دشمن قبل از عملیات بازی دراز انجام شد و در آنجا نیز نیروهای محسن وزوائی در کنار دو بسیجی شجاع شهیدان «محمد نظری و حسین چنگیزی» (طراحان اصلی این عملیات ) نقش آفرین بودند، آنجا نیز یك گروه کمتر از 30 نفره بر دشمنی تاختند که در سنگرهای به ظاهر مستحکم در عمق جبهه در آسودگی تمام خوابیده بودند و هرگز گمان نمی بردند نیروهای اسلام بتوانند به آنان نزدیک شوند، چه رسد به اینکه بیایند و از صد متری و از سه جهت تانک ها، نفربرها و سنگرهای آنان را با موشک انداز «دراگون» تاریخ مصرف گذشته و موشک های آرپی جی 7 به آتش بکشند. آنان گمان نمی بردند پاسداران بتوانند ساعتها در دل سیاه شب با تجهیزات سنگین درون رودخانه کم آب و پر از سنگلاخ راه پیمایی کنند و بی محابا از مرگ برق آسا، چون عقاب بر سرشان نازل شوند و جهنمی سوزان برایشان به وجود آورند. اما این امر انجام شد بدون آنکه خونی از بینی یک رزمنده بریزد. آنانکه عملیات تنگه قاسم آباد را طراحی و اجرا کردند نه چریک های قوی هیکل و درشت اندام بودند؛ نه از ابزار های پیشرفته استفاده بردند. افرادی چون شهید نظری که ریز نقش و سبک وزن بود. شهید سید احمد حاج سید اولیا که او نیز به زور 48 کیلو را پر می کرد! اما آنقدر متوکل و مؤید به نصرت خدا بودند که ذکر کردنی نیست. شهید سید احمد حاج سید اولیا پس از وارد کردن ضربه به دشمن و در زمانی که باید هرچه داری بگذاری و جانت را حسب دستور فرماندهی به سلامت از معرکه بیرون ببری، حاضر نشد گلوله های آرپی جی اضافه ای که برای تأمین نیروهای ضربه زننده در اختیار داشت رها کند و سبکبال باز گردد. او در حالی که فرصت گذاشتن گلوله ها را در کوله مخصوص نداشت چند گلوله را در دستانش گرفته و برای جلوگیری از اصابت گلوله های ضد هوایی که در سپیده دم با چشم قابل مشاهده بود خمیده می دوید. کشف این روحیه است که می تواند سخن رهبری معظم را جامه عمل بپوشاند که فرمود: "جنگ ما یک گنج بود." امروز نیروهای مسلمان در سراسر جهان برای رهایی از ظلم نیازمند شناخت وزوائی ها و پیچک ها و حاج بابا ها و احمد بابایی ها و سید علیا ها و علی موحد دانش ها و تقوا منش ها و عباس شعف ها و بیشمار یاران شهیدشان هستند. حماسه آفرینی های وزوائی تمام شدنی نبود او در مقام فرماندهی گردان حبیب بن مظاهر تیپ
حضرت رسول (ص) به فرماندهی جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان نیز مأمور تصرف توپخانه دشمن شد. توپخانه ای که بیش از 25 کیلومتر از نقطه عزیمت رزمندگان اسلام فاصله داشت. محسن هنگام عبور از تپه ماهورها و دشتهای وسیع دشت عباس متوجه می شود مسیر را گم کرده است. لذا در زمانی که تمام راههای پیدا کردن موقعیت و بازگشت به مسیر درست نا امید می شود، گردان را زمین گیر کرده و در سیاهی شب از گردان جدا شده و پس از اقامه دو رکعت نماز دست نیاز به آستان بی نیاز بلند کرده و با توسل به دردانه پیامبر و تضرع و انابه به درگاه الهی از خدا مدد می خواهد به احترام زهرای مرضیه(س) راه را بیابند. چرا که خاموش نشدن توپخانه دشمن توسط گردان حبیب همان و قتل عام شدن نیروهای عمل کننده و شکست عملیات همان. سپس به گروه پیوسته راهی را در پیش می گیرند. سپیده دم گردان محسن متوجه می شوند که نه تنها به دشمن رسیده اند بلکه توپخانه را دور زده اند و در تپه های علی گریزه بدون درگیری شدید دشمن را وادار به تسلیم می کنند. توپخانه دشمن را سالم به غنیمت می گیرند و هزاران اسیر از دشمن متجاوز به دست می آید! توپهای غنیمتی این عملیات تا پایان جنگ در خدمت توپخانه سپاه بود و همین ادوات بود که سپاه را به ایجاد گردان و تیپ و لشگرهای زرهی و توپخانه رساند. بعد از عملیات، حاج احمد متوسلیان محسن را در آغوش کشید و گفت «گردان حبیب همان گردانی است که من می خواستم.» آنچه که موجب فتح و ظفر نیروهای محسن وزوائی می شد در موارد مشابه به دست دیگر سرداران دفاع مقدس بارها تکرار شد و امروز رزمندگان بین الملل اسلامی همان راه را در غزه و لبنان دنبال می کنند. سلاح محسن وزوائی هرگز زنگ نخواهد زد. این سلاح زمان نمی شناسد. تنها آدم خودش را می طلبد. ما باید تلاش کنیم تا راه را برای تربیت نسل هایی همچون شهید وزوائی باز کنیم. این کار چندان ساده نیست. سخن را با کلامی از رهبر معظم انقلاب به پایان می بریم آنجا که فرمود: « هر یک از این ستارگان درخشان، میتواند عالمی را روشن کند. بنابراین، حقیقت شهادت حقیقت عظیمی است. اگر این حقیقت، به وسیله کسانی که امروز در قبال شهیدان مسؤولیت دارند، زنده بماند، حفظ و تقدیس گردد و بزرگ نگاه داشته شود، همیشه تاریخ آینده ما، از این ایثار بزرگی که آنان کردند، بهره خواهد برد. همچنان که تاریخ بشریّت، هنوز از خون به ناحق ریخته سرور شهیدان تاریخ، حضرت ابیعبداللهالحسین علیه الصّلاه والسّلام بهره میبرد؛ چون کسانی که وارث آن خون بودند، مدبّرانهترین و شیواترین روشها را برای زنده نگهداشتن این خون به کار بردند... گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. »
خنده در بهبود روابط انسان بسیار موثر است. خنده در طولانی نمودن عمر نقش موثر دارد. خنده فشار خون را تعدیل میکند. خنده سن افراد را کمتر نشان میدهد. خنده زبان مشترک همه جهانیان است. خنده هیچ هزینهای ندارد. خنده پیامی زیبا دارد و آن این است: به سوی من بیایید. خنده ، خنده میآورد و مسری است. خنده در هیچ حیوانی دیده نمیشود و مختص آدمی است. خنده نقش درمانی دارد، آنقدر که در بیمارستانهای امروزی اتاق خنده طراحی شده است. خنده انبساط عروقی ایجاد میکند که در سلامتی موثر است. خنده آنقدر مهم است که معمولا در هر درباری دلقکی ، هر روزنامه صفحه طنزی و هر شبکه تلویزیون فیلم کمدی دارد. خنده در هر شرایطی امکان پذیر بوده و قابل دسترس است. خنده گرفتن حمام اکسیژن و به قولی دویدن درجا است. (پزشک فرانسوی) خنده با بازدم انجام میشود و این کار باعث میگردد CO2 از خون خارج شده و احساس مطلوبی ایجاد نماید. خنده تعادل ظریف هورمونی ایجاد میکند. خنده باعث افزایش هورمون کورتیزول شده و ایمنی بدن را در برابر بیماریها زیاد میکند. خنده هورمون سروتونین را نیز افزایش داده احساس سرخوشی ایجاد مینماید. خنده تعداد ضربان قلب (HR) را کاهش میدهد که در سلامتی موثر است. خنده به دلیل شستن CO2 از خون ، صورت را شفاف میکند. خنده محبوبیت و جذابیت ایجاد میکند. خنده شادی میآورد، همای طور که شادی خنده میآورد. خنده قدرت یادگیری را افزایش میدهد. نقش خنده در کلاسهای درسی و آموزشی فوق العاده است. خنده نشانه رضایت از وضعیت موجود است. خنده نوعی تخلیه روانی بوده تنشها و احساسات سرکوب شده را رها میسازد. خنده آنقدر مهم است که عکاسان میگویند لبخند ، لبخند ، لطفا لبخند بزنید!… خنده بهدلیل انبساط عروقی ترمیم بافتهای آسیب دیده را تسهیل مینماید. خنده از بیماریهای زخممعده و اثنی عشر جلوگیری میکند. خنده کلسترول خون را کاهش میدهد. خنده در پیشگیری از سکته قلبی و سکته مغزی بسیار موثر است. خنده «دویدن بیحرکت» نام گرفته است و به این دلیل افراد لاغر را چاق و افراد چاق را لاغر میکند. خنده باعث میشود که به دندانهایمان بیشتر توجه کرده و در نظافت آنها بکوشیم. خنده سبب میشود دوستان بیشتری پیدا کنیم. خنده زیاد ، مشکل فیزیولوژی ایجاد نمیکند چرا که خنده زیاد باعث افزایش ریزش اشک از چشم میشود و این نوع مکانیسم جبرانی یا دفاعی است که فشار خون مغزی را کاهش میدهد. خنده بر خلاف تصور عموم چروک صورت را از بین میبرد ولی اخم چین و چروک را زیاد میکند. خنده باعث افزایش اندرفین مغز میشود که نوعی مورفین طبیعی است و باعث احساس سرخوشی و شادی میشود. خنده تحمل دردهای جسمی را آسانتر میسازد. ۵ دقیقه خنده از ته دل موجب ۵ ساعت تسکین درد میشود. خنده نشانه بارز اعتماد به نفس ، سلامت روان و احساس امنیت است. خنده با افزایش سن نسبت عکس دارد متاسفانه هرچه سنمان زیادتر شود کمتر میخندیم. خنده با افزایش تحصیلات دانشگاهی نسبت عکس دارد. متاسفانه هرچه افراد تحصیلکردهتر میشوند. کمتر و دیرتر میخندند. خنده چنان است که مقدار آن در ادیان و ملتها مختلف متفاوت است.
البته با همه ی این تفاسیر خنده ی زیاد دل را می میراند
خنده ی زیاد انسان را از خدا دور می کند
ولی خنده ی زیاد این طور خواهد شد
یا علی