محبت و عاطفه
به نام خدا
بعضی وقتا از خودم می پرسم: مگه من چه گناهی کردم که خداوندچینین مشکلی سر راه من قرار داد ؟
برای پاسخ به این سوال یک مثال جالب می زنم :
یک روز دختری که از درس جبر نمره نیاورده بود، قلبش
شکسته شده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده
بوده به مادرش گفت : همش اتفاق های بد می افته !
مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد ؟
و دخترک جواب داد : البته من عاشق دست پخت شما هستم !
مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد
دخترک گفت :اه...! حالم را به هم می زنه !
مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد ،و دختر گفت : از بوش متنفرم !
این بار مادر رو به او کرد و پرسید: با کمی آرد چطوری ؟
و دختر پاسخ داد که از آن همه بدش می آید .
مادر با چهر ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و
گفت : بله شاید مهمه اینها به تنهای به نظرت بد بیایند
ولی وقتی آنها را به اندزه و شیوه مناسب با هم مخلوط
کنی یک کیک خیلی خوشمزه خواهی داشت .
خداوند نیز این چنین عمل می کند .
ما خیلی وقتها از پیشامدهای ناگوار از پروردگارمان
شکایت می کنیم در حالی که فقط اومی داندکه این
موقعیت ها برای آمادگی در مراحل بعدی زندگی لازم است
و منتهی به خیر می شوند .
باید به خداوند توکل کرد و اطمینان داشت که همه این
موقعیت های به ظاهر نا خوشایند معجزه می آفرینند.
مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد چون
در هر بهار برایت گل می فرستدوهر روز صبح آفتاب را به
تو هدیه می کند .
پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای از دنیا
باشد قلب تو رت انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت
بخواهی چیزی بگویی گوش می کند .
و تو باید صبور باشی و این مراحل را طی کنی
سلامت و شاد و موفق باشید در پناه عنایت خداوند
دوشنبه 3/1/1388 - 2:41
دانستنی های علمی
اعتیاد چه به عنوان یك نابهنجاری و جرم و چه به عنوان یك بیماری همواره مورد توجه فیلمسازان و اهالی سینما بوده است البته انچه در حافظه هنری مردم از تصویر اعتیاد در سینما و تلویزون وجود دارد بیشتر چهره و رفتار معتادان است كه گاهی به شكل كاراكترهایی كاریكاتوری در آمده است كه به بجای تلخی واقعیت صورتی كمیك و طنز به آنها میدهد و بازتابی وارونه از واقعیت را منعكس می كند.
درباره تصاویر اعتیاد و معتادان در فیلم های سینمایی و سریالهای تلویزیونی علاوه بر منتقدان سینما ، پزشكان و اهالی سرزمین سلامت نیز نقدهایی دارند و بسیاری از تصاویر را به لحاظ پزشكی و سلامت غیر علمی معرفی می كنند مثلا بارها شنیده ایم كه پزشكان نسبت به نشان دادن سیگار در فیلم های سینمای و برنامه های تلویزیونی هشدار داده اند و خطر تبلیغات سوءآنرا در نوجوانان و جوانان گوشزد كرده اند. بر اساس تعریف و تلقی جدیدی كه از سلامت وجود دارد سلامت یك مفهوم گسترده و چند ساحته ای است كه قطعا یكی از مولفه های موثر بر آن تبلیغات و سینما است. بسیاری از پزشكان درباره اعتیاد و رویكرد فیلمسازان به آن و تصاویری كه از معتادان در فیلم و سریالها ارائه می شود نقدهای جدی دارند . دكتر هومن نارنجیها مدیركل امور فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر در این باره معتقد است :آثار گوناگون در حوزه فیلم، از 40 سال پیش از معتاد چهرهای درهمشكسته و خموده به تصویر كشیده كه این مساله باعث شده است كه بسیاری خانوادهها نیز از معتاد چنین تصویری داشته باشند و تا زمانی كه فرزندانشان به این شمایل درنیامدهاند، خطر اعتیاد را احساس نكنند.
یك جوان مصرف تفننی مواد با دوستانش را یك خطر جدی تلقی نمیكند و باور ندارد كه روزی به چنین شمایلی درخواهد آمد. او در ذهن خود میگوید كه «من هیچ وقت به چنین روزی در نخواهم آمد» و به عبارتی، همزادپنداری با شخصیتهای ساختهشده در فیلمها و یا عكسهای گرفتهشده، ندارد و باور نخواهد كرد كه روزی مصرف تفننی مواد كه در میان دوستانش و یا در محیط خانواده صورت میگیرد، از او معتادی كارتنخواب بسازد . چهرهسازی صرف از معتادان كارتنخواب و آخرخطی و تعمیم این چهرهسازی به همه معتادان باعث میشود كه باور نكنیم، اكنون معتادانی در محیط خانواده و محل كارمان هستند. لذا بسیارند، معتادانی كه با چهرهای آراسته در بین ما زندگی میكنند و اعتیادشان برای ما قابل تشخیص نیست و همین تبلیغات غلط باعث میشود كه 50 درصد خانوادههای ایرانی پنج سال دیرتر، از اعتیاد وابستگان خود مطلع شوند و این نادرست است .
اما نقدهای پزشكان صرفا به تصویر معتادان ختم نمی شود و آنها نسبت به تصویری كه از خود اعتیاد و نحوه معرفی آن هم ارائه می شود نقدهای دارند دكتر پرویز مظاهری دبیر انجمن روان پزشكان ایران در این باره می گوید " ما اعتقاد داریم كه اعتیاد زمینه بایو سایكوسوشیال دارند (biosychosoc) دارند یعنی هم مسائل زیستی هست هم روانی و هم اجتماعی اما در سینما چنین رویكرد همه جانبه ای به آن نمی شود. دكتر عبدالرحمن بخلرحیم متخصص مغز و اعصاب نیز در این باره می گوید : اعتیاد یك بیماری یا حداقل اختلال یا اغتشاش در فعالیت مغزی است نزدیك شدن به مساله اعتیاد از طریق دانستن آنچه كه واقعا در مدارهای مغزی و بیو شیمی ارتباطات بین نوری می گذرد و بازتاب و تظاهر آن به شكل اعتیاد تظاهر می كند كه در سینما به این مساله توجهی نشده و بیشتر به عوامل خانوادگی و اجتماعی پرداخته شده است.
وی معتقد است سینمای موجود درباره اعتیاد ما را به فهم و درك اعتیاد نمی رساند بلكه ما را از اعتیاد و معتاد می ترساند ، مخاطره ها را به ما نشان می دهد اما كمكی به ارائه تصویر واقعی از معتاد نمی كند.
دكتر مظاهری همچنین به تصویری كه از روش های ترك اعتیاد در سینما می شود نقد دارد و می گوید " فیلم ها بیشتر ترك اعتیاد به شیوه سقوط آزاد را نشان می دهند مثلا یك معتاد می رود داخل یك اتاق در را به رویش می بندد و بعد خیلی سرحال و قبراق بیرون می آید این بد آموزی دارد . وقتی جوان ما این فیلم ها را می بیند با خودش می گوید ترك اعتیاد به همین سادگی است پس من كارم را انجام می دهم بعد هم برای یك هفته می روم توی یك اتاق و در را می بندم و بعدش هم سرحال بیرون می آیم "
دكتر مظاهری می گوید : از هنرمندان می خواهم اثری در این باره بسازند كه تا كسی خودش نخواهد ترك كند ، كائنات هم جمع شوند و میلاردها تومان هم هزینه شود ترك صورت نمی گیرد.
دكتر نارنجی ها نیز همین نگرش را دارد و می گوید " 70 درصد درمان اعتیاد جنبه روحی و روانی دارد و از بعد جسمانی خارج است اما بارها در فیلم هایی دیده ایم كه فرد معتاد را به تخت بسته اند تا با گذراندن تعریق و لرزه دوره ترك به درمان كامل و پاكی مطلق برسد غافل از این كه این مدل درمانی نیز بدون حضور درمانگر یا مددكار جایگاهی دردرمان ندارد و با عودهای مكرر همراه است.
در همین زمینه دكتر رفیعی روانپزشك نیز معتقد است : ما در اعتیاد بهبود نداریم فرد باید دائم تلاش كند تا در بهبود بماند سینما وتلویزیون ما به تحكیم این باور برسد كه درمان اعتیاد بسیار سخت است. وی همچنین با انتقاد از یكی از سكانس های فیلم سنتوری به درمان اعتیاد با شوك كه در این فیلم استفاده شد نقد دارد و آنرا از منظر پزشكی رد می كند.
دكتر ارسیا تقوا روانپزشك هم با انتقاد از تصاویر اغراق شده از اعتیاد می گوید : مستندی درمورد كراك از تلویزیون پخش شد كه حرف های غیر واقع و غیر علمی در آن زده شد . این كه بدن كرم می اندازد و از این قبیل اغراق ها . ما نباید برای القای ترس و هشدار دروغ بگویم چون اعتماد عمومی كم می شود و تلاش های ما بی تاثیر می ماند.
امروزه ثابت شده است كه عوامل اجتماعی فرهنگی موثر بر سلامت حدود 50 درصد از سهم تامین سلامت جامعه را بر عهده دارد. قطعا در جهان رسانه ای شده امروز نقش سینما و تلویزیون در ارتقای سطح سلامت جامعه به ویژه در بحث آموزش و فرهنگ سازی حائز اهمیت است لذا ارائه تصاویر غلط در این حوزه می تواند فرایند بهبود سلامتی را مختل كند . انتقادهای كه در این گزارش از زبان برخی پزشكان شنیدیم بخشی از نقدهای بود كه نسبت به تصاویر اعتیاد در سینما و تلویزیون ارائه می شود . قطعا برای ساخت آثار سینمایی و تصویری در حوزه سلامت نیاز به مشاور پزشكی احساس می شود تا با نمایش تصویری واقعی تر از مفاهیم پزشكی و بیماریها در ارتقای سطح سلامت جامعه موثر بود.
دوشنبه 3/1/1388 - 2:34
ایرانگردی
انگلیسیها پس از جنگ جهانی اول به این نتیجه رسیدند كه جهت دستیابی بیشتر به منابع ایران، به ناچار باید كودتایی در ایران انجام دهند تا حكومت سرسپردهای را بر سر كار آورند. در این راستا آنان دو مهره وابسته سیاسی و نظامی نیاز داشتند كه از این میان سیدضیاءالدین طباطبایی را به عنوان چهره سیاسی، و رضاخان پهلوی را به عنوان چهره نظامی برگزیدند. قبل از كودتا، رضاخان توافق كرد كه پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخستوزیری به سیدضیاءالدین سپرده شود. سرانجام در اوایل اسفند 1299ش، قوای قزاق به فرماندهی رضا خان از قزوین به سوی تهران حركت كردند و بدون هیچگونه مشكل جدی، در سوم اسفند، تهران را تصرف نمودند. احمدشاه قاجار از روی ترس و ناچاری، بدون هیچ واكنش جدی، رضاخان را به عنوان فرمانده كل قوا و همدست وی، سیدضیاءالدین طباطبایی را به سمت نخست وزیری منصوب كرد. در این میان رضاخان به دلیل فرمانبرداری از دولت انگلیس و نیز سركوب جنبشهای آزادیخواهانه مردم ایران، به عنوان عاملی جهت تمركز قدرت در كشور و حفظ منافع نامشروع انگلیس، مورد حمایت شدید این كشور بود. چهار سال بعد، رضاخان به پادشاهی ایران رسید و تا سال 1320 ش، مستبدانه از منافع انگلیس در ایران حمایت و حراست كرد. اما در جریان جنگ جهانی دوم، به دلیل گرایش رضاخان به آلمان، انگلیس وی را از پادشاهی خلع و تبعید كرد. قوای قزاق به فرماندهی رضا خان از قزوین به سوی تهران حركت كردند و بدون هیچگونه مشكل جدی، در سوم اسفند، تهران را تصرف نمودند
رضا خان میرپنج فرزند عباسقلی خان سواد کوهی معروف به "داداش بیک" در بیست و دو سالگی به سلک نیروهای قزاق در آمد ودر این مسیر پیشرفت کرد. او در بیست سال آینده دوره های مختلف نظامی را تا فرماندهی هنگ قزاقخانه (آتریاد) همدان طی کرد. در سوم اسفند سال 1299 هجری شمسی واحدهای قزاق مقیم قزوین به فرماندهی رضاخان میر پنج وارد تهران شدند. کودتای سوم اسفند 1299 با توجه به تاثیرات فراوان آن بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران واقعه ای مهم و در خور توجه است. انگلیسی ها برای اجرای نقشه ای که کشیده بودند به دو چهره سیاسی و نظامی احتیاج داشتند و سرانجام در این میان سید ضیاء