• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 193
زمان آخرین مطلب : 4798روز قبل
شعر و قطعات ادبی

خدایا شاهد تنهاییم باش
ببین غم ها و تنها ناجی ام باش
پر پرواز من دیریست بسته
تو بگشا و در آزادی ام باش
چراغ کلبه ام کم سو و تار است
به نور خود چراغ هستی ام باش
اسیر موج های تند خشمم
تو آرام دل دریایی ام باش
دل صادق خریداری ندارد
تو خواهان صفای ذاتی ام باش
در این آشفته بازار محبت
تو تنها شاهد ارزانی ام باش

يکشنبه 25/2/1390 - 9:11
دانستنی های علمی
Triangle Numbers
اعداد مثلثی
1، 3، 6، 10، 15، 21 و … بنظر شما این اعداد چه ویژگی مشترکی دارند؟ اگر دست به قلم نشویم و شکل نکشیم و آزمایش نکنیم، فهمیدن ارتباط میان آنها کمی دشوار است. به این شکل دقت کنید مشکل شما حل خواهد شد. به اعداد موجود در این سری، اعداد مثلثی می گوییم.

1 = 1
3= 1+2
6= 1+2+3
10= 1+2+3+4
15= 1+2+3+4+5
21= 1+2+3+4+5+6
. . .
اما شکل اول یک ایده جدید به ما می دهد که می توانیم این اعداد را همانند پاراگراف بالا نیز تفسیر کنیم.

به بیان دیگر می توان گفت که هرعدد مثلثی تشکیل شده است از حاصل جمع یکسری از اعداد متولی طبیعی. به این معنی که اولین عدد مثلثی مساوی است با مجموع یک عدد از اعداد طبیعی، دومین معادل است با مجموع دو عدد از اعداد طبیعی، سومین معادل است با مجموع س عدد از اعداد طبیعی و … و بالاخره n امین عدد مثلثی معادل است با مجموع n عدد از اعداد طبیعی که اگر ریاضیات دبیرستان را هنوز فراموش نکرده باشید بخاطر خواهید آورد که مقدار این عدد معادل n(n+1)/2 خواهد بود. (یک تصاعد ساده حسابی)

Triangle Numbers
مجموع دو عدد مثلثی متوالی
اگر هر دو عدد پشت سرهم در سری اعداد مثلثی را با هم جمع کنیم حاصل جمع یک عدد مربع می شود. مثلا” 1+3=4 یا 3+6=9 یا 6+10=16 و … البته دلیل آن ساده است به شکل دوم توجه کنید و ببینید که چگونه دو مثلث قرمز و سبز روی هم تشکیل یک مربع را می دهند. (سعی کنید با استدلال ریاضی هم این موضوع را ثابت کنید، ساده است از همان رابطه بالا استفاده کنید.)

مطلب اخیر اغلب بصورت قضیه “مربع هر عدد طبیعی برابر است با مجموع دو عدد مثلثی متوالی” نیز مطرح می شود.

شنبه 24/2/1390 - 15:29
دانستنی های علمی
Pythagoras
از کتاب Gaffurius : فیثاغورث در حال آزمایش
رابطه میان اصوات موسیقی و اعداد
یکی از نکات مهمی که پایه های پیشرفت علوم مختلف را شامل می شود اصول اولیه و فرضیاتی است که بر اساس آن نظریه ها ارائه می شوند. اقلیدس و تنی چند از پیشینیان او که در فلسفه فعال بودند به این نتیجه رسیده بودند که هرگز نمی توان همه چیز را ثابت کرد.

آنها معتقد بودند که در ساخت هر نهاد منطقی باید یک یا چند گزاره را بعنوان فرض در نظر گرفت و سایر احکام را بر اساس آنها اثبات کرد. آنها تجربه کرده بودند که اگر سعی کنند تمام گزاره ها را به اثبات برسانند بدون شک به یک دور باطل خواهند رسید.

فرضیات تجربی و ریاضی
فرضیات معمولا” از طریق مشاهده و احساس عمومی انسان بعنوان یک مطلب درست و منطقی به شمار می آیند و دانشمند بر اساس فرضیاتی که ارائه می کند می تواند قضایایی را ارائه، اثبات کند و بر اساس این دو علمی را پایه ریزی نماید. تفاوت مهم میان علوم تجربی و علوم ریاضی در آن است که اثبات قضایا در علوم تجربی از راه تجربه و مشاهده بوده در حالی که در علوم ریاضی از طریق استدلال و محاسبه می باشد.

بعنوان مثال یک زیست شناس پس آنکه توانست قسمت های مختلف یک گیاه را شناسایی کند از راه آزمایش و تجربه به کشف وظایف هر قسمت می پردازد. در حالی که یک ریاضی دای دان حتی اگر موضوعی با مشاهده برای او یقین شود مجبور است که آنرا با استدلال ثابت کند. یعنی صرف مشاهده برای به یقین رسیدن کافی نیست یک ریاضی دان هرگز نمی تواند بگوید که : “بنا براین همانطور که می بینید، دیده می شود که این زاویه قائمه می باشد.”

اصل
استدلال منطقی در وهله اول نیاز به همان فرضیات اولیه یا اصول دارد. یک اصل بنا به تعریف عبارت است از حکمی که نتوان برای صحت آن دلیل یا اثباتی ارائه کرد. یعنی اصول به این دلیل صحیح هستند که اصلا” مخالف آنرا عقل نمی پذیرد و آنها کاملا” با واقعیات و تجربیات دنیای ما منطبق می باشند. بعنوان مثال می گوییم دو مقدار مساوی با مقدار سوم، خود با هم مساوی هستند و یا در هندسه می گوییم : “به هر مرکز می توان دایره ای به شعاع دلخواه رسم کرد”. همانطور که مشاهده می شود صحت این دود گزاره بوضوح توسط عقل تایید می شوند.

قضیه
قضیه حکمی است که با استدلال می توان از اصول پذیرفته شده از قبل به آن رسید. بعنوان مثال اینکه می گوییم : “اگر رقم سمت راست عددی زوج باشد آن عدد زوج است” مطلبی نیست که بتوان آنرا پذیرفت بلکه باید بر اساس اصولی که در تئوری اعداد وجود دارد آنرا ثابت کرد.

همانطور که می دانید هر قضیه دو قسمت دارد یکی فرض و یکی حکم. دقت کنید که فرض با اصول اولیه حاکم بر علمی که در آن قضیه مطرح می شود متفاوت می باشد. مثلا هنگامی که می گوییم : “مجموع دو زاویه مجانب معادل دو قائمه می باشد” فرض آن است که دو زاویه مجانب می باشد و حکم آن است که ثابت کنیم مجموع آنها دو قائمه می باشد.

شنبه 24/2/1390 - 15:29
دانستنی های علمی
Pi
روش ارشمیدس برای محسابه عدد p
مردم تمدنهای باستان بخوبی میدانستند که نسبت محیط هر دایره به قطر آن یک عدد ثابت می باشد که به 3 نزدیک است. یونانی ها قبل از ارشمیدس هم سعی در محاسبه دقیق این عدد نموده بودند اما ارشمیدس رسما” اولین شخصی بود که برای محاسبه عدد پی (p) روشی را ارائه داد.

او مقدار عدد پی را با تقریب محاسبه و اینگونه ارائه کرد :

223/71 < p < 22/7

وی برای محاسبه عدد پی، بر یک دایره به قطر واحد از چندضلعی های محیطی و محاطی استفاده کرد.

مردم مصر باستان و تمدن بین النهرین (Mesopotamian) مقدار عدد پی را بترتیب حدود :

3.125 =25/8 و 3.162 = 10√

می دانستند. همچنین در یکی از پاپیروسهای مصری بطور مشخص برای نمایش نسبت محیط دایره به قطر آن از عدد :

2(8/9)4 = 3.16

استفاده شده است.

در سال 1761 لامبرت (Lambert) ریاضیدان سوئدی ثابت کرد که عدد پی گنگ می باشد و نمی توان آنرا بصوت نسبت دو عدد صحیح نوشت. همچنین در سال 1882 لایندمن (Lindeman) ثابت کرد که عدد پی یک عدد جبری نیست و نمی تواند ریشه یک معادله جبری باشد که ضرایب آن گویا هستند(همانند عدد e). این کشف بزرگ یعنی اینکه عدد پی یک عدد گنگ می باشد به سالها تلاش ریاضی دانان برای تربیع دایره پایان داد.

باوجود آنکه همه ریاضی دانان می دانند که عدد پی گنگ می باشد و هرگز نمی توان آنرا بطور دقیق محاسبه کرد اما ارائه فرمول ها و مدلهای محاسبه عدد پی هموار برای آنها از جذابیت زیادی برخوردار بوده است. بسیاری از آنها تمام عمر خود را صرف محاسبه ارقام این عدد زیبا نمودند اما آنها هرگز نتوانستند تا قبل از ساخت کامپیوتر این عدد را بیش از 1000 رقم اعشار محاسبه نمایند.

اولین محاسبه کامپیوتری در سال 1949 انجام گرفت و این عدد را تا 2000 رقم محاسبه نمود و در اوخر سال 1999 یکی از سوپر کامپیوترهای دانشگاه توکیو این عدد را تا 206,158,430,000 رقم اعشار محاسبه نمود.

از فرمول های زیبای ریاضیات برای محاسبه عدد پی (p) می توان به سری معروف لایبنیتز (Leibnitz) اشاره کرد :

p = 4 * ( 1/1 - 1/3 + 1/5 - 1/7 + … )

شنبه 24/2/1390 - 15:27
بیماری ها

واریس بیماری است که در طی آن دیواره وریدها دچار تورم و برآمدگی پیاز مانند می‌شوند. این مشکل به طور عمده در دیواره وریدهای قسمت تحتانی ساق پا دیده می‌شود. هر ورید یا سیاه‌رگ دارای دریچه‌های کنترل کننده جریان خون است. واریس هنگامی ‌رخ می‌دهد که این دریچه‌ها دچار نارسایی شده باشند و به فعالیت طبیعی خود ادامه ندهند. یکی از علل به وجود آورنده این حالت، فشارهای درون لوله گوارشی مثلا به دلیل ابتلا به یبوست است. بعضی از سیاه‌رگ‌های واریسی به طور عمیقی درون ساق پا قرار داشته و قابل مشاهده نیستند.

واریس می‌تواند منجر به کاهش تامین مواد مغذی برای پوست و ماهیچه شود و در نتیجه قانقاریا و زخم ایجاد کند.

علامت اصلی این بیماری درد و تورم خفیف در قوزک پا و بد منظره شدن ناحیه مبتلا به واریس است. برخی مواقع نیز هیچ علامتی مشاهده نمی‌شود.

روش‌های درمانی شامل پوشیدن جوراب‌های محکم مخصوص واریس و نشستن در حالتی است که پاها در سطحی بالاتر از قلب قرار داشته باشند (به طور مثال قرار دادن پاها بر روی یک صندلی در حالت نشستن و یا دراز کشیدن بر روی زمین). در اغلب موارد برای برطرف کردن مشکل واریس، عمل جراحی مورد نیاز است.

چه غذاهایی مفید هستند؟

برطرف کردن یبوست گام نخست در بهبود این بیماری است. یبوست فشار وارد بر سیاه‌رگ‌های ساق پا را افزایش می‌دهد و منجر به تشکیل واریس می‌شود. رژیم غذایی غنی از فیبر سبب کاهش یبوست و پیش‌گیری از بروز واریس می‌شود.

ـ برای حجیم کردن مدفوع و پیش‌گیری از یبوست مصرف غلات صبحانه سبوس دار، نان سبوس‌دار، ‌پاستا و برنج توصیه می‌شود. غلات غنی از فیبر نامحلول، مدفوع را حجیم کرده و آب را در خود نگه می‌دارند. مدفوع حاصل شده نرم‌تر و بزرگ‌تر بوده و آسان‌تر از دستگاه گوارش عبور می‌کند. بدین ترتیب فشار کمتری به وریدهای پا وارد می‌شود. این نکته حائز اهمیت است که افزایش دریافت فیبر در رژیم غذایی باید همراه با افزایش دریافت آب، حداقل به میزان 6 لیوان در روز باشد.

ـ سبزیجات دارای برگ سبز و انواع کلم به وسیله تامین فیبر نامحلول به ویژه در طول دوران بارداری اهمیت دارد. چرا که در این زمان، سطوح بالای هورمون پروژسترون سبب آهسته کردن انقباضات روده بزرگ می‌شود و احتمال بروز یبوست را افزایش می‌دهد.

ـ مرکبات به ویژه پرتقال و گریپ فروت همچنین شاتوت، توت فرنگی، فلفل دلمه و انواع سبزیجات دارای برگ سبز تامین کننده ویتامین C هستند. این ویتامین برای حفظ استحکام کلاژن ضروری است. کلاژن ماده‌ای است که به حفاظت از دیواره رگ‌ها کمک می‌کند. فقدان ویتامین C در رژیم غذایی منجر به پارگی وریدهای کوچک و بدتر شدن واریس وریدها می‌شود.

ـ مصرف عصاره شاتوت در افراد دچار واریس سبب کاهش نشت دیواره نازک رگ‌های خونی می‌شود. این عصاره دارای آنتی اکسیدان‌هایی به نام آنتوسیانیدین است. آنتوسیانیدین‌ها به بهبود بافت پیوندی آسیب دیده دیواره وریدهای متورم کمک می‌کند. مصرف میوه شاتوت نیز اثر مشابهی در رفع این مشکل دارد.

ـ مغزها، دانه‌ها و ماهی‌های روغنی حاوی اسیدهای چرب ضروری هستند. مصرف مقداری از این غذاها به طور روزانه برای کمک به استحکام دیواره وریدها ضروری است.

از چه غذاهایی باید پرهیز کرد؟

ـ کره، مارگارین، روغن‌ها، کیک، شیرینی، شکلات، پای و بیسکویت سرشار از چربی بوده و تامین کننده مقدار زیادی انرژی هستند که احتمال افزایش وزن و واریس وریدی را افزایش می‌دهند.

ـ هر غذایی که به طور تجربی سبب بروز یبوست می‌شود باید به میزان کمتر و یا به طور ترکیبی همراه با غذاهای ملین مصرف شود (اصلی‌ترین مواد غذایی ملین شامل آلو، انجیر و زرشک است).

چند نکته:

ـ کاهش وزن اضافی برای افرادی که اضافه وزن دارند ضروری است. فشار وارد به رگ‌ها در نتیجه حمل چربی اضافی بدن با افزایش خطر واریس مرتبط است.

ـ ورزش منظم به سوزاندن انرژی اضافی و همچنین درمان واریس کمک می‌کند

شنبه 24/2/1390 - 15:26
تاریخ
cyrus the great
آرامگاه کوروش کبیر در پاسارگاد
کوروش پس از تاسیس یک حکومت بزرگ، شامل ممالک متمدن و نیرومند شرق نزدیک و میانه، و تامین حیثیت و افتخاری بزرگ برای خود و اعقاب خویش، در سال 520 قبل از میلاد پس از 70 سال عمر در کمال عزت و نیکنامی درگذشت. تقریبا” تمام مورخان و سیاحان و خاورشناسان از این مرد به نیکی یاد کرده اند.

هرودوت کوروش را پدری مهربان و رئوف می داند که برای رفاه مردم کار می کرد. وی می نویسد : “کوروش پادشاهی بود ساده، جفا کش، بسیار عالی همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر، که ایالت کوچک فارس را یک مملکت بزرگ نمود. مهربان بود و با رعایا سلکوک مشفقانه و پدرانه می نمود. بخشنده، خوشمزاج و مودب بود و از حالت رعیت آگاهی داشت.”

در جایی دیگر او را آقای تمام آسیا می خواند و می نویسد : “هنگام پادشاهی کوروش و کمبوجیه قانونی راجع به باج و مالیات وضع نگردیده بود، بلکه مردمان هدایا می آوردند. تحمیل باج و مالیات در زمان داریوش معمول گردید، لذا پارسیان می گفتند که داریوش تاجر، کمبوجیه آقا و کوروش پدر بود. اولین را به آن جهت که سود طلب بود، دومین را چون سختگیر و با نخوت بود و سومین (کوروش) را به واسطه اینکه ملایم و رئوف بود و همیشه خیر و خوبی ملت را هدف قرار می داد، پدر می خواندند.”

گزنفون می نویسد : “او سطوت و رعب خود را در تمام روی زمین انتشار داد، بطوری که همه را مات و مبهوت ساخت. حتی یکنفر هم جرات نداشت که از حکم او سرپیچی کند و نیز توانست دل مردمان را طوری برخود کند که همه میخواستند جز اراده او، کسی بر آنها حکومت نکند.”

همین مورخ در مطلبی دیگر می آورد که : “کوروش خوش قیافه، خوش اندام، جوینده دانش، بلند همت، با محبت و رحیم بود. شداید و رنج ها را متحمل می شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند … کوروش دوست عالم انسانیت و طالب حکمت و قوی الاراده، راست و درست بود … باید اذعان نمود که کوروش تنها یک فاتح چیره دست نبود، بلکه رهبری خردمند و واقع بین بود و برای ملت خود پدری مهربان و گرانمایه به شمار می رفت.”

ریچار فرای معتقد است که : “یک صفت دوران حکومت کوروش همانا اشتیاق به فراخوی ها و سنت های مردم فرودست و فرمانبر شاهنشاهی و سپاسداری دین و رسم های ایشان و میل به آفریدن یک شاهنشاهی آمیخته و بی تعصب بود. صفت دیگرش ادامه سازمانها و سنت های شاهان گذشته یعنی مادها بود. با این تفاوت که فقط کوروش جانشین استیاک گشته بود. چرا که بیگانگان شاهنشاهی هخامنشیان را همان شاهنشاهی مادی و پارسی می دانستند.”

همچنین خاورشناسان بسیار دیگری راجع به کوروش نظر داده اند که بیان همه آنها خارج از حوصله این مطلب است. در اینجا به یک نکته مهم می پردازیم و آن اینکه مولانا ابولکلام آزاد، ضمن تفسیر چند آیه از سوره کهف معتقد است که ذولقرنین در آیات قرآنی اشاره به همان کوروش هخامنشی است.

نکته جالب دیگر آنکه در آرامگاه کوروش کبیر این عبارت نوشته شده است : “ای انسان هر که باشی و از هر کجا که بیایی، زیرا که می دانم خواهی آمد، من کوروش هستم که برای پارسیان این دولت وسیع را بنا کردم. پس بدین مشتی خاک که تن من را می پوشاند رشک مبر

پلوتارک از دیگر مورخین در این باره می نویسد که : “اسکندر پس از حمله و خواند این جملات بسیار متاثر شد و چون دید که درب آرامگاه کوروش را گشوده اند و تمام اشیاء گرانبهایی را که با او دفن شده است ربوده اند، دستور داد تا مرتکب را بکشند.”

شنبه 24/2/1390 - 15:25
تاریخ
Zardosht
زردشت پیامبر
دولت هخامنشیان وارث تمدن های قدیم آسیا بود. در واقع مرکز این حکومت در بین النهرین و عیلام و سوریه قرار داشت و همین موضوع از بسیاری جهات کیفیت فرهنگ و تمدن هخامنشیان را معلوم می دارد.

دین در دولت هخامنشیان مانند کلیه دولتهای باستانی شرقی، نقش مهمی را ایفا میکرد. ضمن آنکه دولت هخامنشیان که ملت های مختلفی با آداب و سنن و عادات گوناگون جزو آن در آمده بودند، از لحاظ فرهنگی و اقتصادی پایه چندان محکمی نداشت و بنابراین امکان وجود یک سیستم مذهبی روشن در چنین شرایطی دشوار بود. در ایالتهای مختلف عقاید مذهبی بطور متعدد جلوه گر میشد که با آداب و عقاید موروثی هر کشوری ارتباط داشت.

وضع دشوار سیاسی دولت و قبایل مختلفی که تحت تسلط وی بودند و هم چنین وسعت اراضی کشور و اختلاف شرایط محلی، در انتخاب روش سیاست مذهبی هخامنشیان تاثیر فراوان داشت. پیروان مذهب قدیم ایران، یعنی مذهب اهورمزردا همان هخامنشیان اولیه، در بابل و فلسطین و مصر و آسیای صغیر، سنن و مذاهب محلی را پذیرفته و از آن پشتیبانی می کردند. فعالیت های کورش، کمبوجیه (پیش از بروز شورش در مصر) و همچنین داریوش اول شاهد صادق این مطالب است.

… خشایارشای اول از ترس بروز تجزیه کشورهای تحت استیلای خود در تضعیف مذاهب محلی اقدام و مذهب اهورمزدا آرتا را جانشین مذاهب مذکور ساخت. در این مذهب پاکی و بی گناهی اهمیت فوق العاده ای داشت. البته این موضوع به تاسیس عقیده یکتا پرستی که هنوز در آن مرحله از پیشرفت جامعه امکان پذیر نبود دلالت نداشت و هم چنین بر امحای کامل سایر خدایان معابد ایران نیز حکایت نمی کرد.

در این رابطه داریوش اول که پیوسته به اهورمزدا متوسل می شد و او را به اسم می نامید و دروغ را مخالف و مباین عقیده حقیقی خود به اهورمزدا می دانست، با همه این اوصاف از خدایان دیگر نیز یاد می کرد. اردشیر دوم در تمام قلمرو سلطنت خود موازی مذهب اهورمزدا، مذهب خدایان آناهیتا و میترا را نیز بوجود آورد. بطوری که از آناهیتا و میترا در کتیبه اردشیر سوم هم نام برده شده است.

مذاهب محلی و قدیم نیز به همان وضع وجود داشتند و به کار خود ادامه می دادند. به این ترتیب در دوره هخامنشیان با وجود یک مذهب رسمی و یک - وگاهی چند - خدای اصلی، که به وسیله روحانیون مغ ها حمایت می شد و بر اساس عقاید باستانی ایران پایه گذاری گردیده بود، عقاید مختلف دیگری هم وجود داشت.

اما پس از گذشت زمان مذهب رسمی بطور قطع به شکل یک دین در آمد که در تاریخ به نام “آیین زردشت” معروف است.

شنبه 24/2/1390 - 15:24
دانستنی های علمی

زمین کروی
یکی از اندیشه‌های یونانیان قدیم این بود که زمین به شکل کره است. تصور کرویت زمین نخست در شمار اندیشه‌های فلسفی یونانیان بود. فیثاغورث ، فیلسوف بزرگ یونانی ، نخستین کسی است که این عقیده را در حدود سال 525 قبل از میلاد ابراز کرد. یونانیان ، کره را شکل کاملی پنداشتند و درستی این اندیشه را با مشاهدات خود نیز تحقیق کردند.
زمین قبل از کرویت
پیش از آنکه یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرح کنند، اکثر مردم عوام معتقد بودند که زمین مسطح است. مثلا هندوها معتقد بودند که زمین مسطح بر شانه چهار فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور در اقیانوسی بیکران ، ایستاده‌اند. مصریان باستان ، زمین را رب‌النوع کب می‌پنداشتند که به پهلو دراز کشیده و الهه نات بر روی آن خمیده است.

دلایل کرویت
در حدود سال 350 پیش از میلاد ارسطو ، دلیل قاطعی بر گرد بودن زمین ارائه کرد. موثرترین دلیل وی این بود که اگر کسی به طرف شمال یا به طرف جنوب مسافرت کند، در افق روبروی او ستارگان جدیدی ظاهر می‌شوند و در افق پشت سر او ستارگانی که قبلا دیده می‌شدند، ناپدید می‌شوند. ارسطو همچنین دلیل می‌آورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا دکل آنها ناپدید می‌شود.

از اینها گذشته مقطع سایه زمین بر ماه در هنگام خسوف ، بدون در نظر گرفتن وضع ماه ، همیشه به صورت یک دایره است. ارسطو می‌گوید همه این واقعیت‌ها فقط هنگامی می‌تواند درست باشد که زمین کروی باشد.

سیطره باور
در میان تحصیلکرده‌ها ، حتی در اوایل قرون وسطی ، هرگز تصور کروی شکل بودن زمین از بین نرفت. دانته شاعر ایتالیایی ، در کتاب خود ، کمدی الهی ، فرض کروی شکل بودن زمین را پذیرفته است
محیط کروی زمین
اولین فردی که محیط زمین را دقیق اندازه گرفت، اراتستن (195-276 قبل از میلاد) ریاضیدان یونانی بود. او می‌دانست که در ظهر اواسط تابستان ، خورشید شهر سین ، واقع در جنوب خانه‌اش در اسکندریه مصر ، مستقیما درون چاه عمیقی می‌تابد. او در همان روز زاویه تابش خورشید بر فراز اسکندریه را 7.2 درجه اندازه گرفت. این زاویه برابر است با 1.50 کمان یک دایره. او می‌دانست که فاصله سین تا اسکندریه 772 کیلومتر است و بدین ترتیب محیط زمین را 50×772 یعنی 38600 کیلومتر محاسبه کرد. این رقم به عدد واقعی 40074 کیلومتر بسیار نزدیک است.
earth
زمین بیضوی
تا قرن هفدهم زمین به شکل کره کامل فرض می‌شد. این تصور از 2000 سال پیش تا آن زمان بر افکار تسلط داشت. ولی اسحاق نیوتن با توجه به چرخش زمین به دور خودش (حرکت وضعی زمین) ، نتیجه متفاوتی بدست آورد. اسحاق نیوتن به متفاوت بودن سرعت سطح زمین در عرضهای جغرافیایی مختلف پی برد. او با قوانین خود نشان داد که هرچه چرخش سریعتر باشد، اثر گریز از مرکز بیشتر است، یعنی گرایش مواد به دور شدن از مرکز دوران بیشتر می‌شود.

از آنجا که سرعت در قطبها صفر است، پس اثر گریز از مرکز در قطبها تا استوا پیوسته افزایش می‌یابد. این بدان معناست که زمین در اطراف کمربند استوایی خود با شدت بیشتر رانده می‌شود. زمین مانند یک نارنگی در استوا برآمده و در قطبها فرورفته است. اسحاق نیوتن حتی فرورفتگی قطبها را حساب کرد و نتیجه گرفت که می‌بایستی در حدود 1.230 تمام قطر زمین باشد. این عدد به عدد واقعی نزدیک است.
تفاوتها
امروزه اندازه گیریهای دقیق نشان می‌دهد که قطر استوایی زمین 43 کیلومتر از قطر قطبی آن بیشتر است. در واقع ، قطر استوایی زمین 12756 کیلومتر و قطر قطبی آن 12713 کیلومتر است..

شنبه 24/2/1390 - 15:23
تاریخ

ایرانیان باستان جهان را گرد و همواره مانند بشقابی تصور می کردند.در نظر انان آسمان فضای بی پایان نبود بلکه جوهری سخت همچون صخره ای از الماس بود که جهان را مانند پوسته ای در بر گرفته بود.
زمین اصلی دست نخورده و هموار بود نه دره ای ونه کوهی خورشید وماه واختران بالای زمین بی حرکت در وسط آسمان.همه چیز آرام تا زمانی که شر به عالم وارد شد.
آسمان را شکست و به آن داخل شد به آب فرو رفت ودر میان زمین تاخت و زمین لرزید و کوه ها پدید آمدند .
کوه اصلی البرز بود که 800 سال طول کشید تا از زمین بیرون بیاید.دویست سال طول کشید تا به ستاره پایه(نام طبقه ای در آسمان)و 200 سال تا خورشید پایه و 200 سال هم به منتهی الیه آسمان رسید((فکرش رو بکن 1400 سال تا آخر آسمون راه بوده!!!))
***نکته جالبی که در مورد پیدایش جهان به نظرم میاد سخن قرآنه که ذات دنیا تاریکی بوده تا زمانی که خدا روز رو آفرید و روز چون لباسی دنیا رو فرا گرفت
1.vayu (ویو)
یکی از اسرار آمیز ترین خدایان هندو ایرانی است.خدای باد.خدایی که در ابر باران زا زندگی می دمد ودر طوفان مرگ.
وی از نفس غول جهانی که دنیا از بدن او ساخته شده پیدا شده و هم اهورا مزدا و هم اهریمن برای او قربانی میکنند!
در حالی که اهورا مزدا در بالا و روشنایی واهریمن در پایین و ظلمت ویو در مابین آنها ودر خلا حکمرانی می کند.
tishtrya.2 (تیشتریه یا تیشتر)ودیو خشکسالی!
تیشتر شخصیت دیگریست که با یکی از پدیده های طبیعی یعنی باران ارتباط دارد اما مفهوم دوگانگی در شخصیت این خدا وجود ندارد.
وی نیروی نیکوکاری است که در نبردی کیهانی با Apaosha (اپوشه یا اپوش)که عامل خشکسالی و تباه کنندگی زمین است در گیر می شود.
تیشتر ستاره تابان و شکوهمند نخستین ستاره واصل همه آبها و سرچشمه باران و باروری است.
چهارمین ماه سال معادل ژوئیه به تیشتر اختصاص دارد.گفته اند که در دهه نخست این ماه تیشتر به صورت مردی پانزده سالهدر می آید(پانزده سالگی سن آرمانی در تفکر ایرانی بوده است. )
در دهه دوم به صورت گاوی نر ودر دهه سوم به صورت اسب.
در سرودی که به تیشتر اختصاص دارد در جنگ میان او ودیو خشکسالی او به شکل اسب زیبای سفید با گوش های زرین با اپوش که اسب سیاهی است در هم می آویزند اما اپوش نیرومند تر بوده و پیروز می شود تیشتر با غم و اندوه به سوی اهورا مزدا آمده و علت ناتوانی خود را عدم شایستگی نیایش ها و قربانی های مردم بیان می کند!!!!!!(عجب کلکی بوده ها! )
آنگاه هور مزد خود برای اوقربانی می کند تا نیروی 10اسب،10شتر،10گاو نر،10کوه و 10رود در او دمیده شود.
این بار او پیروز می شود و آب می تواند بی مانع در مزارع و چراگاهها جاری شود.****اما حیفم اومد واقعیت اسطوره ای قرآن رو در این باره نگم:((آیا ندیدی که خداومند ابرهایی را به آرامی می راند وپس میان آنها پیوند می دهد . بعد متراکم می کند .در این حال دانه های باران را می بینی که از لابه لای آن خارج می شود واز کوههایی که در آسمان است دانه های تگرگ را نازل می کند وهر کس را بخواهد به آن زیان می رساند و از هر که بخواهد این زیان را برطرف می کندونزدیک است برق آن چشمها را ببرد!))
3.Anahita (اناهیتا یا ناهید):خدای آب های نیرومند بی آلایش
آناهیتا ایزد بانوی ایرانیان سرچشمه همه آبهای روی زمین است.او منبع همه باروری هاست.
نطفه همه نران را پاک و رحم همه مادگان را تطهیر می کند.
او نیرومند ودرخشان ،بلند بالا و زیبا پاک و آزاده است.تاج زرین هشت پره صد ستاره ای بر سر دارد و جامه زرین بر تن و گردنبند صد ستاره بر گردن در جایگاه آسمانی قرار دراد.
ناهید در اناطولی دارای معابد بسیاری بوده که استرابون مورخ رومی می گوید رد انجا از دختران اشراف خواسته می شده پیش از ازدواج در این معابد به روسپی گری مقدس بپردازند!!!!!اما از شواهد و قرائن بر می آید که در ایران پیرامون این خدا بانو آئینی با هرزگی وجود نداشته وکاهنه های در خدمت این خدا تعهد پاکدامنی داشته اند
4.verethraghna (ورثرغنه یا بهرام):خدای پیروزی
بهرام وجودیست انتزاعی از یک اندیشه.تعبیری از نیروی پیشتاز و غیر قابل مقاومت.
در سرودی که به او اختصاص دارد او دارای 10شکل است:1.باد تند2.گاو نر زرد گوش وزرین شاخ3.اسب سفید با ساز وبرگ زرین4.شتربارکش تیزدندان که پا برزمین می کوبد5.گراز تیز دندان که به یک حمله می کشد6.جوانی در سن 15 سالگی7.پرنده تیز پروازی که شاید کلاغ باشد!8.قوچ وحشی9.بز نر جنگی10.مردی که شمشیر زرین تیغه در دست دارد.
بهرام ایرانی بر خلاف همتایان هندی خود ایندره یا ارمنی وهگن بر غول یا اژدها غلبه نمی کند بلکه غلبه او بر شرارت آدمیان و دیوان است.وبدکاران و نادرستان را عقوبت می کند.
چنانچه نیایش و قربانیها درست باشد نه سپاهی به سرزمین های آریایی وارد میشود ونه بلا.
بهرام اساسا خدایی جنگجوست.
دو تجسم از تجسم های او به ویژه محبوبیت همگانی دارد یکی پرنده ای بزرگ ودیگری گراز.
ایرانیان قدیم ترسی آمیخته به خرافات به پر کلاغ داشتند و می پنداشتند که این پر انسان را حفظ می کند.
5.Rapithwin(رپیثوین):سرور گرمای نیمروز
رپیثوین خدای گرمای نیمروز و سرور ماههای تابستان وقرینه لازم و سودبخشی برای تیشتر است.خورشید پیش از ورود شر هنگامی که بی حرکت در بالای جهان ایستاده بود در اختیار رپیثوین بود.بنابراین او سرور جهان آرمانی است.در عقیده ایرانیان باستان هورمزد در زمانی از روز که متعلق به رپیوثین است قربانی کرد واز آن آفرینش به وجود آمد.در پایان جهان نیز زمان به رپیثوین تعلق دارد که رستاخیز به انجام می رسد.جشن رپیثوین بخشی از جشن نوروز است هم روز نودر سال واقعی و هم روز نو در زمان آرمانی آینده.
بنابراین آمدن رپیثوین زمان شادی وامید به رستاخیز است.نمادی از پیروزی نهایی و همیشگی آفرینش نیک
6.AGNI(اگنی):
اگنی خدایی است که به صورت آتش قربانی را دریافت می کند و به عنوانpriest (دین مرد)آن را به خدایان تقدیم می دارد.
عنصر آتش همچنین در عالم پراکنده است.خورشید در آسمان برین در ابر طوفان زا افروخته می شود و به صورت برق به زمین فرود می آید و دراینجا دائما به دست مردمان دوباره متولد می شود.بنابراین اگنی راه خدایان نامیده می شود که از آن می توان به قله های آسمان رسید.البته بیشتر خدایی هندیست تا ایرانی!!!!
Atar.7 (آتر یا آتش):
درباره آتر فقط چند اسطوره ای به ما رسیده است.یکی از آنها ستیز میان آتروغول اژی دها بر سر فره ایزدی است.اژی سه پوزه بد آیین که تجسمی است از هوس ویرانگر برای به چنگ آوردن فره ایزدی .بتاخت تا آن را خاموش سازد.آتر نیز برای به دست آوردن آن شتافت آن فره دست نیافتنی را نجات دهد.اما اژی که همچنان به دنبال او می تاخت وناسزا می گفت فریاد برآورد که اگر آتر فره را به دست آورد بر او خواهد تاخت و هرگز به او اجازه نمی دهد که در زمین بدرخشد.
چون آتر دچار تردید شد اژی تاخت تا فره را به دست آورد.این بار نوبت آتر بود که زبان به تهدید بگشاید.((ای اژدهای سه پوزه باز گرد وگرنه بر پشتت زبانه می کشم ودر دهانت شعله افکنم که دیگر نتوانی در زمین اهوره گام برداری!))
خلاصه اژی هراسان خود را پس کشید وفره ایزدی همچنان دست نیافتنی ماند.(امان از این ایرانی ها )
مشکل بتوان معنای واقعی این اسطوره را درک کرد اما به خوبی از آن بر می آید که ایرانیان باستان زندگی را نبردی میان نیروهای خیر وشر می دیدند.به همین سبب آتر را با عنوان جنگجوی خوب دلیر می نامیدن
8.Haoma (هومه یا هوم):گیاه وخدا
هوم هندوایرانی در ذهن غریبان تصوریست تقریبا در نیافتنی ودر عین حال بسیار آشنا!
هوم هم گیاه است هم خدا.هوم را موبد ایزدی به شمار می آورند که خود قربانی غیر خونین است اما قربانی خونین انجام می دهد.مرگ او شر را شکست می دهد و مومنان با شرکت در mayazd (ضیافت آیینی)به اسرارزندگی دست می یابند.
هوم آسمانی که پسر اهورا مزداست.به خدایان دیگر فدیه نثار می کند و سهم خویش را چون موبدان زمینی بر می دارد!
با این کار او می تواند از روح قربانی مواظبت کند و اگر سهمی به او تخصیص داده نشود آن قربانی در روز داوری از قربانی کننده شکایت خواهد کرد.از سوی دیگردر اسطوره های باستانی این گیاه اثری معجره آسا در شفا بخشی داشته است
با توجه به اینکه موجودات آسمانی که در تمامی ادیان باستانی گذشته شکل گرفته اند همگی دارای شخصیت قهرمانی نیز بوده اند واکثرا به افسانه نزدیکترند تا به اسطوره.در اینجا به تعدادی از آنها اشاره می شود.که در اصطلاح اسطوره شناسی به قهرمانان ایزدی معروفند
10.هوشنگ وتخمورو(تهمورث):
چنین می نماید که در ایران باستان چندین روایت درباره نخستین شاه وجود داشته است.زیرا علاوه بر جم دو شخصیت دیگر نیز نخستین شاه نامیده شده اند.هوشنگ وتهمورث!
این دو نخستین شاه به صورت نخستین فرمانروایان افسانه ای یکی پس از دیگری گنجانده شده اند.گرچه اینان روزگاری از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند.
هوشنگ در دوران باستان فرمانروای هفت اقلیم بود وبر مردمان و دیوان حکمرانی می کرد.همه جادوگران ودیوان از برابر او گریختند.
درmazana (مزنه که همان مازندران کنونی است) دیوان و جادوگران بسیاری اقامت داشتند که دو سوم آنان به دست هوشنگ دلیر کشته شدند.فرمانروایی او دوران استقرار قانون در روی زمین است واز او و همسرش نژاد ایران به وجود آمد.
تهمورث مانند هوشنگ ودیگر مردمان نیک سیرت دیوان را شکست داد .به بت پرستان ومردان وزنان جادوگر تاخت وحرمت راستین آفریدگار را رواج داد.
گویند در نبرد با شر اهریمن را به صورت اسبی درآورد وتا سی سال سوار بر او گرد زمین را گشت.
شنبه 24/2/1390 - 15:22
آموزش و تحقيقات
وراثت از شایعترین علل سیاهی دور چشم است ؛ همچنین عوامل زمینه ای از قبیل کم خونی ، بیماریهای تیروئیدی ، برخی بیماریهای هورمونی و حساسیت های پوستی ( اگزمای سرشتی ) نیز، موجب بوجود آمدن سیاهی در اطراف چشم می شود.

سیاهی دور چشم با افزایش سن و به تدریج ظاهر می شود.






عواملی همچون خستگی ، بی خوابی ، قرارگرفتن در معرض آفتاب و تغییرات هورمونی ماهیانه زنان نیز ، نقش چشمگیری در تشدید سیاهی دور چشم دارد.
سیاهی دور چشم درمان قطعی و صد درصد ندارد اما کرم های ضد سیاهی دور چشم در بعضی افراد سیاهی دور چشم را تا حدی کاهش می دهد.

به دلیل اینکه کرم های مذکور تغییرات را در گردش خون عروق پوست پلک بوجود می آورند ، تا حدودی از تجمع خون وریدی در پلک جلوگیری كرده و باعث كاهش سیاهی دور چشم می شود ولی آن را از بین نمی برد.

براساس گزارش های بدست آمده ، همچنین تکنیک هایی از قبیل بعضی از انواع لیزر و لایه برداری های شیمیایی خفیف هم می تواند در کاهش سیاهی موثر باشد ؛ ولی تاثیرات این تکنیک ها در افراد ، متفاوت و غیر قابل پیش بینی بوده ، مورد توافق همه متخصصان نیست و می توان گفت این نوع درمان موقتی است.

سیاهی دور چشم ، بیماری محسوب نمی شود و این جزء خصوصیات طبیعی پوست برخی افراد است . پس ریشه کن کردن ، برطرف کردن و پیشگیری کردن باعث از بین رفتن کامل سیاهی دور چشم نمی شود.

لازم به ذکر است که سیاهی دور چشم در میان کشورهای همسایه ازقبیل کشورهای خاور میانه ، پاکستان و هند نسبت به سایر اقوام اروپایی و آسیایی شایعتر است و در ایرانیان هم هاله ای از این سیاهی وجود دارد.
شنبه 24/2/1390 - 15:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته