باسلام به دست اندر كاران تبیان خسته نباشید یك پیشنهاد داشتم این بود كه آن دسته از كاربرانی كه در مسابقه روزانه برنده میشوند جوایز آنها را به آدرس پستی بفرستید با تشكرفراوانفكر كنم دیگر به هماهنگی احتیاجی نباشد چو ن سایتهای دیگری هست كه فقط با اعلام یك شماره تلفن از كاربر آدرس او را پرسیده وجایزه را در اسرع وقت به دستش میرسد . اگر پر حرفی كردم مرا ببخشید
محمد على سالارى:نام غدیر حك بود بر جبینم
سر زد از دوش پیمبر،ماه در شام غدیر
تا كه جبرائیل او را داد پیغام غدیر
مژده داد او را ز ذات حق كه با فرمان خویش
نخل هستى بار و بر آرد در ایام غدیر
دین خود را كن مكمل با ولاى مرتضى
خوف تا كى باید از فرمان و اعلام غدیر
مىشود مست ولاى مرتضى،از خود جدا
هر كه نو شد جرعهاى از باده جام غدیر شد
بپا هنگامهاى در آسمان و در زمین
تا ولایت شد على را ثبت،هنگام غدیر
شور و شوقى شد در آن صحراى سوزان حجاز
مرغ اقبال آمد و بنشست بر بام غدیر
عشق مولا در دلم از زاد روز من نشست
بر جبینم حك بود تا مرگ خود نام غدیر
طاهره موسوى گرمارودى:آب غدیر آب حیات
اى شرف اهل ولایت،غدیر
بركه سرشار هدایت،غدیر
زمزم و كوثر ز تو كى بهترند
آبروى خویش ز تو مىخرند
این كه كند زنده همه چیز آب
زاب غدیر است نه از هر سراب
از ازل این بركه بجا بوده است
آینه لطف خدا بوده است
خوشدل كرمانشاهى:خم ولاى ساقى كوثر
در غدیر خم نبى خشت از سر خم برگرفت
خشت از خم و لاى ساقى كوثر گرفت
از خم خمر خلافت در غدیر خم بلى
ساقى كوثر ز دست مصطفى ساغر گرفت
سید مصطفى موسوى گرمارودى:غدیر،گل همیشه بهار
گل همیشه بهارم غدیر آمده است
شراب كهنه ما در خم جهان باقى است
خداى گفت كه«اكملت دینكم»،آنك
نواى گرم نبى در رگ زمان باقى است
قسم بخون گل سرخ در بهار و خزان
ولایت على و آل،جاودان باقى است
گل همیشه بهارم بیا كه آیه عشق
بنام پاك تو در ذهن مردمان باقى است
؟:عرش بر دوش غدیر
در روز غدیر،عقل اول
آن مظهر حق،نبى مرسل
چون عرش تو را كشید بر دوش
آنگاه گشود لعل خاموش
فرمود كه این خجسته منظر
بر خلق پس از من است رهبر
بر دامن او هر آن كه زد دست
چون ذره به آفتاب پیوست
علیرضا سپاهى لائین:تنها در غدیر!!
دشت غوغا بود،غوغا بود،غوغا در غدیر
موج مىزد سیل مردم مثل دریا در غدیر
در شكوه كاروان آن روز با آهنگ زنگ
بىگمان بارى رقم مىخورد فردا در غدیر
اى فراموشان باطل سر به پایین افكنید
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر
حیف اما كاروان منزل به منزل مىگذشت
كاروان مىرفت و حق مىماند تنها در غدیر!!
ناصر شعار ابوذرى:چراغانى صحراى غدیر
گفت برخیز كه از یار سفیر آمده است
به چراغانى صحراى غدیر آمده است
موج یك حادثه در جان غدیر است امروز
و على چهره تابان غدیر است امروز
بیعت شیشهاى و آهن پیمان شكنى
داد از بیعت آبستن پیمان شكنى!
پس از آن بیعت پر شور على تنها ماند
و وصایاى نبى در دل صحرا جا ماند
موج آن حادثه در جان غدیر است هنوز
و على چهره تابان غدیر است هنوز
ناظمزاده كرمانى:شب غدیر،شب قدر
عارفان را شب قدر است شب عید غدیر
بلكه قدر است از این عید مبارك تعبیر
كرده تقدیر بدینسان چو خداوند قدیر
اى على،اى كه تویى بر همه خلق امیر
بهترین شاهد این قصه بود خم غدیر
كرد تقدیر چنین لطف خداوند قدیر
فرصت شیرازى:نوش از خم غدیر
این خم نه خم عصیر باشد
این خم،خم غدیر باشد
از خم غدیر مىكنم نوش
تا چون خم برآورم جوش
محمد جواد غفورزاده(شفق):شیعه جوشیدهست از غدیر
جلوهگر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر
رودها با یكدگر پیوست كمكم سیل شد
موج مىزد سیل مردم مثل دریا در غدیر
هدیه جبریل بود«الیوم اكملت لكم»
وحى آمد در مبارك باد مولى در غدیر
با وجود فیض«اتممت علیكم نعمتى»
از نزول وحى غوغا بود غوغا در غدیر
بر سر دست نبى هر كس على را دید گفت
آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر
بر لبش گلواژه«من كنت مولا»تا نشست
گلبن پاك ولایت شد شكوفا در غدیر
«بركه خورشید»در تاریخ نامى آشناست
شیعه جوشیدهست از آن تاریخ آنجا در غدیر
گرچه در آن لحظه شیرین كسى باور نداشت
مىتوان انكار دریا كرد حتى در غدیر
باغبان وحى مىدانست از روز نخست
عمر كوتاهىست در لبخند گلها در غدیر
دیدهها در حسرت یك قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشكید آیا در غدیر؟
دل درون سینهها در تاب و تب بود اى دریغ
كس نمىداند چه حالى داشت زهرا در غدیر
سید رضا موید:ولایتعهدى حیدر،لبخند فاطمه
از ولایتعهدى حیدر،خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهراى اطهر مىزند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیماى شوهر مىزند
این بشارت دوستان را جان دیگر مىدهد
دشمنان را این خبر،بر قلب خنجر مىزند
سید رضا مؤید:سلام بر غدیر،باب رحمت
باز تابید از افق روز درخشان غدیر
شد فضا سرشار عطر گل ز بستان غدیر
موج زد دریاى رحمت در بیابان غدیر
چشمههاى نور جارى شد ز دامان غدیر
شد غدیر خم تجلیگاه انوار خدا
تا در آنجا جلوهگر شد نور مصباح الهدى
آفرینش را بود بر سوى آن سامان نگاه
ما سوى الله منتظر تا چیست فرمان اله
ناگهان ختم رسل آن آفتاب دین پناه
برفراز دست مىگیرد على را همچو ماه
تا شناساند به مردم آن ولى الله را
وال من والاه خواند،عاد من عاداه را
اى غدیر خم كه هستى روز بیعت با امام
بر تو اى روز امامت از همه امت سلام
از تو محكم شد شریعت و ز تو نعمت شد تمام
ما بیاد آن مبارك روز و آن زیبا پیام
از ولاى مرتضى دل را چراغان مىكنیم
با على بار دگر تجدید پیمان مىكنیم
خط سرخى كز غدیر خم پیمبر باز كرد
باب رحمت را ز اول تا به آخر باز كرد
بر جهان ما سوى حق راه دیگر باز كرد
از بهشت آرزوها بر بشر در باز كرد
از غدیر خم كمال شرع پیغمبر شده است
مهر این فرمان بخون محسن و اصغر شده است
این خدائى روز،بر شیر خدا تبریك باد
بر تمام انبیا و اولیا تبریك باد
یا امام العصر این شادى تو را تبریك باد
چهارده قرن امامت بر شما تبریك باد
سینهها از داغ هجران داغدارت تا به كى
چون«مؤید»شیعیان در انتظارت تا به كى
نظیرى نیشابورى:هستى ما از خم غدیر تو مست
قسم به جان تو اى عشق اى تمامى هست
كه هست هستى ما از خم غدیر تو مست
در آن خجسته غدیر تو دید دشمن و دوست
كه آفتاب بود آفتاب بر سر دست
فراز منبر یوم الغدیر این رمز است
كه سر ز جیب محمد،على برآورده
حدیث لحمك لحمى بیان این معناست
كه بر لسان مبارك پیمبر آورده
ویژه دفتر طرحهای ملی
پس از شكلگیری پیمایش ملی ارزشها و نگرشها و امكان بهرهگیری از اطلاعات و دادههای فراگیر و علمی كه بر طبق موازین اصولی انجام گرفته، تحلیلهای بسیاری توسط مجامع علمی انجام گرفته است. در راستای همین پژوهشها و با همكاری نشریات "كتاب ماه علوم اجتماعی" و "فرهنگ و پژوهش" مجموعه نشستهای دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان "سلسله گفتارهای فرهنگی" شكل گرفت. این نشستها از یك سو برای دستاندركاران فرهنگی پارهای از مسائل را كه با آن روبهرو هستند طرح نموده و از سویی دیگر، با ارائه رویكردهای متنوع، چشماندازهای وسیعی را برای شناخت فرهنگی میسر ساخته است. این نشستها در شناخت و آگاهی از قلمرو مفهومی مسائل فرهنگی نقش مهمی داشته است. هر چند موضوعاتی كه در گفتارهای فرهنگی مورد توجه و بحث بوده، فراتر از نیازها و مقتضیات پژوهشهای ملی بوده و میتوان به نوعی آنها را مشاركت در مباحث عمومی و زندهای دانست كه در جامعه جریان دارند. این نشستها شامل سخنرانی افراد مختلف با زمینههای تخصص گوناگون است و هر یك كوشیدهاند از منظر خود به موضوع بحث نزدیك شوند. "جهان آینده" عنوان مجموعه نشستهایی است كه سخنرانان در آنها درباره موضوعاتی چون "تحولات قومی"، "چند فرهنگ گرایی"، "هویت انسان"، "توسعه اجتماعی" و "رابطه انسان با انقلاب تكنولوژی" به بحث و بررسی پرداخته و بر آن بودهاند تا تصویری از وجوه مختلف فرهنگ در جامعه ارائه دهند.
چند فرهنگگرایی و جهان آینده
فرهنگ به مثابه مقولهای كه جوامع مختلف جهان را از یكدیگر متمایز میكند، بحث مهم و اساسی جهان امروز است. از فرهنگ به عنوان شیوه زندگی كردن نام برده میشود كه كلیه اجزای زندگی یك اجتماع را در بر میگیرد. فرهنگهای مختلف بیانگر شیوههای زندگی و نگرشهای گوناگون مردم جوامع مختلف است. در این گفتار، فرهنگ الگویی از زندگی است كه با انتخاب آن تلاش میشود جریان زندگی معنادار شود. به بیان دقیقتر، الگویی از زندگی سعادتبار است كه تحقق آن به زندگی معنی میبخشد. به این معنا كه روایتی به ما ارائه میدهد تا كمك كند سلسله متوالی حوادث و بخشهای مختلف از زندگی خود را به شكلی معنادار و معقول به یكدیگر متصل كنیم. طبیعی است كه این تلقی، بسیاری از مفاهیم را كه در قلمرو فرهنگ جای ندارد، در بر میگیرد. به عنوان مثال میتوان مكاتب مختلف فكری را هم در درون این تعریف از فرهنگ قرار داد. حتی دین و آداب و رسوم نیز مشمول این معناست. سید علیرضا حسینی، فارغالتحصیل دكترای فلسفه سیاسی، از دانشگاه هال است. ا و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. از وی تاكنون علاوه بر مقالاتی در اندیشه سیاسی غرب، كتابهایی چون "پسا تجددگرایی و جامعه امروز ایران"، "ابعاد نظری مسأله تساهل"، "مبانی معرفتشناختی نظریه عدالت اجتماعی" و "بنیاد نظری سیاست در جوامع چند فرهنگی" منتشر شده است.
هویت در جهان آینده
پرسش درباره كیستی، نوعی نتیجه معقول از قدرشناسی موجودیت اجتماعی افراد جامعه است. بنابر قرائتهای مدرن، خودشناسی و هویتطلبی افراد جامعه، بازخوانی روایت شخصی افراد از خود و تبیین جایگاه اجتماعیشان است. به منظور كسب آگاهی از زندگی و آینده خود. بیتردید افراد جامعه، در برابر این پرسش، با دشواریهای بسیاری روبهرو بودهاند و به سختی توانستند تا تعریفی بایسته درباره هویت خود بهدست آورند. شاید خاستگاه اصلی و اساسی این پرسش، پس از ورود جوامع مختلف به عصر مدرن و پست مدرن بوده است. افراد جامعه درباره كیستی خود، بعد از ورود به جهان جدید و صنعتی دچار تناقض شده و هویتطلبی، موجی نوین یافت. شاید به همین دلیل بسیاری معتقدند كه آنچه در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول هویتی شده، نه مقوله و پدیدهای به نام "هویت" بلكه رویكردها و نگرشهای تعریف و تبیینگر آن بوده است. یكی از نظریهپردازان اجتماعی پنج رویكرد یا پنج گسست این عرصه را تبیین كرده است. اولین گسست، در گسستی ماركسیستی از هرگونه مفهوم كارگزاری فردی و اهمیت بخشیدن به بستر و ساختار كنش، شكل میگیرد. دومین گسست ریشه در این نظریه فروید دارد كه هویتها بر پایه فرایندهای حوزه ناخودآگاه شكل میگیرند و آن ناخودآگاه با منطقی متفاوت از منطق خود عمل میكند. سومین گسست در قالب زبانشناسی ساختاری سوسور تجلی مییابد. گسست چهارم و پنجم بحث را در اندیشه فوكو و گفتمانهای فمینیستی جستوجو میكند. البته شاید از منظری دیگر، بتوان این رویكردها را در قالب سه گفتمان سنتی، مدرن و پسامدرن مورد مطالعه قرار داد. این گفتار توسط محمدرضا تاجیك استاد دانشگاه اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به بحث گذاشته شد.
تحولات قومی در جهان آینده
مجموعهای از مؤلفههای خاص فرهنگی نظیر زبان، آداب و رسوم، سنتها و... به همراه تعاملات اجتماعی كه موجب دوام، تولید و بازتولید تعلقات قومی میشود مفهوم قوم را بوجود میآورد. اقلیتهای قومی را میتوان به صورت عادی و سنتی بر مبنای عددی مورد توجه قرار داد. اما بدلیل كیفی شدن شاخصههای فرهنگی جایگاه اقلیتهای قومی را در هرم قدرت (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) بهتر میتوان سنجید. در واقع اقلیت بودن گروههای قومی، شناسایی نسبت جایگاه و رابطه آنها با قدرت است. اگر آنها در حاشیه قدرت قرار داشته باشند، اقلیت هستند كه البته میتوانند به لحاظ كمی، اكثریت افراد جامعه هم باشند. وضعیت اقوام در جهان آینده، به یك سری متغیرها وابسته است. این متغیرهای مهم به وجه بسیار زیادی بر وضعیت اقوام تأثیرگذار هستند. بخشی از این یافتهها و دادههای ناظر بر وضعیت موجود است كه به ما چشمانداز جهان آینده را ارائه میدهد. سخنران این گفتار دكتر مجتبی مقصودی مدرس رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی دانشكده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مركز است.
توسعه اجتماعی و جهان آینده
شاید بیشترین مفهوم توسعه اجتماعی را بتوان در مباحث مربوط به روانشناسی كودك جستجو كرد. بدین معنا كه چگونه یك كودك در جریان رشد و اجتماعی شدن، یاد میگیرد كه با دیگران كنار بیاید و در واقع سلوك اجتماعی را فرا بگیرد. اما به واقع اگر بخواهیم، تعریفی دقیق از آن بهدست دهیم، توسعه اجتماعی را میتوان چنین تعریف كرد: توسعه اجتماعی در بر گیرنده بعدی از توسعه است كه بر كنش و واكنشها و نهادها و روابط انسانی تأكید میورزد. توسعه اجتماعی، اولاً تضمین آینده برای همه است كه باز هم با تعریف هماهنگی دارد ولی در تعریف اشاره میكنند كه توسعه اجتماعی، دگرگونی مثبت اجتماعی است. این گزارش توسط دكتر پرویز پیران عضو هیأت علمی دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، مدرس و پژوهشگر به منظور واكاوی دقیق مفهوم توسعه اجتماعی ارائه شده است.
پرسشهای فلسفی در جهان امروز
هرگونه پرسش فلسفی درباره جهان آینده كه در واقع حكایت از نوعی نگاه آیندهشناسانه به فلسفه دارد، وابسته به پرسشها و سؤالات بنیادین در باب جهان امروز است. علت این مسأله این است كه حركت به سمت نوعی آیندهشناسی (فوتورلوژی) نیازمند یك سلسله مباحث نظری جدی و مبنایی است كه به نظر میرسید تا در آن مباحث به یك جمعبندی واحد نرسیده باشیم. سخن گفتن درباره مسائل فلسفه در جهان و مسائل سایر علوم در جهان آینده، بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین لزوم طرح پرسشهایی از جهان امروز و تبیین جایگاه ما و یافتن پاسخ در خور برای پرسشهای بنیادین و هستیشناسانه میتواند، زمینه پرسشهایی باشد كه در آینده طرح میشود. دكتر محمدرضا حسینی بهشتی استادیار دانشگاه تهران و عضو هیأت علمی گروه فلسفه و مدیر گروه فلسفه و حكمت هنر در فرهنگستان هنر، در این گفتار به بررسی ابعاد موضوع پرداخته است.
هنر در جهان آینده
در جهان امروز، جایگاه هنر، بسیار والا دانسته شده است. هنر به عنوان عالیترین دستاورد تمدن بشری، در خدمت جوامع مختلف برای تعالی و رشد معنوی تلقی میشود. بیتردید جایگاه هنر در جهان امروز، جایگاه رفیعی است. جوامع مختلف به تأسی از آثار هنری متعدد، سعی در درك و فهم دقیق آن داشته و برای ترویج آن فعالیت میكنند. حال رویكرد هنری جهان چگونه خواهد بود و جایگاه آن در كجاست. گفتار حاضر با عنوان هنر در نوسان میان عقل و احساس عنوان سخنرانی خسرو سینایی است. او كه مستندهایی چون مرثیه گمشده، یار در خانه، در كوچههای عشق را در كارنامه سینمایی خود دارد به تأثیر عواملی چون غرایز انسانی بر ناخودآگاهش، پرداخته است.
فرایند جهانی شدن در جهان آینده
آیا فهم فرایند جهانی شدن با الگوهای دانش اجتماعی كلاسیك امكانپذیر است یا نه؟ آیا ما با جامعهشناسی و علم سیاست و اقتصاد به معنی كلاسیك آن میتوانیم فرایند جهانی شدن را بفهمیم؟ آیا ابزارهای كلاسیك برای فهم جهانی شدن مناسب است؟ در این بین مانند تمام زمینههای دانش انسانی و اجتماعی، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. متفكرانی مانند مارتین آلبرو معتقد هستند كه اگر ما بخواهیم فرایند جهانی شدن را بر اساس معیارهای متعارف در دانش اجتماعی كلاسیك، در جامعهشناسی، اقتصاد و.. تحلیل كنیم، نقض غرض كردهایم. چرا كه نكته مهم در فهم دانش اجتماعی كلاسیك "جامعه" است. یعنی عدهای از انسانهایی كه دارای ارزشها و هنجارهای تقریباً مشتركی هستند و مرزهای جغرافیایی و ملی آنها را از سایر ملل و جوامع تفكیك میكند. تمام پدیدههای اجتماعی، روابط اقتصادی، مفاهیم سیاسی در قالب چارچوب این مرزها فهمیده و شناخته میشود. از سویی پدیده جهانی شدن روز به روز در از میان بردن مرزهای فرهنگی پیشتر رفته و موجب نزدیك شدن فرهنگی جوامع مختلف میشود. تبادل فرهنگی و همسانی برخی ارزشها زمینهای را برای گسترش مناسبات میان جوامع آماده میكند. بنابراین نمیتوان با الگوی جامعهشناسی كلاسیك، به بررسی جهانی شدن پرداخت. در این گذار چهار شاخص اصلی مورد نظر است كه عبارتند از: اقتصاد و تجارت، دموكراسی، امنیت و فرهنگ. البته تقسیم فرایند جهانی شدن به چهار شاخص بدین معنا نیست كه از دیگر شاخصها فارغ شده و آنها از نظر دور شود. اما بدلیل محور بودن این چهار عامل، توجه ویژه به آنها شده است. در این گفتار دكتر حسین سلیمی عضو هیأت علمی دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به بیان مفاهیم و ارائه تحلیل پرداخت.
حقوق بینالملل و جهان آینده
در مناسبات جهان جدید، مطالبات و توقعات تازهای شكل گرفت. علاوه بر وضع قوانین متعدد به منظور استقرار و نظم حقوق فردی در جامعه و توجه فراوان به ابعاد متعدد منافع افراد در جامع، كشورهای جهان به فكر تثبیت خواستههای بینالمللی برآمدند و سعی در استقرار نظام جامع قیمومیت در جهان شدند. زمینه این مبحث، پس از وقوع دو جنگ جهانی در كمتر از نیم قرن و تحول بنیادین در روابط بینالمللی كشورها طرح و به بار نشست. در واقع، با پایان استعمار كه زمینه رویارویی كشورهای مقتدر و زورمدار جهان بود، گسترش حقوق بشر و آزادیهای اساسی در حوزه اجتماعی، همچنین چالشهای زیست محیطی كه با صنعتی شدن جوامع، تبدیل به بحرانی جدی شده بود و به منظور تشكیل میثاق میان ملل مختلف، نظام قیمومیت، معنای جدیدی یافت و بر آن اساس قوانین جدیدی در حوزه روابط میان كشورهای مختلف وضع شد كه به حقوق بینالمللی معروف گردید. این حقوق به نوعی متضمن حفظ استقلال كشورها و پاسداری از منافع آنان در برابر سلطهجوییها بود. به بیان دیگر حقوق بینالملل همانند سایر تحولاتی كه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی به وجود آمده، پوششی برای تعاملات و تنظیم روابط جوامع است. یعنی به دنبال تعاملات زیربنایی، بخصوص اقتصادی، اجتماعی، ضوابط، هنجارها و قواعدی به مقتضای تحولات جدید تنظیم و تدوین شده است و در هر حال نظم و سختی را برقرار كرده كه حقوق بینالملل نیز جزئی از آن است.
دكتر هرمیداسباوند استاد دانشگاه تهران، این گفتار را به منظور كشف مناسبات جدیدی در جهان آینده مطرح كرد. پس از شكلگیری جهان جدید و انقلاب تكنولوژیكی، مناسبات جدیدی در جوامع حكمفرما شد. انسان، به عنوان محور اصلی این انقلاب، دستاوردهای بسیاری را بهدست آورد و تغییرات فراوانی را از سر گذراند. اولین فرضی كه به طور طبیعی در بحث انسان و تكنولوژی به ذهن میرسد، این است كه انسان موجودی پیچیده با ابعاد وجودی چندگانه است. ولی مهمتر آنكه، این موجود پیچیده از تعامل دو عنصر تشكیل شده است: عنصر اول ساختار ژنتیكی و بیولوژیكی انسان است و عنصر دوم محیطی كه در آن زندگی میكند. هرگاه یكی از این دو عنصر تغییر یابد و متحول شود، به طور طبیعی میتوان نتیجه گرفت كه وجود انسان متحول خواهد شد. بحث انقلاب تكنولوژیك در ارتباط با تأثیری كه این دو عنصر تشكیل دهنده بر روی موجودیت انسان میگذارد، ارائه میشود. فرض دوم این است كه قرن جدید قرنی پر از دوگانگی است. دوگانگی در شكل امید و بیم. دستاورد و آسیب؛ فرصت و تهدید و یا فرصت و چالش كه این دوگانگی بر بسیاری از پدیدههای مورد بحث ما، حاكم است. دكتر شهیندخت خوارزمی عضو هیأت علمی سازمان مدیریت صنعتی، به تبیین دقیق این مفهوم در قالب سلسله گفتارهای فرهنگی پرداخته است.