روانشناسی محیط کار
شادمانی موجب ارتقای بهرهوری میشود!
افراد شاد، بهتر از دیگران كار میكنند:
- افراد شاد، حامل پیامها و رفتارهای شادیبخش هستند و در محیط كار، روابط خوبی با همكاران دارند درنتیجه:
- در كار گروهی، همكاری بهتری خواهند داشت.
- اگر مدیر باشند، روابط خوبی با كاركنان دارند.
- اگر در مشاغل اداری و خدماتی باشند، مشتریان راضیتر خواهند بود.
- اگر در بخش فروش باشند، میزان فروش بیشتری خواهند داشت.
افراد شاد، خلاقترند:
اگر افراد در یك روز كاری، دارای خلقوخوی شادی باشند، به احتمال زیاد نسبت به روزهای دیگر، خلاقتر هستند. از نظر فرآیند شناختی، افراد شاد به لحاظ روانی، منعطف و گشودهذهن بوده و تفكر خلاق دارند.
افراد شاد، مشكلات را حل میكنند بهجای آنكه مرتب شكایت كنند:
وقتی شغل خود را دوست نداشته باشید، هر كپهی خاك بهنظر یك كوه میآید. دشوار است بتوانید هر مشكلی را بدون زحمت و تلاش و فقط با نقزدن حلكنید. شادبودن موجب میشود که به مشكلات، از جنبههای مختلف بنگرید.
افراد شاد، انرژی بیشتری دارند:
افراد شاد، از انرژی بیشتری برخوردارند بنابراین بهتر میتوانند از عهدهی كارها برآیند.
افراد شاد، خوشبینترند:
افراد شاد، مثبتاندیشتر و دارای چشمانداز مثبتی هستند. دكتر «مارتین سیلگمن» خوشبینی را روشی برای موفقیت و بهرهوری بیشتر میداند.
افراد شاد، باانگیزهترند:
انگیزهی كم بهمعنی بهرهوری پایین است. یكی از روشهای مطمئن افزایش انگیزش در افراد، تقویت روحیهی شادابی در آنان است.
افراد شاد، كمتر بیمار میشوند:
اگر شغلتان را دوست نداشته باشید، احتمال اینكه به بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون، سردرد، زخم معده، دیسك كمر و... مبتلا شوید، زیاد است. افراد غمگین، بیشتر مستعد استرسها و افسردگیهای شغلی هستند. نتایج مطالعهای كه در زمینهی تأثیر فشارهای شغلی بر سلامت در میان بیش از دوهزارنفر از پرستاران در «آمریكا» صورتگرفت، نشانمیدهد پرستارانی كه شغل خود را دوستندارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به سایر بیماریها هستند و سلامت جسمی و درمانی آنان، بیشتر از كمتحركی و سیگاركشیدن، در معرض خطر میباشد.
افراد شاد، آموزشپذیرترند:
وقتی شاد و در كمال آرامش هستید، ذهنتان برای یادگیری مطالب جدید، آمادهتر است؛ درنتیجه بهرهوری افزایش مییابد.
افراد شاد، كمتر نگران خطاكردن هستند؛ درنتیجه كمتر مرتكب خطا میشوند:
وقتی در محیط كار، شاد هستید، خطاهای تصادفی، كمتر شما را دچار هراس میكند؛ به خودتان مسلط میشوید و از این خطا پند میآموزید و به كارتان ادامه میدهید، به دیگران نمیگویید: «دست و پایم را گمكردهام، كار را شما ادامه دهید»؛ بلكه استوار و محكم مسؤولیت خطا را پذیرفته، عذرخواهی كرده و آن را جبران میكنید. این نگرش همراه با آرامش، بدین معنیست كه احتمال بروز خطا را كم كردهاید.
افراد شاد، بهتر تصمیم میگیرند:
روشهای كاری افراد غمگین، حادثهساز است چون تمركز حواس كافی ندارند، در چارچوب اهداف سازمان فعالیت نمیكنند و اینكه آنی تصمیمبگیرند، زیاد است؛ برعكس افراد شاد، تصمیمات بهتر و منطقیتری میگیرند و در كارشان همیشه اولویتبندی وجود دارد.
7قانون یادگیری زبان
اگر میخواهید انگلیسی (و هر زبان دیگری را) به شکل حرفه ای و صحیح فرابگیرید، این هفت قانون یادگیری زبان را به خاطر داشته باشید و بر اساس آن عمل کنید:
1- قانون اول: همیشه جملات و پاراگرافهای کوتاه را مطالعه و مرور کنید؛ حفظ لغت به تنهایی كافی نیست. بلکه بایستی شما بتوانید جایگاه لغت در جمله را به شكل صحیح تشخیص دهید و كاربرد آن یاد بگیرید. به این منظور بایستی همیشه جملات و پاراگرافهای كوتاه را مطالعه كنید. تهیه فهرستی از واژگان و لغات و مرور روزانه آنها در یادگیری زبان هیچ نقشی ندارد و اشتباه بزرگی است كه صرفا بخواهید لغات و كلمات را از حفظ كنید. بلكه باید این لغات و كلمات را در جملات و پاراگرافها مدام ببینید و بخوانید. هر گاه لغت جدیدی را مشاهده كردید، سعی كنید آن را در قالب جمله قرار دهید و جملاتی را كه آن لغت در آن قرار دارند را كشف كنید ) یك روش مفید: برای این منظور می توانید آن لغت را گوگل جستجو نمایید و متنهایی را كه به كار رفته را چند بار مطالعه كنید)
2- قانون دوم: هرگز قواعد گرامری را مطالعه نکنید؛
3- قانون سوم: خوب بشنوید؛
4- قانون چهارم: عمیقا یاد بگیرید؛
5- قانون پنجم: بهره گیری و دقت به نکات گرامری و دستوری و شنیداری در داستانهای کوتاه؛
6- قانون ششم: از منابع صحیح برای یادگیری استفاده کنید؛
7- از روش "بشنو و جواب بده" استفاده کنید.
پاییز را دوست دارم...
بخاطر غریب و بی صدا آمدنش
بخاطر رنگ زرد زیبا و دیوانه کننده اش
بخاطر خش خش گوش نواز برگ هایش
بخاطر صدای نم نم باران های عاشقانه اش
بخاطر رفتن و رفتن... و خیس شدن زیر باران های پاییزی
بخاطر بوی مست کننده خاک باران خورده کوچه ها
بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام
بخاطر تنهایی جوانی ام
بخاطر اولین نفس هایم
بخاطر اولین گریه هایم
بخاطر اولین خنده هایم
بخاطر دوباره متولد شدن
بخاطر رسیدن به نقطه شروع سفر
بخاطر یک سال دورتر شدن از آغاز راه
بخاطر یک سال نزدیک تر شدن به پایان راه
بخاطر غریبانه و بی صدا رفتنش
پاییز را دوست دارم، بخاطر خود پاییز
و من عاشقانه پاییز را دوست دارم...