• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1584
تعداد نظرات : 1638
زمان آخرین مطلب : 4104روز قبل
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام  

 

 

   

   

گردید فلك و اله و حیران رقیه
گشته خجل او از رخ تابان رقیه


آن زهره جیینى كه شد از مصدر عزت
جبریل امین خادم و دربان رقیه

هم وحش و طیور و ملك و عالم و آدم
هستند همه ریزه خور خوان رقیه


خواهى كه شود مشكلت اندر دو جهان حل
دست طلب انداز به دامان رقیه


جن و ملك و عالم و آدم همه یكسر
هستند سر سفره احسان رقیه


كو ملك یزید و چه شد آن حشمت و جاهش
اما بنگر مرتبت و شان رقیه


یك شب ز فراق پدرش گشت پریشان
عالم شده امروز پریشان رقیه


دیدى كه چسان كند ز بن كاخ ستم را
در نیمه شب آن دل سوزان رقیه

 

شهادت نو گل نشكفته باغ ولایت حضرت رقیه تسلیت باد
 اللهم عجـــل لولیک الفـــرج
پنج شنبه 1/11/1388 - 4:11
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

 

 

ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

 

 

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد

ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

 

 

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم

مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

 

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده و در دست گلایل دارد

 

 

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

 

 

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز

می خرم از پسرک هر چه تفال دارد

 

 

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

 

 

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها

تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...

 

سید حمیدرضا برقعی

 

  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

پنج شنبه 1/11/1388 - 3:24
شعر و قطعات ادبی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

      

تمام ساعت‌ها خواب دیده‌اند تو را
برای زود رسیدن دویده‌اند تو را
دویده‌اند، ولی در همیشه ایام
همیشه دیرتر از تو، رسیده‌اند تو را
و روی ساعت عاشق شدن تمامی با
دوازده ضربه برگزیده‌اند تو را
و در پی‌ات می‌گردند لحظه به لحظه
که از زبان زمان‌ها شنیده‌اند تو را!
سه عقربه سرگردان به فکر آمدنت
به جست‌وجوی تو، به سر دویده‌اند تو را
تمام ثانیه‌ها از تو می‌شود لبریز
به عشق ساعت‌هایی که دیده‌اند تو را
درون دست تو جاری‌ست خط سیر زمان
«امام ساعت‌ها» آفریده‌اند تو را!
اگر چه آمدنت را خدا... زمان... هر دو
عقب کشیده... کشیده... کشیده‌اند، تو را
تمام ساعت‌ها زنگ می‌زنند، بیا
بیا که ساعت‌ها خواب دیده‌اند تو را
شاعر : امیر اکبرزاده
مرجع:
خبرگزاری آینده روشن
 اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

چهارشنبه 30/10/1388 - 2:41
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

 

صلوات بر محمّد بن على علیهماالسلام

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ الْعِلْمِ وَاِمامِ الْهُدى وَقآئِدِ اَهْلِ

خدایا درود فرست بر محمد بن على شكافنده علم و پیشواى هدایت و رهبر مردم

التَّقْوى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِكَ اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِكَ

با تقوى و برگزیدگان از میان بندگانت خدایا چنانچه او را قرار دادى نشانه و دلیلى براى بندگانت

وَمَناراً لِبِلادِكَ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِكَ وَاَمَرْتَ بِطاعَتِهِ

و مشعل هدایتى براى بلاد و شهرهایت و ودیعه نگهدارى براى حكمتت و ترجمان و مفسرى براى وحیت و دستور دادى (ما را) به

وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یا رَبِّ اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ

فرمانبرداریش و برحذر داشتى از نافرمانیش پس درود فرست بر او پروردگارا بهترین درودى را كه بفرستى بر یكى

مِنْ ذُرِّیَةِ اَنْبِیآئِكَ وَاَصْفِیآئِكَ وَرُسُلِكَ وَاُمَنآئِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ

از فرزندان پیامبران و برگزیدگان و رسولان و امینهایت اى پروردگار جهانیان

 

مفاتیح الجنان

 

میلاد امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد

  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

سه شنبه 29/10/1388 - 12:12
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

یاران وفادار
پیشواى پنجم علیه‏السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه‏السلام كه در زمان غیبت، خود را براى شركت در قیام جهانى آن حضرت آماده مى‏كنند، به ابو خالد كابلى فرمود: «من به گروهى مى‏نگرم كه در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مى‏خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حكومت الهى تلاش مى‏كنند. بارها از متولیان حكومت اجراء حق را خواستار مى‏شوند، امّا با بى‏اعتنایى مسئولین مواجه مى‏شوند. وقتى كه وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى‏نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته‏شان اصرار مى‏ورزند تا این كه سردمداران حكومت نمى‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏گردند و كسى نمى‏تواند جلوگیرشان شود. این حق‏جویان وقتى كه حكومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‏السلام به كس دیگرى نمى‏سپارند. كشته‏هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏شوند.»

در اینجا امام باقر علیه‏السلام به ابو خالد كابلى جمله‏اى زیبا فرمود كه مى‏تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.

آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَكْتُ ذلِكَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درك كنم، جانم را براى فداكارى در ركاب حضرت صاحب الامر علیه‏السلام تقدیم مى‏دارم.»

امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏السلام مى‏آیند كه پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مكه گرد هم جمع مى‏شوند.
امام پنجم علیه‏السلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیه‏السلام به آیه‏اى از قرآن استناد كرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْكُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ كانَ وَعْدا مَفْعُولاً»؛ «هنگامى كه نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیكارجوىِ خود را بر ضد شما برمى‏انگیزیم [تا شما را سخت درهم كوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و این وعده‏اى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیكارجو و مقاوم كه به طرفدارى از حق به پا مى‏خیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»

منبع:http://www.aviny.com/

 

میلاد امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد

  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

سه شنبه 29/10/1388 - 12:6
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

محبت اهل بیت صلوات الله علیهم‏

حكم بن عتیبه گوید: در محضر ابوجعفر (ع) بودیم، مجلس پر از جمعیت بود، در این بین پیر مردى عصا به دست وارد شد، و در كنار در ایستاد و گفت: «السلام علیك یا بن رسول الله و رحمة الله و بركاته» امام جواب داد: «و علیك السلام و رحمةالله و بركاته» بعد رو كرد به دیگران و گفت: «السلام علیكم»، اهل مجلس به او جواب سلام دادند.

آنگاه خطاب به امام (ع) عرض كرد: یابن رسول الله (ص)! مرا به نزد خود بخوان، به خدا سوگند من شما را دوست مى‏دارم، دوستان شما را نیز دوست مى‏دارم، به خدا شما را و دوستان شما را بطمع دنیا دوست نمى‏دارم.

من دشمن شما را دشمن مى‏دارم و از او بیزارى مى‏كنم، به خدا قسم من دشمن شما را به خاطر جنایتى كه بر من كرده دشمن نمى‏دارم بلكه چون دشمن شماست دشمنش مى‏دارم.

به خدا قسم من حلال شما را حلال و حرام شما را حرام مى‏دانم و منتظر فرج شما هستم، آیا براى من امید نجات دارى خدا مرا فداى تو گرداند؟ امام صلوات الله علیه فرمود: «الى الى»نزدیك بیا، نزدیك بیا تا او را در كنار خویش نشانید، بعد فرمود:

ایها الشیخ! مردى پیش پدرم على بن الحسین (ع) آمد و از او نظیر سؤال تو سؤال كرد، پدرم فرمود:
«إن تَمُتْ تَرِدْ على‏ رسول اللّهِ (ص) و على‏ علىّ و الحسنِ و الحسینِ و علىّ بن الحسینِ...»
اگر بمیرى (به پاداش این محبت) به محضر رسول الله و على و حسن و حسین و على بن الحسین علیهم السلام وارد مى‏شود، قلبت آرام، دلت شاد، چشمت روشن مى‏شود و با كرام كاتبین با روح و ریحان استقبال مى‏شوى، وقتى كه روح به حلقومت برسد، امام به حالق خویش اشاره فرمود، - اینچنین پاداش مى‏بینى - .

و اگر زنده ماندى خواهى دید چیزى را كه خدا با آن چشمت را روشن فرماید، در آخرت در درجات عالى بهشت با ما خواهى بود.
شیخ گفت: چه فرمودى؟ امام فرمود: مى‏گویم: كه در قیامت در بهشت اعلى با ما خواهى بود، پیرمرد گفت: الله اكبر! یا ابا جعفر! اگر من بمیرم بر رسول خدا و على و حسن و حسین و على بن الحسین وارد مى‏شوم؟! و چشمم روشن و قلبم شاد و دلم آرام مى‏شود؟! و با روح و ریحان و كرام الكاتبین استقبال مى‏شوم؟! و اگر زنده بمانم چیزى را خواهم دید كه خدا چشم مرا با آن روشن فرماید؟! و با شما در سنام اعلى خواهم بود؟!!

آنگاه نفس نفس مى‏زد، اشك مى‏ریخت تا به زمین افتاد. حاضران نیز با دیدن حال او شروع به گریه كردند و نفس نفس مى‏زدند، امام صلوات الله علیه با انگشت مبارك خود اشك چشم او را پاك مى‏كرد.

آنگاه پیرمرد سر برداشت و به امام گفت: یابن رسول الله، خدا مرا فداى تو گرداند، دستت را به من بده، دست اما را بوسید و بر چشم و صورت خویش مالید، بعد پیراهن خویش بالا زد و دست امام را بر شكم و سینه خویش گذاشت .
سپس برخاست و گفت: السلام علیكم و از مجلس بیرون رفت، امام صلوات الله علیه از پشت به او نگاه مى‏كرد و فرمود: هر كه مى‏خواهد به مردى از اهل بهشت نگاه كند، به این مرد نگاه كند.

حكم بن عتیبه گوید: من مجلسى و واقعه‏اى نظیر آن هرگز ندیده‏ام.

 

بحار: ج 46 ص 362 از كافى

 

میلاد امام محمد باقر علیه السلام مبارک باد

  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

سه شنبه 29/10/1388 - 11:46
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

از وصایاى امام كاظم «علیه السلام» به هشام:
یا هشام! إنّ مَثل الدّنیا مثل الحیّة مسّها لیّنٌ وفی جوفها السمّ القاتل، یحذرها الرّجال ذووا العقول ویهوى إلیها الصبیان بأیدیهم
(تحف العقول صفحه 396)

مظاهر زندگى دنیا مانند ثروت و مقام هنگامى كه از راههاى نامشروع یا براى ارضاء حسّ قدرت‏طلبى تحصیل مى‌شود، همچون مار خوش‏خطّ و خالى است كه ظاهرى فریبنده و جالب دارد و اگر كسى نداند كه این جثه، مار است و یا مانند كودك خطر آن را احساس نكند بسوى آن جذب مى‏شود. لكن سمّ قاتل و مهلكى كه در درون آن مار است او را از پاى در مى‏آورد.
پس شخص عاقل و دانا باید از این مظاهر فریبنده دورى گزیند. البته اگر پرداختن به این امور بخاطر احساس وظیفه و از راههاى مشروع باشد مسأله حكم دیگرى دارد.

(از احادیث منتخب رهبر معظم انقلاب «دام ظله» در شروع درس خارج)

 

 

 اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

دوشنبه 28/10/1388 - 20:45
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین 

 السلام علیک یا صاحب الزمان  

  سلام 

 

 

 بخوان دعای فرج را که دست مهر خدا
حجاب غیبت از آن روی ماه بر دارد

 

  

 

                                  اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

 

يکشنبه 27/10/1388 - 12:14
دعا و زیارت

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

 السلام علیک یا صاحب الزمان 

  سلام

 

به بهانه وداع با ماه محرم

در خم گیسوی تو

محمدرضا حبیب الهی

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدای

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

ای خدای علی اصغر!

نسزد که بی تابی کند کودک عطشان جانمان که تشنه ی توست؟

ای خدای رقیه!

در این خرابه ی تاریکی ها، سر به دامان مهر که بگذارد دل خسته و سیلی خورده ی ما که منزل به منزل در پی توست؟

ای خدای سکینه!

در آزمون و ابتلاء از هر که هر چه می ستانی بستان، آرامش و سکینه مستان.

ای خدای قاسم!

امان از عشوه ی عروس دنیا و کرشمه ی عروسکان دنیا!

ما را بس باش!

ای خدای علی اکبر!

بدن آرزوهامان، پاره پاره بر تن زمین مانده است. آن را سالم به خیمه ی اجابت خود برسان.

ای خدای مسلم!

ما را در نبستن عهدهایی که نمی پاییم یاری کن.

ای خدای حبیب!

دل ما را به آتش سوزان عشق، گرم و زنده و جوان دار.

ای خدای حر!

نشانی را گم کرده ایم، راه را به اشتباه رفته ایم و هنوز در خیل سپاه شک و تردیدیم.

یقینمان ده!

ای خدای جَون!

ما را به بندگی و بردگی حسین(ع) روسفید کن.

ای خدای فرات!

رودهایی که در پای امام خود نجوشد و نخروشد، تشنگی ننوشیدن از لبان مقتدایشان مجازات بس!

ای خدای نماز!

شرم بر نمازگزاری ما که در امن و آسایش در بندگی تو کاهلیم و رشک بر نمازگزاری آنان که در زیر تیغ و بلا بر گفتگوی با تو چنان مشتاقند. مشتاقمان کن!

ای خدای اباالفضل!

بر لب دریاییم و تشنه لب!

سیرابمان کن!

ای خدای زینب!

انبوه اندوه و بلا را جز زیبایی ندیدن(1)، زیباست!

ما را هم سزاوار و سپاسگذار غم های بزرگ(2) خود کن.

ای خدای سجاد!

از جان تب دار ما، شربت شیرین مناجات را دریغ مدار.

ای خدای ذوالجناح!

تا انتها در رکاب ولی خدا بودن را به ما بیاموز.

و ... ای خدای اباعبدا...!

وای بر منتظرانی که امام خویش را بخوانند و به مسلخ کشانند.

جان تو و انتظار ما ... .

پی نوشت:

 1ـ ما رأیت إلا جمیلا 2- اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی عظیم رزیتی؛ خدایا تو را ستایش می کنم، ستایش ستایش کنندگان بر بزرگی اندوهم(زیارت عاشورا)

 

منبع:http://www.aleyasin.moshkan.com/index.php

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

يکشنبه 27/10/1388 - 10:59
محبت و عاطفه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین

 السلام علیک یا صاحب الزمان 

  سلام

 

 

 به نام عشق

«این  صدای  تپش  قلبم  نیست

درحسینهء دل سینه زنی ست»

     و این بحر طویل است...

 

عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

 

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و  این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان  صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت  ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...

 

گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضهء مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...

 

زمستان ۸۶ / سوم محرم

سید حمیدرضا برقعی

منبع: پرسه در خیال

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

جمعه 25/10/1388 - 17:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته