• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 228
تعداد نظرات : 53
زمان آخرین مطلب : 5902روز قبل
شعر و قطعات ادبی

اندوه فراموشی من وقت عبورت
کاش اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد
..........غریب

باتشكر

اتنا

پنج شنبه 29/1/1387 - 8:22
شعر و قطعات ادبی

شبی تنها بودم
که در سیاهی چشم باد
نگاه خاکستری رنگی دیدم سرشار از زندگی
و دیدم عشق را با ارتفاعی ناچیز از ناودان باران.........غریب

 

باتشكر

اتنا

پنج شنبه 29/1/1387 - 8:17
شعر و قطعات ادبی

دوست دارم پر شوم از حس باران بوی مهر
گر چه در طوفان رویاهای خود جا مانده ام
........... 

بی تو میگیرد دلم ، با هر غروب زخم دار
تو رفیق صبح و من مهمان شبها مانده ام
...........غریب

باتشكر

اتنا 

 

پنج شنبه 29/1/1387 - 8:15
شعر و قطعات ادبی

بی تو در طوفان رویاهای خود جا مانده ام
بی تو من در قصه تنها مانده ام
.......... بی تو می دانم که فردا را امیدی نیست ، نیست
ای دریغا ! باز هم در خواب تنها مانده ام
 

می روم تا سرزمین سبز و زنگین خیال
باز اما در هیاهوی تو رسوا مانده ام
..........غریب

باتشكر

اتنا 

 

پنج شنبه 29/1/1387 - 8:12
شعر و قطعات ادبی

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی

چون نیک بدیدم به حقیقت به از انی

شیرینتر از آنی به شکر خنده که گویم

ای خسرو خوبان که تو شیرین زمانی

 

باتشكر

اتنا

پنج شنبه 29/1/1387 - 8:9
محبت و عاطفه

فردا و دیروز هم دست شدند. دیروز با خاطراتش فریبم داد. فردا هم مرا با وعده هایش خام كرد. تا به خود آمدم امروز هم گذشته بود

 

باتشكر

اتنا
پنج شنبه 29/1/1387 - 8:5
شعر و قطعات ادبی

آنگاه که بمیرم ای عزیزترین
مرثیه های اندوه بار سرمده
بر بالای سرم گل های سرخ نپرور
درختان پر سایه نگستر
و در حصار سیمان و سنگ زندانی ام نکن
بگذار علفهای سبز مرقدم را بپوشانند
و شادابی خویش از ژاله و رگبار بگیرند
و اگر خواستی به فراموشی ام بسپار..........غریب

 

باتشكر

اتنا

پنج شنبه 29/1/1387 - 7:53
شعر و قطعات ادبی

در خواب ناز بودم دیدم كسی در می زند
در را گشودم دیدم غم است در می زند
ای روستان بی وفا از غم بیاموزید وفا
غم با همه بیگانگی هر شب به من سر می زند.............غریب

 

باتشكر

اتنا
پنج شنبه 29/1/1387 - 7:52
شعر و قطعات ادبی

مهر بر دامان و جان اندر بغل دارم
رفیقی چون تو من در انجمن دارم
رفقیان غایت مستی همین است
که من دلدار خود در هر گذر دارم
............غریب

باتشكر

اتنا

پنج شنبه 29/1/1387 - 7:42
شعر و قطعات ادبی

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگ دل می سوختم اگر می خواستی حالا چرا

 

استاد شهریار

 

باتشكر

اتنا 

 

پنج شنبه 29/1/1387 - 7:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته