شعر و قطعات ادبی
زخمی ام التیام می خواهمالتیام از امام می خواهم السلام وعلیک یا ساقیمن علیک السلام می خواهم مستی ام را بیا دوچندان کنجام می پشت جام می خواهم گاه گاهی کمی جنون دارممن جنونی مدام می خواهم تا بگردم کمی به دور سرتطوف بیت الحرام می خواهم لحظه مرگ چشم در راهماز تو حسن ختام می خواهم در نجف سینه بی قرار از عشقگفت لایمکن الفرار از عشق سید حمیدرضا برقعی
شنبه 14/12/1389 - 17:20
آلبوم تصاویر
احساس زنده بودن ... !
شنبه 14/12/1389 - 16:12
شعر و قطعات ادبی
باز هم تسبیح بسم الله را گم کرده ام
شمس من کی می رسد؟ من راه را گم کرده ام
طره از پیشانی ات بردار ای خورشیدکم!
در شب یلدا مسیر ماه را گم کرده ام
در میان مردمان دنبال آدم گشته ام
در میان کوه سوزن کاه را گم کرده ام
زندگی بی عشق شطرنجی ست در خورد شکست
در صف مشتی پیاده شاه را گم کرده ام
خواستم با عقل راه خویش را پیدا کنم
حال می بینم که حتی چاه را گم کرده ام
زندگی آنقدر هم درهم نبود و من فقط
سرنخ این رشته ی کوتاه را گم کرده ام...
علیرضا بدیع
شنبه 14/12/1389 - 15:48
شعر و قطعات ادبی
نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه
بماند بین ما این رازها بینی و بین الله!
من استغفار کردم از نگاه تو نمی دانم
اجابت می شود این توبه کردن های با اکراه
برای من نگاه تو فقط مانند آن لحظه است
همان لحظه که بیتی ناگهانی می رسد از راه
...و شاید من سر از کاخ عزیزی در می آوردم
اگر تشخیص می دادم چو یوسف راه را از چاه
جمعه 13/12/1389 - 11:21
شعر و قطعات ادبی
گاهی كه از فراق تو دلتنگ می شویم
با آبی زلال تو همرنگ می شویم
گاهی به تیر شهوت و سرمستی گناه
آقا به راه آمدنت سنگ می شویم
ما را بخوان كه بی نظر كیمیای تو
كی با تو عاشقانه هماهنگ می شویم؟!
پنج شنبه 12/12/1389 - 22:32
شعر و قطعات ادبی
از سخن‌چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره‌ام، هرقدر بی‌مهری کنی می‌ایستم
تا نگویی اشک‌های شمع از کم‌طاقتی‌ست
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آیینه حیرت صد برابر می‌شود
بی‌سبب خود را شکستم تا ببینم چیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این، یا بعد از آن می‌زیستم
فاضل نظری
پنج شنبه 12/12/1389 - 21:25
شعر و قطعات ادبی
زیـر بــاران که به من زل بزنی خواهی دید: فن تشخیص نم از چهره ی گریان سخت است........
چهارشنبه 11/12/1389 - 20:55
شعر و قطعات ادبی
من از تو قول گرفتم که بی بهانه بمانی در امتداد دلم سبز وعاشقانه بمانی تو قول دادی ازاول که هیچ وقت نمیری وبی حضور من از زندگی سراغ نگیری من آنچه شرط وفا بود با تو گفتم ازاول به خاطر تو در اقلیم درد خفتم ازاول چگونه خون تو از درد من به جوش نیامد ؟ هزار بار صدایت زدم- به گوش نیامد؟ چگونه بی تو فرو ریختم شکستم و دیدی؟ چگونه اینهمه از عشق گفتم و نشنیدی؟ خبر رسیده که گفتی صدای پای تو باشم تو می روی و قرار است خونبهای تو باشم خبر رسیده که وصیت به ختم قائله کردی خبر رسیده که از بی قراریم گله کردی تقاص سخت کدامین گناه کردن من بود؟ کدام دوست به جرمی نکرده دشمن من بود چقدر فرصت سبز بهار بودو نخواندیم چقدرابطه برقرار بودو نخواندیم چقدر حوصله کردیم و باز فاصله افتاد چقد فاصله در حل این معامله افتاد!!!!!! |
چهارشنبه 11/12/1389 - 20:21
شعر و قطعات ادبی
شـوق پـرکـشیـدن است در سرم قـبول کـن
دلشکـسته‌ام اگـر نـمی‌پـرم قــبول کـن
ایـن کـه دور دور بـاشم از تـو و نبـینـمت
جـا نـمی‌شود بـه حجـم بـاورم، قـبـول کـن
گـاه، پـر زدن در آسمان شعـرهـات را
از من، از مـنی کـه یـک کبـوتـرم قبـول کـن
در اتـاق رازهـای تـو سرک نـمی‌کـشم
بیــش از آ‌نـچه خـواستی نـمی‌پـرم، قـبول کن
قـدر یـک قـفس که خلوتـت به هم نـمی‌خورد
گــاه نامه می‌بـرم می‌آورم، قــبـول کــن
گفته‌ای که عشق ما جداست، شعرمان جدا
بـی‌تـو من نه عاشقم، نه شاعـرم، قبول کن
آب …
وقـتی آب ایـن قدر گـذشته از سـرم
مـن نمی‌تـوانـم از تـو بـگذرم، قـبول کن
چهارشنبه 11/12/1389 - 16:41
شعر و قطعات ادبی
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه ای نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غرل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
محمد علی بهمنی
چهارشنبه 11/12/1389 - 16:14
