• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 28
زمان آخرین مطلب : 5834روز قبل
مصاحبه و گفتگو
فصل چهارم کتاب سینوهه - تحصيل در دارالحيات ‏ ‏--------------------------------------------------------‏ استادان مدرسه طبي دارالحيات، پزشكان سلطنتي بودند و كمتر در دارالحيات حضور بهم مي‌رسانيدند. براي اينكه بيماران ‏توانگر به آنها مراجعه ميكردند و اوقات آنها طوري صرف مداواي بيماران مي‌گرديد كه فرصتي براي حضور در دارالحيات باقي ‏نمي‌ماند. ولي گاهي از اوقات كه اطباي عادي از عهده مداواي بيماران بر نمي‌آمدند از اطباي مزبور درخواست مي‌كردند ‏كه بدارالحيات بيايند و بيماران را مداوا كنند و بدين ترتيب در شهر طبس بي‌بضاعت‌ترين بيماران، در صورتي كه اطباي ديگر ‏نمي‌توانستند آنها را معالجه كنند از علم و تجربه يك پزشك سلطنتي استفاده مي‌كردند. با اينكه در طبس فقيرترين ‏اشخاص مي‌توانستند وارد دارالحيات شوند و در آنجا مورد مداوا قرار بگيرند من آرزو نمي‌كردم كه بجاي آنها باشم و از ‏درمان مجاني استفاده كنم. براي اينكه اطباي جوان و محصلين دارالحيات انواع داروهاي جديد را در مورد اين بيماران فقير ‏بكار مي‌بردند كه بدانند اثر دارو چيست؟ همچنين وقتي ميخواستند كه يك مجروح را مورد عمل جراحي قرار بدهند يا ‏جمجمه يك نفر را بشكافند يا شكم بيمار ديگر را باز كنند بدون توسل به داروهائي كه درد را از بين ميبرد، مبادرت به اين ‏عمليات مي‌نمودند. آن داروها گران تمام مي‌شد و فقراء قوه خريداري دارو را نداشتند و دارالحيات هم داروهاي مزبور را در ‏دسترس بيماران نمي‌گذاشت و گاهي كه انسان وارد دارالحيات مي‌شد فريادهاي جگرخراش مجروحين را كه تحت عمل ‏جراحي بودند مي‌شنيد. دوره تحصيلات مدرسه دارالحيات طولاني بود زيرا محصل علاوه بر فرا گرفتن علم طب و فنون ‏شكافتن سر و شكم و معالجه ريه و كبد و كليه و مثانه و امراض زن‌ها و امراض مربوط به زايمان، مي‌بايد اثر تمام داروها را ‏بداند و اطلاع داشته باشد چگونه داروهاي مزبور را از گياه‌ها بدست مي‌آورند و چه موقع بايد گياه را چيد و چگونه آن را ‏خشك كرد. محصل مدرسه دارالحيات بايد بداند كه هر گياه طبي در كجاست و چه فصل چيده مي‌شود و در نظر اول بايد ‏خود گياه را و خشك شدة آن را بشناسد. مثلاً سي نوع ريشه گياه طبي را مخلوط مي‌كردند و مقابل محصل مي‌گذاشتند ‏و مي‌گفتند اين ريشه‌ها را از هم جدا كنيد و من بشما اطمينان مي‌دهم كه گاهي اطباي سلطنتي هم راجع به ريشة ‏گياه‌ها اشتباه مي‌كردند زيرا ريشه بعضي از گياه‌ها طوري بهم شبيه است كه نمي‌توان آنها را تميز داد. در اين گونه مواقع وسيله شناسائي ريشه‌هاي گياه‌هاي طبي، اين است كه طبيب ريشه گياه را در دهان قرار بدهد و ‏بجود و از روي طعم آن بفهمد كه از چه گياه است.‏
پنج شنبه 22/6/1386 - 10:50
موبایل
دنبال يك كلمه توي يك سايت مي گردم، چه كنم؟ روش كار را در دو جستجوگر ‏Google‏ و ‏AltaVista‏ توضيح مي دهم.‏ ‏ فرض كنيد مي خواهيم ببينيم كلمه ‏IRAN‏ در سايت ‏www.    .com‏ آمده يا نه ، ‏ الف) در جستجوگر ‏Google‏ در جعبه جستجو تايپ كنيد: ‏Site: www     .com Iran‏ (يك فاصله خالي ‏بين آدرس و كلمه ‏Iran‏ ايجاد كنيد) سپس ‏enter‏ را بزنيد. صفحاتي از سايت ‏www.    .com‏ را كه داراي ‏كلمه ‏IRAN‏ است را مي آورد.‏ ‏ ب) در جستجو گر ‏AltaVista‏ در جعبه جستجو تايپ كنيد: ‏URL:www.    .com+iran‏ (يك فاصله ‏خالي بين آدرس و كلمه +‏Iran‏ اعمال كنيد) سپس ‏enter‏ را بزنيد. ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:56
موبایل
به دنبال يك كلمه در يك صفحه مي گردید ؟ ‏ گاهي وارد يك صفحه اي مي شويم كه پر از مطالب مختلف است. مي خواهيم ببينيم توي اين صفحه راجع به ‏مثلا ايران صحبتي شده يا خير، به عبارت ديگر آيا در اين صفحه كلمه "ايران" آمده است يا خير.‏ ‏ كافيست در مرورگرIE‏ (يعني ‏Internet explorer‏) كليد ‏View‏ و سپس گزينه ‏Find‏ را انتخاب كنيم. در ‏صفحه اي كه باز مي شود كلمه ‏IRAN‏ را تايپ كنيد، و كليد ‏Find‏ را فشار دهيد. اگر اين كلمه در صفحه ‏موجودباشد آن كلمه در وسط صفحه آورده شده و هاي لايت مي شود. با فشردن مكرر كليد ‏Find‏ ديگر كلمات ‏مورد جستجو در صفحه آورده مي شود. . ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:54
موبایل
آيا من مجبورم اين صفحه مقدماتي سايت را با چندين دقيقه انيميشين خسته كننده ببينم؟ ‏ ‏ بعضي از طراحان صفحات وب واپس گرا(!) هنوز هم از صفحات (‏Introduction) intro‏ به عنوان صفحه ‏اول هوم پيج استفاده مي كنند و در اين صفحات انيميشيني قرار مي دهند كه پس از اتمام آن تازه مي توانيد به ‏صفحه اول سايت كه داراي مطلب است برويد . اگر حوصله ديدن اين صفحات را نداريد، ابتدا بگرديد ببينيد ‏در صفحه ‏Intro‏ كليدي به نام ‏skipintro‏ هست يا نه. اگر بودكه سريع آن را فشار دهيد تا از روي اين صفحه ‏به صفحه اول بپريد. ‏ اگر چنين كليدي نبود، مجبوريد لااقل يكبار اين صفحه مقدماتي را تحمل كنيد تا به صفحه اول برويد. حالا ‏آدرس اين صفحه را كه در جعبه آدرس بالا صفحه نوشته شده است آن را انتخاب نموده در ‏IE‏ از منوی ‏Favorites ‎‏ گزینه ‏Add to Favorites ‎‏ را انتخاب کنید سپس صفحه ظاهر شده را ‏Ok‏ کنید در ‏Opera‏ ‏منوی ‏‎ Bookmarks‎‏ را انتخاب کرده وروی ‏‎ Bookmark Page …‎‏ کلیک کنید و سپس صفحه ظاهر شده ‏را ‏Ok‏ کنید و از اين پس شما آدرس صفحه اصلی را در زیر منوی آن دارید و میتوانید به سايت مورد علاقه ‏خود برويد تا در واقع آن صفحه خسته كننده را ميان بر زده باشيد. ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:50
موبایل
لينك ها را در صفحات جديد باز كنيد.‏ ‏ وقتي شما به لينكي بر مي خوريد (مقصود همان كلمات يا عباراتي است كه عموما آبي رنگ هستند و "كرزر" ‏با رفتن بر روي آنها، به "دست" تبديل مي شود) مي توانيدآن را در همان پنجره باز كنيد و يا اينكه آن را در ‏پنجره جديدي باز كنيد. بهتر است هميشه لينك ها را در پنجره جديد باز كنيد، براي اين كار بجاي اينكه به ‏راحتي روي لينك رفته كليك چپ كنيد، روي لينك برويد و سپس كليك راست كنيد، بعد از آن روي ‏open in a ‎new window‏ برويد و در مرحله آخر كليك راست را رها كنيد. با اين كار لينك در پنجره جديدي باز مي ‏شود. اين كار چه مزيتي دارد؟ با اين كار شما در حالي كه مشغول خواندن صفحه دانلود شده هستيد، صفحات ‏ديگر دانلود مي شوند، يعني سريعتر كارها انجام مي شود. مثلا وقتي توسط "ابزار جستجويي" كلمه اي را ‏جستجو مي كنيد و سپس نتايج ظاهر مي شود، هر كدام از نتايج كه مورد علاقه شما بود، "در صفحه جديد باز ‏كنيد" با اين كار در حالي كه مشغول خواندن نتايج سرچ هستيد، صفحات مورد علاقه شما در حال دانلود شدن ‏هستند. مثلا وقتي كه مي خواهيد به صفحه بعدي نتايج سرچ برويد (و مثلا كليد ‏next‏ را مي زنيد) مي توانيد ‏در حاليكه صفحات بعدي نتايج جستجو در حال دانلود شدن هستند، برگرديد و صفحات كاملا دانلود شده خود ‏را، از صفحات مورد علاقه انتخاب شده از ميان نتايج جستجو، مطالعه كنيد. ‏ توجه:‏ ‏1. 1. بعضي از سايتها اين امكان را مي دهند كه با زدن كليدي ، تمامي لينكها در پنجره جديد باز شوند.‏ ‏2. 2. بعضي از لينكها طوري آماده شده اند كه خود بخود در پنجره جديد بازشوند. با اين كار (يعني زدن كليك ‏راست و سپس انتخاب حالت ‏open in a new window‏) ممكن است اعلان "صفحه يافت نشد" پديدار شود. ‏در اينصورت كافي است همان كليك چپ را بزنيد تا لينك در پنجره جديد باز شود.‏ ‏3. 3. شما براي باز كردن لينك ها در پنجره هاي جديد، محدوديت داريد. اگر تعداد زيادي پنجره باز شود ‏ممكن است باعث "هنگ" كردن برنامه مرورگرتان شود. بنابراين بطور همزمان، حدود 10 تا 15 پنجره ‏بيشتر باز نكنيد. ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:27
کامپیوتر و اینترنت
فصل چهارم ‏ دیواره های آتشین یک دیواره آتشین ابزاری است که امکان استفاده از اینترنت با کاهش خطر نفوذ گران را ‏فراهم می سازد. با دیواره آتشین می توانید با اطمینان خاطر وارد اینترنت شوید ، بدون اینکه ‏افراد نا خواسته نتوانند به سیستم و یا شبکه اختصاصی شما وارد شده و به پرونده ها و ‏اطلاعات دسترسی پیدا کنند. ‏ در این فصل چگونگی ساخت دیواره آتشین برای محافظت از سیستم‏Red Hat Linux‏ از ‏تجاوز نفوذ گران توضیح داده می شود . ‏ استفاده از دیواره آتشین یکی از روش های موثر و کارا برای حفاظت سیستم هنگام ‏اتصال به اینترنت می باشد.‏ هشدار : با و جودی که دیواره آتشین امنیت بسیار بالایی را برای سیستم فراهم می ‏سازد، ولی تنها وسیله امنیتی نیستند که می توانید به کار برید. بنابراین علاوه بر ایجاد یک ‏دیواره آتشین برای حفاظت از سیستم خود باید از لایه های دیگر ایمنی ، مانند قفل کردن ‏پنجرهها ؛ استفاده از زنگ خطر و امثالهم (سایر ابزار های ایمنی استفاده کنید.‏ ساخت یک دیواره آتشین موثر و کارا به روش ‏iptable‏ ‏ همراه با ‏Linux‏ یک سیستم دیواره آتشین کاملأ موثر و کارا موسوم به ‏Netfikter/iptables‏ ‏ارائه میشود . قسمت ‏Netfilter‏ عطف به سیستم دیواره آتشین است که در سیستم عامل از ‏پیش کار گذاشته می شود . یعنی در هسته ‏Linux ‎‏ و‏‎ iptables‎‏ رابطی استکه آنرا کنترل می ‏کند . ‏ سیستم ‏iptables‏ بسته های ‏IP‏ را که ستون اصلی اینترنت محسوب می شود از فیلتر می ‏گذرانند. ‏IP‏ در واقع به معنی پروتکل اینترنت می باشد . با اتصال به اینترنت کلیه اطلاعات ‏که ارسال کرده وبا دریافت می کنید به صورت بسته های ‏IP‏ انتقال داده می شوند . کلیه ‏اطلاعات وارد شده به کامپیوتر و یا ارسال شده از آن از طریق اینترنت به صورت بسته های ‏IP‏ ؛ بسته بندی می شوند .شما می توانید با بکار بستن ‏iptables‏ دریافت این بسته ها را تایید ‏و یا وجود آنرا بر حسب مقصد بسته ها ، نشانی های منبع و درگاهی ها نادیده بگیرید و اجازه ‏ورود به سیستم را به آنها ندهید .‏ Iptable‏ ها از کار آیی بسیار خوبی برخوردارند ، زیرا از ‏Stateful Filtering‏ ‏استفاده می کنند . ‏Stateful Filtering‏ به این معنا است که دیواره آتشین می تواند قادر به پی ‏گیری وضعیت هر اتصال به شبکه می باشد . برای مثال چنانچه در حال مرور پایگاه ‏WWW.dummies.Com‏ می باشید، ‏iptables‏ همه بسته های مربوط در اتصال به این ‏پایگاه را شناسایی می کند . ‏iptables‏ همه بسته های ‏‎ ‎دیگری را که به این پایگاه و اتصال ‏شما به آن نمیباشد نیز شناسایی کرده و مانع ورود بسته هایی کهدر ارتباط با اتصال شما به ‏پایگاه فوق نمیباشد به سیستم خواهند کردید و نفوذ گران نخواهند توانست از دیواره آتشین گذر ‏کرده و به سیستم نفوذ کنند .‏ ‏* نکته : بنا به پیش فرض ،‎ Red Hat Linux‎‏ خود یک دیواره آتشین بر اساس ‏iptables‏ ‏در کامپیوتر شما نصب خواهد کرد . در هنگام نصب دیواره آتشین یک سطح متوسط حفاظتی ‏برای سیستم منظور خواهد شد. در ‏Linux ‎‏ می توان از دیواره آتشین پش فرض سیستم ‏استفاده کرد ، ولی سطح ایمنی این دیواره آتشین به اندازه کافی بزای اتصال به اینترنت امن ‏نیست ، بنابراین در این فصل نحوه ساخت یک دیواره آتشین بهتر و امن تررا شرح می دهیم.‏ ‏* نکته : مفهوم درگاه ها یکی از بخشهای مهم و اساسی پروتکل اینترنت می باشند. درگاه ها ‏برای سازمان دهی ارتباطات بین کامپیوتر های خدمات دهنده و خدمات گیرنده به کار می ‏روند . مثل کنترل کارهای داخلی اینترنت مانند مرور وب.‏ طراحی دستور های فیلتر سازی : روش های مجاز کننده و باز دارنده ‏ هنگام طراحی دستور برای فیلتر سازی در دیواره آتشین ، می توانید یکی از دو حالت زیر را ‏در نظر بگیرید: ‏ به همه کامپیوتر های دیگر اجازه اتصال به کامپیوتر خود را بدهید ، ولی از بعضی از ‏دسترسی های خاص به سیستم خود جلوگیری کنید. ‏ بنا به پیش فرض کلیه اتصال های دیگر به کامپیوتر خود را نا دیده انگاشته و فقط دسترسی ‏های ویژه ای را مجاز سازید.‏ به نظر می رسد اعمال روشی که در آن برقراری کلیه ارتباطات مجاز شمرده می شود و ‏سپس تک تک ارتباطات بررسی و بعضی از آنها نا دیده انگاشته می شوند بهترین روش ‏نصب دیواره آتشین می باشد. از این روش در نصب دیواره آتشین پیش فرض سیستم ، هنگام ‏نصب‎ Red Hat Linux‎‏ استفاده می شود.‏ روش دیگر این است که هر نوع اتصال و برقراری ارتباط با کامپیوتر خود را نا دیده بگیرید ‏و سپس از میان اتصال های نا دیده انگاشته شده ، اتصال مورد نظر را انتخاب و با کامپیوتر ‏مربوط به آن مرتبط گردید . این روش باز دارنده و محدود کننده ، از جنبه های ایمنی ، بسیار ‏بهتر است ، زیرا به این ترتیب فقط دسترسی کامپیوتر هایی به سیستم شما امکان پذیر می ‏گردد که خودتان آنها را انتخاب کرده باشید. ولی در هر صورت این روش نیز نقاط ضعف ‏خود را دارد زیرا ممکن است به طور ناخواسته مانع اتصال و دریافت اطلاعات از کامپیوتر ‏هایی شوید که اطلاعات آنها کاملأ مورد نیاز شما می باشد.‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:25
طنز و سرگرمی
ضرب المثل هاي ايراني (( پ ))‏ ‏ ‏ پا را به اندازه گليم بايد دراز كرد !‏‏ پايين پايين ها جاش نيست، بالا بالا ها راش نيست !‏ پز عالي، جيب خالي !‏ پس از چهل سال چارواداري، الاغ خودشو نميشناسه !‏ پس از قرني شنبه به نوروز ميافته !‏  پسر خاله دسته ديزي !‏ پسر زائيدم براي رندان، دختر زائيدم براي مردان، موندم سفيل و سرگردان !‏ پدر كو ندارد نشان از پدر --- تو بيگانه خوانش نخوانش پسر !‏ پشت تاپو بزرگ شده !‏ پنج انگشت برادرند، برابر نيستند !‏ پوست خرس نزده ميفروشه !‏ پول است نه جان است كه آسان بتوان داد !‏ پول پيدا كردن آسونه، اما نگهداريش مشكله !‏ پول حرام، يا خرج شراب شور ميشه يا شاهد كور !‏ پولدارها به كباب، بي پولها به بوي كباب ، پول ما سكه عُمَر داره !‏ پياده شو با هم راه بريم !‏ پياز هم خودشو داخل ميوه ها كرده !‏ پي خر مرده ميگرده كه نعلش را بكنه !‏ پيراهن بعد از عروسي براي گل منار خوبه !‏ پيرزنه دستش به درخت گوجه نميرسيد، مي گفت : ترشي بمن نميسازه !‏ پيش از آخوند منبر نرو !‏ پيش قاضي و معلق بازي ! پيش رو خاله، پشت سر چاله ! لطفا من را در تکمیل این ضرب المثل ها یاری کنید..... (((((((((MAK_MAHZ))))))))))) ‏ ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:24
مصاحبه و گفتگو
قدري سكوت برقرار گرديد و بعد يكي از شاگردان بنام موسي گفت بلي او با ما صحبت نمود. ساير شاگردان هم اين حرف ‏را تكرار نمودند ولي من چيزي نگفتم براي اينكه (آمون) با من صحبت نكرده بود و حيرت مي‌نمودم چگونه ديگران جرئت ‏مي‌كنند دروغ بگويند. جواني كه شب باطاق كاهن رفته، آنجا خوابيده بود، با وقاحتي حيرت‌آور گفت (آمون) بر من هم ‏آشكار شد و اسراري را بمن گفت ولي تاكيد كرد كه به هيچكس بروز ندهم و من از شنيدن صداي آرام و با محبت او لذت ‏ميبردم. موسي گفت وقتي من (آمون) را ديدم او دست روي سرم گذاشت و گفت اي موسي، من بتو و خانواده‌ات بركت ‏ميدهم و تو روزي يكي از اطباي معروف مصر خواهي شد. بعد از موسي يكايك شاگردان، داستاني راجع به اين كه (آمون) ‏را ديدند و وي با آنها صحبت كرد جعل نمودند تا اين كه نوبت به من رسيد و كاهن گفت (سينوهه) آيا تو (آمون) را ديدي و ‏او با تو صحبت كرد؟ گفتم نه... من نه او را ديدم و نه صدايش را شنيدم و فقط نزديك صبح حس كردم كه قدري پرده تكان ‏مي‌خورد. كاهن نگاهي تند به من انداخت و سكوت برقرار شد. يكي از جوان‌ها كه از بدو ورود به مدرسه با من دوست ‏شده بود دست كاهن را گرفت و او را كناري برد و بعد آهسته با وي صحبت كرد و وقتي آن سه نفر مراجعت كردند كاهن ‏با لحن خشم‌آلود گفت (سينوهه)،‌ چون در عقيدة صميمي و پاك تو هيچ ترديد وجود ندارد ممكن است (آمون) با تو صحبت ‏كند. و آنگاه به اشاره وي همان جوان پرده را عقب زد و مرا مقابل مجسمه (آمون) برد و وادارم كرد كه طبق معمول سر بر ‏زمين بگذارم و بهمان حال گذاشت. يك مرتبه، صدائي در اطاق پيچيد و خطاب به من گفت سينوهه ... سينوهه... من ‏ديشب ميخواستم با تو صحبت كنم ولي تو كه تنبل هستي خوابيده بودي. من سر را بلند كردم و متوجه شدم كه صدا از ‏دهان (آمون) خارج ميشود و بعد همان صدا گفت (سينوهه) من (آمون) هستم و بجرم غفلتي كه ديشب كردي مي‌بايد ‏تو را در كام خداي بلع‌كننده بيندازم ولي چون ميدانم كه بمن اعتقاد داري اين مرتبه تو را مي‌بخشم و.... من ديگر متوجه ‏نشدم كه آن صدا چه گفت زيرا فهميدم صداي مزبور كه من تصور ميكردم صداي (آمون) مي‌باشد غير از صداي همان ‏كاهن نيست و از استنباط اين موضوع يك حال نفرت و خشم و عبرت شديد بمن دست داد. تا اين كه كاهن آمد و مرا از ‏زمين بلند كرد و گفت بيا و در شست و شو و تجديد لباس (آمون) شركت كن. من درست نميدانم چگونه براي شستن و ‏خشك كردن و تجديد لباس مجسمه (آمون) با ديگران كمك كردم زيرا حواسم پريشان شده بود و حس مينمودم كه يك ‏ضربت بزرگ و غير قابل جبران به اعتقاد من وارد آمده است. آن روز روغن مقدس بر سر من و ديگران ماليدند و يك ‏پاپي‌روس (كاغذ مصري – مترجم) بمن دادند كه حكم ورود من به دارالحيات بود و وقتي تشريفات ورود من به دارالحيات در ‏آن روز خاتمه يافت و من از معبد خارج گرديدم كه بخانه بروم از فرط نفرت و تاثر دچار تهوع شدم.‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:21
مصاحبه و گفتگو
كاهن پرده مزبور را عقب زد و آنوقت براي اولين مرتبه چشم من به خداي (آمون) كه شبيه به انسان بود افتاد و چون جوان ‏بودم و اعتقاد به خداي (آمون) داشتم بدنم لرزيد. من ديدم كه (آمون) لباس در بر دارد و چراغهائي كه اطراف او نهاده‌اند، ‏زر و سنگ‌هاي گران بهاي سر و گردن او را مي‌درخشاند. كاهن گفت شما بايد امشب در اينجا تا صبح بيدار باشيد و ‏عبادت كنيد كه شايد خداي آمون با شما صحبت نمايد و اگر صحبت كرد دليل بر اين است كه شما را براي ورود به ‏دارالحيات لايق مي‌داند و هرگاه لايق ورود به دارالحيات شديد، فردا صبح باتفاق من (آمون) را شست و شو خواهيد كرد و ‏لباس او را عوض خواهيد نمود و آنگاه به دارالحيات ميرويد. بعد از اين سخنان كاهن مزبور پرده را مقابل آمون كشيد و بدون ‏اينكه دست‌ها را روي زانو بگذارد و سر فرود بياورد از اطاق خارج شد و در را بست. بمحض اينكه كاهن از اطاق خارج شد ‏شاگردهائي كه از نظر سن بزرگتر از من بودند شروع بصحبت و خنده كردند و از جيب خود گوشت و نان بيرون آوردند و به ‏خوردن مشغول شدند. يكي از آنها هم بيرون رفت و بعد شاگردان گفتند كه او باطاق كاهن مي‌رود كه در آنجا غذا بخورد و ‏شب را نيز آنجا خواهد خوابيد زيرا نمي‌تواند اين جا روي سنگ بخوابد. ولي من روزه داشتم و حاضر نشدم كه از غذاي ‏ديگران بخورم و خوردن غذا را در حالي كه (آمون) در پس پرده است كفر مي‌دانستم. جوانان ديگر بعد از غذا خوردن به ‏بازي با استخوان (مقصود قاپ‌بازي است – مترجم) مشغول شدند و آنگاه هر يك از آنها روي سنگهاي مسطح و صيقلي ‏كف اطاق دراز كشيدند و بخواب رفتند. ولي من نميتوانستم بخوابم و دائم در فكر (آمون) بودم و اوراد مذهبي خودمان را ‏مي‌خواندم و گوش فرا مي‌دادم چه موقع صداي (آمون) را خواهم شنيد. تا اين كه سپيده صبح دميد ولي من صداي آمون ‏را نشنيدم و نزديك طلوع فجر بطرزي مبهم حس كردم كه پرده‌اي كه مقابل آمون بود قدري تكان خورد. در بامداد نگاهبانان ‏معبد بوق زدند و درها باز شد و مردم وارد معبد گرديدند و من صداي آنها را مثل همهمة امواج دريا كه از دور بگوش برسد ‏مي‌شنيدم. وقتي آفتاب طلوع كرد كاهن باتفاق همان جوان كه شب رفته بود در بستري راحت بخوابد وارد اطاق گرديد . كاهن خطاب بما گفت اي كساني كه آرزو داريد وارد دارالحيات ‏شويد آيا ديشب بيدار بوديد و عبادت كرديد؟ ما به يك صدا گفتيم بلي. كاهن گفت آيا (آمون) با شما صحبت كرد و صداي ‏او را شنيديد؟ ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:19
مصاحبه و گفتگو
قبل از رفتن به دارالحيات ما ميبايد مدت يكهفته روزه بگيريم و تمام مدت را در خود معبد بگذارنيم و از آنجا خارج نشويم. در ‏شب آخر، ميبايد كه خداي (آمون) خود را بر ما آشكار كند و با ما صحبت نمايد و اگر آشكار مي‌نمود و صحبت ميكرد در ‏آنصورت معلوم ميشد كه ما لايق ورود به دارالحيات هستيم. ولي بطوري كه خواهم گفت تقريباً محال بود كه بعد از اينكه ‏مدت سه سال مغز شاگردان را با افكاري كه مربوط به (آمون) بود پر كرده‌اند، در آنشب (آمون) با آنها صحبت ننمايد. فقط ‏من بين شاگردان مستثني بودم براي اينكه باتفاق پدرم بر بالين بيماران حاضر ميشدم و مرگ آنها را به چشم خود ‏مي‌ديدم. من از كودكي تا سن شانزده سالگي بيش از پنجاه بيمار را ديده بودم كه مقابل چشم من مردند. من در همان ‏موقع با وجود خردسالي، متوجه مي‌شدم كه هيچ چيز مثل مرگ، انسان را متوجه پوچ بودن بعضي از مطالب كاهنان ‏نمي‌كند زيرا انسان با ديدگان خود مي‌بيند كه بين مرگ يك انسان و يك جانور فرق وجود ندارد و مي‌فهمد كه اگر كاهنين ‏همانطوريكه مي‌گويند وكيل و نماينده مختار (آمون) در روي زمين هستند جلوي مرگ را مي‌گرفتند و لااقل خودشان ‏نمي‌مردند. انسان وقتي مرگ را مي‌بيند و مي‌فهمد كه همه مطالب و معتقدات پوچ است، همه چيز را پوچ مي‌بيند. ‏شاگردان ديگر مثل من بدفعات مرگ را نديده بودند و لذا نمي‌توانستند مثل من راجع به روايات كاهنان فكر كنند. باري بعد ‏از اينكه يكهفته در معبد بسر برديم و روزه گرفتيم در روز هفتم موهاي سر ما را ستردند و ما را در استخر بزرگ معبد ‏شستند، بعد يك لباس خشن كه لباس رسمي دارالحيات بود بر ما پوشانيدند. هنگام غروب وقتي (آمون) در قفاي ‏تپه‌هاي غربي ناپديد شد (در اينجا مقصود از آمون خورشيد است كه در عين حال خداي بزرگ مصر هم بود – مترجم) ‏نگاهبانان در بوق‌ها دميدند و درهاي معبد بسته شد و آنوقت يكي از كاهنين  بما گفت بيائيد. ما براهنمائي كاهن مزبور، از يك دالان طولاني عبور كرديم و او دري را گشود و ما را وارد ‏اطاقي وسيع كه يك فرش داشت كرد و من ديدم كه اطاق مزبور تاريك است ولي در صدر اطاق پرده‌اي آويخته‌اند كه قدري ‏نور از پشت پرده باين طرف مي‌تابد. تا آن موقع من وارد اطاق مزبور نشده بودم ولي مي‌فهميدم كه آنجا اطاق آمون ‏مي‌باشد. ‏
چهارشنبه 21/6/1386 - 12:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته