• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 193
زمان آخرین مطلب : 4798روز قبل
شعر و قطعات ادبی

آنگاه که غرور کسی را له می کنی...

آنگاه که کاخ آروزهای کسی را ویران می کنی ...

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ...

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی ...

آنگاه که خدار ا می بینی و بنده خدارا نادیده می انگاری ...

دستانت رابه سوی کدام آسمان درازمی کنی تابرای خوشخبتی خودت دعاکنی!!!؟؟

 

(حالم خیلی خوب نیست. به قول پسر استاد شجریان « دلم گرفته ای دوست... هوای گریه با من»)
دوشنبه 19/2/1390 - 14:38
خاطرات و روز نوشت

 70 مطلب دیگه درخدمتتون میمونم و بعد ....

 

دوستای گلم سلام

 بعد از چهار سال اومدم

 دنبال گمشده ای بودم اینجا. اما هرچی منتظر بودم انتظارم بی فایده بود

دیگه باید برم

روزای خوبی داشتم.

آنیمای عزیزم. داداش سعید(جاده دوستی), آرمیای نبی,سایه های رنگی, bardsiri و mostafaeeee و.... همه اونایی که اسمشون از قلم افتاد

براتون آرزوی شادی و لب  پر خنده دارم.

اگه بدی دید حلالم کنید.

 

 شاد باشید وخندون

سه شنبه 6/2/1390 - 13:5
شعر و قطعات ادبی

مرا این گونه باور کن:

 کمی تنها،

کمی خسته .

کمی از یادها رفته،  

 خدا هم ترک ما کرده، 

خدا دیگر کجا رفته !!! 

نمی‌دانم مرا آیا گناهی هست؟  

 که شاید هم به جرم آن غریبی و جدایی هست؟

مرا این گونه باور کن...

سه شنبه 6/2/1390 - 8:59
سخنان ماندگار

 

 

وقتی کاری انجام نمی شه، حتما خیری توش هست

وقتی مشکل پیش بیاد ، حتما حکمتی داره

وقتی کسی را از دست می دی ، حتما لیاقتت را نداشته

وقتی تو زندگیت ،  زمین بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری

وقتی بیمار می شی ، حتماً جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده

وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدی

 وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش می  یاد ، حتماً داری امتحان پس می دی

وقتی همه ی درها به روت بسته می شه، حتماً خدا می خواد پاداش بزرگی بابت صبرو شکیبایی بهت بده

 وقتی سختی پشت سختی می یاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه

وقتی دلت تنگ می شه ،  حتماً  وقتشه با خدای خودت تنها باشی

 

يکشنبه 4/2/1390 - 8:45
خاطرات و روز نوشت


شما یادتون نمیاد اما وقتی بچه بودیم گلبرگ گلها رو روی ناخنمون می چسبوندیم بعد می گفتیم لاک زدیم

شما یادتون نمیاد کارنامه هامونو میبردیم شهر بازی که بهمون بلیط بدن

شما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن...دخترا موشن مثه خرگوشن

شما یادتون نمیاد بستنی میهن رو که میگفت مامان جون بستنیش خوشمزه تره

شما یادتون نمیاد پستونک پلاستیکی مّد شده بود مینداختیم گردنمون

شما یادتون نمیاد این بازیو پی پی پینوکیو پدر ژپتو، گُ گُ گُربه نره روباه مکار

شما یادتون نمیاد هر وقت آقای نجار می رفت بیرون ووروجک خراب کاری می کرد

شما یادتون نمیاد... سیاهی کیستی ؟منم پار30 کولا

شما یادتون نمیاد دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟ نه نه بی سوادی نه نه پس تو....

شما یادتون نمیاد آهای، آهای، اهاااااای ، ننه،من گشنمه

شما یادتون نمیاد ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزم بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه

و خیلی‌ چیزای دیگه هست که شما یادتون نمیاد... ولی برای خیلیا به یاد می یاره كه:
كودكی كجائی كه یادت بخیر..

شنبه 3/2/1390 - 8:35
شعر و قطعات ادبی

دوباره درهوایت،هوای گریه دارم
هزار و یک بهانه برای گریه دارم
دوباره با تو گویم، ز ناله های دوری
به نای بینوایی، نوای گریه دارم
تمام جان و دل را به باد عشق دادم
به جرم عشق گویا، سزای گریه دارم
نشسته ام به زاری به رهگذار پاکت
نه جای عشق ورزی، نه جای گریه دارم
اگر که گریه هایم، رساندم به کویت
ببین که جان و تن را فدای گریه دارم...
پنج شنبه 1/2/1390 - 9:59
محبت و عاطفه
زندگی چیست . . . .؟!

زندگی چون گل سرخی ست

پر از عطر
پر از خار
پر از برگ لطیف

یادمان باشد اگر گل چیدیم

عطر و خار و گلبرگ

هر سه همسایه ی دیوار همند
چهارشنبه 31/1/1390 - 10:51
داستان و حکایت
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود     بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش
یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول
و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان
رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری
شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود. 
کورش رو به
کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه
باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند
مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.***
سه شنبه 30/1/1390 - 14:37
سخنان ماندگار
دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهاییست که دعا می کنند
سه شنبه 30/1/1390 - 14:30
شعر و قطعات ادبی
شادم كه در شرار تو میسوزم
شادم كه در خیال تو میگریم
شادم كه بعد از وصل تو باز اینسان
در عشق بی زوال تو میگریم
پنداشتی كه چون زتو بگسستم
دیگر مرا خیال تو در سر نیست
اما چه گویمت كه جز این عشق
بر جان من شراره دیگر نیست.*
دوشنبه 29/1/1390 - 15:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته