• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 164
تعداد نظرات : 34
زمان آخرین مطلب : 4716روز قبل
اخبار

با حکم رئیس جمهور، کورش پرویزیان و پیمان نوری به عضویت شورای پول و اعتبار در آمدند تا محمد جهرمی و ناصر شرافت جهرمی از این شورا خداحافظی کنند.

به گزارش مهر، دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری کورش پرویزیان و پیمان نوری را به استناد ماده 89 قانون برنامه پنچم توسعه جمهوری اسلامی ایران و پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باتوجه به تخصص و تجربیات بانکی، به عنوان اعضای جدید شورای پول و اعتبار انتخاب کرده است.
پرویزیان هم اکنون مشاور عالی رئیس کل بانک مرکزی جمهوی اسلامی است. وی پیش از این رئیس هیات مدیره و مدیرعامل بانک توسعه صادارت ایران بوده است. پیمان نوری هم اکنون رئیس سازمان خصوصی سازی است که سابقه مدیرعاملی بانک رفاه را دارد.
پرویزیان و نوری جایگزین محمد جهرمی مدیرعامل فعلی بانک صادارت و ناصر شرافت جهرمی رئیس دانشکده اقتصاد دانشکده شهید بهشتی در شورای پول و اعتبار شده اند.
در اردیبهشت ماه امسال هم محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس جمهوری، مصوبه‌ای از هیئت دولت را ابلاغ کرد که در نهایت به حذف وزیر اطلاعات و وزیر صنایع از شورای پول و اعتبار منجر شد.
ترکیب شورای پول و اعتبار به روایت برنامه پنجم
ماده89 ـ ترکیب اعضای شورای پول و اعتبار به شرح ذیل اصلاح می‌گردد:
ـ وزیر امور اقتصادی و دارایی یا معاون وی
ـ رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
ـ معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور یا معاون وی
ـ دو تن از وزراء به انتخاب هیئت وزیران
ـ وزیر بازرگانی
ـ دو نفر کارشناس و متخصص پولی و بانکی به پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و تأیید ریاست جمهوری
ـ دادستان کل کشور یا معاون وی
ـ رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن
ـ رئیس اتاق تعاون
ـ نمایندگان کمیسیونهای اقتصادی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی (هر کدام یک نفر) به عنوان ناظر با انتخاب مجلس
تبصره1ـ ریاست شورا بر عهده رئیس کل بانک‌مرکزی جمهوری‌اسلامی‌ایران خواهدبود.
تبصره2ـ هر یک از اعضاء خبره شورای پول و اعتبار هر دو سال یک بار تغییر می‌یابند. انتخاب مجدد آنها بلامانع است.
وظایف و اختیارات شورای پول واعتبار
شورای پول و اعتبار به منظور مطالعه و اتخاذ تصمیم درباره سیاست کلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و نظارت بر امور پولی و بانکی کشور عهده دار وظایف زیر است:
* رسیدگی و تصویب سازمان و بودجه و مقررات استخدامی و آیین نامه های داخلی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
*رسیدگی و اظهار نظر نسبت به ترازنامه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جهت طرح در مجمع عمومی
*رسیدگی و تصویب آیین نامه های مذکور در قانون پولی و بانکی
*اظهارنظر در مسایل بانکی، پولی و اعتباری کشور و همچنین اظهار نظر نسبت به لوایح مربـوط به وام یا تضمین اعتبار و هر موضوع دیگری که از طرف دولت به شورا ارجاع می شود.
*ارائه نظر مشورتی و توصیه به دولت در مسائل بانکی، پولی و اعتباری کشور که به نظر شورا در وضعیت اقتصادی وبویژه در سیاست اعتباری کشور موثر خواهد بود.
*اظهار نظر درباره هر موضوعی که از طرف رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون به شورای مذکور عرضه می گردد.
سه شنبه 11/5/1390 - 11:22
شعر و قطعات ادبی

رمضان دیگری رسید؛ از همان رمضان‌هایی که احمد عزیزی آرزوی سحر و شب‌های قدر آن را داشت، ولی 4 سال است که از دیدن آن بازمانده است.

مهر نوشت: رمضان دیگری از راه رسید، برای بهتر بودن. بیشتر خدا را خواندن و خود را ساختن و بیشتر اندیشیدن. این روزها و شب‌های رمضان هرقدر دل‌مشغولی‌ دنیا را کنار بزنی، جای آن لطافت می‌نشیند و چه زیبا نقل شده است که گویا همه درهای آسمان به روی زمینیان باز است و ندا می‌دهند ما را؛ که بیایید این سفره رحمت الهی است که گسترده شد تا در غیاب این طعام دست بدان طعام ببریم.
این روزها و شب‌های رمضان است که فرصت خواندن دعا بیش از پیش فراهم می‌شود. اصلاً دلت می‌خواهد هرچه نیایش و شعر است که حال و هوایت را آسمانی‌تر می‌کند، بیابی و بخوانی و زمزمه کنی. دلت می‌خواهد نوای دعا را مستمر بشنوی. ختم قرآن برداری و هر لحظه‌ات خلوتی باشد با او؛ که تو را به میهمانی‌اش فراخوانده است که صد البته که تو هر نفس بر سر سفره او نشسته‌ای و شاید این صیام تلنگری باشد تا به یاد آوری که تو چنان میهمانی هستی که رسم میهمانی گاه از خاطر می‌بری و گمان صاحبخانه بودن بر سرت می‌گذرد. هیهات از این فراموشی!
در جستجوی خوراک ادبی برای یک ماه که بگردی کم نیست شعر و متن که تو را یاری می‌رساند، ولی یک شعر هست که جایگاهش فرق دارد. احمد عزیزی که مدت‌هاست با بیماری دست و پنجه نرم می کند، شعرهای آیینی و مذهبی زیادی دارد که یکی از آنها با ماه رمضان و سحر و قدر و چشمان تر پیوند می‌خورد.
دلت نمی‌آید از کنار آن ساده بگذری و تنها برای خودت زمزمه‌اش کنی. بگذار دیگران هم به یاد او شعرش را بخوانند و شاید همه باهم برای بهبودش دست به دعا شویم تا خداوند به حرمت این ماه و دعاها، سلامتی کامل را به او بازگرداند.
بـــاز هـــوای ســـحـــــرم آرزوســـت / خــلـــوت و مــــژگـــان تــرم آرزوسـت
شـکــــوه غــربـــت نــبـرم ایـن زمـان / دسـت تـــــــو و روی تــــو ام آرزوســت
خــــســتـــه‌ام از دیـــدن ایـن شـوره زار / چـشـم شـقــــایــــق نـگـرم آرزوســـت
واقــعـــه دیـــــدن روی تـــــــو را / ثـــانــــیـــه ای بـیـشــتــرم آرزوسـت
جــلـوه ایـــن مـاه نـــکـــو را بـبـیـن / رنــــــگ و رخ و روی تــــــوام آرزوسـت
ایــن شـب قـدر اســت کـه مــا بـا هـمـیـم؟ / مـن شـب قـــــدری دگــــرم آرزوســـت
حـــسِّ تــــو را مـی‌کـنـــم ای جـان مـن / عــزلـت بِـــیـتــی دگـــرم آرزوســــت
خـانـه عــشـِاق مــهـاجـر کـجـــاسـت؟ / در سـفـــرت بـــال و پـــــرم آرزوســـت
حــسـرت دل بـــارد از ایـــن شـعـــر مـن / جـام مِـی‌ای در حـرمـــم آرزوســـــت
سه شنبه 11/5/1390 - 11:21
اخبار
جریان بهائیت هم با ادعای دروغ ارتباط با امام زمان(عج) شروع شد

گروه استان‌ها – خراسان رضوی: "جریان بهائیت با ادعای دروغین ارتباط با امام زمان (عج) شروع شد، ما باید این انحراف را جدی بگیریم، باید عمیق‌تر برخورد کنیم."

عبارت فوق جدیدترین هشدار آیت الله مصباح یزدی نسبت به جریانی نفوذی بود که با قبضه کانون های قدرت و ثروت درصدد القای افکار انحرافی خود به جامعه اسلامی است.

رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) که از هر فرصتی برای تبیین مواضع این جریان استفاده می کند اینبار در مشهد مقدس و در جمع اعضای دفتر پژوهش‌های فرهنگی در سخنان مهمی ضمن ترسیم شاخص های اصولگرای راستین و بیان ویژگی های مکتب امام (ره) به زوایای جدیدی از انحراف جریان نفوذی در کشور پرداخت.

عقلانیت، معنویت و عدالت سه شاخص عمده مکتب امام(ره)

این استاد برجسته حوزه علمیه قم «عقلانیت»، «معنویت» و «عدالت» را سه شاخص عمده مکتب امام (ره) برشمرده و در توضیح مفهوم عقلانیت و سوء استفاده‌هایی که ممکن است از این تعبیر شود، بیان داشت: ابتدا باید ببینیم در ادبیات فلسفی و سیاسی، عقلانیت به چند صورت به کار می‌رود و منظور ما از عقلانیت چیست.

وی در ادامه اظهار داشت: عقلانیت در اصطلاح فیلسوفان قدیم به معنای پیروی از عقل، معرفی می‌شد که جنبه سلبی آن نفی اصالت حس بود، ولی در قرون وسطا، گرایش غالب که از کلیسا سرچشمه می‌گرفت، عقلانیت را در مقابل اصالت وحی قرار می‌داد و با نفی عقلانیت می‌گفت که ایمان بیاور، بعد بشناس.

وی ادامه داد: در مقابل این گرایش در قرون بعد، فیلسوفانی وارد صحنه شدند که قائل به اصالت عقل بودند، و در نتیجه زمینه‌ای برای مبارزه با کاتولیسیسم شکل گرفت و تحولاتی در علم و فلسفه ایجاد شد.

آیت الله مصباح یزدی بیان داشت: مهمترین محور در این جریان، شعار «انسان محوری»، «اصالت انسان» یا «اومانیسم» بود و منافع انسان، محور اصلی و تعیین کننده معرفی شد و خواسته انسان، ملاک حق بود که نفی اصالت وحی را به دنبال داشت.

وی به مفهوم عقلانیت در عصر جدید نیز اشاره و یادآور شد: در عصر جدید که جامعه‌شناسان و مردم‌شناسانی مانند «آگوست کنت»، دوران حیات انسان را به دوره‌هایی چون «اساطیر»، «سحر و جادو و دین»، «فلسفه» و «علم» تقسیم کردند، عقلانیت معنای دیگری به خود گرفت و با تجربه حسی هم‌معنا شد.

وی افزود: در این دوران عقلانیت به اثبات مسائل با روش علمی تعریف شد و کاملا با اصطلاحی که مسائل را با دلیل عقلی ثابت می‌کرد، متفاوت جلوه کرد.

استاد حوزه علمیه قم در بیان تفاوت دو مفهوم از عقلانیت گفت: در عقلانیتی که مسایل را با دلیل عقلی ثابت می‌کرد، ملاک پیروی از عقل بود و بر اساس آن خدا اثبات می‌شد، ولی عقلانیت جدید با تکیه بر تجربه می‌گوید، عقل نمی‌تواند وجود خدا را اثبات کند زیرا عقل تجربه‌ای درباره خدا ندارد.

عضو خبرگان رهبری سپس به معنای عقلانیت در قرآن اشاره و تصریح کرد: قرآن واژه عقل را در جایی به کار می‌برد که تجربه حسی در آن راه ندارد؛ خداوند در ابتدای سوره بقره می‌فرماید، قرآن برای کسانی نازل شده که ایمان به غیب دارند، و همان طور که می‌دانید غیب را نمی‌توان با حس تجربه کرد، بلکه شناختن غیب با عقل است.

وی یادآور شد: این عقلانیت به معنای اعتقاد به وجود عقل و ارزش ادراکات عقلی است و بر اساس آن‌ها مبانی دینی و ارزشی اثبات می‌‌شود، و شامل مطالب عقلی محض می‌شود که اصلا حس در آن راه ندارد و نیز شامل مطالبی که از راه وحی به دست می‌آید می‌شود؛ چون پشتوانه عقلانی دارند؛ و همچنین شهودهای عرفانی را تا آنجا که با ادله عقلی قابل تأیید و تبیین باشد شامل می‌شود.

عقلانیتی که شاخص مکتب امام (ره) است

عضو مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: عقلانیت که شاخص مکتب امام (ره) است به معنای استناد به ادله معتبر عقل و ادراکات عقلی است که اعتبار معرفت حسی هم به آن وابسته است؛ و عنصر منفی و سلبی که در این واژه لحاظ شده، نفی خرافات و افکار انحرافی است که عقل سلیم انسان آن را معتبر نمی‌داند.

آیت‌الله مصباح یزدی در ادامه به تبیین شاخص معنویت پرداخت و خاطر نشان کرد: برای معنویت نیز معانی مختلفی بیان شده است، که متأسفانه در عصر ما مورد سوء‌استفاده قرار گرفته است، منظور از معنویت در مکتب امام (ره) این است که به مادیات دلبستگی پیدا نکنیم و در مقابل لذت‌های مادی و حیوانی خود را نبازیم.

وی همچنین به ریشه‌های این اصطلاح اشاره کرد و افزود: اصطلاح قدیمی فلاسفه از معنویت، «اصالت معنا» و «ایدئالیسم» بود، به این معنا که اصولا ادراکات حسی هیچ ارزشی ندارند و آنچه حس می‌کنیم، مبتنی بر واقعیاتی ورای ادراک حسی است، که این یک نوع تفریط‌گرایی در معرفت‌های حسی به شمار می‌رود.

رییس موسسه امام خمینی (ره) یادآور شد: معقول‌ترین گرایش معنوی در میان فلاسفه گذشته در مکتب افلاطون دیده می‌شود و افرادی که مکتب اشراقی دارند، کم و بیش به همان معنا معتقدند.

آیت الله مصباح یزدی با اشاره به اصطلاح دیگر معنویت ادامه داد: انسان‌ها از قدیم، به چیزهایی غیر از امور مادی معتقد بوده‌اند که با حواس مادی قابل تشخیص و تبیین نبوده و ویژگی‌های مادی مانند سه بعدی بودن، وزن داشتن، یا اختصاص دادن مکانی به خود را ندارد و با این حال واقعیت دارند.

وی اظهار داشت: روان‌شناسان در تجربیات علمی خود در تعامل با بیماران روانی، کم‌کم دریافتند که انسان نمی‌تواند بدون اعتقاد به امور غیرمادی پاسخ گوی سؤالات خود باشد، از این رو در عصر اخیر گرایش «پراگماتیستی» به این سمت حرکت کرد که هر امری اعم از مادی و غیر مادی در عمل برای زندگی مفید است، حقیقت دارد، و از این‌رو باید به امور معنوی و ارزش‌های فراتر از حقایق مادی معتقد باشم تا سلامت زندگی را تأمین کنیم؛ و در نتیجه بدون اعتنا به وجود خدا، به این معنا قائل به معنویت شدند.

وی خاطر نشان کرد: بالاخره در این گرایش عام، اعتقاد به تأثیر اموری که حسی نیستند و به یک معنا ماورایی هستند، اعم از بت، روح، عقول و هر امر غیر مادی دیگر، یک نوع معنویت است.

وی همچنین گرایشی که امروزه در دنیا رواج پیدا کرده را مورد توجه قرار داد و گفت: بعد از آفات و نابسامانی‌های جنگ جهانی دوم، برخی دانشمندان منشأ پیدایش جنگ را اختلاف مذهبی معرفی کردند و کوشیدند ایدئولوژی جدیدی مطرح کنند که منشأ جنگ را از بین ببرد.

آیت الله مصباح افزود: برای برون رفت از این مشکل، پیشنهاد ایجاد دین جهانی را دادند که بی‌نتیجه ماند، ولی راه دیگری را فیلسوفان پیشنهاد کردند مبنی بر این‌که همه ادیان صحیح است و این امر منشأ پیدایش «پلورالیسم دینی» شد و بر روی آن تبلیغات فراوانی شد.

سوژه های نتبلیغات پلورالیستی

نماینده مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: عباراتی مانند: «هیچ دلیلی نداریم که شیعه برتر است»، یا «معلوم نیست اسلام برتر از بت پرستی باشد»، «هر که معنویت دارد ارزش دارد»، « ادیان در ظاهر مختلف‌اند ولی در جوهر شبیه یکدیگر هستند»، و ترویج مفاهیمی از قبیل عشق و صلح مطلق، سوژه تبلیغات پلورالیستی است.

آیت الله مصباح یزدی تأکید کرد: تکیه مکتب امام (ره) در شاخص معنویت روی این است که باید دنبال حقیقت باشیم و ببینم مصلحت دین چیست، که مفهوم سلبی آن این است که در مادیات غرق نشویم، ماده‌پرست نشویم، تمام دل را به پدیده‌های مادی نسپاریم، و عشق به شهوات زندگی را پر نکند.

وی یادآور شد:‌ با این اوصاف، معنویتی که حتی شامل بت‌پرستی هم می‌شود، از دایره معنویتی که امام (ره) ترویج می‌کرد بیرون می‌رود، چه رسد به این‌که کسانی بگویند دوران اسلام‌گرایی گذشته و امروز بشر به جایی رسیده که بدون استفاده از پروسه دین به حقیقت می‌رسد! استفاده از الفاظ متشابه به عنوان ابزار فریب توسط دشمنان استفاده می‌شود.

اهمیت توجه به کدهای شیطان

استاد حوزه علمیه قم توجه به کد‌های شیطانی را مهم برشمرد و گفت:‌ کدهایی مانند این‌که باید از ظواهر دین عبور کرد، یا دوران رسیدن به معنویت از راه دین گذشته و بدون دخالت دین هم می‌شود به حقیقت رسید، مواردی است که بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد و فریب این جملات به ظاهر دلنشین را نخوریم.

وی تصریح کرد: از جمله آفاتی که باید خود را در برابر آن حفظ کنیم دام اشتراک لفظی و فریب الفاظ را خوردن است.

آیت الله مصباح یزدی تأکید کرد: برگشت به دورانی که «آگوست کنت» دین و سحر و جادو را خویشاوند می‌خواند، ارتجاع و عقب‌گرد است نه تکامل و پیشرفت!

مبدا پیدایش بهائیت

وی یادآور شد:‌ مبدأ پیدایش بهائیت که امروز در دنیا به عنوان اسلام نوین معرفی می‌شود و با سوء استفاده از مزایای اسلام گسترش پیدا کرده، از یک طلبه ساده، فقیر و منحرف بود که با تحریک یک جاسوس، ایجاد شد.

عضو خبرگان رهبری خاطر نشان کرد: جریان بهائیت با همین ادعای دروغین ارتباط با امام زمان(عج) شروع شد، و ما باید این انحراف را جدی بگیریم، باید عمیق‌تر برخورد کنیم، چشم بسته حرف کسی را قبول نکنیم، هرچند او کمک‌های مالی و خدماتی انجام داده و جوایزی هم بدهد.

 

کد خبر:96599 -
دوشنبه 10/5/1390 - 23:35
طنز و سرگرمی
آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست

 

با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید

ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است

لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید

بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ

معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه

با غذا و میوه ی آن جشن افطاری کنید

البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها

پیش فامیل مقابل آبروداری کنید


میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید

گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی

دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید

موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان

پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید

هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر

هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید

در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب

کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید

گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه

چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید

ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید

لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست

از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید

البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای

پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید

حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری

با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید

کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟ با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید

در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور

بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید

دوشنبه 10/5/1390 - 23:34
طنز و سرگرمی
خوشحالیم كه لااقل وزارت ارشاد در حوزه خودش اقدام به ممنوع كردن فست فود كرد.از قول مدیركل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد اطلاع پیدا كردیم كه به منظور صیانت از زبان وا دب فارسی و ممنوعیت به كارگیری اسامی‌و عناوین بیگانه در تابلوها،از امروز توسط واحدهای صنفی و « فست فود » خصوصا اغذیه فروشی ها ممنوع است و با كسانی كه تمكین نكنند، برخورد شدیداللحن به عمل خواهد آمد. چرا كه به عمل كار برآید، به سخنرانی نیست.

 

 


واژه‌های جایگزین: واژگان پیشنهادی برای فست فود به ترتیب اولویت استفاده اعلام می‌داریم.

 

1 هست فوت: این هر دو كلمه كاملاً فارسی سره بوده و از نظر وزن و آهنگ نیز با فست فود قرابت بیشتری دارد.هست فوت، یعنی تا فوت كنی، غذا روی میزت هست.سرعت تهیه هست فوت می‌تواند با تعداد فوت ها درجه بندی شود. یك فوت، دو فوت، سه فوت،......و الی آخر.

2 سریع السیر: چون سرعت تهیه غذاهای فست فودی بیشتر و تندتر از امثال دیزی و كله پاچه و سایر غذاهای سنتی است؛ اطلاق عبارت سریع السیر به این گونه غذایا(!) می‌تواند رساننده معنا و منظور باشد. وزارت راه، قطارهای شركت رجاء را همین طوری تقسیم بندی كرده است.

3 بخر و بخور: در حوزه البسه، به پاره ای لباسها كه می‌گویند. عین « بشور وبپوش » اتونمی‌خواهند،ا صطلاحاً همین عبارت را می‌توان در مورد غذاهای فست فودی به كار برد. بسیاری از فست فودی‌ها را همانجا سرپایی می‌خورند، یك نوشابه گازدار هم روش.

4 راحت الحلقوم: اگرچه این اصطلاح از بیخ عربی است، اما باز بهتر از یك اصطلاح بیگانه است. با فرهنگ و زبان محاوره‌ای ما هم بیگانه نیست. به خیلی چیزها می‌گوییم راحت الحلقوم.

5 سریعانه: وقتی كه به كامپیوتر،رایانه گفته میشود و به سوبسید یارانه و به ترمینال، پایانه و... همه جا هم بحمدالله این اسامی و عبارات جا افتاده وامروز اگر كسی بگوید كامپیوتر،همه به او میخندند؛ پیشنهاد میشود كه به عوض فست فو د گفته شود ببینیم چی میشود.

6 غذا قورتكی: چون غذاهای فست فودی را سریع قورت میدهند و هم تهیه آن راحت تر و مواد آن آماده تر است و هم هیچ خاصیتی ندارد، جز چاق كردن آدم‌ها؛ فلذا اصطلاح غذاقورتكی نیز پیشنهاد آخر ماست.عین كش لقمه خدابیامرز كه به جای پیتزا توسط فرهنگستان زبان فارسی اختراع شد و چقدر هم رایج شد!

دوشنبه 10/5/1390 - 23:28
طنز و سرگرمی
چشم‌هایتان را باز می‌کنید. متوجه می‌شوید در بیمارستان هستید. پاها و دست‌هایتان را بررسی می‌کنید. خوشحال می‌شوید که بدن‌تان را گچ نگرفته‌اند و سالم هستید.. دکمه زنگ کنار تخت را فشار می‌دهید. چند ثانیه بعد پرستار وارد اتاق می‌شود و سلام می‌کند. به او می‌گویید، گوشی موبایل‌تان را می‌خواهید. از این‌که به خاطر یک تصادف کوچک در بیمارستان بستری شده‌اید و از کارهایتان عقب مانده‌اید، عصبانی هستید. پرستار، موبایل را می‌آورد. دکمه آن را می‌زنید، اما روشن نمی‌شود. مطمئن می‌شوید باتری‌اش شارژ ندارد. دکمه زنگ را فشار می‌دهید. پرستار می‌آید.

 

«ببخشید! من موبایلم شارژ نداره. می‌شه لطفا یه شارژر براش بیارید»؟

«متاسفم. شارژر این مدل گوشی رو نداریم».

«یعنی بین همکاراتون کسی شارژر فیش کوچک نوکیا نداره»؟

«از 10سال پیش، دیگه تولید نمی‌شه. شرکت‌های سازنده موبایل برای یک فیش شارژر جدید به توافق رسیدن که در همه گوشی‌ها مشترکه».

«10سال چیه؟ من این گوشی رو هفته پیش خریدم».

«شما گوشی‌تون رو یک هفته پیش از تصادف خریدین؛ قبل از این‌که به کما برید». «کما»؟!

باورتان نمی‌شود که در اسفند1387 به کما رفته‌اید و تیرماه 1412 به هوش آمده‌اید. مطمئن هستید که نه می‌توانید به محل کارتان بازگردید و نه خانه‌ای برایتان باقی مانده است. چون قسط آن را هر ماه می‌پرداختید و بعد از گذشت این همه سال، حتما بوسیله بانک مصادره شده است. از پرستار خواهش می‌کنید تا زودتر مرخص‌تان کند.


«از نظر من شما شرایط لازم برای درک حقیقت رو ندارین».

«چی شده؟ چرا؟ من که سالمم»!

«شما سالم هستید، ولی بقیه نیستن».

«چه اتفاقی افتاده»؟

«چیزی نشده! ولی بیرون از این‌جا، هیچکس منتظرتون نیست».

چشم‌هایتان را می‌بندید. نمی‌توانید تصور کنید که همه را از دست داده‌اید. حتی خودتان هم پیر شده‌اید. اما جرأت نمی‌کنید خودتان را در آینه ببینید.

«خیلی پیر شدم»؟

«مهم اینه که سالمی. مدتی طول می‌کشه تا دوره‌های فیزیوتراپی رو انجام بدی»..

از پرستار می‌خواهید تا به شما کمک کند که شناخت بهتری از جامعه جدید پیدا کنید..

«اون بیرون چه تغییرایی کرده»؟

«منظورت چه چیزاییه»؟

«هنوز توی خیابونا ترافیک هست»؟

«نه دیگه. از وقتی طرح ترافیک جدید رو اجرا کردن، مردم ماشین بیرون نمیارن».

«طرح جدید چیه»؟

«اگر راننده‌ای وارد محدوده ممنوعه بشه، خودش رو هم با ماشینش می‌برن پارکینگ و تا گلستان سعدی رو از حفظ نشه، آزاد نمی‌شه».

«میدون آزادی هنوز هست»؟

«هست، ولی روش روکش کشیدن».

«روکش چیه»؟

«نمای سنگش خراب شده بود، سرامیک کردند».

«برج میلاد هنوز هست»؟

«نه! کج شد، افتاد»!

«چرا؟ اون رو که محکم ساخته بودن».

«محکم بود، ولی نتونست در مقابل ارباس A380 مقاومت کنه».

«چی؟!.... هواپیما خورد بهش»؟

«اوهوم»!

«چه‌طور این اتفاق افتاد»؟

«هواپیماش نقص فنی داشت، رفت خورد وسط رستوران‌گردان برج».

«این‌که هواپیمای خوبی بود. مگه می‌شه این‌جوری بشه»؟

«هواپیماش چینی بود. فیلتر کاربراتورش خراب شده بود، بنزین به موتورها نرسید، اون اتفاق افتاد».

«چند نفر کشته شدن»؟

«کشته نداد».

«مگه می‌شه؟ توی رستوران گردان کسی نبود»؟

«نه! رستوران 4سال پیش تعطیل شد»..

«چرا»؟

«آشپزخونه‌اش بهداشتی نبود».
«چی می‌گی؟!... مگه می‌شه آخه»؟

«این اواخر یه پیمانکار جدید رستوران گردان رو گرفت، زد توی کار فلافل و هات‌داگ....».

«الان وضعیت تورم چه‌جوریه»؟

«خودت چی حدس می‌زنی»؟

«حتما الان بستنی قیفی، 14هزار تومنه».

«نه دیگه خیلی اغراق کردی. 12هزار تومنه».

«پراید چنده»؟

«پرایدهای قدیمی یا پراید قشقایی»؟

«این دیگه چیه»؟

«بعد از پراید مینیاتور و ماسوله، پراید قشقایی را با ایده‌ای از نیسان قشقایی ساختن».

«همین جدیده، چنده»؟

«70میلیون تومن».

«پس ماکسیما چنده»؟

«اگه سالمش گیرت بیاد، حدود 2 یا 2 و نیم....».

«یعنی ماکیسما اسقاطی شده؟ پس چرا هنوز پراید هست»؟

«آزادراه تهران به شمال هم هنوز تکمیل نشده».

«چندتا خط مترو اضافه شده»؟

«هیچی! شهردار که رفت، همه‌جا رو منوریل کشیدن. مترو رو هم تغییر کاربری دادن».

«یعنی چی»؟

«از تونل‌هاش برای انبار خودروهای اسقاطی استفاده کردن».

«اتوبوس‌های BRT هنوز هست»؟

«نه! منحلش کردن، به جاش درشکه آوردن. از همونایی که شرلوک هلمز سوار می‌شد».

«توی نقش‌جهان اصفهان دیده بودم از اونا...»

«نقش‌جهان رو هم خراب کردن».

«کی خراب کرد»؟

«یه نفر پیدا شد، سند دستش بود، گفت از نوادگان شاه‌عباسه، یونسکو هم نتونست حرفی بزنه».

«ممنونم. باید کلی با خودم کلنجار برم تا همین چیزا رو هم هضم کنم».

«یه چیز دیگه رو هم هضم کن، لطفا»!

«چیو»؟

«این‌که همه این چیزها رو خالی بستم».

«یعنی چی»؟

«با دوست من نامزد شدی، بعد ولش کردی. اون هم خودش را توی آینده دید، اما خیلی زود خرابش کردی. حالا نوبت ما بود تا تو را اذیت کنیم. حقیقت اینه که یک ساعت پیش تصادف کردی، علت بیهوشی‌ات هم خستگی ناشی از کار بود. چیزیت نیست. هزینه بیمارستان را به صندوق بده، برو دنبال زندگی‌ات»!

«شما جنایتکارید! من الان می‌رم با رییس بیمارستان صحبت می‌کنم».

«این ماجرا، ایده شخص رییس بیمارستان بود».

«ازش شکایت می‌کنم»!

«نمی‌تونی. چون دوست صمیمی پدر نامزد جدیدته».

دوشنبه 10/5/1390 - 23:26
طنز و سرگرمی
چون حوا بدون پدر و مادر بود آدم اصلا مشکلی نداشت و چای داغ را روی خودش نریخت.

 

پانصد سال پس از خلقت آدم:
با یه دونه دامن از اون چینی خال پلنگی ها میری توی غار طرف.بلند داد می زنی:هاکومبازانومبا(یعنی من موقع زنمه)
بعد میری توی غار پدر و مادر دختره. با دامن چین چینی جلوت نشسته اند و می گن:از خودت غار داری؟دایناسور آخرین مدل داری؟بلدی کروکدیل شکار کنی؟خدمت جنگ علیه قبیله ادم خوارها رو انجام دادی؟بعد عروس خانم که اون هم از این دامنای چین چینی پوشیده با ظرفی که از جمجمه سر بچه دایناسور ساخته شده برات چای میاره و تو می ریزی روی خودت.

دو هزار و پانصد سال بعد از اختراع آدم:
انسان تازه کشاورزی را آموخته.وقتی داری توی مزرعه به عنوان شخم زدن زمین عمل می کنی با دیدن یه دختر متوجه میشی که باید ازدواج کنی.برای همین با مقدار زیادی گندم به مزرعه پدر دختره میری .اونجا از تو می پرسند:جز خوت که اومدی خواستگاری چند تا خر دیگه داری؟چند متر زمین داری؟چند تا خوشه گندم برداشت می کنی؟ آیا خدمت در لشگر پادشاه رو به انجام رسانده ای؟
بعد عروس خانم با کوزه چای وارد میشه و شما هم واسه اینکه نشون بدی خیلی هول شدید تمام کوزه رو روی سرتون خالی می کنید.

ده سال قبل:
شما پس از اتمام خدمت مقدس سربازی به این نتیجه می رسید که باید ازدواج کنید و از مادرتان می خواهید که دختری را برایتان انتخاب کند.در اینجا اصلا نیازی نیست که شما دختر را بشناسید چون پس از ازدواج به اندازه کافی فرصت برای شناخت وجود دارد.در ضمن سنت چای ریزون کماکان پا بر جاست.

هم اکنون:
به دلیل پیشرفت تکنولوژی در حال حاضر شما به آخرین نسخه یاهو مسنجر احتیاج دارید.البته از"ام اس ان" یا "آی سی کیو"هم می توانید استفاده کنید ولی انها آیکنهای لازم برای خواستگاری را دارا نمی باشند . پس از نصب یاهو مسنجر به یک روم شلوغ رفته هر اسمی که به نظرتان زیباست "اد" می کنید و با استفاده از آیکنهای مربوطه خواستگاری را انجام می دهید . البته یاهو قول داده که نسخه جدید دارای امکانات ازدواج و زندگی مشترک نیز باشد!

دوشنبه 10/5/1390 - 23:15
شهدا و دفاع مقدس

گروه استان‌ها-خراسان رضوی: نوشته ها و عکس‌های موجود در مزار شهدا بخشی از میراث شفاهی دفاع مقدس است که امروز با ندانم کاری برخی مسئولین در آستانه نابودی قرار گرفته است.

تخریب قبور شهدا که تحت عنوان ساماندهی یا بازسازی انجام می‌گیرد با یکسان سازی قبور، بخشی از تاریخ شفاهی انقلاب و دفاع مقدس را نابود می کند.

ویترین‌هایی که خانواده شهدا بر سر مزار عزیزان‎شان قرار داده شده بودند و دربردارنده تصاویر، وسایل و سایر نمادهایی از آن شهید است، موجب شده تا مزار شهدای دفاع مقدس تبدیل به یک موزه مردم شناسی دفاع مقدس شود که با سلیقه مردم ایجاد شده است.

از میان برداشتن این ویترین‌ها و همسان سازی قبور شهدا اگرچه با عنوان فریبنده ساماندهی انجام می‌گیرد اما نتیجه ای جز از بین رفتن این مرجع بزرگ شناخت دفاع مقدس نخواهد داشت.

یکسان سازی قبور شهدا یا آب در آسیاب دشمن؟

در این زمینه یکی از كاربران کاشمری با ارسال یادداشتی در مورد تخریب قبور شهدا در این شهر نوشته است:

چندروز قبل بعد از مدت‌ها به آرامگاه شهید مدرس رفته بودم و به دنبال تابلوی زیارت‌نامه شهـدا می گشتم، ولی خبری از آن تابلوی قدیمی نبود.

دیدن بچه هایی که اطراف قبور شهدا اسکیت بازی می کردند و عبور و مرور بی تفاوت اکثر خانواده ها از بین قبور شهدا، من را به‌یاد مطلبی انداخت که تیترش این بود كه "تبدیل گلزار شهدا به چیزی شبیه پارک، ما را به حقیقت شهدا نزدیک می کند یا دور؟"

در ذهنم گلزار شهدای آرامگاه را با گلزار شهدای باغمزار مقایسه می کردم: سنگ های سفید و عکس های باطراوت ویترین مزار شهدا در باغمزار کجا و سنگ قبرهای سیاه و عکس‌های بی روح حکاکی شده روی آن‌ها در آرامگاه کجا؟ اکثر افراد با دیدن گلزار شهدای باغمزار و ویترین‌های مزین به عکس شهدا و پرچم برافراشته اسلام می ایستادند و با نثار فاتحه ای ادای دین می‌کردند.

برخی هم با دیدن تابلوی زیارت‌نامه شهدا (که البته تا چند مدت قبل ناقص بود و نه در شأن شهدا) مشغول زیارت‌نامه خواندن می شدند و با نگاه به ویترین‌ها در حس و حال دفاع مقدس غرق شده و لحظاتی عرفانی را تجربه می کردند.

اما حالا با یکسان سازی قبور شهدا دیگر خبری از آن حس و حال نیست. معلوم نیست انجام پروژه تخریب مزار شهدا که می شود بودجه اش را از خود سازمان سیا یـا انجمن حجتیه یا وهابیت گرفت چقدر برای بیت المال جامعه ای که صدها هزار شهید برای خروج از سلطه آمریکا و اسلام آمریکایی تقدیم کرده آب خوده است؟!

چرا باید ویترین‌های متنوع و روحانی مزار شهدا را برداریم و بعد برای نشان دادن تصویر آنها مجبور شویم از حکاکی روی سنگ‌های سیاه استفاده کنیم؟

تصاویر شهدا که در ویترین‌ها قرار گرفته است، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. خیلی از جوان‌ها وقتی شهید را با لباس بسیجی یا لباس غواصی می بینند، می گویند این هم سن وسال من بوده؟ هم کلاسی من بوده؟ اما این عکس‌های یک‌دست حکاکی شده روی سنگ‌های سیاه کجا این ارتباط را برقرار می کند؟

عجیب نیست که مردم با دیدن این قبور بدون اینکه درگیر فضا شوند، یک صلواتی می فرستند و بعد از آن طرف بیرون می روند. اما خدا می داند آن عکس‌ها اگر می بود می ایستادند و در فکر فرو می رفتند.

بنده خود شاهد این چنین صحنه هایی بوده‌ام: دو نوجوان در باغمزار بیشتر از یک ساعت مشغول نگاه کردن به عکس‌های شهدا و وسایل داخل ویترین آنها و خواندن سنگ نوشته های متنوع و مردمی روی قبر شهدا بودند ودر آخر هم به اتفاق پدرشان چندین دقیقه در مورد شهدا با هم صحبت کردیم.

این یعنی حافظه تاریخی 8 سال دفاع مقدس برای نوجوانان وجوانان. نگذاریم حافظه تاریخی ملتی که 8 سال از کشور و شرف و دین خود دفاع کرد به فراموشی سپرده شود؛ خود را مدیون خون پاک شهدا نکنیم.

برای هه چیز در این مملکت ویترین می سازند؛ برای چیپس، پفک و شکلات تابلو می زنند اما برای مزار شهدا...

هم اکنون یکی از خانواده های شهید را از نزدیک می شناسم که سنگ قبر پدر شهید خود را در منزل نگه می دارد.

بنیاد شهید و امور ایثارگران که این طرح را داده است باید پاسخگو باشد چرا فرزند شهید مجبور شده سنگ قبر تخریب شده پدر خود را در منزل نگهداری کند؟ چرا بنیاد شهید شهرستان کاشمر بدون اجازه خانواده های شهدا و دلبستگان به این قبور اقدام به تخریب گلزار شهدا كرده است؟ چرا قبوراکثر شهدا از جمله شهیدان سردار علی رضا عاصمی وسردار شهید صادقی و... جابجا شده است؟

باید توجه داشت که سنگ مزارها، نقش‎ها و نوشته‎های آن‎، تصویری از فرهنگ، باورها و نگرش‎های جامعه را فرا روی نسل‌ها قرار می دهد.

در هر دوره تاریخی، نقش‎ها و نوشته‎ها، آیینه اعتقاد و باورهای مردم و ترجمان ذوق و هنر آنان است و در مناطق مختلف هر کشوری در گذر تاریخ، ردپای فرهنگ بومی را نیز در همین نقش‎ها و نگاشته‎ها می توان یافت.

انقراض فرهنگ دفاع مقدس در گورستان های جدید!

وحید یامین پور نیز در یادداشتی با عنوان "انقراض فرهنگ دفاع مقدس در گورستان های جدید! " به این موضوع پرداخته است.

اقوام مختلف عمیق ترین افكار و آداب خود را در آثار هنری به وثیقه می گذارند و هنر مردمی، بی واسطه ترین كلید فهم دین، آیین های سنتی و دینی و فلسفه هر قوم است. این فقط آثار برآمده از احساس و علاقه قلبی است كه در قالب اثر هنری حقیقت یك فرهنگ را به نمایش می گذارد و به مخاطبانش منتقل می كند و حتی دقیقتر اگر بگوییم مخاطبانش را در یك سیر عرفانی به حقیقتی كه در اثر نهفته است نائل می سازد.

گلزارهای شهدا در سه دهه اخیر موثرترین و بی واسطه ترین مسیر بازتولید مداوم فرهنگ ایثار و شهادت بوده اند.

گلزارها آنچنان كه هر خانواده ی شهیدی خواسته است و آنچنان كه خود شهدا وصیت كرده اند، به مثابه زیارتگاهی محل حیات و كانون جوشش معرفت اسلام انقلابی بوده است. تفاوت ها و تنوع ها در حجله آرایی و نوشته ها و آذین های سنگ قبرها بی تردید مستندترین و اثرگذارترین روش انتقال عناصر فرهنگی دفاع مقدس بوده اند. عناصری كه به علت عظمت و شكوهشان كمتر ممكن است از طریق رفتارهای نمایشی رسمی متجلی شوند. با این وجود چندی است كه اتفاقات تاسف برانگیزی با عنوان یكسان سازی یا ساماندهی قبور شهدا در گلزارهای شهدای سراسر كشور رخ داده است كه صرف نظر از تضییع حقوق معنوی خانواده های معظم شهدا، آثار فاجعه بار فرهنگی نیز به همراه داشته است.

گلزارهای شهدا در بسیاری از شهرها امروز گورستان هایی شده اند كه حوایج معنوی ما را برآورده نمی كنند. تماشاگران – ونه زائران- در گورستان های یكدست شده دیگر در برابر عظمت روح یك شهید زانو نمی زنند. حجله ها از زمین گلزارها بیرون كشیده می شوند و در موزه های تاریخ دفاع مقدس به نمایش در می آیند. اینگونه فرهنگ دفاع مقدس از متن زندگی كنده می شود و امری متعلق به گذشته و حتی امری «تاریخ گذشته» و منقرض شده دانسته می شود.

هرچند در موزه های سوت و كور دفاع مقدس، قرآن تركش خورده، لباس خونی و پلاك های خاك گرفته به مثابه یك شیء تكریم می شوند، اما دیگر فهمیده نمی شوند و زندگی نمی سازند. گلزارها تا كنون با نوشته های منحصر بفرد بر روی سنگ قبرها و تزئینات حجله ها مزارهایی بودند كه سی سال حقیقت شهادت و شهدا را بر مردمان روزمره و شهرزده منكشف كرده اند. گلزارها، مزار بوده اند، محل زیارت و این زیارت درك رموز یك دفاع مقدس مردمی –و نه نمایشی و دستوری- را ممكن ساخته بود.

آثاری كه حقیقت در آنها متجلی نشوند دیگر مرده اند. انگار قبور تكثر مكانیكی یافته اند و با یك نگرش كالایی تكثیر شده اند. قبور شهدا اكنون در این گورستان ها شاخصه های اصیل خود را از دست داده اند و همانند شده اند؛ اكنون نظم ظاهری قبور كه به بهانه به سازی و تسهیل رفت و آمد رخ داده است، فاقد ساحت باطنی معنوی است؛ این همان اتفاقی است كه برخی متفكرین معاصر از آن به عنوان تبدیل «آیین گاه» به «نمایشگاه» یاد می كنند و این اتفاق را باعث هرجایی شدن، بی خانمانی و عاری شدن از حقیقت قدسی یك آیین مقدس می دانند.

اكنون گلزارها و مزارها، گورستان های یكسان سازی شده ای هستند كه هیچكدام از تجلی های تاریخی و عاشقانه را نشان نمی دهند. سنگ قبرها یك شكل و هم ریخت شده و اوج وصایا و اشعار منحصر بفرد هر قبر، جای خود را به نشان درشت تبلیغاتی و ریاكارانه ی یك بنیاد دولتی داده است. تمام عناصر متعلق به این سرزمین فرهنگی از گلزارها منتزع شده اند و در موزه های دربسته نگهداری می شوند. موزه های دفاع مقدس موطن و جایگاه اصلی فرهنگ دفاع مقدس نیست. فرهنگی كه در گلزارها حیات داشته و عالم خود را برای زائران بازتولید می كرده در قالب محصولاتی هنری –هر چند ارجمند- به موزه منتقل شده اند و مانند كالاهای لوكس برای تماشاگران به نمایش درمی آیند. اینگونه فرهنگ دفاع مقدس «بی عالم» و «غریب» می ماند و شهدا را «بی خانمان» می سازد.

در قبرستان های منظم و خط كشی شده ی جدید، زائران گلزار شهدا، تماشاگرانی شده اند كه عاری از شعف، بهجت روحی و میل عرفانی ناشی از ارتباط با یك مزار، نگران و لابلای قبور مشابه بدنبال یك اسم می گردند. به نظر می رسد این اقدام ناشیانه تمامی تجربه های روحانی زائران را بر باد داده است و تربت پاک شهیدان دیگر «مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان» نیست كه به یادمانی جهت تكریم گذشتگان و تلاشی برای باقی ماندن یك نام بدل شده است.

دوشنبه 10/5/1390 - 23:14
اخبار
پز تقدیر غربی‌ها و ادعای‌خنداندن‌مردم پس‌از سال‌ها! برای‌توجیه سوءتدبیر

به دنبال بالا گرفتن انتقادات از برخی برنامه‌های (ضد) فرهنگی شهرداری تهران كه در چند روز اخیر با ریخته شدن قبح شرعی در برنامه‌ای در یكی از بوستان‌های تهران به اوج رسیده است، ارگان مكتوب دوم شهردار تهران (تهران امروز) تلاش كرده با انتشار مصاحبه‌ای از معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری در مورد توفیقات پرشمار شهرداری تهران در امور فرهنگی و اجتماعی اطلاع‌ رسانی كند.

به گزارش رجانیوز، در حالی كه جمعی از شهروندان مومن و متدین تهران منتقدان اصلی برنامه‌های مثلا فرهنگی و مذهبی شهرداری تهران هستند، ارگان شهرداری برای اثبات ادعای "اجرای برنامه‌های تاثیرگذار در حوزه اجتماعی و فرهنگی توسط شهرداری" به تقدیر شدن از جانب مجامع بین‌المللی متوسل شده است.

تهران امروز نوشته است: «سید محمدهادی ایازی از جمله مدیران شهری است كه از زمان فعالیتش در شهرداری تهران توانست برنامه‌های تاثیرگذاری را در حوزه اجتماعی و فرهنگی در كلانشهر تهران اجرایی كند. دلیل این ادعا نیز تقدیر مجامع بین‌المللی مانند مجمع جهانی اوقات فراغت، سازمان بهداشت جهانی و غیره از طرح‌هایی بود كه او به‌عنوان معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران توانست اجرایی كند.»

به نظر می‌رسد از دیدگاه مسئولان شهری تهران، تقدیر شدن از جانب نهادهای غربی كه قاعدتا معیارهای آنها برای ارزیابی یك طرح فرهنگی بر مبنای فرهنگ غرب است و نه اسلام و انقلاب، بسیار مهم‌تر از دیدگاه‌های مومنین و دلسوزان كلانشهر تهران است.

ایازی همچنین از انتقادات رسانه‌های اصولگرا نسبت به برنامه‌های فرهنگی شهرداری انتقاد كرده و گفته است: «من واقعا متاسف هستم كه برخی از رسانه‌ها به یكسری مسائل سخیف پرداخته بودند. مثلا برخی از رسانه‌ها به جای اینكه به نقاط مثبت این برنامه‌ها بپردازند با گرفتن عكس‌هایی از شركت كنندگان در این جشن ها، اینگونه استدلال كرده‌اند كه اباحه‌گری و بی‌حجابی رواج داده می‌شود و یا اخیرا در مورد بوستان آب و آتش نیز مطالبی نوشته بودند و عكس‌هایی در این خصوص منتشر كرده بودند در صورتی كه در بوستان آب و آتش برنامه‌ای نبوده و مردم برای تفریح به این بوستان مراجعه كرده بودند و به شهرداری تهران نیز مربوط نبوده است.... چرا نمی خواهیم بگوییم كه بعد از سال‌ها خنده به لب مردم تهران آمد؟ چرا تنها یاد گرفته ایم كه نقاط منفی یك برنامه تاثیرگذار را باید استخراج كنیم؟ من همین جا باید تكدر خاطر خودم را به این گروه از آدم‌هایی كه منفی نگر هستند اعلام كنم. چون كه همیشه می‌خواهند اشكالات كار را بیان كنند.... متاسفانه برخی از رسانه‌ها عادت دارند كه تنها به همان یك درصد اشكالات می‌پردازند.این هم شاید ناشی از رویكردهای سیاسی برخی از رسانه‌ها باشد كه اینگونه به این مسائل می پردازند كه جای تاسف دارد.»

اظهارات آقای ایازی كه نوعی توجیه این رفتارهای ضد فرهنگی و تئوریزه كردن آن‌ها به‌جای پاسخگویی در مورد راه‌های جلوگیری از تكرار آن است، در حالی بیان می‌شود كه برخی از رسانه‌های زنجیره‌ای نزدیك به شهرداری در طی روزهای گذشته نیز مواضع متناقضی در این زمینه اظهار كرده‌اند.

این رسانه‌ها به‌دنبال انتشار گزارش‌هایی از مراسم‌های شبیه پارتی‌های دختر و پسری در برخی از جشن‌های نیمه شعبان كه شهرداری تهران به‌نام امام زمان(عج) برگزار كرده بود و سپس منتشر شدن تصاویر آب‌بازی در بوستان آب و آتش، در ابتدا این رفتارها را غیرشرعی و بی‌ارتباط با شهرداری عنوان كردند اما پس از مواجهه با انتقادها و طرح این پرسش كه شهرداری به‌عنوان متولی چنین مواردی، چه تدبیری برای جلوگیری از تكرار آن‌ها دارد، به‌طور ناگهانی تغییر نظر داده و گویا اكنون این توجیه به‌طور سازمانی برای این رسانه‌ها دیكته شده است كه بگویند "این افراد جزیی از مردم تهران بودند"، "تهران متعلق به همه آن‌ها حتی همجنس‌گراها است و نمی‌توان دور شهر و پارك‌های آن حصار كشید"، "عمده شهروندان همین نگاه‌ها را دارند"، "بعد از سال‌ها خنده بر لب مردم تهران آمده!" و...

به هر حال، تیم آقای قالیباف بهتر است كه به‌جای توجیه مراسم‌های ضد فرهنگی آن‌هم به نام مقدس امام زمان(عج)، بی‌تدبیری در قبال رفتارهای غیر شرعی اخیر در برخی از بوستان‌های تهران و سپس ماله‌كشی با ذكر مواردی مانند تقدیر مجامع بین‌المللی و ادعای خنده‌دار خنده آوردن به لب مردم پس از سال‌ها كه منت گذاشتن بر سر مردم نیز در آن مستتر است، با خاطیان برخورد كنند.

نكته قابل توجه دیگر هزینه‌های برگزاری این جشن‌ها است كه تنها در مورد مراسم بوستان آزادگان برای هر شب بالغ بر 100 میلیون تومان برآورد شده و مشخص نیست آیا شورای شهر كه وظیفه رسیدگی به هزینه‌ها و درآمدهای شهرداری تهران را دارد آیا در این زمینه ورود خواهد كرد یا مانند نمونه‌های زیادی مثل تونل توحید كه بدون مناقصه 148 میلیارد تومان واگذار شد اما پس از تبلیغات پر حجم در مورد بی‌نظیر بودن اجرای آن، قیمت تمام شده‌اش بیش از 600 میلیارد تومان اعلام شد، از كنار این موارد نیز خواهد گذشت.

نكته جالب دیگر تیتر مصاحبه آقای ایازی "راهكار گسترش فرهنگ حجاب و عفاف فرهنگی است، نه انتظامی" است. این در حالی است كه رئیس‌جمهور نیز از سال 86 چند بار همین نظر را ابراز كرده بود و اتفاقاً‌ مورد هجمه رسانه‌های همین جریان سیاسی قرار گرفت. این رسانه‌ها در واكنش به اظهارات احمدی‌نژاد، معتقد بودند كه اینگونه اظهارنظرها تبلیغاتی است.

دوشنبه 10/5/1390 - 23:13
اخبار

رسانه های خارجی از ازدواج پسر پادشاه بحرین با دختر پادشاه عربستان سعودی خبر دادند.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، "شیخ خالد بن حمد المیمون" پسر "حمد بن عیسی آل خلیفه" پادشاه بحرین با دختر "عبدالله بن عبدالعزیز" پادشاه عربستان سعودی ازدواج کرد.

به مناسبت این ازدواج پادشاه بحرین میزبان اعضای برجسته خاندان آل سعود و آل خلیفه بود. در شرایط فعلی که بحرین شاهد اشغال نظامی توسط عربستان سعودی است ازدواج مذکور یک ازدواج سیاسی محسوب می شود که هدف آن دخالت بیشتر ریاض در امور داخلی بحرین است.

خاطرنشان می شود نیروهای سعودی در پی قیام مردمی بحرین در ماه مارس برای کمک به عوامل رژیم آل خلیفه در سرکوب معترضین بحرینی تحت عنوان نیروهای سپر جزیره وارد منامه شدند.

دوشنبه 10/5/1390 - 23:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته