• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 163
تعداد نظرات : 59
زمان آخرین مطلب : 5601روز قبل
دانستنی های علمی
از دوستت پاكى ها را بپذیر! و كدورت ها را رهاكن ! روزگار عمر، كوتاه تر از آنست كه دوست را سرزنش كنى
يکشنبه 28/7/1387 - 14:17
دانستنی های علمی
با دوست کهن دوستی استوارتر کن، چه دوست کهن همانا چنان مِی  کهن است که هر چه کهنه‌تر شود خوشگوارتر گردد. ( از اندرزنامه ی ساسانی )
يکشنبه 28/7/1387 - 14:17
دانستنی های علمی
در گذشته ، دوست ، دوست را به انگیزه لطف سخن و لذت همنشینى دیدار مى كرد. و اینك! دیدار مى كند تا غم خویش را آشكار سازد و شكایت روزگار را باز گوید.
يکشنبه 28/7/1387 - 14:16
دانستنی های علمی

مرد دیر وقت، خسته از کار به خانه برگشت.دم در پسر ?ساله اش را دید که در  انتظار او بود: 


- سلام بابا! یک سوال از شما بپرسم؟

- بله حتما چه سوالی؟

- بابا ! شما برای هر ساعت کار چقدر پول می گیرید؟

مرد با ناراحتی پاسخ داد این به تو ارتباطی ندارد.چرا چنین سوالی می کنی؟

فقط می خواهم بدانم.

- اگر باید بدانی بسیار خوب می گویم:20 دلار!

پسر کوچک در حالی که سرش پائین بود آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت:

می شود به من 10 دلار قرض بدهید؟

مرد عصبانی شد و گفت اگر دلیلت برای پرسیدن این سوال فقط این بود که پولی برای خریدن

یک اسباب بازی مزخرف از من بگیری کاملا در اشتباهی. سریع به اطاقت برگرد و برو فکر کن

که چرا اینقدر خودخواه هستی.من هر روز سخت کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه وقت

ندارم.پسر کوچک آرام به اطاقش رفت و در را بست.

مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد: چطور به خود اجازه می دهد فقط برای گرفتن پول از

من چنین سوالاتی کند؟

بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شد و فکر کرد که با پسر کوچکش خیلی تند و خشن رفتار

کرده شاید واقعا چیزی بوده که او برای خریدنش به 10 دلار نیاز داشته است.به خصوص اینکه

خیلی کم پیش می آمد که پسرک از پدرش درخواست پول کند.

مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.

-  خوابی پسرم؟

- نه پدر، بیدارم.

- من فکر کردم که شاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی

هایم را سر تو خالی کردم. بیا این 10 دلاری که خواسته بودی.پسر کوچولو خندید، و فریاد زد:

متشکرم بابا ! بعد دستش را زیر بالش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد.

مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصبانی شد و با ناراحتی گفت:با اینکه

خودت پول داشتی چرا دوباره درخواست پول کردی؟

پسر کوچولو پاسخ داد: برای اینکه پولم کافی نبود، ولی من حالا 20 دلار دارم .

آیا می توانم یک ساعت از کار شما بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ من شام

خوردن با شما را خیلی دوست دارم...!!!  

يکشنبه 28/7/1387 - 14:16
دانستنی های علمی
چون در دوستى كسى به شك ماندى ، و خواهى كه تلخیش از شیرینیش ‍بازشناسى ، نهانى دل او را از دل خویش پرس ! ضمیر تو از ضمیر او آگاهت مى كنند.
يکشنبه 28/7/1387 - 14:15
دانستنی های علمی


        به نام سرچشمه ی عشق

 

    در عشق، ابهامی وجود ندارد ـ  ابهام، در ماست

    نه تشریفاتی در عشق هست و نه فرضیاتی فلسفی .

    عشق، رهیافتی ساده و مستقیم به زندگی ست

    كلمه ی ساده و بی پیرایه ی عشق.

    معجزه ای را در خود نهفته دارد.

    مهم نیست كه به چه كسی عشق می ورزی،

    متعلق عشق موضوعیت ندارد.

    آنچه مهم است این است كه

    بیست و چهار ساعت روزت را عاشقانه سپری كنی،

    همان طور كه در بیست و چهار ساعت روزهایت،

    بی استثنا نفس می كشی.

    نفس كشیدن هدفی را دنبال نمی كند،

    عشق نیز خواهان چیزی جز خود نیست.

    اگر با دوستی هستی، نفس می كشی.

    اگر در كنار درختی نشسته ای، نفس می كشی.

    اگر در آب شنا می كنی، نفس می كشی.

    یعنی هر كاری كه می كنی،

    با نفس كشیدن همراه است.

    عشق نیز باید همین ویژگی را داشته باشد،

    یعنی باید هسته ی مركزی همه ی كارهای تو باشد.

    عشق باید طبیعی باشد، مثل نفس كشیدن.
 
              در واقع،عشق


  همان نسبتی را با روح دارد


    كه نفس كشیدن با جسم.

 

يکشنبه 28/7/1387 - 14:14
دانستنی های علمی


ارسطو گفته است : سعادت ، سه گونه است . یا در جانست ، و آن دانش ‍است و پاكدامنى و دلیرى . و یا در تنست و آن تندرستى است و زیبایى و نیرومندى و یا از این دو

بیرونست ، چون مال و جاه و نسب .

يکشنبه 28/7/1387 - 14:14
دانستنی های علمی

به نام خدای مهربون ، خدای خوب آسمون

 

وقتی که یوری گاگارین به فضا رفته بود ، خبر نگاری در ِ خانه اش می رود

و از بچه اش می پرسد :

پدر کجاست ؟

بچه می گوید :  " رفته است به فضا "

می پرسد : " کی بر میگردد ؟ "

می گوید : " ساعت 2 و 35 دقیقه و 7 ثانیه "

بعد می پرسد : " مادرت کجاست ؟ "

می گوید : " رفته است نان بخرد. "

می پرسد  : " کی بر می گردد ؟ "

می گوید : " معلوم نیست. "

آن پدر اینجا مظهر پیشرفت علمی است و آن مادر مظهر حقیقت انسان است که  در روی زمین میماند و این بچه انسان فرداست که از موفقیت پدرش جز پیشرفت علمی (

البته علم به این معنی ) چیزی به ارث نمیبرد. اما از رنج مادرش زندگی می کند. خلاصه ، یعنی مقدس ترین چیزی که می توانست بشر را نجات بدهد ، امروز به صورت فاجعه

آمیزترین و فاجعه آفرین ترین چیزها در آمده است  !..... .

يکشنبه 28/7/1387 - 14:13
دانستنی های علمی

پروردگارا سه خصلت مرا از اینكه چیزى از تو بخواهم بازمى‏ دارد، و یك خصلت مرا به درخواست از تو ترغیب مى‏كند، آن سه عبارت است از امرى كه به آن فرمان داده‏اى و من

در انجامش كندى كردم، و کارى كه مرا از آن نهى نمودى و به سویش شتافتم، و نعمتى ‏كه به‏من بخشیدى ولى در شكر گزاریش کوتاهى كردم. اما آنچه مرا بر درخواست از تو

ترغیب مى‏كند احسان توست به آن‏كه با نیّت پاك به تو روى آورده، و از طریق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زیرا كه تمام احسانهایت از روى تفضّـل است، و نعمتهایت همه

بى‏سبب و بدون سرآغاز.

يکشنبه 28/7/1387 - 14:12
دانستنی های علمی

" چه بارانی است در بیرون اتاق !

باران ؟

ابرهای غمهای همه ی تاریخ ،

یک باره بر سرم باریدن گرفت ِ اند .

کسی نمیداند که در چه دردی و تبی

میسوزم و مینویسم . "

يکشنبه 28/7/1387 - 14:11
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته