در مراسم تجلیل از محیطبانان برتر زیستگاه های یوزپلنگ آسیایی ، كه صبح امروز با حضور رییس سازمان محیط زیست ، نمایندگان سازمان ملل و وزارت امور خارجه و جمعی از مدیران كل محیط یست استانها و كارشناسان و متخصصان محیط زیست برگزار شد ، 10 نفر از محیطبانان یزستگاههای یوزپلنگ آسیایی مورد تشویق قرار گرفتند.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست در این مراسم گفت:امروز با افتخار می گوییم یوزپلنگ آسیایی كه زمانی نه چندان دور در خوش بینانه ترین حالت ، معتقد بودند تنها 5 تا 12 قلاده از آن باقی مانده است ، به حداقل 70 و حداكثر 100 قلاده رسیده است و این امر محقق نشده مگر با تلاش و غیرت محیطبانانی كه با خون دل از اینها حفاظت كردند.
محمدی زاده افزود: در ایران هر وقت می خواهیم از شیر یاد كنیم یك افسانه در ذهن داریم و برای جستجوی ببر مازندران نیز باید به كتابها و خاطرات گذشتگانمان مراجعه كنیم. متاسفانه این سرنوشت تلخ و دردناكی بود كه برای شیر و ببر ایران اتفاق افتاد و منقرض شدند . شاید این تكلیفی بر گذشتگان ما بوده كه از این جانوران حمایت و حفاظت كنند ولی بنا به هر دلیلی این امر محقق نشد.
به گزارش دبیرخانه پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ، رییس سازمان حفاظت محیط زیست خاطر نشان كرد: خوشبختانه امروز دیگر نگران انقراض یوز پلنگ نیستیم و می توانیم یوزپلنگ و پروژه حفاظت از یوزپلنگ را به عنوان افتخار ملی معرفی كنیم كه با كمك سازمان ملل به نتیجه رسیده و جا دارد این پروژه به عنوان پروژه موفق در سطح منطقه و جهان معرفی شود.
محمدی زاده خطاب به خانم الزیرا ، معاون اجرایی سازمان ملل در تهران كه تبعه كره جنوبی است ، گفت: محیطبانان ما هر كدامشان جومونگی هستند كه برای عدالت ،حفظ محیط زیست و برای دفاع از انسان و انسانیت و دفاع از میراث طبیعی و حیات انسانی تلاش می كنند و هركدامشان شناسنامه تاریخ طبیعی و فرهنگ محیط زیست در كشور ما هستند. اینان هركدام شان به مثابه ببری برای دفاع از ایران و ایرانی هستند و ما منتظر روزی هستیم كه با كار كارشناسی حتی گونه های منقرض شده مان را نیز احیا كنیم و ایران را به عنوان كلكسیون حیات وحش دوباره معرفی كنیم.
وی افزود: امروز باید همه تلاش مان رابرای حفظ همه گونه های در خطر انقراض گیاهی و جانوریمان معطوف كنیم . ما در این راه با شتاب عمل نمی كنیم و كار كارشناسی انجام می دهیم برای احیای یك گونه منقرض شده نیز سعی داریم موضوعات اكولوژیكی و تغییر اقلیم را نیزمد نظر قرار دهیم.
وی از همه اساتید دانشگاهی و متخصصان محیط زیست در داخل و خارج كشور دعوت كرد تا طرح ها و برنامه های خود را برای كمك به حفظ محیط زیست و گونه های در خطر انقراض ایران ارائه دهند و اظهار داشت كه سازمان محیط زیست آمادگی پذیرش هر گونه كمك مالی ، علمی ،آموزشی و.. دارد. ما فردا در معرض قضاوت فرزندانمان هستیم و نباید فرزندانمان قضاوت كنند كه شما تكلیف و وظیفه تان را در قبال حفظ محیط زیست و حیات وحش انجام ندادید و برای رسیدن به اهدافمان نیز حق نداریم كاری را بدون مطالعه و شتابزده انجام دهیم.
محیطبانان با حقوق 300 هزار تومان دغدغه های زیادی دارند
دكتر صدوق ، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست نیزبا اشاره به نقش محیطبانان در حفظ یوزپلنگ آسیایی گفت: این پروژه به حفظ یوزپلنگ ها بسیار كمك كرده و امروز خوشحالیم كه جمعیت یوز به 70 تا 100 قلاده رسیده است. هركجا كه محیطبانان علاقمند بودند مناطق ما هم حفظ شده ولی بسیاری از محیطبانان دغدغه های دیگری دارند كه در راس انها تامین معیشت شان است كه تا حدودی نامناسب است . محیطبان با حقوق 300 هزار تومان دغدغه های زیادی از نظر اقتصادی و اجتماعی دارد.
صدوق خاطر نشان كرد: اینها محروم ترین و مظلوم ترین قشر كارمند كشور هستند كه 18 روز تمام را به طور شبانه روزی باید كار كنند در حالیكه حداقل حقوق و مزایا را دارند و امیدواریم با درایت رییس سازمان محیط زیست این مشكلات حل شود.
وی همچنین از انجام اقدامات و برنامه هایی برای ارتقا زندگی محیطبانان در سطح سازمان محیط زیست خبر داد و گفت : بیمه مسئولیت ماموران گارد یكی از مهترین این برنامه هاست. امروز محیطبانانی داریم كه در حین درگیری با متخلف ، متهم به قتل شدند و منتظر قصاص هستند در حالیكه اگر بیمه مسئولیت بودند این مشكل وجود نداشت از سوی دیگر وقتی محیط بان در زندان است و كسی به داد او نمی رسد محیطبانان دیگر هم دل به كار نمی دهند. صدوق اضافه فوق العاده حقوق برای حق حمل سلاح ،مساعدت مالی به برخی محیطبانان نیازمند، تامین تجهیزات دفاع شخصی وفوق العاده سختی كار را از دیگر تصمیمات سازمان محیط زیست برای ارتقا سطح زندگی محیطبانان برشمرد.
در این مراسم همچنین به 10 نفر از محیطبانان از 10 زیستگاه یوزپلنگ در كشور جوایزی اهدا شد. برات غلامیان از پناهگاه حیات وحش نایبندان ، محمد كلانتری از پارك ملی توران ، علی اكبر قربانلو مدیر پارك ملی توران ،اكبر عرب امینی از پارك ملی كویر ،علی اكبر جعفرپور از پناهگاه حیات وحش درانجیر، علی خواجه از منطقه حفاظت دشه كوه بافق ، مجید ملك پور محمدی از منطقه عباس اباد نایین ، بهزاد شرافتی از پناهگاه حیات وحش میاندشت ، یوسف اسماعیلی از منطقه راور كرمان و جواد شكوهی از پارك ملی سیاهكوه برگزیدگان سازمان محیط زیست بودند.
40 درصد مناطق حفاظت شده كشور زیستگاه یوزپلنگ ایرانی است
مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در حالی از افزایش سطح زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی خبر می دهد كه به گفته وی در دهه 50 ، بیش از 44 منطقه در ایران تحت سیطره یوزپلنگ ها بوده است اما بعد از یك فراز و نشیب، با آغاز پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی سرانجام دوباره شرایط برای بهبود وضعیت زیستگاههای یوزپلنگ در ایران فراهم شد.
علیرضا جورابچیان در مراسم تجلیل از محیطبانان برتر زیستگاه یوزپلنگ آسیایی با اعلام این مطلب گفت: عرصه های زیستی یوزپلنگ آسیایی در دهه 50 بالغ بر 44 زیستگاه با مساحتی در حدود 12 میلیون هكتار بود كه تحت سیطره یوزپلنگ ها قرار داشت اما در دهه 60 و 70 این عرصه ها به قدری كاهش یافت كه شاید در مقاطعی حتی به صفر هم رسید و در دهه 70 دیگر زیستگاه شناخته ای برای یوزپلنگ ها موجود نبود و تنها به طور مشكوك در نایبندان گفته می شد كه یوزپلنگی باقی مانده است.
وی افزود: درآغاز پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از سال 1380 ، سه میلیون هكتار از عرصه های یوز در كشور شناسایی و تحت حفاظت قرار گرفت كه در حال حاضر به 7 میلیون هكتار رسیده است و امروز جمعیت یوزپلنگ به یمن حفاظت فیزیكی محیطبانان و آموزشهای مردم محلی با كمك تشكل های غیر دولتی افزایش یافته است.
به گفته وی در حال حاضر نزدیك به 40 در صد خاك مناطق تحت حفاظت كشور به عنوان زیستگاه یوزپلنگ ها شناخته شده است . وی همچنین از وضعیت مناسب یوزپلنگ ها در پارك ملی توران خبر داد و گفت : از سال 1370 تا 1380 شاید تنها 20 بار وجود یوز رد این منطقه گزارش شده بود ولی امروز با وجود همه مشكلاتی كه رد یان منطقه وجود دارد با تلاش محیط بانان در برقراری امنیت منطقه ،تنها در سال جاری بالغ بر 50 مورد مشاهده یوز با ثبت عكس و فیلم داشتیم كه بسیار امیدوار كننده است.
متخصص ایرانی ایمنی شبکه در روزهای آخر سال 2009 میلادی کشف جدیدی را بر روی وب سایت خود منتشر کرد که این کشف نقطه ضعفی بزرگ را در سرور اطلاعاتی اینترنتی یا IIS آشکار می کند.
سروش دلیلی مهندس و متخصص ایمنی شبکه در سایت خود اعلام کرد IIS می تواند هر پسوندی را به عنوان یک صفحه سرور فعال و یا هر پسوند قابل اجرای دیگری اجرا کند. این نقطه ضعف در نرم افزارهای مرتبط با شبکه بسیار حیاتی، قابل توجه و خطر آفرین به شمار می رود.
این نقص در نسخه های 6 و نسخه های پیشتر IIS مورد آزمایش قرار گرفته اما هنوز در نسخه 7 IIS مورد آزمایش قرار نگرفته است.
این نقص و آسیب پذیری سرور اطلاعاتی اینترنتی به هکرها این امکان را می دهد تا با استفاده از علامت سمی کالن (;) پس از یک پسوند اجرایی از پسوند محافظ فایلها عبور کرده و به اطلاعات نفوذ کنند. چنین امکانی بسیاری از نرم افزارهای شبکه را در برابر حملات آپلود کردن فایلها یا حملات در حین ارسال کردن اطلاعات آسیب پذیر خواهد کرد.
طی تحقیقی که دلیلی در تابستان سال 2008 بر روی برخی از نرم افزارهای مشهور شبکه از جمله سیستم های ارسال نامه های الکترونیک انجام داده است 70 درصد از نرم افزارهای ایمن ارسال کننده فایلها در شبکه نسبت به این نقص دچار ضعف بودند.
سروش دلیلی برای ترمیم این نقطه ضعف قابل توجه به ارائه دهنگان سرویس های شبکه پیشنهاد کرده است تا نامهای کاملا اتفاقی برای نامگذاری بسته های اطلاعاتی استفاده کرده و پسوند آن را بر اساس نرم افزار شبکه انتخاب شده و هرگز ورودی کاربر را به عنوان نام فایل نپذیرند.
بر اساس گزارش serverwatch، وی همچنین به ارائه دهندگان خدمات شبکه پیشنهاد کرده است تنها رشته نامهای الفبایی یا عددی به عنوان نام فایل یا پسوند آن قبول کنند.
جام جم آنلاین: موضوع این مقاله «بررسی دیدگاه كانت درباره تعلیم و تربیت فرزند» است. مساله تعلیم و تربیت بزرگترین مساله جوامع بشری است. به طوری كه ممالك مترقی، ترقی و تعالی خود را مرهون داشتن آموزش و پرورش پیشرفته میدانند و ممالك عقب مانده نیز به این دلیل عقب افتادهاند كه فعالیت دستگاه تربیتی آنان ضعیف و هماهنگ با دیگر دستگاهها نبوده است.
درباره مساله تعلیم و تربیت، دانشمندان و فلاسفه بزرگ نظریههای مهمی ارائه كردهاند. یكی از این فلاسفه ایمانوئل كانت، اندیشمند سده 18 است. كانت متدین به دین مسیح بود و از كودكی با تعلیمات اخلاقی این دین پرورده شد و به وجوب حسن عمل اعتقاد راسخ داشت.
به نظر وی: «در جهان دو كار مهم در پیش روی بشر قرار دارد كه یكی از آنها تعلیم و تربیت است و دومی حكومت» (1)، او توضیح میدهد، دومی هم كه حكومت باشد در حقیقت نوعی آموزش و تعلیم و تربیت مردم است.
حاكم از مردم كارهایی را میخواهد كه انجام دهند و بعكس از كارهایی ایشان را نهی میكند، پس تعلیم و تربیت اساسیترین كار در زیر آسمان است. او برای این دو موضوع (سیاست مداری و تربیت فرزند) راههایی را پیشنهاد كرده كه اگر اعمال شوند، موفقیتآمیز خواهند بود. در این نوشتار تلاش شده برخی نكات مهم درباره تعلیم و تربیت از دیدگاه كانت مورد بررسی قرار گیرد.
كانت مانند دیگر فلاسفه،تعلیم و تربیت را مختص به حیوانات ذی شعور میداند و از آنجا كه انسان به لحاظ داشتن عقل و وجدان در مرتبه بالاتر نسبت به دیگر حیوانات قرار دارد، بنابراین تنها موجودی است كه میتواند مورد تعلیم قرار گیرد، دانشهای مختلف را بیاموزد و آنها را به دیگران تعلیم دهد و نیز میتواند مستقیم یا غیرمستقیم تحت تربیت قرار گیرد. (2) اما نكته مهم این است كه تعلیم و تربیت انسان باید همواره در مسیر كمالی كه در نهایت باید طی كند، قرار گیرد.
اساساً از نظر كانت انسان موجودی است دارای استعدادها و توانمندی هایی كه امكان رشد آنها كاملاً فراهم است. از این رو، تربیت در بستر چنین زمینهای نقش اصلاح یا حتی ایجاد و تغییر را ایفا میكند. توجیه گزینش گسترههای خاصی برای امر تربیتیعنی تربیت فیزیكی، فرهنگی، اخلاقی و عملی حكایت از تحقق زمینههای آشكار آن در وجود آدمی دارد. از آنجا كه انسان دارای جسم، ذهن، اخلاق و حیطه عمل است، پس باید در این ابعاد اقدام به تربیت وی كرد و چون نمود آشكار این امور از ابتدای كودكی در وجود او تحقق دارد پس پرداختن به تربیت آن كاری منطقی و بلكه لازم و ضروری است.
3 مرحله تعلیم و تربیت: «پرستاری، پرورش و آموزش»
كانت برای تعلیم و تربیت آدمی 3 مرحله را ذكر میكند (پرستاری، پرورش و آموزش) (3) و از میان این مراحل، مرحله پرورش را از 2 مرحله دیگر مهمتر میداند و قائل است كه تعلیم و تربیت اصلی انسان در مرحله پرورش صورت میگیرد. حال به شرح برخی از ویژ گیهای این 3 مرحله میپردازیم:
الف - مرحله پرستاری: این مرحله كه چند سال اولیه زندگی هر فردی را در بر میگیرد، بر خصیصه ماندن و زنده بودن انسان تأكید ویژه دارد. به نظر كانت شكی نیست كه «در وهله اول انسان باید بماند و حیات داشته باشد تا بتواند مورد پرورش و آموزش قرار گیرد» (4). در این مرحله انسان مانند بچهای است كه باید تحت پرستاری ویژه قرار گیرد، یعنی بتواند تحت تعلیم و تربیت صحیح به حیات خویش ادامه دهد.
ب- مرحله پرورش: مرحله پرورش خود به دو مرحله یك تا 8 سالگی و 8 تا 16 سالگی تقسیم میشود. در مرحله اول (8 یك) باید امر و نهی كرد و اطاعت از این امر و نهی را از اطفال خواست. منظور كانت از امر و نهی در اینجا، امر و نهی ماشینی است، به این معنا كه طفل باید تابع باشد و مانند ماشینی كه وقتی به دكمه آن فشار میآوریم، فلان كار را انجام میدهد و چون و چرا نكند (5). در این مرحله از آنجا كه اطفال از پدر و مادر خود الگو میگیرند و هرگونه رفتار بزرگتر را تقلید میكنند، بنابراین باید فضایل اخلاقی و حسنات را درون آنان رسوخ داد و هرگز نباید با آنها استدلال كرد یا استدلالی از آنها خواست. مثلاً اگر به آنها گفتید دروغ نگو، حق ندارد بپرسد كه چرا نباید دروغ بگویم، زیرا عقل اطفال در این سن رشد كافی نكرده و نمیتوانند استدلالهای شما را سبك و سنگین كنند.
كانت بارها بر این نكته تأكید دارد كه به تناسب رشد ذهنی و عقلانی و گسترش توانایی كودك در درك مفاهیم، امكان توسعه و تعمیق اخلاق از مظاهر محسوس آن به فرازهای متعالی تر وجود دارد. به همین دلیل، مراحل رشد اخلاقی را كاملاً منوط به رشد موازی درك عقلانی و شناختی كودك كرده است. كانت در این باره میگوید: «اگر تعلیم و تربیت كودكان نسبتبه دین مورد بررسی قرار گیرد، نخستین پرسشی كه پیش میآید این است كه آیا میتوان مفاهیم دینی را با خردسالان در میان گذاشت.» (6)
در این رویكرد گویی تأثیر همهجانبه مفاهیمی كه به عنوان واسطه در روند تربیت تلقی شدهاند، منحصر به تأثیر شناختی است. هرچند این رویكرد در مورد بسیاری از مقولههای تربیتی غیرقابل اجتناب است، اما افراط در آن دامنگیر بسیاری از مفاهیم تربیتیای میشود كه كاركرد عاطفی آنها به مراتب بیشتر از تأثیر شناختی آنهاست. از این رو حتی ایجاد تصوری مبهم از آن مفاهیم و دریافت انعكاس آن در حوزه عواطف و گرایش های انسان، مصداقی بارز از كاركرد چندسویه برخی مفاهیم تربیتی است. چه بسا بسیاری از مفاهیم ارزشی در مقام انتقال و نه ارزیابی، از این قانون پیروی نكنند. كانت هرگز توجهی به كاركرد عاطفی بسیاری از مفاهیم دینی از جمله خدا در حوزه روان و عواطف كودك نداشت. (7) او به صرف اینكه كودك قادر به فهم و درك مفهوم خدا و اساسا مفاهیم متعالی و الهیاتی نیست، تجویز هر گونه استفاده از این مفاهیم را در مقوله تربیت برنمیتافت. از این رو، میتوان مخالفت وی با تربیت دینی در دوران كودكی را سرچشمه گرفته از تكیه صرف بر دیدگاه شناختی محض به انسان قلمداد كرد.
اما از 8 سالگی به بعد،كاملا برعكس قبل، باید رفتار و همواره با استدلال امر و نهی كرد. منظور از امر و نهی در این سنین، امر و نهی اخلاقی است، یعنی دستورها باید همراه با استدلال باشد. در این صورت یا طفل توان رد استدلال شما را دارد كه به تبع آن عصیان میورزد، ولی اگر قادر به رد استدلال شما نبود، حق عصیان ندارد و در صورت عصیان كردن باید او را تأدیب بدنی كرد. كانت میگوید: «مشكل بسیاری از ما این است كه فكر میكنیم در درجه اول باید الفبا را به بچهها آموزش داد. اگر از یك معلم كلاس اولی بپرسند كه چرا بچهها را به مدرسه آورده اید،می گوید چون میخواهم به آنها حروف الفبا را یاد دهم، در صورتی كه قبل از تعلیم حروف الفبا،مرتب نشستن،سكوت و آزادی را باید به آنها آموخت.» (8)
هدف پرورش، محدود كردن آزادی و هدایت آن است
كانت آزادی انسان را مهمتر از دیگر ابعاد وجودی او میداند و معتقد است آزادی امری لذت بخش بوده و اگر در سالهای اولیه زندگی، فرد بتواند مزه آزادی را بچشد، هیچ گاه دست از آزادی بر نخواهد داشت. (9) هدف پرورش آن است كه آزادی را محدود و سپس آن را در مسیر درست هدایت كند. (10) بدین معنا كه باید به طفل آموخت آزادی حد و مرز دارد.
آموزش باید هرمی شكل باشد تا اگر طفل در هر سنی از آموزشهای بیشتر محروم شد، حداقل در آن مقدار كه تعلیم دیده كارایی داشته باشدتا پیش از ورود به مدرسه، هیاهو كردن و آزادی بیحد و حصر است، اما با ورود به مدرسه جلوی هر گونه آزادی افراطی گرفته میشود و وظیفه معلمان این است كه نگذارند این آزادی، لجام گسیخته شود. از نظر كانت محدود كردن آزادی به 3 حد است: یكی اینكه به انسانها یاد دهیم آزادیشان محدود به این است كه به آزادی دیگران لطمهای وارد نكنند. دوم اینكه آزادی تو نباید آینده شخصی تو را از حال تو بدتر كند؛ یعنی اگر به آزادیای عمل كنی كه فردایت را از امروزت بدتر كند، این آزادی را اگر نداشته باشی بهتر است.
شاید به همین علت است كه پدر و مادر به فرزندشان میگویند كه تا وقتی تكالیف مدرسهات را انجام ندهی نمیگذاریم بخوابی یا بازی كنی. سوم اینكه آزادی هر كس نباید با استكمال معنویش در تقابل افتد. منظور این است كه باید هدف از آزادی، رساندن فرد به كمال باشد و آزادی هر كس باید در مسیر كمال او هدایت شود. (11)
هدف تربیت بهبود بخشیدن به وضع موجود است
از دید كانت در بیشتر جوامع سازگاری با وضع موجود هدف تربیت قرار میگیرد، در حالی كه هدف از تربیت باید بهبود بخشیدن به وضع موجود باشد. به عبارت روشنتر، انسان را از آن نظر كه میخواهد انسان باشد، پرورش دهیم. آدمی باید بهگونهای باشد كه هر گاه بزرگ شد بتواند وضع جامعه را بهتر كند نه اینكه خودش را با وضع جامعه سازگار نماید. از نظر كانت پدر و مادری موفقترند كه بخواهند فرزندانشان بهتر از خودشان شوند نه اینكه مثل خودشان شوند. كانت میگوید: «پرورش مناسب، پرورشی است كه عطف توجه به حال ندارد، بلكه به آینده توجه دارد.» (12)
آموزش هر فردی متناسب با خواست شغلی اوست
دیدگاه كانت پیرامون آموزش این است كه انسان را آموزش دهید نه از آن جهت كه میخواهد انسان باشد، بلكه از آن نظر كه میخواهد مهندس شود، پزشك شود، معلم شود و....
آموزش یك كار تخصصی (13) و برای این است كه فرد بتواند فلان حرفه خاص را یاد بگیرد.گذشته از این، آموزش زودگذر است؛ یعنی به محض تطور و تغیریافتن جامعه، آموزشها هم تغییر میكنند. كانت معتقد است آموزشگر چه تخصصی است، اما باید جنبه هرمی خود را حفظ كند. (14) به عبارت دیگر در سالهای ابتدایی زندگی هر فردی، باید از هر رشته علمی، برخی معلومات به افراد یاد داد شود. سپس آهسته آهسته این دامنه را تنگتر كرده و یك علم خاصتری متناسب با شغلی كه میخواهد انتخاب كند، به او یاد دهیم. اساساً آموزش باید هرمی شكل باشد تا اگر طفل در هر سنی از آموزشهای بیشتری محروم شد، دستكم در آن مقدار كارایی داشته باشد. كانت عیب نظام تعلیم و تربیت را در این میداند كه چون الفاظ و اصطلاحات زیاد است، فضل فروشی و بازارگرمی را در بچهها زیاد میكند؛ بنابراین از هر علمی باید یك مقدارش را دقیق یاد داد، اما زیاد وارد الفاظ و اصطلاحات نشد. به عبارت روشنتر كمیت تعلیم و تربیت مهم نیست بلكه كیفیت آن باید خوب باشد. (15)
منابع:
1- كانت، ایمانوئل، تعلیم و تربیت، ترجمه غلامحسین شكوهی، تهران، حكمت، ص18
2- یاسپرس،كارل، كانت، ترجمه میرعبدالحسین نقیبیزاده، تهران، كتابخانه طهوری، 1377،ص141
3- كانت، ایمانوئل، تمهیدات، ترجمه غلامعلی حداد عادل، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 1370، ص160
4- همان، ص163
5- ملكیان، مصطفی، تاریخ فلسفه غرب، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، آبان 1379، ص177
6- تعلیم و تربیت، ص151
7- ص151
8- كانت، ایمانوئل، بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق، ترجمه حمد عنایت، تهران، سروش، 1380،ص77
9- كورنر، استفان،فلسفه كانت، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، شركت سهامی انتشارات خوارزمی، 1378، ص183
10- ر.ك: تمهیدات، ص201
11- كاپلستون، فردریك، تاریخ فلسفه (از ولف تا كانت)،ج 6، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1375، ص185
12- ر.ك: تعلیم و تربیت،ص118
13- ر.ك: تاریخ فلسفه غرب، ص181
14- ر.ك: بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق،ص100
15- ر.ك: فلسفه كانت، ص196