• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 300
تعداد نظرات : 37
زمان آخرین مطلب : 4668روز قبل
داستان و حکایت
 

 

 دانه ای که سپیدار بود

 دانه کوچک بود و کسی او را نمی دید. سال های سال گذشته بود و او هنوز همان دانه ی کوچک بود.دانه دلش می خواست به چشم بیاید اما نمی دانست چگونه. گاهی سوار باد می شد و از جلوی چشم ها می گذشت. گاهی خودش را روی زمینه ی روشن برگ ها می انداخت و گاهی فریاد می زد و می گفت: ? من هستم ، من این جا هستم. تماشایم کنید.?اما هیچ کس جز پرنده هایی که قصد خوردنش را داشتند یا حشره هایی که به چشم آذوقه ی زمستان به او نگاه می کردند، کسی به او توجه نمی کرد.دانه خسته بود از این زندگی ، از این همه گم بودن و کوچکی خسته بود . یک روز رو به خدا کرد و گفت: ? نه، این رسمش نیست. من به چشم هیچکس نمی آیم. کاشکی کمی بزرگتر، کمی بزرگتر مرا می آفریدی.? خدا گفت: ? اما عزیز کوچکم! تو بزرگی، بزرگتر از آن چه فکر می کنی. حیف که هیچ وقت به خودت فرصت بزرگ شدن ندادی. رشد ماجرایی است که تو از خودت دریغ کرده ای. راستی یادت باشد تا وقتی که می خواهی به چشم بیایی، دیده نمی شوی. خودت را از چشم ها پنهان کن تا دیده شوی.?دانه ی کوچک معنی حرف های خدا را خوب نفهمید اما رفت زیر خاک و خودش را پنهان کرد. رفت تا به حرف های خدا بیشتر فکر کند.سالهای بعد دانه ی کوچک، سپیداری بلند و باشکوه بود که هیچکس نمی توانست ندیده اش بگیرد؛ سپیداری که به چشم همه می آمد.

شنبه 12/6/1390 - 11:23
دانستنی های علمی
آیا می دانید چرا از کلمه استکان استفاده می کنیم؟در زمان های قدیم هنگامی که هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله هایی را به این کشور ها خصوصا عراق و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد.پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر می کردند چون در کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده می کردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیاله ها را به عنوان یادگاری می بردند و آن را[[ East Tea Can ]] می نامیدند یعنی یک ظرف چای شرقی به تدریج این کلمه به کشور های شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد به (( استکان ))..
شنبه 12/6/1390 - 11:21
طنز و سرگرمی

شدم با چت اسیر و مبتلایش***شبا پیغام می دادم از برایش

به من می گفت هیجده ساله هستم***تو اسمت را بگو، من هاله هستم

بگفتم اسم من هم هست فرهاد***ز دست عاشقی صد داد و بیداد

بگفت هاله ز موهای کمندش***کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش

بگفت چشمان من خیلی فریباست***ز صورت هم نگو البته زیباست

 

ندیده عاشق زارش شدم من***اسیرش گشته بیمارش شدم من

ز بس هرشب به او چت می نمودم***به او من کم کم عادت می نمودم
در او دیدم تمام آرزوهام***که باشد همسر و امید فردام

برای دیدنش بی تاب بودم***ز فکرش بی خور و بی خواب بودم

به خود گفتم که وقت آن رسیده***که بینم چهره ی آن نور دیده

به او گفتم که قصدم دیدن توست***زمان دیدن و بوییدن توست

ز رویارویی ام او طفره می رفت***هراسان بود او از دیدنم سخت

خلاصه راضی اش کردم به اجبار***گرفتم روز بعدش وقت دیدار

رسید از راه، وقت و روز موعود***زدم از خانه بیرون اندکی زود

چو دیدم چهره اش قلبم فرو ریخت***تو گویی اژدهایی بر من آویخت

به جای هاله ی ناز و فریبا***بدیدم زشت رویی بود آنجا

ندیدم من اثر از قـــد رعنـــا***کمـــان ِابــرو و چشم فریبـــا

مسن تر بود او از مادر من***بشد صد خاک عالم بر سر من

ز ترس و وحشتم از هوش رفتم***از آن ماتم کده مدهوش رفتم

به خود چون آمدم، دیدم که او نیست***دگر آن هاله ی بی چشم و رو نیست

به خود لعنت فرستادم که دیگر***نیابم با چت از بهر خود همسر

بگفتم سرگذشتم را به “شاعر”***به شعر آورد او هم آنچه بشنید

که تا گیرید از آن درسی به عبرت***سرانجامی نـدارد قصّه ی چت

پنج شنبه 10/6/1390 - 18:49
دانستنی های علمی

سؤال های بی جواب

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

آیا میشه زیر آب گریه کرد؟

چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟

چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟

اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟

تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

منبع:http://www.roozeshadi.com

پنج شنبه 10/6/1390 - 18:45
سياست
یادش به خیر یه زمانی گوگل هم قبول نداشت که اسرائیلی وجود داره!

حالا واسه خودشون ادعای استقلال میکنن و کشور تشکیل میدن …

پنج شنبه 10/6/1390 - 18:38
آموزش و تحقيقات

زلزله 5/8 ریشتری 2 راکتور آمریکا را از کار انداخت

 

 

 

مرکز این زلزله 15 ثانیه ای ویرجینا در نزدیکی واشنگتن دی سی بوده است که لرزش های آن در ایالتهای نیویورک ، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا، فلادلفیا ، ماساچوست و حتی در تورنتو کانادا هم احساس شد .

رسانه های آمریکا در حال مقایسه زلزله اخیر ژاپن و خسارات آن به رئاکتورهای اتمی و احتمال وقوع فاجعه مشابه در آمریکا هستند.

 

هنوز از جزئیات خسارات و تلفات احتمالی این زلزله خبری منتشر نشده است اما صدای آژیر آمبولانسها و خودرو های آتش نشانی لحظه ای در خیابانهای واشنگتن قطع نمی شود.

زلزله موجب شد هزاران کارمند دستگاههای مختلف دولتی در مرکز سیاسی آمریکا، به پیاده رو ها هجوم بیاورند و شماری هم در آسانسورها حبس شوند.

شبکه های تلویزیونی آمریکا با قطع برنامه های عادی خود، تصاویری از اوضاع بهم ریخته نیویورک پخش کردند.
در برخی از خطوط تلفن ثابت و سیار نیویورک نیز اختلال ایجاد شده است.

برخی خطوط متروی نیویورک  با هدف جلوگیری از خسارات زلزله احتمالی مجدد ، تعطیل و مسافران سرگردان شدند.

برج های مراقب فرودگاههای جان اف کندی نیویورک و نیوآرک در نیوجرسی نیز تخلیه شده اند که به همین علت در پرواز هواپیماهای این دو فرودگاه اختلال ایجاد شده است.


حكومت نظامی پلیسی در واشنگتن


از سوی دیگر نیروهای پلیس واشنگتن بطور گسترده در خیابان های این شهر حضور یافته اند تا از هرگونه نا امنی و سوء استفاده سارقان جلوگیری کنند.
هنوز هیچ خبری از منطقه مینرال كه مركز این زمین لرزه در آن واقع است، ارسال نشده است.

منبع:www.mojpak.blogfa.com

 

پنج شنبه 10/6/1390 - 18:36
سلامت و بهداشت جامعه
ساعت 11 شب بدنمان در چه وضعی است؟؟؟
12   شب یا 3 نیمه شب چطور؟؟؟  
برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم.
 به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:

ساعت 9 تا 11 شب:

زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود.
در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد.
در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.

ساعت 11 تا 1 شب:
عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.

ساعت 1 تا 3 نیمه شب:

عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.

ساعت 3 تا 5 صبح:

عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد.
 
بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند.

ساعت 5 تا 7 صبح:

این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.

ساعت 7 تا 9 صبح:
 
جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید.
 افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.
کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها،
 ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را
 تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.
دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.

از نصفه های شب تا ساعت
4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.

در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به
 سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.

پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید .
سه شنبه 27/2/1390 - 14:53
دانستنی های علمی
قمپز ( در اصل قپوز) نام توپی است که عثمانی‌ها در سلسله جنگ‌هایی که با ایران داشته‌اند مورد استفاده قرار می‌دادند. این توپ اثر تخریبی نداشت چرا که در آن از گلوله استفاده نمی‌شد و فقط از باروت و پارچه‌های کهنه که با فشار درون لوله توپ جای می‌دادند تشکیل شده بود. هدف از استفاده آن ایجاد رعب و وحشت در بین سپاهیان و ستوران بوده است.  در جنگ‌های اولیه بین ایران و عثمانی، این توپ نقش اساسی در تضعیف روحیه سربازان ایرانی داشت ولی بعدها که دست آنها رو شد، دیگر فاقد اثر اولیه بود و هر گاه صدای دلخراش این توپ به صدا در می‌آمد، سپاهیان می‌گفتند: نترسید، قمپز در کردند.
ببینم شما هم تا حالا قمپز در کرده‌اید؟
سه شنبه 27/2/1390 - 14:51
دانستنی های علمی
وقتی اتومبیلی با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت به مانعی برخورد می‌کند:
در 2 صدم ثانیه: سپر در هم می‌شکند. اتومبیل فشاری برابر سی برابر وزن خود را تحمل می‌کند.
در 4 صدم ثانیه: راننده و سرنشینان هر کدام با فشاری درحدود 2 تن به جلو پرتاب می‌شوند.
در 5 صدم ثانیه: بدن راننده با همان نیروی 2 تنی با فرمان اتومبیل برخورد می‌کند.
در 7 صدم ثانیه: سرنشین جلوئی به داشبورد می خورد
در 9 صدم ثانیه: سر سرنشینان به شیشه اتومبیل برخورد می‌کند 
در یک دهم ثانیه
: سرنشینان عقب نیز به سرنشینان جلو می‌پیوندند!
یادتان باشد که هنوز 90 درصد ثانیه اول باقی مانده....
  
کمربند ایمنی را ببندید چه در جلو نشسته‌اید و چه در عقب ماشین، 
چه در مسافت‌های کوتاه درون شهری، و چه در مسافرت‌های بلند جاده‌ای.

سه شنبه 27/2/1390 - 14:48
طنز و سرگرمی

چرا نباید به رستوران ۵ ستاره بروید؟

 
س: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟”
ج: لطفا یک چای”

 

 

س: “چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟”
ج: “سیلان لطفا”

س: “چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟”
ج: “با شیر لطفا”

س: “شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟”
ج: “شیر لطفا”

س: “شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟”
ج: “لطفا شیر گاو.”

س: “شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟”
ج: “فکر کنم چای بدون شیر بخورم.”

س: “با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟”
ج: با شکر.”

س: “شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟”
ج: “با شکر نیشکر لطفا”

س: “شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟”
ج: “لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید”

س: “آب معدنی یا آب بدون گاز؟”
ج: “آب معدنی”

س:” طعم دار یا بدون طعم؟”
ج:” ترجیح میدم از تشنگی بمیرم”

 

 

سه شنبه 27/2/1390 - 14:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته