• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 12
زمان آخرین مطلب : 4338روز قبل
اهل بیت

امام حسین(ع) از نظر اقبال، یک شخص کامل برای برانگیختن و بیدار ساختن ملت‌های خوابیده مسلمان و نیز مبارزه مؤثر و شهادت فداکارانه‌اش، تفسیر کننده رازهای پنهان قرآن می‌باشد:

 
خون او تفسیر این اسرار کرد   ملّت خوابیده را بیدار کرد
 
رمز قرآن از حسین آموختیم زآتش او شعله براندوختیم
وی همچنین از مادران می‌خواهد تا فرزندانی حسین‌وار تربیت کنند:

هوشیار از دستبرد روزگار                گیر فرزندان خود را در کنار

تا حسین (ع) شاخ تو بار آورد         موسم پیشین به گلزار آورد

اقبال لاهوری رمز بیداری مسلمانان را پیروی از تفکر و نهضت حسینی دانسته و مسلمانان را به الگوگیری از آن حضرت تشویق می‌کند.

يکشنبه 28/8/1391 - 10:9
اهل بیت
عاشورا نه فقط یك واقعه تاریخی است كه در هزار و اندی سال پیش اتفاق افتاد بلكه جریانی اثربخش و نقش آفرین در طول تاریخ بشریت است كه می تواند به زندگی انسان تحرك و پویایی ببخشد و چشم اندازهای نوینی را در سیاست و حكومت ارائه دهد. اگر قرآن وظیفه هدایت انسان را دارد و مظاهر حق و باطل را نمایان می سازد، پس جریان عاشورا درواقع تفسیر عملی قرآن است، چراكه عاشورا نقطه تلاقی حق و باطل است.

هدف این مقاله تبیین جلوه های قرآن كریم در جریان عاشورا است كه هم نمونه عملی موفق معارف سیاسی قرآن شناخته شود؛ و هم ابعاد قرآنی سیاست عاشورا تبیین گردد، تا برنامه سعادتمندانه زندگی را براساس آموزه ها، پیام ها و درس های سیاسی قرآن و عاشورا پی ریزی نماییم. ساختار این مقاله در ده محور تبیین گشته است كه با هم آن را ازنظر می گذرانیم:

توحید محوری

در جوامع سیاسی همواره دو بینش در مقابل یكدیگر قرار گرفته اند؛ بینش الهی و توحیدی با بینش مستكبرانه و شرك آلود. انبیای الهی همواره منادیان بینش توحیدی بوده و مردم را به توحید و پرستش واحد متعال می خوانده اند و آنها را از شرك و تباهی و استكبار برحذر می داشته اند. بینش توحیدی كه مطابق فطرت و ذات انسان است تنها دژ محكم برای رهایی از اسارت های شیطانی و مستكبرانه و پناه بردن به وادی ایمن است. مسئولیت انبیای الهی در نگاه قرآن اثبات توحید و شكوفایی فطرت انسان به اصل توحید است1. حاكمیت توحید و خدامحوری بر زندگی انسان راز مهم سعادت و راه یابی به مقام انسانیت است. پیامبر اكرم(ص) فرمود: محكمترین دستگیره های ایمان، دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا و دوست داشتن اولیای خدا و بیزاری جستن از دشمنان خداست2. اصل توحید عامل وحدت و انسجام امت اسلامی است3 زیرا تا زمانی كه عناصر مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یك جامعه از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشد نمی توان به سوی پیشرفت و عظمت گام نهاد. بنابراین همگی باید با اعتصام به حبل الهی كه همانا توحید ناب است زمینه تعالی فرد و جامعه اسلامی را فراهم كنند و در این راه از هیچ كوششی دریغ نكنند. قرآن كریم بیانگر این نكته است كه انبیا و اولیای الهی با تلاش خالصانه و بی امان و طاقت فرسایی برای حاكم كردن توحید- مهم ترین اصل در ادیان توحیدی- در زندگی بشر داشته است4.
عاشورا نیز تجلیگاه توحید و محوریت خداپرستی است راه امام حسین(ع) همان خط توحیدمحوری و دوستی با خدا و كوشش در راه خداست. امام(ع) پیرامون بیان ماهیت و هدف قیام خود به این نكته اشاره می كند: مگر نمی بینید كه اطاعت خدا متروك گردیده است و به حق عمل نمی شود و از باطل مخالفت به عمل نمی آید5. ایشان مردم را به حق محوری و پذیرش فرمان خدا و تمسك به توحید سفارش می نمود. قیام عاشورا برای خدا و در راه خدا بود و منافع مادی درآن هیچ دخالتی نداشت. آن حضرت خطاب به مردم می فرماید: «و شما می دانید كه این قوم (یزید و یزیدیان) به فرمان شیطان درآمده و از اطاعت رحمان روی برتافته اند و در زمین فساد به راه انداخته و حدود خدا را معطل داشته اند. بیت المال را به نفع خود تصاحب كرده، وحرام خدا را حلال و حلالش را حرام نموده اند. (بنابراین) برای مخالفت با آنان من از هركسی سزاوارترم.»6

هدایت و بیداری سیاسی

قرآن كریم هدف خود و انبیا و اولیای الهی را هدایت و بیداری در شئون مختلف زندگی انسان می داند7. از دیدگاه قرآن كریم، اصل در هدایت و اصلاح مفاسد و رفع موانع كمال انسان ها است كه با روش های فرهنگی و روشنگرانه و تبلیغی در یك فرآیند تدریجی و همراه با صبر و حوصله و تحمل قابل حصول است. قرآن می فرماید: «ادع الی سبیل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن؛8 مردم را به سوی راه پروردگارت با حكمت و موعظه دعوت كن و به نحو نیكو با ایشان به گفت وگو و بحث بپرداز.» از این عبارت دانسته می شود كه برای اصلاح فرد و جامعه، مصلحان موظف به حركت به سوی جامعه و تلاش برای رفع موانع هدایتند. هدف اصلی پیامبران الهی از جمله رسول گرامی اسلام آگاه ساختن مردم به ذات اقدس الهی- توحید- تبیین اهمیت و ضرورت ایمان به خدا و تلاش برای تكامل و تعالی بود تا مردم خود با رضا و رغبت این راه را انتخاب كنند و مشتاقانه برای رسیدن به آن اهداف بكوشند9. قرآن می فرماید: آنان كه پیروی می كنند از پیامبر امی كه در نزد آنان و در تورات و انجیل پیامبری وی ثابت و ثبت شده بود، امر به معروف و نهی از منكر كرده و پاكی ها را برایشان حلال و پلیدی ها را حرام كرده و بار سنگین و زنجیرهای اسارت را از گرده آنها برمی دارد10. اگر وظیفه هدایت مردم و امر به معروف و نهی از منكر بر زمین بماند جامعه اسلامی در مسیر سقوط و از هم گسیختگی خواهد افتاد لذا قرآن كریم به این فریضه توجه ویژه نموده و امت اسلامی را به هدایت و بیداری یكدیگر فراخوانده است.
قیام جاودانه عاشورا یك قیام خشن و برخاسته از خشونت صرف نیست بلكه امام(ع) گام به گام در صدد اصلاح امور امت اسلامی برآمد و به امر به معروف و نهی از منكر می پرداخت آنگاه كه استراتژی اصلاح و گفت وگو مؤثر واقع نشد امام به نهضت جاودانه خود پرداخت و به وظیفه خود عمل نمود. در تاریخ اسلام حركت خونبار حادثه عظیم عاشورا- از زبان امام حسین(ع)- حركتی اصلاح طلبانه در امت اسلامی معرفی می شود: «انی لم اخرج اشراً و لابطراو لاظالماً و لكن خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ارید آن آمر بالمعروف و ناهی عن المنكر و اسیر بسیره جدی و أبی؛ 11 من از روی تكبر و فخر یا ناسپاسی نعمت و یا به دلیل طغیان و ظلم و فساد، قیام نكرده ام؛ من برای انجام اصلاح امور امت جدم رسول خدا(ص) به پا خاسته ام. من می خواهم امر به معروف و نهی ازمنكر كنم و به سیره جدم رسول خدا(ص) و پدرم علی بن ابیطالب(ع) عمل كنم.» امام در پی فتح قلوب بود. بنابراین از ابتدای حركت خود به بیان مقاصد و اهداف خود می پرداخت و در صحرای كربلا نیز هر روز بر بلندی می رفت تا سخن حق را به گوش لشكر دشمن برساند و آنها را از باطل بیرون آورد12.

قیام علیه ظلم

افراد و گروه های مفسد در جامعه، به دلیل منافع نامشروع خویش حاضر به دست برداشتن از اقدامات فسادانگیز نیستند؛ و با گسترش فساد مسیر جامعه انسانی را دچار اختلال می كنند؛ این جا است كه اصلاح جامعه منوط به حذف مظاهر فساد با برخوردهای عملی و قهرآمیز می گردد؛ آیات قرآن كریم به صراحت از ضرورت به كارگیری این روش در اصلاح مفاسد تأكید دارد. دستور به مقاتله با سران كفر در همین راستا صادر شده است13 سران كفر برخلاف همه موازین و تعهدات انسانی و حقوقی به پایمال كردن مصالح عمومی جامعه پرداخته و جز به مطامع پست خویش، به چیز دیگری نمی اندیشند و قطعا در برخورد با چنین مفسدانی، این روش مؤثر است و تا این موانع فساد از سر راه برداشته نشوند، امید به اصلاح افراد و جامعه سرابی بیش نیست. از این رو مأموریت مهم و خطیر همه پیامبران الهی در افتادن و مبارزه با طواغیت زمان خود بوده است14. قطعا حركت اصلاح جامعه به سبب افرادی معدود و سودجو، نمی بایست متوقف شود و اگر این افراد ماندند باید با آنان برخورد كرد و به همین جهت خداوند كه درباره فرعون به موسی(ع) امر نمود تا او را هدایت كند، وقتی تعالی جامعه با وجود فرعون متوقف می شود، با این حركت تند به مقابله با ظلم و طرد شرك فرعونی می پردازد15.
گذشته از طواغیت، افراد و گروه هایی نیز كه به دعوت اصلاحی پاسخ مثبت ندهند و با آن از در ستیز و نبرد مسلحانه برخیزند به تعبیر قرآن از مفسدان هستند و با آنان نیز باید برخورد قاطع و عملی كرد تا جامعه انسان ها از لوث وجود آنان پاك گردد. دستور جهاد با كافران و منافقان كه در صدد تخریب پایه های ایمانی و عقیدتی صحیح در جامعه اند و باحكومت دینی پیامبر درگیر می شوند،16 در همین راستا صادر شده است: «یا ایهاالنبی جاهد الكفار و المنافقین و اغلظ علیهم؛17 ای پیامبر با كفار و منافقین جهاد كن و بر آنها سخت گیری نما.» و همچنین خداوند تسلط و برتری كافران و طاغوت را بر مؤمنان مقرر نفرموده است18.
بنابراین قیام عاشورا در فرهنگ قرآنی و آموزه های دینی جایگاه خاصی دارد. آنگاه كه امام(ع) بین دو گزینه حفظ اسلام یا حفظ جان خویش یكی را باید انتخاب نماید؛ دین را بر جان و مال و خاندان خود مقدم می شمارد و به دفع فساد و اعتراض به ظلم و شرك می پردازد و در راه خدا همچون بنیان مرصوص محكم و استوار جهاد نمود19. امام حسین(ع) در اهمیت قیام علیه ظلم می فرماید: «ای مردم رسول خدا(ص) فرمود: هر كس از شما مردم، سلطان ستمگری را ببیند كه حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان خدا را می شكند، و با سنت خدا مخالفت می ورزد، و در میان بندگان خدا باگناهكاری و دشمنی رفتار می نماید و اگر به او اعتراض نكند و یا او را از این امور با گفتار و رفتار باز ندارد، شایسته است كه خداوند او را به همان جایگاهی وارد نماید كه ستمگر وارد می شود.»20 و فرمود: «من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمگران را جز بدبختی نمی پندارم»21. بنابراین خط امام حسین(ع) و جریان عاشورا راه طرد انحراف، ترك جاهلیت و ستمگری است در واقع طرد همه كسانی است كه مردم را به بندگی می گیرند و جان و مال آنها را غارت می كنند در یك كلام طرد و خیزش علیه همه دشمنان خدا و همه راه های منتهی به غیر خدا است22.

تلاش برای تحقق حكومت دینی

از ابعاد مهم حیات آدمی بعد سیاست و اجتماع است. دست یابی به بهترین شیوه زندگی در راه رسیدن به آرمان های عالی و دیرینه بشر و نیل به كمال مطلوب در سایه عدل و قسط با رعایت اصول انسان دوستی و حق مداری از مهم ترین دغدغه ها و تلاش های آدمی بوده است. مهم ترین هدف پیامبر بزرگ اسلام دعوت مردم به توحید و نجات آنان از گمراهی و انحطاط و هدایت به سوی كمال و تعالی بود. گام اول این هدایت، اعتقاد به توحید و گام های بعدی آن، تلاش برای احقاق حق و اقامه قسط و عدل در جامعه ای دین مدار و ارزش محور است كه تشكیل حكومت و اجرای سیاست هایی متناسب با این اهداف از ضروریات به شمار می رود. «و لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط،23 هدف بعثت ها به طور كلی این است كه مردمان براساس روابط اجتماعی عادلانه نظم وترتیب پیدا كرده، تا مسیر زندگی و تعالی انسان هموار گردد، و این بار تشكیل حكومت و اجرای احكام امكان پذیر است24. حكومت الهی، حكومتی است كه براساس اراده خداوند است و به یقین خداوند اراده ای جز تأمین مصالح واقعی بندگانش ندارد. این نوع حكومت انبیا و جانشینان راستین آنها و كسانی كه خط انبیا را ادامه می دهند تجلی یافته است. (25) در مورد حكومت های الهی، درقرآن بحث های فراوانی دیده می شود كه از جمله آنها به حكومت داود، (26) حضرت سلیمان(27) و آل ابراهیم(28) می توان اشاره كرد.
اگر عاشورا را با تمام بنیادهایش بررسی كنیم باید گفت عاشورا زمینه سازی برای تحقق حكومت اسلامی و معرفی اهداف اسلام ناب است. امام علی(ع) در برابر طغیانگران به مقابله برمی خیزد و با جهاد و جانبازی بنیان ظلم را متزلزل می كند و براساس كتاب و سنت رسول اكرم(ص) و امام علی و امام حسن (علیهما السلام) درصدد تشكیل حكومت بودند، لذا در وصیتنامه خود پس از ذكر امر به معروف و نهی از منكر می فرماید: «اسیر بسیره جدی و أبی» یعنی سیره و روش من، همان سیره و روش جد و پدرم است، پیغمبر در مدینه حكومت تشكیل داد و روش علی بن ابیطالب(ع) نیز درمدینه و كوفه ادامه همان سنت بود. همچنین سیدالشهدا(ع) در سخنرانی های خویش شرایط امامت و رهبری را ذكر و به اصول قسط و عدل استناد می نماید. (29) از دیگر شواهدی كه به این امر اشاره دارد. بیعت گرفتن جناب مسلم بن عقیل از مردم كوفه برای تشكیل حكومت آن حضرت می باشد. خلاصه آنكه امام حركت نمود و به وظیفه الهی خویش عمل كرد و به قسمتی از اهداف خود رسید كه ویران نمودن بنیان ظلم بود و درنهایت به احدی الحسنیین كه جهاد و شهادت در راه محبوب بود رسید. (30)

رهبری و ولایت پذیری

قرآن كریم با اصطلاحات مختلفی به مسئله رهبری و ولایت پذیری اشاره كرده است «امام» (31) به معنای پیشوا، رئیس، راهبر و مقتدا (32) «اولی الامر» 33 به معنای صاحب فرمان و فرمانروا آمده است. علما و مفسران شیعه اعتقاد دارند، مراد از اولی الامر، ائمه هدی از آل محمد(ع) هستند. شیخ طوسی در تبیان آورده است: طاعت هیچ كس جز كسی كه معصوم و مصون از سهو و خطا باشد، جایز نیست و حاكمان و علما چنین شأنی ندارند و چنین اطاعتی از ائمه علیهم السلام واجب است زیرا دلایل بر عصمت و طهارت آنان قائم است. فخر رازی در تفسیر الكبیر استدلال می كند كه اولی الامر باید معصوم باشند، چرا كه اگر معصوم از خطا نباشند، خداوند با وجود اقدام آنان به خطا، همگان را به متابعت آنان فرمان داده است حال آن كه خطا فی نفسه منهی عنه است. (34)
امت اسلامی برای تعالی و رشد فرد و جامعه و درمقابله با مشركان و ظالمان به رهبر و پیشوا نیازمند است لذا در اسلام اساس، رهبری و ولایت است. (35) و این رهبری آگاه مؤمن و مخلص است كه می تواند جامعه را در شرایط مختلف هدایت كند. 36 و ازسوی دیگر، قرآن كریم مسلمانان را به فرمانبری و اطاعت از رهبر فرمان داده است؛ زیرا هر جمعی نیازمند امام و رهبر است. «اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم» (37) از خداوند و از رسول او اطاعت كند و آنها را به نجات جان خویش سفارش كرد همه یكصدا به عهد خود با ولی و امام خویش تاكید كردند و گفتند اگر صدها بار كشته و قطعه قطعه شویم و جسد ما را بسوزانند با شما هستیم زیرا كه تو ولی خدا و فرزند رسول خدا و پیشوا و رهبر مسلمانان هستی، با شما همراه وهمفكر و در ركابتان جان سپاریم. (38)

تكلیف گرایی دینی

آموزه تكلیف، راهبردی بسیار ظریف و راهگشا برای یك انسان دین دار است كه برای عمل و رفتار خود حجت معتبر و شیوه مطمئنی را می یابد. آموزه تكلیف در عمل و نظر، انسان را از افتادن در شبهات و مصلحت سنجی های نابجا حفظ و سمت و سوی الهی به رفتار او می دهد. 39 یكی از سنت های مشترك همه انبیاء این است كه باید اصول دعوت خود را به مردم برسانند و دراین مورد از جانب پروردگار مورد سؤال قرار می گیرند و هیچ عذر و بهانه ای نیز از آنان پذیرفته نمی شود. پیامبران در برابر خدا مسئول هستند. (40)
عمل و رفتار سیاسی و اجتماعی حضرت امام حسین(ع) برآمده از تكلیف گرایی واقع بینانه الهی است كه خداوند را ناظر و شاهد بر تمام اعمال و رفتار آدمی و فرامین او را تنها راه نجات بشریت می داند؛ براساس این نگرش هر مشكلی آسان و هر غربت و تنهایی به هماهنگی با جریان هستی مرتبط می شود. زندگی حضرت سرشار از عمل به تكلیف است كه می تواند الگوی مناسبی برای سیاستمداران جامعه اسلامی باشد. در قیام عاشورا ملاك مسئولیت و انجام وظیفه بود چرا كه امام حسن(ع) با معاویه صلح می كنند و بعد از امام حسن(ع) امام حسین(ع) آن را ادامه می دهد اما با روی كارآمدن یزید حضرت این مصیبت بزرگ را برنمی تابد و به هیچ وجهی به ادامه آن راضی نمی شود. حضرت(ع) قیام علیه ظلم و ستم را وظیفه می داند كه برعهده همه مسلمانان گذارده شده است و خود را موظف به عمل به این تكلیف می داند. (41) از جمله شواهد دیگر براین مسئله، اینكه: امام(ع) در روز عاشورا هرگاه از یاران او اذن میدان می طلبیدند این آیه قرانی را كه ناظر به عنصر تكلیف گرایی دینی است تلاوت می نمودند: «و من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا؛ از مؤمنان مردانی هستند كه آنچه با خداوند تعهد كرده بودند با صداقت وفا كردند؛ گروهی در راه رضای حق جان باختند و گروهی به انتظار شهادتند و هیچ عهد خود را تغییر نداده اند.» (42)

آزادی خواهی و عزتمندی

یكی از نقش های دین، به ویژه اسلام، آزادسازی مردم از غل و زنجیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است. اسارت و بردگی انسان برای انسان های دیگر، مایه ذلت و پستی و كمال ناپذیری او می گردد و چنین ذلتی مورد نهی خداوند متعال و رسول اكرم(ص) است، رسول اكرم(ص) دراین باره می فرماید: «كسی كه ذلت خود را به میل و رغبت بپذیرد، از خاندان ما نیست.» 43 درفرهنگ دینی عزت متعلق به خدا و رسول و مؤمنان است: «ولله العزه لرسوله و للمؤمنین» (44) عزت مخصوص خدا و رسول خدا و مؤمنان است» و هیچ كافری بر هیچ مؤمنی ولایت و تقدم ندارد: «ولن یجعل الله الكافرین علی المؤمنین سبیلا»(45) خداوند برای كافران بر مؤمنین ولایت قرار نداده است.» خداوند بلند مرتبگی و آزادگی و حریت را برای انسان می خواهد و هیچ عبودیت و ذلتی را نزد مستكبران و زیاده خواهان نمی پذیرد.(46)
سیدالشهدا(ع) دركلامی مشهور می فرماید: «آگاه باشید كه ابن زیاد مرا میان انتخاب دو چیز قرار داده؛ میان مرگ و بیعت ذلیلانه؛ ولی ذلت و خواری از ما خاندان رسول خدا دور است؛ و نه خداوند این ذلت را برما می پذیرد و نه رسولش و نه مؤمنان و نه دامن هایی كه طیب و طاهرند.» (47) لذا عاشورا صحنه ظهور عزت و غیرت و آزادگی است.

انتخاب آگاهانه یاوران

آزادی های سیاسی- اجتماعی جلوه ای از آزادی و اراده و اختیار انسان در عالم خلقت است. اگر قائل باشیم كه انسان در جهان خلقت آزاد و مختار است، ناگزیر باید او را در تمام عرصه های زندگی از جمله حوزه سیاست و اجتماع آزاد و مختار قلمداد كنیم، زیرا اجتماع نیز جزئی از جهان خلقت است. خداوند در آیات قرآن راه حق و سعادت را به انسان نشان داده و عواقب وخیم در انتخاب راه باطل و فساد را یادآور شده است، در نهایت انسان را مختار و آزاد دانسته كه هر كدام را بخواهد برگزیند. 48
حركت و قیام امام (ع) یك حركت انتحاری و احساسی نبود بلكه حركتی بزرگ و نشات گرفته از عقلانیت دینی وآگاهی همه جانبه به ابعاد مسئله بود كه برای پاسداشت از كرامت انسان و حفظ رسالت نبوی صورت گرفت. سیدالشهدا(ع) نه تنها خود با آگاهی كامل پای در میدان نهادند بلكه كسانی را به یاری می طلبید و یا آنها را می پذیرفت كه هدفی جز خداوند نداشته و آگاهانه پای در ركاب مولای خویش نهاده باشند. لذا امام در هنگام پیشنهاد عبیدالله بن حر، برای پذیرش كمك مالی واعتذار از حضور در صحنه دفاع مقدس كربلا، چنین فرمود:«من آن نیستم كه گمراهان را به عنوان بازو و یاور برگزینم و به آنها تكیه كنم.» 49 حضرت (ع) در مواقع مختلف به آگاه نمودن اصحاب خود و لشگریان دشمن می پرداخت؛ حتی در آن لحظه كه شمر بن ذی الجوشن، عباس (ع) و برادرانش را به دلیل نسبت مادری فراخواند و آنها از صحبت با شخص فاسقی چون شمر خودداری می كردند، امام(ع) فرمود: با او گفتگو كنید، كه قوم مادری شماست و ببینید چه می خواهد. در شب عاشورا امام با استفاده از تاریكی شب عهد خود را از دوش یكایك اصحاب و خاندان خود برداشت و آنها را از حوادث فردا آگاه نمود تا هیچ كس با جهل یا خجالت و رو دربایستی مجبور به ماندن نشود و هر كس بخواهد از معركه جان سالم به در ببرد.

نفی منفعت طلبی

در اندیشه های سیاسی مسئله منفعت و سود فردی و در مقابل منفعت و سود اجتماعی تاثیر بسیاری در شكل گیری نظریه ها و رفتار سیاسی بازیگران سیاست دارد؛ چنانچه متفكری هدف از سیاست را منفعت فردی دانسته و معتقد باشد كه این منفعت های مادی فردی عامل تحرك اجتماعی می شود، رفتار سیاسی او هم در چهارچوب نفع و سود خویش و متعلقان شكل می گیرد و از دیگران غافل می شود. چنانچه بالعكس شود حق و حقوق دیگران نیز محفوظ و قابل احترام است و در آن صورت هدف سیاست و حكومت كل جامعه و اقشار مختلف است نه هیئت حاكمه فقط. قرآن كریم با نفی نظریه اول، انسانها را به توجه به جمع و جامعه نیز سفارش نموده و در صدد است كه انسان را از حیطه فردگرایی صرف به جامعه محوری سوق دهد و فرد و جامعه را در یك تعامل دوسویه در مسیر تعالی و پیشرفت یكدیگر تبیین كند.
قرآن كریم به مسئولیت اجتماعی 50 و توجه به امور همنوعان توجه ویژه ای نموده و از انسانها خواسته است كه با یكدیگر در ارتباط باشید و در امور مختلف پشتیبان و متوجه هم باشید. 51 پیامبر اكرم فرمود: «مثل مومنان در ترحم و دوست داشتن یكدیگر، مانند پیكر واحدی است كه اگر به عضوی ناراحتی برسد باعث تب و بیداری از خواب دیگر اعضای او گردد.» 52
قیام عاشورا برای امت اسلام بلكه برای بشریت بود و نه برای منافع فردی یا جمعی خاص. چشم انداز عاشورا گستره وسیع اسلام و خط مستمر زندگی همه انسانها بود و در پی راهی جاوید به سوی آزادی و عدالت برای كل تاریخ بود. امام حسین(ع) با تمام وجود از جان و مال وخاندان و اصحاب وارد میدان شد و برای خدا و انجام وظیفه و منافع بشریت به معركه آمد و فرمود:«شكیباتر كسی است كه منافع مادی دنیا را نادیده گیرد و بر بلاها صبر كند.» 53 سیدالشهدا در مناجات عارفانه خویش با معبود چنین نجوا می كند:«پروردگارا، تو می دانی كه قیام و اقدام مجاهدانه ما، برای رغبت در سلطنت مادی و بهره برداری ازمنافع زائد و پوسیده و پژمرده دنیا نبود، بلكه برای دیدن و نشان دادن و برگرداندن علامت های دین تو و برای اصلاح در شهرهای تو بود، و برای آنكه بندگان ستمدیده ات در امان باشند و به فرائض و سنن احكام تو عمل شود.» 54

اخلاق سیاسی

سیاست قرآنی رابطه تنگاتنگی با مقوله اخلاق دارد و چنانچه اخلاق را از سیاست حذف كنیم سیاست به شیطنت تبدیل می شود. از دیدگاه قرآن سیاست و حكومت مقوله خنثی و بی بنیادی نیست كه هر كسی بتواند عهده دار این مهم گردد. 55 بلكه حكومت و سیاست ناظر به كمال و سعادت انسان است كه زمینه ها و شرایط بیرونی را برای انسان مهیا می كند تا بتواند به سمت صلاح و تكامل حركت كند. 56 بنابراین سیاست جدای از اخلاق نیست بلكه رابطه ای نزدیك و غیرقابل انفكاك دارند لذا در زمینه اخلاق سیاسی كه آن دسته از صفات نفسانی است كه بازیگران سیاست در عرصه تدبیر امور جامعه باید دارا باشند تا جامعه را به سمت سعادت رهنمون شوند قرآن اصول اخلاقی ارائه كرده است. از جمله این اصول مهم می توان به این عناوین اشاره كرد: استقامت بر حق، 57 خیرخواهی،58شجاعت، 59 گذشت، 60 كنترل احساسات و حفظ عقل، 61 پای بندی به عهد و پیمان، 62 صداقت و راستی، 63 نفی حیله و نیرنگ، 64 عدم تمسك به راه های باطل و نادرست 65 و اعتدال 66 و ...
عاشورا مملو از ظهور و تجلی این صفات برجسته در سیدالشهدا (ع)، اصحاب و خاندان ایشان است. با نگاهی به تاریخ جریان كربلا و شناخت شخصیت حضرت اباعبدالله (ع) و تامل در زیبایی های اخلاقی كه در این حماسه بزرگ آفریده شده است نا خودآگاه دوست و دشمن انگشت حیرت به دهان می گیرند و به این همه عظمت و شكوه و مردانگی رشك می برند.

جمعه 26/8/1391 - 10:24
اهل بیت
نهضت حسینی به عنوان یك پدیده اجتماعی دارای ابعاد و جنبه های مختلفی است. به یك معنا چندماهیتی است؛ زیرا علل و عوامل مختلفی در پدیداری آن نقش ایفا می كند. علل اجتماعی نهضت حسینی را می توان با شناخت علل فاعلی و علل غایی به دست آورد. البته لازم است كه علل مادی یعنی اجزاء و عناصر تشكیل دهنده آن و همچنین علل صوری آن یعنی وضع و شكل و خصوصیتی كه در مجموع پیدا كرده است، دانسته شود. با این همه برای شناخت هر پدیده اجتماعی چون نهضت حسینی ضروری است، ابتدا علل وموجباتی كه آن را پدید آورده اند شناخته شوند. بی شناخت آن و هم چنین علل غایی و اهداف اجتماعی، نمی توان تحلیل درستی از ماهیت آن بدست آورد. بنابراین باید بدانیم كه نهضت حسینی چه هدفی داشته و عناصر و محتوای آن چیست و چه عملیات و كارهایی انجام شده و درنهایت به چه شكلی درآمده است؟ این ها موجب می شود تا تصور درستی از نهضت حسینی به دست آوریم.

در نوشتار زیر به یكی از ابعاد نهضت حسینی پرداخته شده و تلاش گردیده عنصر تبلیغی نهضت و پیام آن شناسایی و بر پایه منابع معتبر تحلیل و تبیین گردد و روش های پیام رسانی آن بازخوانی شود.

مفهوم پیام رسانی و تبلیغ

از آن جایی كه نهضت حسینی نهضتی تك معنا و تك مقصد نیست و در آن واحد مقاصد و هدف های مختلفی را در نظردارد، می بایست به همه ابعاد و مقاصد آن به دقت توجه شود و به تحلیل و تجزیه و تبیین آن پرداخت. هرچند كه ممكن است كه همه آن مقاصد و اهداف به یك هدف اصلی بازگردد ولی بازخوانی همه اهداف و مقاصد و ابعاد آن كمك می كند تا شناخت كامل وجامع تری از نهضت ارائه شود. به عنوان نمونه نهضت حسینی(ع) نهضتی است در برابر قدرت های ستمگر و نفی سلطه ستمگران، از این رو حاضر به بیعت با یزید به عنوان فردی ستمگر نمی شود و لذا ماهیتی نفی گرایانه و عدم تسلیم دربرابر تقاضاهای جابرانه دولت و قدرت ستمگر زمان پیدا می كند. ازسوی دیگر عنصر امر به معروف و نهی از منكر در آن قوی است به گونه ای كه می توان گفت عامل اصلی و ارزشی نهضت حسینی به شمار می رود. تا آنجا كه اگر عاملی دیگر وجود نداشت خود به تنهایی می توانست نهضت حسینی را پدید آورد. بنابراین اگر دولت اموی و یزیدی از وی بیعت نمی خواست و یا دیگرانی در مكه از وی دعوت نمی كردند باز نهضت شكل می گرفت. می توان در نهضت حسینی عنصری غیر از دعوت كوفیان نیز جست كه عنصر اتمام حجت است. به این معنا كه كسی مدعی نشود رهبری قیام نكرد تا ما، وی را بر سركوب سلطنت یزیدی یاری و همراهی كنیم.
یكی از جنبه های جنبش حسینی، جنبه تبلیغی آن است. به این معنا كه برای خود پیام و رسالت و ماموریتی ویژه داشت كه می بایست انجام شود. این بخش از رسالت را حضرت به شكل اصلاح در امت جد خویش و بازگشت به اصول اسلام و سیره پیامبر(ص) و پدر بزرگوار خویش(ع) بیان می كند.

مفهوم تبلیغ در قرآن

برای تبیین و تحلیل این بعد از نهضت حسینی لازم است مفهوم تبلیغ در آموزه های قرآنی و اسلامی دانسته شود. آن گونه كه از كاربردهای قرآنی برمی آید تبلیغ در آموزه های قرآنی بیان رسالت الهی و ماموریتی است كه از سوی خداوند بر دوش پیامبران و اولیای الهی نهاده شده است. واژه تبلیغ و مشتقات دیگر آن چون بلاغ و ابلاغ به معنای رساندن پیام و فكر و امور معنوی است. به این معنا كه اگر امور مادی و جسمانی به كسی رسانده شود، ایصال آن چیز گفته می شود ولی اگر فكر و اندیشه ای به دیگری رسانده شود، ابلاغ آن تفكر و اندیشه است.
رسول و مبلغ كسی است كه پیامی و رسالتی را به دیگری برساند مانند ابلاغ احساسات و عشق و محبت و سلام و یا اندیشه و فكر كه اموری معنوی می باشند و در حوزه امور مادی و جسمانی نیستند.
اگر كسی برای خود رسالتی در جامعه احساس كند و بكوشد تا آن را به اتمام برساند، او را دارای رسالت می گویند؛ زیرا پیامی دارد كه می خواهد آن را به گوش جامعه برساند و وظیفه خویش را در برابر جامعه انجام دهد. خداوند در قرآن می فرماید: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احد الا الله؛ آنانی كه پیام ها و رسالت های الهی را به مردم می رسانند و جز از خدا از كسی بیم و هراسی ندارند. (احزاب آیه 39)
بنابراین تبلیغ و ابلاغ و بلاغ به معنای رساندن پیام به دیگری است. تبلیغ در كاربردهای قرآنی مرحله ای در حوزه شناخت و خوب رساندن پیام و رسالت به دیگری است. بر هر فرد مسلمان همچنان كه امر به معروف و نهی از منكر واجب است، شناخت پیام الهی و رساندن درست آن به دیگران هم لازم می باشد.

عوامل موفقیت یك پیام

برای این كه پیامی به درستی به مخاطب رسانده شود می بایست شرایطی داشته باشد كه می توان آن ها را عامل موفقیت پیام دانست. البته عوامل موفقیت را می توان به دو دسته: عواملی كه به ماهیت آن باز می گردد و عواملی كه به وسایل و ابزارهای آن تعلق می گیرد دسته بندی كرد.
.1 ماهیت ذاتی پیام و غنا و قدرت معنوی آن كه قرآن از آن به حقانیت پیام تعبیر می كند از مهم ترین عواملی است كه در قرآن بدان اشاره شده است. بنابراین ماهیت حقانی و عقلی بودن پیام یكی از مهم ترین و اصلی ترین شرط موفقیت پیام می باشد. به این معنا كه با حقانیت و عقلانی بودن پیام می توان به قدرت و نیرومندی محتوای آن ایمان داشت. از این رو پیام می بایست منطقی بوده و با عقل و فكر بشر سازگار باشد به گونه ای كه جاذبه عقل بشر آن را به سوی خود بكشد.
این شرط، ارتباطی به پیام رسان ندارد بلكه ماهیت پیام است كه جاذبه لازم را ایجاد می كند. در این كه حقانیت پیام خود عامل بسیار موثری در موفقیت پیام است، از نظر دانش روان شناسی علمی و منطق دینی جای تردیدی در آن نیست. قرآن در این باره بیان می كند كه حقانیت پیام می تواند خود عامل جاودانگی و بقا و تاثیرگذاری آن باشد؛ چنان كه بطلان پیامی موجب می شود تا پیام، خود عامل فنای خویش شود: انزل الله من السماء ماء فسالت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیا... كذلك یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ماینفع الناس فیمكث فی الارض؛ خداوند از آسمان آب را فرو فرستاد پس سیلاب ها راه افتاد و هر جویی بنا به ظرفیت خود آب را دربرگرفت... خداوند
این گونه برای حق و باطل مثال می زند. پس كفی كه بر روی سیل های خروشان است از میان می رود و آن چه برای مردمان سودمند است (آب) باقی می ماند.
.2 همراهی با احساسات بشر دومین عنصر موفقیت پیام است؛ زیرا محتوای غنی و نیرومند و عقلانی پیام به تنهایی نمی تواند مخاطب خود را جذب نماید.
انسان كانونی دارد كه غیر از كانون عقل و منطق است. این كانون را كه كانون احساسات و عواطف است نمی توان با ابزارهای عقلی تحریك كرد. بنابراین سازواری و هماهنگی با احساسات بشر و تا اندازه ای اشباع آن می تواند موفقیت پیامی را تضمین كند به ویژه كه با نیازهای عملی و عینی بشر و خواسته های زندگی وی هماهنگ باشد.
اگر پیامی با احساسات و نیازهای طبیعی بشر ضدیت كند هرگز موفق نخواهد شد. این نیز عاملی است كه ارتباط تنگاتنگی با ماهیت پیام داد.
3- شخصیت پیام رسان از عوامل ابزاری موفقیت پیام است. پیام هنگامی می تواند در جامعه نفوذ كند و تأثیرگذار باشد كه از روحی بیان شود كه قوی و مؤثر است. از این رو شخصیت و خصوصیات و لیاقت و شرایط لازم پیام رسان باید به گونه ای باشد كه بتواند روح و دل مردم را جذب و تحت تأثیر روح و روحیه قوی خود قراردهد.
4- عامل دیگر موفقیت، ابزارهایی است كه پیام رسان در تبلیغ خود از آن بهره می گیرد باید ابزارهای بیانی و غیربیانی با توجه به شرایط و مقتضیات و نوع پیام، انتخاب و به كار گرفته شود.
برای رساندن هر پیامی نمی توان از هر وسیله و ابزاری بهره برد. برای رساندن پیام الهی نمی توان از ابزارهای نامشروع استفاده كرد و گفت كه الغایات تبرر المبادی؛ هدف، وسیله را توجیه می كند. برای رساندن پیامی مقدس، لازم است كه از ابزاری مشروع بهره برد.
5- عامل چهارم در موفقیت پیام را می بایست در كیفیت و روش های رساندن پیام جست. قرآن در رساندن محتوای بلند و حقانی خود از اسلوب و روش های بیانی زیبایی استفاده می كند كه می توان آن را مقوله هنر قرآنی دانست: الله نزل احسن الحدیث كتابا متشابها مثانی تقشعر جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذكر الله ذلك هدی الله یهدی به من یشاء، خداوند به تدریج بهترین سخن را كه قرآن است فرو فرستاد. كتابی كه مثانی است و آنهایی كه دارای عاطفه و احساس هستند از خشیت خداوند، دل هایشان هنگام شنیدن آیات آن به لرزه می افتد و پوست بدنشان مرتعش می شود. سپس پوست هایشان و دل هایشان با یاد كرد خدا آرام می گیرد و نرم می شود. (زمر آیه23)
برخی از مردمان با شنیدن آیات قرآن دل ها یشان می لرزد و ایمانشان فزونی می یابد (انفال آیه2) و هنگام شنیدن آن به سجده می افتند (اسراء آیه107) و اشك هایشان جاری می شود. (مائده آیه83)
این امور به بهره گیری قرآن از جاذبه و قدرت تأثیرگذاری واژگان و گزاره های قرآنی افزون بر محتوای غنی و بلند آن باز می گردد.
قرآن دارای آهنگ خاصی است. از این رو گفته شده است: تغنوا بالقران؛ با قرآن تغنی كنید (بحارالانوار ج92 ص191 و نیز جامع الاخبار فصل23 ص57) مراد از این تغنی آهنگ های خاص و متناسب با قرآن است، نه آهنگ های مناسب لهو و لعب كه حرام و نامشروع می باشد.
امام حسین(ع) در نهضت خویش روش های خاصی را به كار برده است كه ارزش تبلیغی دارد و با این روش ها توانست به هدف و مقصد خویش دست یابد. درباره ارزش روش می بایست به این نكته توجه كرد كه از زمانی كه روش های علوم، تغییر كرد و از روش نظری محض به روش تجربی تغییر یافت، پیشرفت های عظیم و بزرگی در حوزه علوم تجربی حاصل شد و جهان را دگرگون كرد. اگر گذشتگان ما از نظر توانایی و هوش و استعداد از جایگاه برتری برخوردار نبودند، دست كم در حد و اندازه اندیشمندان و دانشمندان امروزی بوده اند و تنها علت عدم پیشرفت آنان روشی بوده كه به كار می بردند.

شرایط پیام و پیام رسان

قرآن كریم روش و سبك (متد) تبلیغ را بیان داشته است. یكی از چیزهایی كه قرآن در حوزه روشی بر آن تاكید می ورزد پیام روشن و ابلاغ و تبلیغ واضح و آشكار است. (البلاغ المبین) مقصود از آن مطلوب بودن، سادگی، بی پیرایگی پیام است به گونه ای كه هر كسی در كمال سهولت و سادگی بتواند آن را درك نماید.
البته روشنی و آشكاری می بایست هم در نوع ارائه، محتوا و شكل پیام باشد و هم در طرز انتقال آن، به گونه ای كه بی پرده و بی رو دربایستی پیام گفته و رسانده شود.
مساله دیگر آن است كه پیام، ناصح باشد. نصح با معنای خالص در برابر غش است و نه به معنای خیرخواهی. به این معنا كه پیام می بایست خالص باشد و پیام رسان نیز در آن مراعات خلوص را نماید و در گفتن پیام خویش هیچ هدف و غرضی جز رساندن پیام كه خیر شنونده پیام است، نداشته باشد. قرآن در بیان این شرط می فرماید: ما اسئلكم علیه من اجر؛ من از شما برای پیام رسانی مزدی نمی خواهم (ص آیه 86)
از دیگر شرایط آن است كه خود را به تكلف نیندازد و از الفاظ دور از ذهن كه شیوایی و گویایی و زیبایی سخن و پیام را از میان می برد پرهیز كند. خداوند از زبان پیامبر در زمینه تبلیغ بیان می كند: ما انا من المتكلفین؛ یعنی چیزی را كه نمی دانم و بر خودم ثابت نیست نمی گویم و در برابر مردم تظاهر به دانایی نمی كنم. (ص آیه 86) آن حضرت می فرماید یكی از علم ها این است كه بداند كه نمی داند: فان من العلم ان یقول لما لا یعلم الله اعلم؛ یكی از علوم این است كه درباره چیزی كه نمی داند، بگوید خداوند بدان داناست و یا داناتر است. (مجمع البیان ج 8 ص 486)
از شرایط پیام رسان آن است كه تواضع و فروتنی داشته باشد و از استكبار و غرور پرهیز كند. خود را همانند مردم بداند و بزرگی و فخر نفروشد. (سوره كهف آیه 110 و نیز اعراف آیه 61) در برابر مردم نرمی داشته باشد و از خشونت پرهیز كند: فقولا له قولا لینا لعله یتذكر او یخشی؛ شما دو نفر (موسی و هارون) با فرعون سخنی نرم بگویید شاید به یاد خدا افتد و یا از خدا هراسان شود. (طه آیه 44) و درباره پیامبر(ص) می فرماید: فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك؛ به سبب رحمتی از خدا با ایشان نرم رفتار كردی و اگر خشونت می ورزیدی و سخت دل می بودی از پیرامونت پراكنده می شدند. (آل عمران آیه 159)
شهامت و شجاعت را می توان از شرایط پیام رسان و كیفیت های تبلیغ دانست. از این رو مبلغ نمی بایست جز از خدا از كسی بهراسد. (احزاب آیه 39)
از دیگر روش های تبلیغ كه در موفقیت آن نقش بسزایی دارد، عدم تفاوت گذاری میان مخاطبان و مردم است. (شعراء آیه 114 و انعام آیه 52)
استقامت و صبر از دیگر ویژگی های مبلغ و از روش های موثر در آن است كه در آیات بسیاری بدان اشاره شده است. (نون آیه 48 و احقاف آیه 35 و نیز هود آیه 112)

ویژگی پیام نهضت حسینی

امام حسین(ع) در نهضت خویش همه این امور و شرایط را مراعات كرد و توانست به مقصد برسد. پیام وی دارای محتوای عالی و بلندی است و آن بازگشت به اسلام قرآنی و سیره نبوی و امر به معروف و نهی از منكر و بركنار كردن حاكمان ستمگر و ظالمان می باشد.
او این پیام را به خون خویش رنگ آمیزی كرد تا جاودانه بماند. از همه ابزارهای تبلیغی به درستی بهره گرفت و توانست دشمن را مغلوب سازد. برای تحریك افكار عمومی پس از سه روز از مخالفت با بیعت، آشكارا از جاده اصلی مدینه به مكه حركت می كند و مخالفت خود را با بیعت یزیدی علنی و آشكار می سازد. هدف قیام و مخالفت خویش را در سخنرانی ها و نامه ها و وصیت ها و رجزها بیان می كند. در مكه زمان عمره و حج، اهداف قیام و نهضت خویش را برای همگان بازگو می كند تا همه جهان اسلام از علل مهاجرت و مخالفت وی آگاه شوند.
برای آیندگان، زمانی هل من ناصر ینصرنی می فرماید كه دیگر كسی همراه و یار و یاور او نیست. دشمن را با احساسات و منطق قوی و عقلی خویش خوار و پست می گرداند. این گونه است كه ارتش پیروز میدان، شكست خورده، حكومت را از دست می دهد و تلاش هایش برای تداوم حكومت و سركوب نهضت مدینه و مكه بی نتیجه می ماند. فرزند یزید، معاویه دوم، به دلیل بطلان خلافت اموی و باورمندی به حقانیت علوی و حسینی از خلافت دست می كشد و كناره گیری می كند و به جرم همین محبت به زهری كشته و مسموم می شود.
پیام رسانان دیگر نهضت نیز راه آن حضرت را ادامه می دهند و شور و شرری در جهان به پا می كنند و نظام جبرگرایانه و ستمگرانه یزیدی و اموی را فرومی پاشانند. این، چیزی جز بهره گیری درست از عناصر تبلیغ نیست كه از قرآن آموخته و در میدان عمل تجسم واقعی بخشیده اند.

 روزنامه كیهان

 

جمعه 26/8/1391 - 10:22
اهل بیت
چرا سوره فجر، سوره حسین بن علی(علیه السلام) است؟ مگر در سوره فجر، چه موضوعی مطرح است كه با سیدالشهدا تناسب دارد؟
با توجه به محتوای این سوره و فساد و تباهی قوم عاد، ثمود و فرعونیان و نیز لجاجت آنان در برابر دعوت پیامبران الهی، كه برای نجات ایشان مبعوث شده بودند، به سرنوشت شوم آنان اشاره كرده است. آن‌گاه تلاش بنی‌امیه را برای نابودی دین خدا با كوشش اقوام یاد شده، همانند دانسته، آورده است كه وقتی طغیان امویان نیز به اوج خود رسید، موجی از خون، از كربلا به راه افتاد و سلطه آنان را همانند اقوام یاد شده از میان برد.
نگارنده، نهضت حسینی و خون شهیدان كربلا را فجری دانسته است كه سبب شكافته شدن دیوار ظلمت ستم امویان شد و در واقع، امام حسین(علیه السلام) با عاشورای خویش، فجری از ایمان، عقیده و حریت را در این تاریكی ظلم، پدید آورد و نیز «نفس مطمئنه حسین(علیه السلام)» در این فجر عاشورا به ملكوت خدا و بهشت برین پر گشود.
نویسنده، جمله‌های پایانی مقاله را به سخنان آیت اللّه طالقانی اختصاص داده است كه: «گویا ائمه معصومین(علیهم السلام) از این جهت، این سوره را سوره حسین(علیه السلام)نامیده‌اند كه قیام و شهادت آن حضرت، در آن تاریكی طغیان، مانند طلوع فجر، از نو منشأ حیات و حركت گردید. خون پاك او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان "ارجعی" و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت».


از جواد محدثی، كه در مجله بشارت، سال دوم، شماره چهارم (نشریه قرآنی ویژه جوانان) از ص 12 - 15 چاپ شده است.
جمعه 26/8/1391 - 10:18
قرآن
پیوند میان قرآن و امام حسین(علیه السلام)بسیار عمیق و مستحكم است . آن دسته از آیاتى كه بر اساس روایات ، مصداق روشن و تمام آن امام حسین(علیه السلام) است ، عبارتند از :
1 . آیه 27 ، سوره فجر . امام صادق(علیه السلام)مى فرماید : «سوره فجر را در هر نماز واجب و مستحب بخوانید كه سوره حسین بن على(علیه السلام)است» .
علت نام گذارى این سوره به نام آن حضرت خواهد آمد .
2 . آیه 33 اسراء : «وَ مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَـنًا .. . ; كسى كه مظلوم كشته شد ، براى ولى او سلطه ]حق قصاص [ قرار دادیم» . امام صادق(علیه السلام)مى فرماید : «این قسمت از آیه درباره امام حسین(علیه السلام)نازل گردیده است»

3 . یكى از مصادیق آیات «مباهله » (آل عمران ، 61) ، «تطهیر» (احزاب ، 33) ، «اولى الامر» (نساء ، 59) ، «مودت » (شورى ، 23) و.. . امام حسین(علیه السلام)است .
تمامى حركات و زندگى امام حسین(علیه السلام)همگام و همراه با قرآن بوده است ، كه باید در جاى خود این موضوع بحث شود .
دوست گرامى ! ذكر اقوال مفسران در این باره ، از حوصله این پاسخ خارج است . در صورت تمایل ، به ذیل آیات مذكور ، در كتب تفسیرى از جمله تفسیر نمونه ، آیة الله مكارم شیرازى مراجعه نمایید .
جمعه 26/8/1391 - 10:16
قرآن


معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین به خاطر این است که مصداق بارز نفس مطمئنه ‌ای است که در آخرین آیات سوره آمده است. امام صادق ( ع ) به اصحاب خود فرمود: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید که این سوره به حضرت امام حسین اختصاص دارد... مقصود از نفس مطمئنه آن حضرت و شیعیان او است ».

در توجیه و تحلیل تطبیق سوره مذکور بر امام(ع) گفته شده است: «ائمه معصومین(علیهم السلام) از این جهت این سوره را سوره حسین نامیده اند که قیام و شهادت آن حضرت درتاریکی طغیان مانند طلوع فجر، منشا حیات و حرکت گردید. خون پاک او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان «ارجعی» و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت ... تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکی‌ها بدرخشد و راه حیات با عزت باز شود و پایه های ظلم و طغیان بی پایه گردد و طاغیان را دچار خشم و نفرین کند .» البته در این سوره آیه «و لیالی عشر» است که باز به آن حضرت مرتبط است.
حضرت صادق فرمود: «الفجر هو القائم و لیال عشر الائمة من الحسن الی الحسن و الشفع امیرالمؤمنین و فاطمه ( ع ) و الوتر هو الله وحده لاشریک له ؛ مراد از فجر وجود مقدس حضرت قائم(ع) و «لیالی عشر» امامان از امام حسن مجتبی(ع) تا امام عسکری(ع)‌اند و شفع امیرمؤمنان و حضرت فاطمه(ع) می‌باشد و مراد از وتر خداوند یکتا است»
 
مرکز پاسخگویی به سوالات دینی
جمعه 26/8/1391 - 10:13
سخنان ماندگار

1. توماس کارلایل : Thomas car Layle
توماس کارلایل نویسنده، مورّخ و خاورشناس بزرگ انگلیسی
1795 در اکلفشان اسکاتلند دیده به جهان گشود و در سال 1881 در سن 86 سالگی وفات یافت
بهترین درس که از تراژدی کربلا می گیریم این است که حسین و یارانش با همه وجودشان ایمانی استوار به خداوند بزر
داشتند. آنها با عمل خود به جهانیان ثابت نمودند که کثرت عدد آنجا که حق با باطل روبرو می شود مهم نیست.
مجموعه گلزار بی پایان ج 3 ص 376.

2. ادوارد گیبون : Edward gibbon
مورّخ انگلیسی. مؤلّف تاریخ نزول و سقوط امپراتوری روم
ولادت 1737 و وفات 1794 میلادی
در زمان و محیط دور، صحنه غم انگیز مرگ حسین احساسات خونسردترین خواننده را هم بیدار می کند.
تشیع در مسیر ص 175.

3. ادوارد گیبون : Edward gibbon
مورّخ انگلیسی. مؤلّف تاریخ نزول و سقوط امپراتوری روم
ولادت 1737 و وفات 1794 میلادی
با آنکه مدّتی از واقعة کربلا کذشته و ما هم با صاحب واقعه هموطن نیستیم مع ذلک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (علیه السّلام)
تحمّل نموده، احساسات سنگین دل ترین خواننده را بر می انگیزد، چندان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.
فرهنگ عاشورا ص 282.

4. واشنگتن ایروینگ : Washington irving
پروفسور واشنگتن ایروینگ دانشمند و خاورشناس بزرگ آمریکایی
در سال 1783 میلادی شهر نیویورک متولد
برای امام حسین ممکن بود خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات دهد اما مسئولیت پیشوایی و ریاست نهضت هرگز اجازه نمی داد یزید را به خلافت
بشناسد و برای رهایی مسلمانان از چنگال قهار ظلم و ستم امویان در کمال شهامت و آزادگی همه گونه مشقت و
مصیبت را پذیرفت. آری روان تابناک حسین سرمدی و جاوید است.
تاریخ تمدن جهان، محمود حکیمی، ج 14.

5. گاندی موهندس کرم چند : Gandhi Mohandas karmchand
رهبر و پیشوای سیاسی و اخلاقی هند
ولادت پوربند [کاتیاوار] 1869 – مقتول 1948 میلادی
اگر بخواهیم وطن خویش را نجات دهیم راهی را بپیمائیم که حسین بن علی پیمود و این تنها نتیجه ای است که من از مطالعات و تحقیقاتم
درباره تاریخ زندگانی قهرمان کربلا به دست آورده ام.
مجموعة گلزار بی پایان، ج سوم، ص 374.

6. گاندی موهندس کرم چند : Gandhi Mohandas karmchand
رهبر و پیشوای سیاسی و اخلاقی هند
ولادت پوربند [کاتیاوار] 1869 – مقتول 1948 میلادی
من در طرح ریزی و پیگیری و به ثمر رسانی انقلاب درخشان هند از قیام مقدّس و سازش ناپذیر و حرکت آفرین حسین و یارانش
الهام گرفته ام و در حقیقت مسیر کربلا را دنبال کرده ام.
مقدّمه حماسه خورشید.

7. ماربین دانشمند آلمانی : Marbin
حسین بن علی یگانه سرباز رشید جهان اسلام است که چهارده قرن پیش یک تنه در برابر حکومت مقتدر جور و ظلم قد برافراشت
و به شعار همیشگی خود می گفت:
من در راه حق کشته می شوم و به ناحق دست نمی دهم.
مجموعة گلزار بی پایان، ج سوم، ص 374.

8. ماربین دانشمند آلمانی : Marbin
آری در ظاهر یزید حسین و انصارش را کشت امّا در باطن حسین یزید و همة بنی امیه را بدتر از هزار مرتبه کشت، یزید آنها را
یک روز و امام حسین (علیه السّلام) او را و قومش را (و تمام طاغوتیان) را تا ابد و هر روز کشت.
سیاست الحسینیه علامه کاشف الغطا ص24 – چهره درخشان حسین بن علی علیهما السّلام ص 106.

9. ماربین دانشمند آلمانی : Marbin
حسین از عرب بود لکن امروز دیگر مخصوص عرب نیست بلکه مکتب او سرلوحة نهضت ملّتها و معیار حق و باطل است و عجم او را از
عرب بیشتر دوست می دارد، امّا یزید پادشاه عرب بود. عرب از مشرق تا مغرب او را طرد کرده و انتسابش را برای خود ننگ شمرده است.
سیاست الحسینیه ص 24 – عزاداری از دیدگاه مرجعیت ص 6 .

10. ماربین دانشمند آلمانی : Marbin
این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.

 

جمعه 26/8/1391 - 9:58
دعا و زیارت

هندوها و بشارت موعود

دركتاب هاى مذهبى مقدسى كه در میان هندیان به عنوان كتاب هاى آسمانی شناخته شده و آورندگان این كتاب ها به عنوان پیامبر شناخته مى شوند، تصریحات بسیارى به وجود مقدس مهدى موعود(ع) و ظهور مبارك آن حضرت شده است كه قسمتى از آن ها را مى آوریم: دركتاب اوپانیشاد كه یكى ازكتب معتبره و از منابع هندوها به شمار مى رود، بشارت ظهور مهدى موعود(ع) چنین آمده است: "این مظهر ویشنو مظهر دهم در انقضاى كلى یا عصرآهن، سوار بر اسب سفیدى، در حالى كه شمشیر برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد، ظاهر مى شود و شریران را هلاک مى سازد .
دركتاب باسك كه ازكتب مقدسه آسمانی هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولى عصر(ع) چنین آمده است دور دنیا تمام مى شود . پادشاه عادلى در آخرالزمان، كه پیشواى ملائكه و پریان و آدمیان باشد و حق و راستى با او باشد و آن چه در دریا و زمین ها وكوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمین و آن چه باشد خبر مى دهد و از او بزرگ تر كسى به دنیا نیاید.
دركتاب پاتیكل نیزكه ازكتب مقدسه هندویان است، بشارت ظهور حضرت چنین آمده است: چون مدت روز تمام شود، دنیاى كهنه نو شود و زنده گردد، و صاحب ملك تازه پیدا شود؟ از فرزندان دو پیشواى بزرگ جهان كه یكى ناموس آخرالزمان و دیگرى صدیق اكبر یعنى وصی بزرگتر وى كه پشن نام دارد و نام آن صاحب ملك تازه راهنما است. به حق پادشاه شود و خلیفه رام باشد و حكم براند و او را معجزه بسیار باشد....در این بشارت، مقصود ازناموس آخرالزمان پیامبر اسلا(ص) است. پشن نام هندى حضرت على (ع) است صاحب ملك تازه ، حضرت ولى عصر(ع) است و راهنما نام مبارك حضرت مهدى (ع) است وكله رام به لغت سانسكریتى، نام اقدس حضرت احدیت است .
دركتاب وشن جوك نیز بشارت به ظهور حضرت آمد ه است: آخر دنیا به كسى برمى گردد كه خدا را دوست مى دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او خجسته و فرخنده باشد. دركتاب دید كه ازكتب مقدسه هندیان است آمده كه: پس از خرابى دنیا، پادشاهى در آخرالزمان پیدا شودكه پیشواى خلایق باشد و نام منصور باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد... دركتاب دادتگ نیزآمده است: بعد از آن كه مسلمانى به هم رسد، در آخرالزمان، و اسلام در میان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و برطرف شود و دنیا مملو از ظلم و ستم شود. دست حق به در آید و جانشین آخر ممتاطا(1)ظهوركند و شرق و مغرب عالم را بگیرد .
و دركتاب ریگ و دا آمده است كه: ویشنو در میان مردم ظاهر مى گردد... او از همه كس قوى تر است... در یك دست ویشنو نجات دهنده شمشیرى به مانند ستاره دنباله دار و در دست دیگرش انگشترى درخشنده دارد، هنگام ظهور وى، خورشید و ماه تاریك مى شوند و زمین خواهد لرزید
دركتاب شاكمونى نیزكه ازكتب مقدسه هندیان است آمده: پادشاهى و دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان گشن بزرگوار تمام شود، و اوكسى باشدكه بركوه هاى مشرق و مغرب دنیا حكم براند و فرمان كند، و بر ابرها سوار شود و فرشتگان، كاركنان او باشند دین خدا یك دین شود و زنده گردد و نام او ایستاده باشد و خداشناس باشد. گشن در لغت هندى نام پیامبر(ص) است و حضرت مهدى (ع) به نام ایستاده و خداشناس مى خوانند(2)

 1 در زبان هندى به معنى محمد، است.
2 ادیان و مهدویت محمد بهشتى ص 16 ظهور حضرت مهدى (ع) ازدیدگاه اسلام مذهب و ملل جهان، هاشمی شهیدى ص302.


پنج شنبه 2/12/1386 - 17:1
دعا و زیارت

زرتشت و بشارت موعود

 در منابع زرتشتیان تصریحات بسیارى به ظهور حضرت مهدى (ع) شده است كه قسمتى از آن ها را در این جا مى آوریم: دركتاب زند كه ازكتب مقدسه زرتشتیان است، درباره انقراض اشرار ووراثت صلحا مى گوید:لشكر اهریمنان با ایزدان، دایم در روى خاكدان محاربه وكشمكش دارند وغالباً پیروزى با اهریمنان باشد، امَا نه به طورى كه بتوانند ایزدان را محو ومنقرض سازند، چه در هنگام تنگى از جانب اورمزد كه خداى آسمان است به ایزدان كه فرزندان اویند یارى مى رسد و محاربه ایشان نه هزار سال طول مى كشد. آنگاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مى شود و اهریمنان را منقرض مى سازند، وتمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارند، و بعد ازپیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم كیهان به سعادت اصلى خود رسیده، بنى آدم بر تخت نیكبختى خواهند نشست .(1)
در بخش گات ها كه یكى از بخش هاى چهارگانه اوستا ست، نویدهایى درباره ظهور حضرت مهدى (ع) وسیطره جهانى آن حضرت آمده است:... وهنگامى كه سزاى این گناهكاران فرا رسد، پس آنگاه اى مزدا كشورت را بهمن در پایان برپا كند، از براى كسانى كه دروغ را به دست هاى راستى سپرند، وخواستاریم از آنانى باشیم كه زندگى تازه كنند. كى اى مزدا بامداد روز فراز آید، جهان دین راستین فرا گیرد، با آموزش هاى فزایش بخش پر خرد رهانندگان، كیانند آنانى كه بهمن به یارى شان خواهد آمد، از براى آگاه ساختن، من تو را برگزیدم اى اهورا بهمن را نماینده توانایى و منش نیك وراستى وپارسایى دادار اهور مزدا، تفسیر كرده اند (2)
جاماسب دركتاب معروف خود جاماسب نامه مى گوید: پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد كه در میان كوه هاى مكه پیدا شود، وشتر سوار شود وقوم او شتر سواران خواهند بود، وبا بندگان خود چیز خورد، وبه روش بندگان نشیند، واو را سایه نباشد وازپشت سر، مثل پیش رو ببیند. دین او اشرف ادیان باشد وكتاب او باطل گرداند همه كتاب ها را . واز فرزندان دختر آن پیغمبركه خورشید جهان وشاه زنان نام دارد، كسى پادشاه شود در دنیا به حكم یزدان، كه جانشین آخر آن پیغمبر باشد در میان دنیاكه مکه باشد ودولت اوتا به قیامت متصل باشد وبعد از پادشاهى او، دنیا تمام شود... همه جهان را یك دین كند ودین گبرى وزرتشتى نماند، وپیغمبران خدا وحكیمان وپرى زادان ودیوان ومرغان وهمه اصناف جانوران وابرها وبادها ومردان سفیدرویان در خدمت او باشند... (3)
در زند و هومن یسن از ظهور شخصیت فوق العاده اى بنام سوشیانس نجات دهنده بزرگ خبر داده و درباره نشانه هاى ظهور وى چنین مى گوید. نشانه هاى شگفت انگیزى در آسمان پدید آیدكه به ظهور منجى جهان دلالت مى كند وفرشتگانى از شرق و غرب به فرمان او فرستاده مى شوند، وبه همه دنیا پیام مى فرستند. سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر وتنگدستى را ریشه كن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و همگفتار و همكردارگرداند.(4)لازم به یاد آورى است كه اعتقاد یه ظهور سوسیانس در میان ملت ایران باستان به اندازه اى رایج بوده است كه حتى در موقع شكست هاى جنگى وفراز ونشیب هاى زندگى با یادآورى ظهور چنین نجات دهنده مقتدرى، خود را از یأس ونا امیدى نجات مى دادند. (5)

  1 بشارت عهدین ص237
2 بشارات عهدین استدراكات، پس از مقدمه چاپ دوم ص 10 و 11.
3 لمعات النور، ج 1 ص 23 25.
4 او خواهد آمد على اكبر مهدى پور، ص 08 1 و 121 و 122.
5 ظهور حضرت مهدى (ع) از دیدگاه اسلام ، مذاهب و ملل جهان، هاشمى شهیدى ص 355.


پنج شنبه 2/12/1386 - 16:57
دعا و زیارت

تورات و بشارت موعود

دركتاب تورات كه ازكتب آسمانى به شمار مى ر ود و هم اكنون در دست اهل كتاب و مورد قبول آن ها است، بشارات زیادى از آمدن مهدى موعود و ظهور مصلحى جهانى در آخرالزمان آمده است.
در زبور حضرت داود(ع) كه تحت عنوان مزامیر در لابلاى كتب عهد عتیق آمده، نویدهایى درباره ظهور حضرت مهدى (ع) به بیان هاى گوناگون داده شده است و در 35 بخش از مزامیر 150 گانه، اشاره اى به ظهور مبارك آن حضرت ونویدى از پیروزى صالحان بر شریران وتشكیل حكومت واحد جهانى وتبدیل ادیان ومذاهب مختلف به یك دین محكم و آیین جاوید، موجود است (1) و جالب این كه مطالبى كه قرآن كریم درباره ظهور حضرت مهدى (ع) اززبور نقل كرده است، عیناً در زبور فعلى موجود و از دستبرد تحریف وتفسیر مصون مانده است. قرآن كریم چنین مى فرماید:ولقد کتبنا فی الزبور من بعده الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون (2) ما علاوه بر ذكر (تورات) در زبور نوشتیم كه درآینده بندگان صالح من وارث زمین خواهند شد. مقصود از ذكر در آیه شریفه، تورات موسى (ع) است كه زبور داود(ع) پیرو شریعت تورات بوده است . در زبور آمده است:... زیراكه شریران منقطع مى شوند. اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد (3) اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقى بماند، در او مردمان بركت خواهند یافت وتمامى قبایل او را خجسته خواهندگفت، بلكه اسم ذوالجلال او ابداً مبارك باد وتمامى زمین از جلالش پر شود، دعاى داوود پسر یسئ تمام شد. (4)
دركتاب اشعیاى نبى كه یكى از ییامبران پیرو تورات است، بشارات فراوانى درباره ظهور حضرت آمده است: ونهالى ازتنه یسی (5) بیرون آمده، شاخه اى از ریشه هایش خواهد شگفت وروح خداوند بر او قرار خواهد گرفت... مسكینان رابه عدالت داورى خواهد كرد وبه جهت مظلومان زمین، به راستى حكم خواهد نمود. كمربند كمرش عدالت خواهد بود وكمربند میانش امانت(6) منظور از نهالى كه از تنه یسی خواهد رویید" ممكن است یكى از چهار نفر: حضرات داود، سلیمان، عیسى و مهدى (ع)و باشند؟ ولى دقت و بررسى كامل آیات مذكور نشان مى دهدكه منظور از این نهال، هیچ یك از آن پیامبران نیستند، بلكه همه آن بشارت ها ویژه قائم آل محمد(ع) است، زیرا حضرت داود وسلیمان د فرزندان پسرى یسی ، وحضرت عیسى (ع) نواده دخترى وى، و مهدى (ع) نیز از جانب مادرش، جناب نرجس خاتون كه دختر یشوعا، پسر قیصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواریون حضرت عیسى (ع) بوده، ونسب شریفش به (ع)شمعون صفا، وصی حضرت عیسى (ع) می رسد نواده دخترى یسی مى باشد. (7) دركتاب یوئیل نبى كه از پیامبران پیرو تورات است، چنین آمده است: آن گاه جمیع امت ها را جمع كرده، به وادى یهوشافاظ (8) فرود خواهم آورد و در آن جا با ایشان درباره قوم خود ومیراث خویش، اسرائیل را محاكمه خواهم نمود. زیرا كه ایشان را در میان امت ها پراكنده ساخته وزمین مرا تقسیم نموده اند وبر قوم من قرعه انداخته وپسرى در عوض فاحشه داده و دخترى به شراب فروخته اند تا بنوشند (9)
دركتاب عاموس نبی (10) وهوشع نبى (11)نیز از نزول حضرت عیسى (ع) وداورى آن حضرت سخن به میان آمدهاست . دركتاب "زکریاى نبى " بشارت ظهور مهدى (ع) چنین آمده است: اینك روز خداوند مى آید وغنیمت تو در میانت تقسیم خواهد شد . وجمیع امت ها را به ضد اورشلیم براى جنگ فراهم خواهد كرد وشهر را خواهند گرفت وخانه ها را تاراج خواهند نمود . وخداوند بیرون آمده با آن قوم ها مقاتله خواهد كرد چنان كه در روز جنگ مقاتله نمود... و آن یك روز معروف خداوند خواهد بود... ویهوه خدا بر تمامى زمین پادشاه خواهد بود..(12)
لازم به یاد آورى است كه دركتب عهدین تورات وانجیل كلمه "خداوند بیشتر در مورد حضرت عیسى (ع) به كار مى رود. دركتاب "حزقیال نبى نیز در مورد حضرت مهدى (ع) و سرنوشت اسرائیل و جهانى شدن آیین توحید خبرهایى آمده ادست:.. و اما تو اى پسر انسان خداوند یهوه چنین مى فرماید: كه به هر جنس مرغان وبه همه حیوانات صحرا بگو: جمع شوید وبیایید ونزد قربانى من كه آن را براى شما ذبح مى نمایم فراهم آیید . قربانى عظیمى كه بر كوه هاى اسرائیل، تاگوشت بخورید و خون بنوشید. و خداوند یهو ه مى گوید: كه بر سفره من از اسبان وسواران وجباران وهمه مردان جنگى سیر خواهید شد. ومن جلال خود را در میان أمت ها قرار خواهم داد و جمیع امت ها داورى مراكه آن را اجرا خواهم داشت ودست مراكه بر ایشان فرود خواهم آورد، مشاهده خواهند نمود..... (13)باید توجه داشت كه منظور از "پسر انسان مانند كلمه مسیح ، حضرت عیسى (ع) نیست؟ بلكه مراد از آن، حضرت مهدى (ع) است، زیرا در انجیل بیش از هشتاد باركلمه پسر انسان آمده است كه تنها در سى مورد آن حضرت مسیح (ع) اراده شده است. (14)
دركتاب حَجئ نبى نیز بشارت ظهور آمده است: یهوه صبایوت چنین مى گوید: یك دفعه دیگر آسمان ها وزمین ودریا وخشكى را متزلزل خواهم ساخت وتمامى امت ها را متزلزل خواهم ساخت و فضیلت جمیع امت ها خواهد آمد . این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت..(15) كه در آن به تشكیل حكومت واحد جهانى اشاره شده است. دركتاب "صفنیاى نبى همچنین آمده است:... خداوند مى گوید: براى من منتظر باشید، تا روزى كه به جهت غارت برخیزم، زیراكه قصد من این است كه أمت ها را جمع نمایم و ممالك را فراهم آورم تا غضب خود وتمامى حدت خشم خویش را بر ایشان بریزم، زیراكه تمامى جهان به آتش غیرت من سوخته خواهد شد...(16) نیز دركتاب دانیال نبى آمده كه: امیر عظیمى كه براى پسران قوم تو ایستاده قائم است، خواهد برخاست.. بسیارى از آنانى كه در خاك زمین خوابیده اند بیدار خواهند شد...(17)

1 آخرین امید، داود الهامى ص 193
2 سوره انبیاء، آیه 105
3 عهد عتیق كتاب مزامیر مزمور37.
4 همان، مزمور 72.
5 یسی به معناى قوى، پدر حضرت داود و نوه "راعوت " است، و به طورى مشهور بود كه داود را پسر "یسی" مى نامیدند در صورتى كه خود داود شهرت و شخصیت عظیمی داشته و از پیامبران بزرگ بنى اسرائیل بوده است. قاموس كتاب مقدس.
6 تورات، كتاب اشعیاىنبی، باب 11.
7 ظهور حضرت مهدى ا ز دیدگاه اسلام، مذاهب وملل جهان هاشمى شهیدى، ص 312
8 نام صحراى است در نزدیكى بیت المقدس كه اكنون وادى قدرون نامیده مى شود لغت نامه دهخدا ص 177
9 تورات، كتاب یوئیل نبى، ص 1327باب 3 بندهاى 2 و 3.
10 تورات، كتاب قاموس نبى، ص1333 باب 4 بندهاى 12 و 3 1.
11 تورات، كتاب هوشع نبى ص 1314باب 5، بندهاى 14 و 15.
12 تورات كتاب زكریاى نبى ص 1382 باب 4 1، بندهاى ا 10
13 تورات كتاب حزقیال نبى ص 265 1باب 39، بند 7 1 23.
14 قاموس کتاب مقدس، ماد ه پسر خواهرص 219
15 كتاب مقدس كتاب حجی نبى ص 1367باب 2بندهاى 6 9.
16 كتاب مقدس كتاب صفنیاى نبی ص 1363باب 3، بندهاى 5 9.
17 كتاب مقدس كتاب دانیال نبی ص 1309 باب 12 بندهاى1 12.

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته