• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 59
زمان آخرین مطلب : 5601روز قبل
دعا و زیارت


آدمی می داندکه در اعمال خود آزادی و اختیار دارد. او نخست عمل  را می سنجد و سپس به عمل دست میزند و بعد از عمل از آن خشنود یا پشیمان می گردد.
ایمان به خدا نیز مشمول همین قاعده است . آدمی از سر اختیار به خدا ایمان می آرود یا کفر می ورزد. اگر ایمان بیاورد شایسته ستایش و اگر کفر بورزد مستحق مذمت می شود. ایمان مانند علم نیست که گاه بدون اختیار ، تصور و علمی در انسان پدید آید.
قرآن می فرماید:
بگو دین همان حق  است که از جانب پروردگار شما آمد پس هر کس که می خاوهد ایمان آورد و هر کس می خواهد کافر گردد.

اینجا مشخص می شود ایمان و کفر 2 امر اختیاری هستند. و می تواند بر اثر تامل و تفکر به دین حق ایمان بیاورد و سعادت دنیا و آخرت خویش را تامین کند.
قرآن به صراحت کفر را مذمت می کند و همین نشان می دهد که انکار ایمان ، از سر اختیار است و گرنه مذمت افعال غیر اختیاری معنا ندارد:
کسانی که آیات ما را دروغ شمردند از پذیرفتن آن تکبر ورزیدند درهای آسمان بر ایشان گشوده نمی شودو در بهشت نمی آیند.

نتیجه انکه ایمان و کفر 2 امر اختیاری هستد که آدمی بیاد با تامل و تفکر بهترین راه را بر گزیند

سه شنبه 23/7/1387 - 10:31
دعا و زیارت


ایمان و عمل ار تباط تنگاتنگی وجود دارد؛ هر چند از لحاظ مفهوم، متمایزند. درباره ایمان وعمل در روایات آمده: کهخ دا یکی را بدون دیگری نمی پذیرد. و همچنین عمل نمود ظاهری ایمان است و اگر عمل نباشد آشکار می شود که ایمان در قلب رشه ندوانیده بنابر این ایمان بدون معل ، ایمان راستین و نجات بخش نیست. و نیز عمل از ارکان ایمان شمرده شده است.

کمترین مرتبه ایمان چیست؟؟ امام صادق می فرمایند: اینکه آدمی به وحدنیت خدا وبندگی و رسایت محمد (ص) گواهی دهد و اطاعت از حق  را بپذیرد و امام زمان خود را بشناسد . هرگاه چنین کرد او مومن است.

با این حال ایمان راستین باید با عمل صالح همراه باشد تا با عث سعادت آدمی شود.
امام باقر از حضرت علی نقل می کند که مردی از ایشان پرسید:آیا هر کس به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر گواهی دهد مومن است؟؟
فرمود پس واجبات چه می شود؟!

ایمان حقیقتی است که دارای مراتب مختلف که از کمترین آغاز و تا کامل ترین پیش می رود.

آیا هر عملی بر ایمان دلالت می کند ؟
در پاسخ می توان گفت چنین نیست که هر عملی با هر نیتی بر ایمان دلالت کند. قرآن درباره عمل بدون ایمان می فرماید :
داستان اعمال کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند ، داستان خاکستری است که در زور طوفانی بادی سخت بوزد که هیچ از آن خاکستر ها را نمی تواند کسب کند.

ایمان بدون عمل نزد خدا مثل خاکستر که در روز طوفانی هیچ اثری ازش باقی نمی ماند

سه شنبه 23/7/1387 - 10:30
دعا و زیارت


از دیدگاه اسلام ، ایمان منا فاتی با عقل ندارد و در حوزه فلسفه دین ، هنگامی که بحث ایمان و عقل مطرح می شود منظور از آن بحث ، رابطه ایمان و عقل است که به جهت اهمیت ، مختصرابه آن اشاره می کنیم.
اسلام معتقد است که عقل و دین دو موهبت الهی است که خداوند به بشر ارزانی داشته . عقل دین را و دین عقل را تائید می کند.
قرآن نزول قرآن را برای تعقل می داند:
ما قران را به زبان عربی نازل کردیم ؛شاید تعقل کنید.

در آیه ای دیگر بدترین موجودت را ؛ جانورانی می داند که تعقل نمی کنند
بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کر و لا لند و اصلا تعقل نمی کنند.

و دیگر می فرماید:
آنگاه گویند که اگر ما سخن انبیا را شنیده بودیم یا به دستور عقل رفتار می کردیم ، امروز از دوزخیان نبودیم.

و افرادی را که بدون تعقل از پدرانشان پیروی می کنند نکوهش می کند:
و هنگامی که به آنها گفته شود: از انچه خدا نازل کرده پیروی کنید! می گویند : نــــه! ما آنچه را پدرانمان را ربآن یافتیم ، پیــروی می کنیم . آیـــا اگر پدرانشان چیزی نمی فهمیدند و هدایت نیافتند باز از آنها پیروی خواهند کرد؟؟!!
 
امام صادق می فرماید:
العقل دلیل المومن
عقل راهنمای مومن است.
و در راویتی دیگر : هر کس عاقل است ، دین ردارد و کسی که دین دارد به بهشت می رود.

امام کاظم به شاگرد خود هشام می فرماید:
خداوند بر مردم 2 حجت دارد:  حجتی آشکارو حجتی نهان . حجت آشکار که همان رسولان و انبیا و امامانند  و اما حجت باطن ، عقل است .

اسلام اهمیت زیادی به عقل می دهد . اختلاف دین ها فقط در قلمرو و حیطه کارکرد عقل است .

سه شنبه 23/7/1387 - 10:29
دعا و زیارت

از دیدگاه قرآن ، ایمان مبتنی بر معرفت و علم است ؛ ولی چنین نیست که اگر معرفت و علم وجود یابد ، ایمان ضرورتا وجود پیدا می کند . چه بسا کسانی علم و معرفت دارند ولی ایمان ندارند به همین دلیل ایمان به معنای علم نیست ولی مبتنی بر علم است زیرا ایمان به آنچه نمی شناسیم معنا ندارد.

قرآن  نیز در اینجا یاد می کند که علم هست و لی ایمان نیست :

1 / هنگامی که قوم بنی اسراییل معجزات روشن حضرت موسی را دیدند به انکار پرداختند و گفتند : این سحری آشکار است قرآن می فرماید :
با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت از روی ظلم و تکبر آن را انکار کردند.

2/ شیطان با اینکه از عظمت خدا آگاه بود و هزاران سال بندگی خد ارا می کرد؛ سر انجام ایمان خود را از دست داد و راه کفر را پیشه کرد و به اغوا گری مردم پرداخت

از سوی دیگر قرآن ، ایمان را مبتنی بر معرفت می داند و بدین سان ، از دیدگاه قرآنی ایمان بدون معرفت ، اجر و ارجی ندارد. آیه شریف زیر از این دیدگاه پرده بر می دارد:
در دین اجبار و اکراه وجود ندارد و خداوند راه درست را از را ه انحرافی، روشن کرده . بنابر این ، کسی که به طاغوت (بت و شیطان) کافر شود و به خدا ایمان آورد و به رشته محکم و استواری چنگ زده است.

ایمان بدون شناخت میسر نیست.
بنابر آیه ای دیگر ، خشیت الهی که از لوازم ایمان است، ناشی از علم و آگاهی به خداوند است:
از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او می هراسند.

در اسلام ایمان مبتنی بر شناخت و معرفت است؛ ولی در مسیحیت ، انسان باید نخست ایمان بیاورد تا بفهمد نه اینکه بفهمد و بعد ایمان بیاورد.

سه شنبه 23/7/1387 - 10:28
دعا و زیارت


آرزوی انسان نیل به سعادت و خوشبختی است . و ایمان راه رسیدن به این سعادت است .
قرآن کریم ایمان را بسیا ر گرامی می دارد و عامل رستگاری و از ویژگی های پرهیزگاران و هدایت یافتگان می شماردو تاکید می کند که ایمان می تواند آدمی رات از تاریکی های به نور راهنمایی کند

معنای ایمان
ایمان ، امری است معنویی و حالتی است روحی که جایگاه آن قلب آدمی است . شناخت واقعی امور معنویی و روحی مانند شادی ، غم ، امید از طریق علم حضوری میسر است . انسان باید آن را احساس کند و با تعریف لفظی نمی توان ، حقیقت آها را آشکار ساخت.
ایمان مصدر باب افعال و از ریشه امن (امنیت یافته ) است که به معنای جای گیر شدن اعتقادات در قلب یا تصدیق چیزی با اطمینان و نیز وثوق به چیزی یا کسی است و در هر 2 معنا ، مفهوم ایمنی در کار است. شخص با ایمان هرگز در اعتقادات خویش تردید و شک نمی کند به تعبیر  از شک و تردید ایمن است.
امام رضا علیه السلام در باره ایمان می فرماید :

ایمان ، تصدیق قلبی و اقرار زبانی و عمل به ارکان و اعضاست.

سه شنبه 23/7/1387 - 10:27
دانستنی های علمی
فاصله تابش خود را بر دیگران تنظیم کن خداوند خورشید را در جایی نهاد که گرم کند ولی نسوزاند .
يکشنبه 21/7/1387 - 10:38
دانستنی های علمی
فرشتگان روزی از خدا پرسیدند:بار خدایا تو كه بشر را این قدر دوست داری غم را چرا افریدی؟؟خداوند گفت:غم را به خاطر خودم افریدم چون این مخلوق من كه خوب می شناسمش تا غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد.
يکشنبه 21/7/1387 - 10:36
ادبی هنری

هفت اندرز

اولین بار:هنگامی که می خواستم با پایمال کردن ضعیفان خودم را بالا ببرم.

دومین بار:هنگامی که در مقابل کسانی که ناتوان بودند خود را به ناخوشی زدم.

سومین بار:هنگامی که انتخاب بر عهده ی من گذاردند به جای امور مشکل امور آسان را برگزیدم.

چهارمین بار:هنگامی که مرتکب اشتباهی شدم و خود را با اشتباهات دیگران تسلی دادم.

پنجمین بار:هنگامی که از ترس سر به زیر بودم و آن وقت ادعا می کردم بسیار صبور و بردبارم.

ششمین بار:هنگامی که جامه ی خود را بالا گرفتم تا با سختیها و ناملایمت زندگی تماس پیدا نکند.

هفتمین بار:هنگامی که در مقابل خدا به نیایش ایستادم و آنگاه سروده های خویش را فضیلت دانستم!

يکشنبه 21/7/1387 - 10:34
خانواده

امروز ، دیروز ، فردا ، قول ، میتونم ، باشه ، نه ، فردا ، شکست ، شکستن !!!!!!!!!!!!!

حالا دیگه وقتشه منفجر بشی ...

یه انفجاری که تا حالا هیچکی به چشم ندیده ، یه انفجاری که مواد منفجره اش فقط کارایه خودت ، این همه کارایی که هر روز به خودت قول میدی و دوباره روز از نو روزی از نو ، میزنی زیر همه و میگی از فردا ، دیگه قول قول ، از فردا یه تحول ! از فردا یه جرقه ! از فردا بیدار باش ! ازفردا دیگه شکستن قول و قرارها ممنوع !!!!

از فردا دیگه خط قرمزهای زندگی تو جاده ی اصلی زندگیت جایی ندارن و همشون تو جاده خاکی جا خوش کردن که تو دلت نلرزه وقتی میخوای از یه دو راهی رد بشی ...

دیگه پاهات سست نشه از اینکه چپ و راست راهت چه مقصدی رو برات رقم میزنن ...

دیگه وسط جاده نیازی نباشه که خودت رو باز سرزنش کنی که ای وای بازم راهم رو اشتباه اومدم ، بازم عجله کردم ، یادم رفت نشونی رو از یه راه بلد بپرسم ....

بله !!!! هر روز کلی حرف های خشگل تو مغزت رژه میرن اما تو با تموم سنگدلی یه عقب گرد میدی وحتی نمیذاری که حرفشونو بزنن وبگن کاش یه بار فقط یه بار فرصت میدادی این همه واژه هایی که تو فکر میکنی رویاهای این مغز کوچیکتن جرئت ابراز پیدا کنن و واسه یه لحظه هم که شده تو رو از فردایی که بزرگترین بت زندگیته و هیچ وقت بهش نمیرسی رها کنن ...

اما ایندفعه جدی به خودت قول دادی که از همین الان شروع کنی ، نه از فردا ...

داری فکر میکنی از همین حالا آدم بشی اما صدای زنگ گوشیت  که میاد دوباره بیخیال زندگی میشی و میگی فردا بیشتر به خودم فکر میکنم فردا 

واقعا اگه فردا واژه ای نبود که زمان آینده رو برسونه ، تکراری ترین واژه ای که به کار میبردی چی بود ؟

نمیدونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شاید فردا بهش فکر کنم ....

فردا   !!!!!!!!!!

يکشنبه 21/7/1387 - 10:32
دانستنی های علمی

he that will not when he may

when he will he shall have nay

 

چون توانستم ندانستم چه سود

چون بدانستم توانستم نبود

(عطار نیشابوری)

يکشنبه 21/7/1387 - 10:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته