اهالی منطقه ی سر سبز گیلان به آداب و سنت هایی آراسته اند كه هر یك از آن ها از تاریخی كهن، نام و نشان گرفته است. در برخی موارد پاره ای اختلاف و تفاوت در روایات سنت های رایج شرق و غرب مشهود است، اما بعضی ها یكدست و در یك راستا به شرح مقالش از سینه به سینه به نسل حاضر رسید. از جمله روستاها و دهستان ها بخش های تابعه ی شهر رشت، لشت نشاء را می توان نام برد كه داری مراسمی به نام (عروس گولی )هستند. این سنت بعد از مراسم نوروز و نوسال معروف به «نوروزی خوانی» معمولا چند روز مانده به عید نوروز اجرا می شود.
مراسم جنبه ی نمایشی دارد و همراه با آواز و ترانه ی محلی در حیاط خانه های این و آن اجرا می شود. به این ترتیب كه دو مرد آشنا با فنون رقص را به لباس و آرایش زنانه می آرایند تا یكی در نقش «كاس خانم» و دیگری در نقش «نازخانم» ظاهر شوند. دو مرد دیگر به شكل خنده داری آرایش می كنند. هریك از آن ها دسته اس كاه « كلش kolash» برای كتك زدن یكدیگر به دست می گیرند. نفر پنجم در این جمع خواننده است. او با ابیاتی آهنگین مژده ی آمدن بهار را می دهد.
در این نمایش «نازخانم» نماد بهار و پر از غمزه و ناز و لطافت و زیبایی است. اما «كاس خانم» نماد زمستان است و تمام تلاشش این است كه در نمایش بتواند همپای نازخانم هنرنمایی كند ولی نمی تواند. در ترانه ی عروس گولی یك بند شعر وجود دارد، كه در گذشته نبود و پیوند آن بر ترانه محصول اتفاقی ناخوشایند است.
به این شرح كه در یكی از شب های برگزاری مراسم، هنرمندان محلی به خانه ای می روند، تا برنامه اجرا كنند، كه سگ خانه ی روستایی كه بسته بود، از سرو صدای تماشاگران همراه با گروه مجری برآشفت و بند پاره كرد و به طرف یكی از آن ها خیز برداشت، و كشاله ی رانش را به دندان گرفت. مراسم به هم ریخت و مجروح با كمك مردم به بیمارستان منتقل شدو بعد ار مداوا پشت دستش را داغ كرد كه هرگز به این شیرینیكاری ها نرود. بعد از این ماجرا هنرمندان در فواصل رسیدن به محوطه ی خانه ی مورد نظر، از جمله خانه هایی كه احتمال داشت سگی بسته در گوشه ی حیاط خانه در كمین باشد، آن قطعه شعر را می خوانند و بر پاره ی تن «عروس گولی» و داستان او پیوند می دهند.
«خانخازن و پری بیا / تی سگی آدم گیرا / پایه زنما میرا / آه ناله مرا گیرا»
وزن صاحبخانه را با این ابیات آواز میدهند، كه اگر سگی در خانه دارد مهار كند، آری در انجام مراسم عروس گولی نگاه همه به ویژه تماشاچی كه در این گونه مواقع از خانه های اطراف به محل اجرا سرك می كشند، تا دیداری از منظره داشته باشند، از جمله آنانی كه وارد همین خانه می شوند كه عروس گولی اجرا می شود. متوجه نازخانم است و شیرینكاری دیگر هنرمندان نیز به طفیل جلب رضایت اوست، چرا كه لبخند نازخانم به هریك هدیه شود، به منزله ی شكرخندهایی تلقی می شود و شگون دارد. در گذشته های دور اینطور بوده و بیشتر خانه های روستایی با این جنب و جوش استقبال از بهار را تدارك می دیدند و امروز نیز همچون سالیان پیش این مراسم در خانه هایی از روستا به معرض اجرا گذاشته می شود، كه صاحبخانه در تمكن مالی نسبت به سایرین برتری داشته باشد و هنرمندان بتوانند با رشوه لبخند «نازخانم» به صاحبخانه، وجوه بیشتری دریافت كنند. آری از سال ها قبل اینطور شده و لبحند نارخانم «سفارش» و از دایره ی میمنت، شانس و اقبال به در شده و به تسحیر سرمایه افتاده است، یا به عبارتی رنود بازیگر شگون سنت را خیلی راحت پیشكش توانمندان با اربابان بی مروت دنیا می كنند.
چه می شود كرد! این هم از عجایب كاربردهای زنجیری اقتصاد روز فرهنگ جماعت است. اینجا، بخشی از ترانه ی عروس گولی آمده است كه من در سال 1339 آن را خوانده ام. عروس گولی در ابیاتی بیشتر متداول بود و هر قدر در میان مردم تشو و تما كرد، ابیات تازه تری بر كلیات ترانه افزود، كه در اینجا بخش قدیمی اش را آورده ام.
عروس گولی arus guley
عروس گولی باردیم، جونه دیلی باردیم
خانخا تره ناردیم، تی پسره باردیم
عروس گولی همینه، بیدین چه نازنینه
تی چوشم درویش بوكون
عروس خو یار شینهچ
خانخازن بیه بیه تی سگی آدم گیرا
پایه(1) زنمه میرا، آه ناله مرا گیرا
نوروز مبارك باد، سال نو مبارك
عروس گولی باردیم، جونه دیلی باردیم
خانخا تره ناردیم، تی پسره باردیم
ای خانه دوبر دارا، مورغانه دوسردارا
خانخازن پسر دارا، الله تو نگه دارا
عروس گولی همینه، بدینا چی نازنینه
تی چوشم درویش بوكون
عروس خو یار شینه
عروس گولی باردیم، تی پسره باردیم
ای خانه به او خانه، میرزا ملك خانه
مورغانه چهل دانه، این نقش بزرگانه
نوروز مبارك باد، سال نو مبارك
عروس گولی باردیم، جونه دیلی باردیم
خانخا تره ناردیم، تی پسره باردیم
رنگا(2) بیدینه رنگا، ماه فوتوسئه دنگه(3)
قوربون خدا بوشوم، تی دیل چه مانه؟ سنگه؟
نوروز مبارك باد سال نو مبارك
پی نوشت:
(1)چوبدست
(2) رنگ-نور
(3) دنگ-پادنگ كه به وسیله ی آن دانه های جو را از خوشه های برنج جدا می كردند و به عبارتی می كوبیدند.
برگردان عروس گولی
عروس گل آوردیم جان و دل آوردیم
صاحبخانه برای تو نیاوردیم، برای پسر تو آوردیم
عروس گل همین است، ببین چقدر نازنین است
چشمت را درویش كنف با چشم پاك نگاه كن
عروس به یار خود تعلق دارد
آهای خانم خانه! زن صاحبخانه، بیا بیا!
شگی كه در محوطه ی خانه ی تو است، به آدم حمله می كند
اگر با چوب او را بزنم، می میرد و آه و ناله ی او مرا می گیرد
بیا بیا كه نوروز آمده
نوروز مبارك باد ف سال نو مبارك باد.
عروس گل آوردیم جان و دل آوردیم
صاحبخانه برای تو نیاوردیم
برای پسر تو آوردیم
این خانه دو نبش است، دو بر دارد، تخم مرغ هم دو یر دارد
زن صاحبخانه پسر دارد، خداوند او را نگاه می دارد
نوروز مبارك باد، سال نو مبارك
عروس گل آوردیم، جان و دل آوردیم
صاحبخانه برای تو نیاوردیم، برای پسر تو آوردیم
این خانه به آن خانه-خانه میرزا ملك
تخم مرغ چهل دانه و این شیوه ی بزرگان است
نوروز مبارك باد، سال نو مبارك
عروس گول آوردیم، جان و دل آوردیم
صاحبخانه برای تو نیاوردیم، برای پسرت آوردیم
رنگ را ببین، رنگ چه نوری در خود دارد
ماه تابیده است پادنگ ما را بسیار زیبایش كرده است
قربان خدا بروم، كه دل تو چرا، از سنگ ساخته شده است؟
نوروز مبارك باد، سال نو مبارك