دست روی دلم مگذار !
منی که سال ها برایت عاشقانه نوشتم .
منی که صادقانه نوشتم .
منی که ...
دست روی دلم مگذار ...
روی صندلی راحتی ات کتابم را می خوانی و ...
با خاطرات نداشته مان سرگرمی ...
نه من می شناسمت نه تو مرا ...
برای همین به عشقمان پایبندی ...
تو همیشه با منی ...
آسمان به آسمان ... کوچه به کوچه ...
رویا به رویا ...
اما ...
دلم برایت تنگ می شود ...
چند تار موی سیاه را
از میان موهای سپیدم می کندم !
پای این عشق ... جوانی ام ...
فدای یک تار موی سیاهت شد ...
کسی گفت :
چگونه عارفی تو ...
که عارف در بیابان است ...
گفتم :
چون بیابان در من است ...
وقتی گندم سر فرو می آورد با باد
و در آسیاب سکوت می کند با آب
کلمه ای ...
آوازی تازه به دنیا می آید
... نان ...
نان فروتنی آدمی است
که با آب به دنیا می آید
به جهان ...
من آبم آب
آب بی عشق باران نمی شود
باران بی عشق دریا نمی شود
دریا بی عشق آبی نمی شود
تو ...
آبی ترین دریای باران باش ...
هیوا مسیح
مردن آن نیست که در دل خاک دفن شوی ...
مردن آن است که از خاطر کسانی که دوستشان داریم
حذف شویم ...
سخت ترین نوع دلتنگی آن است که دلت برای کسی تنگ شود که هر روز با توست ...
زیباترین خط منحنی جهان لبخندی ست که بی اراده روی لبهای یک عاشق نقش می بندد تا در نهایت سکوت بگوید
... دوستت دارم ...