تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی
تابلویی که در عکس میبینید جادهای
را نشان میدهد که به یک خانه منتهی میگردد.
این صحنه چه چیزی کم دارد؟
یک درخت
یک آبگیر (برکه)
آدمها
یک تکه ابر
یک ماشین
******************************
درخت:
در زندگی شخصی، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید
…
رشد معنوی خودتان است.پیامی که در پشت این سوال
قرار دارد
چیزی که انتخاب میکنید تا به صحنه اضافه شود
نشانگر چیزی است که در زندگی شخصی برایتان اهمیت
دارد. با تغییر اولویتهای زندگیتان، انتخاب شیء
جاافتاده در این صحنه نیز تغییر خواهد کرد. این
سوال را چند سال دیگر نیز از خود بپرسید تا
دریابید که دیدگاهتان نسبت به چیزها تغییر یافته
یک آبگیر برکه:
در زندگی شخصی، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید
…
داشتن یک رویا است.
پیامی که در پشت این سوال قرار دارد
چیزی که انتخاب میکنید تا به صحنه اضافه شود
نشانگر چیزی است که در زندگی شخصی برایتان اهمیت
دارد. با تغییر اولویتهای زندگیتان، انتخاب شیء
جاافتاده در این صحنه نیز تغییر خواهد کرد. این
سوال را چند سال دیگر نیز از خود بپرسید تا
دریابید که دیدگاهتان نسبت به چیزها تغییر یافته
است!
آدم ها:
در زندگی شخصی، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید
…
رابطه داشتن با افراد دیگرست.
پیامی که در پشت این سوال قرار دارد
چیزی که انتخاب میکنید تا به صحنه اضافه شود
نشانگر چیزی است که در زندگی شخصی برایتان اهمیت
دارد. با تغییر اولویتهای زندگیتان، انتخاب شیء
جاافتاده در این صحنه نیز تغییر خواهد کرد. این
سوال را چند سال دیگر نیز از خود بپرسید تا
دریابید که دیدگاهتان نسبت به چیزها تغییر یافته
است!
یک تکه ابر:
در زندگی شخصی، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید
…
دوستتان است.
پیامی که در پشت این سوال قرار دارد
چیزی که انتخاب میکنید تا به صحنه اضافه شود
نشانگر چیزی است که در زندگی شخصی برایتان اهمیت
دارد. با تغییر اولویتهای زندگیتان، انتخاب شیء
جاافتاده در این صحنه نیز تغییر خواهد کرد. این
سوال را چند سال دیگر نیز از خود بپرسید تا
دریابید که دیدگاهتان نسبت به چیزها تغییر یافته
است!
یک ماشین:
در زندگی شخصی، به بیشترین چیزی که اهمیت میدهید
…
پول است.
پیامی که در پشت این سوال قرار دارد
چیزی که انتخاب میکنید تا به صحنه اضافه شود
نشانگر چیزی است که در زندگی شخصی برایتان اهمیت
دارد. با تغییر اولویتهای زندگیتان، انتخاب شیء
جاافتاده در این صحنه نیز تغییر خواهد کرد. این
سوال را چند سال دیگر نیز از خود بپرسید تا
دریابید که دیدگاهتان نسبت به چیزها تغییر یافته
است!
__________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
دوشنبه 9/12/1389 - 17:47
قرآن
علت تکرار عدد هفت در قرآن چیست؟ این عدد 24 بار به بهانههای مختلف در قرآن تکرار شده.
ابتدا
بد نیست بدانید که عدد هفت از گذشتههای دور مورد توجه اقوام مختلف جهان
بوده و در تاریخ هم نمونههای آن بسیار مطرح شده؛ مثلا قوم « سومر»
قدیمیترین قومی بودند که به این عدد توجه خاص داشتند. آنان متوجه سیارات
هفتگانه شدند- آنچه امروز هم از کرات منظومه شمسی با چشم غیرمسلح دیده
میشود. و به پرستش آنها پرداختند.
از جمله مواردی که عدد هفت در
آنها به کار رفته و شما هم حتماً شنیدهاید، میتوان به اینها اشاره کرد؛
تقسیم جهان به هفت اقلیم، هفت طبقه زمین، هفت طبقه آسمان، هفت طبقه جهنم،
هفت فرشته مقدس در بنیاسرائیل و... همه اینها به علاوه بعضی افسانهها
نشان میدهند که عدد هفت همیشه مورد توجه بشر بوده است.
معادل هفت در
عربی واژههای «سبع» و «سبعه» است که در احادیث و روایات هم کثرت قابل
اعتنایی دارد؛ هفت سلام قرآنی، هفت بار طواف بر گرد خانه کعبه، هفت طبقه
جهنم، هفت بار تطهیر در قوانین طهارت، هفت عضوی که در سجده باید روی زمین
باشد، هفت شبانه روز بلای قوم عاد، بازخواست مردم از هفت چیز در قیامت و
تقسیمبندی عمر فرزندان به سه هفت سال. (دوره اول: دوره سیادت و سروری،
دوره دوم: دوره اطاعت و فرمانبرداری و دوره سوم: دوره مشورت و همراهی)
در
قرآن هم 20 بار واژه «سبع» و چهار بار واژه «سبعه» به کار رفته و به بعضی
از عددها مانند سه، هفت، 70 و 40 توجه ویژهای شده است. به اعتقاد
کارشناسان، کاربرد هر یک از این عددها حکمتی دارد که بعضی را قرآن و
روایات یادآور شده و بعضی را هم علوم جدید کشف کرده است.
در کتابهای
لغت عربی عدد هفت را (همچون عدد هزار در فارسی) نمادی از کثرت و فراوانی
میدانند. شاید انتخاب عدد هفت برای کثرت به خاطر بسیاری از امور هفتگانه
ثابت در جهان هستی باشد؛ همچون یک دوره کامل هفت روزه زمان (یک هفته). به
همین دلیل این شماره صرفا یک عدد ریاضی نیست، بلکه نشانه کمال یک چیز است.
هفت سلام قرآنی
اهمیت ویژه عدد هفت را برشمردیم. بد نیست بدانید که در قرآن کریم هم هفت «سلام» مطرح شده. با آنها آشنا شوید:
- سلام قولا من رب رحیم (یس، 58)
- سلام علی ابراهیم (صافات، 109)
- سلام علی نوح فی العالمین (صافات، 79)
- سلام علی موسی و هرون (صافات، 120)
- سلام علی ءال یاسین (صافات، 130)
- سلام علیکم طبتم (زمر، 73)
- سلام هی حتی مطلع الفجر (قدر، 5)
منبع: www.bakaan.com
____________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
دوشنبه 9/12/1389 - 17:35
سخنان ماندگار
دوشنبه 9/12/1389 - 16:23
اهل بیت
گاهی ادعای رفاقت و دوستی برخی از ما با خدای متعال، سر به فلک میکشد. اما در
مرحله عمل، حتی به اندازه یک رفیق هم، به خدا اعتماد نمیکنیم. به بیان دیگر، در
بسیاری از موارد از نظر اعتقادی و در مساله توحید افعالی،
بسیار ضعیف عمل میکنیم.
خیلی از گرهها و مشکلاتی که در زندگی روزمره ما وجود دارد، ناشی از اعمال
خودمان است و این مساله را خیلیها به خوبی میدانند، اما برای رفع آن و گرهگشایی
از آن سراغ کسی میرویم، که هیچ مشکلی را نمیتواند حل کند.
به جای اینکه در خانه خدا را بکوبیم، زیر پرچم بنده او سینه
میزنیم و چشم ما به الطاف بندگان است.
البته در ظاهر هم سعی میکنیم بگوییم خدا مشکلمان را حل کند! اما در باطن، امید
ما به خدا نیست بلکه به بنده ای است که ممکن است خداوند او را ابزاری برای رفع مشکل
ما قرار بدهد و ممکن هم هست قرار ندهد و به کس دیگری توفیق گره گشایی را عنایت
کند.
و فراموش میکنیم که:
هر که منظور خود از غیر خدا
میطلبد چو گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد
امیر المؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: تمامی امیدتان را به
خداوند قرار دهید و به هیچكس غیر از خداوند دل نبندید. پس به راستی كه هیچكس به غیر
خداوند امید نبست، مگر اینكه محروم و زیانكار گردید.
چرا که بندگان نیز همه ضعیفاند و گره مشکلشان به دست مشکلگشای خداوند تبارک و
تعالی است.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى
اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (1) ای مردم، شما نیازمند به
سوی خدایید و تنها خداست که بینیاز و ستوده شده است.
رُوِیَ عَنْ عَلیٍّ (علیه السلام) قال:
اِجْعَلوُا كُلَّ رَجَائِكُمْ لِلّهِ سُبْحَانَهُ وَ لا
تَرْجُوا أحَداً سِواهُ فَإِنَّهُ مَا رَجَا أحدٌ غَیْرَ اللهِ تَعَالی إِلا
خَابَ[2].
امیر المؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: تمامی امیدتان را به خداوند قرار دهید و
به هیچكس غیر از خداوند دل نبندید. پس به راستی كه هیچكس به غیر خداوند امید نبست،
مگر اینكه محروم و زیانكار گردید.
«اِجْعَلوُا كُلَّ رَجَائِكُمْ لِلّهِ سُبْحَانَهُ» یك دسته از انسانها
تمام امیدشان به غیر خداست. امیدشان به پول،ریاست،رفیق و... است.
خبری از خدا در
دل آنها نیست. حضرت در این روایت به این افراد كاری ندارد و خطابش به
خداشناسان است. کسانی كه میگویند خدا را میشناسیم، آنهایی که معتقدند كاری از
دست خدا بر میآید و... حضرت به این گروه میفرماید: تنها امیدتان خدا باشد. اینطور
نباشد كه هم به خدا امید ببندید و هم به غیر خدا.
«وَ لا تَرْجُوا اَحَداً سِواهُ» این جمله فراز قبلی را
تأكید میكند. اول میفرماید تمام امیدتان را خدا قرار بدهید. بعد در این جمله،
امید بستن به احدی غیر از خدا را نفی میکند. به تعبیر من محكمكاری میكند.
«فَإِنَّهُ مَا رَجَا غَیْرُ اللهِ تَعَالی اِلا خَابَ»
دراین فراز امیرالمؤمنین علیه السلام به علّتش اشاره میفرماید: برای خاطر اینکه
احدی به غیر خدا امید نبست، مگر اینكه محروم شد! (استثناءاز نفی دلالت بر عمومیّت
دارد)
خداوند شریك پذیر نیست. نه در عبادت و نه در هیچ چیز دیگر. ما در این باب
روایات زیادی داریم که من در اینجا نمیخواهم وارد آنها شوم. فقط اشارهای میکنم:
چندین روایت هست كه خداوند قسم خورده که اگر كسی كه میگوید مرا میشناسد، به غیر
من امید ببندد، من امیدش را قطع میكنم.
به هر كه و به هرچه
امید ببندی (یعنی به بچّهات، همسرت، رفیقت یا به پولت، ریاستت و... امید ببندی)
من امیدت را قطع میكنم. یعنی در آخر، سرت را به سنگ میزنم. این حتمی و قطعی
است. من این كار را با تو كه میگویی خداشناسم،
میكنم.
چندین روایت هست كه خداوند قسم خورده که اگر كسی كه میگوید مرا
میشناسد، به غیر من امید ببندد، من امیدش را قطع میكنم. به هر كه و به هرچه امید
ببندی (یعنی به بچّهات، همسرت، رفیقت یا به پولت، ریاستت و... امید ببندی) من
امیدت را قطع میكنم.
نتیجه:
وقتی آخرِ سر خداوند میخواهد سرم را به سنگ بزند و امیدم را از
غیر خودش قطع كند، آیا بهتر نیست كه خودم از همان اول به غیر خدا امید نبندم؟
منبع:
[1]. فاطر، 15.
[2] . غررالحكم صفحه 196، روایت3861
[3]. برگرفته از سخنرانی آیه الله مجتبی تهرانی.
____________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
دوشنبه 9/12/1389 - 16:17
دنیای گیاهان و حیوانات
ماهیها سرشار از هوش اجتماعی هستند، از استراتژیهای ماکیاولی برای تنبیه، رام کردن و آشتی استفاده میکنند و برای تفتیش شکارچیان و پیدا کردن غذا با هم همکاری میکنند.
ماهی ها برخلاف تصور عمومی قدرت یادگیری و حافظه ای قوی دارند به طوری که بسرعت یاد می گیرند و می توانند رویداد ها را به مدت چند ماه به یاد داشته باشند.
آزمایش های انجام شده بر روی ماهی ها دراکواریومی در دانشگاه اکسفورد نشان داد ماهی ها برخلاف مغز کوچکشان از قابلیت های شناختی برخوردارند که به مراتب از قابلیت های شناختی برخی پستانداران کوچک بر تر است این درحالی است که پیش از این ماهی ها در مقایسه با جانواران بزرگتری از قبیل گربه ها و موش ها موجوداتی کند ذهن قلمداد می شوند.
آزمایش ها ثابت کرد توانایی ماهی ها صرفا در اجتناب از برخورد با اشیا محدود نمی شود این موجودات در واقع نقشه کاملی از محیط پیرامون خود را در مغزشان ترسیم می کنند و موانع موجود در آن محدوده به مدت چند ساعت در حافظه آن ها باقی می ماند.
ماهی ها با استفاده از همین نقشه ذهنی می توانند تغییراتی که در اطراف آن ها روی می دهد تشخیص دهند، قابلیتی که موجوداتی مانند موش فاقد آنند.
تعدادى از ماهى هاى طلایى هنگامى که کسى داخل اتاق شروع به حرکت مى کند به سمت شیشه آکواریوم حرکت مى کنند، این ماهى ها این درک را یافته اند که حرکت انسان مى تواند به معناى غذا یا حداقل چیزى براى آن ها باشد و به عبارت دیگر مى توان گفت که از نظر ماهى هاى طلایى حضور انسان در اتاق مساوى با غذا است که این رفتار «یادگیرى شرکت پذیر» (associative learning) نامیده مى شود و در واقع ماهى حضور انسان را با غذا مرتبط مى داند.
ماهى ها همچنین داراى «یادگیرى اجتماعى» هستند، بدین معنا که آن ها با مشاهده ماهى هاى دیگر چیزى را یاد مى گیرند و ماهى ها در یادگیرى اجتماعى بسیار عالى عمل مى کنند زیرا چندین گونه از ماهى ها بسیار اجتماعى هستند و براى ماهى ها بقا اهمیت زیادى دارد و به همین دلیل مدت زمان زیادى را صرف توجه و دقت در کارهایى مى کنند که همنوعانشان در حال انجام آن ها هستند.
تعدادى از ماهى ها مى توانند موسیقى یاد بگیرند به این معنی که یادگیرى موسیقى براى آن ها بسیار حائز اهمیت است چرا که باید بتوانند صداهاى مختلفى که در محیط زیستشان به گوش مى رسد را از یکدیگر تشخیص دهند؛ «آوا چیس» از انستیتوى «رولان» براى مدتى با کمک اسپیکرهاى نصب شده درون آکواریوم براى ماهى ها موسیقى جاز پخش کرده و پس از پخش موسیقى به آن ها غذا مى داد و پس از مدتى که ماهى ها به این وضعیت عادت کردند، «چیس» نوع موسیقى را عوض کرده و در ادامه مشاهده کرد که ماهى ها از آمدن به وسط آکواریوم اجتناب مى کنند.
تعدادى از افراد معتقدند ماهى هاى طلایى که آن ها را در آکواریوم خانه خود نگهدارى مى کنند قیافه آن ها را مى شناسند چرا که با نزدیک شدنشان به آکواریوم ماهى ها به شیشه آکواریوم نزدیک مى شوند اما با مشاهده یک فرد غریبه فرار کرده و براى مدت یک ساعت یا بیشتر در گوشه اى از آکواریوم مخفى مى شوند و عده اى نیز ادعا مى کنند ماهى هاى طلایى آن ها پس از آنکه در یک ساعت بخصوص به آن ها غذا داده اند زمان غذاى خود را به خاطر سپرده و سر همان ساعت در وسط آکواریوم دیده مى شوند که این مسئله بسیار هیجان انگیز و احساس برانگیز است چرا که مى بینیم هیچ چیز را نمى توان مثل غذا یافت که آن ها از نظر ژنتیکى براى خوردن آن برنامه ریزى شده باشند.
باور عمومی مبنی بر اینکه ماهی ها فقط سه ثانیه موضوعات را به خاطر می سپارند، یک افسانه و اشتباه است زیرا ماهی ها به رغم مغز های کوچکی که دارند، کاملا آگاه هستند و می توانند خاطرات را تا چندین ماه به یاد بسپارند و در ذهن نگهدارند، ماهی ها همچنین از حافظه برای اصلاح رفتار خود استفاده می کنند.
برای مثال ماهی های موسوم به «ماهی شوینده» در آب سنگ ها که انگل ها را از روی ماهی های دیگر پاک می کنند، اگر احساس کنند که زیر نگاه دیگر همنوعانشان هستند، سعی می کنند بهترین رفتار را داشته باشند.
حافظه ماهی ها برای ماه ها می تواند پدیده های مختلف را به یاد آورد و از تجربیات تلخ پرهیز کند، ماهی ها می توانند نوع و گونه شکارچی ها را برای چندین ماه به یاد آورند، می توانند پس از یک بار رهایی از دام یک شکارچی از مقابله مجدد با آن خودداری کنند و برای یک سال از به دام ماهیگیران افتادن پرهیز کنند.
____________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
دوشنبه 9/12/1389 - 16:10
آلبوم تصاویر
شنبه 7/12/1389 - 15:28
طنز و سرگرمی
____________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
جمعه 6/12/1389 - 22:38
طنز و سرگرمی
___________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
جمعه 6/12/1389 - 20:50
داستان و حکایت
اینشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوری که به مباحث اینشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز اینشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند. راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای اینشتین سخنرانی کند چرا که اینشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. اینشتین قبول کرد، اما در مورد این که اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت.
به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درآمد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس اینشتین از میان حضار برخاست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!
_________________________________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
جمعه 6/12/1389 - 20:47
شعر و قطعات ادبی
همان ها که برای همه لبخند دارند.
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند.
آدمهای ساده را
باید مثل یک تابلوی نقاشی
ساعتها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است.
بسکه هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوءاستفاده می کند
یا زمینشان می زند
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب " آدم" می دهند...!
_________________________________________________________
کد بازاریابی(تخفیف): 420486
چهارشنبه 4/12/1389 - 22:58