• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 122
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 3777روز قبل
آشپزی و شیرینی پزی

 

 

 

مواد لازم :

 شکلات ( ترجیحا تلخ ) 100 گرم 
 مارزیپان  40 گرم
 شیر عسل  2 ق س پ


طرز تهیه :
در ابتدا شکلاتتون رو بطریق بن ماری آب کنید .

روش بن ماری :

شکلات رو در یه ظرفی ریخته وداخل مکروفر قرار بدین، بعد 30 ثانیه قدرت 100% بدین اگه آب نشده بود همین زمان رو اونقدر تکرار کنید تا شکلات آب بشه , حواستون باشه که ممکنه ظاهر شکلات تغییری نداشته باشه ولی وقتی بهش قاشق می زنید کاملا" روان می شه پس حتما" هر دفعه چک کنید  و اگه مکروفر ندارین می تونین بریزین داخل یه ظرف نشکن و بذارین روی بخار سماور یا کتری که آب بشه .حواستون باشه حتی یک قطره آب هم نباید داخل شکلات بره .
 

 بعد داخل قالب بریزید .

 

شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردن

شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردن

قالب رو روی یه کاغذ روغنی برگردونید تا شکلات اضافی اون بریزه .بعد قالب رو داخل یخچال قرار بدین .

 

نکته : شکلات اضافی که روی کاغذ روغنی ریخته رو با یه قاشق کاملا خشک جمع کنید ، چون باز هم بعدا می خوایم همین شکلاتو  آب کنیم .
تا شکلاتمون توی یخچال داره سفت می شه مواد داخل شکلاتو درست می کنیم . برای اینکار مارزیپان و شیرعسل رو با هم کاملا مخلوط می کنیم .

شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردن
نکته : در صورتیکه موادمون (ترکیب شیر عسل و مارزیپان ) سفت بود می تونید 10 ثانیه داخل مکروفر بذارید . حواستون باشه گرم نشه فقط یه کوچولو روان بشه ( اگه گرم بشه شکلات رو آب می کنه )  یا اگه فکر می کنید ممکنه نتونید اینکارو انجام بدین مجددا یه کوچولو شیرعسل بریزید تا موادمون شل تر بشه .
قالب رو از یخچال در بیارید و مغز اونو داخلش بریزید .

شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردن
شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردنبعد همون شکلات اضافی که از روی کاغذ روغنی جمع کرده بودید مجددا آب کرده و روی مغزی قرار بریزین و شکلات رو بمدت 20 دقیقه داخل فریزر بذارید .

 

شکلات های زیبا, طرز تهیه شکلات, روش بن ماری کردن
دوشنبه 12/1/1392 - 19:44
موفقیت و مدیریت


 

آیا می دانید تک تک کلمات و جملاتی که در زندگی روزانه خود استفاده می کنید تا چه اندازه روی روحیه و رفتار شما تاثیر دارد؟ آیا تاکنون به زبان خود توجه کرده اید؟ نه فقط زبان گفتاری که بلکه تفکرات درونی و مکالماتی که با خودتان دارید، توجه کرده اید؟

زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.

همچون مسایل دیگر، نخستین مرحله برای کنترل زبان، آگاهی است؛ بسیاری از مردم به نحوه صحبت کردن – درونی و با دیگران – آگاه نیستند. توجه کنید که آیا مثبت یا منفی صحبت می کنید. آیا واقعا به نوع بیان خود و تاکید خود روی جملات مختلف آگاهی دارید؟

 شناخت اصول زبان شناسی به زمان نیاز دارد. خیلی از مردم هستند که بدون آگاهی از جملاتی استفاده می کنند که بار منفی زیادی دارند و وقتی شما منفی فکر کنید چه می شود؟ معلوم است. افکار منفی به رفتارهای منفی منجر می شود. در آخر هم موجب ایجاد مشکلات و ناراحتی در زندگی می شود. با خفه کردن این افکار منفی در نطفه، می توانیم بسیاری از دردها و ناراحتی را از زندگی خود دور کنیم.

در ادامه 7 جمله منفی را ذکر کرده ایم که باید از دایره لغات ذهن خود دور بریزید و در ادامه آن 7 جمله ای را مطرح کرده ایم که با تکرار آنها در زندگی، موفقیت های زیادی نصیبتان خواهد شد.  

جملاتی که باید از آنها اجتناب کرد

1.    نمی توانم ...

«نتوانستن» کلمه ای تضعیف کننده است که بین شما و اهدافتان فاصله زیادی ایجاد می کند. تاثیر این کلمه تا این حد است که شما پیش از آغاز اهداف خود، شکست می خورید. افراد عاقل و موفق اعتقاد دارند اصولا جمله ای به نام «نمی توانم» وجود ندارد. باید همیشه به خوبی ها فکر کنید و به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود باشید. به خود فرصت امتحان بدهید. برای این کار باید این جمله را کاملا و برای همیشه از دهان خود بیندازید. 

2.    سعی می کنم

آیا تاکنون برای بلند شدن «سعی» کرده اید؟ اکنون امتحان کنید. آیا می شود؟ مسلما نه! وقتی می گوییم «سعی خود را خواهم کرد» در اصل اعتراف می کنیم آماده انجام این کار نیستیم. به قول یودا در فیلم جنگ ستارگان: یک کار را انجام دهید یا ندهید. تلاش می کنم هیچ معنایی ندارد.

 

 

3.    کاش مجبور نبودم ...


این جمله نوعی ناله و شکایت هم هست. عموما مردم دوست ندارند به غرغرهای افراد گوش کنند و انجام دادن آن چندان صورت خوشی ندارد. اگر چیزی را دوست ندارید، شرایط را عوض کنید. سعی کنید همیشه با لبخند زندگی خود را پیش ببرید. 

4.    من باید ...

کلمه «باید» به طور ذاتی بار منفی دارد. «باید» به معنای از دست دادن است: از دست دادن موقعیت همیشه به دستاوردهای مثبت منجر نمی شود. این کلمه نوعی انتقاد و سرزنش است و بهتر است از مکالمات روزانه خود آن را دور بریزید. به جای اینکه به طور مدام به خود یادآوری کنید چه کارهایی را «باید» انجام دهید روی مسایلی تمرکز کنید که اوضاع را بهتر می کنند. 

5.    من نیاز دارم ...

هر چند وقت یکبار جار می زنید برای انجام کار خود به چیزی نیاز دارید اما در واقع به آنها نیازی ندارید؟ کلمه «نیاز» نوعی وابستگی غیر سالم ایجاد می کند. دفعه بعد که این کلمه از دهان شما خارج شد، دوباره به آن فکر کنید و ببینید آیا واقعا به آن چیزی که فکر می کنید نیاز دارید؟ اگر ندارید، این تفکر منفی را از ذهن خود بیرون کنید.

6.    احوالپرسی منفی همچون «بد نیستم» یا «بدتر از این این نمی شود»

این جملات را خیلی می شنویم. بسیاری از مردم بدون اینکه تاثیر این جملات را بدانند، از آنها در جواب احوالپرسی ها استفاده می کنند. در نتیجه استفاده این جملات نیز احساس منفی پیدا می کنند. چرا از واژه های مثبت استفاده نمی کنید. یا حداقل صادق باشید: وقتی خوب نیستید لازم نیست بگویید: عالی هستم! یا از این بهتر نمی شود.

7.    هرگز

واژه «هرگز» محدودیت های فوری در زندگی شما ایجاد می کند. استفاده از این واژه باعث از بین بردن فرصت ها در زندگی می شود. این واژه ذهن را محدود می کند و نمی توان راهکارهای مناسب را پیدا کرد. از همین لحظه تصمیم بگیرید هرگز از «هرگز» استفاده نکنید.

 

 



جملاتی که بهتر است در زندگی زیاد استفاده کنید

1.    بله!

دفعه بعد که خواستید نه بگویید، سعی کنید به جای آن بله بگویید. این واژه شما را وارد دنیای تازه ای از انتخاب ها و امکانات می کند و به ناگه متوجه می شوید زندگی بسیار سرگرم کننده تر و شادتر از قبل شده است. 

2.    من خوش شانس و شکرگزار هستم 

ثابت شده شکرگزاری و تشکر باعث کمرنگ شدن نشانه های افسردگی و ناراحتی می شود. قبل از خوابیدن سعی کنید دست کم 3 چیزی را یادآوری کنید که باعث شکرگزاری شما شده اند. به خوش شانس بودن خود اعتقاد داشته باشید و برای آن از خداوند سپاسگزار باشید. به جای فکر و خیال های پوچ و بی ارزش و ترس های بیهوده، با فکرهای مثبت به رختخواب بروید و آسوده بخوابید تا صبح خوبی هم داشته باشید.  

 

 

3.    من می توانم


این جمله بهترین جایگزین برای «سعی خواهم کرد» است. به جای جمله «سعی خواهم کرد» همیشه از فعل توانستن و «من می توانم» استفاده کنید و معجزه آن را به عینه ببینید. وقتی می گویید «من می توانم» در واقع به خود این امید را می دهید که هدف های شما قابل دسترسی هستند. اینکه واقعا به اهداف خود برسید یا نه اهمیت ندارد – مهم این است بر ای محقق کردن آن همه تلاش خود را کرده اید. 

4.    چه می شود اگر ...؟

این عبارت نیز بهترین جایگزین برای «هرگز» یا «غیرممکن» است. به جای محدود کردن خود، از این عبارت استفاده کنید و امکان رخ دادن مسایل مورد نظر را بالا ببرید. این جمله به شما برای پیدا کردن راهکار مناسب شجاعت می دهد. هنگامی که احساس ناامیدی داشتید با خود بپرسید چه می شود اگر ...؟ و می بینید راهکار مناسب به ذهنتان خطور خواهد کرد. 

5.    احوالپرسی مثبت همچون «من خوبم»

وقتی کسی احوالتان را جویا می شود به جای استفاده از عبارت های منفی همچون «بد نیستم» یا «از این بدتر نمی شوم» به او بگویید «خوبم. ممنون». وقتی روز خوبی نداشته اید نیز بهتر صادق باشید و بگویید: «روز خوبی نداشته ام اما مطمئن هستم فردا بهتر خواهم بود.» 

6.    عبارت های مثبت همچون «یادم باشد ... »

واژه های ما تاثیر بسیاری روی افکار و اعمال ما دارند. مثلا وقتی جمله منفی همچون «یادم نرود قبض را پرداخت کنم.» در واقع ذهن به بار منفی جمله می چسبد و شما فراموش می کنید قبض را پرداخت کنید. اما اگر در عوض بگویید: «یادم باشد قبض را پرداخت کنم» مطمئنا خاطرتان خواهد ماند. همیشه در ذهن خود هم با واژه های مثبت با خود حرف بزنید. 

7.    از این بدتر هم می توانست باشد

هرگاه در شرایط ناگوار و غیرقابل تحملی گرفتار شدید سعی کنید ذهن خود را با فکر کردن به اوضاع بدتر پرت کنید. این راهکار باعث کاهش درد و ناراحتی شما می شود. وقتی به اوضاع بدتر از آنچه گرفتار آن هستیم فکر می کنیم، ناراحتی ما از اوضاع پیش رو به طور محسوسی کاهش  پیدا می کند.

دوشنبه 12/1/1392 - 19:43
کامپیوتر و اینترنت



نکاتی برای تمیز کردن کامپیوتر های شخصی


به سال نو نزدیک می شویم و به این بهانه همه در حال نونوار کردن وسایل و لوازم پرمصرف هستند. کالاهایی که طی یک سال اخیر مدام مورد استفاده قرار گرفته اند و حالا کهنه، فرسوده یا کثیف شده اند.

به همین دلیل همه در تدارک تمیز کردن یا نونوار کردن این کالاها هستند. از آنجا که لپ تاپ ها هم از کالاهایی هستند که مدام مورد استفاده کاربرانشان قرار می گیرند، بد نیست کاربران رایانه دستی بر کامپیوتر های خود کشیده و گرد و غبار کار مداوم را از تن و جان آن بزدایند. این کار چند حسن دارد: اول اینکه کامپیوتر بیچاره را از آلودگی و گرد و غبار نجات می دهیم. دوم اینکه با این اقدام به حفظ سلامت خود نیز کمک کرده ایم، چرا که رایانه و تجهیزات آن نظیر موس، کی بورد و... بیش از هر وسیله دیگری در جذب میکروب، باکتری و ویروس های بیماری زا مستعد هستند. تحقیقات نشان داده اند که برخی از کیبوردها حتی از بسیاری از مکان های آلوده، کثیف تر هستند. براساس تحقیقات انجام شده تنها در کیبورد کامپیوتر، هزاران ویروس آلوده و میکروب وجود دارد که ناقل بیماری های بسیاری است، پس اگر تاکنون برای گردگیری کامپیوتر خود اقدام نکرده اید، بهتر است دست به کار شده و به جنگ ویروس های بیماری زایی روید که از سر و کول کامپیوترتان بالا می رود. برای این کار البته باید نکاتی را مد نظر قرار دهید که علاوه بر اینکه لپ تاپ شما را تمیز و پاک می کند، بلکه به سلامت آن هم آسیبی نرساند. پس اگر قصد تمیز کردن لپ تاپتان را دارید و همچنین نگران حفظ سلامتی لپ تاپ خود هستید، این مطلب را بخوانید:


از لوازم پاک کننده مجاز و استاندارد استفاده کنید:

امروزه اکثر کاربران رایانه از تمیزکننده هایی که در قالب اسپری، قطره و دستمال های مرطوب در بازار موجودند برای تمیز کردن رایانه استفاده می کنند. این تمیزکننده ها در مارک های مختلفی که اکثرا متفرقه هستند در بازار موجودند و محصول کشور چین هستند، اگر چه این محصولات چینی کیفیت برندهای آلمانی و... را ندارند، اما استفاده از این تمیزکننده ها حتی در صورت تقلبی بودن به مراتب بهتر از استفاده از محلول های من در آوردی است که برخی از کاربران رایانه از آن استفاده می کنند. در هر حال بهتر است از محلول و مواد پاک کننده مجاز و دارای استاندارد استفاده کنید.

از محلول های پاک کننده در فواصل زمانی معین استفاده کنید:

اگرچه فعالان بازار معتقدند استفاده از مواد پاک کننده مخصوص کامپیوتر آسیبی به این کالا نمی رساند، اما کارشناسان معتقدند استفاده از این مواد در فواصل زمانی کوتاه می تواند باعث ایجاد نقص در کامپیوتر و قطعات آن شود، البته نظرات متعددی در این زمینه وجود دارد. کارخانه های سازنده لپ تاپ به تمیزکاری لپ تاپ هر یک سال یک بار معتقدند.

گروهی می گویند استفاده از محلول های پاک کننده در فواصل زمانی کوتاه منجر به بروز تغییرات ظاهری در ظاهر لپ تاپ می شود و بهتر است در فواصل زمانی سه ماه یکبار از این مواد استفاده کرد و در موارد دیگر از پنبه آغشته به آب برای پاک کردن لپ تاپ استفاده کرد، اما گروه دیگری می گویند، از آنجا که این محلول ها مطابق با استانداردهای جهانی و با حساسیت خاص تولید شده اند آسیبی به دستگاه نمی رسانند و می توان هر یک ماه یکبار از آن استفاده کرد.

به هر حال با توجه به وفور کالاهای تقلبی در بازار، بهتر است ما احتیاط کرده و در فواصل زمانی طولانی تری از این تمیز کننده ها برای شستشوی لپ تاپ استفاده کنیم.
هرگز برای تمیز کردن لپ تاپ از جاروبرقی یا وسایل این چنینی استفاده نکنید:

برخی از افراد برای زدودن گرد و غبار لپ تاپ به ویژه گرد و غبار بین کلیدها و... از جاروبرقی یا جارو شارژی استفاده می کنند. اما این کاری بسیار اشتباه است که سلامت لپ تاپ را به شدت تهدید می کند، پس بهتر است به جای استفاده از جاروبرقی، از جاروهای کوچک با توان مشخص که مخصوص لپ تاپ است یا اسپری های هوای فشرده برای زدودن گرد و غبار روی لپ تاپ استفاده کنید. همچنین می توانید از قلم موهای نرم و کوچک برای زدودن گردو و غبار از لپ تاپ استفاده کنید.

برای تمیزکاری لپ تاپ مرحله به مرحله پیش روید:

اولین قدم برای تمیز کردن کامپیوتر این است که دستگاه را خاموش و کابل برق را از پریز جدا کنید. بهتر است قسمت بیرونی بدنه کامپیوتر را با جاروهای مخصوص کامپیوتر که  در بازار موجودند تمیز کنید و سپس به سراغ قسمت های داخلی کامپیوتر بروید و CPU، مادربورد و دیگر قطعات را با استفاده از یک قلم موی کوچک و نرم گرد روبی کنید، البته باید مواظب باشید تا قطعات کوچک روی مادربوردها به ویژه جامپرها جابه جا نشود. برای تمیز کردن داخل درایو کامپیوتر، نیز بهتر است از کیت های مخصوص تمیزکردن درایو استفاده شود که در بازار با قیمتی حدود یک هزار و ۵۰۰ تا سه هزار تومان به فروش می رسند. در تمیز کردن صفحه LCD مانیتور باید دقت فراوانی شود، چرا که این مانیتورها از شیشه ساخته نشده اند؛ بنابراین هیچ وقت هیچ مایعی را به طور مستقیم روی آن اسپری نکنید و از دستمال کاغذی از هر نوع برای تمیز کردن آن استفاده نکنید؛ چرا که باعث خش افتادن روی صفحه آن می شود. پس بهتر است از دستمال های پارچه ای کتان نرم و خشک برای این کار استفاده کنید.

از ابزارهای محافظتی و ایمنی استفاده کنید:

بهتر است پس از پاک کردن و تمیز کردن لپ تاپ از کاور و محافظه هایی که در بازار موجود است استفاده کنید. به عنوان مثال از کاورهای کیبورد یا کاور روی صفحه نمایش استفاده کنید. در این صورت دستگاه شما به تمیزکاری کمتری نیاز خواهد داشت.


دوشنبه 28/12/1391 - 0:56
ازدواج و همسرداری

 

 

نیازهای مردان و زنان در بعضی جهات مشابهند ولی از آنجا که مردان، مریخی و زنان، ونوسی هستند در یکسری موارد نیز با یکدیگر تفاوت دارند. همه ما انسان ها ذاتا دوست داریم مورد توجه و احترام قرار بگیریم. اگر ما با نیازهای دو طرف آشنا باشیم مسلما روابطمان با همسرمان رو به بهبود می رود. وقتی مردی از جانب همسرش مورد احترام قرار می گیرد، به تدریج سعی می کند تبدیل به شخص برتری شود. 

احترام یکی از فاکتورهایی است که اغلب مردان به آن توجه بسیاری نشان می دهند. عشق و احترام برای یک مرد تقریبا هم معنی است. بدون شک با انجام روش های زیر شگفت زده شده و شاهد نتایج باورنکردنی آن خواهید بود:

 

 

1- اجازه دهید متوجه شود چقدر وجودش برای شما اهمیت دارد.


2- حتی اگر با شما مخالفت می کند، باز هم به صحبت های او گوش دهید.

3- از او تقاضای کمک کنید.

4- به او بگویید که او را دوست دارید و به وجودش افتخار می کنید.

5- بگذارید برای خود سرگرمی داشته باشد.

6- به او اعتماد داشته باشید.

7- وقتی با هم بیرون می روید، درباره مشکلات صحبت نکنید.

8- بر روی اعمال خوب او متمرکز شوید.

9- به علایق او احترام بگذارید.

10- وقتی به منزل برمی گردد، خوشحال باشید.

11- اجازه دهید نیم ساعت بعد از کار استراحت کند.

12- به هیچ یک از اعضای خانواده اجازه ندهید به او بی احترامی کند.

13- در مقابل کسی که به او بی احترامی می کند بایستید.

14- از تلاشی که برای زندگی تان می کند قدردانی کنید.

15- در کارهای تان با او مشورت کنید.

16- برای رسیدن به اهدافتان با هم برنامه ریزی کنید.

17- بیش از اندازه کار نکنید، برای او نیز وقت بگذارید.

18- اگر مرتکب اشتباهی شد، او را ببخشید.

19- طوری رفتار کنید که به او نیاز دارید.

20- تمام اوقات فراغت او را با کارهای منزل پر نکنید.

21- مغرور نباشید و اشتباهات تان را بپذیرید.

22- وقتی دچار استرس است او را آرام کنید.

23- اگر مشغول صحبت با شماست، گوش کنید و با طرح چند سوال به او نشان دهید که کاملا به او توجه دارید.

24- به خاطر زحمتی که می کشد از او سپاسگزاری کنید.

25- به دلیل هر آنچه که هست به او افتخار کنید.

26- حرف های تان را با عشق بیان کنید.

27- وقتی با او هستید پرانرژی باشید.

28- از او انتظار نداشته باشید تمام وقتش را برای انجام کارهای شما صرف کند.

29- از اینکه فرد خوبی است ابراز خشنودی کنید.

30- حتی در غیاب او، جلوی دیگران از او به خوبی یاد کنید.

31- احساسات تان را با او در میان بگذارید ولی آن را به طور خلاصه بیان کنید.

32- حداقل سه مورد از کارهای خوبش را به او گوشزد کنید.

33- در مقابل دیگران به او افتخار کنید.

34- صبح ها با او بیدار شوید حتی اگر مجبور نباشید زود بیدار شوید.

35- در مواقع سختی پشتیبان او باشید.

36- او را در هر شرایطی بپذیرید و هرگز از خود نرانید.

37- وقتی عصبانی است به او پیله نکنید.

38- به او کمک کنید به اهدافش برسد.

39- به او کمک کنید عادات بدش را ترک کند.

40- دیگران را با او مقایسه نکنید.

41- از کارهایی که در منزل انجام می دهد، تشکر کنید.

42- پیش از تصمیم گیری های مهم با او مشورت کنید.

43- توانایی های او را دست کم نگیرید.

44- حرفتان را مستقیم بزنید و از حاشیه رفتن بپرهیزید.

45- حتی اگر از هم فاصله دارید، توجه تان را به او نشان دهید.

46- با او دعوا و مشاجره نکنید.

47- با او مودب و مهربان رفتار کنید.

48- برای هر موضوعی او را سرزنش نکنید.

49- وقتی کار اشتباهی می کند، به او نگویید: به تو گفتم اینطوری می شود!

50- بر سر پول با او دعوا نکنید، او خود نسبت به این موضوع احساس مسوولیت می کند.

51- با او به پیاده روی بروید.

52- خوبی های او را بزرگ و بدی هایش را کوچک جلوه دهید.

53- از او انتظار نداشته باشید بتواند فکر شما را بخواند، او این توانایی را ندارد.

54- اگر می خواهید وسایل یا کاغذهایش را دور بیندازید، ابتدا از او بپرسید.

55- به تناسب اندامتان اهمیت دهید.

56- ظاهرتان را برای او بیارایید.

57- اگر از دست او عصبانی هستید، با او قهر نکنید.

58- بهترین دوست او باشید.

59- تنها به خاطر وجود خودش به او عشق بورزید.

60- با احترام با او رفتار کنید.

 

منبع: مجله موفقیت

دوشنبه 28/12/1391 - 0:52
موفقیت و مدیریت

 

 

چقدر وضعیت غمگینی است: یک کارمند معمولی حدود 19 ساعت را در هفته (شامل 6 ساعت در آخر هفته ها) به نگرانی در مورد حرف ها و کارهایی که مدیرش می گوید و انجام می دهد، اختصاص می دهد. اما خوشبختانه حتی برای تحمل کردن مدیرهای بسیار فتنه انگیز نیز همچون مدیرانی که قابلیت مدیریت ندارد، راه هایی وجود دارد. برای این منظور با ما همراه باشید.

1.    بزرگ کننده مسایل کوچک

چنین مدیرهایی تمایل بسیاری به هدر دادن وقت برای دوباره کاری و نوشتن گزارش کاری دارند. این افراد کمال گرا، حس عدم اعتماد را به کارمند منتقل می کنند و مانع از پیشرفت او می شوند. برای تحمل این شرایط بهترین کار این است که با این نوع مدیران ارتباط زیادی برقرار کنید و بیش از حد نرمال برای او گزارش کار بنویسید. 

 

 

2.    مداخله نکننده


کارمندان این مدیرها با آزادی عمل بیشتر کار می کنند اما عدم راهنمایی او می تواند هزینه زیادی برای شما در پی داشته باشد. این نوع مدیران به شما اجازه می دهند تا بهترین کار خود را انجام دهید اما هنگام مواجهه با مسایلی که درست پیش نمی روند، به شما هیچ کمکی نمی کنند. چنین سیاستی چندان هم خوب نیست زیرا کارمند به بازخورد و واکنش در مورد کارهای خود نیاز دارد. بنابراین، برای تحمل چنین شرایطی جلسات منظم تشکیل دهید  و در مورد مسایل مهم و بحرانی شرکت با هم صحبت کنید.   

3.    معتاد کار

اینگونه مدیرها مرزی بین کار و زندگی شخصی قائل نیستند. آنها تصور می کنند زندگی استاندارد و نرمال آدم ها در ادغام با کار زیاد در شرکت معنا پیدا می کند. اما چون مدیر شما بدون خستگی کار می کند دلیل نمی شود شما هم پابه پای او زحمت بکشید. اگر مدیرتان شما را نیز تحت فشار قرار داد تا بی وقفه و نامتعادل کار کنید، به او بفهمانید کارهای شما به خوبی پیش می روند و برای مرحله بعد برنامه ریزی کنید. اگر در روزهای تعطیل و غیرکاری این‌باکس ایمیل شما پر از ایمیل های مدیرتان می شود، به او بفهمانید تعهدات زندگی شخصی شما باعث می شوند تا نتوانید در آخر هفته ها ایمیل های کاری را چک کنید. اگر این ایمیل ها بحث طولانی به دنبال داشت، در پاسخ یک مکالمه در طول ساعت کاری را برنامه ریزی کنید. 

4.    دوست

اینگونه مدیرها بیشتر شبیه همکار هستند تا مدیر. آنها به شخصیت خود بیشتر از حرفه‌شان اهمیت می دهند و این رفاقت تا زمانی که شما هم رفتار دوستانه ای داشته باشید ادامه دارد. اما سعی کنید خیلی با هم دوست نباشید. منظور این است که، با هم ناهار بخورید یا با هم بیرون بروید ولی هرگز در مورد مسایل جدی، مشکلات شخصی همچون ازدواج یا خانواده با هم صحبت نکنید. مدیر صمیمی و مهربان کار را برای کارمند بسیار راحت می کند اما به یاد داشته باشید شغل و درآمد مدیر شما به انجام وظایف شما بستگی دارد. بنابراین، هنگامی که مشکلی در کار پیش می آید منتظر تغییر رویه و رفتار او باشید.

5.    ناکارآمد

مدیر جدید شما به اندازه سال هایی که شما در این شرکت بوده اید تجربه کار در اینجا را ندارد پس چرا باید به او گزارش کار بدهید؟ برخی از مدیرها بدون اینکه لایق باشند به این سمت برگزیده می شوند. اما به جای دلخوری از او به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید. سعی کنید با ذهنی باز به ایده های او فکر کنید و هرجا که برایتان واضح نیست از او سوال بپرسید. همیشه منتظر اتفاق های خوب و پیشرفت در شغل خود باشید. 

6.    فریاد زننده

بعضی از مدیرها همیشه صدای بالایی دارند و با داد و فریاد دستورات خود را مطرح می کنند. وقتی کاری را خراب می کنید او داد می زند و تصور می کند با این کار می تواند مشکل ایجاد شده را از بین برد. در مقابل فریادهای او چه باید کرد؟ تصور کنید در تیم فوتبال هستید و مدیر شما در واقع مربی فوتبال شماست. یا مثلا می توانید با صدایی خیلی آرام پاسخ او را بدهید تا فاصله صدای خود و شما را ببیند شاید متوجه بالا بودن صدای خودش بشود. 

 

 

7.    ریزبین


برخی از مدیرها بسیار به جزئیات مسایل اهمیت می دهند و بسیار نکته سنج هستند. حتی وقتی کاری را درست انجام می دهید چیزی برای انتقاد پیدا می کنند. یا تغییرات بی مورد ایجاد می کنند، مثلا خطوط اطراف فایل پاورپوینتی که شما طراحی کرده اید را از قرمز به آبی تغییر رنگ می دهند. شما با این افراد هیچ کاری نمی توانید انجام دهید زیرا ذاتا ریزبین هستند و جزئیات برایشان مهم است. با این افراد باید کاملا منطقی روبه رو شوید. هنگامی که از کار خود دفاع می کنید، ترکیبی از سوال ها و محرک هایی را آماده کنید که باعث شود تا حدس و گمانه زنی هایی در مورد کار شما داشته باشد.

 

8.    زودتسلیم

آیا می خواهی زودتر بروی؟ مشکلی نیست! سازمان و ساختارهای آن برای این نوع مدیرها اهمیت ندارد. این افراد بیشتر به حل درگیری ها علاقه دارند تا نتیجه کارها. این مدیر هیچ گاه شما را برای بهبود کارتان تشویق نمی کند و به همین دلیل هیچ پیشرفتی در کار نخواهید داشت و همیشه در وضعیتی ثابت خواهید بود. برای کنار آمدن با این مساله، بهتر است در کارهای گروهی شرکت کنید و از همکاران خود راهنمایی بگیرید. به این ترتیب، به جای هدر دادن ساعات کاری خود می توانید مفید ظاهر شوید.

9.    سوءاستفاده چی

این مدیرهای حیله گر از اینکه وعده های دروغین به کارمندان بدهند تا کارشان پیش برود هیچ ترسی ندارند. فعالیت های آنها همچون شخصیتشان سوال برانگیز است و می تواند به شما درس اخلاق و توانایی نه گفتن با دلایل منطقی و انتخاب های جایگزین بدهد. برای کنار آمدن با این شرایط، سوال های او را به طرز دیگری بیان و مکالمات خود را مکتوب کنید. در نتیجه کار شما افزایش نمی یابد و قول هایی که به شما داده نیز فراموش نمی شوند.

10.    نامتعادل

به طور مثال، هفته گذشته هر روز با هم چای می خوردید. اما این هفته همه میزهایشان را دایره وار گذاشته اند چون مدیر شما مقاله ای خوانده که این کار باعث افزایش بازدهی کار می شود. از این افراد چیزهای زیادی می توان آموخت .اگر همه تغییراتی که می خواهد را انجام دهید، خود و دیگران را دیوانه می کنید. سعی کنید فقط مواردی را اعمال کنید که واقعا در بهبود کار شما موثر هستند و بیشتر از معایب مزایا دارند.

دوشنبه 28/12/1391 - 0:50
سلامت و بهداشت جامعه

 

 

تعرفه های درمانی در سال 92 افزایش یافت. این خبر را رسانه های مختلف بازتاب دادند. هر چند با وجود اعلام شدن رشد 18 درصدی تعرفه های درمانی در بخش دولتی و 29 درصدی در بخش غیردولتی هنوز هم بین بخش های مختلف ناهماهنگی وجود دارد و معلوم نیست آخر سر چقدر باید برای درمانتان در سال جدید نسبت به سال قبل بیشتر بپردازید اما یک اصل غیرقابل تغییر است؛ افزایش تعرفه ها در بخش دولتی و غیردولتی افزایش خواهد یافت. 

با این حساب یک سوال مهم را باید جواب دهید، تا در طول سال 92 اعتماد به نفس رفتنِ به بیمارستان را داشته باشید. سوال این است: شما چه تدابیری برای بیمه های درمانی خانواده تان در سال جدید اندیشیده اید؟ هر چند نظام بیمه درمانی در کشور از مشکلات زیادی رنج می برد اما اگر غفلت کنید و از همین خدمات نصفه و نیمه هم محروم شوید برای پرداخت هزینه های درمانتان 100 درصد با مشکل مواجه خواهید شد. شما باید یک بسته مناسب بیمه درمانی خریداری کنید.

1- درمان تکمیلی راه میانبر

با گران شدن هزینه های درمانی در سال 92 دیگر هیچ دلیلی وجود ندارد با این توجیه که حق بیمه آن بالاست از خرید بیمه تکمیلی خودداری کنید. البته تا جایی که می توانیدسعی کنیداین بیمه نامه را در قالب یک گروه بیمه ای خریداری کنید. برای این کار شما باید در یک شرکت دولتی یا خصوصی شاغل باشید که بالای 50 نفر کارمند داشته باشد و تصمیم بگیرد برای آنها بیمه تکمیلی بخرد. 

مشکل اصلی در این زمینه این است که شرکت های خصوصی الزامی برای زیرپوشش بیمه تکمیلی قرار دادن کارکنانشان ندارنداما اگر این شرایط را نداشته باشید باید قید بیمه تکمیلی را بزنید؟ شما در این شرایط دو راه بیشتر ندارید راه اول این است که تن به هزینه های چند برابری خرید بیمه تکمیلی به صورت انفرادی بدهید. برای این کار باید به شرکت های بیمه مراجعه و آنها را مجاب کنید که به شما به صورت انفرادی بیمه تکمیلی بفروشند.

 

 

چگونه از دست هزینه های گران درمان فرار کنیم؟
 

 در این خصوص هم شرکت های بیمه هیچ الزام قانونی برای فروش این بیمه نامه ندارند. آنها می توانند با در نظر گرفتن سن و سال و تعداد اعضای خانواده به شما بیمه تکمیلی بفروشند یا نه. حق بیمه هم بر اساس محاسبات شرکت تعیین می شود اما راه دوم فقط کمی نیاز به همدلی بین اعضای یک گروه خانوادگی یا دوستی دارد. برای این کار شما کافی است یک گروه 50 نفره فامیلی تشکیل دهید و یک نفر به نمایندگی از آنها با در دست داشتن مدارک به نمایندگی یک شرکت بیمه مراجعه کند. در این حالت شرکت بیمه باید با تعرفه های مصوب برای گروه های شرکتی به شما بیمه تکمیلی بفروشد. توجه داشته باشید در صورتی که گروه بیمه ای شما تشکیل داده اید 50 نفر و بالاتر باشد شرکت های بیمه از نظر قانونی موظف هستند این بیمه نامه را به شما بفروشند.

چرا مهم است: تعرفه های درمانی براساس گفته های رسمی در بخش غیردولتی 18 درصد و در بخش غیردولتی 29 درصد افزایش یافته، با یک حساب و کتاب ساده با توجه به حق بیمه های فعلی شما اگر در طول سال یک بار هم در بیمارستان بستری شوید نسبت به حق بیمه پرداختی 100 درصد بیشتر کمک هزینه دریافت کرده اید. بیمه تکمیلی درمانی خصوصا در مورد هزینه عمل های جراحی و بستری طولانی مدت می تواند نقش یک ناجی مالی را برای شما بازی کند.

 

 



2- دفترچه های درمانی تان را تمدید کنید

از اواسط امسال مدام مسئولان مختلف در حوزه بیمه خدمات درمانی از یکپارچه کردن دفترچه های مختلف در این زمینه خبر می دهند اما این طرح ها به نتیجه نرسیده است. فعلا هم خبری از هوشمندن شدن دفترچه های تامین اجتماعی نیست. بنابراین شما منتظر این اتفاقات نمانید. در صورتی که اعتبار دفترچه های درمانی تان در حال تمام شدن است در اولین فرصت آن را تمدید کنید. 

در حال حاضر دفترچه های درمانی با چند نام مختلف و البته با سطح پوشش های مختلف در دسترس است. فرقی نمی کند شما از چه نوع دفترچه ای استفاده می کنید. سعی کنیددر مصرف برگه های آن صرفه جویی کنید. برای گرفتن دفترچه جدید حداقل باید شش ماه از دریافت آن گذشته باشد. یکی از نکاتی که برای استفاده بهتر از دفترچه های درمانی باید در نظر داشته باشید این است که به مراکزی مراجعه کنید که طرف قرارداد اصلی بیمه شما هستند. 

به عنوان مثال کسانی که دفترچه تامین اجتماعی دارند هر چند می توانند در همه بیمارستان ها از آن استفاده کنند اما در صورتی که بیمارستان یا داروخانه متعلق به سازمان تامین اجتماعی باشد آنها بدون پرداخت هزینه خدمات خود را دریافت می کنند. در صورتی که در سایر بیمارستان ها تنها 30 درصد تخفیف داده می شود.

چرا مهم است: برای گرفتن دفترچه جدید باید حداقل شش ماه از تاریخ آن گذشته باشد اما شما می توانید با تمدید آن قبل از پایان سال این شش ماه را در اصطلاح برای خود ذخیره کنید. یعنی شما در هر سال می توانید دو بار این کار را بکنید. اگر در طول امسال تنها یک بار دفترچه تان را عوض کرده اید، یک بار دیگر این کار را بکنید.

 

 



3- بیمه سلامت ایرانیان همچنان پابرجا است

قرار بود تمام دفترچه های درمانی در قالب سازمان سلامت ایرانیان با عنوان بیمه سلامت ایرانیان به دست مردم برسد. این اتفاق نیفتاده اما کسانی که هیچ دفترچه درمانی ندارند می توانند از این فرصت استفاده کنند. کسانی که دفترچه تامین اجتماعی دارند خیالشان از بقیه راحت تر است اما هنوز هستند کسانی که حتی دفترچه خدمات درمانی شهری یا روستایی هم ندارند.

 از دو سال قبل با راه افتادن بیمه سلامت ایرانیان آنها می توانندبا پرداخت یک حق بیمه 10 هزار تومانی صاحب دفترچه بیمه درمانی شوند. تمام خدمات درمانی که در قالب بیمه خدمت درمانی شهری به دارندگان ارائه می شود با دفترچه سلامت ایرانیان هم ارائه می شود. بنابراین کسانی که تا به حال دفترچه درمانی نگرفته اند بهتر است هر چه زودتر اقدام کنند.

چرا مهم است: در مورد عمل های جراحی و بستری های طولانی مدت و حتی خرید برخی داروها داشتن دفترچه درمانی در مجموع می تواند 50 درصد از هزینه های شما را کاهش دهد. با توجه به گران شدن تعرفه های درمانی این 50 درصد اصلا رقمی نیست که بخواهید آن را پشت گوش بیندازید. پس حتما در کنار خرید بیمه تکمیلی به فکر دفترچه های خدمات درمانی تان هم باشید. 

 

 



4- نحوه استفاده از بیمارستان ها

بیمه شدگان معمولا در انتخاب هر یک از بیمارستان های کشور آزاد هستندو شرکت های بیمه ای منفی برای استفاده بیمه گذارانشان قائل نیستنداما این فقط یک شعار زیبا است. اصلا بعید نیست به بیمارستانی مراجعه کنید، بستری شوید و بعد شرکت بیمه ای که طرف قرارداد شماست اعلام کند با این بیمارستان یا مرکز درمانی قراردادی ندارد. پس قبل از مراجعه به هر مرکز درمانی، اول با استفاده از سایت اینترنتی شرکت یا از طریق استعلام تلفنی مطمئن شوید که این مرکز با شرکت بیمه طرف قرارداد است. 

دقت کنید این استعلام را از شرکت بیمه انجام دهید و نه از بیمارستان چون برای دریافت کمک هزینه، شما با شرکت بیمه طرف هستید و نه بیمارستان یا مرکز درمانی که شما را بستری کرده است.

چرا مهم است: در صورتی که استعلام نگرفته باشید یا به هر نحوی شرکت بیمه تایید نکرده باشد که با مرکز درمانی مورد نظر قرارداد دارد نمی توانید روی بیمه نامه خود حساب کنید.

 

 



5- پوشش های بیمه درمان تکمیلی را افزایش دهید

در حال حاضر این امکان وجود دارد که در کنار بیمه درمان تکمیلی نسبت به خرید پوشش های بیمه حوادث نیز اقدام کردو حتی می توانید دامنه تامین پوشش های بیمه های درمانی را برای مسافرت های خارج از کشور نیز گسترش دهید. سال گذشته بیمه ها مشکلات زیادی با بیمارستان ها داشتند. بنابراین ممکن است در سال جدید این امکان را حذف کنند. 

پس قبل از پایان سال پوشش های تکمیلی خود را افزایش دهید. چرا مهم است گاهی هزینه های جانبی مانند نیاز به اعزام به خارج از کشور بسیار بیشتر از هزینه درمان بیماری تمام می شود، در این مواقع داشتن پوشش های اضافی می تواند به شما کمک کند.

 

منبع: هفت صبح

دوشنبه 28/12/1391 - 0:46
اخلاق

 

 

«خودخواهی»، دشمن اُنس و اُلفت است و تیغ تیز جدا کننده پیوندها، و صفتی است شیطانی. «انصاف»، از آن جهت زیباست که حق و امتیاز و برخورداری را فقط برای خودمان نمی‌خواهیم، بلکه میان خود و دیگران، به نسبتی برابر نصف می‌کنیم.

شخص منصف، محبوبیت می‌یابد، قلمرو دل‌ها را تسخیر می‌کند، به سپاه بی‌ساز و برگ و مدافعان انبوه دست می‌یابد و بی‌خرج و هزینه، طرفدار پیدا می‌کند. کسی که خودخواه است، همه چیز را برای خود می‌خواهد و همه بدی‌ها، محرومیّت‌ها، سختی‌ها و تقصیرها را برای دیگران. با این شیوه و روحیّه، جایی برای دوستی و ملاطفت و صمیمیّت نمی‌ماند. سخنی زیبا و حکیمانه از مولای متقیان: «میان خودت و دیگران، خود را میزان و معیار قرار بده. آنچه برای خودت دوست داری برای دیگران هم دوست داشته باش.

آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگری هم مپسند. همان‌طور که نمی‌خواهی به تو ظلم کنند، به دیگران هم ستم مکن. آن گونه که دوست داری به تو خوبی کنند، به آنان خوبی کن. آنچه از دیگران زشت می‌شماری برای خودت نیز زشت بدان. آنچه از مردم برای خودت می‌پسندی، از خودت نسبت به آنان بپسند».آن که «خودمحوری» را اساس رابطه‌اش با دیگری قرار دهد، شکست می‌خورد؛ چون محبت و حمایت دیگران را از دست می‌دهد.

ریشه این که بعضی با آن که در میان مردم اند، امّا تنهایند، در جمع اند، امّا احساس غربت می‌کنند، در این نکته نهفته است که «انصاف در برخورد» ندارند، خود را تافته جدا بافته می‌پندارند، افزون خواه و امتیازطلب اند؛ از این رو دچار «درد تنهایی» می‌شوند و رنج می‌برند. امّا برخورداران از انصاف در برخورد با مردم، محبوب دل‌ها و مورد حمایت همنوعان قرار می‌گیرند و هر جا روند، به قول سعدی «قدر» می‌بینند و بر«صدر» می‌نشینند.

دوشنبه 28/12/1391 - 0:41
سلامت و بهداشت جامعه



   همه ما خوابیدن را دوست داریم. اما آیا تا به حال از خواص مفید خواب اطلاع داشته‌اید؟ برای جلوگیری از بروز مشکلات، شما باید 7 تا 9 ساعت در شب بخوابید.

1- خوابیدن به سلامت قلب کمک می‌کند
   غالبا، سکته‌های قلبی در صبح خیلی زود اتفاق می‌افتد. کمبود خواب باعث بالا رفتن و بدتر شدن فشار خون و کلسترول می‌گردد. بالا رفتن فشار خون و کلسترول از عوامل بوجود‌آورنده بیماری‌های قلبی می‌باشند. اگر شما 7 تا 9 ساعت در شب بخوابید، قلبتان سالم می‌ماند.
 
2- خوابیدن از انواع سرطان ها جلوگیری می‌کند
   افرادی که شب‌کارند، بیشتر در معرض خطر سرطان‌های سینه و روده قرار دارند. تحقیقات نشان داده است که این مشکل، به علت تفاوت مقدار ملاتونین در افراد می‌باشد. ملاتونین هورمونی است که خواب و بیداری را تنظیم می‌کند.

   بعد از غروب آفتاب، هوا رو به تاریکی می‌رود و در این زمان است که هیپوتالاموس، ملاتونین را آزاد می‌کند. ملاتونین وقتی آزاد شد، به خواب می‌رویم.

   هنگامی که در برابر نور قرار داریم، هورمون ملاتونین کم می‌شود. این هورمون هم بر خواب ما اثر می‌گذارد و هم از سرطان جلوگیری می‌کند. ملاتونین باعث کاهش رشد سلول‌های سرطانی می‌گردد. بنابراین اتاق خواب خود را تاریک کنید و مطمئن باشید که ملاتونین ترشح می‌شود.
 
3- خوابیدن باعث کاهش استرس می‌گردد
   اعمال بدن دارای قدرت شگفت آوری هستند. هنگامی که کمبود خواب داشته باشیم، فشار خون بالا می‌رود و هورمون‌های استرس‌زا بوجود می‌آیند. افزایش فشار خون باعث افزایش بیماری‌های قلبی و سکته می‌شود. هورمون‌های استرس‌زا خود باعث بدخوابی می‌شوند. بنابراین بهتر است روش‌های با آرامش زندگی کردن را یاد بگیریم.
 
4- خوابیدن باعث کاهش تورم و التهاب می‌شود
   افزایش هورمون‌های استرس‌زا باعث افزایش مقدار التهاب و تورم، بروز دیابت، سرطان و بیماری‌های قلبی می‌گردند.

5- خوابیدن باعث هوشیاری می‌گردد
   اگر یک خواب خوب داشته باشید، روز بعد دارای انرژی بیشتری خواهید بود. همین طور، فعال بودن و دارای انرژی بودن باعث می‌شود که در شب، خواب خوب و راحتی داشته باشید.
 
6- خوابیدن باعث تقویت حافظه می‌شود
   محققان نمی‌دانند که چرا ما می‌خوابیم و رویا می‌بینیم، اما آنها می‌دانند که فرایندی به نام تقویت حافظه در خواب رخ می‌دهد. در حالی که بدن شما در حال استراحت است، مغز شما مشغول پردازش وقایع روزانه شما می‌باشد. رویاها و خواب‌های عمیق برای مغز بسیار مهم می‌باشند، چرا که در آن هنگام حافظه تقویت می‌شود. پس کیفیت بالای خواب، باعث حافظه بهتر و همچنین باعث بهتر انجام دادن کارها می‌گردد.
 
7- خوابیدن باعث کاهش وزن می‌گردد
   تحقیقات نشان داده است، افرادی که در شب کمتر از 7 ساعت می‌خوابند، بیشتر در معرض چاقی می‌باشند. کمبود خواب بر تعادل هورمون‌های بدن و اشتها اثر می‌گذارد. در اثر کمبود خواب، عملکرد هورمون‌های گرلین و لپتین (هورمون‌های تنظیم‌کننده اشتها) مختل می‌شود؛ بنابراین اگر می‌خواهید وزنتان کم شود و یا تغییری نکند، خواب خوبی باید داشته باشید.

8- چرت زدن باعث باهوش شدن می‌گردد
   چرت زدن در طول روز، می‌تواند سلامت شما را بهبود ببخشد. همچنین، چرت زدن باعث بهبود حافظه، عملکرد ادراکی و خلق و خو می‌شود. مطالعه‌ای بر روی 24000 یونانی نشان داد افرادی که در هفته چند بار چرت می‌زنند، خطر مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی در آنها کمتر است. همچنین افرادی که در محل کار چرت می‌زنند، استرس بسیار کمتری دارند.
 
9- خوابیدن باعث کاهش افسردگی می‌گردد
   خوابیدن بر روی بسیاری از مواد شیمیایی بدن اثر می‌گذارد. یکی از این مواد شیمیایی، سروتونین می‌باشد. افرادی که سروتونین خونشان کم است، از افسردگی رنج می‌برند.

   برای جلوگیری از افسردگی، شما باید 7 تا 9 ساعت در شب بخوابید.

10- خوابیدن به نوسازی بدن کمک می‌کند
   بدن برای ترمیم صدمات ناشی از استرس، اشعه ماورای بنفش و دیگر عوامل خطرزا، نیاز به خواب دارد. هنگامی که می‌خوابیم، سلول‌های بدن تعداد زیادی پروتئین می‌سازند. این مولکول‌های پروتئینی به صورت آجرهای ساختمانی برای سلول‌ها استفاده می‌شوند و به طور کلی، باعث ترمیم سلول‌های آسیب دیده می‌گردند.
 
علل بدخوابی

1- زیاد فکر کردن
   بسیاری از افراد، مشکلات کاری خود را به خانه می‌برند. این موضوع باعث می‌شود كه چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی، تداخل در خوابتان ایجاد گردد. اگر شما تمام روز، مشغول فکر کردن به یک مشکل باشید، این افکار از مغزتان بیرون نمی‌آید و باعث سخت خوابیدن و حتی بیدار شدن در طول شب می‌شود.

2- مصرف کافئین
   افرادی که استرس زیادی دارند، مقدار زیادی کافئین می‌نوشند به این امید که از استرس رهایی یابند. کافئین، استرس را بیشتر می‌کند و بر روی مقدار و کیفیت خواب اثر می‌گذارد.
 
3- ترشح کورتیزول
   کورتیزول یک هورمون استرس‌زا می‌باشد و در دعوا کردن و جنگیدن ترشح می‌گردد. استرس‌های مزمن، ترشح کورتیزول را بالا می‌برند و بر روی خواب نیز اثر منفی می‌گذارند.
 
4- زندگی شلوغ و گیج‌کننده
   اگر شما کارهای زیادی داشته باشید و دیر بخوابید و صبح خیلی زود بیدار شوید، احساس خستگی زیادی می‌کنید.
 
5- عصبانیت
   عصبانیت نیز می‌تواند خواب شما را بر هم بزند و دچار اختلال در خوابیدن شوید. عصبانیت باعث می‌شود که مغز شما مشغول باشد و نگران فردایتان باشید.
 
طی مدت 20 دقیقه استرس را از خود دور کنید و آرامش را به بدن خود هدیه دهید
- در یک جای راحت بنشینید. پشتتان باید صاف باشد و پاهای خود را روی زمین بگذارید.
- چشمان خود را ببندید و آرام باشید.
- از راه بینی نفس بکشید.
- بعد، هوای وارد شده به بدن را تماما از راه بینی خارج کنید.
- این روش تنفس کردن را تا 20 دقیقه انجام دهید. می‌توانید بعد از انجام هر دم و بازدم، یک عدد را بگویید.
- این کار را هر روز انجام دهید. با این روش، شما یاد می‌گیرید که چگونه در برابر استرس مقاومت کنید و بدن خود را آرام کنید.

خواب، مایه آرامش است. همیشه و در هر مکان و زمان، آرامش خود را از دست ندهید.
يکشنبه 27/12/1391 - 1:33
دانستنی های علمی

 

گفت‌وگو با محمد بحرانی، صداپیشه عروسك‌های ببعی و همساده ببعی چالش بزرگ من بود

محمد بحرانی متولد سال 60 است و فوق لیسانس كارگردانی دارد. او كه تا به حال علاوه بر كارهای عروسكی، در تئاتر و سینما به‌عنوان بازیگر نیز فعال بوده امسال یكی از نامزدهای بخش صداپیشگی عروسك در جشنواره تلویزیونی جام‌جم بود. با او درباره دو عروسكی (ببعی و همساده) كه صداپیشگی آنها را در مجموعه كلاه قرمزی عهده‌دار است، صحبت كردیم.

عروسك ببعی و همساده چطور طراحی شدند و به اجرا رسیدند؟

شخصیت ببعی ذهنیت كارگردان (طهماسب) بود و طبق روال این مجموعه كه در جلسات تمرین همه صداپیشه‌ها روی عروسك جدید صحبت می‌كنند همه روی عروسك ببعی صحبت كردند و كارگردان صدای مرا كه شاید در نظر اول، دورترین صدا به چهره عروسك ببعی بود، انتخاب كرد. باید بگویم در شكل‌گیری شخصیت ببعی، ایرج طهماسب نقش اصلی را داشت و در كنارش، من و بنفشه صمدی (عروسك گردان ببعی) ایده‌هایی برای بهتر شدن این عروسك مطرح می‌كردیم. در مورد همساده هم باید بگویم گروه با شنیدن صدای با لهجه، از این صدا استقبال كرد.

به‌عنوان خالق صدای شخصیت ببعی و همساده فكر می‌كنید چه نقشی در موفقیت این عروسك‌ها داشتید؟

موفقیتی كه شما از آن حرف می‌زنید، اگر به دست آمده باشد، مدیون همه بچه‌های گروه است. از طراح گرفته تا كارگردان و ایده‌پرداز اصلی آن كه آقای طهماسب هستند و به عقیده من بزرگ‌ترین نقش را دارند و آقای جبلی هم كه با ایده‌های ناب خود در شكل‌گیری عروسك ببعی نقش داشتند.

ببعی هم مانند همه شخصیت‌های این مجموعه بتدریج رشد كرد و پررنگ شد. اوایل كه او صحبت نمی‌كرد، نگران نبودید؟

شاید بهتر باشد بگویم ببعی در دو سال اخیر چالشی بزرگ برای من بود. سال اول من و بنفشه صمدی (عروسك‌گردان ببعی) مدام نگران بودیم كه آیا ممكن است مخاطب از عروسكی كه فقط بع و نه می‌گوید، خوشش بیاید. روز به روز كه جلوتر می‌رفتیم نگرانی‌مان بیشتر می‌شد، چون بچه‌های پشت صحنه هم هیچ‌كدام به عروسك ما نمی‌خندیدند، اما در این میان تنها فردی كه به این موضوع امیدوار بود، ایرج طهماسب بود.

باتوجه به این‌كه سال گذشته علاوه بر ببعی، صداپیشه شخصیت همساده نیز بودید برای شخصیت‌پردازی اینها چه كردید؟

سیستم كاری ایرج طهماسب با سایر گروه‌ها متفاوت است و باید بگویم برخلاف خیلی از كارها كه بسرعت وارد مرحله ضبط می‌شوند ما یك دوره تمرین را می‌گذرانیم و در همان دوره می‌توانیم از خود خلاقیت نشان دهیم. ایشان روان‌شناسی كودك را بخوبی می‌دانند و با لحاظ كردنش در آثارشان می‌بینیم كارهایشان از دیگر كارها متمایز است.

غیر از حیطه عروسكی، كار بازی هم انجام داده‌اید. در چه كارهایی حضور داشته‌اید؟

در نمایش یغمای باشكوه خورشید و فیلم‌های رفیق بد، اتوبوس شب، كلاه قرمزی و بچه ننه و... بازی كرده‌ام.

گفت‌وگو با بهادر مالكی، صداپیشه عروسك فامیل دور

موفقیت برنامه عروسكی با كارگروهی به دست می‌آید

بهادر مالكی متولد سال 61 و فارغ‌التحصیل رشته نمایش عروسكی از دانشگاه تهران است. او كه تاكنون در مجموعه‌هایی چون من و بابام و باباش، مخ‌آبادی‌ها (شهر كودكان) كه برای محمد اعلمی بود، امداد حشرات و... حضور داشته برای سومین سال متوالی، صداپیشگی عروسك فامیل دور را به عهده دارد.

چطور شد دنیای كودكان و كار عروسكی شما را جذب كرد؟

دنیای كودك را به علت آرامش فوق‌العاده‌ای كه به من می‌دهد، دوست دارم؛ دنیایی پر از صداقت، بی‌ریا و لذتبخش. من از همان ابتدا بیشتر به این دلیل جذبش شدم كه آرامش فوق‌العاده‌ای به من منتقل می‌كند.

شخصیت فامیل دور چطور خلق شد؟

این روال همیشگی مجموعه كلاه قرمزی است كه ابتدا عروسك‌ها با سفارش ایشان توسط مرضیه محبوب ساخته می‌شوند و در ادامه همه صداپیشه‌ها به جای عروسك‌ها صحبت می‌كنند و هركدام كه توسط ایرج طهماسب و گروه تائید شود، همان فرد انتخاب خواهد شد.

این انتخاب ممكن است به چه عواملی مرتبط باشد؟

عروسكی كه قرار است در ذهن مخاطب گل كند، حاصل یك تصمیم گروهی است. علاوه بر این باید صدا روی چهره عروسك بنشیند. دیگر مسائل از جمله هماهنگی ذهنی میان صداپیشه، عروسك‌گردان و كارگردان هم باید صورت بگیرد.

یكی از نقاط قوت این مجموعه عروسكی، ذره‌ذره نشان دادن هركدام از عروسك‌هاست به طوری كه تمام شخصیت یك عروسك در 13قسمت لو نمی‌رود. با این نظر موافقید؟

درباره برخی شخصیت‌های كلاه ‌قرمزی نوروزی، این قضیه صدق می‌كند. مثلا شخصیت فامیل دور چون پشتوانه شخصیتی خوبی دارد، پس می‌تواند كاراكتری ادامه دار باشد. برای مثال می‌تواند به گذشته‌اش برگردد و از كودكی خود تعریف كند و...

در كل برای حضور در كارهای عروسكی چقدر به متن پایبندید؟

در مجموعه كلاه قرمزی طبق خواسته ایرج طهماسب جلو می‌رویم و ایشان دیالوگ‌های زنده و مختص صداپیشه را می‌پسندند كه حالا با توجه به دایره لغاتی كه خود عروسك دارد، درهم تنیده می‌شوند. او در جلسات تمرین موقعیت را برایمان توضیح می‌دهد و همه ما براساس آن بداهه‌سازی می‌كنیم.

یك عروسك با در نظر گرفتن كدام ویژگی‌ها به موفقیت خواهد رسید؟

همان‌طور كه گفتم برای موفقیت یك عروسك، همه عوامل باید دست‌به‌دست هم دهند، از جمله طراحی عروسك، عروسك‌گردانی، صداپیشگی و... اگر حتی یكی از اینها كار خود را بدرستی انجام ندهد در موفقیت عروسك خلل ایجاد می‌شود.

به‌طور قطع در موفقیت یك عروسك هماهنگی میان صداپیشه و عروسك‌گردان لازم است. شما چطور با محمد لقمانیان به این هماهنگی رسیدید؟

ایشان از هم‌دانشگاهی‌ها و دوستان نزدیكم هستند و به دلیل همكاری‌مان در این مجموعه رابطه صمیمانه‌تری باهم داریم.

جام جم
يکشنبه 27/12/1391 - 1:32
اخلاق


نمی شود همیشه همه از شما راضی باشند. بالاخره یک روزی، یک جایی، یک نفری پیدا می شود که همینطور بی دلیل، عشقش می کشد که حتی نوع حرف زدن شما هم روی مخش باشد و راهی ندارد که بتوانید راضی اش کنید. نوع نارضایتی اش منطقی نیست که شما بخواهید منطقی حلش کنید. پس همان بهتر که برخلاف همیشه بنشینید و صورت مساله را پاک کنید و دائم به دنبال تایید این و آن نباشید.

این یک بار را به جای اینکه طرفین ماجرا «شما» و «نظر دیگران» باشید، «خودتان» باشید و «نظر خودتان». آن وقت وجدانتان را قاضی کنید و پیش بروید. شاید وسواس «مهم بودن نظر دیگران» از سرتان افتاد. فکر هم نکنید این حرف ها برای ارتباط با آدم های غریبه یا آنهایی است که فقط در محیط های کاری و … باهاشان سر و کار دارید، این عادت اشتباه حتی در ارتباط با نزدیکترین آدم ها از مادر گرفته تا همسر، دردسر درست می کند.

تعجب نکنید اگر شنیدید دلیل یک طلاق، نه خشونت و خیانت، که زیادی مهربان بودن و انتظار محبت دیدن زیادی بوده! مراقب باشید و اگر موضوع بحث هستید، درمان را شروع کنید.

برای جواب دادن وقت بخرید

عادت بله گفتن ناخواسته را متوقف کنید. هر وقت با درخواست دیگران روبرو شدید، به جای اینکه فورا به آنها جواب بله بدهید، اول سعی کنید جواب دادنتان را به تاخیر بیندازید و فرصت فکر کردن به خودتان بدهید تا بتوانیدانتخاب هایتان را بشناسید و حتی به نتایج هر کدام هم بیندیشید.

حالا می توانید خیلی قاطع «بله» بگویید یا در کمال خونسردی چون برنامه تان با درخواستش هماهنگ نمی شود، «نه» بگویید. حتی می توانید به جای بله یا نه گفتن، یک پیشنهاد دیگر مطرح کنید. مهمترین مساله این است که برای جواب دادن فرصت فکر کردن داشته باشید.

اگر درخواست تلفنی باشد، با این جمله که «ممکن است چند لحظه گوشی را نگه دارید». این حرکت به ظاهر ساده، «چرخه آری و نه گویی» خود به خود را به وقفه می اندازد. این حق مسلم شماست که قبل از جواب دادن، درباره جوابتان فکر کنید، ضمن اینکه هنگام بیان حرف های تان، قاطعیت داشته باشید. نباید لحنتان حالت ناچاری داشته باشد.

فقط شنونده نباشید، چیزی بخواهید

دوستتان از شما می خواهد که برای یک مهمانی، از روز قبل به کمکش بروید. شما هم دوست دارید که به او کمک کنید ولی نمی توانید تمام روز از کارتان بزنید وبه کمک او بروید. جواب نه و آری به دردتان نمی خورد. در جواب می توانید پیشنهاد خودتان را مطرح کنید. خیلی روراست به دوستتان می گویید که من خیلی دوست دارم به تو کمک کنم، اما واقعا گرفتار هستم. ولی می توانم یکی دو ساعتی را پیش تو بیایم.

اگر این دو ساعت به دردش نمی خورد، می تواند از یک نفر دیگر کمک بخواهد چون شما با توجه به گرفتاری های تان دو ساعت را برای رفتن به پیش او خالی کرده اید. پس دیگر وظیفه ای ندارید، ضمن اینکه روش پیشنهاد متقابل صرفا نوعی اطلاع دادن است که می گویید این کاری است که می توانید برای دوستتان بکنید و اگر این برایش مفید نیست، خودش جواب «نه» را می گیرد.

خودتان را دائم چک کنید

مهرطلب ها خصوصیات ویژه ای دارند که دو شماره پیش به آنها اشاره کردیم. باید این خصوصیات را بشناسند و بازنویسی شان کنند. آنها فکر می کنند همیشه باید انتظارات و خواسته های دیگران را برآورده کنند.

ویرایش این تفکر می شود اینکه شما به خودتان بقبولانید که: «همیشه مجبور نیستید به خواسته ها و انتظارات دیگران جواب مثبت بدهید.» می توانید به انتخاب خودتان به هر کسی که مایلید کمک کنید. یعنی اندیشه های نادرست یک مهرطلب را با اندیشه های درست جایگزین کنید و پیش خودتان قضاوت کنید که در کدام حالت آرامش بیشتری خواهید داشت.

حکم نکنید، امیدوار باشید

هیچ چیز به طور مطلق وجود ندارد. برای خودتان باید و نباید پشت سر هم ردیف نکنید. هیچ بایدی وجود ندارد که دیگران شما را به خاطر این همه کاری که برایشان انجام می دهید دوست داشته باشند، ضمن اینکه گاهی ظاهرا کارتان خوب است ولی در اصل به ضرر فرد مقابلتان باشد. پس چه بایدی وجود دارد که او شما را دوست داشته باشد؟ بدانیدکه همیشه این اتفاق نخواهد افتاد که چون شما برای راضی کردن اطرافیانتان تلاش می کنید، آنها هم همیشه باید شما را تایید و تصدیق کنند. وجدانتان را قاضی کنید و سعی کنید به جای این تفکر که «دیگران باید قدر مرا بدانندو از من به خاطر کاری که برایشان انجام می دهم تشکر کنند» به خودتان ثابت کنید که طرز فکر درست این است که «امیدوارم دیگران مرا به خاطر کارهایی که برایشان می کنم دوست بدارند.» در واقع شما یک کاری را به میل خودتان انجام می دهید و فقط امیدوارید بقیه قدر کارتان را بدانند، نه اینکه صرفا یک عملی را برای قدردانی شدن انجام بدهید.

برون سپاری را یاد بگیرید

حالا تقریبا به جایی رسیده اید که بدانید عزت نفس و ارزش شما به کاری که برای دیگران می کنید بستگی ندارد. می توانید از استرس خودتان کم کنید وبا واگذاری انجام کارها به سایرین فرصت بیشتری به خودتان بدهید. در واقع هدف این است که میان کارهایی که برای دیگران می کنید وکارهایی که دیگران برای شما می کنند، تعادل ایجاد کنید.

تا امروز نبودن این تعادل باعث شده که مسوولیت زیادی بر دوش شما باشدت و استرس ناشی از این مسوولیت سلامت جسمانی و روانی شما را به خطر انداخته است. شما باید بتوانید بپذیرید حداقل ده درصد از کارهایی که دیگران می توانند برای شما انجام دهند را به آنها بسپارید. به این شکل دیگر نه به شما فشاری خواهد آمد، نه به طرف مقابلتان.

از خودتان مراقبت کنید

مهرطلب ها بیشتر از اینکه به خواسته ها و نیازهای خودشان توجه کنند، خواسته ها و نیازهای دیگران برایشان در اولویت است. حتی گاهی اوقات یادشان نمی آید آخرین بار، برای خوشحالی خودشان چه کار کرده اند. حتی اگر باز هم قرار باشد در زمره مهرطلب ها قرار بگیرند، لازم است اول به نیازهای جسمانی و روانی خودشان برسند تا اینطوری به شادی و خوشحالی دست پیدا کنند تا بتوانند به اشخاصی که در زندگی شان مطرحند رسیدگی کنند. خودتان را مجبورکنید همانقدر که شادی دیگران برایتان اهمیت دارد، حداقل هم عرض آن، شادی خودتان هم برایتان پراهمیت باشد. گاهی در تنهایی مطلق!

دنبال منتقد بگردید

بگردید کسی را پیدا کنید که فکر می کنید در زندگی تان شما را تایید نمی کند. مثلا کسی که قبلا از شما انتقاد کرده یا حرفی علیه تان زده. اصلی ترین چیزی که در انتخاب این شخص مهم است، این است که فکر می کنید او شما را دوست ندارد. ببینید تفکرتان نسبت به او چگونه است؟ شما از خودتان در مقابل این فرد احساس رضایت ندارید و این کاهش عزت نفس ناشی از معیارهای غیرقابل قبول و کمال طلبانه ای است که در گذشته برای ارزیابی رفتارشان داشته اید. این فکرهای نادرست را دور بریزید و دائم با این جمله که امروز احساس خوبی دارم چون …، امروز خودم را تایید می کنم چون … امروز به خودم افتخار می کنم چون …؛ همینطور ادامه بدهید.

خودتان را بدون خوب بودن ببینید

مهرطلب باید بپذیرد می تواند در مواقعی خوب و مهربان نباشد. در واقع خود شخص هم می داند که تا به حال به خاطر اینکه فکر می کرده همیشه باید خوب و مهربان باشد، چه بهای سنگینی پرداخته. اول باید بدانید خودتان شخصیت تان را چطور توصیف می کنید؟ بعد همین توصیف شخصیت را از دوستانتان هم بخواهید.

ببینید که چقدر بین شما و نظر دوستانتان تفاوت وجود دارد. هر چه ایده آل خودتان با رفتارتان نزدیکتر باشد، عزت نفستان بیشتر می شود. لازمه راه رسیدن به عزت نفس هم این است که وانمود کنید شما همان خود آرمانی خودتان هستید. در واقع شما باید به این نتیجه برسید که اگر کلمه خوب را از روی خودتان و در نظر دیگران حذف می کنید، آنها شما را چگونه می بینند.

گاهی از کادر خارج شوید

اگر کسانی نزدیک به شما هستند که در گذشته با آنها اختلاف داشته اید یا از رودررو شدن با آنها هراس دارید، بهتر است خودتان شرایط را طوری هماهنگ کنید که با او روبرو نشوید. به غیر از این هم فرض کنید در جلسه ای قرار گرفته اید که حضورتان شما را آزار می دهد یا اینکه آنطور که شما می خواهید پیش نمی رود.

بهتر است حتی شده برای چند دقیقه آنجا را ترک کنید. خیلی مودبانه بگویید که «به کمی وقت نیاز دارم تا راجع به این موضوع فکر کنم. تا فردا (یا تا چند ساعت دیگر) برمی گردم تا صحبتمان را تمام کنیم.» اگر هم بحث بالا گرفته است، رک و راست بگویید: «بحثمان دارد به خشونت کشیده می شود و من حاضر به ادامه بحث نیستم. بهتر است این جلسه یک زمان دیگر برگزار شود تا من هم خونسردی ام را پیدا کنم.» همان کنار گذاشتن رودربایستی خودمان است.

راه حل بدهید

دوستانتان خیلی دوست دارند که مسائلشان را با شما در میان بگذارند، چون به هر حال شما یک زمانی در مقام راضی کردن آنها بوده اید. علت اصلی دلیل است که انتظار دارند شما حلال همه مشکلاتشان باشید. این توقع را هم خودتان به وجود آورده اید اما حالا وقتش است که از آن مقام راضی کننده بیرون بیایید و انتظارات متفاوت تر و سالم ترشان را به انجام برسانید. البته شاید هنوز واقعا بخواهید به کسانی که خیلی دوستشان دارید کمک کنید اما شما نمی توانید همه مسائل را برطرف کنید.

وقتی یک نفر مساله اش را پیش شما می آورد با او همدردی کنید اما یادآور شوید که این مساله یک موضوع مربوط به خود اوست و از دست شما اگر هم کاری بربیاید، درستش این است که خود او مشکلش را حل کند. همین همدردی کردن شما هم در واقع نوعی کمک است اما اگر واقعا کمک کردن در معنایی دیگر از توانتان خارج است، آن را قبول نکنید. به او اطمینان دهید که خودش می تواند از پس آن بربیاید.

جواب «نه» را داخل ساندویچ بپیچید

با یک عذرخواهی کوچک و بیان دلیل به طرفتان «نه» بگویید. مثلا به یک مهمانی دعوت شده اید ولی به هر دلیلی نمی توانید در آن شرکت کنید. سعی کنید از تکنیک ساندویچ استفاده کنید. یعنی شما یک ساندویچ درست می کنید و کلمه «نه» را در آن قرار می دهید. خیلی مختصر، به صورت رودررو یا تلفنی به کسی که دعوتتان کرده می گویید که: «می خواستم درباره دعوتت صحبت کنم. من از تو خیلی ممنونم اما این بار واقعا نمی توانم به مهمانی بیایم. از اینکه فکر من بودی بسیار متشکرم. امیدوارم همیشه من را در نظر بگیری.» این می شود یک عذرخواهی کوتاه و خلاصه که هیچ اشکالی ندارد اما اگر بیش از اندازه توضیح بدهید، ممکن است به دردسر بیفتدید. البته حواستان جمع باشد که در همین لحظات هم لحنتان صمیمانه و در عین حال جدی باشد.


مواظب باشید! شخصیت به ظاهر مهربان شما ممکن است یکدفعه منفجر شود

جوش شیرین بزنید

آدم ییهو افسردگی می گیرد. درست در لحظه آخر و گاهی بعد از مدت ها تلاش همه چیز به باد می رود. آن آدم که ماسک خندان مهربان زده بود، حالا منفجر شده، چرا؟ چون بلد نبوده به موقع فشاری که از این همه فداکاری بی مورد نصیبش شده را بیشتر از این تحمل کند. هیچ وقت به این فکر نکرده زودپز هم سوپاپ اطمینان دارد. همین هم هست که با وجودی که همه تنش می سوزد در ظاهر سوت می زند و سالم می ماند.

عصبانی شدن را تمرین کنید

بعضی مواقع لازم است در یک شرایط امن و حساب شده خشمگین شوید. در این موارد به مدیریت خشم نیاز دارید. یعنی باید به محض آنکه احساس کردید خونتان می خواهد به جوش بیاید، کار مدیریت خشم را شروع کنید. تقریبا تا به امروز چون شما برای جلوگیری از خشم، روش راضی کردن اطرافیانتان را به کار می برده اید، تجربه ای برای مهار کردن خشم خودتان ودیگران ندارید. شما باید یاد بگیرید چطور بدون اینکه آسیبی به کسی برسد، ناراحتی و عصبانیت خودتان را تخلیه کنید؛ مثلا فکر کنید ببینید آخرین باری که شما گر گرفتید، جوش آوردید، مایوس شدید یا به ستوه آمده اید، چه زمانی و برای چه بوده است. روی همان مثال فکر کنید وببینید در همان مورد خشمتان به چه مرحله ای رسید که باید فکری به حال آن می کردید. نقطه خطر یک موقعیت از آنجایی شروع می شود که شما احساس ناراحتی شدید می کنید یا نگران می شوید که خشم از کنترل شما خارج شود. نقطه خطر خشم خود را به دست بیاورید که در چه سطحی از خشم ممکن است کنترلتان را از دست بدهید.

عصبانی نماندن را تمرین کنید

گاهی اوقات، همانقدر که در بعضی مواقع لازم است خشمگین شوید، باید بدانید که چطور از خشمتان کم کنید. در واقع اصل خشم خوب است اما به وقت و به اندازه بودنش مساله است.

برای این هدف، اولین چیزی که باید بتوانید از عهده اش بربیایید، برخورد با افکاری است که شرایط را بدتر می کند. برای خودتان تکرار کنید که: «این بدترین اتفاقی نیست که تاکنون روی داده. .مشکلی است که می توانم از پس آن بربیایم.» یا اگر در شرایطی رفتار دیگران بر وفق مراد شما نیست یک چیزی در مایه های این بگویید که: «کاش دیگران از من انتقاد نمی کردند اما می توانمم از حرف هایشان به سود خود استفاده کنم.» یک چیزی مثل اینکه به خودتان حس خوشبینی را القا کنید. برچسب منفی زدن هم یکی از مواردی است که شدت خشم شما را بالا می برد. دائم پیش خودتان تکرار نکنید که اویک مردنی بیچاره است. ته تهش او کسی است که شما را ناراحت کرده است، فقط همین.

دوشنبه 21/12/1391 - 22:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته