معرفی کتاب و بازی های آموزشی
«داستانی که
تمام نمی شود» زندگی شهید مرتضی مطهری است که توسط احمد عربلو نوشته و در
انتشارات سوره مهر به پنجمین چاپ خود رسیده است.
«داستانی که تمام نمیشود»
از مجموعه کتاب های «قصه قهرمانان انقلاب» و تولید دفتر کودک و نوجوان
مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری است. داستان در 13 فصل، روایت شده است.
شخصیت اول داستان، یک معلم نویسنده است که قرار است داستانی از زندگی شهید
مطهری بنویسد.
بنابراین گزارش، روایت اول را خود
نویسنده، تعریف می کند. روایت هفتم و سیزدهم، یعنی آخرین فصل هم از زبان
نویسنده است. ده فصل باقی مانده، هر کدام از زبان یکی از شاگردان و همه به
طریق اول شخص روایت می شود.
احمد عربلو در مورد صحنه سازی های این
کتاب گفت :تمام این صحنه سازی ها مستند است و سعی کردیم از عناصری که بافت
زندگی نامه داستانی را به هم نزند استفاده کنیم.توصیف جزئیات این صحنه ها
به این خاطر بوده است که مخاطب را در جریان واقعه و حوادث قرار دهیم.
وی با اظهار اینکه در زمینه کارهای جدی
برای نوجوانان واقعا خلا داریم افزود: مخاطبان این کتاب بیشتر نوجوانان و
جوانان هستند. نوع نوشته و نثر کتاب و قالب و حجم کار به گونه ای است که
مناسب مخاطب نوجوان است. خیلی کم کار کرده ایم.تلاش ما این است با جذابیتی
که این کتاب ها دارد، برای مخاطبان نوجوان و جوان الگوهایی ایجاد شود.
عربلو در مورد نقاط قوت کتاب گفت: نقطه
قوت این کتاب این است که در حالی که همه حوادث مستند است، جذابیت های زندگی
نامه خوب را دارد.این کتاب داستان نیست.
وی با اشاره به اینکه بطور کل نویسنده های
خوبی برای مجموعه «قهرمانان انقلاب» انتخاب شده اند ادامه داد: علاوه بر
این در کل زندگی نامه، جذاب کار شده است و بر خلاف بقیه زندگی نامه ها که
خشک است دارای عنصر جذابیت است.
«ستاره من»؛ زندگی شهید رجایی به قلم زهره
یزدان پناه، «راز گل سرخ» زندگی آیت الله محمدرضا سعیدی نوشته خسرو
باباخانی، «خوابی به رنگ فراموشی» زندگی شهید مفتح ازعزت الله الوندی، «مرد
سلول شماره 5» ؛ زندگی دکتر علی شریعتی از مصطفی رحیمی، «تک درختی در
کویر» زندگی آیت الله سید محمود طالقانی نوشته زهرا حیدری و «شال سبز»؛
زندگی شهید سید عبدالحسین دستغیب نوشته علی اکبر عسگری برخی دیگر از کتاب
های این مجموعه است.
همچنین این ناشر به تازگی «راس ساعت سر»
مجموعه شعرهای آیینی مهدی رحیمی از مجموعه حلقه اتفاق را روانه بازار نشر
کرده است. 36 شعر آیینی در این مجموعه آمده است که قالب تمامی شعرها غزل
است.
رحیمی درباره این مجموعه گفته است: در مجموعه شعری اخیر خود سعی داشتهام غزلها یک ساختار منسجم با فرم مشخص را به مخاطب ایراد کنم.
وی همچنین به آسیبهایی که شعر آیینی را
تهدید میکنند، پرداخت و افزود: امروزه عمده شاعران آیینی که در این حوزه
به سرایش شعر مشغولند از دو گروه تشکیل شدهاند، یا اینکه شعرشان
جشنوارهایی است و کمتر به زبان معیار و مخاطب عام توجه دارند یا اینکه به
فرم و زبان توجه نداشته تنها به دنبال اقناع مخاطب خود هستند.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 23:32
دنیای گیاهان و حیوانات
احتمالا
پرسپولیسیها باید در کریخوانیبرای استقلالیها، تجدیدنظر کنند،چراکه یک
گونه از اختاپوسهای قطبی، زنده ماندن خود را در شرایط سخت قطبی مدیون رنگ
آبی خون خود است.
مجید جویا: شخصیتهای
کتاب گتسبی بزرگ (نوشته اسکات فیتز جرالد که در سال 1925/1304 منتشر شد و
به تازگی هم فیلمی از آن با بازی لئوناردو دی کاپریو بازسازی شده است) تنها
افراد خون آبی نیستند که اخیرا به سر خط خبرها راه یافتهاند. محققان
مرکز تحقیقات قطبی و دریایی آلفرد واگنر در آلمان دریافتهاند که یک
رنگدانه مخصوص در خون اختاپوسهای قطبی به آنها این امکان را میدهد تا در
دماهایی که اغلب به زیر نقطه انجماد آب میرسند، خود را از خطر انجماد حفظ
کنند.
به گفته مایکل الرمن که در این پروژه شرکت
داشته، همه اینها ناشی از یک رنگدانه تنفسی در خون به نام هموسیانین است که
به اختاپوسها این امکان را میدهد تا: « سبک زندگی هوازی در دماهای زیر
صفر را حفظ کنند. اثر دیگر هموسیانین در زندگی اختاپوسها، ایجاد رنگ آبی
خون آنهاست. هموسیانین حاوی مس است، که یون
مسئول برای اتصال با اکسیژن است. در هموگلوبینها این مسئولیت به عهده آهن
است، که به خون ما رنگ قرمز میدهد».
سرد کننده خون
البته مسئله اصلی، انجماد خون نیست. الرمن
توضیح میدهد: «دلیل اینکه اختاپوسهای آبی در دمای 1.9 درجه سانتیگراد
زیر صفر یخ نمیزنند، این است که آنها ایزوزموتیک هستند که به این معنی
است که خونشان همان میزان شوری را دارد که آب دریای احاطه کننده آنها از آن
برخوردار است».
مشکل در دماهای خیلی سرد این است که بدون برخی سازگاریهای خاص، در بیشتر موارد فرایند هوازی متوقف میشود.
الرمن
میگوید: «دماهای پایین جاذبه کشش اتمی مولکولهای اکسیژن را به حدی
افزایش میدهد که اکسیژن دیگر نمیتواند در بافتها آزاد شود». به این
ترتیب، بقا در آبهایی که به پایینتر از منفی 1.9 درجه سانتیگراد
میرسند، اگر نگوییم غیر ممکن میشود، دست کم به یک چالش عمده تبدیل
میشود.
مقایسه اختاپوسها
محققین به انواع بخصوصی از اختاپوس قطبی به نام Pareledone charcoti پرداختند
و آن را با اختاپوسهای سازگار شده با آبهای معتدل مقایسه کردند تا
ببینند نحوه انتقال اکسیژن در خون اختاپوسهای واقع در آب سرد چه تفاوتی با
آنها دارد.
الرمن گفت: «Pareledone charcoti
کشش اکسیژن را به هموسیانین متصل به آن کاهش میدهد تا با اثر مخالف دما بر
اتصال اکسیژن که با تغییرات در توالی پروتئینشان همراه است مقابله کند و
اطمینان حاصل کند که اکسیژن کافی به بافتها و اندامهای آن میرسد».
الرمن اشاره میکند که احتمالا دلیل تکامل
این سازگاری در این اختاپوسها این بوه که آنها در مقایسه با دیگر
بیمهرگان نیاز به اکسیژن خیلی بیشتری دارند، و همچنین به این دلیل که آنها
عمدتا مهاجر نیستند و به جای آن باید خود را با شرایط محیط اطرافشان
سازگار کنند.
به گفته الرمن، بر عکس اختاپوسها، ماهیهای
یخی قطبی در شرایط انجمادی مشابه ، برای زنده ماندن نیازی به سیستم
سازگارشده انتقال اکسیژن که بوسیله همسایههای خونآبیشان به کار برده
میشود ندارند، زیرا نیاز کمتری به اکسیژن دارند.
جالب اینجا است که احتمالا انواع دیگر
اختاپوسها که دماهایی در انتهای دیگر دماسنج را تحمل میکنند (همچون دمای
30 درجه سلسیوس / 86 درجه فارنهایت که در نزدیک روزنههای گرمایی یافت
شدهاند) هم برای زنده ماندن احتمالا از سازگاری مشابهی کمک گرفتهاند.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:57
دنیای گیاهان و حیوانات
اغلب موجودات
روی زمین به خاطر داشتن هموگلوبین خون سرخ رنگی دارند. برخی موجودات نادر
هم خون آبی رنگ دارند، اما برای نخستین بار، مارمولکی در گینه نو یافت شده
که خون سبز رنگ دارد.
تصویری که میبینید نه حاصل تخیلی
هنرمندانه است و نه محصول رنگ آمیزی غذا. این واقعا یک نوع مارمولک است که
در یک جزیره در گینه نو زندگی میکند و دارای خون، استخوانها، و بافت سبز
رنگ است. حال یک دانشمند میخواهد بفهمد که علت این موضوع چیست.
به گزارش نشنال جئوگرافیک، کریستوفر آستین، زیست شناس در دانشگاه
لوییزیانا و پژوهشگر نشنال جئوگرافیک، اولین بار در دوران تحصیلات تکمیلی،
به این سوسمارهای عجیب و غریب علاقهمند شد.او میگوید:
«این نوع مارمولک به سرعت مرا شیفته خود کرد. وقتی بررسی کردم دریافتم که
هیچ کس تاکنون بر روی این مارمولکها کار نکرده است، بنابراین تصمیم گرفتم
در مورد علت رنگ سبز این خون تحقیق کنم». او در مقطع دکتری نیز دانشگاه
تگزاس بر روی این مارمولکها کار کرده بود.
چرا رنگ سبز؟
این
مارمولک منحصرا در جزیره پاپوا در گینه نو یافت میشوند. برای زیست شناسان،
این منطقه یکی از داغترین نقاط جهان از نظر تنوع گونههای جانوری است.
زمانی که آستین پژوهش بر روی این حیوان را شروع کرد، فهمید که آنها
«غلظت بسیار بالایی از رنگدانه صفراوی بیلیوردین» را در خود دارند.
در اغلب گونهها از جمله انسانها، اکسیژن توسط هموگلوبین در خون حمل
میشود که به خون رنگمایه قرمز میدهد. زمانی که عمر هموگلوبین به پایان
خود نزدیک میشود و شروع به درهم شکستن میکند، به کبد منتقل میشود و در
آنجا به مولکولهای بیلیروبین و بیلیوردین تجزیه میشود.
این ترکیبات رنگدانهای، با صفرا در رودهها دفع میشوند. بیلیوردین
رنگمایه سبز دارد (شما میتوانید این رنگدانه را در مناطق سبز اطراف یک
کبودی در حال مداوا شدن ببینید)، و سطوح بالای بیلیوردین در خون این
سوسمارها همان چیزی است که به خون آنها، این رنگ غیر معمول را میدهد.
ولی این رنگ سبز تنها محدود به خون نمانده است. به گفته آستین: «خون، استخوانها، بافتها و حتی زبان این حیوان نیز سبز رنگ است».
هرچند پیش از این مشخص شده بود اندک جانورانی مانند اختاپوس قطبی خون آبی رنگ دارند، اما هیچ مهره دار دیگری تا به حال با خون سبز مشاهده نشده بود.
بقایای اسرار آمیز
آستین
میافزاید که آخرین راز این است که بیلیوردین بسیار سمی است. اگر
انسانها حتی مقادیر بسیار ناچیز از بیلیروبین و بیلیوردین را در خون خود
داشته باشند، نشانه ابتلای آنها به زردی است (پوست آنها رنگمایه زرد به
خود میگیرد).
عموما این اتفاق زمانی در انسانها بروز میکند که کبد آنها آسیب دیده
باشد، و یا در نوزادان تازه متولد شده رخ میدهد که هنوز کبد آنها شروع به
تجزیه هموگلوبین نکرده است. اما اگر مقادیر اضافی بیلیروبین و بیلیوردین
در گردش خون وارد شود و درمان صورت نگیرد، میتواند منجر به مرگ شود.
آستین میگوید: «بخش تعجب برانگیز داستان این است که با توجه به چنین
غلظتی از این رنگدانههای صفراوی در خون (مارمولکها)، اگر نمرده باشند،
میبایست یرقان داشته باشند».
به نظر آستین شتید این مارمولک برای تحمل بیلیوردین تکامل یافته باشد،
که منجر به حفاظت این حیوان از یک گروه انگل به نام پلاسمودیوم شود.
پلاسمودیوم سبب بیماری مالاریا در انسانها، خزندگان و پرندگان میشود.
آستین فکر میکند که حضور ماده سمی بیلیوردین به جای هموگلوبین، حمله به
این سوسمارها را برای پلاسمودیوم سختتر می:کند.
برای جواب به این سوال، آستین اخیرا در حال بررسی ژنوم مارمولکهای
پراسینوهما و مقایسه آنها با ژنوم مارمولکهای دیگری از همین خانواده ولی
با خون قرمز کرده است، تا هر نوع تغییرات ژنتیکی را که مقاومت در برابر
پلاسمودیم را در بر دارد، شناسایی کند
.خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:49
دنیای گیاهان و حیوانات
جغدها علاوه بر
انعطافپذیری بالای بافت و مهرههای گردنی خود برای اینکه بتوانند سر را به
سادگی بچرخانند، شریان پشتیبانی دارند که در هنگام گردش سریع سر، مواد
مغذی و اکسیژن مورد نیاز آنرا تأمین میکند.
محبوبه عمیدی:
جغدها بر خلاف ما انسانها و بسیاری دیگر از گونههای جانوری میتوانند
بدون اینکه کوچکترین آسیبی به اسکلت و رگهای خونی گردن خود وارد کنند، سر
را حداکثر 270 درجه بچرخانند. فکر میکنند این انعطافپذیری حیرتانگیز چطور به وجود آمده است؟
به گزارش نشنال جئوگرافیک، محققان
دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز موفق شدهاند راز این توانایی جادویی
جغدها را فاش کنند. آنها میگویند مهرههای گردنی و رگهای خونی این پرنده
برای گردش سریع سر طراحی شده است.
نکته
اینجاست که جغدها مانند ما انسانها و بسیاری از گونههای دیگر نمیتوانند
چشمهای خود را حرکت بدهند و در حقیقت چرخش سر جای حرکت چشم آنها را برای
دیدن محیط پیرامون گرفته است. ما انسانها برای دیدن فضای یک اتاق یا محیط
پیرامون خود به سادگی میتوانیم چشمها را حرکت بدهیم؛ اما چشم جغدها ثابت
است و نمیتوانند کره چشم خود را برای دیدن محیط اطراف خود حرکت دهند، آنها
ناچار برای دیدن هر چیزی باید از قدرت به ظاهر ماوراءالطبیعه خود استفاده
کنند و سر را به اطراف بچرخانند.
اریک
فورسمن که زیستشناس حیات وحش است و در این تحقیق مشارکت نداشته، میگوید:
«بدن گروهی از پرندگان برای تاب آوردن در برابر این حجم از حرکت طراحی شده
و بافت و رگهای خونی آنها بسیار انعطافپذیر هستند».
چرخش 270 درجه
گردن
جغدها را 14 مهره گردنی تشکیل میدهد که با پر پوشیده شده و سر را از یک
نقطه به تنه متصل کرده است. این در حالی است که گردن ما انسانها تنها از 7
مهره تشکیل شده، از دو نقطه به سر متصل است و احتمال چرخش سر را از بین
میبرد. البته ساختار منعطف گردن جغدها هم اجازه چرخش 360 درجه را به سر
نمیدهد و حداکثر امکان حرکت 270 درجه خواهد بود. این میزان از حرکت سر به
سادگی میتواند باعث شکستگی استخوانها در حیوانات دیگر و خونریزی داخلی
شود.
محققان
دانشگاه جانز هاپکینز برای انجام این تحقیق تازه، تصویر سهبعدی رگهای
گردنی و استخوانهای 12 پرنده مرده را تهیه کردند. آنها پیش از کالبد شکافی
به درون رگهای خونی رنگ و پلاستیک قرمز مایع تزریق کردند تا سرخرگها را
برای تشریح حفظ کنند.
بررسیها
نشان میداد در بدن این پرندگان شریان پشتیبانی وجود دارد که هنگام
گرفتگی رگهای خونی در اثر چرخش ناگهانی گردن انتقال مواد مغذی و اکسیژن را
به عهده میگیرد. نکته جالبتوجه دیگر اتساع رگهای خونی پس از بازگشت
گردن به حالت عادی است که باعث میشود جریان اضافی که وارد سیستم شده،
کنترل شود. برای مشاهده اینفوگرافیک زیر در ابعاد بزرگتر،اینجا را کلیک کنید.
فورسمن
میگوید: «این توانایی جالب تنها در انحصار جغدها نیست، بلکه پرندههای
دیگری مانند قوش دمقرمز هم میتوانند گردن خود را تقریبا به خوبی
پسرعموهای اسرارآمیزشان به اطراف بچرخانند. این قابلیت برای پیدا کردن شکار
یا حفظ پرنده در برابر شکارچیان بسیار باارزش است».
به
نظر میرسد جغدها کمتر از آن چیزی که تاکنون فکرش را میکردیم، در
محیطزیست خود اسرارآمیز و متفاوت باشند؛ گرچه داستانها و صدای دلهرهآور
آنها که در دل شب شنیده میشود، جغدها را به سوژه بسیارخوبی برای تریلرهای
هالیوود تبدیل کرده است.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:45
دنیای گیاهان و حیوانات
زندگی شهری برای
حیوانات هم چالشبرانگیز است. اما پرندهها، سازگاری خوبی نشان میدهند.
آنها یاد گرفتهاند که با جای دادن تهسیگار در لانه، هم انگلها را دفع
میکنند و هم، با عایقبندی، لانهای راحتتر برای خود درست کنند.
زندگی
شهرنشینی فقط برای انسانها جدید و پر از چالش نیست. موجودات دیگری که در
کنار انسانها در شهرها زندگی میکنند، از گربهها و کلاغها گرفته تا
پرندههای کوچک، مجبورند که خود را با سبک زندگی تازه، مواد و خوراکیهای
تازه و مسائل تازه وفق دهند تا بتوانند زنده بمانند.
به نظر میرسد
پرندههای شهری، خود را با زندگی در شهر حسابی وفق دادهاند و کمکم دارند
میآموزند که چهطور از یافتنیهای درون شهر برای ساختن لانههای بهتر
استفاده کنند. برای نمونه،مطالعه جدید محققین نشان میدهد پرندگان یاد
گرفتهاند از تهسیگار، به نحوی مفید در ساخت لانه خود استفاده کنند. به
گفته محققین، پرندههای شهری، تهسیگارها را در لانههای خود جا میدهند
تا هم، حشرههای ریز مزاحم را از خود دور کنند و هم، لانههای خود را عایق
کرده باشند.
به گزارش دیسکاوری، محققین به تازگی در
مطالعات خود توانستهاند توضیح بدهند که چرا در لانه بسیاری از پرندههای
ساکن شهرها، تهسیگار پیدا میشود. ایزابل لوپز- رول، از موسسه اکولوژیا،
UNAM، به اتفاق همکارانش با مطالعات خود، به تاثیر کشنده و دافع تهسیگار
بر انگلها پی بردهاند. به طور خلاصه، شما اگر به جای یک انگل باشید، به
هیچعنوان به سمت محلی که در آن یک تهسیگار وجود دارد نمیروید.
نویسندگان
این مقاله میگویند: «میزان استات سلولز ناشی از تهسیگار در لانههای دو
نوع از متداولترین پرندههای ساکن شهر، با تعداد انگلهایی که به لانهها
هجوم میبرند، رابطهای منفی دارد. به علاوه، در حالی که انگلها جذب
تلههای گرمایی اطراف تهسیگار کشیده شده یا مصرفنشده میشوند، تعداد کمی
از آنها واقعا به سراغ آن میروند، فرض بر این است که دلیل این دوری
کردن، نیکوتین باشد.»
علاوه بر این، دو گونه پرنده مورد مطالعه، یعنی
گونهای موسوم به فنچ خانگی و گنجشک، از تهسیگار برای عایقبندی لانه خود
در نتیجه ایجاد شرایطی راحتتر، استفاه میکنند. البته، سایر پرندهها هم
در لانه خود تهسیگار جای میدهند، اما در این مطالعه، این دو گونه هدف
بررسی بودهاند.
به گفته محققین این مطالعه، پرندهها به طور معمول در
طبیعت برای دور کردن انگلها از لانههای خود، از روشهای متنوعی استفاده
میکنند. برای نمونه، برخی از گونههای پرندگان، گیاهان تازه را به لانه
خود میبرند که حاوی ترکیبات فرار هستند و انگلها را دفع میکنند.
بنابراین، استفاده از تهسیگار، در راستای یک رفتار قبلی است.
محققین
در اینباره مینویسند: «به دلیل این که شهرنشینی، فراوانی و نوع منابعی
که زندگی پرندگان به آنها وابسته است را تغییر داده، از جمله موادی که
برای ساخت لانه به کار میروند و گیاهانی که برای خود- درمانی مورد استفاده
قرار میگیرند، همانطور که نتایج ما در این مطالعه هم نشان میدهد،
شهرنشینی چالشهای جدیدی را در زندگی پرندگان ایجاد کرده است. پرندهها هم
با سازگاری، از عهده این چالشها برآمدهاند.»
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:41
دنیای گیاهان و حیوانات
برای پرندهای
که هر سال، شش ماه را بدون فرود آمدن در آسمان میگذراند، لحظهای هم به
خواب نمیرود و از پلانکتونهای هوا تغذیه میکند؛ بادخورک واقعا اسم
بامسمایی است.
محمود حاجزمان: از
دوران قدیم مشهور بود که بادخورکها بخش اعظم زندگی خود را در آسمان
میگذرانند، اما هیچ کس آن را ثابت نکرده بود. اکنون، نتیجه مطالعه جدیدی
نشان میدهد که حداقل بخشی از این گفته حقیقت دارد: بادخورکهای آلپ بیش از
شش ماه را به طور مداوم در هوا سپری میکنند. این پرندگان حتی پس از
مهاجرت طولانی خود به شمال آفریقا که به دنبال پایان فصل جوجهگذاری در
اروپا انجام میشود، برای استراحت کردن فرود نمیآیند. فلیکس لیچتی از
موسسه پرندهشناسی سوئیس میگوید: «تا کنون، فعالیت تحرکی که این قدر طول
بکشد تنها برای حیواناتی که در آب زندگی میکنند گزارش شده بود.»
به گزارش نیوساینتیست،
لیچتی و گروهش در محل تخمگذاری بادخورکهای آلپی در سوئیس،
واقعهنگارهایی (Logger) 1.5 گرمی را به سه قطعه از این پرندگان متصل
کردند. این وقایعنگارها شتاب و موقعیت جغرافیایی بادخورکها را ثبت
میکرد. اندازهگیریها نشان میدهد که برای حدود 200 روز، هر سه این
پرندگان طی مهاجرت به آفریقا و گذراندن زمستان در این قاره در هوا باقی
ماندهاند.
به
گفته لیچتی، پیش از این محققان اظهار داشته بودند که بادخورکهای معمولی
تازه متولد شده پیش از آنکه برای تخمگذاری روی زمین فرود آیند، سه سال را
در آسمان میگذرانند؛ اما هیچ کس تا کنون این مساله را ثابت نکرده بود. واقعا شگفتآور است!
«شگفتآور
است، واقعا شگفتآور است.» این جملهای است که کارستن اگوانگ از موسسه
منابع طبیعی گرینلند، در واکنش به یافته لیچتی و گروهش میگوید. وی ادامه
میدهد: «ما میدانستیم که بادخورکها زمان زیادی را در هوا شناور
میمانند، اما 200 روز واقعا تکان دهنده است.»
به عقیده
لیچتی، این پرندگان برای زنده ماندن از پلانکتونهای موجود در هوا تغذیه
میکنند و به احتمال فراوان در همان حال پرواز میخوابند. وی میگوید: «فرض
بر این است که این پرندگان تنها برای چند ثانیه میخوابند؛ و یا تنها از
نیمی از مغز خود استفاده میکنند، در حالیکه نیمه دیگر در حال استراحت است.»
اما
گروهی از محققان نیز عقیده دارند که بادخورکها اصلا نمیخوابند. جری سیگل
از دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس میگوید: «گروه ما نشان داده است که
دلفینها و نهنگهای قاتل میتوانند 90 روز بدون خوابیدن فعال بمانند؛
و در 150 روز ابتدای پس از تولد نیز خواب بسیار اندکی دارند.» وی همچنین
به مطالعاتی استناد میکند که نشان میدهد آبچلیکها طی دوره تخمگذاری و
جوجهکشی برای هفتههای متوالی بیدار میمانند؛ و یا اینکه دلفین ها میتوانند بدون افت عملکرد خود به مدت 15 روز بیخوابی بکشند.
سیگل
میگوید: «همه این مطالعات به ما میگوید زمانیکه حیوانات مجبور باشند
برای بیدار ماندن سازش پیدا کنند، فرگشت این اجازه را به آنها میدهد.
بنابراین، این ایده که بادخورکها به خواب نیاز دارند و بنابراین حیواناتی
«خوابپر» هستند، به نظر من نادرست است.»
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:39
دنیای گیاهان و حیوانات
مرغان زنبورخوار
کارمین در گروههای بسیار بزرگ زندگی میکنند. این پرندگان حشرهخوار که
در ساحل رودخانهها و آبرهاها زندگی میکنند، بومی کشورهای زیر صحرای بزرگ
آفریقا هستند.
برای مشاهده عکس باکیفیتتر که توسط سلستا فنشامیه، عکاس نشنالجئوگرافیک گرفته شده، اینجا را کلیک کنید.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:38
دنیای گیاهان و حیوانات
- توکان، پرنده
میوهخواری است که در جنگلهای بارانی جنوب مکزیک و آمریکای جنوبی زندگی
میکند. مهمترین ویژگی این پرنده، نوک بلند و نسبتا ضخیم و رنگهای متنوع
آن است که باعث میشود مرغ رنگین کمان نیز نامیده شود.
بعضی وقتها، توکان حشرات و مارمولکهای کوچک را نیز شکار میکند.
این عکس را کریس مارتین برای نشنالجئوگرافیک ارسال کرده و برای مشاهده آن
در ابعاد بزرگ، میتوانید اینجا را کلیک کنید.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:35
دنیای گیاهان و حیوانات
فلامینگوهای
لسر، ریزاندامترین اعضای خانواده فلامینگوها هستند و در آفریقا و هند
زندگی میکنند. این پرندگان زیبا که تا 90 سانتیمتر ارتفاع و 2.7 کیلوگرم
وزن دارند، بهصورت اجتماعی زندگی میکنند و مناظر بدیعی خلق میکنند.
در این تصویر، اجتماعی از این فلامینگوهای صورتی را میبینید که در
دریاچه بوگوریا در شمالغربی نایروبی (پایتخت تانزانیا) تجمع کردهاند و در
این تصویر هوایی، الگوی زیبایی را پدید آوردهاند. این پرندگان میتوانند
شرایط قلیایی متغیری را تحمل کنند و حتی در آب با دمای 70 درجه سانتیگراد
نیز زنده بمانند.
برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ،اینجا را کلیک کنید.
خبرآنلاین
جمعه 19/7/1392 - 22:34
دنیای گیاهان و حیوانات
پکوکاتوی صورتی،
پرنده زیبا و کمیابی است که فقط در استرالیا و جزایر اطراف آن زندگی میکند
و به افتخار سرهنگ سر توماس میچل، کوکاتوی سرهنگ میچل نامیده شده است.
جوئل سارتوره، عکاسی علاقمند به محیط زیست است که در پروژه فوتو آرک
(به معنی کشتی نوح عکاسی) در حال مستندسازی هزاران گونه جانور در خطر
انقراض است. این تصویر زیبا نیز که یکی از تصاویر این گنجینه است و
کوکاتوی سرهنگ میچل را نشان میدهد. این پرنده با نام علمی Lophochroa leadbeateri به کوکاتوی صورتی یا طوطی بهشتی نیز معروف است.
برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.
جمعه 19/7/1392 - 22:31