• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3995روز قبل
دنیای گیاهان و حیوانات
  

 

 

 

0214

 

یا علی

دوشنبه 25/9/1387 - 16:20
دعا و زیارت

ای علی بد ترین مردم آن است كه به قضا وقدر الهی اعتراض داشته باشد و خدا را در قضای او (به ستم ونادرستی ) متهم سازد.

ای علی اسلام  برهنه است و لباس آن شرم وحیا است و زینت آن وفا و جوانمردی آن عمل صالح وستون آن پارسایی است وهر چیزی اساس و پائه اسلام دوستداری ما اهل بیت است.

ای علی خداوند دعا را در حالی كه غافل و بی توجه باشد نمی پذیرد.

ای علی خواب عالم برتر از عبادت عابد است.

ای علی  یك درهم ربا نزد خدا منفورتر از هفتاد زنا است كه همه اش با محرمها در كعبه واقع شود.

 

دوشنبه 25/9/1387 - 16:6
دعا و زیارت

ای مردم نسبت به علی (ع) گمراهی مورزید واز او دوری مجوئید واز ولایت او سرپیچی نكنید

ای مردم اورا برتری دهید كه خداوند او را برتری بخشیده واو را بپذیرید كه خداوند او را نصب و تعیین فرموده است.

ای مردم همانا او امام و پیشوائی از سوی خداست وخداوند هر گز كسی را كه ولایت او را انكار كند نمی بخشد و هر گز او را نمی آمرزد.

بار خدایا دوست بدار كسی را كه با او دوستی كند و دشمنی كن با كسی كه با اودشمنی ورزد .

ای مردم همانا ابلیس با حسد آدم را از بهشت بیرون راند پس نسبت به او علی (ع) حسودی نكنید كه اعمالتان باطل و هدر  می شود و گامهایتان می لغزد .

ای مردم  من برایتان توضیح دادم وبه شما فهماندم وپس از من این علی به شما میفهماند.

ای مردم از خدا بپرهیزید وباعلی وحسن وحسین وامامان بیعت كنید

منبع كتاب نصایح(هزارو یك سخن)

دوشنبه 25/9/1387 - 15:48
دعا و زیارت

حق نفست این است كه ان را در طاعت خدا به كار بری .

وحق زبان آن است كه آن را از دشنام نگه داری به گفتار نیك عادت دهی سخن بیهوده نگویی با آن به مردم احسان كنی ودر باره آنها خوش زبان باشی

وحق گوش این است كه از شنیدن غیبت وسایر محرمات حفظش كنی .

حق چشم آن است كه آنرا از حرام بپوشانی وبا نگاه آن عبرت بگیری .

حق دست آن است كه به حرام دراز نكنی.

حق پا این است كه به راه حرام نروی كه با همین پا روی پل صراط باید بایستی  متوجه باش كه تورا نلغزاند و در آتش نیفكند .

حق شكم این است كه آنرا ظرف حرام نكنیوبش از اندازه نخوری.

حق مالك ومولا این است كهمطیع وی باشی ونا فرمانی نكنی

حق زیر دستانی كهبر آنها سلطنت میكنی این است كه بدانی ضعف وناتوانی آنها و قدرت تو سبب شده كه زیر دست واقع شوند پس باید با آنها به عدالت رفتار كنی برای انها پدری مهربان باشی از نادانیهای ایشان چشم بپوشی در كیفر شتاب نكنی وبر این قدرتی كه خدابه تو داده سپاسگذار باشی                        

.حق در خواست كننده این استكه به قدر حاجت به او بدهی.

حق آن كس كه برای خدا تو را خرسند كرده این است كه نخست شكر خدا كنی سپس از او تشكر نمایی. و......

منبع كتاب نصایح

دوشنبه 25/9/1387 - 15:29
انتقادات و پيشنهادات
باسلام به دست اندر كاران تبیان خسته نباشید یك پیشنهاد داشتم این بود كه آن دسته از كاربرانی كه در مسابقه روزانه برنده میشوند جوایز آنها را به آدرس پستی بفرستید با تشكرفراوانفكر كنم دیگر به هماهنگی احتیاجی نباشد چو ن سایتهای دیگری هست كه فقط با اعلام یك شماره تلفن از كاربر آدرس او را پرسیده وجایزه را در اسرع وقت به دستش میرسد . اگر پر حرفی كردم مرا ببخشید
دوشنبه 25/9/1387 - 15:7
دانستنی های علمی

طوطی و بلبل ( ۱
نه طوطی باش كه گفته دیگران را تكرار كنی و نه بلبل باش كه گفته خود را هدر دهی
.. سعید نفیسی ..

زن ( ۲
من به هیچ زنی برخورد نكرده ام كه چیزی ازبزرگی در او نباشد
.. موریس مترلینگ ..

درخت ( ۳
من میخوهم كاملا شبیه یك درخت باشم.میخواهم همواره نمو كنم.از بالا میوه هایی داشته باشم و از پایین با استحكام روح و ریشه خود را در اعماق زمین فرو برم تا بتوانم بزندگانی عملی خود روش و نیرویی بدهم
.. بتهوون ..

وام ( ٤
نه وام میدهم نه وام میستانم زیرا وام راهی است بسوی تباهی
.. شكسپیر ..

گذشت زمان ( ۵
گذشت زمان آدمی را پیر نمیسازد ,بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را فرتوت و افتاده میكند
.. ژنرال دوگلاس مك آرتور ..

فتح ( ٦
گریه چرا ؟ فتح را آرزو كنید
.. استقن گرین ..

گنجینه دانش ( ۷
گنجینه دانش را بهرقیمتی بخرند ارزان است
.. محمد حجازی ..

گناه ( ۸
گناه را به گردن دنیا و دیگران نگذاریم, كوتاهی از همت و كوشش ماست
.. محمد حجازی ..

چشم دیگران ( ۹
چشم دیگران چشمی است كه ما را ورشكست میكند اگر همه بغیر از خودم كور بودند , من نه به خانه باشكوه احتیاج داشتم نه به مبل عالی
.. بنیامین فرانكلین ..

بیوفائی زن ( ۱۰
چیزیكه مرد را وادار میكند بیوفائی زنش را باور نكند داشتن اعتماد بحسن اخلاقی زنش نیست بلكه ضعف اخلاقی خودش است
.. ناپلئون ..
وب‌سایت متعلق به آینه دات نت
دوشنبه 25/9/1387 - 12:40
دعا و زیارت

وَ قَالَ علیه السلام أَهْلُ الدُّنْیَا كَرَكْبٍ یُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیَامٌ

مردم دنیا كاروانی را مانند كه در حالِ خواب روند.

 وَ إِنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَیَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ نَصِفاً وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِیكَهُمْ فِیهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِیبَهُمْ مِنْهُ وَ لَئِنْ كَانُوا

وَلُوهُ دُونِی فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ یَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ یُحْیُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِیتَتْ یَا خَیْبَةَ الدَّاعِی مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِیبَ وَ إِنِّی لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِیهِمْ فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَیْتُهُمْ حَدَّ السَّیْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِیاً مِنَ الْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ وَ مِنَ الْعَجَبِ بَعْثَتُهُمْ إِلَیَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلَادِ هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ وَ إِنِّی لَعَلَى یَقِینٍ مِنْ رَبِّی وَ غَیْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِینِی

فتنه پیمان شكنان

هان بهوش باشید شیطان دار و دسته‏اش را فرا خوانده و نیروهای خود را آماده‏باش داده است تا دوباره ستم به جایگاه نخستش بازگردد و باطل بر كرسی نشیند. به خدا ناشایستی از من ندیدند تا بر من بتازند، و با من منصفانه برخورد نكردند. آنان در جستجوی حقّی هستند كه خود آن را وانهاده‏اند، و از خونی خونخواهی می‏كنند كه خود آن را ریخته‏اند. پس اگر در این ماجرا من با آنان بودم، آنان نیز شریك جرمند، و اگر به تنهایی دست بدین كار زدند، پس همه گناه به گردن آنهاست و خود بزرگترین مجرم و محكومند. براستی از پستانی شیر می‏خواهند كه خشكیده است، و در صدد زنده كردن بدعتی هستند كه برای همیشه مرده است. وه كه چه دعوتگر شكست خورده‏ای آنها كیستند و چه می‏خواهند من به خدا واگذارده‏ام و بدانچه او حكم كند و بخواهد، راضیم. من تصمیم خود را گرفته‏ام، اگر آنان به فرمان نیایند، تیزی شمشیر را بدیشان می‏بخشم و این است داروی شفابخش باطل گرایی، و یاریگر حقّ الهی. شگفتا كه مرا به مبارزه و پایداری فرا می‏خوانند باید بر اینان گریست. من مرد جنگم و مرد جنگ به جنگ تهدید نشود، و ضرب شمشیر برای او ترس‏آور نیست. من به كشتی یقین برنشسته‏ام كه خداوند ناخدای آن است، و در دینم شبهه‏ای ندارم 

 

متن برگرفته از چاپ بنیاد نهج البلاغه

دوشنبه 25/9/1387 - 12:35
شعر و قطعات ادبی

 گل همیشه بهارم

سید مصطفی موسوی گرمارودی

گل همیشه بهارم، ببین خزان باقی است
خراش صاعقه بر چهر آسمان باقی است

حدیث سیلی توفان به چهرة گل سرخ
هنوز بر دهن یاس و ارغوان باقی است

ز ابر فتنه تگرگی كه ریخت بر سرما
هزار غنچة پرپر به بوستان باقی است

نشان مرگ و بلا بود در كویر سكوت
غریو رعد كه در گوش هر كران باقی است

شكست كشتن امن از شقاوت توفان
به روی آب فقط دست بادبان باقی است

هزار سال گذشت و ز تازیانة برق
شیار زخم بر اندام ناروان باقی است

پرندگان بهاری ز باغ كوچیدند
به روی شاخه نشانی ز آشیان باقی است

امید رویش گل را خزان ربود ز باغ
امید رجعت سرسبز باغبان باقی است

گل همیشه بهارم غدیر آمده است
شراب كهنة ما در خم جهان باقی است

خدای گفت كه «اكملتُ دینَكُمْ» آنك
نوای گرم نبی در رگ زمان باقی است

قسم به خون گل سرخ در بهار و خزان
ولایت علی و آل، جاودان باقی است

گل همیشه بهارم بیا كه آیة عشق
به نام پاك تو در ذهن مردمان باقی است

 

دوشنبه 25/9/1387 - 12:19
شعر و قطعات ادبی

محمد على سالارى:نام غدیر حك بود بر جبینم

سر زد از دوش پیمبر،ماه در شام غدیر 
تا كه جبرائیل او را داد پیغام غدیر

مژده داد او را ز ذات حق كه با فرمان خویش‏ 
نخل هستى بار و بر آرد در ایام غدیر

دین خود را كن مكمل با ولاى مرتضى‏ 
خوف تا كى باید از فرمان و اعلام غدیر

مى‏شود مست ولاى مرتضى،از خود جدا 
هر كه نو شد جرعه‏اى از باده جام غدیر شد

بپا هنگامه‏اى در آسمان و در زمین‏ 
تا ولایت شد على را ثبت،هنگام غدیر

شور و شوقى شد در آن صحراى سوزان حجاز 
مرغ اقبال آمد و بنشست بر بام غدیر

عشق مولا در دلم از زاد روز من نشست‏ 
بر جبینم حك بود تا مرگ خود نام غدیر

طاهره موسوى گرمارودى:آب غدیر آب حیات

اى شرف اهل ولایت،غدیر 
بركه سرشار هدایت،غدیر

زمزم و كوثر ز تو كى بهترند 
آبروى خویش ز تو مى‏خرند

این كه كند زنده همه چیز آب‏ 
زاب غدیر است نه از هر سراب

از ازل این بركه بجا بوده است‏ 
آینه لطف خدا بوده است

خوشدل كرمانشاهى:خم ولاى ساقى كوثر

در غدیر خم نبى خشت از سر خم برگرفت‏ 
خشت از خم و لاى ساقى كوثر گرفت

از خم خمر خلافت در غدیر خم بلى‏ 
ساقى كوثر ز دست مصطفى ساغر گرفت

سید مصطفى موسوى گرمارودى:غدیر،گل همیشه بهار

گل همیشه بهارم غدیر آمده است‏ 
شراب كهنه ما در خم جهان باقى است

خداى گفت كه«اكملت دینكم»،آنك‏ 
نواى گرم نبى در رگ زمان باقى است

قسم بخون گل سرخ در بهار و خزان‏ 
ولایت على و آل،جاودان باقى است

گل همیشه بهارم بیا كه آیه عشق‏ 
بنام پاك تو در ذهن مردمان باقى است

؟:عرش بر دوش غدیر

در روز غدیر،عقل اول‏ 
آن مظهر حق،نبى مرسل

چون عرش تو را كشید بر دوش‏ 
آنگاه گشود لعل خاموش

فرمود كه این خجسته منظر 
بر خلق پس از من است رهبر

بر دامن او هر آن كه زد دست‏ 
چون ذره به آفتاب پیوست

علیرضا سپاهى لائین:تنها در غدیر!!

دشت غوغا بود،غوغا بود،غوغا در غدیر

موج مى‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

در شكوه كاروان آن روز با آهنگ زنگ‏ 
بى‏گمان بارى رقم مى‏خورد فردا در غدیر

اى فراموشان باطل سر به پایین افكنید 
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر

حیف اما كاروان منزل به منزل مى‏گذشت‏ 
كاروان مى‏رفت و حق مى‏ماند تنها در غدیر!!

ناصر شعار ابوذرى:چراغانى صحراى غدیر

گفت برخیز كه از یار سفیر آمده است‏ 
به چراغانى صحراى غدیر آمده است

موج یك حادثه در جان غدیر است امروز 
و على چهره تابان غدیر است امروز

بیعت شیشه‏اى و آهن پیمان شكنى‏ 
داد از بیعت آبستن پیمان شكنى!

پس از آن بیعت پر شور على تنها ماند 
و وصایاى نبى در دل صحرا جا ماند

موج آن حادثه در جان غدیر است هنوز 
و على چهره تابان غدیر است هنوز

ناظم‏زاده كرمانى:شب غدیر،شب قدر

عارفان را شب قدر است شب عید غدیر 
بلكه قدر است از این عید مبارك تعبیر

كرده تقدیر بدینسان چو خداوند قدیر 
اى على،اى كه تویى بر همه خلق امیر

بهترین شاهد این قصه بود خم غدیر 
كرد تقدیر چنین لطف خداوند قدیر

فرصت شیرازى:نوش از خم غدیر

این خم نه خم عصیر باشد 
این خم،خم غدیر باشد

از خم غدیر مى‏كنم نوش‏ 
تا چون خم برآورم جوش

محمد جواد غفورزاده(شفق):شیعه جوشیده‏ست از غدیر

جلوه‏گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر 
ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر

رودها با یكدگر پیوست كم‏كم سیل شد 
موج مى‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

هدیه جبریل بود«الیوم اكملت لكم» 
وحى آمد در مبارك باد مولى در غدیر

با وجود فیض«اتممت علیكم نعمتى» 
از نزول وحى غوغا بود غوغا در غدیر

بر سر دست نبى هر كس على را دید گفت‏ 
آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر

بر لبش گلواژه«من كنت مولا»تا نشست‏ 
گلبن پاك ولایت شد شكوفا در غدیر

«بركه خورشید»در تاریخ نامى آشناست‏ 
شیعه جوشیده‏ست از آن تاریخ آنجا در غدیر

گرچه در آن لحظه شیرین كسى باور نداشت‏ 
مى‏توان انكار دریا كرد حتى در غدیر

باغبان وحى مى‏دانست از روز نخست‏ 
عمر كوتاهى‏ست در لبخند گلها در غدیر

دیده‏ها در حسرت یك قطره از آن چشمه ماند 
این زلال معرفت خشكید آیا در غدیر؟

دل درون سینه‏ها در تاب و تب بود اى دریغ‏ 
كس نمى‏داند چه حالى داشت زهرا در غدیر

سید رضا موید:ولایتعهدى حیدر،لبخند فاطمه

از ولایتعهدى حیدر،خدا تاج شرف‏ 
بار دیگر بر سر زهراى اطهر مى‏زند

در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار 
فاطمه لبخند بر سیماى شوهر مى‏زند

این بشارت دوستان را جان دیگر مى‏دهد 
دشمنان را این خبر،بر قلب خنجر مى‏زند

سید رضا مؤید:سلام بر غدیر،باب رحمت

باز تابید از افق روز درخشان غدیر 
شد فضا سرشار عطر گل ز بستان غدیر

موج زد دریاى رحمت در بیابان غدیر 
چشمه‏هاى نور جارى شد ز دامان غدیر

شد غدیر خم تجلیگاه انوار خدا

تا در آنجا جلوه‏گر شد نور مصباح الهدى

آفرینش را بود بر سوى آن سامان نگاه‏ 
ما سوى الله منتظر تا چیست فرمان اله

ناگهان ختم رسل آن آفتاب دین پناه‏ 
برفراز دست مى‏گیرد على را همچو ماه

تا شناساند به مردم آن ولى الله را

وال من والاه خواند،عاد من عاداه را

اى غدیر خم كه هستى روز بیعت با امام‏ 
بر تو اى روز امامت از همه امت سلام

از تو محكم شد شریعت و ز تو نعمت شد تمام‏ 
ما بیاد آن مبارك روز و آن زیبا پیام

از ولاى مرتضى دل را چراغان مى‏كنیم

با على بار دگر تجدید پیمان مى‏كنیم

خط سرخى كز غدیر خم پیمبر باز كرد 
باب رحمت را ز اول تا به آخر باز كرد

بر جهان ما سوى حق راه دیگر باز كرد 
از بهشت آرزوها بر بشر در باز كرد

از غدیر خم كمال شرع پیغمبر شده است

مهر این فرمان بخون محسن و اصغر شده است

این خدائى روز،بر شیر خدا تبریك باد 
بر تمام انبیا و اولیا تبریك باد

یا امام العصر این شادى تو را تبریك باد 
چهارده قرن امامت بر شما تبریك باد

سینه‏ها از داغ هجران داغدارت تا به كى

چون«مؤید»شیعیان در انتظارت تا به كى

نظیرى نیشابورى:هستى ما از خم غدیر تو مست

قسم به جان تو اى عشق اى تمامى هست‏ 
كه هست هستى ما از خم غدیر تو مست

در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست‏ 
كه آفتاب بود آفتاب بر سر دست

فراز منبر یوم الغدیر این رمز است‏ 
كه سر ز جیب محمد،على برآورده

حدیث لحمك لحمى بیان این معناست‏ 
كه بر لسان مبارك پیمبر آورده

دوشنبه 25/9/1387 - 12:0
دانستنی های علمی

ویژه دفتر طرح‌های ملی

پس از شكل‌گیری پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها و امكان بهره‌گیری از اطلاعات و داده‌های فراگیر و علمی كه بر طبق موازین اصولی انجام گرفته، تحلیل‌های بسیاری توسط مجامع علمی انجام گرفته است. در راستای همین پژوهش‌ها و با همكاری نشریات "كتاب ماه علوم اجتماعی" و "فرهنگ و پژوهش" مجموعه نشست‌های دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان "سلسله گفتارهای فرهنگی" شكل گرفت. این نشست‌ها از یك سو برای دست‌اندركاران فرهنگی پاره‌ای از مسائل را كه با آن روبه‌رو  هستند طرح نموده  و از سویی دیگر، با ارائه رویكردهای متنوع، چشم‌اندازهای وسیعی را برای شناخت فرهنگی میسر ساخته است. این نشست‌ها در شناخت و آگاهی از قلمرو مفهومی مسائل فرهنگی نقش مهمی داشته است. هر چند موضوعاتی كه در گفتارهای فرهنگی مورد توجه و بحث بوده، فراتر از نیازها و مقتضیات پژوهش‌های ملی بوده و می‌توان به نوعی آن‌ها را مشاركت در مباحث عمومی و زنده‌ای دانست كه در جامعه جریان دارند. این نشست‌ها شامل سخنرانی افراد مختلف با زمینه‌های تخصص گوناگون است و هر یك كوشیده‌اند از منظر خود به موضوع بحث نزدیك شوند. "جهان آینده" عنوان مجموعه نشست‌هایی است كه سخنرانان در آن‌ها درباره موضوعاتی چون "تحولات قومی"، "چند فرهنگ گرایی"، "هویت انسان"، "توسعه اجتماعی" و "رابطه انسان با انقلاب تكنولوژی" به بحث و بررسی پرداخته و بر آن بوده‌اند تا تصویری از وجوه مختلف فرهنگ در جامعه ارائه دهند.

 

چند فرهنگ‌گرایی و جهان آینده‌

فرهنگ به مثابه مقوله‌ای كه جوامع مختلف جهان را از یكدیگر متمایز می‌كند، بحث مهم و اساسی جهان امروز است. از فرهنگ به عنوان شیوه زندگی كردن نام برده می‌شود كه كلیه اجزای زندگی یك اجتماع را در بر می‌گیرد. فرهنگ‌های مختلف بیانگر شیوه‌های زندگی و نگرش‌های گوناگون مردم جوامع مختلف است. در این گفتار، فرهنگ الگویی از زندگی است كه با انتخاب آن تلاش می‌شود جریان زندگی معنادار شود. به بیان دقیق‌تر، الگویی از زندگی سعادت‌بار است كه تحقق آن به زندگی معنی می‌بخشد. به این معنا كه روایتی به ما ارائه می‌دهد تا كمك كند سلسله متوالی حوادث و بخش‌های مختلف از زندگی خود را به شكلی معنادار و معقول به یكدیگر متصل كنیم. طبیعی است كه این تلقی، بسیاری از مفاهیم را كه در قلمرو فرهنگ جای ندارد، در بر می‌گیرد. به عنوان مثال می‌توان مكاتب مختلف فكری را هم در درون این تعریف از فرهنگ قرار داد. حتی  دین و آداب و رسوم نیز مشمول این معناست. سید علیرضا حسینی، فارغ‌التحصیل دكترای فلسفه سیاسی، از دانشگاه هال است. ا و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. از وی تاكنون علاوه بر مقالاتی در اندیشه سیاسی غرب، كتاب‌هایی چون "پسا تجددگرایی و جامعه امروز ایران"، "ابعاد نظری مسأله تساهل"، "مبانی معرفت‌شناختی نظریه عدالت اجتماعی" و "بنیاد نظری سیاست در جوامع چند فرهنگی" منتشر شده است.

 

هویت در جهان آینده‌

پرسش درباره كیستی، نوعی نتیجه معقول از قدرشناسی موجودیت اجتماعی افراد جامعه است. بنابر قرائت‌های مدرن، خودشناسی و هویت‌طلبی افراد جامعه، بازخوانی روایت شخصی افراد از خود و تبیین جایگاه اجتماعی‌شان است. به منظور كسب آگاهی از زندگی و آینده خود. بی‌تردید افراد جامعه، در برابر این پرسش، با دشواری‌های بسیاری روبه‌رو بوده‌اند و به سختی توانستند تا تعریفی بایسته درباره هویت خود به‌دست آورند. شاید خاستگاه اصلی و اساسی این پرسش، پس از ورود جوامع مختلف به عصر مدرن و پست مدرن بوده است. افراد جامعه درباره كیستی خود، بعد  از ورود به جهان جدید و صنعتی دچار تناقض شده و هویت‌طلبی، موجی نوین یافت. شاید به همین دلیل بسیاری معتقدند كه آنچه در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول هویتی شده، نه مقوله و پدیده‌ای به نام "هویت" بلكه رویكردها و نگرش‌های تعریف و تبیین‌گر آن بوده است. یكی از نظریه‌پردازان اجتماعی پنج رویكرد یا پنج گسست این عرصه را تبیین كرده است. اولین گسست، در گسستی ماركسیستی از هرگونه مفهوم كارگزاری فردی و اهمیت بخشیدن به بستر و ساختار كنش، شكل می‌گیرد. دومین گسست ریشه در این نظریه فروید دارد كه هویت‌ها بر پایه فرایندهای حوزه ناخودآگاه شكل می‌گیرند و آن ناخودآگاه با منطقی متفاوت از منطق خود عمل می‌كند. سومین گسست در قالب زبانشناسی ساختاری سوسور تجلی می‌یابد. گسست چهارم و پنجم بحث را در اندیشه فوكو و گفتمان‌های فمینیستی جست‌وجو می‌كند. البته شاید از منظری دیگر، بتوان این رویكردها را در قالب سه گفتمان سنتی، مدرن و پسامدرن مورد مطالعه قرار داد. این گفتار توسط محمدرضا تاجیك استاد دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به بحث گذاشته شد.

 

تحولات قومی در جهان آینده

مجموعه‌ای از مؤلفه‌های خاص فرهنگی نظیر زبان، آداب و رسوم، سنت‌ها و... به همراه تعاملات اجتماعی كه موجب دوام،‌ تولید و بازتولید تعلقات قومی می‌شود مفهوم قوم را بوجود می‌آورد. اقلیت‌های قومی را می‌توان به صورت عادی و سنتی بر مبنای عددی مورد توجه قرار داد. اما بدلیل كیفی شدن شاخصه‌های فرهنگی جایگاه اقلیت‌های قومی را در هرم قدرت (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) بهتر می‌توان سنجید. در واقع اقلیت بودن گروه‌های قومی، شناسایی نسبت جایگاه و رابطه آن‌ها با قدرت است. اگر آن‌ها در حاشیه قدرت قرار داشته باشند، اقلیت هستند كه البته می‌توانند به لحاظ كمی، اكثریت افراد جامعه هم باشند. وضعیت اقوام در جهان آینده، به یك سری متغیرها وابسته است. این متغیرهای مهم به وجه بسیار زیادی بر وضعیت اقوام تأثیرگذار هستند. بخشی از این یافته‌ها و داده‌های ناظر بر وضعیت موجود است كه به ما چشم‌انداز جهان آینده را ارائه می‌دهد. سخنران این گفتار دكتر مجتبی مقصودی مدرس رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه تهران  و عضو هیأت علمی دانشكده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركز است.

 

توسعه اجتماعی و جهان آینده‌

شاید بیشترین مفهوم توسعه اجتماعی را بتوان در مباحث مربوط به روان‌شناسی كودك جستجو كرد. بدین معنا كه چگونه یك كودك در جریان رشد و اجتماعی شدن، یاد می‌گیرد كه با دیگران كنار بیاید و در واقع سلوك اجتماعی را فرا بگیرد. اما به واقع اگر بخواهیم، تعریفی دقیق از آن به‌دست دهیم، توسعه اجتماعی را می‌توان چنین تعریف كرد: توسعه اجتماعی در بر گیرنده بعدی از توسعه است كه بر كنش و واكنش‌ها و نهادها و روابط انسانی تأكید می‌ورزد. توسعه اجتماعی، اولاً تضمین‌ آینده برای همه است كه باز هم با تعریف هماهنگی دارد ولی در تعریف اشاره می‌كنند كه توسعه اجتماعی، دگرگونی مثبت اجتماعی است. این گزارش توسط دكتر پرویز پیران عضو هیأت علمی دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، مدرس و پژوهشگر به منظور واكاوی دقیق مفهوم توسعه اجتماعی ارائه شده است.

 

پرسش‌های فلسفی در جهان امروز

هرگونه پرسش فلسفی درباره جهان آینده كه در واقع حكایت از نوعی نگاه آینده‌شناسانه به فلسفه دارد، وابسته به پرسش‌ها و سؤالات بنیادین در باب جهان امروز است. علت این مسأله این است كه حركت به سمت نوعی آینده‌شناسی (فوتورلوژی) نیازمند یك سلسله مباحث نظری جدی و مبنایی است كه به نظر می‌‌رسید تا در آن مباحث به یك جمع‌بندی واحد نرسیده باشیم. سخن گفتن درباره مسائل فلسفه در جهان و مسائل سایر علوم در جهان آینده، بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین لزوم طرح پرسش‌هایی از جهان امروز و تبیین جایگاه ما و یافتن پاسخ در خور برای پرسش‌های بنیادین و هستی‌شناسانه می‌تواند، زمینه پرسش‌هایی باشد كه در آینده طرح می‌شود. دكتر محمدرضا حسینی بهشتی استادیار دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی گروه فلسفه و مدیر گروه فلسفه و حكمت هنر در فرهنگستان هنر، در این گفتار به بررسی ابعاد موضوع پرداخته است.

 

هنر در جهان آ‌ینده

در جهان امروز، جایگاه هنر، بسیار والا دانسته شده است. هنر به عنوان عالی‌ترین دستاورد تمدن بشری، در خدمت جوامع مختلف برای تعالی و رشد معنوی تلقی می‌شود. بی‌تردید جایگاه هنر در جهان امروز، جایگاه رفیعی است. جوامع مختلف به تأسی از آثار هنری متعدد، سعی در درك و فهم دقیق آن داشته و برای ترویج آن فعالیت می‌كنند. حال رویكرد هنری جهان چگونه خواهد بود و جایگاه آن در كجاست. گفتار حاضر با عنوان هنر در نوسان میان عقل و احساس عنوان سخنرانی خسرو سینایی است. او كه مستندهایی چون مرثیه گمشده، یار در خانه، در كوچه‌های عشق را در كارنامه سینمایی خود دارد به تأثیر عواملی چون غرایز انسانی بر ناخودآگاهش، پرداخته است.

 

فرایند جهانی شدن در جهان آینده

آیا فهم فرایند جهانی شدن با الگوهای دانش اجتماعی كلاسیك امكان‌پذیر است یا نه؟ آیا ما با جامعه‌شناسی و علم سیاست و اقتصاد به معنی كلاسیك آن می‌توانیم فرایند جهانی شدن را بفهمیم؟ آیا ابزارهای كلاسیك برای فهم جهانی شدن مناسب است؟ در این بین مانند تمام زمینه‌های دانش انسانی و اجتماعی، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. متفكرانی مانند مارتین آلبرو معتقد هستند كه اگر ما بخواهیم فرایند جهانی شدن را بر اساس معیارهای متعارف در دانش اجتماعی كلاسیك، در جامعه‌شناسی، اقتصاد و.. تحلیل كنیم، نقض غرض كرده‌ایم. چرا كه نكته مهم در فهم دانش اجتماعی كلاسیك "جامعه" است. یعنی عده‌ای از انسان‌هایی كه دارای ارزش‌ها و هنجارهای تقریباً مشتركی هستند و مرزهای جغرافیایی و ملی‌ آن‌ها را از سایر ملل و جوامع تفكیك می‌كند. تمام پدیده‌های اجتماعی، روابط اقتصادی، مفاهیم سیاسی در قالب چارچوب این مرزها فهمیده و شناخته می‌شود. از سویی پدیده جهانی شدن روز به روز در از میان بردن مرزهای فرهنگی پیشتر رفته و موجب نزدیك شدن فرهنگی جوامع مختلف می‌شود. تبادل فرهنگی و همسانی برخی ارزش‌ها زمینه‌ای را برای گسترش مناسبات میان جوامع آماده می‌كند. بنابراین نمی‌توان با الگوی جامعه‌شناسی كلاسیك، به بررسی جهانی شدن پرداخت. در این گذار چهار شاخص اصلی مورد نظر است كه عبارتند از: اقتصاد و تجارت، دموكراسی، امنیت و فرهنگ. البته تقسیم فرایند جهانی شدن به چهار شاخص بدین معنا نیست كه از دیگر شاخص‌ها فارغ شده و آن‌ها از نظر دور شود. اما بدلیل محور بودن این چهار عامل، توجه ویژه به آن‌ها شده است. در این گفتار دكتر حسین سلیمی عضو هیأت علمی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به بیان مفاهیم و ارائه تحلیل پرداخت.

 

حقوق بین‌الملل و جهان آینده‌

در مناسبات جهان جدید، مطالبات و توقعات تازه‌ای شكل گرفت. علاوه بر وضع قوانین متعدد به منظور استقرار و نظم حقوق فردی در جامعه و توجه فراوان به ابعاد متعدد منافع افراد در جامع، كشورهای جهان به فكر تثبیت خواسته‌های بین‌المللی برآمدند و سعی در استقرار نظام جامع قیمومیت در جهان شدند. زمینه این مبحث، پس از وقوع دو جنگ جهانی در كمتر از نیم قرن و تحول بنیادین در روابط بین‌المللی كشورها طرح و به بار نشست. در واقع، با پایان استعمار كه زمینه رویارویی كشورهای مقتدر و زورمدار جهان بود، گسترش حقوق بشر و آزادی‌های اساسی در حوزه اجتماعی، همچنین چالش‌های زیست محیطی كه با صنعتی شدن جوامع، تبدیل به بحرانی جدی شده بود و به منظور تشكیل میثاق میان ملل مختلف، نظام قیمومیت، معنای جدیدی یافت و بر آن اساس قوانین جدیدی در حوزه روابط میان كشورهای مختلف وضع شد كه به حقوق بین‌المللی معروف گردید. این حقوق به نوعی متضمن حفظ استقلال كشورها و پاسداری از منافع آنان در برابر سلطه‌جویی‌ها بود. به بیان دیگر حقوق بین‌الملل همانند سایر تحولاتی كه در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به وجود آمده، پوششی برای تعاملات و تنظیم روابط جوامع است. یعنی به دنبال تعاملات زیربنایی، بخصوص اقتصادی، اجتماعی، ضوابط، هنجارها و قواعدی به مقتضای تحولات جدید تنظیم و تدوین شده است و در هر حال نظم و سختی را برقرار كرده كه حقوق بین‌الملل  نیز جزئی از آن است.

دكتر هرمیداس‌باوند استاد دانشگاه تهران، این گفتار را به منظور كشف مناسبات جدیدی در جهان آینده مطرح كرد. پس از شكل‌گیری جهان جدید و انقلاب تكنولوژیكی، مناسبات جدیدی در جوامع حكم‌فرما شد. انسان، به عنوان محور اصلی این انقلاب، دستاوردهای بسیاری را به‌دست آورد و تغییرات فراوانی را از سر گذراند. اولین فرضی كه به طور طبیعی در بحث انسان و تكنولوژی به ذهن می‌رسد، این است كه انسان موجودی پیچیده با ابعاد وجودی چندگانه است. ولی مهمتر آنكه، این موجود پیچیده از تعامل دو عنصر تشكیل شده است: عنصر اول ساختار ژنتیكی و بیولوژیكی انسان است و عنصر دوم محیطی كه در آن زندگی می‌كند. هرگاه یكی از این دو عنصر تغییر یابد و متحول شود، به طور طبیعی می‌توان نتیجه گرفت كه وجود انسان متحول خواهد شد. بحث انقلاب تكنولوژیك در ارتباط با تأثیری كه این دو عنصر تشكیل دهنده بر روی موجودیت انسان می‌گذارد، ارائه می‌شود. فرض دوم این است كه قرن جدید قرنی پر از دوگانگی است. دوگانگی در شكل امید  و بیم. دستاورد و آسیب؛ فرصت و تهدید و یا فرصت و چالش كه این دوگانگی بر بسیاری از پدیده‌های مورد بحث ما، حاكم است. دكتر شهیندخت خوارزمی عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی، به تبیین دقیق این مفهوم در قالب سلسله گفتارهای فرهنگی پرداخته است.

دوشنبه 25/9/1387 - 11:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته