ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
● 8 انگیزه غلط برای ازدواج
برخی اوقات افراد گوناگون به دلایل عجیب و غریبی ازدواج میکنند. گاهی نـیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد بخصوصی در سر دارند. آیا شما تحت فشار هسـتـیـد کـه هرچه زودتر ازدواج کنید؟ آیا در این مرحله از رابطه تان باید ازدواج کنید؟ بهتر است که خوتان را ارزان نفروشید. به این دلایل بد برای ازدواج نگاهی بیاندازید:
۱) ازدواج کردن فقط برای پول
فــرض میکنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده ایدشـخـص ثـروتـمـندی بـاشـد کـه خـوش بـه سعادتان. البته عـاقـلانـه هم نیست که با فردی که کاملا بی پول اسـت و هـیچ قــصدی هم ندارد که در آیـنـده در تامین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کرد. مـگر آن کـه حـاضـر باشید ۱۸ ساعت از روز را با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشـید مخارج سنگین زندگی را تـامین کنید. اما ازدواج کردن با فردی تنها به خاطر پول، صـرفـنـظـر از احـسـاس شـمـا نسبت به آن فرد، تقریبا همواره اشتباه میباشد.
۲) ازدواج اجباری
۵۰ سـال پـیـش شـمـا چـاره ای جـز ازدواج در ایـن شـرایط نـداشـتـید اما امروزه خیر. مگر آنکه حـقــیقتا به فرد مورد نظر علاقمند باشید و حاظر باشید تا ۴۰ سال با وی زیر یک سقف زندگی کنید. تحت فشار تصمیمی نگیرید که یک عمر پشیمانی و اندوه برایتان به بار بیاورد. اگــر مردد و دو دل می بـاشید صبر کنید تا کودک بدنیا بیاید سپس یک تصمیم عاقلانه و هوشیارانه اتخاذ کنید.
۳) ازدواج به خاطر ترک و فرار از خانه والدین
وقـتـی وضـعیت در خانه شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شـود. و تعجبی ندارد که بسیاری از افراد این راه گریز را انتخاب میکـنـند. اما معمولا این مسیری است که شما را از چاله در آورده و درون چاه مـی انـدازد. دوام آوردن در خـانه پـدر و مادر یکی دو سال طولانیتر، کمتر رنج آورتر میباشد تا آنکه با نخستین پیشنـهاد ازدواجی که از سوی فردی به شما داده شد ،آن را پذیرفته و تن به ازدواج دهید زیرا آن وقـت مـمـکـن است آن فرد تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.
۴) والدین شما به آن فرد علاقه دارند
البـتـه جـای تـعــجب دارد که والـدین شـمــا واقعا همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن ایـن فـرد از سـوی آنها دلـیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نمی بـاشد. سالهای آینده زمانی که آنها درگذشتـند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رویاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد و یا زن رویاهای شما نباشد.
۵) عادت به رابطه دراز مدت
هنگامی کـه دو فرد بـرای مـدتـی بــا یـکـدیگر ارتباط داشته و سـپـس تـصـمـیـم ازدواج با یکدیگر را می گیرند، اشکالی نـدارد. امـا چـه وقـت اجـبـار بـدلیل عـادت مـحـض خـطرناک میشـود؟ زمــانیکه دو فرد با یکدیگر ازدواج کرده اند و یـا از یکدیگر طلاق گرفته اند تصمیم بگیرند که شانس خودشان را مجددا امتحان کنند. مـطمـئـن بـاشـیـد هـرگاه بار نخست کارساز نبوده باشد بار دوم نیز کارساز نخواهد بود.
۶) خواهان فرزند بودن
بله. صاحب فرزند شدن قویترین نیروی محرک برای بسیاری از افراد برای ازدواج میباشد-اما آیا شما حاضرید که فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست که زمانی که فرزندان بزرگ میشوند و از کنار شما می روند شـما مجددا با آن فرد خواهید بود.
هیچ فردی کامل نیست. امـا حـداقل پـدر و یـا مـادری بـرای فرزندان خود برگزینید که بتواند برای آنان یک پدر و یا مادر خوبی بوده و همـچـنـین شـما به وی علاقه داشته و برایش احترام قائل باشید. درغـیر این صـورت گـزیـنه دیـگری را مدنظر قرار دهید مانند تک سرپرستی و یا کودکی را به فرزند خواندگی بپذیرید.
7) برای فرزند خود پدر و یا مادر میخواهید
اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید که به شما تبریک میـگوییم. اما اگر تردید دارید دست نـگـاه داریـد. این برای فرزند شما به مراتب سختتر و ناگوارتر است کـه یـک نـامـادری و یـا ناپدری بی رحم داشته باشد تا آنکه یک پدر و یا مادر تک اما دلسوز و مهربان.
8) فشار اجتماعی
تمام دوستان شما ازدواج کرده اند. اما شما هنوز مجرد هستید...امـا مطمئن باشید که یکی دوتای آنها هم اکنون طلاق گرفته اند. پس خودتان باشید. هنگــامی که خاله شما در مورد آنکه آیا تصمیم به ازدواج داری یا خیر از شما سوال می کند به وی اعتنا نکنیــد. بهتر است تنها باشید تا آنکه با شخصی ازدواج کنید که سبب بـد بـخـتـی شـمـا گــردد. هیچگاه تنها بخاطر آنکه متاهل هستید معیارهای خود را پایین نیاورید.
● ازدواج به خاطر چیست ؟
خداوند حکیم امیال و غرایز گوناگونی را در وجود انسان قرار داده است تا بشر به وسیله آنها حیات مادی و معنوی خود را تکامل بخشد. اما آنچه در این میان مهم است این که باید میان امیال تعادل برقرار شود تا طغیان یک یا چند میل و غریزه عرصه را بر تمایلات فطری دیگر تنگ نکند ، در غیر این صورت، انسان از رشد و شکوفائی همه جانبه و هماهنگ باز می ماند و به کمال و سعادت نمی رسد.
و به تعبیر علمای اخلاق، دین مقدس اسلام تعدیل غرائز را از بشر خواسته است نه تعطیل غرائز را، و از عوامل اساسی کنترل غرائز، پیوند زناشویی و تشکیل خانواده است. ازدواج به زندگی معنی می دهد. جوان مجردی که به خواستگاری دختری می رود گفته می شود: آیا مرد زندگی هستی؟ این پرسش یعنی آیا روحیه مسئولیت پذیری داری؟ و اینجاست که باید گفت:
ازدواج ، تنها در آمدن از « تنهایی » نیست.بلکه رسیدن به «همدلی» ، «همراهی» و «هم روحی» است ، که مهمتر است.»ازدواج در حیات برای انسان امری طبیعی و ضروری است و اولین ساختمان اجتماع بشری می باشد که به واسطه آن اجتماع، انسان رشد می کند و به کمال می رسد و آن چه در درون او نهاده شده بروز می کند و اسلام برای آن بسیار اهمیت قائل شده است.»
سه شنبه 20/11/1388 - 17:58
ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
برای آمـاده نـگاه داشـتـن یک زن جهت ابراز مهر و محبت به شما، کافی است نکات مثبت بسیاری از او را به وی یادآوری نمایید در ادامه مطلب ۱۱ نکته را بیان می کنم :
● جدایی در کمین است
مسیح علوی - قدیم ها، آن موقع که اجداد ما می خواستند تشکیل خانواده دهند و با هم ازدواج کنند، فقط یک بار موقع خواستگاری به هم نظری می انداختند و تا روز عقد و ازدواج نه صحبتی با هم می کردند، نه اظهارنظری.
اصلاً چرا راه دور برویم، تا همین ۳۰ ـ ۲۰ سال پیش هم اوضاع از همین قرار بود. پسر همراه پدر و مادر عازم خواستگاری می شدند، دختر را می پسندیدند و دیگر نه از تفاهم و صحبت کردن درباره رنگ های مورد علاقه و کتاب و فلسفه خبری بود، نه کسی می دانست طرف دیگر زندگی اش چه جور آدمی است. شوهر باید مردی می بود که دستی در جیب داشت و زن هم باید به خوبی از پس امور خانه داری برمی آمد.
اما نسل جدید که به قولی، نظم طبیعت را به هم ریخت، مثل هرچیز دیگر قواعد این امر را هم به سود خود تغییر داد، تغییری که قدیمی ترهای این نسل بهایش را پرداختند تا دنیا به کام جدیدترها باشد. حالا دیگر جز در موارد خاص، دختر و پسر تا بر زندگی و اخلاق یکدیگر وقوف نداشته باشند، تن به ازدواج نمی دهند و هزار ویک دلیل و مدرک برای انتخاب فرد مورد نظرشان دارند، اتفاقی که به میل قدیمی ها خوش نمی آید و مشکلات احتمالی بعد از ازدواج را بر گردن آن می اندازند.
● دود از کنده بلند می شود!
مارها و نشانه ها حکایت از درست بودن عقیده قدیمی ها دارد، آن مثل معروف که زن با لباس سفید عروسی به خانه شوهر می آید و با کفن هم می رود بیانگر عقیده قدیمی ها درباره ازدواج است. زن و مرد هر جور که بود سال ها کنار یکدیگر زندگی می کردند و دست آخر مرگ آنها را از هم جدا می کرد. حالا اگر مرد دست بزن داشت و بداخلاق بود، زن بر مبنای همان حکایت قدیمی تحمل می کرد و می سوخت و می ساخت.
اما نسل جدید که از پایه و اساس با تمام عقاید قدیمی مشکل دارد، این قانون را نقض کرده است. این نسل می گوید که زن با لباس سفید عروسی به خانه شوهر می آید، اما اگر نخواست، می تواند جدا شود. به همین راحتی، آمار طلاق در کشور، در یک سال گذشته، از مرز روزانه یک طلاق در هر ۳۶ دقیقه می گذرد و باز به همین راحتی ۵۰ درصد طلاق ها مربوط به زوج هایی است که ۵ سال اول زندگی شان را سپری می کنند. همه اینها یعنی نسل جدید عزیز خیلی هم نباید از عقایدی که دارد خوشحال باشد. به هرحال، هرچه باشد «دود از کنده بلند می شود
● نمکی که زوج های جوان را خفه می کند
مهم ترین عوامل آزردگی زوج های جوان امروز ماشینی شدن زندگی، تأثیر عوامل مدرن سازی بر زندگی و نیز تحولات بنیادی اجتماعی و شهری است که پیامدهای آن کار بیشتر، استراحت کمتر، دورشدن از طبیعت (محیط زیست، تغذیه، پوشاک)، کوچک شدن مسکن، فشار روانی زیاد، ناامنی شغلی، در جای واقعی قرار نگرفتن مهره های اجتماعی و دیگر مسائل است. امروز در جامعه عملاً با نسلی مواجهیم که در سن ازدواج قرار دارند و لازم است تشکیل خانواده دهند، اما می بینیم سن ازدواج بالا رفته، رشد ازدواج کم شده و رشد طلاق شتابی فزاینده یافته و تنش ها در خانواده ها دائمی شده است. در جامعه سنتی ما بگومگوی زن و شوهر را نمک زندگی تلقی می کردند، اما امروز این نمک آدم را خفه می کند، آتش می زند و آشفته و دگرگونش می کند.
همه اینها نشان از آن دارد که متناسب با رشد شهری، اقتصادی و اجتماعی در خصوص زندگی مشترک به جوانان آگاهی داده نمی شود. شما در همین منطقه، با وجود بالا بودن سواد و رفاه نسبی، چند مرکز یا کانون فعال و چند کارشناس فعال می شناسید که هر هفته جمعی از جوانان را گرد هم بیاورند و آنها را در باب مسائل مربوط به سلامت خانواده آگاه کنند؟ متأسفانه کارهایی که انجام می شود بسیار کم است.
سه شنبه 20/11/1388 - 17:56
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام.
الان وقت آن است که آتش عشقتان را بار دیگر روشن کنید و به یاد همسرتان بیاورید که چرا با او ازدواج کرده اید و دلایل او برای ازدواج با شما چه بوده است. ازدواج شما هم برای اینکه زنده بماند احتیاج به تغذیه دارد. در اینجا ۱۰ راه برای اینکه بهترین شوهر سال شوید آورده ایم.
۱) نسبت به آن چیزی که همسرتان به آن احساساتی است علاقه نشان دهید.
برای کسانیکه خشک و خشن هستند این کار سخت است. اگر کسی به چیزهایی که ما علاقه نداریم علاقه داشته باشد به نظر ما احمقانه است. این کار ساده ای نیست اما علاقه نشان دادن به چیزی که او دوست دارد بسیار او را خوشحال می سازد و این نشان میدهد که به او و احساساتش اهمیت میدهید.
۲) خواباندن بچه ها در تختشان:
اجازه دهیدحداقل یک بار در هفته او آزاد باشد و شما بچه ها را در تخت بگذارید. او هم نیاز دارد که هنگام خواب حمام گرمی بگیرد، مطالعه کند و ایمیل هایش را چک کند و حداقل یک شب بچه ها را فراموش کند، این کار همسرتان را به شدت شگفت زده خواهد کرد و از لحاظ رتبه بندی برای او، بین خرید جواهرات ارزان قیمت و سفر با هواپیما در آخر هفته قرار دارد.
۳) عذر خواهی را یاد بگیرید.
ین کار از آسانترین و سخت ترین کارهاست! ازدواج مانند دوی ماراتن است، باید همیشه سرعتمان را کنترل کنیم، اگر کنترل از دست ما خارج شود خشم بر ما چیره می شود و کارهایی خواهیم کرد که بعد پشیمان خواهیم شد.
هنگامیکه اشتباه از شما بوده است، بهترین کار این است که بلند شوید و از او معذرت خواهی کنید. باور کنید این کار شما را شگفت زده خواهد کرد که چقدر زود آتش مشاجره احمقانه شما را خاموش خواهد کرد، آن طور که شما حتی فکرش را هم نمیکنید.
۴) از همسرتان برای تحمل کردن شما تشکر کنید.
شروع نکنید لیستی از عیبهایتان را به او بگویید و یا کارهای اشتباهی که نباید میکردید و انجام دادید را برای او بگویید و از او تشکر کنید که شما را تحمل میکند. نه! فقط از او برای تمام صبر و تحمل هایش در برابر شما تشکر کنید و اجازه دهید که او درباره این موضوع فکر کند. نباید او فکر کندکه شما آسانترین شخص در دنیا بوده اید که با او زندگی می کند.
۵) مراقب پاکیزگی خود باشید.
مراقب خوراک شبانه و تخمه های جلوی تلویزیون باشید. قرار دادن ظروف کثیف در سینک یک چیز است و شستن آنها چیز دیگر. اگر برای مدتی درخانه تنها بودید، اجازه ندهید بوی غذاهای مانده و کنسرو لوبیای شما همه جا را پر کند. لیوانهای روی پیشخوان را هم بشویید.
مطمئن باشید او از اینکه خانه تمیز و مرتب است لذت خواهد برد.
۶) زمانی را برای خودتان دو نفر اختصاص دهید.
حداقل یک بار در ماه او را توسط سپردن بچه ها به مادر یا نزدیکانتان و سفارش پیتزا برای آنها و رفتن شما به بیرون از منزل شگفت زده کنید. نیازی به رزرو صندلی در بهترین رستوران نیست. نیت شما از این کار برای او اهمیت دارد، خوردن یک همبرگر هم در کنار شما به تنهایی و بدون سر و صدای بچه ها برای او لذت بخش خواهد بود.
۷) همیشه آراسته باشید.
هنگامیکه همراه او به بیرون از خانه میروید مایه خجالت او نباشید. گوشها و بینی و گردنتان را از موهای زاید پاکیزه کنید، این موارد جزو نبایدها برای شما می باشند. او تنها نمی خواهد رفتار شما دوستانش را شگفت زده کند بلکه نظر دوستانش درباره ظاهر شما هم برایش بسیار اهمیت دارد.
۸) وقتهایی هم تنها باشید.
این مورد یکی از ضرورتها میباشد. همراه دوستانتان به یک مسافرت کوتاه بروید مدتی را دور از مسؤلیتهایتان باشید شما هم نیاز دارید گاهی باطریهایتان را شارژ کنید، این کار باعث میشود شما شاد و سرزنده شوید.
۹) رسیدگی به امور اقوامتان.
به همسرتان کمک کنید انتظارات خانواده شما را برآورده کند. از او نخواهید که به خانواده تان اطلاع دهد که آنها نمیتوانند برای دیدن نوه هایشان در عید امسال بیایند. تلفن را بردارید و خودتان این کار را بکنید. این قبیل کارها میتواند برای همسرتان بسیار سخت باشد.
۱۰) تربیت خود را حفظ کنید.
به خاطر داشته باشید او همسرتان است، یکی از رفقای شما نیست. در طی شام آروغ نزنید یا ذرت های بو داده را در هنگام دیدن فیلم در دهان خود نچپانید. کارهایی که در قرار عشقی خودتان بد می دانستید تا الان هم بد میباشند.
تلاشتان را ادامه بدهید و او را تحت تأثیر خود قرار دهید هر کاری که میتوانید انجام دهید تا آتش عشقتان زنده بماند و بجنگید که اشتیاق و علاقه شدید در بین شما از بین نرود. مکانهای جدید و عاشقانه را برای خوردن شام یا دیدن پیدا کنید، شاد باشید و بخندید و او را مطمئن کنید که او چقدر برای شما اهمیت دارد.
سایت سیمرغ
سه شنبه 20/11/1388 - 17:54
اقتصاد
به نام خدا - سلام .
"حرفهایبودن در کار عبارتست از داشتن دیدی کامل و نگرشی کلنگرانه به یک کار یا زمینهی کاری که با تسلط و احاطهای همهجانبه بر موضوع همراه است و صد البته ناشی از دغدغهمندی، تجربه فراوان و کسب دانش و خردمندی لازم و کافی در آن زمینه است."
اصول حرفه ای بودن را به اختصار می توان اینگونه بر شمرد :
۱) دغدغهمندی:
ار برای شما، مسأله و دغدغه است، یعنی شما به هر علت (نیاز مالی، دغدغه علمی و...) آمدهاید تا مسألهای را حل کرده و گرهای را بگشایید.
2) جدیت:
ن کار برای شما یک مسألهی عادی یا فرعی نیست بلکه در کار مصمم و جدی هستید.
3) دانش و خردمندی:
ر آن حوزهی کاری اِشراف فکری داریدو خلاقانه و آیندهنگرانه به ارتقای وضعیت اندیشیده و راهکارهای آن را ابداع مینمایید.
4) تجربه فراوان:
در اثر تجربه و ممارست فراوان در آن زمینه، درکی عمیق و ژرفیافته و تمامی مهارتها و توانمندیهای مورد نیاز را بهدست آوردهاید.
۵) لذتبردن:
ائماً از انجام کار خود، لذت میبرید وآن را صرفا"برای رفع نیاز، گذران امور، با بی میلی و بهصورت انفعالی انجام نمیدهید.
6) احترامگذاری:
رای همکاران، مشتریان، کارفرمایان، سازمان خود و به ویژه برای پیشکسوتان نهایت احترام و ادب را قائلید.
7) یادگیری مستمر:
ائماً در کار خود میآموزید و در هر مرحله از انجام کار خود، سعی میکنید نکتهای را آموخته و دستخالی از این تجربه برنگردید.
8 ) پشتکار:
هیچگاه نومیدی بر شما مستولی نمیگردد و به راحتی از میدان بدر نمیشوید.
۹) دلسوزی و تعهد:
ارهای خود را دلسوزانه و متعهدانه انجام میدهید. به کار خود و سازمانتان "تعلقخاطر" دارید و کار را از آنِ خود میدانید.
1۰) بهرهوری:
بازده کار شما بالاست. اثر بخشی و کارآیی زیادی دارید. ازسرعت و دقت کافی برخوردارید و در کارهایتان خلاقیت و نوآوری به خرج میدهید.
از همین امروز بکوشیم تا در زندگی خود حرفهای باشیم و با مسایل کاری خود حرفهای برخورد نماییم تا برای خود و جامعهثمربخشتر باشیم و نقش جدیتر و اثرگذارتری ایفا نمائیم.
زندگی و کار در یک محیط حرفهای واقعاً لذتبخش است.
ماخذ: وبلاگ قدرت نگرش
thebankers
سید سعید وکیلی
دوشنبه 19/11/1388 - 21:55
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا - سلام .
) انسان جائز الخطاست موفقها هم اشتباه میکنند
۲) حقیقت پیروزی و شکست را پیران با تجربه و کودکان درک می کنند
۳) درون و کنار هر شکستی پیروزی وجود دارد
) چون شکست بی معنی است اگر در بینهایت هم ضرب شود باز هم بی معنی
است
۵) قدرت بی منتها برای موفقیت در هرموجودی به ودیعه گذاشته شده است
) بر چسب خوب و بد به کارهای زندگی زدن منطقی نیست و آرامش در رسیدن
به موفقیت الزامی است
۷) بر چسب زدن به انسانها منطقی نیست
۸ ) اشتباهات و ناگواری ها می تواند مرا به خدا نزدیک تر کند
۹) کامیابی و آرامش واقعی درونم متجلی است
۱۰) در ملکوت الهی شکست وجود ندارد
منبع : vista
دوشنبه 19/11/1388 - 21:52
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا -سلام .
اگر پاسخ این سؤال را بدهید، می توانم با احتمال ۹۵% بگویم که در زندگی به موفقیت می رسید و یا شکست می خورید: "آیا بیشتر برای سرگرمی مطالعه می کنید؟"
مطالعه، آن هم برای سرگرم شدن، یکی از بهترین راههای بدست آوردن آرامش و فرار از استرس های روزانه است. در عین حال باید در نظر داشته باشید در جامعه ای که درآمد شما بستگی به میزان دانش و مهارت های فردیتان دارد، مطالعه تنها برای سرگرمی نمی تواند چندان فایده ای در بر داشته باشد.
خواندن داستان های تخیلی می تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار دهد؛ اما متاسفانه همیشه برای ترفیع رتبه و یا افزایش درآمد به اطلاعات شما در مورد افسانه ها و اسطوره ها بسنده نمی کنند.
اگر می خواهید به هدف خود دست پیدا کنید و هدفتان هم رسیدن به موفقیت است، باید یاد بگیرید که چگونه می توان اصول حقیقی را با انواع تخیلی آن درهم آمیخت.
به طور اخص می توان اشاره داشت که کتاب، مجلات، سایت های اینترنتی، و نهایتاً محصولات صوتی و تصویری با عنوان "چگونه می توان...." به راحتی قادرند تا افکار شما را باز کرده، بر روی رفتارتان تاثیر مثبت بگذارند، و نگرش کلی شما را برای رسیدن به موفقیت ارتقا بخشند.
تمام وجودتان باید در رسیدن به موفقیت غوطه ور شود!
باید انتظار داشته باشید که بنشینید، دست روی دست بگذارید و توقع داشته باشید که موفقیت یک مرتبه از آسمان به زمین بیفتد. شما خودتان باید خالق آن باشید. باید ذهنتان را طوری تربیت کنید که به راحتی موقعیت هایی را که هزاران نفر در طول روز نسبت به آن بی توجهی می کنند، ببیند و آنها را موشکافی کند.
همین حالا که مشغول خواندن این مقاله هستید، موقعیت هایی وجود دارند که بیصبرانه به چشم های شما خیره شده اند؛ اما تا زمانیکه دورنمای کلی ذهن خود را تغییر ندهید و آنها را از زاویه ای که دیگران قادر به دیدن نیستند، نبینید، هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد.
مطالعه برای بدست آوردن اطلاعات در زمینه های مختلف به شما کمک می کند که دامنه واژگانی خود را بالا برده و با زبان فنی هر رشته آشنایی بیشتری پیدا کنید. با این کار می توانید دانش خود را به روز نگه دارید و در برابر مشکلاتی که تاثیر مستقیم و یا غیر مستقیم بر روی شما دارند، مقابله کنید.
البته به روز ماندن کار ساده ای نیست! البته خوشبختانه مطالب مفیدی بر روی اینترنت وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید.
اگر هدف شما شروع یک تجارت موفق است، پس:
یک کتاب در مورد رشته ای که قصد شروع فعالیت دارید، تهیه کنید.
به اینترنت بروید و از آنجا هم اطلاعاتی در زمینه مذکور جمع آوری نمایید.
با افرادی که کاری مشابه فعالیت شما انجام می دهند ارتباط برقرا کرده و از آنها چیزهای جدید یاد بگیرید.
هر کاری که می کنید، فقط سعی کنید موقع مطالعه کردن تصویر اهدافتان را در ذهن مجسم کرده باشید.
می خواهم با هم یک تمرین ساده انجام دهیم. یک تکه کاغذ بردارید و بر روی آن ۵ نمونه از مهمترین اهداف خود را که قصد دارید در ۵ سال آتی به آنها دست پیدا کنید را یادداشت نمایید.
پس مراحلی که برای رسیدن به این اهداف باید سپری کنید را بنویسید. لازم نیست بیش از اندازه به جزئیات توجه کنید، تنها یک شمای کلی هم کفایت می کند.
الا از خودتان بپرسید: "آیا مطالعه تنها برای سرگرمی می تواند به من کمک کند که به اهدافی که در اینجا لیست کرده ام، دست پیدا کنم؟"
اگر تصور می کنید که خواندن برای سرگرمی می تواند به شما کمک کند، به کار خود ادامه دهید و اگر هم احساس کردید که با این کار نمی توانید به اهداف خود برسید، بنابراین شاید زمان آن رسیده باشد که شیوه مطالعه خود را تغییر دهید.
تکرار عادات قدیمی و رفتارهای پیش پا افتاده نمی تواند در زندگی شما تغییر ایجاد کند! زمانیکه یک عادت یا رفتار قدیمی را تغییر می دهید، تنها در اینصورت است که می توانید نتیجه نهایی بازی را عوض کنید.
منبع :پارسی فا
دوشنبه 19/11/1388 - 21:51
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا -سلام .
۱۰ خصوصیت افراد موفق و خوشحال
1) مشتاق:افراد موفق اماده و علاقه مند کارکردن و اموختن مطالب جدید هستند
۲) اگاه : افراد موفق از جدید ترین اخبار اطلاع دارند
۳) این افراد مخاطره جو و اهل ریسک هستند
۴)قاطع : ضرب المثل قدیمی که می گوید برای تصمیم گیری سریع باش و برای تغییر تصمیم ارام رفتار کن
۵) عاشق یاد گیری : در کتابخانه این افراد درباره همه موضوعی کتاب یافت می شود[/color]
۶) متعهد : این افراد خود را برای کسب نتیجه بهتر و رضایت بخش مسئول می دانند
۷) مصر و سر سخت : در ذهن اینگونه افراد ناامیدی جایی ندارد و انها فقط تلاش کردن را می شناسند
۸) انعطاف پذیر : افراد موفق نسبت به شرایط مختلف انعطاف پذیرند
۹) خلاق : همه ما درای غریزه ای هستیم تا در زندگی نواوری کنیم افراد موفق به طور کامل از از این غریزه خود بهره برده اند.
1۰) معنوی : این افراد در مورد مسائل معنوی خود متعهد هستند
منبع:
iran۴me
دوشنبه 19/11/1388 - 21:47
ادبی هنری
به نام خدا -سلام .
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، و اگر هستی کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدار که دستکم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد. و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی، نه کم و نه زیاد، درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، که دستکم یکی از آن ها اعتراضش به حق باشد، تا که زیاده به خودت غره نشوی. و نیز آرزومندم مفید فایده باشی. نه خیلی غیرضروری، تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است، همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک می کنند، چون این کار ساده ای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنند و با کاربرد درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی. و امیدوام اگر جوان هستی خیلی به تعجیل، رسیده نشوی و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی، چراکه هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند. امیدوارم سگی را نوازش کنی، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک قناری گوش کنی وقتی که آوای سحرگاهی اش را سر می دهد. چرا که به این طریق احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان. امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی، هرچند خرد بوده باشد و با روئیدنش همراه شوی تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد. بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و برای اینکه سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مال من است.» فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است! و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان، باز هم از عشق حرف برانید تا از نو آغاز کنید.
منبع : روزنامه ابتکار
دوشنبه 19/11/1388 - 21:44
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
کمرویی شرایط ناتـوان کنـنده ای برای اغلب افراد پـدیـد می آورد و مانع از ایفای نقش در موقعیتهای اجتماعـی و بیان دلمشغولیها و درخواست ازدواج از شخص مــورد علاقه خود میگردد.
واقعیت این است که اغـلب انـسـانـهـا دقـیـقـا" از هـمـان شخصیت دلخواه طـرف مقابلشان برخوردارند ولی بدلیل کمرویی و ترس، از بـیـان درخـواسـت ازدواج طفره میروند و اغلب توسط معشوقه اشان مورد شکوه و شکایت قرار میگیرند.اینگونه افراد فقط به ملاقات و قرارهای عاشقانه اکتفا کرده و گام بلندتری بر نمیدارند . اگـر کمرویی شما را از رسیدن بفرد مـورد علاقه تان بازمیدارد به مـطـالـعـه خود ادامه داده تا بیاموزید چگونه میتوانید بر آن چیره شوید.
● شماره ۱۰
▪ با دوستان خود تمرین کنید
عامل اصلی در کمرویی، ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) اسـت. ایـن عـامـل را تـوسط نزدیک شدن و برگزیدن فردی بـرای دوسـت و یـا بـرادر خـود از میان بردارید. از آنجایی که غرور خودتان در معرض خطر نمی بـاشـد کـمتـر از نـزدیک شـدن حـذر خواهید کرد. شما خـواهید دید که مسئله شاقی نیست و خواهید خواست در فرصـت بـعد بـرای خـودتـان نامزدی را انتخاب کنید.
● شماره ۹
▪ مراحل را آهسته طی کنید
انتخاب همسر را همچون برنامه ای ۱۲مـرحله ای در نظر بگیرید. بـا یـک لـبـخـنـد شـروع کنید، به تمام افراد نشان دهید (نه تنها به دختران جذاب و زیـبا) که شـمـا صـمیـمـی و قابل نزدیک شدن می باشید. در روزهای بعد با گفتن سلام جلو بروید. چـنـد روز بـعـد از آن در گـفـتـگویی کوتاه شرکت کنید. به کار خود ادامه دهید تا بتدریج با دیگران صمیمی گردید و خواهـیـد دیـد که بـه آن دشـواری کـه میـاندیـشـید نیست. هرگاه اشتباه بزرگی مرتکب شدید آن را فراموش کنید. اغـلب افـراد بخشنده تر از آن چه شما تصور میـکنـیـد هستند.
اگر شخص موردعلاقه شما زیبا است و این باعث وحشت و دست پاچگی شما میشود مراحل "میزان زیبایی" را بتدریج طی کنید: با نزدیک شدن به فردی با زیبایی معمولی و متوسط که نسبت به آنها اعتماد بنـفس دارید شروع کنید. هنگامی که با آنها احساس راحتی کردید بسراغ فرد زیبا تری بروید و به همین منوال ادامه دهید.توجه داشته باشید که نزدیک شدن بفردی لزوما" نباید جنبه عاطفی داشته باشد مثلا"میتوانید در مباحثات علمی و یا موضوعات کاری با او شریک شوید.
● شماره ۸
▪ به افراد به دید ابزارهای جنسی ننگرید
هنگامی که با یک فرد صحبت میکنید به وی به چشم یک نشـان پـیـروزی جـنـسی نگاه نکنید بلکه به عنوان یک انسان همانند خودتان وی را تصور کنید. در نـظـر گرفتن مـحـض مسائل جنسی در نزدیک شدنتان نمایان خواهد گشت و خانم ها قادر هستند آقـایانی را که تنها با انگیزه جنسی قدم برمیدارند را تشخصی دهند.
● شماره۷
▪ اشخاص را زیاد بزرگ نکنید
همانند نکته فوق، اهمیت ویژه ای را بفردی که با وی صحبت میکنید قائل نشوید. هرگاه اینگونه جلوه دهید که او برای شما بی اندازه ممتاز میباشد، او نیز شروع خواهد کرد به همین منوال فکر کردن. به وی بعنوان یک انسان با تـمـام مـعایـب و خـصـوصـیـات یک فـرد عادی نـگاه کنید. گفتگو کردن در حالت برابر، بسیار دلپذیرتر از صـحبت کردن با تـکبر و یا با چشم حقارت خواهد بود.
● شماره ۶
▪ توقعات خود را کاهش دهید
هنگامیکه با فردی صحبت میکنید انتظار هدف غـایی خود را در سر نداشته باشید. تنها با جریان کار همسو گردید. شـگفت زده خواهید شد که به چه سادگی همه چیز هموار می شود. اگر شما در این اندیشه نباشید که حتما" باید در انتها به چـیـزی دسـت پیدا کنید و خونسردی خود را حفظ کنیـد، در پـایـان به نـتـیجه دلخواهتان خواهید رسید.
● شماره ۵
▪ همه چیز را بخود نگیرید
اگر می خواهید در گزینش همسر کامیاب شوید، لزومی ندارد شما هر اظهار عقیده ای مانند شوخی و طعنه هایی که طرف مقابل احتمال دارد بسوی شما روانه کند را بعنوان یک توهین بخود تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را میگویند که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند. وقـتـی کـه آنها آزاری به شما نمی رسانند، برخـوردن لـزومی ندارد. هرچند گاهی اوقات مردم نـظـرات نـابـجا و بی موردی می دهند که در این حالت شما می باید قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
● شماره ۴
▪ گوش دادن را بیاموزید
همواره شما صحبت نکنید اجازه دهید دیگران هم در مـورد خـودشـان مـدتـی پـرحــرفی کنند. چیزی بخصوص خانم ها بسیار دوست دارند. سـوالات سـرگشـاده ای بـپرسید که احتیاج به پاسخ طولانی دارند و خودتان بنشینید و تنها گوش دهید. هـرگـاه گـفـتـگو در حال از آب و تاب افتادن بود موضوع جدیدی را آماده داشته باشید.و برای کاهش سختی باز کردن سرصحبت همواره موضوعات آغاز گر در اختـیـار داشـتـه باشـیـد تا گفتگو از آب تاب نیافتد.
● شماره ۳
▪ با افراد بسیاری صحبت کنید
از گپ زدن با هرشخصی که ملاقات می کنید ابا نداشته باشید. از پیر زن سالخورده ای که برای خرید به بقالی آمده تا تحویلدار بانک. بقول معروف کار نیکوکردن ازپرکردن است. اغلب مردم از عدم وجود ارتباط بین افراد ابراز تاسف میکنند. بـنـابراین صمیمیت شما با اسقبال مواجه خواهد شد و اگر هـم چنـین نشد به آن اعتنا نکنید. افرادی که با شما با تکبر رفتار می کـنـند احـتـمالا انـسـانـهای کـمـرویـی هسـتـند که هیچگاه جسارت غلبه بر کمروییشان را نداشته اند.
● شماره ۲
▪ از طرد شدن نهراسید
قهرمانان برجسته مشت زنی درحالی پا بمیدان میگذارند که احتمال شکست برایشان وجود دارد. به همین ترتیب شما نباید انتظار داشته باشید همیشه موفق باشیـد. هیچ چیز ۱۰۰% نیست. بنابراین رویـارویی با یک فرد را بعنوان یک تجربه آموزنده درنظر بگیرید. ترفند کار در این است که خودآگاه (تمرکز حواس بخود) نباشید. کمرویی، تـردید و دودلی هنگامی رخ میدهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می کنید. در عوض افـکـارتـان را سراسر به شخصی که در حال گفتگو هستید متمرکز گردانید. هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهیدبرد و هم اینکه طرف مقابل از توجه شما خرسند و مشعوف خواهد شد.
● شماره ۱
▪ از خانه خارج شده و معاشرت کنید
به فعالیتهایی ملحق گردید کـه هـمواره در ارتـبـاط بـا دیـگـران بـاشـیـد. مانـنـد بـاشگاه، کلاسهای ورزشی، کلیسا، انجمنهای دانشجویی و کلوب های تفریحی. دراین محیطها همواره باید اجتماعی بـوده و با مردم معاشرت کنید. پس از مـدتی خـواهـید دید برایتان عادی و راحت می گردد. از آن گذشته مـلاقات شما با افراد دلخواه و جذاب عملا تضمین خواهد شد. و میتوانید مطمئن باشید با همسر مورد علاقه خود دیدار خواهید کرد.
● از شما شروع میشود
هــنگامی که کمرویی خـود را کـه مـستلزم پایـداری و گـذشـت زمـان اسـت پـشـت سـر گذاشـتید خواهید دید به چه اندازه زندگی شما دچار تحول میشود. در این زمان با ترس کمتری به سراغ چیزهایی که می خواهید خــواهید رفت. در اینجا رازی نهفته اسـت: تا بحال اتفاق افتاده که داخل اطاقی شوید و آن احساس دستپاچگی و اضطراب به شـمـا دسـت بـدهد. به خاطر داشـتـه باشـیـد کـه اغلب افرادی که ملاقات می کنید خود آنقدر سرگرم و دل واپس این میباشند که دیگران در موردشان چگونه می انـدیـشـند کـه دیگر متوجه شما نخواهند شد تا بتوانند درمورد شما قضاوت کنند.
منبع :
نویسنده: مهران
پورتال مردمان
يکشنبه 18/11/1388 - 21:41
دانستنی های علمی
به نام خدا - سلام .
کرده است به طوری که بسیاری از افراد با وجود تواناییهای مختلف در رویارویی با مسائل و مشکلات روزمره آسیبپذیر شدهاند اگر برنامههای حمایت و پشتیبانیکنندهای نباشد که بتواند در شرایط بحرانی و آسیبپذیری، فرد را از فشارهای روحی- روانی وارده برهاند، ممکن است او را در مراحل تصمیمگیری دچار اشتباهات غیرقابل جبران بنماید. از این نظر، همدلی یک عمل داوطلبانه حمایتی محسوب میشود که به فرد کمک میکند تا این مرحله بحرانی را به خوبی پشت سر بگذارد. وقتی دلمان به حال کسی میسوزد، نسبت به احساسات او همدردی میکنیم امّا باید توجّه داشت که دلسوزی و ترحّم به دیگران همدلی محسوب نمیشود.
همدلی به هیچ وجه به معنای تأیید کردن طرف مقابل و هم عقیده بودن با او نیست. همدلی یعنی بتوانیم بدون آن که در موقعیت طرف مقابل قرار گرفته باشیم، خودمان را جای او بگذاریم و از منظر او مسئله را نگاه و درک کنیم، مانند همدلی با زلزلهزدگان و یا فرد مصیبت دیده و یا ... همدلی به ما کمک میکند تا بتوانیم انسانهای دیگر را حتّی وقتی با آنها تفاوت داریم، بپذیریم و به آنها احترام بگذاریم.
همدلی، روابط اجتماعی را بهبود میبخشد و به ایجاد رفتارهای حمایتکننده و پذیرنده نسبت به انسانهای دیگر منجر میشود. انسان، موجودی اجتماعی است و نیاز به همصحبت دارد. وقتی ما بتوانیم از زاویه دید طرف مقابل به مشکلات او بنگریم، احساس تنهایی از او گرفته و به عمیقترین و ریشهدارترین نیاز آنها که احساس ارزشمندی و مهّم بودن است پاسخ مثبت دادهایم. زمانی که بتوانیم دوستان و اطرافیان خود را در مواقع لزوم یاری دهیم و از آنها یاری بگیریم، به قانون طلایی همدلی با دیگران عمل کردهایم که جزء مهارتهای زندگی به شمار میآید.
● تعریف همدلی:
تمایل پاسخدهی به حالت عاطفی دیگران را با حالت عاطفی مشابه همدلی گویند. یعنی این که فرد بتواند مسائل دیگران را حتّی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد، درک کند و برای نظریات و احساسات آنها ارزش و احترام قائل شود.
● اثرات همدلی:
۱) عامل پیشگیری بسیاری از رفتارهای ناخوشایند میشود.
۲) در طرفین احساس خوشایند و مثبت به وجود میآورد.
۳) فرد را از احساس تنهایی نجات میدهد.
۴) موجب اخذ تصمیمهای صحیحتر میشود.
۵) از بسیاری تعارضات و سوءتفاهمها جلوگیری میکند.
۶) هدفی به جا و مناسب موجب تعدیل و اصلاح شناخت، احساس و رفتار میشود.
۷) در تحکیم روابط همسران میتواند نقش مهمی داشته باشد.
۸) احساس آرامش میشود و قوه ادراک فرد را افزایش میدهد.
۹) موجب افزایش اعتماد به نفس میشود.
۱۰) زمینه شناخت بهتر و بیشتر از دیگران را فراهم میآورد.
۱۱) روابط خانوادگی و اجتماعی را بهبود میبخشد.
۱۲) امنیت روانی و آسایش خاطر را تقویت میکند.
۱۳) میل به شرکت در فعالیتهای گروهی را افزایش میدهد.
۱۴) بیان احساسات خود و درک احساسات دیگران را آسانتر میکند.
● زمینههای بروز رفتار همدلانه
۱) همدلی نوعی خصوصیت ذاتی در انسانهاست. چون انسانها در اجتماع به دنیا میآیند و باهم زندگی میکنند و بزرگ میشوند، برای همدیگر ارزش حیاتی قائلند و نسبت به یکدیگر نگران میشوند و رفتار همدلانه از خود نشان میدهند.
۲) رفتار همدلی براساس شرطیسازی اولیه شکل میگیرد و انسانها از رفتار و عکسالعملهای دیگران همدلی را میآموزند.
۳) رفتار همدلی میتواند به موقعیت و تجربه خود آنان بستگی داشته باشد، یعنی هرچه افراد همدلی بیشتری را تجربه کرده باشند، احتمال واکنش رفتار فعالانه در آنها بیشتر خواهد بود.
۴) همدلی میتواند متناسب با جنسیت افراد، شکل متفاوت به خود بگیرد، اغلب افراد نسبت به همجنس خود رفتارهای همدلانه بیشتری نشان میدهند.
۵) تشویق رفتارهای همدلانه از طرف دیگران میتواند احتمال بروز آن را در موقعیتهای مشابه افزایش دهد.
۶) فرد با آموزشِ شناخت و درک احساسات خود و دیگران و تفسیر موقعیتها، قادر خواهد بود رفتار همدلانه را از خود نشان دهد.
۷) گاهی علّت بروز رفتار همدلانه میتواند دوری کردن از یک حالت روحی منفی و ناخوشایند باشد.
● راههای تقویت همدلی
۱) در ارتباط با دیگران به آنها فرصت دهیم تا احساسات خود را به راحتی بیان کنند.
۲) چون همدلی بر پایه خودآگاهی است، هرچه بیشتر نسبت به احساسات خودمان آگاهی داشته باشیم بهتر میتوانیم احساسات دیگران را درک کنیم.
۳) تظاهر به همدلی نکنیم و به احساسات دیگران لطمه نزنیم.
۴) در زمان همدلی به حالات چهره و حرکات طرف مقابل توجه کنیم.
۵) با درک احساسات طرف مقابل به او بفهمانیم که برایش اهمیت و ارزش و احترام قائل هستیم.
۶) تجارب مشابه گذشته به ما کمک میکند تا موقعیت و احساسات طرف مقابل را بهتر درک کنیم.
۷) در ارتباط با دیگران، قبل از اقدام به هر عملی، لحظهای هم که شده خود را به جای او قرار دهیم.
۸) هنگام بروز مشکل، احساسات خود را با دیگران در میان بگذاریم.
۹) متوجه باشیم که همدلی از سوی دوستان، دارای حد و اندازهای است، افراط در آن امکان سوء استفاده را فراهم میآورد.
۱۰) اطرافیان خود را به خاطر رفتارهای همدلانهشان تشویق کنیم.
۱۱) در برابر افرادی که موجب دلسردی ما میشوند و یا احساسات همدلانه ما را جدّی نمیگیرند، مقاومت کنیم.
۱۲) در همدلی با دیگران از مقایسه کردن خودداری کنیم، چون ممکن است به احساسات پرامید آنها لطمه وارد شود.
۱۳) دستور دادن، قضاوت کردن، نصیحت کردن و سرزنش کردن، احساس همدلی را از بین میبرد، اکیداً از آنها پرهیز کنیم.
۱۴) هر قدر حسّ همدلی را در خود تقویت کنیم، به همان میزان اصول اخلاقی را رعایت کردهایم.
۱۵) برای این که همدلی اعضای خانواده را تضعیف نکنیم، بهتر است به ارتباطهای عاطفی آنها بیشتر توجه کنیم.
۱۶) به اواخر دوران کودکی که پیشرفتهترین سطوح همدلی پدیدار میشود، بیشتر توجه کنیم.
۱۷) برای پیشگیری از شرارتها و آسیبها، حس همدلی را در دیگران تقویت کنیم.
۱۸) هنگام همدلی، احساسات خود را شمرده بیان کنیم تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری کند.
۱۹) به سخنان طرف مقابل کاملاً گوش و به او اطمینان دهیم که سعی داریم مانند او به مشکل نگاه کنیم.
۲۰) با برقراری روابط صمیمانه در خانواده، روحیه همدلی اعضای خانواده را تقویت کنیم.
۲۱) با یادآوری تجارب مشابهی که داشتهایم، در درک احساسات همدلانه دیگران موفقتر عمل کنیم.
۲۲) در همدلی دیگران، آنها را مقصر ندانیم و سرزنش نکنیم.
۲۳) سعی کنیم در همدلی راهحل ارائه ندهیم چون طرف مقابل دلش میخواهد فقط ناراحتی خود را با کسی در میان بگذارد و از جانب او درک شود.
۲۴) مشکلات دیگران را کوچک و بیارزش نپنداریم.
۲۵) مشکلات دیگران را بیش از حد بزرگ جلوه ندهیم.
منبع : حمیده نصیریان
نوآوران فناوری اطلاعات
يکشنبه 18/11/1388 - 21:35