پس از این که جامعه شبه روشن فکری و جریان های معاند با استفاده از روش های غیر اخلاقی سعی در ایجاد تقابل بین فیلم های "اخراجی ها 3" و "جدایی نادر از سیمین" داشتند تا شکست سیاسی خود را اینبار در صحنه سینما جبران نمایند حالا دوباره عده ای به دنبال همان فضا با اکران و فروش خوب فیلم ورود آقایان ممنوع پرداخته تا شاید بتوانند شکست قبلی خود را که هنوز مدت زیادی از آن نگذشته کمرنگ تر کنند.
به گزارش رجانیوز به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، یکی از سایت های خبری که از این موج حمایت می کند سایت ... است که وابسته به آقازاده لندن نشین است و خط و مشی سیاسی آن برای کسانی که کمی با فضای سایبر سر و کار دارند کاملا آشناست.
این سایت که همواره خطوط خود را بر خلاف انتخاب آگاهانه توده های ملت ایران انتخاب می کند در عرصه فرهنگی نیز همواره در حال مقابله با گرایشات مردم می پردازد و نمونه بارز آن حمله های بی دریغش به فیلم "اخراجی ها" ست که مردم بارها با حضور خود در سالن های سینما بر تایید کار مورد پسند خود صحه گذاشته اند.
سایت ... این بار با مشاهده فروش خوب فیلم ورود آقایان ممنوع که ناشی ساختار قابل قبولی دارد با استفاده از آمار ناهمسان و مغالطه آمیز سعی کرده تا فروش خوب این فیلم را بالاتر از "اخراجی ها" نشان داده و در نتیجه خود و همفکرانش را با این دروغ شیرین تر از حقیقت از کابوس اخراجی ها که در آن گرفتار شده اند، نجات یابند.
نگاهی به برخی از این آمار خالی از لطف نیست. این سایت در مقایسه آمار فروش دو فیلم اینگونه نتیجه گیری کرده که فروش ورود آقایان ممنوع بیشتر از اخراجی ها بوده و حال آنکه اگر به جزئیات آمار ارائه شده بنگریم مغلطه صورت گرفته روشن می گردد.
برای فیلم اخراجی ها کل فروش تهران را بر کل روزهای اکران تقسیم کرده که کاملا اشتباه است چرا که این فیلم تنها به مدت سی تا چهل روز از تعداد در خور ملاحظه ای سینما برخوردار بوده و از طرف دیگر برای "ورود آقایان ممنوع" این روزها که با سی سینما سپری میکند محاسبه شده است. اگر بخواهیم به صورت صحیح و تطبیقی بررسی کنیم آمار زیر کمک بیشتری در روشن شدن تفاوت دو فیلم می کند.
اخراجی های 3 در مدت 34 روز با 31 سینما 17,819,245,000
ورود آقایان ممنوع در مدت 26 روز و 30 سینما 11,293,920,000
نکته دیگر بحث تیزرهای تلویزیونی و حمایت های دیگر از جمله بلیط های نیم بها است که این دیگر دروغی آشکار است چرا که بدون مبالغه تعداد تیزر های پخش شده از فیلم پایاپای است و این برای تلویزیون بین های حرفه ای کاملا مشخص است. مسئله بلیط های نیم بها هم که نیاز به توضیح ندارد و با مراجعه به ایستگاه های مترو باجه های فروش "ورود آقایان ممنوع" که بلیط نیم بها به فروش می-رسانند و این مسئله چندین بار هم از برنامه هفت پخش شده، مشخص است. نکته جالب آن هم این است که پخش کننده فیلم یک نفر هست و آن هم موسسه فیلمیران است و خود علی سرتیپی هم بر رعایت عدالت بین این فیلها و حتی "جدایی نادر از سیمین" صحه گذاشته است.
اما نکته دیگر که در این گزارش مغفول مانده، تکتازی فیلم "ورود آقایان ممنوع" است چرا که بدون رقیب به نمایش درآمده و تبلیغات منفی هم علیه فیلم صورت نگرفته است و این خود یک امتیاز برای فروش بیشتر فیلم می باشد جدا از آن تبلیغات منفی و فضای غیر اخلاقی که در مجامع رسانه ای برای اخراجی ها ایجاد کردند که سایت آینده هم به این راحتی ها نمی تواند این موضوع را کتمان نماید.
بدیهی است که این آقازاده فراری و سایت متبوعش با تمسک به این گونه بازی ها همواره از مردم ایران شکست خواهند خورد.
وقتی در تابستان سال 2008 میلادی باراك اوباما موفق شد با توسل به شعار "تغییر " رقبای خود در انتخابات ریاست جمهوری یعنی هیلاری كلینتون از حزب دموكرات و مككین از حزب جمهوری خواه را شكست دهد و به عنوان رئیس جمهور، جانشین جورج بوش شود، بارقه هایی از امید نزد مردم آمریكا و دیگر كشورهای جهان به وجود آمد كه شاید این رئیس جمهور جدید با نگاهی جدید به سیاستهای خصمانه آمریكا در جهان پایان دهد ولی این تنها یك خیال باطل بود.
به گزارش رجانیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، در اوایل ابراز امیدواری می شد كه با روی كار آمدن این رئیس جمهور سیاهپوست دیدگاه خصمانه و استعماری آمریكا تغییر كند.
سخنرانی های اوباما در مصر در خصوص تغییر رویكرد و دیدگاه آمریكا به جهان اسلام نیز مزید بر علت شد تا كشورهای مسلمان و بخصوص منطقه خاورمیانه از پیروزی اوباما بر دیگران رقیبان تقریبا شناخته شده اش استقبال كرده و ابراز رضایت كنند.
انتظار می رفت رویكرد ناعادلانه و دشمنانه ای كه پس از حادثه 11 سپتامبر سال 2001 در آمریكا و در نتیجه پروپاگاندی این كشور در سراسر جهان علیه مسلمانان وجود داشت و آنها را نزد جهانیان به عنوان تروریست و خرابكار معرفی كرده بود، تغییر كند.
آمارها حاكی از آن است كه پس از حادثه 11سپتامبر و انفجار برجهای دوقلو كه هنوز هم چگونگی آن رمزگشایی نشده، خشونت ها در داخل آمریكا علیه مسلمانان تشدید شده، مطمئنا یكی از دلایل استقبال مسلمانان از پیروزی اوباما همین شعار "تغییر " بود.
تصور می شد با روی كار آمدن اوباما دیدگاه غرب به اسلام و مسلمانان دگرگون شود.
اما زهی خیال باطل! باراك اوباما نیز همانند اسلافش رفتار كرد در حقیقت شعار "تغییر " تنها حربه ای برای پیروزی بود و وقتی اوباما بر مسند قدرت تكیه زد، عملا در سیاست خارجی این كشور به خصوص در رویكرد استعماری و خصمانه واشنگتن نسبت به جهان اسلام هیچ تغییری حاصل نشد.
نمونه های بارز شیعه ستیزی اوباما عبارتند از:
1- اشغال نظامی عراق كه به بهانه از بین بردن تسلیحات كشتار جمعی صورت گرفته بود، در زمان اوباما نیز ادامه یافت؛ اشغالی كه به گفته تحلیلگران نه به هدف دفع تروریسم بلكه با هدف اقتصادی و برای دستیابی به منابع طبیعی به خصوص نفت عراق تداوم یافت.
2- رژیم صهیونیستی به اقدامات وحشیانه خود علیه مردم مظلوم فلسطین ادامه دادو حتی ژست های صلح طلبانه آمریكا و اوباما برای برقراری صلح بین اسرائیل-فلسطین را به جایی نبرد. در حقیقت اوباما قدرت لازم برای توقف شهرك سازی كه تنها شرط محمود عباس برای از سرگیری مذاكرات صلح بود، را نداشت و نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اصل اوباما را نادیده گرفت و بارها به صراحت اعلام كرد به شهرك سازی ادامه خواهد داد.
3- اوضاع در افغانستان بحرانی تر از قبل شد و هر روز غیرنظامیان این كشورِ بحران زده به دست هواپیماهای بدون سرنشین آمریكا كه برای از بین بردن طالبان به پرواز درمی آمدند، به خاك وخون كشیده می شدند و می شوند.
4- اما نكته اصلی ماجرا چند وقتی است كه كلید خورده، ماه های آخر دوران ریاست جمهوری باراك اوباما با "بهار عربی " مصادف شده و جهان شاهد این است كه عمّال دست نشانده آمریكا و غرب در منطقه حساس خاورمیانه یكی یكی قربانی موج بیداری اسلامی مردم منطقه شده اند. بن علی، رئیس چمهور تونس اولین آنها بود و پس از او نوبت به مبارك رسید.
موج بیداری اسلامی اكنون به یمن و بحرین رسیده است. وضعیت بحرین اما كاملا متفاوت است اكثر مردم این كشور بیش از 70 درصد شیعه هستند و همین مسئله آمریكا را سخت نگران كرده است، چه در صورت پیروزی مردم برآل خلیفه، هیچ بعید نیست حكومتی شیعی برسر كار بیاید.
برای آمریكا مسلمانان همیشه مایه نگرانی بوده اند و تشكیل حكومت های اسلامی همیشه نگران كننده. اما به وجود آمدن حكومت مسلمان شیعی به مراتب برای غرب خطرناك تر است، از آن جهت كه دست آنها را از رسیدن به منابع انرژی سرشار منطقه كوتاه می كند و در این امر ایران الگوی این حكومت ها شناخته می شود شاید كه نه، مطمئنا به همین دلیل است كه آمریكا در قبال سركوب انقلابیون بحرین توسط رژیم آل خلیفه و در كنار آنها نظامیان رژیم آل سعود ترجیح داد سكوت كند، واشنگتن كه ادعای حقوق بشرش گوش فلك را كر كرده در قبال سركوب، شكنجه و زندان معترضان بحرینی حتی پزشكان كه برای كمك به مجروحان معترض شتافتند، هیچگاه آل خلیفه را مورد انتقاد قرار نداد، حتی گزارش های رسیده حاكی از چراغ سبز وزیر دفاع وقت آمریكا(گیتس) به دولت بحرین و آل سعود برای سركوب مردم انقلابی است.
تنها دلیل این سكوت جانبدارانه كه در اصل حمایت از آل خلیفه است، آن است كه در صورت سرنگونی رژیم آل خلیفه شیعیان برسر كار خواهند آمد و آن وقت دیگر جایی برای حضور آمریكا در بحرین نخواهد بود بحرین كه الان محل استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریكا است.
اما نگرانی اوباما و آمریكا از شیعیان فقط مختص بحرین نیست، عراق از دیگر كشورهای منطقه خاورمیانه است كه جمعیت كثیری از شیعیان را در خود جای داده است.
بنابر آمارهای مختلف بین 60 تا 70 درصد از مردم این كشور به خصوص در استان های جنوبی شیعه هستند.
پانتا، وزیر دفاع تازه وارد آمریكا در اظهاراتی واهی، مدعی شده است ایران تسلیحات پیشرفته ای را در اختیار شیعیان مقتدا صدر قرار داده و آنها این تسلیحات را برای حمله به آمریكائیان مورد استفاده قرار داده اند ادعایی كه ایران بارها آن را تكذیب كرده است.
اما هدف از این ادعا چیست؟
1- اولا نسبت دادن حمله به نیروهای نظامی آمریكا به یك گروه شیعه، نشانه عمق ترس و نگرانی آمریكا از شیعیان نزدیك به ایران است.
واشنگتن، به خوبی از نفوذ معنوی ایران در بین شیعیان عراقی اطلاع دارد، بنابراین سعی دارد چنین القا كند كه ناآرامی های موجود در عراق به دست شیعیان و با حمایت ایران صورت می گیرد.
2- به نظر می رسد بهانه آمریكا برای ادامه حضور نظامی در عراق پیدا شده است.
پانتا، وزیر دفاع آمریكا هشدار داده، واشنگتن در قبال حمله به نیروهایش به سركوب گروه مقتدا صدر، كه نماد شیعیان با نفوذ عراق هستند خواهد پرداخت و این یعنی ماندن در عراق پس از پایان سال 2011.
3- واشنگتن سعی دارد نشان دهد اگر آمریكا در عراق نباشد ایران با استفاده از نفوذ خود در بین شیعیان به فكر تسلط سیاسی بر عراق خواهد افتاد و به این ترتیب سنی ها را علیه شیعیان تحریك می كند بنابراین واشنگتن مایل است با القاء ایران هراسی و شیعه هراسی تداوم حضور نظامی خود در عراق را توجیه كند.
القاء همین مسئله ایران هراسی در كشورهای خاورمیانه از سوی آمریكا است كه باعث شده كشوری مانند عربستان به خرید میلیاردها دلار جنگ افزار نظامی از غرب روی آورد.
شیعه هراسی، ابزاری در دست اوباما شده تا خاورمیانه را ناآرام كرده و به بازار تسلیحاتی خود تبدیل كند.
واشنگتن با شناختی كه از شیعیان كشورهای مختلف خاورمیانه دارد آنها را پیرو ایران می داند و تلاش دارد به هر نحو ممكن مستقیم یا غیرمستقیم مانع قدرت گرفتن شیعیان در منطقه شود؛ زیرا قدرت گرفتن شیعیان یعنی كوتاه شدن دست آمریكا از ثروت خدادادی منطقه خاورمیانه.
به همین منظور از یك طرف به صورت مستقیم تهدید به حمله علیه آنها می كند-هرچند كه در ابتدا گروه كوچكی مانند نظامیان جبهه مقتدا صدر را نشانه رفته باشد و از طرف دیگر از حكومت های سركوبگر شیعیان بحرین و عربستان حمایت می كند.
شیعه ستیزی سیاست جدیدی است كه اوباما در آخرین ماه های حكومتش انتخاب كرده و هیچ بعید نیست در صورت پیروزی در انتخابات سال آینده نیز این روند را وارد فاز جدیدی بكند.