• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 4
زمان آخرین مطلب : 5348روز قبل
دعا و زیارت
راویان درباره بردباری امام زین العابدین (ع) گفته اند. ایشان مهمان داشت. از خدمتكارش خواست زودتر گوشت را روی منقل كباب كند. خدمتكار به شتاب دست به كار شد اما سیخ های كباب از دستش بر سر فرزند امام كه زیر پله نشسته بود، افتاد و از دنیا رفت. خدمتكار متحیر و مضطرب بود! امام بدو فرمود: آزادی! تو كه عمدا این كار را نكردی! سپس امام به كفن و دفن فرزندش پرداخت.[1]


[1] كشف الغمه، ج2، ص80.

دوشنبه 18/8/1388 - 11:20
دعا و زیارت
غلام امام حسین (ع) خطایی كرد كه سزاوار مجازات بود. امام دستور داد وی را بزنند اما عرض كرد: مولایم! مؤمنان خشم خود را فرو می برند! امام فرمود: رهایش كنید. غلام افزود: مولایم، مؤمنان گناه مردم را می بخشند! فرمود: تو را بخشیدم. عرض كرد: مولایم! خدا نیكوكاران را دوست دارد. امام فرمود: در راه خدا آزادی. دو برابر به تو مال می بخشم![1]


[1] كشف الغمه، ج2، ص31.

دوشنبه 18/8/1388 - 11:17
دعا و زیارت
«مبرد و ابن عایشه» گفته اند: فردی شامی امام حسن (ع) را سواره دید و ایشان را لعن كرد! امام پاسخ نداد. وقتی شامی ساكت شد، امام رو به وی كرد و سلام نمود و خندید، بعد پرسید: پیرمرد! فكر می كنم غریبی. شاید اشتباه می كنی. اگر گله و شكایتی داری، تو را راضی می كنم. اگر درخواستی داری به تو می دهم. اگر بپرسی، راهنمایی ات می كنم. اگر چیزی بخواهی، به تو می دهم. اگر گرسنه ای، سیرت می كنم. اگر لباس نداری، به تو می دهم. اگر نیازمندی، بی نیازت می كنم. اگر آواره ای، پناهت می دهم. اگر خواسته ای داری، برمی آورم. اگر سوی ما آیی و تا وقتی كه برمی گردی، مهمان ما باشی، به سود توست، چون خانه خوبی داریم و نزد دیگران آبرومندیم و مال بسیار داریم...وقتی مرد شامی سخنان امام را شنید، گریه كرد و گفت: شهادت می دهم كه تو جانشین خدا روی زمینی! خدا آگاه تر است رسالت و امامت را به چه كسی بسپارد. تو و پدرت منفورترین مردم نزد من بودید اما اكنون محبوب ترین خلق خدا نزد من هستی.سپس نزد امام اقامت گزید و تا موقع برگشت مهمان ایشان بود و به مهر و محبت اهل بیت ایمان آورد.[1]


[1] بحار، م9، ص95 و ج43، ص344.

دوشنبه 18/8/1388 - 11:16
دعا و زیارت
پس از جنگ جمل امام علی (ع) به دیدن ام المؤمنین عایشه رفت و با بهترین احترامات وی را رهسپار خانه خویش كرد و مسافتی او را بدرقه نمود، سپس كسانی همراهش نمود تا مواظبش بوده، به وی خدمت كنند![1]


[1] عبقریة الامام، عقاد.
دوشنبه 18/8/1388 - 11:12
دعا و زیارت
در جنگ صفین سپاه معاویه راه آب را بر امام علی (ع) بستند و گفتند: حتی یك قطره آب نمی دهیم تا از تشنگی بیمیری! امام آنها را از پیرامون آب دور كرد اما بعد اجازه داد آنان نیز همچون سپاهیان امام، از آب بنوشند![1]


[1] عبقریة الامام، عقاد.
دوشنبه 18/8/1388 - 11:7
دعا و زیارت
امیر مؤمنان (ع) نیز بردبارترین مردمان بود و پیش از همه گناهشان را می بخشید. بر «عبدالله بن زبیر، مروان بن حكم و سعید بن عاص» كه بدترین دشمنان و تحریك كنندگان بر ضد امام بودند، دست یافت اما آنان را بخشید و گزندی به آنها نرساند! وقتی بر «عمرو بن عاص» كه از سپاهی مجهز برای امام خطرناك تر بود، دست یافت، از وی گذشت. وقتی «عمرو عاص» از ترس شمشیر امام، خود را برهنه كرد، امام او را به حال خویش رها نمود و جان سالم به در بُرد! [1]


[1] عبقریة الامام، عقاد.
دوشنبه 18/8/1388 - 11:6
دعا و زیارت
گروهی بودند كه پیامبر (ص) خونشان را مباح كرد و دستور به قتلشان داد اما بعد آنان را بخشید، از جمله «هبّار بن اسود بن المطلب» كه «زینب» دختر رسول الله (ص) را آن قدر ترساند كه جنینش را سقط كرد. بدین سبب رسول خدا خونش را مباح شمرد اما می گویند از كار بدش از پیغمبر عذرخواست و گفت: ای پیامبر خدا، ما مشرك بودیم. خدا به بركت تو ما را هدایت كرد و از هلاكت نجات داد. نادانیم را ببخش. آنچه از من شنیدی، ندید بگیر. قبول دارم بدكاری كردم. گناهم را می پذیرم. پیامبر فرمود: تو را بخشیدم. خدا به تو خوبی كرد كه به اسلام هدایتت نمود. اسلام كارهای گذشته را جبران می كند. از دیگر اشخاصی كه بخشیده شدند، عبدالله بن زبعری است كه پیامبر را در مكه هَجْو می كرد و سخنان درشت و ناروا درباره ایشان می گفت. روز فتح مكه گریخت، بعد نزد رسول الله (ص) آمد و عذرخواست. پیامبر معذرت خواهی اش را قبول كرد. از دیگر افراد «وحشی» قاتل حمزه است كه وقتی مسلمان شد، پیغمبر از وی پرسید: تو وحشی هستی، عرض كرد: آری، فرمود: بگو بدانم چگونه عمویم را كشتی؟ وحشی نقل كرد، پیامبر گریه نمود و فرمود: از جلو چشمم دور شو![1]


[1] سفینة البحار، ج1؛ شرح نهج البلاغه، ج18، ص15.
دوشنبه 18/8/1388 - 11:2
دعا و زیارت
امام باقر (ع) فرمود:«ان رسول الله (ص) اتی بالیهودیة التی سمت الشاة للنبی، فقال لها: ما حملك علی ما صنعت؟ فقالت: قلت ان كان نبیا لم یضره، و ان كان ملكا ارحت الناس منه، فعفی رسول الله عنها؛[1] رسول خدا از زن یهودی كه گوشت گوسفند را زهر آلود كرد تا پیامبر را مسموم كند، پرسید: چرا این كار را كردی؟ گفت: با خود گفتم: اگر به راستی پیغمبر باشد، می فهمد و ضرری به او نمی رسد اما اگر حاكمی [ستمگر] باشد، مردم از دستش راحت می شوند! رسول خدا وی را بخشید!»


[1] كافی، ج2، ص108.

دوشنبه 18/8/1388 - 10:57
دعا و زیارت
از بهترین سروده هایی كه شاعران در ستایش بردباری گفته اند، فرمایش امام رضا (ع) است. مامون به ایشان عرض كرد: بهترین گفته درباره حِلم و خودداری را برایم بگو، فرمود: اذا كان دونی من بلیت بجهله   ابیت لنفسی ان تقابل بالجهلوانْ كان مثلی فی محلی من النُهی  اخذت بحلمی كی اجلّ عن المثلوان كنت ادنی منه فی الفضل والحجی  عرفت له حق التقدم والفضل؛[1] اگر كسی كه گرفتار جهالتش شده ام، از من پایین تر باشد، ابا دارم مقابله به مثل كنم و جهالت بورزم. اگر هم رتبه خودم باشد، خویشتن داری می كنم تا از او برتر گردم اما اگر از او در فضل و كمال پایین تر باشم، برخود می گویم كه بزرگ تر و باكمال تر از من است.»مامون عرض كرد: چه شعر خوبی! چه كسی سروده؟ فرمود: یكی از جوانانمان.


[1] معانی الاخبار و عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج2، ص174.

دوشنبه 18/8/1388 - 10:55
دعا و زیارت
می گویند: مردی به یكی از حكیمان ناسزا گفت. وی خویشتن داری كرد و بدو گفت: «وارد جنگی نمی شوم كه پیروز در آن، بدتر از شكست خورده است.»
دوشنبه 18/8/1388 - 10:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته