1-
بی حجابی خانم ها چه ضرری برای دیگران دارد؟ ![](https://s1.picofile.com/file/6667739434/139001240761.jpg)
پاسخ این سؤال را با سخن یکی از بزرگان آغاز می کنم که می گوید:
اسلام
می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط
خانوادگی و درکادر ازدواج قانونی اختصاص یابد. اجتماع منحصراً برای کار و
فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی
های جنسی به هم می آمیزد. اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر
تفکیک کند.
به نظر تو اگر محیط کار، درس، تحقیق، آزمایش و تولید کالاهای مختلف محیطی
خالی از زمینه های وسوسه ی شیطان و دور از نگاه های آلوده و سخن های غرض
آلود باشد میزان موفقیت بیشتر است، یا هنگامی که توجه هرکسی در این محیط ها
به جنس مخالف باشد؟
-بی حجابی خانم ها چه ضرری برای دیگران دارد؟
پاسخ این سؤال را با سخن یکی از بزرگان آغاز می کنم که می گوید:
اسلام
می خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط
خانوادگی و درکادر ازدواج قانونی اختصاص یابد. اجتماع منحصراً برای کار و
فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی
های جنسی به هم می آمیزد. اسلام می خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر
تفکیک کند.
به نظر تو اگر محیط کار، درس، تحقیق، آزمایش و تولید کالاهای
مختلف محیطی خالی از زمینه های وسوسه ی شیطان و دور از نگاه های آلوده و
سخن های غرض آلود باشد میزان موفقیت بیشتر است، یا هنگامی که توجه هرکسی در
این محیط ها به جنس مخالف باشد؟
نداشتن پوشش مناسب بانوان و مهار نکردن
نگاه آقایان و اختلاط زن و مرد در محیط های مختلف فعالیت-های اجتماعی به
قدری آثار زیان بار دارد که اگر کمی در آن ها دقت شود، قطعاً هیچ زن و مرد
متعهد و دلسوز جامعه حاضر نیست به چنین وضعی راضی شود.
خواهرم، من یقین
دارم تو هم اگر در آنچه برایت می نویسم دقت کنی و متوجه شوی با عدم رعایت
پوشش مناسب چه صدمات جدی و مهمی به افراد و جامعه وارد می شود، هرگز حاضر
نیستی در این جرائم سهیم باشی. من به طور خلاصه برخی از ضررهای رعایت نکردن
پوشش بانوان را برایت می نویسم:
الف: برهم خوردن آرامش روانی
هنگامی
که مردان و زنان در جامعه با حالتی برانگیزاننده ظاهر و هرلحظه با صحنه ای
وسوسه گر مواجه شوند، هوس ها و امیال نفسانی در افراد جامعه بیدار شده و
از آنجا که نفس انسان با رسیدن به یک هوس سیر نمی شود و این هوسبازی همچون
شعله ی آتشی می ماند که هر چه هیزم به آن برسد فروزان تر می شود، و از طرفی
همه ی هوس ها پاسخ خود را نمی یابد و نمی تواند بیابد، فشارهای عصبی و
هیجانات روحی کم-کم زیاد می شود و نتیجه ی آن در شکل استرس، نگرانی، تفرق
حواس، بداخلاقی و...ظاهر می شود.
ب: سست شدن بنیاد خانواده
مردی
که هر روز ده ها زن آرایش کرده و بی حجاب را می بیند و در محیط کار و
درمسیر حرکت با آنان مواجهه می شود، بویژه هنگامی که لبخند و سخنان صمیمی و
دلنشین آنان را می بیند و می شنود، وقتی به خانه می رسد از مشاهده ی همسر
خود که از زحمات کار روزانه خسته و غبارگرفته است لذت نمی برد. دراین صورت
کافی است که از تعهد و تقوی هم کم بهره باشد تا همسر خود را با آن بانوان
مقایسه کند و درنتیجه از زندگی خود دلسرد گردد و زمینه ی انحراف و کژ روی و
احیاناً جدایی فراهم شود. بارها در جراید خوانده یا از اشخاص شنیده ایم که
آقایی با خانمی که در محیط کار یا تحصیل اوست ازدواج کرده و به تقاضای او
همسر قبلی خود را طلاق داده است.
افزایش طلاق، افزایش تعداد کودکان
فراری و خیابانی، کثرت فرزندان نامشروع که ناشی از اختلافات خانوادگی و بی
میلی زن و شوهر نسبت به ادامه زندگی است قابل انکار نیست، و بیشتر این
موارد ریشه در توجه به زنان و مردان کوچه و خیابان و محل کار دارد.
خواهرم،
تو
تصور می کنی چرا جوانانِ امروز کمتر میل به ازدواج دارند؟ در قدیم که محیط
عمومی از خودنمایی زنان محفوظ تر بود، شیرین ترین آرزوی جوانان ازدواج بود
و در سنین ابتدایی بلوغ، جوانان به سراغ ازدواج می-رفتند. اما متاسفانه
امروز می بینیم برخی از جوانان زمانی که نشاط و شور دارند به کامجویی از
دختران و زنان بی حجاب مشغول اند و زمانی ازوداج می کنند که زن را تنها
برای خدمتکاری و خلاصی از اصرار والدین به ازدواج می خواهند و نشاطی برای
زندگی ندارند.
راستی اگر این همه صحنه های برانگیزاننده و چهره ها و آرایشی های گوناگون را نمی دیدند باز هم چنین بود؟
چه کسی باید خسارت از هم پاشیدگی خانواده ها، دربدری فرزندان، افزایش اضطراب ها و فشارهای عصبی و تبعات این وضع را بپردازد؟
آیا
خانمی که با عدم رعایت پوشش لازم . یا لباس ها و زینت ها و آرایش های مهیج
در کوچه و خیابان و محل کار ظاهر می شود متوجه آثار عمل خود هست؟ و آیا
ممکن است عامدانه چنین کند؟
ج: تضعیف فعالیت های اقتصادی و فرهنگی در جامعه
خواهرم، از تو می پرسم:
در
کارگاهی که همه مرد باشند یا همه زن، کارها بهتر و با دقتِ بیشتر انجام می
شود، یا آنجا که دائم توجه مردی معطوف قیافه ی خانمی آراسته باشد و
بالعکس؟
آیا در کلاسی که پسر و دختر در فکر ارتباط با یکدیگر و مشاهده ی
طرز لباس پوشیدن و راه رفتن و حرف زدن یکدیگر هستند بیشتر تحصیل علم و
کمال می شود یا آنجا که افراد همجنس در یک کلاس هستند و تمام توجه معطوف
درس و استاد است؟!
بسیار روشن است که اختلاط زن و مرد و عدم رعایت پوشش
لازم از سوی برخی زنان و نیز روحیه ی هوسرانی برخی مردان، ذهن ها را مشغول
می کند و بازده کار را کاهش می دهد. علاوه بر این، بارها اتفاق افتاده
جوانی که با علاقه مشغول فعالیت اقتصادی یا با اشتیاق مشغول تحصیل بوده با
مشاهده ی زنان و دختران جوانی که بدون پوشش صحیح و با خودنمایی و جلوه
فروشی های مسموم در جامعه ظاهر شده اند تحریک شده و به وادی هرزگی و پوچی
در غلتیده و درس و کار را رها کرده و سر از زندان یا مراکز فساد و اعتیاد
در آورده است. آیا جبران خسارت ضایع شدن عمر این جوان ها کار ساده ای است؟ و
آیا ضرری که از این ویرانگری های فکری و فرهنگی متوجه می شود خسارتی ناچیز
و قابل جبران است؟
د: افزایش ناامنی و خیانت
سارقان همیشه در پی
سرقت و تصاحب اموال دیگران هستند، اما هنگامی که شخصی بی احتیاطی می کند و
مثلاً در خودرو خود را باز می گذارد یا درب منزل را نمی بندد و یا طلا،
جواهرات و پول خود را در معرض دید قرار می دهد بیشتر در معرض دستبرد قرار
می گیرد چرا که سارقان زمینه را برای فعالیت خود مهیا تر می بینند.
همین
طور افراد بیمار دل و کسانی که دنبال هوسرانی و کامجویی هستند، وقتی خانمی
را می بینند که پوشش لازم را ندارد و یا در مکان های عمومی با آرایش و
لباس های برانگیزاننده حضور پیدا کرده، بیشتر تحریک می شوند، به او تعرض می
کنند و با ایجاد مزاحمت های مختلف به اذیت و آزار می پردازند تا آنجا که
آبرو و حتی جان چنین خانم هایی بارها به دست این گونه افراد به خطر افتاده
است.
اگر پرونده ی جانیانی که با عنوان هایی نظیر خفاش شب، گروه عقرب،
گروه باغ آلو و.. محاکمه شده اند را مرور کنی می بینی تقریباً تمام کسانی
که به دام اینان افتاده و پس از تحمل آزارهای فراوان جان خود را از دست
داده اند، خانم هایی بوده اند که پوشش لازم و خداپسند را نداسته اند. و
متأسفانه این گونه قربانیانِ حوادثِ ناگوار کم نیستند و شک ندارم که اکثر
آن قربانیان هرگز نه قصد ایجاد ناامنی در جامعه داشته اند و نه از جان خود
سیر شده بودند، بلکه به گمان خود می خواستند با لباس و آرایش مورد علاقه ی
خود در کوچه و خیابان ظاهر شوند. غافل از اینکه این کار چه نتایج تأسف باری
به دنبال دارد.
تداوم چنین مسائلی باعث افزایش ناامنی و فساد در جامعه و ازبین رفتن آسایش فردی و اجتماعی خواهد شد.
ه: کم شدن ارزش و احترام زن در خانواده و جامعه
هنگامی
که زنان در جامعه خودآرایی و خودنمایی نکنند و زینت و آرایش و دلربایی را
به محیط خانواده محدود کرده ویژه ی همسران خود قراردهند، هر مردی برای همسر
خود ارزش و احترام لازم را قائل است و نعمت زیبایی وسیله ای برای گرمی
زندگی و حفظ حرمت همسران می شود. اما زمانی که این کار همگانی شود و هرمردی
براحتی از ده ها زن در کوچه و خیابان با نگاه و ارتباط نادرست بهره برد،
دیگر حرمت جایگاه زنان و نقش اصلی و امتیازات واقعی آنان به فراموشی سپرده
خواهد شد و زنان تنها وسیله ای می-شوند برای کامجویی مردان. و در چنین
شرایطی است که ممکن است مردی در کمال بی انصافی و نمک نشناسی به همسر خود
بگوید: زن، هر چه بخواهم در کوچه و خیابان ریخته است.
چه زشت است این تعبیر، و چه سنگین است جرم کسانی که سبب می شوند ارزش زن تا این حد پایین بیاید.
و از این دردناک تر سوء استفاده ی برخی پول پرستان و دنیا طلبان از دختران و زنان و تبدیل کردن آنان به کالا و بلکه کمتر از کالاست.
چقدر
تأسف آور است که می بینیم برای فروش یک مجله و به دست آوردن پول بیشتر، از
چاپ عکس یک خانم روی جلد آن استفاده می کنند. و برای جلب مشتری بیشتر
فروشنده ی خانم در فروشگاه می گذارند و برای افزایش تماشاچیان یک فیلم
کسانی را که حاضرند خودنمایی بیشتر کنند به کار می گیرند. آیا این استفاده ی
ابزاری از زن توهین به مقام زن نیست، و آیا زنانی که خود را از نگاه
دیگران حفظ نمی کنند باعث این بی حرمتی نسبت به خود و دیگر زنان نشده اند؟
موضوع
ابزار شدن زنان و سوء استفاده از چهره و زیبایی آنان به حدی گسترش یافته
که گاهی در جراید می خوانیم حتی زنانی که به نظر می رسد، انسان هایی
هنرمند، مفید و آگاهی بخش هستند، خود به این حقیقت تلخ اعتراف می کنند.
به این عبارات که اعترافات یک هنرپیشه معروف سینماست، توجه کن:
من
خودم را ستاره به معنی کسی که فروش یک فیلم را تضمین کند نمی دانم.
منتقدان مطبوعات و نشریات در نقد فیلم های من زیاد به بازی هایم توجه نمی
کنند. این روزها احساس بدی به من دست داده است. خیلی بد است که یک بازیگر
به این نتیجه برسد که تماشاگران صرفاً برای دیدن چهره اش به سینما می آیند
نه به خاطر بازی اش. خودم به این نتیجه تلخ رسیده ام که باید در بازی هایم
تجدید نظر کنم... .
( روزنامه خراسان/ دوشنبه 26 شهریور1380 )
آری
این نتیجه بسیار تلخ است که به جای توجه به هنر، علم، تلاش و فعالیت های
صحیح و رشدآور، توجه جامعه به چهره ها و هوسرانی ها معطوف شود، اما باید
پاسخ این سؤال را بیابیم که چه کسانی به این سوء استفاده ها و این بی حرمتی
ها دامن می زنند و چه شیوه ی پوشش و حضوری زمینه ساز این تلخی هاست؟
آیا
اگر زنان جز با رعایت پوشش و وقار لازم حاضر به حضور در اجتماع نباشند و
از عشوه گری و برخورد های سبکسرانه و وسوسه انگیز پرهیز کنند و اجازه ی
استفاده ابزاری از خود را به دیگران ندهند، باز هم این رویدادهای تلخ تکرار
می شود؟