از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از ملاصدرای شیرازی)
پرش به: ناوبری, جستجو
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به مُلاصَدرا و صدرالمتألهین متأله و فیلسوف شیعه ایرانی و یکی از بزرگترین فیلسوفان و روحانیان جهان اسلام در سدهٔ یازدهم هجری قمری و بنیانگذار حکمت متعالیه است.
ظهور ملاصدرا در حوالی پایان هزارهٔ اول پس از پیدایش اسلام به وقوع پیوست، و لذا، کارهای او را میتوان نمایش دهندهٔ نوعی تلفیق[۱] از هزار سال تفکر و اندیشهٔ اسلامی پیش از زمان او به حساب آورد.[۲]
محتویات - ۱ کودکی و نوجوانی
- ۲ زندگی و تحصیل در اصفهان
- ۳ دوران تبعید
- ۴ بازگشت به شیراز
- ۵ باورها
- ۵.۱ عرفان شیعی
- ۵.۲ دیدگاه ملاصدرا پیرامون تقلید
- ۵.۳ قضا و قدر
- ۶ حکمت متعالیه
- ۷ برهان وجودی ملاصدرا
- ۸ آثار
- ۹ پانویس
- ۱۰ جستارهای وابسته
- ۱۱ منابع
- ۱۲ پیوند به بیرون
|
کودکی و نوجوانی [ویرایش]
ملاصدرا در روز نهم جمادیالاول سال ۹۸۰ هجری قمری، در شیراز و در محلهٔ قوام زاده شد و او را محمد نام نهادند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر حاکم پارس بود و صدرالدین محمد تنها فرزند او، بر اثر دعا به وجود آمد.[۳] به باور هانری کربن خواجه ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری میپرداخت. وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین میرفت.[۴]
ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانهٔ ملااحمد در محلهٔ قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.[۵]
دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر وفات شاه طهماسب اول صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به امیرنشینهای جنوب خلیج فارس کوچاند.[۶]
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به فرمانروایی رسیدن شاه عباس اول دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و خانوادهاش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول شد.[۷]
سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجرههای بازرگانی پدرش پرداخت.[۸]
زندگی و تحصیل در اصفهان [ویرایش]
ملاصدرای جوان پس از فراغت یافتن از تأمین نیازمندیهای خانوادهاش، به آرزوی دیرینهٔ خود جامهٔ عمل پوشانید و به اصفهان مهاجرت نمود. او در مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان از محضر درس استادانی چون شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث) و میرفندرسکی بهره جست. ملاصدرا دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی آموخت.[۹]
به روایتی دیگر، ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش به قزوین رفت و دوران نوجوانیاش را در آن سامان سپری کرد و در همانجا با شیخ بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان مهاجرت نمود.[۱۰]
به هر حال شاه عباس اول در پایان سال ۹۹۹[۱۱] هجری قمری (به روایتی ۱۰۰۶[۱۲])، از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش برگزید.
در بخشکردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی و دانش ملاصدرا در مسائل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسهٔ خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود.[۱۳]
دوران تبعید [ویرایش]
ملاصدرا پس از کسب درجهٔ اجتهاد، به تدریس در مدرسهٔ خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید شد. او راه مورچهخورت را در پیش گرفت و از آنجا راهی کهک قم گشت.[۱۴] از جمله اتهامهایی که به وی میزدند ترویج همجنس گرایی و تبلیغ عمل لواط از سوی وی بود. [۱۵] [۱۶] [۱۷]
ملاصدرا در دوران تبعید به حوزههایی رفت اما به او اجازه نمیدادند.جلوی دگر اندیشی گرفته میشد و او را مرتد اعلام میکردند.ملاصدرا به مدت ۵[۱۸] یا ۷[۱۹] سال در کهک قم و در تبعید زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر دربارهٔ افکار و باورهای حکیمان و دانشمندان ایرانی مانند شهابالدین سهروردی، ابن سینا و ابویعقوب الکندی و برخی از دانشمندان اندلسی همچون ابن عربی و ابن رشد بودند.[۲۰] به روایتی دیگر، او در این مدت به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری نمود.[۲۱]
بازگشت به شیراز [ویرایش]
حکومت صفوی و در رأس آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس به اجبار علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردیخان حاکم فارس، بر آن شد که برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسهٔ خان نامی شد، اللهوردیخان از ملاصدرا پنهانی دعوت نمود تا به زادگاه خویش بازگردد.[۲۲]
ملاصدرا پس از بازگشت به شیراز، تدریس در این مدرسهٔ نوساز را آغاز کرد. در این مدرسه افزون بر حکمت و فقه، ادبیات، اخترشناسی، ریاضیات، شیمی، معرفةالارض (زمینشناسی) و علوم طبیعی نیز تدریس میشد. اهمیت این مدرسه از مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان نیز فزونی یافت.[۲۳]
باورها [ویرایش]
ملاصدرا شیعهمذهب و پیرو آئین دوازدهامامی بود، به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه اعتقاد داشت اما در عین حال، بسیار انعطافپذیر بود و اگر نگرشهای برخی از دانشمندان سنیمذهب مانند ابن عربی و یا ابن رشد را درست مییافت، میپذیرفت.
عرفان شیعی [ویرایش]
ملاصدرا بر این باور بود که مذهب شیعه دو وجه دارد، وجه ظاهری، یعنی همان شریعت و احکام دینی، و وجه باطنی، که همان درونمایه و حقیقت مذهب شیعهاست و ملاصدرا آنرا عرفان شیعی مینامید. او برای رستگاری انسان، هم شریعت و پایبندی به فرایض دین را لازم میشمرد و هم سیر و سلوک عرفانی برای رسیدن به حقیقت مذهب شیعه را ضروری میدانست. این در حالی بود که بیشتر دانشمندان قشری اصفهان، دید خوبی نسبت به عرفان نداشتند. ایشان بر این باور بودند که بسیاری از عارفان، به احکام دین اسلام پایبند نیستند و عمل به فرایض دینی را برای رسیدن به رستگاری لازم نمیبینند. یکی از دلایل تبعید ملاصدرا از اصفهان همین باور بود.
ملاصدرا اگرچه به عرفان باور داشت، اما کوتاهی از احکام و واجبات دین را به بهانهٔ سیر و سلوک عرفانی رد میکرد. با دانشمندان قشری نیز به دلیل ستیز با عرفان شیعی مخالف بود. همچنین با برخی از صوفیان که عمل به واجبات دینی را ضروری نمیدانستند، مخالف بود. البته برخی معتقدند ملاصدرا با ادغام فلسفه وعرفان نا خواسته راه را برای بسته شدن مسیر فلسفه ورزی در جهان اسلام فراهم کرد.
فیلسوفان بزرگ شرق کندی فارابی ابن سینا خیام ابن طفیل سهروردی ابن رشد شیخ بهایی میرداماد ملا صدرا علامه طباطبائی مرتضی مطهری محمدتقی جعفری احمد فردید رضا داوری اردکانی |
ن • ب • و |
دیدگاه ملاصدرا پیرامون تقلید [ویرایش]
در آثار ملاصدرا دهها صفحه علیه تقلید و تعصب و اهل تقلید و تعصب، مطلب وجود دارد. وی در اسفار چنین آورده که: «خداوند از تقلید نهی كرد، مقلدان را نكوهش كرد و آنان را بفرمود تا در جرگه اهل اندیشه و معرفت در آیند و ایشان را بیم داد از پیروی پیشینیان و تقلید اسلاف و مشایخ گذشته». [۲۴]
ملاصدرا در طول زندگی علمیاش، دیدگاههای گوناگونی را پیرامون مسئلهٔ تقلید عنوان کردهاست. گاهی آنرا با شروطی پذیرفته و گاه به کلی آنرا مردود شمردهاست (مانند نوشتار او در کتاب المشاعر). شاید به سبب مخالفت برخی علمای اصفهان با او و به این دلیل که ایشان را برای راهنمایی مردم واجد شرایط نمیدانستهاست.[نیازمند منبع]
میتوان چنین گفت که ملاصدرا بر این باور بوده که فراگیری دانش از جمله فقه، حدیث و تفسیر و نیز سلوک در عرفان شیعی بر همهٔ مسلمانان واجب عینی است، نه واجب کفایی، و هر مسلمان باید با فراگیری این دانشها به درجهٔ اجتهاد برسد و اگر گروهی از مسلمانان بنا به دلایلی پذیرفتنی به این درجه دست نیافتند، آنگاه میتوانند از مجتهد تقلید کنند، به شرط آنکه تقلید ایشان آگاهانه بوده و واجد بودن مجتهد نیز بر ایشان آشکار شده باشد.[نیازمند منبع]
قضا و قدر [ویرایش]
ملاصدرا به قضا و قدر الهی باور داشت و در «رسالة فیمسئلة القضاءِ و القدر» آنرا توضیح دادهاست. قضا، در کلام اسلامی، به معنای حکم خدا (از دیدگاه سرچشمه، منشاء و پیدایش موجودات) و قدر به معنای اندازه، و تعیین اندازه، منزلت یا جایگاه کسی یا چیزی است. ملاصدرا بر این باور بود که قضا قابل تغییر نیست زیرا حکم خداوند تغییر نمیکند. اما قدر یا سرنوشت، قابل تغییر است زیرا در گرو اعمال انسان میباشد. انسان میتواند با نیکوکاری به رستگاری برسد یا با زشتکاری بدبختی خویش را رقم بزند و در این مورد مختار است.
ملاصدرا با پیرپرستی مخالف بود و اگر او را صاحب کرامات مینامیدند، نمیپذیرفت.
حکمت متعالیه [ویرایش]
مکتب ملاصدرا که حکمت متعالیه نامیده میشود، بر اصل «وجود» و تمایز آن از «ماهیت» استوار است. پیش از ملاصدرا فیلسوفان قادر به فهم تفاوت این دو نبودند[نیازمند منبع]، اما ملاصدرا مرز این دو مفهوم را به خوبی روشن نمود. بنابر دیدگاه او، بدیهیترین مسئلهٔ جهان، مسئلهٔ وجود یا هستی است که ما با علم حضوری و دریافت درونی خود آنرا درک کرده و نیازی به اثبات آن نداریم. اما ماهیت آن چیزی است که سبب گوناگونی و تکثر پدیدهها میشود و به هر وجود قالبی ویژه میبخشد. همهٔ پدیدههای جهان در یک اصل مشترکند که همان «وجود» نام دارد و وجود یگانهاست زیرا از هستیبخش (یعنی خداوند یگانه) سرچشمه گرفته، اما ویژگیهای هر یک از این پدیدهها از تفاوت میان ذات و ماهیت آنها حکایت دارد. برابر این دیدگاه، اصل بر وجود اشیاء است و ماهیت معلول وجود به شمار میآید.
ملاصدرا در مخالفت با استادش میرداماد که خود پیرو سهروردی بود، مدعی شد که «وجود» امری حقیقی است و ماهیت امری اعتباری. صدرا درباره حرکت نیز نظریه جدیدی عرضه کرد که به حرکت جوهری مشهور است. تا قبل از آن تمامی فلاسفه مسلمان معتقد به وجود حرکت در مقولات نه گانه عرض بودند و حرکت را در جوهر محال میدانستند. اما صدرا معتقد به حرکت در جوهر نیز بود و موفق شد چهار جریان فکری یعنی کلام، عرفان، فلسفه افلاطون و فلسفه ارسطو را در یک نقطه گرد آورد و نظام فلسفی جدید و مستقلی به وجود آورد.[۲۵]
برهان وجودی ملاصدرا [ویرایش]
نوشتار اصلی: برهان وجودی#برهان وجودی ملاصدرا
آثار [ویرایش]
آثار صدرا را بالغ بر پنجاه دانستهاند، که میشود آنها را بر حسب نوع تفکر موجود در پشت هرکدام در دو دستهٔ اصلی جای داد: علوم نقلی و علوم عقلی.
- الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة العقلیة
- مفاتیح الغیب
- أسرار الآیات
- التعلیقة علی إلهیات الشفاء (ناتمام)
- شرح اصول الکافی (ناتمام)
- المشاعر
- إیقاظ النائمین
- رسالة فی الواردات القلبیة (التسبیحات القلبیة)
- رسالة فی الحشر
- رسالة فی إتصاف الماهیة بالوجود
- رسالة فی التشخص
- رسالة فی الحدوث
- رسالة فی القضاء والقدر
- رسالة فی سریان الوجود
- رسالة مسماة بإکسیر العارفین
- تفسیر القرآن الکریم:
- الف ـ آیة النور
- ب ـ آیة الکرسی
- ج ـ سورة الأعلی
- د ـ سورة البقرة (ناتمام)
- ه ـ سورة الجمعة
- و ـ سورة الحدید
- ز ـ سورة الزلزال
- ح ـ سورة السجدة
- ط ـ سورة الطارق
- ک ـ سورة الفاتحة
- ل ـ سورة الواقعة
- م ـ سورة الیس
- سه اصل
- رسالة العرشیة
- المظاهر الإلهیة
- متشابهات القرآن
- المسائل القدسیة (الحکمة القدسیة ـ القواعد الملکوتیة ـ طرح الکونین)
- أجوبة مسائل بعض الخلان
- الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة
- المبدأ والمعاد
- زاد المسافر (زاد السالک)
- رسالة فی إتحاد العاقل والمعقول
- أجوبة المسائل الجیلانیة
- أجوبة المسائل الکاشانیة
- أجوبة المسائل النصیریة
- رسالة فی إصالة جعل الوجود
- التنقیح فی المنطق (اللمعات الإشراقیة فی الفنون المنطقیة)
- الحشریة
- الخلسة
- خلق الأعمال (الجبر والتفویض ـ القدر فی الأفعال)
- دیباجة عرش التقدیس
- شواهد الربوبیة
- الفوائد:
- الف ـ رد الشبهات الإبلیسیة
- ب ـ شرح حدیث «کنت کنزا مخفیا ...»
- ج ـ فی بیان الترکیب بین المادة والصورة وإرتباطها بقاعدة بسیط الحقیقة
- د ـ فی ذیل آیة الأمانة
- ه ـ فی المواد الثلاث
- رسالة اللمیة فی إختصاص الفلک بموضع معین (حل الإشکالات الفلکیة)
- رسالة فی المزاج
- تفسیر سورة التوحید (۱)
- تفسیر سورة التوحید (۲)
- رسالة الوجود
- حل شبهة الجذر الأصم
- کسر اصنام الجاهلیة
- التصور والتصدیق
- شرح الهدایة الأثیریة
- التعلیقة علی شرح حکمة الإشراق
- الحاشیة علی القبسات
- اثبات شوق الهیولی بالصورة
- شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»
- الحرکة الجوهریة
- الحاشیة علی الرواشح السماویة ( مشکوک )
- تفسیر حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا إنتبهوا» (مشکوک)
- رسالة فی الإمامة (مشکوک)
- دیوان شعر (جمع آوری ملا محسن فیض)
- نامهها (دو نامه به میرداماد و...)
الگو:شخصیت های معروف گذشته ایران
- متفرقه
- کشکول (عبارات و نکتههای برگزیدهٔ او از کتب فلسفی و عرفانی و شعر)
پانویس [ویرایش]
- ↑ Synthesis
- ↑ P. 643 History of Islamic Philosophy
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ↑ کربن، هانری، صفحهٔ ۹ و ۱۱
- ↑ کربن، هانری، ص ۱۱-۱۹
- ↑ کربن، هانری، ص ۲۲
- ↑ کربن، هانری، صص ۲۴ و ۲۵
- ↑ کربن، هانری، صص ۲۷ و ۲۸
- ↑ هانری کربن، صص ۲۹ ـ ۷۲.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ↑ کوربن، هانری، همان، ص ۷۵
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ↑ کوربن، هانری، همان، صص ۸۵ ـ ۸۸
- ↑ هانری کربن، ص ۱۳۸ و ۱۳۹
- ↑ گفت و گوی خرد با اکبر ثبوت، طیبه دومانلو، بخش نخست، ۲۴ تیر ۱۳۹۰ و بخش دوم، ۲ مرداد ۱۳۹۰
- ↑ لذت از دیدگاه شیخ اشراق، کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت
- ↑ صدرالمتألّهین و عشق به زیبارویان، معرفی رساله "فی عشق الظرفاء و الفتیان للأوجه الحسان" مهرداد افشار، ۲۹ مرداد ۱۳۹۰
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ↑ کربن، هانری، ص ۱۸۴
- ↑ کربن، هانری، صص ۱۴۶ ـ ۱۸۳
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ↑ کربن، هانری، همان، صص ۱۸۴ و ۱۸۵
- ↑ کربن، هانری، همان، ص ۱۸۵
- ↑ دكتر اكبر ثبوت در نشستی با عنوان «منابع فكری صدرالمتألهین شیرازی»، مركز پژوهشی میراث مكتوب، ۹ تیر ۱۳۸۳
- ↑ محمدرضا فشاهی، ارسطوی بغداد، از عقل یونانی به وحی قرآنی، انتشارات کاروان، ۱۳۸۰، ص ۴۷
جستارهای وابسته [ویرایش]
- علم کلام
- فلسفه اسلامی
- عرفان اسلامی
- بنیاد حکمت اسلامی صدرا
[نمایش] مشاهیر شیراز | | زادهٔ شیراز یا
بیشتر عمرش را
در شیراز گذارانده | شاعران، ادیبان
و نویسندگان | سعدی • حافظ • شوریدهٔ شیرازی • بیدل شیرازی • وصال شیرازی • قاآنی • باباکوهی • عرفی • اهلی شیرازی • همای شیرازی • قطبالدین شیرازی • مهدی حمیدی شیرازی • انجوی • جهانگیرخان صور اسرافیل • زندخت شیرازی • ندیم شیرازی • محمدعلی شیرازی • مانی شیرازی • عبدی بیگ شیرازی • وجیهالدین لسانی شیرازی • بابافغانی • مکتبی شیرازی • حیدر شیرازی • عبدالله وصاف شیرازی • مولانا شاهین شیرازی • ابوالقاسم شیرازی • سیمین دانشور • جنید شیرازی • محمدجعفر ادیب شیرازی | | عارفان، فیلسوفان | مظفر شیرازی • ابوالعباس معینالدین احمد شیرازی • ملاصدرا • مؤید فیالدین شیرازی | | سیاسیون | شاه شجاع • فرصتالدولهٔ شیرازی • سید علیرضا بهشتی شیرازی • تقیخان شیرازی • امیرمختار کریمپور شیرازی • سید محمدرضا مساوات شیرازی • بهزاد نبوی • سعید امامی | | مذهبیون | میرزا رضا شیرازی • مکارم شیرازی • سید عبدالهادی شیرازی • سید عبدالله شیرازی • میرزا محمدتقی شیرازی • دستغیب • حائری شیرازی • سید صادق حسینی شیرازی • سید محمدرضا شیرازی • سید محمد حسینی شیرازی • ابن خفیف • عبدالرحیم ربانی شیرازی • ابوعبدالله محمد زرندی شیرازی • محمدباقر شیرازی • میرزا ابوالقاسم شیرازی • آیتالله سید نورالدین حسینیالهاشمی شیرازی • سید مجتبی حسینی شیرازی • سید مرتضی حسینی شیرازی • آیتالله حسنعلی نجابت شیرازی • سید محمد حسن حسینی شیرازی • علیمحمد باب • عبدالحسین ذوالریاستین •
| | پزشکان | ابوماهر شیرازی • ابوالعلاء شیرازی • علی اصغر خدادوست • سید علی ملک حسینی | | خوشنویسان | امانتخان شیرازی • اسدالله شیرازی • جمالای شیرازی • وقار شیرازی • یزدانی شیرازی • محمد حسین شیرازی • ابن مقله بیضائی شیرازی • حجاب شیرازی • توحید شیرازی • فرهنگ شیرازی • میرزا محمد داوری شیرازی • ابوالمعالی میرعلی شیرازی • باقر آیتاللهزاده شیرازی • میرزا محمدحسین ناصر شیرازی • محمود شیرازی • میرزا علی محمد خان شیرازی • عنایتالله شیرازی • جمالالدین حسین فخار شیرازی • شرفالدین خطاط شیرازی • میرزا فتحعلی شیرازی • معروف شیرازی | | بازیگران و کارگردانان | ابراهیم گلستان • لیلی گلستان • کاوه گلستان • گوهر خیراندیش • جمشید اسماعیلخانی • محمد فیلی • امین تارخ • چکامه چمنماه • پرویز کاردان | | معماران و نقاشان | استاد عیسی شیرازی • آقا لطفعلی صورتگر • علی سامی • قوامالدین معمار شیرازی | | موسیقیدانان، نوازندگان،
خوانندگان | جهانبخش پازوکی • زیبا شیرازی •
| | دیگر سرشناسان | محمد نمازی • غلامحسین پیروانی • افشین پیروانی • کامران شیرازی • داوود بن مروان راقی شیرازی •
| | | | مدفونشدگان | سیبویه • خواجوی کرمانی • شاهچراغ • علی بن حمزه • سید میرمحمد • سید علاءالدین حسین | | اهالی شیراز | |
منابع [ویرایش]
- کربن، هانری، ذبیحا... منصوری، ملاصدرا: فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامی، انتشارات جاویدان، ۱۳۶۱ خورشیدی.
- پایگاه اطلاعرسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- Nasr, Seyyed Hossein, and Leaman, Oliver (eds), History of Islamic Philosophy, Ansarian Publications - Qum, Iran, 1993. ISBN 964-438-307-9
پیوند به بیرون [ویرایش]
- بنیاد حکمت اسلامی صدرا
- ملاصدرا در فرهنگنامه داستانی عجایب المخلوقات
- ملاصدرا، دانشنامه اسلامی شهر دانایی
- مقاله زندگی نامه کامل صدرالدین محمد شیرازی | ملاصدرا
[نمایش] فیلسوفان مسلمان | | کندی • فارابی • ابن سینا • خیام • ابن ابی صادق • عامری • ابن طفیل • سهروردی • ابن رشد • شیخ بهایی • میرداماد • ملاصدرا • ملا هادی سبزواری • علامه طباطبایی • حسنزاده آملی • جوادی آملی • سید حسین نصر • سروش | |
ردههای صفحه: فیلسوفان مسلمان | زادگان ۹۸۰ | فیلسوفان شیعه | فیلسوفان اهل ایران | اهالی شیراز | دانشمندان و فقیهان دوره صفوی
ردهٔ پنهان: مقالههای نیازمند یادکرد