شاید كمتر مسلمانی را بتوان یافت كه ادعّا كند: من آرزوی شب زندهداری و مناجات با خدا را ندارم. اگر در طول عمرش، حتّی یك شب هم، این توفیق عظیم را نیافته، اما این آرزو هرگز از دلش بیرون نرفته است.
آنهایی كه اهل مطالعه و یا شركت در جلسات مذهبی هستند، همواره خوانده و یا شنیدهاند كه شب زنده داری و راز و نیاز با آفریدگار بیهمتا، نشأت و حلاوتی پایدار دارد. امّا بسیاری از آنها نیز این توفیق معنوی را نیافته و یا كمتر یافتهاند. راستی علّت این محرومیّت بزرگ در چیست؟
مردی از حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) پرسید: «یا أمیرَالْمُؤْمِنینَ، اِنّی قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّیْلِ؟ قالَ: فَقال أمیرُالمؤمنینَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْكَ ذُنُوبُك».
من از نماز شب محروم شدم.
حضرت فرمود: تو كسی هستی كه گناهان تو مقیّدت نموده است. (یعنی تو آزاد نیستی و در قید و بند گناهانت هستی).
امام صادق (ع) فرمود: «اِنَّ الرَجُلَ یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَحْرُمُ صَلاة َاللَّیْلِ وَ اِنَّ الْعَمَلَ السَّیّیءَ اَسْرَعُ فی صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِین فِی اللَّحْمِ».
كسی كه مرتكب گناهی شود از نماز شب محروم میگردد و به درستی كه نفوذ اثر كار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سریعتر است».
همان گونه كه كارد در گوشت نفوذ كرده، آن را قطعه قطعه میكند، گناه نیز اطاعت را قطعه قطعه میكند. البته گاهى انسان، گناه میكند و با كار خیر و اطاعت، آن گناه را ترمیم میكند، ولى این در صورتى است كه روح ایمانى شخص، قوى و آن گناه، ضعیف باشد، اما در حال عادى براى توده مردم، گناه مانع انجام كار خیر میشود. در نتیجه خود گناه رشد میكند و آنگاه نه تنها بركات معنوى بلكه بركات مادى هم از انسان گرفته میشود.
آنچه در قرآن كریم آمده است: «و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم بركات من السماء و الارض و لكن كذبوا فاخذناهم بما كانوا یكسبون».
این دو مطلب را به همراه دارد و یك نوع تلازم وجودى و عدمى را بازگو مىكند، یعنى، بین ایمان و تقوا از یك سو و بین نزول بركات الهى از سوى دیگر، تلازم وجودى و بین ترك تقوا از یك سو و بین قطع رحمت و بركات الهى از سوى دیگر تلازم عدمى برقرار است.
امام صادق (ع) میفرماید: «ما من سنة اقل مطرا من سنة ولكن الله تعالى یضعه حیثیشاء، ان الله تعالى اذا عمل قوم بالمعاصی، صرف عنهم ما كان قدره لهم من المطر فی تلك السنة الى غیرهم و الى الفیافی و البحار و الجبال...».
خداوند هر سال باران را به اندازه لازم میفرستد، ولى اگر مردم سرزمینى، تبهكار باشند، دستور میدهد كه این باران در مناطقى فرو بریزد كه به حال آنها سودمند نباشد.
باری، توفیق شب زنده داری و با شبروان هم سفر شدن، و با شب آفرین سخن گفتن، نصیب گنه كاران روز نخواهد بود.
كسی كه در روز؛ چشمانش به گناه آلوده است، شب سعادت اشك ریختن در كنار سجّاده را ندارد.
كسی كه در روز؛ زبانش به تبهكاری باز شد، شب به یاد حق، و به زمزمه حقّ گویا نخواهد بود. گوهر پاك بباید كه شود قابل فیض *** ورنه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود ممكن نیست كه سیه دلِ روز، شب زنده دار سحر باشد.
ممكن نیست كه تبهكار روز، پارسای شب باشد.
ما بندگان غفلت زده و اسیر هواهای شیطانی، از نشأت شب زندهداری و حلاوت سِحر انگیز تلاوت قرآن در نیمههای شب، تنها نامی شنیدهایم و بس. ما در آغاز هیچ شبی، شاید در این اندیشه نبودهایم كه مقدّماتی را فراهم نماییم تا در نیمههای شب، از بستر خود جدا شده، و دست نیازی بسوی تو دراز كنیم. و به همین خاطر، هرگز آن حلاوت رؤیایی را نچشیده و آن نشأت معنوی را درك نكردهایم.
ای پروردگار مهربان! ما آن حدیث قدسی را شنیدهایم كه به موسی بن عمران، خطاب فرمودی كه: «ای پسر عمران! دروغ میگوید كسی كه میپندارد مرا دوست دارد، و آنگاه كه تاریكی شب همه جا را فرا میگیرد، میخوابد و مرا از یاد میبرد. آیا هر دوست و دلدادهای در پی خلوت با محبوب خود نیست».
باری نماز شب، و شب زنده داری در برابر حضرت حق، توفیقى میخواهد كه آنرا هم باید از خدا طلبید.
گاهى گناهان و دروغهایی كه در روز از زبانمان جاری میشود، سبب محرومیتمان از نماز شب میگردد و شیرینى عبادت و نیایش، را در دل شب از انسان میگیرد.
در حدیث است: «ان الرجل لیكذب الكذبة فیحرم بها عن صلاة اللیل»
گاهى كسى دروغ میگوید، و به همین سبب از نماز شب محروم میشود.
مردى نزد على امیر مؤ منان (ع) آمد و عرض كرد، من از نماز شب محروم شدم، على (ع) فرمود: «انت رجل قد قیدتك ذنوبك».
تو كسى هستى كه گناهانت تو را به بند كشیده است.
در حدیث دیگرى از امام صادق (ع) مىخوانیم:
«ان الرجل لیكذب الكذبة و یحرم بها صلوة اللیل فاذا حرم بها صلوة اللیل حرم بها الرزق».
انسان گاهى دروغ مىگوید و سبب محرومیتش از نماز شب مىشود، هنگامیكه از نماز شب محروم شد، از روزى و مواهب مادى و معنوى نیز محروم مىشود. توسّل به اهل بیت (علیهم السلام)
برای اینكه سحر خیزان بتوانند از مبدا فیض بیشتر و بهتر بهره بگیرند به دستور حضرت حقّ باید خاندان رسالت را واسطه قرار دهند كه فرموده است: «وَابْتَغو اِلیهِ الوَسیلةِ»
و از طرفی عبادت عابدان مقبول حضرت باری تعالی نمیگردد. مگر با داشتن ولایت و محبّت خاندان رسالت كه در زیارت «جامعه كبیره» میخوانیم: «بِمُوالاتِكُم تُقْبَلُ الطّاعةُ المُفتَرِضَه».
به سبب ولایت و دوستی شما اعمال واجب و مستحب مقبول درگاه احدیّت میگردد.
امام صادق (ع) فرمودند: هنگامیكه خواستی به نماز شب بایستی بگو: بار خدایا من به وسیله پیامبرت كه نبی رحمت است و به وساطت خاندان پیامبر، رو به سوی تو میآورم و آنان را پیشاپیش حوائجم مقّدم میدارم. خداوندا مرا به حرمت آن پاكان آبرومند در دنیا و آخرت، از مقرّبین درگاهات قرار بده.
بار پروردگارا، به عظمت آنان بر من ترحّم فرما، و به احترام آنان عذابم مفرما، و به سبب آنان هدایتم كن و گمراهم نفرما، و به بركت آنان رزقم داده و محرومم مگردان، و حوایج دنیا و آخرتم را برآور، چه آنكه تو بر هر چیز توانایی و به چیز دانا.
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند در مورد آثار و برکات نماز شب در دنیا و آخرت فکر کنم موضوع برای همه روشن شده باشد. اما مشکلی وجود دارد که اکثرا از آن گله دارند و آن هم توفیق نیافتن برای بیدار شدن و خواندن نماز شب است و یا حتی عدهای از اینکه نماز شبشان دارای حس و حال نیست شکایت دارند حال میخواهیم جواب این مشکلات را از هادیان الهی که امامان معصومند بپرسیم.
امام صادق (ع) میفرماید: چون مرد گناه کند،از نماز شب محروم گردد و عمل زشت، از چاقویی که در گوشت فرو رود، سریعتر در کسی که مرتکب آن شده، فرو میرود.
همچنین روایت شده که شخصی نزد سلمان فارسی آمد و گفت: من توان آن را ندارم که در شب نماز به جای آورم. سلمان گفت: در روز گناه مکن.
امام صادق (ع) فرمود: «اَبْغَضُ الْخَلْقِ اِلَی اللهِ جیفَهٌ بِاللَّیْلِ بَطّالٌ بِالنّهارِ».
مبغوض ترین مردم نزد خداوند سبحان، كسی است كه شب، مانند مرده به خواب میرود (و یكسره تا صبح میخوابد) و روز بیكار است».
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض *** ورنه هر سنگ گلی لولو و مرجان نشود تنبلی و وسوسه شیطان برای نماز شب
رسول خدا (ص) فرمود: «اِسْتَعینُوا بِطَعامِ السَّحُرِ عَلی صِیامِ النَّهارِ وِ بِالْقَیْلُولَةِ عَلی قِیامِ اللَّیْلِ، وَ ما نامَ اللَّیْلَ كُلَّهُ اَحَدٌ اِلاّ بالَ الشَّیْطانُ فی اُذُنَیْهِ وَ جاءَ یَوْمَ الْقِیامَة ِمُفْلِساً وَ ما مِنْ اَحَدٍ اِلاّ وَ لَهُ مَلَكٌ یُوقِظُهُ مِنْ نَوْمِهِ كُلَّ لَیْلَهٍ مَرَّتَیْنِ یَقُولُ یا عَبْدَاللهِ! اُقْعُدْ مُتََذَكِّراً رَبَّكَ، فَفِی الثّالِثَهِ اِنْ لَمْ یَنْتَبِه یَبُولُ الشَّیْطانُ فی اُذُنِهِ».
با غذا خوردن در سحر برای روزه گرفتن نیرو بگیرید و با خواب قیلوله (در روز) برای نماز شب یاری بجویید؛ هیچ كس تمام شب را نمیخوابد (و برای نماز شب بر نمیخیزد) مگر اینكه شیطان او را وسوسه كرده است و كسی كه در شب برای نماز برنخیزد، روز قیامت، فقیر محشور میشود و هیچ كسی نیست مگر اینكه فرشتهای دارد كه در هر شب، دو بار او را بیدار میكند و میگوید: ای بنده خدا! برای نماز و یاد پروردگارت برخیز، و اگر در دفعه سوم بیدار نشود، شیطان در گوشش بول میكند شیطان او را فریب میدهد و از فیض بزرگ و ثواب نماز محروم میسازد).
در مفاتیح الجنان آمده است كه: ابن ابى جمهور از رسول خدا (ص) نقل كرده كه آن حضرت روزى به اصحاب خود فرمود كه هرگاه كسى خوابیده شیطان بر پشت سر او سه گره مىزند، و بر هر گرهاى گوید علیك لیل طویل فارقد یعنى شب دراز است بخواب، پس هرگاه بیدار شد و ذكر خدا نمود یك گره باز شود و اگر وضوء گرفت گره دیگر گشوده شود و اگر نماز خواند گره دیگر باز شود آنگاه داخل صبح شود با نشاط و پاكیزه نفس وگرنه در حالى صبح مىكند كه خبیث النفس است و با كسالت است و این روایت در كتابهاى اهل سنت نیز ذكر شده است.
روایت دوم: قطب راوندى روایت كرده كه: حضرت عیسى (ع) مادر خود حضرت مریم (ع) را پس از مردنش صدا زد و گفت: مادر با من تكلم كن، آیا مىخواهى بدنیا برگردى؟ مادرش گفت: بلى دوست دارم به دنیا برگردم براى نمازگزاران در شبهاى بسیار سرد و روزه گرفتن در روزهاى بسیار گرم، اى پسر جان این راه بیمناك است.
منبع:http://www.namazeshab.ir/tofigh.html |