شنبه 13 مرداد 1403 - 25 محرم 1446 - 3 آگوست 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
meloudi
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 233
تعداد نظرات : 50
زمان آخرین مطلب : 5485روز قبل
دعا و زیارت
190 گناه زبان
18. اهانت و تحقیر
«اهانت» و «تحقیر» از مختصات دون و غیر قابل دفاع زبان است. هر زبانی که به اهانت باز شود، بی گمان آلوده شده است و خود را تحقیر نموده است.
در حدیثی از پیامبر اسلام آمده است:
ذلیل ترین مردمان کسی است که به مردم اهانت روا دارد.
امام صادق (ع) فرموده است:
هیچ مؤمن فقیری را تحقیر نکنید؛ به درستی که هر کس مؤمن فقیری را تحقیر نموده و کوچکش کند، خدای او را تحقیر می کند و همواره مورد خشم و غضب خداوند خواهد بود تا از تحقیر کردن بیرون رود یا
توبه کند.
دوشنبه 26/9/1386 - 15:57
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
خلاصه ای ازفضائل و سیره فردی حضرت امام محمد باقر علیه السلام
عبادت
همیشه به یاد
خدا
بود، در همه حال نام
خدا
بر لب داشت، نماز زیاد مى خواند و چون سر از سجده بر مى داشت. سجده گاهش از اشك چشمش تر شده بود.
امام صادق فرمود:پدرم در مناجات شبانه اش مى گفت:«
خدایا
، فرمانم دادى نبردم، نهیم كردى، اطاعت نكردم، اكنون بنده ات، نزد تو آمده و عذرى ندارم».
آنگاه كه به سفر حج مى رفت، چون به حرم مى رسید، غسل مى كرد، كفش هایش را در دست مى گرفت و مسافتى را پیاده مى رفت. و چون وارد مسجد الحرام مى شد به كعبه نگاه مى كرد و با صداى بلند مى گریست، غلامش افلح مى گوید:با امام باقر حج گزاردم، چون وارد مسجدالحرام شد، به «بیت» نگاه كرد و گریست تا آن كه صدایش بلند شد.
گفتم: «فدایت شوم، مردم به شما نگاه مى كنند، آهسته تر گریه كنید»، فرمود:«واى بر تو اى افلح، چرا گریه نكنم، شاید
خداوند
از رحمت به من نگاه كند، و فرداى قیامت بدین سبب، نزدش رستگار شوم». حتى در شب وفاتش، مناجات شبانه اش را ترك نكرد. چون غمگین مى شد، زنان و كودكان را جمع مى كرد، او دعا مى كرد و آن ها آمین مى گفتند.
مهابت و شجاعت
علم و تقوایش، زهد و پارسایى اش،چنان عظمت، جلالت و ابهتى به وى داده بود كه كسى نمى توانست او را سیر نگاه كند. و دانشمندان بزرگ از جمله«حكم بن عتیبه» با همه عظمت و بزرگى اش، در نزد او، كودكى دانش آموز مى نمود، یكى از همراهان هشام بن عبدالملك خلیفه اموى، به هنگام حج، چون توجه و احترام مردم به آن حضرت را دید، تصمیم گرفت با طرح سوالى او راشرمنده كند، و چون به نزد آن گرامى رسید و چشمش به او افتاد، تنش لرزید، رنگش پرید و زبانش بند آمد.
یا آن كه در میان مردم چون یكى از آنها بود، و ازمتواضع ترین مردم به شمار مى آمد، ولى در مقابل ستمكاران، شجاعانه مى ایستاد و ازحق و حقیقت دفاع مى كرد. آنگاه كه خلیفه اموى هشام بن عبدالملك، آن حضرت را به دمشق احضار كرده بود، در مجلسى كه تمام سران اموى گرد آمده بودند ابتدا هشام وسپس دیگر بزرگان بنى امیه آن حضرت را سرزنش كردند.
مردانه به پاخاست و از اسلام و اهل بیت پیامبر دفاع كرد، چنان كه هشام از سخن آن حضرت، كه امویان را غاصب حقوق اهل بیت معرفى مى كرد، به اندازه اى خشمگین شد كه فرمان داد امام را زندانى كنند. در مجلسى دیگر در نزد هشام در حالى كه دركنار او و بر تخت وى نشسته بود، در پاسخ هشام، حقانیت خانواده خود را اثبات كرد، هشام از پاسخ امام چنان به خشم آمد، كه صورتش سرخ شد و چشمانش برگشت.
رفتار با یاران و دیگر مردم
آن بزرگوار، یارانش را به همدردى و برادرى و نیز یارى مسلمانان سفارش مى كرد و مى فرمود: «دوست داشتنى ترین كارها نزد
خدا
این است كه مسلمانى، شكم مسلمانى را سیر كند، غمش را بزداید و دینش را ادا كند».
با همه مهربان بود. حتى با كسانى كه نسبت به او رفتار بدى داشتند، از بد كاران در مى گذشت، اگر نیمه شب مهمانى مى رسید با مهربانى در به رویش باز مى كرد و در باز كردن بار و بنه اش به او كمك مى كرد، در تشییع جنازه مردم عادى شركت مى كرد،لغزش هاى یاران را نادیده مى گرفت و مى فرمود:«اصلاح امور زندگى و روش برخورد با مردم چون پیمانه پرى است كه دو سوم آن زیركى و یك سوم آن گذشت است».
از تحقیر مسلمانان نهى مى كرد و به غلامان و كنیزانش مى فرمود: «گدایان را گدا ننامید و آنها را با این نام نخوانید، بلكه آنان را به بهترین نامهایشان صدا بزنید».
در امر اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد و تنبیه بدكاران، تلاش مى كرد آنگاه كه از دزدى افرادى آگاه شد، به غلامانش دستور داد. آن ها را گرفتند و به والى مدینه تحویل دادند و اموال دزدیده شده را خود به صاحبان آنها برگرداند.
یاران و همراهان را غذا مى داد و چون كمى از آنان فاصله مى گرفت در برخورد مجدد با آنان چنان احوال پرسى مى كرد كه گویا مدت ها است آنها را ندیده است.
آراستگى ظاهر
موى سرش تمیز و مرتب بود و مى فرمود:«هركس موى نگه مى دارد، آن را مرتب كند و فرق بگذارد» و به دو طرف سرشانه كند، ریش خود را كوتاه مى كرد و خط مى گرفت و موهاى دو طرف صورت و زیر چانه اش را مى سترد، حجامت مى كرد. دست ها و ناخن هایش را حنا مى گرفت. دندان هایش را كه سست شده بود، با طلا محكم كرده بود. انگشترى در دست مى كرد، نقش انگشترى اش «
العزه لله
» بود.
غذا خوردن
غذا را با «
بسم الله
» آغاز و با «
الحمد لله
» ختم مى كرد، و آنچه را در اطراف سفره ریخته بود، اگر در خانه بود، بر مى داشت و اگر در بیابان بود براى پرندگان وا مى نهاد.
میهمانى دادن
غذا دادن به مومنین به ویژه شیعیان را بسیار مهم مى شمرد و به یاران خود سفارش مى كرد، كه دوستان و هم كیشان خود را میهمان كنند و غذا بدهند. مى فرمود: «كمك به خانواده یك مسلمان و سیر كردن شكمشان و بى نیاز كردن آن ها از مردم، برایم از هفتاد حج بهتر است» به سیر كردن شكم خیلى اهمیت مى داد. و سیر كردن یك نفر نزد وى از آزاد كردن یك بنده بهتر بود.
خانه اش منزلگاه شیعیان، مسلمانان، غریبان و رهگذران بود، میهمان زیاد به خانه مى برد. به میهمانان غذاى لذیذ مى داد، اجازه نمى داد میهمانش كارى انجام دهد.
تجارت و كار
یارانش را به كار و كسب تشویق مى كرد، از شغل آنها مى پرسید. اگربیكار بودند، سفارش اكید مى كرد كه به كارى مشغول شوند و مى فرمود: «من كسى را كه كار و كاسبى را رها كرده و به پشت بخوابد و بگوید;
خدایا
روزیم ده، دشمن دارم» به یكى از یارانش كه بیكار بود فرمود: «مغازه اى بگیر، جلویش را جاروب كن و آب بپاش، بساطى در آن بگستر، چون چنین كنى وظیفه ات را انجام داده اى!» به یارانش سفارش مى كرد كه اگر آب یا زمینى را مى فروشند حتما با پول آن آب و زمین بخرند.
آن گرامى تنها سفارش به كار نمى كرد، بلكه خود نیز به باغ و مزرعه خویش مى رفت و حتى در هواى گرم تابستان، عرق ریزان كار مى كرد. آن حضرت مى فرمود: «دنیا چه یاور خوبى براى طلب آخرت است» و غلامان خویش را به كارى وامى داشت بر آنها سخت نمى گرفت و آن ها را در انجام كار آزاد مى گذاشت، اگر كارشان سنگین و مشكل بود خود نیز به آنها كمك مى كرد و مى فرمود: «هرگاه غلامان خود رابه كار مى گیرید، و كار بر آنان سخت است خودتان نیز با آنان كار كنید».
سخاوت و بخشش
امام باقر(ع) با آن كه درآمدش كم، خرجش بسیار و عیال وار بود، درعین حال بخشندگى اش بین خاص و عام آشكار و بزرگوارى اش - مشهور، و فضل و نیكى اش معروف بود، افراد زیادى به امید بهره مندى از جود و كرمش به سویش مى شتافتند وهیچ یك ناامید بر نمى گشتند. هركس به خانه اش وارد مى شد، از آنجا بیرون نمى رفت،مگر آنكه غذایش مى داد، لباس نیكویش مى پوشاند و مبلغى پول به او مى بخشید. بخشش او به حدى بود كه مورد اعتراض نزدیكان قرار گرفت. آن حضرت یاور بیچارگان، یار درماندگان و دستگیر در راه ماندگان بود.
هرگاه شیعیانش از شهرهاى دیگر به دیدارش مى رفتند. زاد و توشه راه، لباس و جایزه شان مى داد، و مى فرمود: «پیش از آنكه ملاقاتم كنید این ها برایتان آماده شده بود».
جایزه هایش بین پانصد تا هزار درهم بود. هم خود مى بخشید و هم به یاران وخویشانش سفارش مى كرد كه بخشنده باشند، در یك روز هشت هزار دینار به مستمندان مدینه بخشید و خانواده اى را كه یازده نفر بودند و همه غلام و كنیز بودند آزاد كرد.
به سبب بخشش هایش نیازمندان زیادى به منزلش مراجعه مى كردند و آن حضرت به غلامان و كنیزانش سفارش مى كرد كه آنها را تحقیر نكنند و گدا ننامند بلكه آنان را به بهترین نامهایشان صدا بزنند.
هر روز جمعه یك دینار صدقه مى داد و مى فرمود: «نیك و زشت و صدقه روز جمعه دو چندان مى شود» و نیز مى فرمود:«نیكى،فقر را مى زداید و بر عمر مى افزاید و از مرگ بد پیشگیرى مى كند». پیوسته یارانش را به همدردى و دستگیرى یكدیگر سفارش مى كرد و مى فرمود: «چه بد برادرى است، برادرى كه چون غنى باشى همراهت باشد و چون فقیر شوى تو را تنها بگذارد». و مى فرمود: «برادرى آنگاه كامل است كه یكى از شما دست در جیب رفیقش كند و هرچه مى خواهد برگیرد».
دوشنبه 26/9/1386 - 12:11
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
تسلیت
دوشنبه 26/9/1386 - 11:46
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 2
]
دعا و زیارت
حدیث
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
قُولُوا لِلنّاسِ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن یقالَ لَکم.
به مردم بگویید، بهتر از آن چیزی که می خواهید به شما بگویند.
دوشنبه 26/9/1386 - 11:36
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
حدیث
امام علی علیه السلام فرمودند:
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
دوشنبه 26/9/1386 - 11:25
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
حدیث
امام رضا علیه السلام فرمودند:
هیچ بنده اى حقیقت ایمانش را کامل نمى کند مگر این که در او سه خصلت باشد: دین شناسى، تدبر نیکو در زندگى، و شکیبایى در مصیبتها و بلاها.
دوشنبه 26/9/1386 - 11:22
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
حدیث
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
دوشنبه 26/9/1386 - 11:19
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دانستنی های علمی
یک حقیقت
به چیزهای کوچک خود را گرفتار کردن، از کارهای بزرگ باز ماندن است.
دوشنبه 26/9/1386 - 11:7
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دانستنی های علمی
محبت
زندگی دریای متلاطمیست که قطب نمای آن محبت است.
دوشنبه 26/9/1386 - 10:44
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
ادبی هنری
مناجات
ای خدا!
بی آب و نان هم اگر بتوان زنده ماند، بی عشق جانان نمی توان!
از این نعمت ناب زندگی محروممان مکن
.
دوشنبه 26/9/1386 - 10:37
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته