تبیان، دستیار زندگی

نه چندان بزرگم
که کوچک بیابم خودم را
نه انفدر کوچک
که خود را بزرگ...

گویند دیوانه ای بر دشت میگذشت، دشتی پر از اسب و گاو و گوسفند دید.

پرسید اینها از کیست ؟ | گفتند : از آن ِعمید نیشابور

چون به شهر آمد سرایی مجلل دید

پرسید این سرای از آن ِ کیست ؟ | گفتند : از آن ِعمید نیشابور

و چون پرسید که این غلامان از آن ِ چه کسی اند و در پاسخ به او گفتند از آن ِعمید نیشابور، دستار پاره ی خویش را به هوا پرتاب کرد و گفت : خدایا تو که همه چیز به عمید داده ای، این نیز به او ده ...

روح انسان علاوه بر بعد شناختی بعد دیگری به نام بعد گرایشی دارد. بعد گرایشی ، همان تمایلاتی هستند که با روح انسان سرشته شدند. هر انسانی ذاتا از این گرایشها بهره مند است و آنها را در خود به طور بدیهی حس می کند . این تمابلات بر اثر عوامل خارجی و القائات محیط و جامعه و تربیت پدید نیامده . البته عوامل خارجی در رشدو شکوفایی آنها موثرند مثال میل به دانش و پرستش خدا.

گرایش های انسان را می توان 2 دسته کرد.

1.گرایشهای حیوانی: این گرایش ها میان حیوانات و انسان ها مشترکند نمونه هایی از آنها: گرایش به حفظ  ذات و صیانت از خود و میل به جنس مخالف این گرایش ها را غرایز هم  می گویند.

2.گرایش های انسانی: گرایشها و تمایلاتی که به خود انسان اختصاص دارند و یا دست کم نشانه های آنها در حیوانات کمتر دیده می شود.

از گرایش های اصیل انسانی، میل و محبت به خداست که از وی جدایی نا پذیر است . به طوری که می توان انسان را موجود متاله یا دین ورز نامید . خداوند انسان را با فطرت دینی آفریده و دگرگونی در آفرینش الهی وجود ندارد از این رو حضرت علی می فرماید:

خداوندا! تو قلبها را  بر محبت خودت آفریدی.

اگر محبت و میل بخدا ، آمیخته با وجود آدمی است دیگر انفکاک آن از وجود او امکان ندارد. البته ممکن است انسان بر اثر شریط محیطی تا مدتی غافل باشدیا در شناخت خطا کند ولی هنگام رفع مانع و هوشیاری این میل را جلوه گر می کند . به همین خاطر است که پیامبران وظیفه بیدار کردن و بر انگیختن گنجینه های فطرت آدمی را بر عهده دارند.

بعد ادراکی انسان در 2 حوزه نظر و عمل فعالیت می کند . اگر متعلق شناخت ،اشیا، آنگونه که هستند یا خواهند بود ،باشد، به آن حوزه شناخت نظری می گویند ؛ ولی اگر متعلق شناخت عمل انسانی از جهت خوب و بد یا باید ها  ونباید باشد به آن حوضه شناخت عملی می گویند.

تمایز دانشمندان در متعلق شناخت است ، نه در قوه شناخت.

ادراک نظری

شناختی که برای انسان حاصل می شود ، یا از طریق صورتها و مفاهیم ذهنی است ؛ مانند عمل انسان به درختی در مقابل خود که از این درخت، صورتی در ذهن او حاصل می شود و به آن علم حصولی می گویند . اگر چنین واسطه ای نباشد و انسان به طور مستقیم به متعلق شناخت یا وجود واقعی و عینی آن آگاهی دارد که به آن علم حضوری می گیوند ؛ مانند آگاهی انسان به حالات روانی و احساسات و عواطف خود. هنگامی که دچار ترس می شویم ، این حالت روانی را مستقیما و بدون واسطه در میابیم نه اینکه بوسیله صورت یا مفاهیم ذهنی آن  را بشناسیم.

گاهی متعلق علم حضوری ، خدا و امور مرتبط به خداست که به آن شهود عرفانی می گویند حضرت علی در روایتی نقل کرده :

من خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم ؛ البته نه با چشم سر بلکه با چشم قلب.

قوای علم حصولی:

قوای حس:بسیاری از صورتهای ذهنی که از طریق حواس به ما میرسند از طریق حس بینایی شنوایی و چشایی و بویایی و لامشه . از همه این مجاری، صورت هایی در ذهن حاصل می شود.

قوه عقل:این توانایی درک مفاهیم کلی را دارد؛ مانند مفاهیم انسان و کتاب و دانشجو که از خصیصه های کلیت بر خوردارند . رایضیات و فلسفه از مصداق بارز معرفت عقلانی اند.

همانگونه که از نظم و هماهنگی دقیق جهان به ناظم حکیم و عـــالم ، که ورای جهان قرار دارد ، پی می بریم . چنین معلوماتی را معلومات عقلانی می گویند.

ادراک عملی

شناختی که مربوط به حوزه باید ها و نباید هاست حوزه شناخت عملی می گویند. مانند اینکه عدالت خوب است یا انسان باید راست بگوید. به تدبیری، حکمت عملی عبارت است از علم به تکالیف و وظایف انسان.

چه طور انسانی موفق تر از بقیه است؟ چه طور ممکن یه نفر با کلامش به بقیه انرژی میده ؟

1- اندیشه مثبت…:من موفقم ، من قدرتمندم ، هر روز زیبا تر می شوم ، هر روز خوش تیپ تر می شوم در یک لحظه میتوانید فکر را تغییر دهید در همین الان یا هرگز نمی توانید با قانون دوم

2- کلام مثبت (کلام جادو)…:من موفقم . من قدرتمندم ، من پاکتر می شوم ، من خوشبخت تر هستم شرط این جملات  1) 100% مثبت باشه  2) مربوط به زمان حال باشه  3) خودمان باورش کنیم جملات جادو را تکرار کنیم برای 21 روز تا برایمان عادت تثبیت شده شود

به هم می رسیم بگویید:  شاداب باشی ، با نشاط باشی ، سرسبز باشی و گفتند حالتون چه طور : عالیه

مقابله با موج های منفی :  1) فرمان ایست دهید  2) بعدی  3) روش جهانی کش کش : یه کش به دستتون ببندید حالم بده کش را بکشید و ول کنید مثل اینکه به خودمان شک وارد می کنیم

3- با خودتان در 10 سال بعد ملاقات کنید 10 سال بعد 10 تا بشکن روز تولدتان یه بشکن بزنید تا 10 سال بعد می شه 10 تا بشکن ؛ 1) مدرک تحصیلی خودتان چه است 2) شغلتان چه است در 10 سال بعد 3) وضعیت مالی خودتان را تشریح کنید ولی دقیق باشه

 4- تجسم خلاق: وجودمان را در حالت آلفا قرار دهیم بدن در حالت آلفا رویاهاش رو می بینه در تجسم خلاق باید تمام حس ها کار کنه مثلا خونه می خواهید با تمام جزییات آن راببینید ، حس کنید ، درک کنید.خودمان را لایق آن بدانیم ولی در طول روز بهش گیر ندید

? مغز چهار موج ارسال می کند :1) آلفا : زمانی که به یک آرامش رسیدیم؛ سه انگشت وسط دست، انگشت وسط بالای بینی اول انگشت کوچک رو پره بینی قرار ده دم می کنیم با انگشت شست رو پره میزاریم بازدم می کنیم حتی صدای نفس رو هم نباید بفهمیم ؛ هر چقدر بیشتر قوی تر با این کار هردو نیم کره مغز فعال می شن : استرس رفع می شه مغز در حالت آلفا قرار میگیره یادگیری بالا می ره هر آرمان آرزویی را دریافت می کنه 2) بتا : همین الان تو زندگی روزمره 3) گاما : مربوط به حالت خواب 4) تتا : در حالت بی خبری فکر خلاق رخ می دهد :سوال کنید از خودتان رهاش کنید یه دفعه بعد یهو جرقه میزنه

5- برنامه ریزی  1) هدف واضح مشخص باشه   2)مشخص بودن زمان رسیدن    3)هدف تفکیکی باشه   4) آرزوهایمان را روی کاغذ بنویسیم 5) هدفمان به کسی آسیب نرساند

 دست به عمل زدن  Do it now   از همین الان شروع به کاری کنید کار را عقب نیندازید

 6- بهترین باشیم    1) باشیم بهترین باشیم 2) نباشیم اگر انسان درست بشه جهان درست می شه

.7-توکل به خدا (( ایاک نعبد و ایاک نستعین ))

موفق باشید

یاحق

کاری بکن ای دوست که وقت رفتن           جمعی به گریان و تو باشی خندان

****2کلوم حرف****
اول سلام به تمام تبیانی ها چه جدید گرفته چه قدیمی ! چه تایید اولیه ها و چه تایید نهایی ها ! و اینکه از تمام دست اندرکاران این سایت بزرگ ایرانی که فرصتی بوجو د آوردند تا اعضا بتونن مطالب خودشونو ثبت کنن و نظر بقیه رو در مورد مطالبشون بدونن.

خب منم یه جوون ایرانی که عاشق دنیای سرعت و ارتباطات و نت (چه از نوع اینتر و چه از نوع اینترا) هستم .

یه گله داشتم از برو بچی که میان مطلب ثبت می کنن
راسی یه سوال : شما بلــــه منظور خود خود شماس مطلبتو که ثبت می کنی می زاری میری به امان خدا؟؟!!!

هم خوبه من دیگه 2 . 3 سالی هست تبیان رو می شناسم اگر هر کسی دیگه بود فکر کنم تا الان دیگه بیچاره از خودش پشیمون می شد!! اون موقع که من زیاد از تبیان استفاده نمی کردم قدرشو نمی دونستم (والا الان قدر شناس شدم.) ولی وقتی مطلب می خوندم یا به چشمم می خورد یه صدایی یه ندایی به نویسنده می دادم .

الان که دارم دوری از بلاگفا رو تحمل می کنم نزارید باز اوضام بر گرده به  قبل (این مواقع من می گم تو قعات طبق طبق   ) 

خب بد نیس به اسمایی که به نظرتون جدیده حداقل یه سر کوچیک بزنید شاید اونا هم مطالب خوبی داشته باشن من داخل نظرات بعضیا دیده بودم که نوشته شده " اسم بچه های آشنا رو ندیدم اما مطلب شما رو که خوندم گفتم نظری هم بدم"

تو رو خدا یکی به این سوال من جواب بده چرا باید همیشه دنبال آشنا ها بود؟؟؟؟؟؟؟

به امید آشنا شدن با همه تبیانی ها

یاحق