیح مسئله تأخیر سنی ازدواج و سایر مسائل از قبیل افزایش طلاق و ... را می توان در نوع ساختار و كاركرد نهاد خانواده آن هم در بعد هسته ای تشریح نمود. چرا كه نگاهی به گذشته خانواده های گسترده در ایران بیانگر آن است كه زودرسی سن ازدواج و منع اجتماعی طلاق و تكیه بر ازدواج های درون همسری از مسائل خانواده در آن زمان بوده است ولی امروزه در خانواده های هسته ای با تأخیر سنی ازدواج، تكرار و افزایش طلاق و تكیه بر ازدواج های برون همسری مواجه هستیم. در واقع حركت از این مرحله ما را به سوی تطور در همسر گزینی در خانواده ها رهنمون می سازد و بر این اساس می توان محورهای عمده ای را كه اقدام به ازدواج را در جامعه ممكن و مسئله ساز می نماید تشریح نمود.
این محورها عبارت اند از:
1 - الزام یا اختیار اجتماعی در ازدواج
تحول در ساخت خانواده های «گسترده» به «هسته ای» نكته ای است كه تأثیر آن در زمینه الزام یا اختیار اجتماعی در ازدواج قابل مشاهده است. به گونه ای كه از الزام و اجبار هنجاری كه از سطح جامعه در قالب نیروهای بیرونی و چهره به چهره موجب می گردید كه فرد تحت فشار هنجاری در سنین مقرر یا حتی زودتر تن به ازدواج دهد كاسته و تبدیل به اختیار و گزینش فردی شده است.
مفهوم واقعی ازدواج ،پذیرش یك پایگاه جدید است. پایگاهی با مجموعه جدیدی از امتیازات و الزامات و نیز پذیرفته شدن از سوی افراد جامعه. این پذیرش از طریق نوعی تأیید اجتماعی به نام شعائر و مراسم ازدواج انجام می گیرد. مراسم ازدواج و سنت های مرتبط با آن در حقیقت ابزاری اند كه این نقش را علنی می سازند و درباره آن تبلیغ می كنند. هم از این حیث كه دو فرد در حال سرگیری ازدواج با یكدیگر هستند تا آنها را به جامعه معرفی كند و از حیث دیگر عده ای را به تدریج جامعه پذیر نماید تا آماده پذیرش این نقش در جامعه شوند.
به عبارتی بازخواست های بزرگانه تبدیل به درخواست های جداگانه در زمینه ازدواج گردیده است. این وضعیت موجب می گردد كه براساس آن زوجین در آنچه به عنوان بزرگترین اقدام در تعیین سرنوشت شان تلقی می شود حق تصمیم گیری و انتخاب به خودشان واگذار می شود و(نقش والدین را) تا حد تأیید نهایی تقلیل می دهند. در حالی كه در گذشته عمدتاً خانواده ها مبادرت بدین كار می كردند. در واقع در حال حاضر روی آوردن جوانان به ازدواج با فشار اجتماعی كمتر از سوی خانواده ها و نیز اختیار بیشتر خود آنها همراه است.
این كاسته شدن در الزام موجب به تأخیر افتادن سن ازدواج می شود. از طرفی دور ماندن جوانان از خانواده ، زندگی در شهر و یا كشورهای خارجی و تحصیلات، به این تأخیر دامن می زند و بر تعداد افراد مجرد در جامعه افزوده می گردد.
2 - تأیید یا عدم تأیید اجتماعی در ازدواج
نكته دیگر این كه مفهوم واقعی ازدواج ،پذیرش یك پایگاه جدید است. پایگاهی با مجموعه جدیدی از امتیازات و الزامات و نیز پذیرفته شدن از سوی افراد جامعه. این پذیرش از طریق نوعی تأیید اجتماعی به نام شعائر و مراسم ازدواج انجام می گیرد. مراسم ازدواج و سنت های مرتبط با آن در حقیقت ابزاری اند كه این نقش را علنی می سازند و درباره آن تبلیغ می كنند. هم از این حیث كه دو فرد در حال سرگیری ازدواج با یكدیگر هستند تا آنها را به جامعه معرفی كند و از حیث دیگر عده ای را به تدریج جامعه پذیر نماید تا آماده پذیرش این نقش در جامعه شوند. بنابراین در واقع شاید در وهله اول، ازدواج را بتوان موضوعی فردی دانست ولی واقعیت ازدواج در عین این كه بین دو فرد صورت می گیرد می بایست مورد تصویب و تأیید جامعه قرار گیرد. در این باره «كلود لوی اشتروس» معتقد است كه «ازدواج برخورد دراماتیك طبیعت با فرهنگ است» به عبارتی جامعه می كوشد تا نیاز زیستی انسان را مهار كند و بدان برچسب فرهنگ بزند و از طریق مراسم مختلف آن را تنظیم نماید. در این راستا تأیید اجتماعی جامعه به همراه مراسم ازدواج هنجارهایی را برای فرد در نظر می گیرد تا از این طریق زمینه پذیرش زندگی آنها را فراهم كند.
نكته مهم آن است كه جوانان در رعایت هنجارهای مرتبط با مراسم و جشن های ازدواج با تفریط و ابهام روبه رو شده اند و یا برای گریز از آن به هنجارگرایی فردی دست می زنند. تغییر در معیارها و ارزش های خانواده موجب گردیده است افراد در طیف وسیعی از مراسم و جشن های ازدواج روستایی، شهری و مدرن گرفتار آیند كه خود انتظارات متفاوتی را از سوی طرفین طلب می كند. بنابراین وجود جشن های اجتماعی زیاد، متفاوت و در برخی موارد متناقض و رعایت آنها از سوی جوانان، ازدواج را با تأخیر روبه رو می سازد كه در قالب ایرادات و اشكالات خانواده ها خود را نشان می دهد كه رعایت هر یك از آنها زوجین را متحمل هزینه های فراوانی می نماید.
3 - حمایت یا عدم حمایت اجتماعی در ازدواج
در زمینه انجام ازدواج اگر پشتیبانی و حمایت خانواده از لحاظ فكری و اقتصادی صورت نگیرد بر تعداد افراد مجرد در جامعه افزوده می شود. به عبارتی هر چه هزینه های حمایت اجتماعی خانواده در قالب كمك هایی چون : فراهم آوردن زمینه های ازدواج، همسریابی، رفتن به مراسم خواستگاری و پا پیش نهادن و ... از سوی والدین و دیگر اعضای خانواده، بیشتر باشد فرآیند همسر گزینی زودتر و راحت تر صورت می گیرد؛ در حالی كه به نظر می رسد در برخی موارد هر چه اقدام به ازدواج به صورت فردی و برخلاف نظر خانواده ها صورت گیرد، شخص می بایست هزینه اقتصادی بیشتری را از قبیل دادن مهریه بالا، گرفتن مراسم و جشن های فراوان در جهت جبران حمایت های خانوادگی قبول كند. در بعضی از موارد می توان گفت واگذاری بعضی از چنین حمایت هایی به سایر مؤسسات آموزشی و اقتصادی ،عقب نشینی خانواده را در انجام این وظایف میسر نموده است. مانند جشن های ازدواج دانشجویی كه به شیوه های حمایت های تشویقی، ترغیبی، مالی و حتی مشاوره ی همسریابی توسط برخی مؤسسات آموزشی و دانشگاهی به خاطر فقدان یا غیبت چنین كاركردی از خانواده است كه پذیرای چنین غرامتی شده اند. پس در این باره می توان نتیجه گرفت هر چه خانواده فرزندان خود را از حمایت های اجتماعی محروم سازد می بایست منتظر به عقب افتادن ازدواج آنها باشد و فرزندشان از لحاظ اقتصادی با مشكل روبه رو شود.
در پایان می توان نتیجه گرفت تغییرات در ساختار و كاركرد خانواده ها در جامعه ما موجب گردید كه در طول مرحله گذار یك سری از كاركردهای خود را از دست بدهد و به نهادهای دیگر بسپارد. در اینجاست كه نباید دیگر انتظار داستان هایی را داشت كه عقد دختر و پسرعموها را در آسمان می بندند، دیگر «خون بس» كارآمد نیست، مراسم خواستگاری مبتنی بر طایفه و اقوام نمی باشد؛ بلكه عواملی چون تحصیلات، استقلال مالی و فكری و باز شدن فضاهای اجتماعی و خانوادگی موجب شده است كه اكثر ازدواج ها با تأخیر فراوان و به صورت مستقل باشد، دختران در زمان ازدواج بیشتر از پسران تحصیلات داشته باشند، پسرانی با پایگاه اقتصادی - اجتماعی پایین با دخترانی در طبقه اجتماعی بالا ازدواج كنند و ... اینها همه مؤید به هم ریختگی در نوعی از معیارهای همسر گزینی در جامعه است كه نه راه بازگشت به معیارهای سنتی وجود دارد و نه معیارهای مناسبی با توجه به این وضعیت جدید قابل شناسایی هستند. ولی امید است در این به هم ریختگی و ابهام در معیارهای همسرگزینی، راهی برای خروج از این بحران پیدا شود تا در آینده سامان هنجاری ازدواج شكل نوینی به خود گیرد و از شدت آسیب های اجتماعی ناشی از تأخیر سنی ازدواج در جامعه بكاهد.
منابع:
1- ساروخانی، باقر، جامعه شناسی خانواده، انتشارات سروش، 1375
2- غیاثوند، احمد، معیارهای همسرگزینی و ازدواج در بین دانشجویان ، پایان نامه دوره كارشناسی، دانشگاه مازندران 1377
يکشنبه 6/11/1387 - 15:46
دانستنی های علمی
از آنچه گذشت درمىیابیم، خوبى و احسان با جوانان، یكى از راههاى موفقیت آنان است. پىآمد چنین رویهاى، محبت و عشق جوان به خانواده و جامعه است و همه، زاییده برخورد شایسته و صادقانه و نیك جامعه و خانواده با جوان است.
انس و الفت و نیكى كردن به جوانان، یكى از راههاى كمك به او در رسیدن به رشد و كمال و خوبىهاست.
برخورد سنجیده با لغزشهاى جوان
دوران جوانى، دوران بحران غریزههاست و بیشتر جوانان در برابر این نیروى ویرانگر، دچار لغزش و خطا مىشوند. در این حال، به سعه صدر و هدایت بزرگترها نیاز دارند. برخورد ناسنجیده با جوان، به ویژه در عرصه اجتماعى، تأثیر منفى فراوانى در روحیه فرد دارد و گاهى او را به سرسختى و لجاجت وا مىدارد و براى مدت طولانى، از میدان تربیت دور مىسازد. امام على علیهالسلام درباره شیوه برخورد با جوان خطاكار، روشهاى تربیتى راهگشایى را یادآور مىشود. ایشان مىفرماید: از تكرار عتاب و سرزنش دورى كن؛ زیرا سبب واداشتن بر گناه مىشود و ملامت را بىاثر مىكند. هرگاه جوانى را بازخواست كردى، مقدارى از گناهان او را نادیده بگیر تا مؤاخذه تو، او را به طغیان و لجاجت وادار نكند. زیاد عیبجو نباش و براى هر لغزشى، در پى ملامت و مؤاخذه نباش.
البته یكى دیگر از راههاى هدایت نسل جوان، پرهیز دیگران از سرزنش و شماتت اوست. سرزنش بیش از اندازه، برخلاف اصول تربیتىِ درست است. همچنین ملامت و سركوفت، چیزى جز نصیحت و خیرخواهى است. بنابراین، توجه دادن گناهكار به زیانهاى گناه و نهى كردن او از گناه، نه تنها اشكال ندارد، در برخى از موارد روحیه امر به معروف و نهى از منكر، حیات و بالندگى را در فرد و جامعه پدید مىآورد.
زیادهروى در سرزنش، آتش لجاجت را بر مىانگیزد. با این وجود، امر به معروف و نهى از منكر، غیر از سرزنش و در جاى خود لازم و ضرورى است.
مدارا با جوان
مدارا، از رفتارهاى پسندیده است كه آثار فراوان اخلاقى و تربیتى میان مردم بر جاى مىگذارد و البته از برگزیدههاى رفتار نیك پیامبر خدا "ص" به شمار مىرود؛ امام صادق در بیان شیوه های تربیتی در برخورد با جوانان چنین می فرماید:
آنچه در توان فرزند بوده است، قبول كنید و از آنچه بر او مشكل بوده است، درگذرید و او را به گناه وا ندارید و با او مدارا كنید. با جوان با سختى و بىتدبیرى و نادانى برخورد نكنید و با او از راه مدارا و سازگارى رفتار كنید. برخى شرایط رسیدن به درجه مدارا عبارتند از: دورى از عیبجویى و ملامت، صبر و تحمل، عفو و گذشت و چشمپوشى به جا و سنجیده كه با رعایت مصلحت و درك نمونههاى درست آن باید انجام گیرد. بسیارند سفارشاتی که قهر و قطع ارتباط را به درازا نكشانید. باید كریمانه و بزرگوارانه عیبها و لغزشهاى آنان را پوشانید و از كجروىها، برایشان درس عبرتى سازنده ساخت.
براى هدایت جوانان، به كارگیرى روش نرمخویى و مدارا بسیار كارساز است؛ زیرا آنان در پرتو این روش مىتوانند، از شكستهاى خود، پل موفقیت براى آیندهشان بسازند.
ارزش نهادن به شایستگىهاى جوانان
جوان مىخواهد در فعالیتهاى اجتماعى تأثیرگذار و فعال باشد و با همه توان براى پیشبرد فعالیت اجتماعى خالصانه بكوشد. به راستى داشتن روحیه ابراز وجود، یكى از ویژگىهاى روانى افراد است. ازاینرو، سیاستگذاران اجتماعى نیز وظیفه دارند، از توانمندىهاى او بهره بگیرند و توانایىهاى وى را در چرخه گسترده جامعه به كار اندازند. این فرصت، زمانى به دست مىآید كه به استعدادهاى نهفته جوان به نیكى توجه شود و ارزشمند به شمار آید. در حقیقت، محور به كارگیرى انسانها در مسئولیت اجتماعى مناسب، شایستگى و شایسته سالارى است. سیره پیامبر اكرم "ص " در واگذارى مسئولیتها به جوانان، زبانزد همگان است.
بهرهگیرى از نظر جوانان در مشورتها
جوان عضوى از خانواده است و در مقام وزیر و معاون براى والدین به شمار مىرود. شخصیت وزیرگونه جوان را نباید نادیده گرفت، بلكه با مشورت با جوان و نظرخواهى از او، باید به او ارزش داد و مسئولیتپذیرى در زندگى آینده و اداره آن را به او آموزش داد. البته هرگز نباید در این باره زیادهروى كرد و اختیار خانواده را به طور كامل به او سپرد یا در امور خانواده و اجتماع از پیشنهادهاى او بدون دلیل موجه، پیروى كرد. این موضوع در ضعیف كردن شخصیت جوان یا سركشى او تأثیر بسزایى دارد.این رویه براى جوانان نیز سازنده است، زیرا «فرصت كافى به فرزندان امكان مىدهد كه مشكلات خود را با والدین در میان گذارند، نظر و عقیده خود را آزادانه بیان كنند. انجام دادن این گونه امور، امنیت خاطر آنها را فراهم مىآورد و رشد آنها را در زمینههاى مختلف آسان مىسازد.
انس و الفت گرفتن با جوان
انس و الفت، حجابهاى بىاعتمادى را كنار مىزند. با این رویه، جوانان بهتر از گذشته از تجربه بزرگترها آگاه مىشوند و راه درست را از نادرست باز مىشناسند. همراهى و همدلى با جوانان، محیط خانه و آموزش را هر چه بیشتر گرم و دوست داشتنى مىسازد. حال آنكه اگر چنین نباشد، محیط خانه و مدرسه براى جوان، همچون قفس خواهد بود. بنا بر آموزههاى گرانسنگ اسلامى، انس گرفتن و نیكى كردن با فرزندان، از عواملى است كه آنها را به كارهاى نیك فرا مىخواند و زمینه هدایت آنها را فراهم مىآورد و یارىگر آنها در پرداختن به خیر و نیكىها مىشود. بسیارى از دختران و پسران، كانون گرم خانواده را رها مىكنند، تنها بدان دلیل كه از گرماى انس و همدلى پدر و مادرشان با خود بىبهرهاند.
انس و الفت گرفتن با جوان، آثار مفید تربیتى در پى دارد و از روشهاى آزموده شده در مسیر خوشبختى و بالندگى آدمى است
جوان و حق نظارت و حفاظت او
بدون شك، جوانان وقتى با افراد منحرف فكرى یا اخلاقى همراه و همنشین مىشوند، خواسته یا ناخواسته از آنان تأثیر مىپذیرند. بنابراین، بر پدران و متولیان تربیتى جامعه واجب است كه همواره در راه حفظ سلامت شخصیت آنان بكوشند و هشیار باشند. دوستان ناباب، بیشترین تأثیر را در انحراف فكرى و اخلاقى فرزندان دارند. محیط نیرومند اجتماع قادر است، به آسانى جوان را همرنگ خود سازد و خلق و منش خانوادگى او را كه هماهنگ با روشهاى اجتماعى نیست، به دست فراموشى بسپارد. ازاینرو، اولیا و مربیان باید در محیط تحصیل و كار، نظارت و راهنمایى خود را از آنان دریغ ندارند و آنان را در محیطهاى تازه رها نسازند. از یاد نبریم كه شخصیت جوان در این دوران، در حال شكلگیرى است.
منبع: مجله طوبی
يکشنبه 6/11/1387 - 15:43
خواستگاری و نامزدی
حکایتی شنیدنی از میرداماد
شب هنگام محمد باقر -طلبه جوان-در اتاق خود مشغول مطالعه بود كه به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سكوت كند و هیچ نگوید.
دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر كه شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی!
محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد... شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ...
علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود .
نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند . قران کریم می فرماید: نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند (سوره یوسف آیه 53) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه میبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند.
يکشنبه 6/11/1387 - 15:40
دانستنی های علمی
يکشنبه 6/11/1387 - 15:30
دانستنی های علمی
يکشنبه 6/11/1387 - 15:26
دانستنی های علمی
ای غزه آگاه باش و بدان ما در حالی جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم می کنیم که خود پول ادوات نظامی شان را آماده کرده ایم! ما محصولات صهیونیستی مصرف می کنیم و بعد مشتمان را گره کرده می گوییم مرگ بر اسرائیل . ما با مصرف کردن این محصولاتِ با طعم خون، مستقیما در جنایتی بزرگ شریکیم ( به استناد فتوای مراجع مصرف این کالاها حرام است و جایز نمی باشد).حضور دائم اسرائیل درجای جای شهرمان، در صدا و سیما، سوپر مارکت ها و بر سر سفره هایمان به امری بدیهی مبدل گشته است. این ماییم که هزینه گلوله ها ، راکت ها و تانک های پیشرفته ی رژیم صهیونیستی را می پردازیم . در ازای هر کوکاکولایی که می نوشیم یک گلوله تولید می شود. و با هر ژیلتی Gillette)) زخمی بر تن کودکان فلسطینی می اندازیم. مسواکOral B می زنیم ، از محصولات BRAUN استفاده می کنیم.عصاره غذای مگی (Maggi ) زینت بخش سفره ایرانی مان ، شکلات های کیت کت(Kit Kat) لحظه های خوش کودکانمان و نسکافه و کافی میت گرمابخش مهمانی هایمان شده اند. دیگر نگوییم چرا شعار مرگ بر اسرائیل اثر ندارد! دیگر نگوییم چرا این همه اعلامیه و قطعنامه و تظاهرات به ثمر نمی نشیند! تا کی می خواهیم خودمان را فریب دهیم . تا زمانی که این محصولات جزء لاینفک زندگی ماست ، اوضاع همین است که هست....
يکشنبه 6/11/1387 - 15:11
دانستنی های علمی
این وبلاگ مکانی برای حضور شماست ، تریبون آزادی است برای آنان که می پندارند ما در جنگیم ، بسیار عظیم تر و سهمگین تر از دفاع مقدس بیست و چند سال پیش ، آنان که دفاع مقدس شان را شناخته اند و قلم هایشان را چون اسلحه ای به سوی بیگانه ، آماده ی شلیک کرده اند.
این جا قرار است تأملی در باب جبهه فرهنگی صورت گیرد و لزوم حضور همه جانبه ی دل سوخته گان فرهنگ و ارزش های فراموش شده را می طلبد.
اگر ثانیه ای احساس کردید ، دیگر نباید خفت ، ما را خبر کنید.
به انتظاریم ...
منتظر بمان ، در راه است ...
یا
يکشنبه 6/11/1387 - 15:10
دانستنی های علمی
يکشنبه 6/11/1387 - 15:9
دانستنی های علمی
شمریم اگر روز ستم خاموشیم
ننگ است اگر آب خنک می نوشیم
آن سوی جهان کرب و بلایی بر پاست
ما هم دلمان خوش است مشکی پوشیم
يکشنبه 6/11/1387 - 15:6