• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5258
تعداد نظرات : 1199
زمان آخرین مطلب : 3713روز قبل
شعر و قطعات ادبی

کاش میشد با تو بودن را نوشت   تا که زیبا را کشم بر هرچه زشت    کاش میشد روی این رنگین کمان    می نوشتم تا ابد با من بمان

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:18
خواستگاری و نامزدی

زندگیم را تمام كردم. حالا نفس كشیدن منت سرم می گذارد ! حس می كنم ... هوای اینجا سرد و سنگین است نازنینم ! دیگر نگو خداحافظ ! اگر می روی بدون وداع برو ... گله ای نیست!!!

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:18
شعر و قطعات ادبی


گرچه تنهائیم و بی کس باز هم یاوری داریم

 

در پس تاریکی شب ما هم سحری داریم

 

روشنائی دل ما بی شک از اوست

 

چو در حلقه مریدانش عرض و ادبی داریم

 

رخنه دردل نکند شیطان پلید صفت

 

باشد که در معبد روحانیش وشور و شعفی داریم

 

ساقی ما باشد کلام شیوای شیرینش

 

زین شربت می گونش شکری داریم

 

وز آئین طریق کویش آگهیم و سربراه

 

هر دم راهنمای مجیدش را نظری داریم

 

آرامش جان زیاد تو حاصل گردد ای یار

 

چو اهل میخانه ایم و آخر ساغری داریم

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:18
شعر و قطعات ادبی


گرچه تنهائیم و بی کس باز هم یاوری داریم

 

در پس تاریکی شب ما هم سحری داریم

 

روشنائی دل ما بی شک از اوست

 

چو در حلقه مریدانش عرض و ادبی داریم

 

رخنه دردل نکند شیطان پلید صفت

 

باشد که در معبد روحانیش وشور و شعفی داریم

 

ساقی ما باشد کلام شیوای شیرینش

 

زین شربت می گونش شکری داریم

 

وز آئین طریق کویش آگهیم و سربراه

 

هر دم راهنمای مجیدش را نظری داریم

 

آرامش جان زیاد تو حاصل گردد ای یار

 

چو اهل میخانه ایم و آخر ساغری داریم

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:18
شعر و قطعات ادبی

عشق به لحظه ای ز عطر خوش یار مرا معنی شد
جدلی ز عقل و دل برپا و شیطان صاحب دعوی شد
دل سوی عقل شد و عقل به رهش بکاوید
ابلیس مغلوب عشق و یار همه هستی شد

 

 پرنده ای دل شکسته ام
در بند من گفتن های خود 
 اسیری بال و پر بسته ام
 در ظلمت خفتن های خود
 وز خود بریده ام ، خسته ام
افسوس براین دل بستن های خود

 

  همه دلنوشته هایم تقدیم تو باد
همه سرنوشتم تسلیم تو باد
بشکن شیشه سرد سکوت را
رها کن از دل پیله عنکبوت را
به سرای قلبم پاگذار ای عشق
دل را کن لاله زار ای عشق

 

 دیگر باران زیبا نیست !!!
دیگر باران هم با ساز بی مهری می نوازد
بر تن نازنین گل
بر زیبائی انگ ظلمت زدن زیبانیست
آسمان دل ابریش را زدوده
چه زیباست آرامش رنگین کمان
کجائی نقاش آسمان
دریاب نیلوفران آبی را که پژمرده

 

 مدام دلی را شکستم
هر آنچه آمد ز دستم
روزی دلم را شکستند
وانگه دانستم که خود چه پستم

 

 دلم به رهی و عقلم ره دگر گزیده
زین دوراهی جانم به لب رسیده
وز نفرین دل چه سود
غم زمانه امان ز من بریده

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:17
خانواده

در یك لحظه به یاد خزان عمر خود می افتم . عمری كه بهارش را بدون هیچ لذت و خوشی  

سپری کرد وبالاخره به خزان رسید . خزانی كه بنظر میرسه جز حسرت روزها و فرصت های از دست رفته ،

 ثمره ای نخواهد داشت      

آری ... خزان عمرهم به پایان خواهد رسید وبه زمستانش میرسد


در بهار، تنهایی ... در پاییز ، تنهایی ... در زمستان هم ، تنهایی ...سرمایش را احساس می كنم ... برخود می

 لرزم ... می ترسم


ای دل ...آیا دلی نبود كه برای تو بتپد ... آیا دلی نبود كه در انتظارت باشد ... آیا دلی نبود كه نگرانت باشد


تنهایی یعنی . ....................................................

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:17
رويا و خيال

آخر گذشت


آن زمان کهنه ی دیدار


رفت آن ثانیه های پر هیاهو


شکست آن لحظه های زیبا


و تو ، چه ساده گذشتی از این همه احساس

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:17
خواستگاری و نامزدی

من و تو ما بودیم،همراه و هم نگاه

 

هم بغض و هم صدا،هم پا و پا به راه...

 

تو اما دلت با من نبود! در میان آن همه علاقه

 

 رفتن سهم ساده من شد! برگـــــــــــــــــــــــــــــرد!

 

میخواهم در کنار تو، بر برگهای عمر ناتمامم  بنویسم:

 

آبی ترین آبی دنیا، همین آسمان خاکستری ، خانه من است.

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:17
خواستگاری و نامزدی

یک روزی داشتم از امید میگفتم امید بهم گفت دست از سرش بردارم
گفتم انتظار میکشم بهم گفت خسته شدم از انتظار
از مردن گفتم بهم گفت بشین تو نوبت
معلوم نیست تکلیفم توی این دنیا چیه

چهارشنبه 30/11/1387 - 19:16
محبت و عاطفه
ای کاش فریاد آنقدر بی صدا بود که حرمت سکوت را نمی شکست؛
چهارشنبه 30/11/1387 - 17:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته