بیماری ها
افزایش استفاده از دخانیات و به خصوص قلیان در جوانان نیز عامل مهمی است که متاسفانه تاثیرات مخربی بر روی عروق مغزی و سیستم قلبی عروقی می گذارد.
سکته مغزی
انتظار میرود سکتههای مغزی در افراد مسن دیده شود و اغلب نیز چنین است. در عروق مغزی سالمندان به دلیل بیماریهای عروقی، دیابت و پرفشاری خون، لخته ایجاد میشود و سکته مغزی اتفاق میافتد. اما سکته همیشه مختص افراد مسن نیست، بلکه در جوانان نیز رخ میدهد. بهخصوص اگر بیمار کمتر از 40 سال سن داشته باشد، باعث تعجب همگان خواهد شد. اما سوال این است چرا جوانان سکته مغزی میکنند؟
تحقیقات جدید در کشور ثابت کرده است که استرس روی متابولیسم بدن اثر تخریبی دارد و مهم ترین عامل سکته مغزی در جوانان است.
ثابت شده است که استرس می تواند بر روی دیواره رگ ها اثر مخربی بر جای بگذارد و باعث بیماری تصلب شرایین و ایجاد سکته های مغزی شود.
میزان استرس در جوانان جامعه ما بسیار بالا است و همین عامل سبب می شود میزان کور تیزول خون بالا رود. اگر این میزان به طور مداوم بالا باشد، روی سیستم گردش خون اثر می گذارد و باعث سکته مغزی می شود.
افزایش استفاده از دخانیات و به خصوص قلیان در جوانان نیز عامل مهمی است که متاسفانه تاثیرات مخربی بر روی عروق مغزی و سیستم قلبی عروقی می گذارد.
تغییر رژیم غذایی و استفاده از فست فود و غذاهای پر چرب و پر کالری عامل دیگری است که باید به آن توجه کرد. البته گاهی حجم غذای کم و بی کیفیت نیز اثرات مخرب خود را خواهد داشت.
ورزش و داشتن تحرک بدنی نیز عامل موثری در پیشگیری از بروز سکته مغزی است. ورزشهای هوازی و در راس آنها پیاده روی بسیار موثرند.
استرس، گرفتگی عروق، تغذیه نامناسب، عدم تحرک بدنی، اعتیاد و استعمال دخانیات از عوامل ایجادکننده سکته مغزی در جوانان است
متاسفانه موارد سکته مغزی ناشی از مصرف مواد مخدر نیز شیوع پیدا کرده که خود علامت خطری برای جوانان است.
بدون شک، آلودگی هوا به خصوص در شهرهای بزرگ مانند تهران نیز در ایجاد سکته مغزی موثر است.
یک مورد خاص وجود دارد که به دلایل مادرزادی، عروق خونی مغز بعضی از انسانها نازک است و به طور ناگهانی پاره میشود. همین مساله باعث پارگی لخته و فرد دچار سکته میشود، اما علت اصلی سکته جوانان نوعی بیماری به نام نشانگان آنتیفسفولیپید است. در این بیماری آنتیبادیهایی ایجاد میشوند که با فاکتورهای انعقادی خون تداخل میکنند و باعث بروز لخته در عروق میشوند. 46 درصد سکتههای مغزی بیماران زیر 40 سال در اثر وجود همین آنتیبادیهاست که از این تعداد 70 تا 80 درصد آن را زنان تشکیل میدهند.
سکته مغزی
این نشانگان به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم میشود؛ اولیه یعنی هیچ علتی برای آن یافت نمیشود و ثانویه یعنی در اثر مشکلی، مصرف برخی از داروها و... آنتیبادی در خون نمایان میشود. البته آنتیبادی ممکن است در خون افراد عادی هم دیده شود، ولی این به آن معنا نیست که حتما فرد در آینده دچار سکته مغزی خواهد شد.
این بیماری بیشتر در خانمهای باردار بهخصوص بعد از زایمان شایع است، زیرا به علت افزایش هورمونهای آزادشده توسط جفت و تخمدان زن باردار، خاصیت انعقادپذیری خون بالا میرود. پس احتمال بروز لخته خون در اندامهای تحتانی خانم باردار و سایر نقاط بدنش مثل مغز زیاد است.
گاهی بیمارانی به پزشک مراجعه میکنند که سطح هوشیشان کاهش یافته و اختلال شناختی ادراکی پیدا کردهاند و در سن 45 تا 50 سالگی به یک کودک معصوم تبدیل میشوند و وقتی امارآی درخواست میشود، پزشک با لختههای ریز متعدد در مغز بیمار روبرو میشود. آنها نیز مبتلا به این نشانگان هستند.
نوع دیگر آنتیفسفولیپید ثانویه مربوط به بیماری لوپوس است که یک بیماری خودایمنی است و در آن فرد مبتلا، مستعد سکته مغزی، لخته در ریه و پا یا نقاط دیگر است.
بیماری دیگر نشانگان بهجت است که در موارد اندکی، بیماری دیواره عروق را هدف میگیرد و یکی از عوارض اختلال دیواره عروق، بروز لخته است که اگر این لختهها در مغز باشد، ممکن است با فلج اندامها، اختلال در راه رفتن و حرف زدن توأم باشد.
برای تشخیص نشانگان آنتیفسفولیپید، پزشک تست آنتیبادی درخواست میکند و اگر به فاصله شش هفته (دو بار آزمایش تکرار میشود) تست مثبت باشد، بیماری قطعی است و درمانش رقیقکننده خون است.
سکته یک اورژانس پزشکی است و برای متوقف کردن آسیبهای احتمالی به مغز بیمار، فقط سه ساعت فرصت وجود دارد. بنابراین هر نوع نشانه و علامتی صرف نظر از کوچک بودن آن، باید فورا مورد توجه قرار بگیرد
پنج علامت هشداردهنده سکته مغزی
علائم سکته مغزی به طور ناگهانی آغاز میشوند. به همین دلیل توجه به زمان شروع علائم، حائز اهمیت است. این علائم عبارتند از:
- احساس کرختی یا ضعف که معمولا فقط در یک طرف صورت یا بدن، در یک دست یا پا و بسیار ناگهانی بروز میکند.
- منگ و گیج شدن که موجب اختلال ناگهانی گفتار و دشواری در پیدا کردن واژههای مناسب و یا حتی ناتوانی در درک گفتههای دیگران میشود.
- اختلال در راه رفتن که ناشی از سرگیجه ناگهانی، از دست دادن تعادل و از دست دادن هماهنگی است.
- تاری ناگهانی دید که موجب مشکل در بینایی در یک یا هر دو چشم میشود. گاهی نیز فرد دچار دوبینی یا تیرهشدن کلی دید میشود.
- سردرد غیرعادی و شدید که شبیه به یک ضربه ناگهانی است و گاهی با سرگیجه و حالت تهوع همراه است.
پنج علامت دیگر وجود دارد که در خانم ها شایع تر است. این علائم عبارتند از:
- احساس خستگی ناگهانی
- افتادن یا تشنج ناگهانی
- تشدید ناگهانی ضربان قلب
- بروز درد ناگهانی در قفسه سینه، دست، پا و صورت
- تنگی نفس به طور ناگهانی و یا سکسکه
سکته یک اورژانس پزشکی است و برای متوقف کردن آسیبهای احتمالی به مغز بیمار، فقط سه ساعت فرصت وجود دارد. بنابراین هر نوع نشانه و علامتی صرف نظر از کوچک بودن آن، باید فورا مورد توجه قرار بگیرد.
يکشنبه 3/10/1391 - 18:52
بیماری ها
ترمیم و یا اصطلاحا جوش خوردن استخوان شکسته، نیازمند گذر زمان است و معمولا بیماران راجع به این موضوع کمطاقت هستند. عواملی همچون سن بیمار، نوع شکستگی استخوان، مواد معدنی موجود در بدن و خون، در تسریع ترمیم شکستگی موثرند.
شکستگی استخوان
در این مطلب قصد داریم شما را با 8 نکته آشنا کنیم که منجر به افزایش سرعت بهبودی استخوان های شکسته می شوند.
1- دخانیات را کنار بگذارید.
برخی از این موارد ممکن است مستقیما بر روی سرعت بهبودی استخوان های شکسته شما اثر نگذارند، اما این مورد به صورت مشهودی سرعت بهبودی استخوان های شما را کاهش خواهد داد. مصرف دخانیات گردش خون در محل شکستگی را کم می کند و از رسیدن مواد معدنی و سلول های ترمیم کننده جلوگیری می کند.
2- مصرف الکل را قطع کنید.
سلول های استخوانی، قبل از شکل گیری به صورت ماتریس در می آیند و پس از آن روند استخوانی شدن را طی می کنند. مصرف الکل سبب می شود تا شکل گیری ماتریس اولیه به سختی انجام پذیرد و ارسال پیام های عصبی پس از شکستن استخوان با مشکل مواجه شود.
3- کافئین را کنار بگذارید.
قهوه، نوشابه سیاه و دیگر نوشیدنی های حاوی کافئین باعث می شوند شما میزان بیشتری از کلسیم را از طریق ادرارتان از دست بدهید.
4- رژیم غذایی سالمی حاوی کلسیم داشته باشید.
سعی کنید تا مواد معدنی را به صورت متعادل از طریق مصرف انواع مواد غذایی به بدنتان برسانید. همچنین با توجه به نیاز کلسیم، خوردن لبنیات را فراموش نکنید و به این نکته توجه داشته باشید که مصرف بیش از حد کلسیم تاثیری بر سرعت بهبودی استخوان نخواهد داشت. به جز مصرف لبنیات، مصرف گوجه، کلم بروکلی، کاهو، پیاز و بادام نیز به سرعت بهبود شما کمک می کنند.
اگر پزشکتان تاکید دارد که با چوب زیر بغل راه بروید و یا استراحت مطلق داشته باشید، حتما این کار را انجام بدهید
5- به توصیه های پزشکتان با دقت گوش دهید.
اگر پزشکتان تاکید دارد که با چوب زیر بغل راه بروید و یا استراحت مطلق داشته باشید، حتما این کار را انجام بدهید.
اگر پزشکتان تاکید دارد تا مفاصلتان را حرکت دهید، حتما به این موضوع توجه داشته باشد.
در صورتی که توصیه های پزشک را جدی نگیرید، ممکن است عواقب ناگواری در انتظار شما باشد.
6- شاد باشید و روحیه تان را از دست ندهید.
تحقیقات نشان داده که شاد بودن در حین دوران نقاهت، به بهبود شما سرعت می بخشد. کتاب بخوانید، از لحظات استراحتتان لذت ببرید. تنها به این فکر کنید که به زودی خوب خواهید شد و به روند عادی زندگی برخواهید گشت.
8- بیش از حد فعالیت نکنید.
به خاطر داشته باشید که بدن شما در حال ترمیم استخوان است و این موضوع سبب می شود میزانی از انرژی شما صرف این موضوع شود. پس سعی کنید زمان استراحت خود را بیشتر کنید و از فعالیت روزانه خود بکاهید.
گچ گرفتن دست
مراقبت از استخوان گچ گرفته
در طول چند هفته تا چند ماهی که بسته به تشخیص پزشک، اندام باید بی حرکت شود، یک سری نکات باید مورد توجه قرار گیرد:
1- بالا نگه داشتن عضو: بهتر است که بیماران در هر حالتی اندام گچ گرفته را بالاتر از سطح قلب خود نگه دارند. این مساله به کاهش درد، ورم و نبض زدن اندام کمک می کند. دست گچ گرفته بهتر است از طریق بندهای مخصوص به گردن آویخته شود و پای گچ گرفته در هنگام نشستن و خوابیدن روی بالشی قرار گیرد.
2- استراحت: درد نشانه ای از وارد شدن آسیب به اعضای بدن است. پس باید آن را جدی گرفت و از کارهای غیرضروری به خصوص با اندام آسیب دیده خودداری نمود تا ترمیم و بهبودی سریع تر رخ دهد.
3- استفاده از یخ: قرار دادن کیسه نایلونی حاوی یخ بر روی ناحیه شکسته، به کاهش درد و ورم عضو کمک می کند. اگر بسته یخ مرطوب است بهتر است ابتدا یک پارچه نازک خشک روی محل موردنظر قرار داده شود. بهترین زمان موثر بودن این کار، در دو روز اول شکستگی استخوان و بی حرکت نمودن آن می باشد.
4- ورزش کردن: برای به جریان انداختن خون در عضو، بهتر است که بیماران مفاصل دو طرف محل شکستگی که آزاد هستند را ورزش دهند. این مفصل ها شامل مفصل مچ پا، انگشتان دست و پا، آرنج و زانو هستند. ورزش باید با احتیاط و با نظر پزشک معالج انجام شود تا به عضو آسیب دیده صدمه وارد نکند.
هنگامی که اندام در حال ترمیم است، ممکن است ورم کند. این مساله مخصوصا در آسیب های ساق و ران پا رخ می دهد
باز کردن گچ گرفتگی استخوان
پس از باز کردن گچ استخوان شکسته، موارد زیر در عضو گچ گرفته مشاهده می شود:
1- عضلات ضعیف: عضلات اطراف استخوان شکسته، به دلیل بی حرکتی، کوچک و ضعیف می شوند. اما با شروع استفاده مجدد، آنها توان خود را بازمی یابند و اندازه آنها نیز طبیعی می شود.
2- خشکی پوست: پوست ناحیه ای که در زیر گچ یا بریس بوده است، خشک و شکننده خواهد شد، زیرا امکان تعریق و تبادل هوا برای آن فراهم نبوده است. استفاده از کرم های نرم کننده مناسب، می تواند به بازگشت شرایط مناسب به پوست کمک نماید. همچنین برخی بیماران، پوست خود را دردناک و حساس می یابند که خاراندن آن با ناخن ها باعث زخم شدن آن می شود. باید تا مدتی مدارا نمود تا این مشکلات برطرف شوند.
3- ورم کردن اندام: هنگامی که اندام در حال ترمیم است، ممکن است ورم کند، حتی پس از باز شدن گچ اندام. این مساله مخصوصا در آسیب های ساق و ران پا رخ می دهد. بهتر است تا مدتی اندام را بالاتر از سطح قلب نگه داشت و در صورت تداوم مشکل، به پزشک مراجعه نمود.
يکشنبه 3/10/1391 - 18:50
اخبار
رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه گفت: مصرف میوه و سبزی به دلیل دسترسی کم، آموزش ناکافی و مسائل اقتصادی در جامعه ایرانی یک دوم نیاز واقعی است. با این حال مصرف بیش از حد سموم کشاورزی نیز موجب سرطانزا شدن برخی از سبزیها و میوهها میشود.
مجید حاجی فرجی در مورد نقش تغذیه در سلامت اظهار داشت: با نوع غذایی که میخوریم میتوانیم بسیاری از بیماریها را بهبود ببخشیم یا اثرات مشکلزا یا عوارض بیماری را کاهش دهیم.
وی گفت: میوه و سبزیها به دلیل وجود آنتیاکسیدان، املاح، ویتامینها و فیبر مناسب گروههای بسیار مهم غذایی هستند که میتوانند احتمال بروز سرطانهای مختلف از جمله کلورکتال و سینه را کاهش دهند یا عوارض حاصل از بیماری را در راستای بقای بیمار کم کنند.
این متخصص تغذیه با اشاره به اینکه پاکیزه بودن میوه و سبزیها یکی از عوامل مهم برای جلوگیری از عوارض مخرب است، گفت: به دلیل استفاده از سموم دفع آفات در مرحله تولید و کشت، میوه و سبزیها آلوده میشوند و فارغ از اینکه کشاورز باید بداند در چه مرحلهای و از چه میزان سم استفاده کند تا کمترین آلودگی روی محصولات باقی بماند، خانوادهها باید در شستوشوی میوه و سبزیها دقت کنند.
حاجی فرجی ادامه داد: نباید به شستن میوه و سبزیها یک مرتبه و آن هم فقط با آب اکتفا کرد بلکه باید چند مرحله شست و شو انجام شود و حتماً از یک محلول ضد عفونی کننده نیز استفاده شود.
وی ادامه داد: در عین حال از آنجایی که سموم دفع آفات معمولاً حالت چرب دارند و نفوذپذیرند میتوانند روی پوست میوه بنشینند و برای برخی صیفیجات مانند خیار و گوجهفرنگی که پوست نازکی دارند توصیه میکنیم صرف نظر از فیبر مناسب در پوست این صیفیجات را بدون پوست استفاده کنند.
رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه افزود: تحقیقات در دنیا نشان داده که سالانه به ازای هر صدهزار نفر 100 نفر به سرطان مبتلا میشوند که اگر میزان مصرف میوه در روز فقط 100 گرم افزایش یابد 10 درصد از بروز سرطانها کم شود یعنی در کشور ما چیزی حدود 7500 نفر و این مسئله در مورد سبزیها هم صادق است تا جایی که با افزایش مصرف 100 گرم سبزی در روز 20 درصد از میزان سرطانها کاهش مییابد.
حاجی فرجی در مورد میزان مصرف استاندارد میوه و سبزیها افزود: هر فرد باید در روز 3 تا 4 واحد میوه و 7 واحد سبزی مصرف کند اما در جامعه ما به دلیل دسترسی کم، مسائل اقتصادی یا نبود آموزش مناسب میزان مصرف یک دوم نیاز روزانه است.
وی اذعان داشت: این نشان میدهد در هرم غذایی 3 پنجک غذایی طبق استاندارد فائو به طور مناسب مصرف نمیشود و سرانه مصرف میوه در کشور 140 گرم در روز و سبزیجات 230 گرم است که بین یک دوم و تا دو سوم نیاز هر فرد است.
این متخصص تغذیه تغییر الگوی تغذیه و نحوه زندگی را در آمار بروز سرطان در بیماریهای غیرواگیر بسیار مؤثر دانست و گفت: از طرفی کنترل مزارع کشاورزی برای مصرف سموم دفع آفات کافی نیست و گاهی ممکن است چند برابر حد استاندارد مصرف شود که میتواند خطر بروز سرطان را افزایش دهد.
وی نحوه پخت سبزی را از عوامل مؤثر در ثابت نگه داشتن خواص آن دانست و گفت: پخت سبزیجات در زمانهای طولانی و سرخ کردن آن با روغن از عوامل مهمی است که ممکن است تا 80 درصد از خاصیت سبزی را کم کند و بهترین روش استفاده از درجه حرارت کم، زمان کوتاه پخت و قرار دادن در فر، آرامپز یا بخارپز شدن است.
يکشنبه 3/10/1391 - 18:46
دعا و زیارت
«زمان و هنگام دعا» که بر اجابت دعا تأثیر دارد شامل دو بخش است:
1- بخشهایی از زمان که درک آن در همة ایام سال ممکن است و اهمیت بسیاری دارند؛ مانند: هنگام اذان و اقامه، بین دو خطبه نماز جمعه، به هنگام بارش باران در سفر، بین نماز ظهر و عصر در روز چهارشنبه، در حال بیماری، نماز وتر، به هنگام افطار و اضطرار، به هنگام اضطرار و درماندگی، به هنگام جهاد سپاهیان اسلام، به هنگام تلاوت قرآن و پس از آن، به هنگام وزیدن باد، به هنگام شهادت شهید و ریختن خونش بر زمین و به هنگام سجده که نزدیکترین حالت انسان با خداست. همچنین به هنگام بروز حوادث طبیعی؛ مانند: رعد و برق، زلزله، توفانی شدن دریا، وزیدن بادهای سهمگین، گرفته شدن خورشید و ماه.
به هنگام بروز حوادث اجتماعی: جنگها، دفاعها، آفریدن حماسهها و از خودگذشتگیها و....
به هنگام وقوع رخدادهای زندگی، سفر، انتخاب همسر و ازدواج، تولد فرزند، پوشیدن لباس نو، رفتن به خانه نو، حلول سال نو و نوروز و....
و به هنگام دیدن زیباییها و نعمتهای پروردگار، نگاه کردن به آسمان و ستارگان، بوییدن گلها، دیدن میوهها، مشاهده زیباییها و نشانههای خدا در آفرینش (دریا، کوه، جنگل و...).
2. بخشهایی از زمان که در طول سال یکبار یا چندبار درک میشوند که برتر از همة اوقات هستند: شبها و روزهای قدر و تمام ماه مبارک رمضان، شبها و روزهای اول و آخر هر ماه به ویژه شب و روز اول ماه رجب، نیمه شعبان، هفده ربیعالاول، عید فطر، عید قربان، دهه اول ذیالحجه، شب و روز عرفه از اهمیت فراوانی برخوردار است.
از سوی دیگر مکانهایی برای دعا و عبادت تعیین و تأکید شدهاند که از قداست و اهمیت ویژهای برخوردارند و اندیشیدن و برانگیختن شور و حال نیایشگران را سبب میشوند. مسجدالحرام، کعبه، حِجر اسماعیل (ع)، مقام ابراهیم (ع)، بالای کوه صفا، عرفات و جاهای مقدس دیگری در حرم مکه همچون (غار حراء)، غار ثور، جبل الرحمه، شعب ابیطالب، قبرستان ابیطالب، همچنین مسجد النبی، حرم امام حسین (ع)، مسجد کوفه، قبور مطهرائمه و مسجد جمکران، که افزون بر یادآوری و بندگی انبیای الهی به نیایشهای نیایشگران روح میبخشند و استجابت دعاهای مؤمنان را سبب میشوند.
امام هادی (ع) میفرمایند: از برای خدا بقعههایی است که دوست میدارد در آن مکانها دعا شود و اجابت فرماید و حائر حسینی از آن بقعههاست. (18)
شناخت آداب دعا و انجام شرایط آن نیز در اثربخشی دعا و استجابت آن مؤثر است. افزون بر طهارت باطنی (پاکدلی، اخلاص و نیت و قصد قربة الی الله) طهارت ظاهری (غسل، وضو، لباس پاکیزه، مسواک زدن، استعمال بوی خوش، روبه قبله بودن و... ) از آداب دعا به شمار میآیند. همچنین کمک به نیازمندان، دادن صدقه یا هدیهای به مستمندان و اطعام گرسنگان، پیش از دعا کردن، از آداب دعا و عوامل استجابت آن است. پرهیز از تجاوز و ستم به دیگران، احسان و نیکوکاری، توبه و استغفار از گناهان، پرداخت مظالم و حقوق مردم، پاک ساختن دل از کینه و بغض، تغذیه از حلال و پرهیز از حرام، پرهیز از پرخوری، پرهیز از فحاشی و سخنان ناروا و مداومت بر فرایض و نوافل نیز از آداب دعا و شرایط استجابت آن است.
هر ملت و جامعه در طول تاریخ زندگی دستاوردهای مادی و معنوی خود را به نسلهای بعدی منتقل میکند و این هویت همان فرهنگ و تمدن آن جامعه و ملت و قوم است. فرهنگ مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنر، اخلاقیات، حقوق و عادات و رسوم مردم و توانمندیهایی است که انسان به عنوان جامعه دارد و در حقیقت حاصل تلاش فکری و جمعی بشر است و تمدن عالیترین مرتبه حیات جمعی است که با جامعهپذیری، نقدپذیری، نظم پذیری، تقسیم کار و نوآوری همراه و شامل امور اقتصادی، دولت، حاکمیت، زبان، هنر و علوم و فنون میشود. آنچه میتواند تمدن را از فرهنگ متمایز کند، جنبه عینی بودن تمدن است؛ در حالی که فرهنگ جنبه ذهنی دارد و عینی نیست؛ (19)اما این دو مقوله در جوامع بشری بیتأثیر از یکدیگر نیستند و ممکن است در بسیاری موارد تمدنی به واسطه فرهنگ موجود در آن قوام گیرد و بالعکس. در هر جامعه ای که باورهای اخلاقی رشد کند و مردم اصول اخلاقی و ارزشها را محترم شمارند اعتماد و امنیت بالا رفته، ارتباطات توسعه یافته، بستر فرهنگی مناسبی برای حفظ و تقویت تفاهم در نظام اجتماعی به وجود میآید که ناچار از پایبندی به قانون است و این نشانه حرکت جامعه به سوی مدنیت است. موجودیت فرهنگ و تمدن اسلامی را می توان از آغاز دعوت پیامبر از مردم برای ایمان به خدا دانست. این مرحله اول بود و اما مرحله بعدی زمانی بود که پیامبر اسلام (ص) به مدینه هجرت نمود و حکومت اسلامی در این شهر تشکیل داد. پس از آن حکومت اسلامی فراتر از منطقه خود گسترش یافت و پس از تثبیت حاکمیت اسلام امکان ارتباط مسلمانان با حوزه های تمدنی دیگری مانند روم، ایران و مصر که همجوار بودند، فراهم آمد. با گسترش و انتشار اسلام زمینه دستیابی مسلمانان به علوم و دانشهای پراکنده در شرق و غرب دنیای آن روزگار فراهم شد. تشیع نیزاز همان زمان پیامبر به صورت علنی در روز عید غدیر پیریزی و پیامبر واژه شیعه را در مورد پیروان امام علی (ع) به کاربرده است. امام سجاد (ع) می فرماید: «پیامبر به علی (ع) فرمود: به شیعیانت بشارت بده که من شفیع آنها خواهم بود...».(20) در کتب معتبر شیعه و سنی احادیثی نقل شده که در آنها پیامبر (ص) باصراحت از شیعه علی نام بردهاند و عملاً با عناوین مختلف آن را وارد حوزه تفکر اسلامی کردهاند. این مرحله اول حیات شیعه بوده و مرحله دوم آن از رحلت پیامبر (ص) شروع میشود. در این دوره که زمان حکومت خلفاست، پیروان حضرت علی (ع) با راهنمایی های امام خود در امور سیاسی و اجتماعی و جنگها شرکت و از محضر ایشان در تفسیر و عقاید و احکام فقهی استفاده و پیروی میکردند. دوره سوم بعد از قتل عثمان و حکومت حضرت علی (ع) شروع می شود. در این دوره علاوه بر امامت، ولایت سیاسی امام نیز محقق شده و شیعه در ابعاد مختلف اجتماعی نقش بیشتری پیدا می کنند. بعد ازشهادت ایشان حیات شیعه وارد مراحل سختی شده اما در هر مرحله به حیات خود ادامه داده و با استفاده از فرهنگ غنی که از امامان خود به دست آورده است به رشد و تعالی خود ادامه میدهد.
در مورد مفهوم دعا با مطالعه در منابع مختلف به این نتیجه میرسیم که:
از دیدگاه دانشمندان یک عنصر تربیتی است که از زمان حیات انسان با انسان همراه بوده است.
از نظر ادیان مختلف به طور ویژه یک عنصرفرهنگ دینی است که به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از تمامی ادیان در فرهنگ مربوط به آنها وجود داشته و دارد.
از نظر دین اسلام و مذهب شیعه نقشی بسیارگسترده و فراگیر در فرهنگ داشته و دارد و به واقع یکی از ارکان شکلدهنده و جهتدهنده و آینده ساز آن میباشد. بخش مهمی از خصوصیات تمدنی شیعه بر اساس این زیر ساخت فرهنگی شکل می گیرد. حضور دعا در تمامی لحظات، مکانها، زمانها، شرایط بحرانی، وضعیتهای عادی، خصوصیات فردی و اجتماعی، شادیها و غم ها، نیازها و نمازها درمذهب شیعه نشان دهنده گسترده بودن فراوان آن به عنوان یک عنصر ویژه تربیتی میباشد. دعا در مذهب شیعه بیشتر فعلیت معنوی دارد و کارکرد آن در اعمال و رفتار و کردار فرد در جامعه بازتاب می یابد، پس ماهیتی فرهنگی و کارکردی تمدن ساز دارد.
همچنین مطالعه در تاریخ فرهنگی و تمدنی شیعه مارا به این نتایج میرساند که:
دورهای به نام تمدن اسلامی وجود دارد که از زمان خلفا تا زمان اوج آن یعنی دوره عباسیان و امویان، مذهب شیعه و پیروان آن عموماً تحت فشار بوده و شیعیان بیشتر از آنکه بتوانند نمادهای عینی و بیرونی و تمدنی از خود نشان دهند، خصوصیات محتوایی و غیر عینی خود را که رویکردی فرهنگی دارد در آن دوره توسعه دادهاند.
شیعه در دوره مذکور هرگاه فرصتی را فراهم دیده، و پس از آن به طور مستمر توانسته در قالبهای مختلف از قبیل زیدیه، فاطمیان، آل بویه و صفویه و پس از آن تشکیل دولت داده و رویکردهای محتوایی و فرهنگی خود را، کار کردهای تمدنی و عینی بخشد.
آنچه به عنوان آینده فرهنگ وتمدن شیعی در ادعیه به تصویر کشیده شده و برای معتقدان و علاقهمندان آن به صورت انتظار در آمده، تشکیل حکومت جهانی الهی(مدینه فاضله) با حاکمیت کاملترین انسان (مهدی(عج)) است. اندیشهای که در تمامی ادیان الهی مشترک بوده و انتظاری سازنده فرهنگ وتمدن مبتنی بر ارزشهای الهی را در پی داشته، جوامع وعلی الخصوص جامعه شیعی را در مسیر زمان بدان سو جهت دهی، هدایت و ساماندهی نموده است. کارکرد اصلی ادعیه کمک به ساختن فرهنگ مبتنی بر این موضوع وسپس تشویق در به فعلیت درآمدن تمدن مبتنی برآن میباشد
يکشنبه 3/10/1391 - 18:44
شعر و قطعات ادبی
موسی(ع) هارون را داشت و باز در غربت بود و همچنان تنها بود. محمد(ص)، اما تو را دارد که بتهای کفر را به خاک نابودی میکشاند. محمد(ص) تو را دارد که کعبه را از هرچه لات و عزّی میتکاند و پرچم توحید را بر بامش برمیافرازد. موسی(ع) اگر تو را داشت، سامرى، قبیلهاش را فریب نمیداد و بنیاسرائیل را گوسالهای زرین از خود بیخود نمیکرد.
تو همانی که رسول خدا(ص) با تو پیمان برادری بست و تمام درها را به روی خانه خویش بست، مگر در خانه تو و دردانه خویش را بانوی خانه تو کرد؛ که تو یگانه کفو زهرایى. تنها تویی که در بستر رسول خدا(ص) به پیشواز مرگ رفتهاى. تو اگر نبودى، چه کسی مصداق «یَشْری نَفْسَهُ اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ الله»میشد؟ تو اگر نبودى، چه کسی به مردم روزگار میآموخت که در رکوع زکات دهند و در سجود شهید شوند؟ چه کسی به مردم میفهماند که دنیا پستتر از استخوان خوک در دستان جذامی است؟ کدام حنجره در گوشهای خوابمانده انسان فریاد میزد: «ای مردم! یاد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فریبنده جای آنرا گرفته است.»چه کسی به آدمیان میآموخت که: «دنیا خانه نابود شدن و رنج بردن و عبرت گرفتن است».
کاش تمام دهانها بسته شوند. کاش تمام صداها سکوت کنند تا تنها تو سخن بگویی برای ابد، تا سخنان بیبدیل خویش را تا قیامت برای گمراهی مردم تلاوت کنى. کاش بشر کلام تو را بفهمد. کاش اینقدر از تو دور نمانیم. کاش شبیه تو بودن را بیاموزیم. کاش تو را گم نکنیم در بیراهههای زمانه.
سخن بگو، «شمع بیتالمال روشن مانده است.» سخن بگو، جهان در خواب است و ستم تمام خاک را غرق در خون کرده. کسی بیدار نمانده برای برافروختن شمعی در این ظلمات. کسی صدای نالههای حق را در زنجیر نمیشنود. کسی جرئت خروشیدن برای رهایی از ظلم را ندارد. من اما صدای مردی را میشنوم که از گلوی زخمی تاریخ زبانه میکشد. صدای مردی را میشنوم که قرنهاست کلمات شعلهور خویش را چون هرّای شیر در گوش سنگین زمین میخواند و هنوز کسی از این آیههای آسمانی متنبه نشده است. صدای تو را میشنوم:
خدا را! خدا را! از عقوبتی که نزدیک است، بترسید و از کیفر ستم برحذر باشید و از آینده دردناک ظلم بهراسید.خدا دعای ستمدیدگان را میشنود و در کمین ستمکاران است و کسی که شمشیر ستم برکشد، با آن کشته میشود. روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام خواهد کشید، سختتر از روزیاست که ستمکار بر او ستم روا داشته. بدترین توشه برای قیامت، ستم بر بندگان خداست.
هر آینه ملتهای جهان شب را به صبح میرسانند، درحالیکه از ستم زمامدارانشان در وحشتند. عدالت را بگسترانید و از ستمکاری پرهیز کنید که ستم، رعیت را به آوارگی میکشاند و بیدادگرى، به مبارزه و شمشیر میانجامد.
جمعه 12/8/1391 - 8:37
اهل بیت
روز غدیر.. نسیم عطرآگین نبوت و شمیم روح افزاى رسالت و دستاورد همه پیامبران و رسالتهاى الهى است. روز غدیر.. سرآغاز سیرت هماره جوشان و راه قرآن گویا و كامل كننده دین حنیف و فرجام بخش نعمتهاى خداوندى و موهبتهاى قدسى است روز غدیر.. همان روزى كه پیامبر پس از بازگشت از حجة الوداع (سال 10 هجرى) آخرین خطبه خود را در بدترین شرایط آب و هوایى و وزش بادهاى تند و سوزناك و كارشكنى منافقان و بازیگرى بیماردلان و سخنان ناامید كننده و شایعة پراكنى شایعه سازان و آشوبگرى اوباش خواند! پیامبر در میان آنان برخاست تا اعلام كند على(ع) وصى او، جانشین او، نایب او و وزیر اوست.
او داراى ولایت پیامبران و حكومت رسولان و رهبرى حق و حقیقت در میان مردم است. آنچه رسول خدا (ص) از آن برخوردار بوده على همان را برخوردار است و هر كه پیامبر بر او ولایت و سرپرستى داشت، على نیز سرپرست اوست. منزلت او بسان منزلت پیامبران است و رهبرى و ولایتش مطلق است. هیچ قید و شرط و مانع و بازدارندهاى ندارد. خداوند متعال این رویداد بزرگ جهانى را چنین معرفى كرده است:
« الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا»
امروز دین شما را برایتان كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را براى شما (به عنوان) دینى برگزیدم».
آرى روز غدیر این چنین است. روزى كه از آن به عنوان تكامل و بلوغ راه آسمانى و پیام و اندیشه حق از زمان آدم ابوالبشر(ع) تا عصر حضرت ختمى مرتبت (ص) یاد مىشود. از این رو روز غدیر نه تنها براى مسلمانان - كه همواره براى حق آغوش مىگشایند و بر اساس آن زندگى مىكنند - روز عید و شادمانى شد، كه براى دیگر ملّتها نیز به یك روز شناخته شدهاى تبدیل گشت (2) چرا كه غدیر از جمله روزهاى خداوند متعال است روزى كه سیر تاریخ و مسیل رویدادها را دگرگون كرد.
و راز آن در دو چیز است.
1- به این اعتبار كه غدیر سرآغازى براى خط وصایت و جانشینى و استمرارى براى رخداد پیامبرى بود تا حركت پیامبران جاودانه شود و امت اسلامى بعد از رحلت پیامبر گرد این خط فراهم آید.
2- و به اعتبار كسى كه امیر و صاحب روز غدیر است.
امیر غدیر:
او على(ع) امیر مؤمنان بالاترین شخصیت اسلامى - پس از رسول خدا (ص) - نمونه و سیماى دوم اوست. اولین مسلمان و مؤمن و فداكار و نمازگزار و مجاهد و شكیبا و صبور و خویشتندار و...
على(ع).. سیماى حق و نشان راستى و سرلوحه ایمان و اعلام خداوند رحمان و دست پرورده محمد(ص)، همان كه در میان مردم به عدالت داورى مىكرد و در قضاوت رعایت انصاف مىنمود على(ع).. مرد آسمان و زمین است، آن كه ناپیدا با پیامبران گذشته برانگیخته شد و آشكارا با پیامبر خاتم، مردى كه در ملكوت آسمان پیش از ناسوت زمین شناخته شده بود و براى آخرین آفرینندگان و واپسین روزگاران ذخیره گشته بود.
على(ع).. فاتح خیبر.. همان حیدر
على(ع).. درهم شكننده احزاب.. و بر كننده درب خیبر و كشنده شرك ورزان و پیمان شكنان و تجاوزگران و از دین برون شدگان.
على(ع).. بدر است.. و اُحد.. و حنین.. و ذات السلاسل..
على(ع).. همه اسلام است و اصل ایمان.
روایت شده است كه هنگامى كه امیر مؤمنان(ع) به دژ یهودیان در جنگ خیبر رسید، مردى یهودى از او پرسید كیستى؟
- آن حضرت فرمود: على بن ابى طالب.
آن مرد گفت: قسم به آن چه كه بر موسى نازل شده است، شما عُلوّ و برترى یافتید (3).
على(ع) عدالت محض است. اوست كه فرمود: «أأقنع من نفسی بأن یقال امیرالمؤمنین ولا اشاركهم فى مكاره الدهر او اكون اسوة لهم فى جشوبة العیش:(4) آیا به این بسنده كنم كه مرا امیرمؤمنان بخوانند و با مردم در رنجهاى زمانه و سختىهاى زنى شریك نشوم؟».
همان على كه مىفرماید: «واللَّه لو اعطیت الاقالیم السبعة وبما تحت افلاكها على أن أعصى اللَّه فى نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت(5) .. به خدا سوگند اگر هفت اقلیم و آنچه را در آنها است به من دهند با گرفتن پوست دنهاى جو از دهان مورچهاى خدا را معصیت كنم، هرگز چنین نخواهم كرد» این است صاحب روز غدیر.. همو كه عین عدالت، حقیقت فروتنى و واقعیت انصاف و برابرى به تمام معناست.
جاودانگى روز غدیر
و راز اینكه ما روز غدیر را جاودانه مىدانیم، همین است.. غدیر، روز ارزشهاى والاى انسانى ومبانى استوارمند نبوى است. در آسمان هرگز به چیزى فراتر و مهمتر از ولایت امیرمؤمنان ندا ندادهاند، زیرا نداى به ولایت على(ع) نداى ایمان است: «عنوان صحیفة المؤمن على بن أبى طالب(ع)(6) دوستى على سرلوحه هر مؤمنى است».
و براى اینكه نداى به ولایت امیر مؤمنان، نداى عدل است، كه فرمود: «والقوىّ عندى ضعیف حتى آخذ الحق منه ..(7) وتوانگر نزد من ضعیف است تا آنگاه كه حق ضعیف را از وى بستانم» و بدینسان على(ع) عدالت را در تاریخ جاودانه كرد.
ونیز فریادگر امانت دارى و صیانت نفس است.. پیامبر درگذشت در حالى كه بدهىهایى بر عهده داشت كه امیرمؤمنان آنها را پرداخت كرد. امیر مؤمنان به شهادت رسید و بدهىهایى داشت كه امام حسن (ع) آنها را پرداخت كرد روز غدیر.. یا به تعبیرى رساتر، فرهنگ غدیر.. یا خاستگاههاى روز غدیر، همانا عدالت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكیزگى در رفتار و طهارت در زندگى، انصاف در برخوردها و پاكیزگى در رفتار و طهارت در كردار، و راستى و صداقت در شیوههاى زندگى است.. بلكه نداى ولای امیرالمؤمنین على(ع) ندا به همه ارزشهاى والا و مفاهیم انسانى است..
گزیدهاى از رویداد غدیر (8)
(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ)
«اى پیامبر ابلاغ كن آنچه را كه خدایت فرمود» (مائده / 67).
این آیه در بازگشت رسول خدا (ص) از حجة الوداع و پس از آنكه حضرت در منا براى مسلمانان به ایراد سخن پرداخت، نازل شد. او خطاب به مسلمانان فرمودند:
آیا مىدانید كه كدام روز حرمتش بیشتر است؟ مردم در پاسخ گفتند: امروز.
فرمود: كدام ماه حرمتش بیشتر است؟
- این ماه.
كدام شهر حرمتش بیشتر است؟
- همین شهر (مكه)
- پس بدانید كه حرمت خونتان و اموالتان و ناموستان بر همدیگر همچون حرمت این روز و این ماه و این شهر است و تا این روزى كه پروردگارتان را دیدار كنید، ادامه دارد..
آنگاه پس از خروج از مكه در منطقهاى به نام «غدیر خم» كه در آن درختان تنومندى وجود داشت، در زیر درخت بزرگى به خطبه ایستاد. پیامبر به امت فرمود: اى مردم آیا مىدانید كه ولى و سرپرست شما كیست؟ گفتند: آرى (ولىّ و سرپرست ما) خداوند و پیامبر اوست.
فرمود: آیا نمىدانید كه من بر شما از خود شما سزاوارترم؟ گفتند: چرا مىدانیم. پیامبر خدا(ص) گفت: خدایا گواه باش و این جمله را كه سه بار تكرار كرد تا آنها را پایبندتر و متعهدتر كند و بر آنها تأكید نماید و توجه ایشان را به اهمیت آنچه مىخواهد بگوید، جلب كند. آنگاه در حالى كه دست على بن ابى طالب(ع) را گرفته بود، فرمود: هان! آن كه من ولاى اویم، این على(ع) مولاى اوست. خداوندا! ولىّ و مولا باش آن كه او را ولىّ و مولاى خود مىداند و دشمن دار آن كه با او دشمنى مىكند و یارى كن آن را كه یاریش مىكند و واگذار آن را كه او را وا مىگذارد و دوست بدار آن كه او را دوستش دارد. آنگاه فرمود: خدایا شاهد وگواه باش بر آنها كه من نیز گواهم.
در این میان، یكى از اصحاب برخاست و پرسید: اى رسول خدا (ص) این سخن از سوى خداست یا از سوى رسول او؟
(و در حقیقت) این پرسش برخاسته از تحجّر اندیشه آنان و آلودگى ایمانشان به شك و تردید و نیز برآمده از چركینى دلهایشان است كه از شرك ریشه دارد و در لابلاى باورشان سربرآورده است، چرا كه تا آن روز نمىتوانستند تصور كنند رسول خدا (ص) مردى آسمانى است و از سر هوا و هوس سخن نمىگوید و راستگوى امانت دار است.. پیامبر با آنكه از سرّ غیب به پستى آن مرد و سستى سؤالش آگاه بود، و دو رویى و دشمنى و حسادت او را در چهرهاش خوانده بود، به او فرمود: آرى، این فرمان از خداوند و رسول اوست. او امیر مؤمنان و سرور پرهیزكاران و رهبر سپید رویان (قیامت) است.. عمر بن الخطاب پیش آمد و دست على بن ابى طالب را به بیعت گرفت و گفت: به به و آفرین بر تو اى پسر ابوطالب. مولاى من و تمام مسلمانان شدى، آنگاه جبرئیل با این آیه نازل شد كه:
(الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَكُمُ الإِْسْلامَ دِیناً)
امروز دینتان را برایتان كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برایتان برگزیدم».
پیامبر فرمود: «الحمد للَّه على أكمال الدین و اتمام النعمة ورضى الرب برسالتى والولایة لعلى من بعدى:
خدا را سپاس، به خاطر كامل شدن دین و تمام شدن نعمت و خشنودى خدا از رسالت من و ولایت على پس از من».
سپس ـ بر اساس روایت امام صادق(ع) ـ پیامبر فرمود: روز غدیر خم، برترین عیدهاى امت من است. و آن روزى است كه خداوند متعال مرا امر فرمود تا على بن ابى طالب را پرچم هدایت وراهبر امتم قرار دهد تا پس از من به وسیله او هدایت شوند(9) .
_____________________________________________
1 ـ غدیر: در لغت به معناى آبگیر است.
مجمع البحرین: 3/294 وتاج العروس: 3/441.
غدیر خم: نام آبگیرى است كه كاروانها از آن به سوى مكه و مدینه و شام و... مىروند و در سرزمین حجاز واقع است.
2 ـ كتاب الغدیر، علامه امینى (رحمه اللَّه): 1/503.
3 ـ زاد المعاد، ابن القیم الجوزیه، 2/149.
4 ـ ینابیع المودة: 1/440.
5 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: 11/245.
6 ـ الصواعق المحرقة، (بیروت): 2/365.
7 ـ نهج البلاغه، شیخ محمد عبده (1: 89) خطبه 37.
8 ـ نگاه كنید به تفسیر قرطبى، 7/386 ذیل آیه «سأل سائل» و احمد بن حنبل رویداد غدیر را در كتاب الفضائل، 2/569، 572، 585، 593، 596 و 599 چاپ عربستان سعودى آورده است.
9 ـ بحارالانوار: 37/108 باب 52 به بعد و مناقب خوارزمى، فصل 14، ص 80.
جمعه 12/8/1391 - 8:35
اهل بیت
امیرمؤمنان علی علیهالسلام درباره وظایف مؤمنان در روز عید غدیر فرمود: «[در این روز] با گسترش دادن در هزینه و لوازم خانوادهتان به سوی آنان بروید و به برادرانتان نیکی کنید. خدای را برای آنچه به شما بخشیده است، سپاس گویید. با هم باشید؛ که خداوند، جدایی و پراکندگی شما را سامان میبخشد. به یکدیگر نیکی کنید؛ که خداوند، الفت شما را پایدار میسازد. نعمتهای خدا را به همدیگر هدیه دهید؛ که خداوند چندین برابر عیدهای پیشین و عیدهای آینده به شما پاداش میدهد؛ پاداشی که ویژه چنین روزی است. نیکیکردن در این روز، ثروت را ثمربخش میسازد و بر عمر میافزاید. همدردی کردن و مهرورزی با یکدیگر در این روز، رحمت خداوندی را جلب میکند. آن اندازه که توان دارید از فضل خداوند برای برادران و خانوادهتان با بذل آنچه موجود است، آماده و فراهم سازید. لبخند و شادمانی را میان خویش و در برخوردهایتان آشکار سازید و ستایش و سپاس خداوند را بر آنچه به شما بخشیده است، نمایان کنید».
جمعه 12/8/1391 - 8:33
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 5/7/1391 - 15:15
امر به معروف و نهی از منکر
چهارشنبه 5/7/1391 - 15:13
عکاسی
این عکس توسط عکاسی بریتانیایی گرفته شده است که پس از 5 ساعت پیاده روی برای عکاسی از چشم انداز گسترده...
افراد شجاع و نترس همه جا هستند، حتی در میان کوه های مرتفع نروژ،مکانی که انسان به سختی بر ان قدم می نهد.
وبگردی 20:30 ، این عکس توسط عکاسی بریتانیایی گرفته شده است که پس از 5 ساعت پیاده روی برای عکاسی از چشم انداز گسترده از Fjords نروژ پیاده روی و کوهپیمایی کرد تا سرانجام خود را به این مکان رسانید.
اما در کمال تعجب مردی تنها را در دوردستها مشاهده کرد که بر لبه صخره ای ایستاده و در حال تماشای منظره پائین است.این عکاس می گوید، ارتفاع مکانی که مرد ایستاده بود بیش از 3000 متر بود ولی او بی پروا در حال نظاره منطقه زیر پایش بود.
براستی که دیدن چنین صحنه بی نظیری از نقاشی خداوند، هوش را از سر می پراند.
چهارشنبه 5/7/1391 - 15:11