الدین طباطبایی مدیر روزنامه رعد و رضاخان میرپنج را برای این کار برگزیدند. رضاخان سوادکوهی که چند سال قبل توسط اردشیر جی به عوامل انگلستان ملحق شده بود به عنوان عامل نظامی کودتا به ژنرال "آیرون ساید" معرفی شد. در این میان با کمک بانک شاهنشاهی و همکاری نظامی کلنل اسمایس، کاظم خان سیاح مسعود خان کیهان، قوای نظامی و قزاق سازماندهی شده و شرایط برای انجام کودتا و اشغال تهران فراهم شد. رضا خان در بهمن ماه همان سال در ملاقاتی با آیرون ساید توافق کرده بود که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق مقام نخست وزیری به سید ضیاء الدین طباطبایی سپرده شود. برای اینکه رضا خان اطمینان حاصل کند که در تصرف تهران مشکلاتی وجود نخواهد داشت ژنرال انگلیسی به او اعلام کرد که احمد شاه در جریان این اقدام قرار دارد و نورمن سفیر انگلستان در تهران مشکلات احتمالی را مرتفع خواهد کرد. سرانجام در شب سوم اسفند 1299 کودتاچیان وارد تهران شده و نقاط حساس شهر را به اشغال خود درآوردند. با فتح تهران حکومت به دست کودتاچیان افتاد. فردای همان روز سید ضیاءالدین طیاطبایی به عنوان نخست وزیر رسما زمام امور را در دست گرفت.
کودتای سوم اسفند 1299 با توجه به تاثیرات فراوان آن بر حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران واقعه ای مهم و در خور توجه است.
پست حساس وزارت جنگ با اندکی کشمکش در اختیار رضاخان سردار سپه قرارگرفت. پس از آن احمدشاه قاجار حکم ریاست الوزرایی سید ضیاءالدین طباطبایی یزدی و سرداری سپه ژنرال رضاخان را صادر کرد. سید ضیاء الدین پس از دست گرفتن قدرت بسیاری از شخصیت های سیاسی را دستگیر و به زندان افکند. از جمله این شخصیت ها آیت الله مدرس بود. سید ضیاء الدین چند روز پس از کودتا به حضور احمد شاه رفت و شاه که نسبت به جان خود به شدت بیم داشت وی را به عنوان نخست وزیر کابینه جدید معرفی نمود. کابینه سید ضیاء عملا وظیفه یک محلل برای ورود کابینه رضا خان را ایفا نمود. پس از چندی مقام وزارت جنگ نیز به رضاخان واگذار شد. به این ترتیب با حمایت انگلیسی ها، وی یک به یک پله های ترقی را پیمود و به تدریج به محکم کردن مواضع خود مشغول شد. اما در این مسیر رضا خان با حضور مبارزانی چون سید حسن مدرس نمی توانست به جولان گسترده بپردازد. در دوره چهارم مجلس، رضاخان که در مقام وزارت جنگ بود،
کوشید امور دفاعى و اقتصادى را هم در اختیار گیرد. مدرس در دوازدهم مهر 1301، در جلسه 148 دوره چهارم مجلس، نطقى علیه رضاخان ایراد کرد و بر برکناری او تاکید نمود. طرح موهوم جمهورى خواهى نیرنگ دیگر رضاخان بود که مدرس آن را ضد استقلال و هویت ایران و رهاورد تصمیم انگلستان براى تمرکز قدرت در شخص رضاخان خواند و در جهت نابودىاش گام برداشت. سرانجام گروهى از نمایندگان وابسته، به نیرنگ روى آوردند، مدرس را به بهانه آشتى با رضاخان در منزل قوام السلطنه نگاه داشتند و در غیاب وى سردار سپه با 92 راى مثبت مجلسیان قدرت را به دست گرفت.
منبع :مرکز اسناد انقلاب اسلامی
دوشنبه 3/1/1388 - 2:10
ورزش و تحرک
دوشنبه 3/1/1388 - 2:7
کامپیوتر و اینترنت
به دنبال چاپ گزارشی در هفتهنامه سلامت با تیتر «9/98 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت میکنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواجهای اینترنتی در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد...
واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواجهای اینترنتی» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در این میان این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟ هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد کاسته و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند.» وی میگوید: «آشنایی در فضای چترومها بعدها در روابط زوجها تأثیرات عمیقی میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»
به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانوادهها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیبهای ناشی از همسریابی اینترنتی میداند و میگوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست
روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده میکنند و این در حالیاست که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»او تصریح میکند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نسرین حاجیزاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمیتوان ادعا کرد همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، میگوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی میخواند و میگوید: «فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی میافزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.»
سالاریفر اظهار میکند: «از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی میپردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرمکننده میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.»
بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند.
این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیبهای همسریابی اینترنتی میگوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایتها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاههای اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایتهای دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانیمدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».
دوشنبه 3/1/1388 - 2:2
دعا و زیارت
اللهم صلی على محمد وآل محمد
الطیبین الطاهرین وعجل فرجهم ونصرنا بهم یاكریم وهلك أعدائهم
قرآن کریم در ستایش پیامبر (ص) می فرماید:
انک لعلی خلق عظیم ، به درستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگ آراسته شده ای
سلام بر پیامبری كه دارای خـُلـُق ٍعظیم است .
اخلاقى که عقل در آن حیران است لطف و محبتى بى نظیر، صفا و صمیمیتى بى مانند، صبر و استقامت و تحمّل و حوصله اى توصیف ناپذیر.
اگر مردم را به بندگى خدا دعوت مى کنى تو خود بیش از همه عبادت مى نمایى، و اگر از کار بد باز مى دارى تو قبل از همه خوددارى مى کنى آزارت مى کنند و تو اندرز مى دهى، ناسزایت مى گویند و براى آنها دعا مى کنى، بر بدنت سنگ مى زنند و خاکستر داغ بر سرت مى ریزند و تو براى هدایت آنها دست به درگاه خدا برمى دارى. آرى تو کانون محبت و عواطف و سرچشمه رحمتى.
بعضى از مفسران خلق عظیم پیامبر (ص) را به" صبر در راه حق، و گستردگى بذل و بخشش، و تدبیر امور، و رفق و مدارا، و تحمّل سختی ها در مسیر دعوت به سوى خدا، عفو و گذشت، جهاد در راه پروردگار، ترک حسد و حرص" تفسیر کرده اند، ولى گرچه همه این صفات در پیامبر (ص) بود، ولى" خلق عظیم" او منحصر به اینها نبود.
دین مبین و اسلام ، همواره مسلمانان را به ملایمت و ملاطفت و نرم خویی در رفتار دیگران فرا می خواند و آنان را از درشت کلامی و تند خویی باز می دارد.
پیامبر اسلام(ص) از رحمت ورأفت عام و عطوفت تام بهره مند بود تا جایی که خداوند از وی با عنوان رحمه للعالمین یاد نمود.آن حضرت در برخورد انسانی و محبت به دیگران گوی سبقت را از همگان ربوده است و برای ما الگویی تام و کامل می باشند. در حقیقت، برخورد خوب و رفتار مهربانانه و مداراگرایانه پیامبر (ص) و مسلمانان بعد از ایشان با غیرمسلمانان به ویژه پس از پیروزی بر آنان، یکی از انگیزه های مهم پیشرفت اسلام به شمار می رود.
امیرالمومنین (ع): هیچ دعائى به آسمان نمى رسد، مگر این كه دعا كننده بر محمّد و آل او صلوات بفرستد.
دوشنبه 3/1/1388 - 1:59
خواستگاری و نامزدی
مردی در کنار جاده، دکهای درست کرد و در آن ساندویچ میفروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمیخواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچهای خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکهاش میایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق میکرد و مردم هم میخریدند.
کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد به کمک او پرداخت. سپس کمکم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش ندادهای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود میآید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش میدهد و روزنامه هم میخواند پس حتماً آنچه میگوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمیایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمیکرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.
افغانیها ضربالمثلی دارند بدین مضمون که اگر کسی به تو گفت اسب به او اعتمادنکن اما اگر دو نفر پیدا شندن و به تو گفتند کمی درباره خودت فکر کن. اما اگر سه نفر پیدا شندن و به تو گفتند که اسبی حتماً یک زین برای خودت سفارش بده. این ضربالمثل به خوبی اثر القاعات منفی دیگران را بر ما نشان میدهد.
آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشههای خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشههای شما را شکل میدهند. خواستههای خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامهریزی میکنند.
در واقع اون پدر داشت بهترین راه برای کاسبی رو انجام میداد اما به خاطر افکار پسرش، تصمیمش رو عوض کرد و افکار پسر اونقدر روی اون تأثیر گذاشت که فراموش کرد که خودش داره باعث ورشکستگی میشه و تلقین بهران مالی کشور، باعث شد که زندگی اون آدم عوض بشه.
گاهی اوقات ما اونقدر به افکار دیگران توجه میکنیم و به اونها اعتماد بیخودی میکنیم که نه تنها زندگی خودمون رو خراب میکنیم بلکه حتی دیگه چیز دیگهای رو نمیبینیم و چشمامون به روی حقیقتها بسته میبندیم.
خداوند به همه ما فکر، فهم و شعور بخشیده تا بتونیم فرق بین خوب و بد رو تشخیص بدیم. بهتره قبل از اینکه دیگران برای ما تصمیماتی بگیرن که بعد ما رو پشیمون کنه، کمی فکر کنیم و راه درست رو انتخاب کنیم و با انتخاب یک هدف درست از زندگی لذت ببریم. چون زندگی مال ماست.
دوشنبه 3/1/1388 - 1:55
خواستگاری و نامزدی
اغلب شما خانمها همواره دنبال راه حلی هستید تا بتوانید از پیری پوست پیشگیری کنید، اما جالب است که خودتان همه شرایط را به نفع پیر شدن پوست فراهم میسازید!
تعجب نکنید چون به عنوان اولین عامل، به دنبال اجرای رژیمهای غلط برای کاهش ناگهانی وزن، با کاهش آب بدن و کم شدن چربی زیر پوست، نمای پیری را به پوست خود هدیه میدهید.
شما با داشتن تغذیه نامناسب، نداشتن استراحت و خواب کافی به پیری زودرس پوست کمک میکنید.
اغلب شما تمایل ندارید در هنگام شستشو و انجام کارهای منزل، از دستکش استفاده کنید و با این کار پوست دستتان را در معرض آسیبهای مختلف شیمیایی و فیزیکی قرار میدهید.
بسیاری از ما چند بار در روز دستهایمان را با آب میشوییم. آب موجب خشکی پوست ما می شود، چه رسد که در کنار آن از انواع شویندهها و مواد قلیایی هم استفاده کنیم!
پوست وقتی خشک شود و آب آن کاسته گردد، نمای چروکیده و پیر پیدا میکند.
پوست دست چون در معرض انواع آسیبهای محیطی و فیزیکی و ... است و هرگز کسی به سلامت آنها فکر نمیکند زودتر دچار نمای چروکیده و یا رگهای برجسته پشت دست میشود؛ مثلا کمتر کسی را میشناسید که پوست دستهایش را در برابر آفتاب حفظ کند و در هر فصلی دستکش مناسب بپوشد.
اگزمای مزمن دست ناشی از شستشوی زیاد با شویندهها و آب و بدون دستکش کار کردن، پوست دست را خشک میکند و دیگر نمای براق ندارد و زشت و خشن و پیرتر به نظر میرسد.
عده کمی از خانمهای خانهدار هستند که حتما قبل از شروع کارهای روزانه، دستکش میپوشند و حتی برای گردگیری کردن هم دستکش نخی دارند.
اگر قصد دارید به زیبایی دستهایتان و سلامت پوست خود کمک کنید و از پیری زودرس آن بکاهید باید با پوشیدن دستکش آشتی کنید.
باید از کرم های مرطوبکننده، بلافاصله پس از شستشوی دست و در حالی که هنوز رطوبت دارند، استفاده نمایید.
دو نوع مرطوبکننده داریم :
1- یک نوع آنها حالت پوششی دارند و از طبقه شاخی پوست نفوذ کرده و مقداری از چروکها را صاف میکنند و ظرف یک تا سه دقیقه بعد از استفاده مانند یک لایه محافظ، از تبخیر آب سطحی پوست جلوگیری میکنند که بهترین نمونه آن وازلین است.
2- نوع دیگر خودشان جاذب آب هستند و قادرند از قسمت میانی پوست ما که بیش از90 درصد آن را آب تشکیل میدهد، آب جذب کنند و پوست را مرطوب نگه دارند و نمای شاداب و جوان به پوست دست بدهند.
دکتر پروین منصوری - متخصص پوست و مو
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
دوشنبه 3/1/1388 - 1:49
دانستنی های علمی
کریستوف کیشلوفسکی 27 ژانویه سال 1941 در شهر ورشو لهستان به دنیا آمد.
کیشلوفسکی در شهر ورشو به دنیا آمد و کودکی خود را در چند شهر کوچک لهستان گذراند. وی همراه با پدر مهندسش که مبتلا به سل بود به شهرهای مختلفی در پی بهبودی میرفت.
در ?? سالگی در یک دوره آموزش آتشنشانی شرکت کرد اما پس از ? ماه آن را رها کرد.
کیشلوفسکی در سن 54سالگی در 13 مارس سال 1996 در حین عمل قلب باز پس از حمله قلبی درگذشت و در قبرستان پوازکی در ورشو به خاک سپرده شد.
در سال 1957 بدون هدف شغلی، وارد دانشگاه ورشو در رشته کارشناسی تئاتر شد. سپس تصمیم گرفت کارگردان تئاتر شود اما آن زمان دوره کارگردانی تئاتر نبود، پس تصمیم گرفت سینما را به عنوان راه واسط انتخاب کند.
کیشلوفسکی از دوران کودکیاش خاطرات چندان خوشی نداشت و از آن به خوبی یاد نمیکرد.
وی علاقهمند به تحصیل در مدرسه فیلم لودز بود جایی که دو کارگردان دیگر لهستانی، آندره وایدا و رومن پولانسکی را تربیت کرده بود.
برای نرفتن به خدمت سربازی در این زمان او دانشآموز هنر شد سپس یک رژیم غذایی سخت گرفت تا معافیت پزشکی بگیرد. پس از چند ماه تلاش برای سربازی نرفتن بالاخره مدرسه لودز درخواست او را پذیرفت.
فیلمهای او در شروع ده? هفتاد در زمانی ساخته میشدند که فیلم مستند و سازندگان آنها نقش مهمی در زندگی اجتماعی لهستان داشتند.
کریستوف کیشلوفسکی 27 ژانویه سال 1941 در شهر ورشو لهستان به دنیا آمد.
در آن زمان به دلیل سانسور موجود در دولت کمونیستی، فیلمسازان قادر به نمایش حقایق به آن شکل که درخور نام فیلم مستند باشد نبودند.
همین مسئله موجب شد که مستندسازان برای بیان عقایدشان و ارائه پیام مورد نظرشان، از کنایههایی استفاده کنند که به عنوان کدهای مشترک بین آنها و تماشاچیان عمل کند، بدون آنکه دستگاه سانسور بتواند جلوی آنها را بگیرد.
این بیان پر از نیش و کنایه و به کار نبردن زبانی ساده و بیپیرایه، بعدها، حتی زمانی که کیشلوفسکی از ساختن فیلمهای سیاسی دست کشید هم ادامه یافت.
اولین فیلم غیرمستند او کارکنان، فیلمی تلویزیونی بود و او اولین جایزهاش را از جشنواره مانهایم بدست آورد. این فیلم و فیلم بعدی او اثر زخم هر دو درباره واقعیتهای اجتماعی بودند.
کیشلوفسکی در شهر ورشو به دنیا آمد و کودکی خود را در چند شهر کوچک لهستان گذراند. وی همراه با پدر مهندسش که مبتلا به سل بود به شهرهای مختلفی در پی بهبودی میرفت.
وی را در جهان بیشتر با فیلمهای سهرنگ و دهفرمان میشناسند.
دهفرمان مجموعهای است از ده فیلم کوتاه که در مجموعهای آپارتمانی در ورشو فیلمبرداری شد. این مجموعه، یکی از بهترین مجموعه فیلمهای تحسین شده توسط منتقدان در همه دورانها است.
کیشلوفسکی و پیسویچ فیلمنامهنویسان مجموعه بودند و قرار بود ده کارگردان مختلف این ده قسمت را بسازند. اما وی خود را ناتوان از کنترل همه پروژه یافت و سرانجام تمام قسمتها را کارگردانی کرد و تنها مدیران فیلمبرداری متفاوت بودند.
کیشلوفسکی در سن 54 سالگی در 13 مارس سال 1996 در حین عمل قلب باز پس از حمله قلبی درگذشت و در قبرستان پوازکی در ورشو به خاک سپرده شد.
قبر او در قطعه مخصوص شماره 23 قرار دارد و مجسمهای از انگشتان شست و اشاره هر دو دست او که همان شکل معروف کادر دوربین فیلمبرداری را تشکیل میدهند روی آن قرار دارد.
برخی آز آثار کریستوف کیشلوفسکی:
کارکنان، 1975
جای زخم، 1976
Camera Buff سال 1979
Blind Chance سال 1981
بیسرانجام، 1984
دهفرمان 1988
فیلمی کوتاه درباره کشتن 1988
فیلمی کوتاه درباره عشق 1988
زندگی دوگانه ورونیک 1990
سهرنگ: آبی 1993
سهرنگ: سفید 1994
سهرنگ: قرمز 1994
دوشنبه 3/1/1388 - 1:47
دانستنی های علمی
بانک مرکزی ایران همزمان با عرضه سکه های جدید 100 تومانی، سکه های 25 و 50 تومانی را با طرح و اندازه جدید وارد بازار کرده است
سکه جدید یکصد تومانی(یک هزار ریالی ) باارزش ترین سکه رایج کشور است که از روز یکشنبه یازدهم اسفند وارد بازار شده است.روی این سکه عبارت "جمهوری اسلامی ایران" در بالا حک شده و زیر آن کوه دماوند نقش بسته است. در پشت این سکه نیز تصویری از پل خواجوی اصفهان نقش بسته است.اندازه و طرح سکه های 25 تومانی(250 ریالی ) و 50 تومانی (500 ریالی ) نیز عوض شده است.بانک مرکزی ایران اعلام کرده که هدف از کوچک کردن اندازه سکه ها، کاهش قیمت تمام شده ضرب پول های فلزی و تسهیل در مبادلات روزمره مردم بوده است.پشت سکه 25 تومانی تصویری از مدرسه فیضیه قم و پشت سکه 50 تومانی نیز آرامگاه سعدی حک شده است
در طول سالهای اخیر به علت شدت تورم، از ارزش ریال پول ملی ایران کاسته شده و در فاصله چند سال اخیر به جای سکه های یک ریالی، دو ریالی، پنج ریالی، ده ریالی و بیست ریالی، سکه هایی با ارزش بیشتر ضرب شده است.غیر از سکه جدید یک هزار ریالی، سکه هایی که اکنون از سوی بانک مرکزی ضرب می شود پنجاه، یکصد، دویست و پنجاه و پانصد ریالی است.این سکه ها از پنج سال پیش از سوی بانک مرکزی ضرب شده اند. سکه های پنجاه و صد ریالی در سال 1383 و سکه های "دویست و پنجاه" و "پانصد" ریالی در سال 1386 ضرب شده اند.همزمان با ضرب سکه های با ارزش بالاتر، در چند سال اخیر اسکناس های درشت تر نیز چاپ شده است. برخی کارشناسان، کاهش ارزش پول و تورم را از علل چاپ اسکناس های درشت تر می دانند
بنابر گزارش بانک مرکزی ایران، در سال جاری یک میلیارد قطعه اسکناس چاپ و پانصد میلیون سکه ضرب می شود.حجم اسکناس های فرسوده در ایران بالاست و سالانه 600 میلیون برگ اسکناس در ایران امحا می شود که هزینه آن 175 میلیارد تومان بر آورد می شود.میانگین اسکناس به ازای هر نفر در ایرا ن100 برگ است در حالی که استاندارد آن در دنیا 10 تا 20 برگ بیشتر نیست.تورم قیمت ها در سال های اخیر باعث شده است که دولت اسکناس های درشت تری را به منظور سهولت حمل و نقل و انجام پرداخت های به جریان بیاندازد.با افزایش قیمت ها، این اسکناس ها نیز جوابگوی نیاز مردم نبوده و ضرورت انتشار اسکناس های جدید را اجتناب ناپذیر کرده است.پیشنهاداتی در باره چاپ اسکناس های درشت تر، حذف چند صفر از پول ملی و حتی تغییر نام پول ملی نیز مطرح بوده اما تاکنون تصمیمی در این باره گرفته نشده است دوشنبه 3/1/1388 - 1:44