بیماری ها
مغز انسان شامل نرونهایی است که تعداد آنها به دهها میلیون می رسد. این نرونها در نواحی مجرای مغز که هر یک کار کردی تخصصی یافته دارند، انباشته شده اند. مغز از قسمت های متعددی ساخته شده و هشیاری از ارتباطات بین قسمت های مختلف مغز حاصل می شود. مخ بزرگترین بخش مغز است و حدود ۸/۷ وزن مغز را به خود اختصاص داده است. مخ شامل دو نیمکره است که از نظر شکل شبیه به هم هستند تا مدتها به نظر می رسید که این دو نیمکره از جهت ساماندهی و کارکرد یکسانند ولی با مطالعاتی که دانشمندان انجام داده اند. به این نتیجه رسیده اند که هرنیمکره ویژگی خاص خود را دارد.
● ویژگی های نیمکره راست مغز
▪ سمت چپ بدن را کنترل می کند.
▪ مرکز درک تصاویر و مقررات است.
▪ قدرت تشخیص چهره ها را دارد.
▪ قدرت حل معما را دارد.
▪ درک رنگ و لحن صدا در این قسمت است.
▪ تخیل و خواب در این ناحیه است.
▪ قدرت خلاقیت و کشف کردن دارد.
▪ ورزش و حرکات موزون بدن در این ناحیه است.
▪ استعداد موسیقی در این قسمت است.
▪ حس لامسه و درک اشیا سه بعدی در این قسمت است.
▪ جهت یابی توسط این قسمت مغز صورت می گیرد.
▪ با هنرهای نقاشی و طراحی سر و کار دارد.
▪ مرکز احساسات و عشق و دوست داشتن است.
▪ ادراکات آن کل نگر است.
▪ قدرت نظم و طبقه بندی ندارد.
▪ قدرت درک ریاضیات و فلسفه را ندارد.
▪ مهارت مدیریت را بلد نیست.
▪ خلاقیت و ذوق هنری دارد. نقاشان، طراحان، نویسندگان و هنرمندان بزرگ از این قسمت مغز بیشترین استفاده را می برند.
▪ ویژگی های زنانه در این قسمت است.
● موانع پرورش نیمکره راست
افکاری که مانع رشد و تکامل نیمکره راست مغز می شوند عبارتند از:
▪ من باید همیشه جدی باشم.
▪ حق اشتباه کردن ندارم.
▪ اگر از نتیجه کاری مطمئن نیستم نباید انجام دهم.
▪ کاری که انجام می دهم باید خوشایند دیگران باشد.
▪ من باید عاقلانه عمل کنم و گرنه....
▪ همیشه دنباله رو آدم های موفق باشم و شیوه عمل آنها را تقلید کنم.
▪ بر این باور باشم که آدم موفق کسی است که همیشه ساده ترین و کوتاه ترین راه را برود چون راحت تر یا سریعتر به موفقیت می رسد.
● راه های تقویت نیمکره راست
▪ به مسائل به صورت کلی نگاه کنید نه جزئی.
▪ به خود مجال فکرهای تخیلی و خیال بافی بدهید.
▪ از گردش در طبیعت لذت ببرید و به اصوات و رایحه ها توجه کنید.
▪ رمان بخوانید و داستان را به شکل تصویردر ذهن مرور کنید.
▪ بازی های فکری داشته باشید.
▪ یادگیری را همیشه با کشیدن شکل و طرح انجام بدهید.
▪ نقاشی و طراحی را بیاموزید.
▪ بیشترنگاه و مشاهده کنید تا اینکه گوش فرا بدهید.
▪ تصویر آرزوهای خود را در آینده بکشید.
▪ بدنبال ارتباطات بین افراد و اشیا و موضوعات باشید.
▪ بچه گانه فکر کنید وحس زیبای شناسی خود را تقویت کنید. ( تقویت کودک درون)
▪ در تحقیقات و کارها قدرت ریسک داشته باشید.
▪ دیگران را دوست بدارید، احترام بگذارید و تشکر کنید.
● ویژگی های نیمکره چپ مغز
▪ قسمت راست بدن را کنترل میکند.
▪ ریاضیات و فلسفه را دوست دارد.
▪ نظم و طبقه بندی کردن را دوست دارد.
▪ همیشه منطقی و تحلیل گر با کارها برخورد می کند.
▪ با تنوع در زندگی مخالف است و زندگی منظم و از قبل تعیین شده را می پسندد.
▪ از انتقاد دیگران می هراسد.
▪ با جزئیات سرو کار دارد.
▪ پردازش اطلاعات و طبقه بندی را برعهده دارد.
▪ عجول است و حوصله ندارد.
▪ همه چیز را فقط با حرف زدن صرف توضیح می دهد. قدرت توضیح دادن مطالب را با مثال و شکل کشیدن ندارد.
▪ قدرت تخیل ندارد.
▪ استعداد موسیقی و نقاشی را ندارد.
▪ قدرت خلاقیت و کشف را ندارد.
▪ مرکز به خاطر سپردن کلمات و اعداد است.
▪ ویژگی های مردانه در این قسمت است.
▪ نزد زبان شناسان، ریاضی دانان و فلاسفه این بخش مغز فعالتر و بر نیمکره دیگر غالب است.
● موانع پرورش نیمکره چپ
▪ داشتن عقاید و باورهای زیر مانع از پرورش نیمکره چپ می شوند:
▪ نظم داشتن در زندگی به معنای محدودیت است
▪ ریاضیات یا اینگونه دروس خسته کننده هستند و من به هر زحمتی شده نباید با آنها روبرو شوم.
▪ توجه به جزئیات، تلف کردن وقت است.
▪ نوشتن مطالب زمان مطالعه وقت گیر است و مرا خسته می کند.
● راه های تقویت نیمکره چپ
▪ جدول حل کنید.
▪ کارهای هر روز را با جزئیات مشخص یادداشت کنید و برنامه ریزی داشته باشید.
▪ سعی کنید زمان گوش دادن، مطالب را به حافظه بسپارید.
▪ افکار منطقی را تقویت کنید.
▪ زمان مطالعه و درس خواندن خلاصه برداری کنید.
▪ برای انجام کارها آنها را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و مرحله به مرحله کارها را انجام دهید.
▪ بازی شطرنج و پازل را تمرین کنید.
▪ مطالعات ریاضیات و فلسفه را جزو برنامه های خود قرار دهید.
▪ مهارتهای مدیریتی را بیاموزید.
▪ در طبیعت برای لذت بردن بیشتر از حس شنوایی استفاده کنید.
▪ سخنوری وکنفرانس دادن را تمرین کنید.
چهارشنبه 4/6/1388 - 19:4
خواستگاری و نامزدی
«اگر قرار باشد جملهای را انتخاب كنم تا با آن تمامی پند و اندرزم را بیان كرده باشم، فقط خواهم گفت: هرگز نگــذار افكار بد به ذهنت راه یابد!» كنفوسیوس
آیا شما از جمله افرادی هستید كه مغلوب احساسشان میشوند و یا جزو افرادی هستید كه با فكر و درایت بر احساسشان كنترل دارند؟
نمیدانم شما جز افراد خوشبین هستید یا نه، اما اگر در اطرافتان با افراد خوشبینی سروكار داشته باشید و نگاهی بهخصوصیات و ویژگیهای اساسی این افراد بیندازید، درمییابید كه رمز موفقیت و بشاش بودن این افراد در نوع نگاه آن ها به زندگی و مسائل پیرامونشان و همچنین كنترل آنها بر افكار و احساسشان است، زیرا این افراد بهخوبی به این امر واقفاند كه سرنوشت زندگیشان فقط بهدست خودشان رقم میخورد و خود حاكم بر سرنوشتشان هستند و نه محكوم به سرنوشتشان.
آنها میدانند كه در این دریای پرتلاطم زندگی، خود سكاندار كشتیشان هستند و بهخوبی میدانند كه چگونه كشتی زندگیشان را در جز و مد زندگی با دیدی باز به افقی زیبا و دلنشین كه سرشار از انرژی مثبت است به جلو هدایت كنند. اگر شما هم مایلید كه بر سرنوشت و بر امور زندگی خود مسلط باشید، پس باید بدانید كه بایستی ابتدا از خودتان شروع كنید (از كوزه همان برون تراود كه در اوست)؛ بدینمنظور بایستی بیش از پیش بر خود و بهخصوص بر احساستان كنترل داشته باشید. زمانی كه اراده میكنید خود حاكم بر زندگیتان باشید، دیگر مثل توپ در زمین بازی زندگی به اینسو و آنسو پرتاب نخواهید شد و در این زمان است كه دیگر احساس مستأصل بودن و فنا شدن در وادی زندگی را نخواهید داشت.
فرد خوشبین آنطور كه دوست دارد و احساس میكند رفتار میكند (البته در چهارچوب رفتاری عاقلانه و انسانی) صرفنظر از اینكه دیگران چه میگویند، چه میكنند و یـــا اوضاع و احوال چگونه است، چرا كه اینگونه افراد بهخوبی میدانند كه عظمت، شكوه و زیبایی زندگی و نوع حیات آن ها در نگاه و دید آن هاست چرا كه زندگی زیباست و خداونــد متعـــال - خالق او – تمامی این زیباییها را در اختیار اشرف مخلوقاتش قرار داده كه البته برای درك و لمس این زیباییها باید حس و حال دیگری داشت و داشتن این حس و حال اكتسابی است و باید آن را فرا گرفت.
البته به نظر میآید كه خوشبین بودن و رضایتمندی از زندگی با مسائل و مشكلاتی كه در زندگی با آن روبهرو هستیم، كمیدور از ذهن باشد، اما با صبر و شكیبایی و با علم به اینكه خوشبختی و سعادت انسان در گرو خواست و اراده اوست و بستگی به طرز فكر او دارد، میتوان داشتن حس خوب را در خویشتن تقویت كرد و نگذاشت سختیهای زندگی ما را از پا درآورد و بازنده زندگی كند. بهعنوان مثال بهتر است در هر شرایطی كه قرار میگیرید بهجای اینكه عجولانه و بدبینانه تصمیم بگیرید بــــا خودتان كمی خلوت كنید و جنبههای مثبت و منفی آ ن را بسنجید و بعد واقــعبینــانــه - نـــــه عجولانه - تصمیم بگیرید. بهجای اینكه در سختیها احساس یاس و درماندگی كنید میتوانید با كمیتامل بر اوضاع و احوال آنطور كه مایلید تاثیرگذار باشید.
اگــر موفق به انجام این كار شدید بدانید كه قدمی بزرگ برداشتهاید. البته برداشتن عینك بدبینی و تبدیل آن به عینك خوشبینی زمان میبرد و مسلما فرد تمایل دارد از عینك قبلی كه به آن عادت كرده، استفاده كند، اما سعی كنید كه خود را به عینك جدید عادت دهید و بدانید كه فقط با عینك خوشبینی است كه میتوان كمتــر احساس نگـــرانی، عدماطمینان، یاس و درماندگــی كرد. پس بكوشیم تا عظمت نگــــاه خود را دریابیم و با انرژی مثبتی كه در ما نهفته شده است با انرژی موجود در كائنــــات، همآهنگ و همآواز شویم.
چهارشنبه 4/6/1388 - 19:3
ایرانگردی
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادهاند.
روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاکها و حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند.
از سوی دیگر، کاروانهای بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور میکردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع میشدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیدهشده بود و این وضع تا زمان شاه تهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.
تهران در برابر حملهٔ افغانها (پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند در زمان نادرشاه تهران دوباره نام و نشانی یافت و در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال ۹۷۱ ﻫ- ق با ایجاد ۱۱۴ برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهرن آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سورههای قرآن را دفن کنند.
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برجهایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به «چالهمیدان» و دیگری به «چالهحصار» معروف شد.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال ۱۱۵۴ ﻫ- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.
تهران دارلخلافه شد
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۰ ﻫ- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و «دارالخلافه» نامید.
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بودهاست، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشتهاست.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمدهاست جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
ناصر الدین شاه دو نفر را مامور کرد که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
دروازهها و محلات تهران
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق ۱۲ دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک. شرق: خیابان شهباز(۱۷ شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
ترابری
نخستین خودرو تهران
به دنبال کالسکههایی که با بخار و آتش حرکت میکردند اولین اتومبیلهایی که به ایران وارد شد. سواریهای فورد کروکی کلاچی با لاستیک توپر بود. اتومبیلهایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری میگفتند و همچنین اتومبیلهای دورسیمی که برای حمل بار و مسافر میآمدند. به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید.
نخستین خط آهن (ماشین دودی)
نخستین خط آهن ایران، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی و ۱۸۸۳ میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت. ماشینهای که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخائفه آنهار را ماشین دودی میگفتند.
دلیجان
دلیجان کالسکهای هشت نفره بود با اطاق و پشتی باربنددار با دور چرخهایی از آهن که از درشکه و کالسکه که چرخهایش رزین دار، سخت تر و از گاری فنر نداشت راحت تر بود.
کجاوه، پالکی و هودج
سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر، الاغ، اسب و یا شتر حمل میکردید هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاهها قرار میگرفت که تعادل آن برقرار گردد.
واگن اسبی
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت میکرد و تقریباٌ بیشتر خیابانهای اصلی شهر را به هم وصل میکرد. این واگن یا تراموای، دارای چند قسمت بود. قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمتهای دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکتهایی که در دو طرف واگنها تعبیه شده بود، قرار میگرفتند. خطوط مختلف واگن اسبی در خیابانها به قرار زیر بود: اول، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد میکرد. دوم، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه میافتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی میکرد و از خیابان ری میگذشت و به کار ماشین دودی میرسید. سوم، خط باغ شاه که از بازار حرکت میاکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه میرسید.
چهارشنبه 4/6/1388 - 19:2
ادبی هنری
باید بر فریب حواس خود پیروز شویم . فردریش نیچه
آنكه می تواند ، انجام می دهد،آنكه نمی تواند انتقاد می كند. برناد شاو
مدیری که تنها به سود می اندیشد، مانند تنیس بازی است که به جای توپ ، چشم بر تابلو امتیازها دوخته است. ایچک آدیزس
یك زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد . سقراط
همیشه بین خود و همسرت بازه ای را نگاهدار تا به خواری گرفتار نشوی . ارد بزرگ
كسی كه دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. گوته
بیش از حد لازم مهربان باش . جکسون بروان
آنهایی که آمادگی برای پاسخگویی به تجاوز دشمن را با گفتن این سخن که : ” جنگ بد است و باید مهربان بود ، درگیری کار بدیست” را رد می کنند ، ساده لوحانی هستند که خیلی زود در تنور دشمن خواهند سوخت . ارد بزرگ
افسوس که جوان نمی داند وپیر نمی تواند. محمد حجازی
چاپلوسی هم گوینده و هم شنونده رافاسد می کند. دیل کارنگی
شناور بودن خرد آدم در جهان احساس به او میدان بروز و رشد هنر را داده است . ارد بزرگ
معنی حیات را درزیبائی و قدرت اراده باید جستجو کرد. ماکسیم گورکی
برای آنکه عمر طولانی باشد، باید آهسته زندگی کنیم. سیسرون
دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد . ارد بزرگ
شمشیری علیه مهربانی وجود ندارد. ضرب المثل ژاپنی
بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم . ارد بزرگ
رضایت وجدان تنها پس از انجام وظیفه است. اسمایلز
ارزش اخلاقی ، بسته به تعداد وظایفی است که انسان انجام می دهد. مترلینگ
ره آورد سفر در درون آدمی ، به جز خرد و پیشرفت نیست . ارد بزرگ
عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. اسكات پك
ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده كه خود پیمودهایم میتوانیم هدایت كنیم. اسكات پك
کسی داناست که می داند هیچ نمی داند. ضرب المثل فلسطینی
سعادت دیگران ، بخشی مهم از خوشبختی ماست. رنان
یاد اشک و شیفتگی ، آویزه خاموش دلهاست . ارد بزرگ
با مردمان نیک معاشرت کن تا خودت هم یکی از آنان به شمار روی. ژرژ هربرت
آدمهای بزرگ و اندیشمند ، بسیار اشک می ریزند . ارد بزرگ
آن زنده که کاری نکند ، مرده به از اوست . ضرب المثل ایرانی
با دلسوزی و احترام بیشتری نسبت به دیگران رفتار كنید . آنتونی رابینز
فرومایگان پس از پیروزی ، همآورد شکست خورده خویش را به ریشخند می گیرند . ارد بزرگ
هنگامی که منتظرید دیگران هیجان را به زندگی شما بازگردانند ، برای تولید عشق و شور و نشاط به آنان وابسته می شوید و تماس خود را با منبع عشق درون خود از دست می دهید . باربارا دی آنجلیس
با تقوی و خوبی می توان سعادت آفرید. زنون
گاهی شالوده و ریشه شکست های بزرگ ، از اشتباهات بسیار ریز و کوچک سرچشمه می گیرد . ارد بزرگ
مرور زمان به خودی خود بسیاری از نگرانی ها را ازبین می برد. دیل کارنگی
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد . ارد بزرگ
امکانپذیر است که یک میلیون حقیقت را در مغز انباشت ولی هنوز بیسواد بود.آلک بورن
عصاره همه مهربانی ها را گرفتند و از آن مادر را ساختند. کریستوفر مارلو
چهارشنبه 4/6/1388 - 19:0
رمضان
روزه علاوه بر آثار معنوی فراوان و تزكیه روحی میتواند باعث بركات فراوان از نظر جسمی و فیزیولوژیك باشد. متخصصان علوم پزشكی نیز از جنبههای مختلف به آثار مفید روزهداری اسلامی پرداختهاند. همانطور كه در فرمایشات معصومین نیز به كرات اشاره شده است روزه باعث ارتقای سلامتی خواهد بود.
اما آنچه مهم است برای بهرهمندی از آثار مفید روزهداری از آنجا كه در ایام ماه مبارك رمضان از نظر فیزیولوژیك تغییراتی ایجاد میشود بایستی تغییراتی متناظر در شیوه طبیعی زندگی ایجاد كرد تا انشاءالله بهرهمندی بیشتری عاید شود.
یكی از نكاتی كه در تغذیه سالم وبرای تنظیم متابولیسم طبیعی توصیه میشود، داشتن یك نظم غذایی و وعدههای غذایی مكرر در روز میباشد. در ایام روزه داری كه افراد طی روز از خوردن امساك مینمایند باید در ساعات باقیمانده همین نظم را به نحوی ایجاد كنند.
در هنگام افطار:
1- در مقایسه افطار با وعدههای معمول غذایی، افطار را میتوان متناظر با صبحانه در نظر گرفت. لذا مواد غذایی مشابه صبحانه هنگام افطار توصیه میشود. شایان ذكر است 15 تا 20 درصد انرژی دریافتی طی روز را باید هنگام افطار مصرف كرد.
2- پس از اذان مغرب بدون تاخیر طولانی روزه را باز نموده و ترجیحا از مواد غذایی مایع و سبك به همراه تركیبی از غلات ترجیحا نان از نوع سبوسدار (به طور مثال: نان سنگك) در زمان افطار استفاده شود. توصیه میشود از مایعات گرم مانند آبجوش یا چای كمرنگ بهجای آب سرد برای شروع افطار استفاده شود.
3- داشتن مواد غذایی حاوی فیبر و قندهای پیچیده از قبیل سبزیجات و نیز انواع میوه به جای استفاده از تركیبات حاوی قندهای ساده و چربی فراوان (از قبیل حلوا آن هم به میزان زیاد) توصیه میشود.
4- استفاده فراوان از آب و نیز انواع شربتها به بهانه كنترل تشنگی نه تنها باعث كنترل تشنگی نخواهد شد، بلكه بهعلت استفاده از حجم بالایی از مایعات و گنجاندن آن در معدهای كه ساعتها خالی بوده است، میتواند با عث التهاب معده و دستگاه گوارش شود، لذا پس از چند روز این افراد دچار درد در ناحیه فوقانی شكم شده و گاه باعث میشود كه از ترس ناراحتی شدیدتر نتوانند به روزهداری ادامه دهند. در مورد مصرف فراوان شربتها نیز با توجه به افزایش قند ناگهانی دریافتی و ترشح شدید هورمون انسولین برای تنظیم قند خون، در فاصله زمانی كمی فرد دچار گرسنگی و ضعف شده و مجددا برای رفع آن به استفاده از مواد غذایی شیرین پرداخته و این سیكل تكرار میشود.
سرعت غذا خوردن را نیز در هنگام افطار بایستی كنترل كرد. پیشنهاد میشود 15 تا 20 دقیقه را برای افطار باید اختصاص داد تا هم دستگاه گوارش بتواند خود را برای شروع مجدد هضم و جذب آماده نماید و هم طی این مدت تنظیم احساس سیری توسط مغز صورت پذیرد.
دكتر حمیدرضا فرشچی
متخصص تغذیه بالینی و متابولیسم
چهارشنبه 4/6/1388 - 18:58
فلسفه و عرفان
آنچه را گذشته است فراموش كن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر
قبل از جواب دادن فكر كن
هیچكس را تمسخر مكن
نه به راست و نه به دروغ قسم مخور
خود برای خود، زن انتخاب كن
به شرر و دشمنی كسی راضی مشو
تا حدی كه میتوانی، از مال خود داد و دهش نما
كسی را فریب مده تا دردمندنشوی
از هركس و هرچیز مطمئن مباش
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
بیگناه باش تا بیم نداشته باشی
سپاس دار باش تا لایق نیكی باشی
با مردم یگانه باش تا محرم و مشهور شوی
راستگو باش تا استقامت داشته باشی
متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی
دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی
معروف باش تا زندگانی به نیكی گذرانی
دوستدار دین باش تا پاك و راست گردی
مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتی شوی
سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی
روح خود را به خشم و كین آلوده مساز
هرگز ترشرو و بدخو مباش
در انجمن نزد مرد نادان منشین كه تو را نادان ندانند
اگر خواهی از كسی دشنام نشنوی كسی را دشنام مده
دورو و سخن چین مباش، نزدیك انجمن دروغگو منشین
چالاك باش تا هوشیار باشی
سحر خیز باش تا كار خود را به نیكی به انجام رسانی
اگرچه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نمیری
با هیچكس و هیچ آیینی پیمان شكنی مكن كه به تو آسیب نرسد
مغرور و خودپسند مباش، زیرا انسان چون مشك پرباد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نمیماند
چهارشنبه 4/6/1388 - 18:57
ادبی هنری
این مثل را برای مردم حسود می آورند و می گویند :
«زنی همیشه به همسایه ها و دیگران حسودی می كرد و از این بابت خیلی هم عذاب می كشید، روزی به درگاه خداوند متعال نالید و از او یك ماده گاو درخواست كرد. همسایه ای كه شاهد تقاضای او بود، گفت : «چون تو خیلی حسودی، خدا به تو گاو نمی دهد، مگر از خدا بخواهی كه اول گوساله ای به همسایه ات بدهد و بعد ماده گاوی به تو». زن حسود در جواب گفت : «حالا كه اینطور است، نه می خوام خدا گوساله را به همسایه ام بدهد، نه ماده گاوی را به من.»
چهارشنبه 4/6/1388 - 18:55
دانستنی های علمی
-جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.
ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد.
ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند.
ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.
ـ شترمرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند.
ـ کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ برابر خود غذا می خورند.
ـ زمان بارداری فیل به دو سال می رسد.
در یک سانتی متری پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است.
ـ شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است.
ـ وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش....ش.... شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد.
ـ دلفین ها همانند گرگ ها هنگان خواب چشم هایشان را باز می گذارند.
ـ با نگاه کردن به گوش حیوانات می توانیم به تخم گذار بودن یا بچه زا بودن آنها پی ببریم. بدین صورت که تخم گذاران گوششان ناپیدا و بچه زایان گوششان نمایان است، تنها یک اسثتنا وجود دارد آن هم نوعی افعی است که بچه زاست اما گوشش دقیق پیدا نیست.
ـ بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است.
ـ انسان امروزی به طور متوسط ۶ سال از عمر خود را تلویزیون نگاه می کند و ۶ سال را صرف غذا خوردن می کند و یک سوم را می خوابد.
ـ موش دو پای آفریقایی از میدان دید ۳۶۰ درجه برخوردار است.
ـ مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند.
- سرعت عطسه یك انسان برابر است با 160 كیلومتر در ساعت
- آب دریا بهترین ماسك صورت است !
- چشم انسان معادل یك دوربین 135 مگا پیكسل عمل می كند !
- 90% سم مار از پروتئین تشكیل شده است !
- مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است كه تلویزیون می بینید !
- جوانان هندی شادترین و ژاپنی ها افسرده ترین های جهان هستند !
- قوه چشایی پروانه در پاهای آن تعبیه شده است !
چهارشنبه 4/6/1388 - 18:53
دعا و زیارت
سرداب، به طبقه زیرین ساختمان اطلاق میشود كه در مناطق گرمسیری برای حفاظت از گرمای شدید، ساخته میشود. این شیوه ساختمانسازی در بسیاری از مناطق عراق، از جمله شهر سامراء كه دارای آب و هوای گرم و خشك میباشد، مرسوم است. خانه امام هادی علیه السلام در شهر سامراء نیز دارای چنین سردابی بود. این خانه پس از شهادت امام هادی علیه السلام در اختیار امام حسن عسكری علیه السلام قرار گرفت.
بر اساس شواهد تاریخی، ولادت با سعادت خاتم الاوصیا و منجی عالم بشریت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفدر این منزل رخ داد. آن بزرگوار، به علت شرایط حاكم بر زمان و وجود خلفای جور، مخفیانه به دنیا آمد و پس از شهادت پدر گرامیاش، غیبت او از آن خانه آغاز شد.
با توجه به حضور و عبادت سه امام بزرگوار شیعه در این خانه و اقامت ایشان در سرداب برای مدتی، این خانه و سرداب آن، نزد شیعه مكانی مقدس شمرده میشود. به علاوه برخی بر این باورند كه غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از همین سرداب آغاز شده است؛ لذا به آن «سرداب غیبت» میگویند. البته برخی دیگر این امر را مطلبی مسلم نمیدانند.
گفتنی است به علت تولد و زندگی مخفیانه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان حیات پدر و همچنین آغاز غیبت با شهادت پدر و به امامت رسیدن ایشان، اظهار نظر دربارة محل شروع غیبت مشکل است. به علاوه که این امر مسألهای فرعی است. آنچه مهم است، این است که ما یقین داریم حضرت، طول دوران غیبت، میان مردم بوده و در مجامع شرکت میکند، نه اینکه امام، تا زمان ظهور در سرداب مخفی شده است.
چهارشنبه 4/6/1388 - 17:59
دعا و زیارت
انتظار یعنی مشق مقاومت و پایداری
انتظار یعنی تزریق خون به رگهای خشکیده عدالت.
انتظار یعنی فرصتی برای عاشقی.
انتظار یعنی پاسداشت شرافت و کرامت انسانی.
انتظار یعنی حماسه تبر ابراهیم و ذو الفقار علی(علیه السلام).
انتظار یعنی تفسیر خون نامۀ نینوا.
انتظار یعنی ضمانت نامۀ پیروزی هابیلیان.
انتظار یعنی چشیدن طعم یقین در عصر شکّاکیّت.
انتظار یعنی بهانه ای برای تپیدن قلب تاریخ.
از پیامبر مکرّم اسلام(صلی الله علیه و آله) دو روایت معروف نقل شده است که با مقایسه آن دو می توان به یکی از ویژگی های مهمّ انتظار پی برد.
«افضل الاعمال احمزها»(برترین اعمال،سخت ترین آنهاست)و«افضل اعمال امّتی انتظار الفرج»(برترین اعمال امّت من انتظار فرج است).
نتیجه دو مقدمه فوق این است که «انتظار» از دشوارترین تکالیف شرعی محسوب می شود.
چهارشنبه 4/6/1388 - 17:57