• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 148
تعداد نظرات : 133
زمان آخرین مطلب : 5063روز قبل
دعا و زیارت
اختلاف شیعه و اهل سنت در این مسائل به اختلاف در مبانی استنباط احکام دینی بر می گردد. هر یک ازمذاهب فقهی اسلامی برای استنباط احکام دین،ازیک سری اصول ومبانی بهره می گیرند. طبیـعی است که اگر در اصول، مبانی و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتیجه و رهاورد استنباط ها متفـاوت خواهد شد. بسیاری از اختلافات فـقهی شیعه و سـنی،‌ ریـشه در تـفـاوت دیدگـاه ها در اصـول و مبانـی استنباط دارد، مثلا‍ً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پیامبر(ص) به سـنت صحابه و گاهی به سنت تابعیـن ارزش می دهند،‌ ولی شیعه افزون بر قرآن و سنت پیامبر (ص)، به سنـت اهل بیت پیامبر(ص)بهامی دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پیامبر نباشد، به عنوان منبع شرعـی نمی پذیرند. برخی از اختلافات فقهی ریشه در همین نکته دارد. اختلاف در وضو هم از همین نوع اسـت. شـیعیان با تمسک به حـدیـث ثقلین، به اهل بیت و امامان معصوم(ع) مراجعه می کنند و احکام شـرعی خویش را فـرا می گیرند، امّـا اهل سنت این چنین نیستند. در زمان خلفا به ویژه خلیفة دوم (عمر) سـیاست جلوگیری از نشر حـدیـث رواج داشت و خلفای بعدی تا زمان عمر بن عبدالعزیز، همین سیاست را در پیش گرفتند که سـرانـجـام بسیارى از روایت های پیامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشی سپرده شد و نسل های بعدی نسبت به آن بیگانه شدند. ازاین پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فرامـوش شـده پیامبر(ص) را دریابند و آن را سرمشق زندگی خویش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبی برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر (ص) چنین وضو می ساخت. کیفیت وضوی اهل سنت به جهت تفسیری است که ایشان از آیه «فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق» دارند.ظاهرمعنای آیه چنین است که صورت و دست‏ها را تا آرنج بشویید. اهل سنت از کلمه «الی» خیال می ‏ کنند که آیه می گوید دست‏ها راازسرانگشتان به طرف آرنج بشویید،ولی بااندکی دقّت روشن می‏شودکه کلمه «الی» تنها برای بیان حدّ شستن است، نه کیفیّت شستن. آیه درست به آن می‏ماند که انسان به کارگری سفارش می‏کند دیوار اتاق را از کف تا یک متر رنگ کند. بدیهی است منظوراین نیست که دیوارازپایین به بالا رنگ شود، بلکه منظور این است که این مقداربایدرنگ شود، نه بیشتر و نه کمتر. بنابراین فقط مقداری از دست که باید شسته شود، در آیه ذکر شده اما کیفیت آن در سنت پیامبر (که به وسیله اهل بیت به ما رسیده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان. البته مذاهـب چـهارگـانه اهـل سـنـت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج راواجب نمی دانند ومی‏گویندبهتر است که بدین طریق وضو گرفته شود. امامیه(شیعه) گفته‏اند: از آرنج واجب است و عکس آن باطل است، هم چنان که مقدّم داشتن دست راست برچپ واجب است. باقی مذاهب گفته‏اند:شستن آن‏ها به هر طریقی که باشد، واجب بوده و تقدّم دسـت راسـت و شروع ازانگشتان تا آرنج افضل است؛ یعنی ثواب بیشتری دارد. شستن پا به جای مسح که میان اهل سنت رواج دارد،تفسیرخاصی است که ازادامه همان آیه ارائه داده‏اند.به نظرآنها کلمه «ارجلکم» (پاها) بر «وجوهکم» (صورتها) عطف شده و باید مانندآن شسته شود،اماشیعه معتقداست این کلمه بعد از کلمه رئوس (سرها) ذکر شده و عطف به آن است و باید پاها را مانند سرمسح کنیـد.در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامی ناشی از اختلاف برداشت وفهم متفاوت ازآیات بوده وسـنت پیامبر را هر دو گروه طبق عقیده خود می‏دانند، اما شیعه افتخار دارد که پیرو ائمه اطهار بوده وپـیشوایان معصوم(ع) از آیات الهی و روش و سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه‏تر بوده و درست‏تر تفـسیـرمی‏کنند. و همان گونه که بیان شددر روایات ائمه(ع) بیان شده که روش وضوی پیامبر(ص)به روش شـیـعه بوده است. مسئله دست بسته بودن (تکفیر و یا تکتّف) درحال نمازکه اهل سنت به آن اعتقاد دارداماشیعه باتـوجه به روایات امامان معصوم آن را درست نمی داند.امام باقر(ع) فرمود:ولیک بالاقبال علی صلاتک ...قال : ولا تکفّر فانّما یصنع ذلک المجوس ; بر تو بادبه توجه قلبی برنمازت ... ودست برروی دست درحال نمازنگذار, زیرا این کار مجوس است . بنابر این به عقیده شیعه این نحو نماز خواندن درست نیسـت و تكفیـر یكی از مبطلات نماز است , زیرا بدعت در دین محسوب می شود.پیامبـر(ص)فرمـود:«صَلُّـوا کَما رَأَیـْتُمُونی أَصْلی ; همانطور که من نماز می خوانم نماز بخوانید. پیامبر و اصحاب دست بسته نمی خواندند.»
دوشنبه 14/11/1387 - 15:42
دعا و زیارت
نماز وسیله ای است كه برای نمازگزار در پیشگاه با عظمت خداوند شفاعت می كند و گناهان او را می ریزد و موجبات عفو و بخشش او را فراهم می سازد. نماز مانند اكسیری تاریكی و آلودگی را از قلب می زدایـد و نورانیّت را به باطن انسان می بخشد. نماز های واجب پنجگانه به نهر آبی تشبیه شده اند كه انسان هر روز پنـج بار در آن شست و شو می كند و برای او گناهی باقی نمی ماند جـز ظلم و ستـم به برادر دینی (حق النـاس) و انكار رسالت پیامبران. دنیایی كه در آن زندگی می كنیم گذر گاهی است كه باید از آن توشه بچینیم و با دستی پر از آن عبوركنیـم و به سر منزل غایی خود برسیم . یعنی می توان گفت دنیا محل كاشت و آخرت محل برداشت است . در اصل دنیا محلی است كه انسان در آن سرنوشت خود را رقم می زند . اگر به دنبال اعمال حسنه رود ازعذاب وخشم الهی نجات می یابد و اگر به دنبال سیئات باشد عذاب الهی درانتظارش خواهد بود.مصداق واقعی اعمال حسنه نماز است كه پیامبر گرامی اسلام درباره ی آن می فرمایند : «خود را از عذاب الهی نجات دهید و عمل كنید كه بهترین اعمال شما نماز است». همچنین ایشان در روایت دیگری فرموده اند :«ای فرزندان آدم آتشی را كه بادست خود برافروخته اید خاموش كنید، پس برمی خیزند و وضو می گیـرند، بعد از آن گناهان و مـعاصی شان ساقط می شودآن هنگام كه نماز می خوانند هر چه از زشـتی ها كـه در ما بـین دو نماز مرتكب شده اندبخشوده می شود. مجدداً در ما بین دو نماز آتش می افـروزند. همـین كه هنگام نماز ظهر فرارسدمنادی حق ندادردهدكه ای انسان ها برخیزید و آتشـی را كه برای سوزاندن خویش برافروخته ایدخاموش كنیدپس برمی خیزندو وضو می گیرند و نـماز به جا می آورنـد، آن گاه هر چه كه درمابین دونمازمرتكب شده بودند بخشوده می شود. و هرگاه وقت نماز عصـر فـرارسد چنـیـن اسـت كه در نماز ظهر گذشت و با فرارسیدن وقـت نـماز مغـرب واقـامه آن معصـیت های قبل از مغرب او آمرزیده می شود،پس می خوابنددرحالی كـه آمرزیده شده اند و چیـزی از گناهان بر آنان نـیست بعد از آن گروهـی در راه خیـر سیر می كنند وگروهی درراه شر». در پایان نیز می توان گفت نماز انسان در مـحـشـر چـون تاجـی بر سر او خواهد بـود وحایل او و آتش جهنم خواهد بود.
دوشنبه 14/11/1387 - 15:41
دعا و زیارت
هركس كه در خانواده ای مسلمان متولد گردد پس از رسیدن به سن بلوغ مسلمان خوانده می شود ، هـر چند به حداقل دستورات دین اسلام عمل نكند و نسبت به نماز و احكام دینی بـی توجـهـی كند.روایـات متعددی نقل شده است كه انسان بی نماز را با كافر یكسان دانسته اند و مرگ چنین شخصی را به مـرگ دوران جاهلیت تشبیه نموده اند . پیامبر اكرم برای جنازه بی نـماز ارزش و احترامـی قائل نبـود و همـواره می فرمود مسلمان بی نماز به هنگام مرگ یهودی یا نصرانی ازدنیا می رود و آن چنان پست می شود كه نباید او را در قبرستان مسلمانان دفن كرد. علاوه بر این باید بدانیم كه انسان بی نماز سخت تر از همـه ی انسان ها جان می دهد و عذاب و سختی او از هنگام جان دادن آغاز می شود و تا ابد در آتشی كه خود برافروخته است می سوزد و حسرت گذشته های از دست رفته را می خورد. آری باید به درستی برنامـه ریزی كرد و با پرداختن به نماز خود را از سختی جان دادن نجات داد.
شنبه 12/11/1387 - 19:50
دعا و زیارت
وقتی عمر انسان به پایان می رسد او را در محلی دفن می كنند كه از آن به نام قبر یاد می شود. در قـبرنه همدم و مونسی برای انسان وجود دارد و نه هم كلام و هـم صـحبتی. او در آن جا تنهـاست و چیزی جز تاریكی در انتظار او نیست . تنها در خواست او در قبر وجود چراغی است كه با آن قبر را روشن كندوبه وسیله آن از ترس عالم قبر و به خصوص شب اول قبر رهایی یابد. این چراغ همان اعمال نیكی است كه او در دنیا پیش فرستاده است و به میزانی كه این اعمال بیشتر باشد روشنایی چراغ نیز بیشتر است. دراین میان نماز نقشی بسیار مهم در این روشنایی دارد . پیامبر گرامی اسلام درباره اثر نماز در قبر می فرمایند: «انَّ الصلاهََ تأتی اِلی المَیِّتِ فی قَبْرِهِ بِصُورَهٍ شَخْصٌ اَنْوَرُ اللَّوْنِ یُونِسَهُ فی قَبْرِهِ وَیَدْفَعُ عَنْهِ اَهْـوالَ الْبَـرْزَخَ – همانا نماز بصورت انسانی سفید چهره وارد قبر میّت شده و با او انس میگیرد و وحشتهای بـرزخ را از او برطرف می گردد».
شنبه 12/11/1387 - 19:49
دعا و زیارت
انسان موجودی است كه درمسیرزندگی خودبا اضطرابات ونگرانی های گوناگونی روبه روست كه گاهـی این نگرانی ها محدود به امور مادی و دنیوی است و گاهی هم از آن فراتر می رود و جنبه غیرمادی و معنوی پیدا می كند. حال برخی افراد به طورناآگاهانه با این مسئله برخوردمی كنندوهمه زندگی خود یا قسمتی از آن را صرف رسیدن به آن می كنند ونمی توانندنگرانی های خود راكنترل كنند.برعكس برخی از افراد آگاه به طور كاملاً صحیح با این موضوع برخورد كرده و ناآرامی های درونی خود را آرامش وتسكین می بخشند.اكنون به این مسئله می پردازیم كه عامل این آرامش چیست وچه چیزی نگرانی ها را به آرامش و طمأنینه تبدیل می كند؟ پاسخ این سؤال را می توان در آیه 28 سوره مباركه رعد اشاره كرد كه می فرماید: «اَلابِذِكْرِاللهِ تَطْمَئِنَّ القُلوبِ – همانا با یاد خدا دل ها آرامش می گیرد » علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان در تفسیر این آیه چـنین می فرمایند: «در این آیه و كلام الهی تذكر و توجهی برای مردم است كه قلبها رامتوجه و متمایل به یاد و ذكر او سازند. زیرا هیچ تلاش و همتی برای انسان در زندگی اش نیست مگر برای رسیدن به سعادت و نعمت و هیـچ ترسی نداردمگرترس از افتادن در بدبختی و سختی و شقاوت و خداوند تنها سبـب و یگانه عاملی است كه امور خیر در دست اوست و نیز همه خوبیها به او بر می گردد.و اوقادر بر بندگان و ضامن سعادت ایشان است. پس توجه و اعتماد و اتصال بـه او، موجـب نشـاط و شادابی و كمال مطلوب اسـت. پـس قلبها به یاد او از نگرانیها و اضطرابات مطمئن می شوند و تسكین می یابند.» پیامبرگرامی اسلام نیزدرذكرمعنی این آیه می فرمایندكه این آیه بدان معناست كه هركس خدا ورسول و اهل بیت و شیعیان ایشان را دوست داشته باشد به خداوند نزدیك تراست وازآرامش بیشتری برخورداراست. از گفته های بالا چنان بر می آید كه نماز مهمترین عامل ومصداق واقعی ذكر الهی وزنده نگاه داشـتن یاداودر دل ها و اذهان است ، چون نماز است كه درتمام ادیـان و به خصوص اسلام جزء فرائض واجب بوده و خداوند به جای آوردن آن را از همه ی ادیان شـرایـع خواسته است. چون در نماز وقتی انسان در مقابل مقام والای خالق می ایستد و به او پناه می برد آن چنان احساس آرامشی می كند كه همه ی نگرانی ها و تشویشات از او دور می گردد و شیطان هم كه هـدفی جز غافل كردن انسان از یاد و ذكر الهی ندارد احساس ترس وشرم می كند واز انسان فاصله می گیردزیرامی داندكه نماز ستون وپایه اصلی دین است و هركس به آن تكیه كند گمراه نخواهد شد و به راه های واهی نخواهد رفت. در اثبات این قـضیه كـه نماز مهمترین عامل تسكین دهنده است همین بس كه نمازتنها فریضه واجب الهی است كه درهـیچ حال از انسان ساقط نمی شودوانسان درهرحالت حتی در حالت بیماری موظف است آن را به جای آورد. حال به مطلب دیگری می پردازیم تا بدانیم آیا نماز و یاد خداوند انسان را از زشتی باز می دارد یانه؟ این كه چرا برخی از جوانان ونوجوانان با این كه اهل نمازهستند به دنبال لغـزش ها می روند مـسئله ای است كه باید به آن پرداخت و آن را بررسی كرد. برای فهم بهتر این موضوع به نمونه هایی از اظهار نظرهای مفسران دینی در این باره توجه می كنیم: 1 - برخی از مفسران معتقدند كه همه ی نمازها ، انسان را از زشتی و فحـشا بـاز مــی دارند بلكه تعداد مخصوصی از آن ها بازدارنده ی انسان از گناه هستند. 2 - انسان فقط در حال نماز است كه دلش آرامش می گیرد و به سوی خداونـد متـعال پرواز می كندو فكری از گناه در قلب او وجود ندارد. 3 - برخی نیز بر این عقیده اند كه نماز انسان رافقط به یادخداوندمی اندازد وبـعـد از آن،این خودانسان است كه می تواند خود را از گناه باز دارد وبه سوی آن چیزی كه خداوند می پسندد حـركت كـنـد . 4 - مطمئن ترین دلیـل ، از قول عـلامه طباطبـایی نقـل شـده است كه می فرمایـد :‌« نمازدر انسان یك احساس باز دارندگی ازفجور وگناه ایجاد می كندوبه تدریج اورااز غرق شدن درگنـاهان وآلودگی ها باز می دارد وقلـب و دلـش را از معاصی پاك می سازد. این حالت درهمه ی انسان هاپدیدمی آیداما چگونگی استفاده از آن به خود انسان و محیط طبیعی بستگی دارد كه چگونه از آن بهره ببرد و در آن محیط به زندگی خود ادامه دهد. پس نتیجه می گیریم كه نمازعامل اصلی بازدارنده ی انسان ازلغزشها است وهمه ی انسان ها،به خصوص جوانان می توانند با تكیه براین فریضه الهی خودرا از افتادن درمهلكه ی حوادث مصون نگه دارند البته به شرط آنكه موانع موجود بر سر راه خود را از میان بردارند و به حلال و حـرام الهی مقید باشنـد و در مقابل انجام گناهـان حساسیت بیشتری نـشان دهنـد و با آن آگاهانه تر برخورد نمایند و از رهنمودهای بزرگان و عالمان دینی بهره ببرند وخودرابانمازوفق دهند.برای نمونه می توان به داستان زیراشاره كرد: جوانی اهل گناه بود و نماز را هم ترك نمی كرد ، مطلب را به عرض رسول خدا رساند. پیامبر گرامی اسلام فرمودند :‌«روزی نماز او را از این كارهای زشت پاك خواهد كرد .»
شنبه 12/11/1387 - 19:48
دانستنی های علمی

 

     آیا خداوند زیبا نیست ؟

جمعه 11/11/1387 - 19:54
دعا و زیارت

سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام) به فرزند

گرامیشان امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: سوگند به خدا كه

خون من از جوشش باز نمی ایستد تا این كه خداوند،مهدی

را برانگیزد. او به انتقام خون من،از منافقان فاسق و

كافر،هفتاد هزار نفر می كشد.
 

هروی می گوید: به حضرت رضا (علیه السلام) عرض كردم: ای

فرزند رسول خدا! نظرتان درباره ی این سخن امام صادق  

(علیه السلام) كه می فرمایند: هر گاه قائم ما قیام

كند،بازماندگان قاتلان امام حسین (علیه السلام) به كیفر كردار

پدران شان كشته می شوند چیست؟
 

حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند:این سخن صحیح است.
 

گفتم: پس این آیه ی قرآن (ولا تزرو و ارزهٌ أخری) چه

معنایی دارد؟
 

فرمودند:آن چه خداوند می فرماید صحیح است؛و پس

بازماندگان قاتلان امام حسین (علیه السلام)،به كردار پدرانشان

خوشحالند و به آن افتخار می كنند و هر كس از چیزی

خشنود باشد،مانند آن است كه آن كار را انجام داده است.
 

اگر مردی در مشرق كشته شود و مردی دیگر در مغرب به

كشته شدن او خشنود باشد،ترد خداوند شریك گناه قاتل

است. و این كه قائم (علیه السلام)،فرزندان قاتلان امام حسین  

(علیه السلام) را هنگام ظهورش نابود می سازد،برای این است

كه آنان از كردار پدرانشان خشنودند.

جمعه 11/11/1387 - 19:43
دعا و زیارت
خداوند وجود انسان را از تمایلات وخواسته های گوناگون سرشار كرده و بنا بر حكمت تدبیرانه خود هیچ یك از آن ها را بدون پاسخ رها نكرده است.برای مثال وقتی احساس گرسنگی یاتشنگی می كند به سراغ آب یاغذا می رودو این همان پاسخی است كه از جانب خداوند برای رفع تشنگی و گرسنگی قرار داده شده است.پس دراین كه دروجود انسان وبه خصوص جوان تمایلاتی وجودداردشكی نیست امّا به كدام ملجأ باید مراجعه كرد وبه این تمایلات پاسخ داد. بدون تردیدمی توان گفت كه هیچ یك از دستورات و تعالیم الهی بی ارتباط باكمال معنوی انسان نیست و هریك از این دستورات وی را به جهتی مثبت سوق می دهد. همـین جـهـات مثبت اسـت كه رفتار ، كردار و اعمال جوان را رقم می زند. پس آن چیزی كه برای جوان ازهمــه مهم تر است این است كه بتواند قدرت ایمان خود را حفظ كند تا بتواند اخلاق ورفتارخودرابرمبنای دستورات الهی شكل دهد. همه ی دین اسلام وكتاب الهی یعنی قرآن بر آن است كه به مسلمانان تعلیم دهدكه قرآن شفای همه امراض قلبی و روحی است و با مراجعه بـه آن می تـوان درمان همه ی دردها را پیدا كرد. نمونه بارز چنین تعلیمی پرداختن به نماز است كه معنویت رابه انسان هدیه می كندوشخصیت كمالی اوراشكل می دهد . پس تنها طبیب حاذقی كه می توان به اومراجعه كرد و راه راست رادركلام او یافت ذات اقدس الهی است و جوان از همان ابتدابایدبرای رسیدن به كمال برنامه ریزی كرده و زندگی خود را به سوی آن سوق دهد .آری ، خداوند بزرگ هـیچ كـاری را بدون حكمت و برنامه آغاز نكرده و اگر چیزی را پایه گذاری كرده تمام جوانب آن رارعایت كرده و هیچ موجودی را بدون هدف خلق نكرده اسـت. پس خداوند است كه راه را به انسان نشان می دهد و رستگاری را به او می نمایاند ،سپس اورا مسئول سرنوشت خـود قـرار می دهـد تا از میــان دو راه سعادت و شقاوت یكی را انتخاب كند و یا به سوی سعادت رهنمون شود و یا تا اعماق جهنّم سقوط كند.
پنج شنبه 10/11/1387 - 21:23
دعا و زیارت
ترك نماز فاصله بین كفر و ایمان است.(1)یعنی اگرنمازترك شد اعتقاد به خـداونـد از دسـت مـی رود و انسان مشرك می شود. گناه ترك نماز از سایر گناهان بیشتر است.برای مثال عبیدبن زراره ازشاگردان برجسته امام صادق (ع) نقل می كند كه : «روزی ازامام صادق(ع) پرسیدم كه گناهان و معاصـی كبـیـره كدامند؟ حضرت در پاسخ فرمودند گناهان كبیره در نوشتار علی(ع)هفت چیز است: كفـر به خـداونـد، كشتن انسان (قتل نفس)، عاق والدین (مورد لعن ونفرین پدرو مادر واقع شدن)،ربا خواری، خوردن مال یتیم، فرار ازجنگ و جهاد در راه خدا، برگشت به جاهلیت و ارتجاع. عبید بن زراره گوید از امام سؤال كردم كه آیا یك درهم از مال یتیم خوردن گناهش بیشتر است یا ترك نماز؟ امام فرمودند: ترك نماز. عرض كردم: شما ترك نماز را از گناهان كبیره به حساب نیاوردیدحضرت فرمود: اولین گناه كبیره چه بود؟ عرض كردم. كفر به خداوند. فرمودند شكی نیست كسی كه بدون علت نماز را ترك كندكافر است». تارك نماز در بین انسان هااز همه پست ترو وحشتناك تر است وگناه او از زناكاران و قمار بازان بیشتر است چرا كه این افراد كافر نامیده نشده اند اما از تارك نماز به عنوان كافرو مشرك نام برده شده است. گناه او آن چنان است كه او را از یك حیوان هم پست تر می شمارند . زیرا همه موجودات عالم حمد و تسبیح خداوند را به جای می آورند و هر لحظه ذكر اورا می گویندوانسان كه اشرف مخلوقات است باید خود را به خوبی نشان دهد و تسبیح خداوند رابه زیبایی هرچه تمام تركه انجام به موقع فریضه نماز است به جای آورد. مشخص است كه اگر انسان از خواندن نماز سر باز زند حیوانات نسبت به او امتیـاز بالاتری پیدا می كنند و در درجه بالاتری قرار می گیرند. پس می توان گفت كه معیار و ملاك مقام انسان بـا حـیـوان و فـاصـلـه انـسانیت و حیوانیت نماز است. پیامبر گرامی اسلام این موضوع را به روشنی تشریح می كنند و می فرمایند : «یَقُولُ الْكـَلب الحَمـْدُ لِـلّـهِ الَذى خَلَقَنی كَلباً وَلَمْ یَخْلُقنی خَنْزیراً. وَیَقُولُ الْخَنزیرَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَذی خَلَقـَنی خَنزیراً وَلَمْ یَخْلُقُنی كافِـراً. وَیَقُولُ الكافِرُالْحَمْدُ لله الَذی خَلَقْتَنی كافراًوَلَمْ یَجْعَلنی مُنافِقاً.والمُنافِقُ یَقُولُ الْحَمْدُ لله الَذی خَلَقْتَنی مُنافِقاً وَلَمْ یَخلقنی تارِكُ الصَّلاهِ. سگ می گوید خدارا شكر میكنم كه مرا سگ آفرید و خوك خلق نكرد و خوك گوید خداراسپاس می گویم كه مرا خوك خلق كرد و كافر نیافرید و كافر می گوید خدای را سـتایش می كنم كـه مـرا كافر خلق كرد و منافق قرار نداد و انسان منافق می گوید خدای را سپاس می گویم كه مـرا منافق خـلـق كرد و بی نماز نیافرید».
چهارشنبه 9/11/1387 - 22:33
دعا و زیارت
نامش سید یونس و از اهالی آذرشهر آذربایجان بود به قصد زیارت هشتمین ستاره‌های آسمان امامت حضرت ثامن الحجج (علیه‌السلام) مشهد را در پیش گرفت و بدانجا رفت اما پس از ورود و نسختین زیارت همه پول او مفقود و بدون خرجی می‌ماند ناگزیر به حضرت رضا متوسل(علیه‌السلام) می شود و شب در منزل در عالم رؤیا می‌بیند كه حضرت می‌فرماید: سید یونس بامداد فردا هنگام طلوع فجر برو و در بست پایین خیابان زیر غرفه نقاره خانه بایست اولی كسی كه آمد مشكلت را به او بگو تا او مشكل تو را حل كند. می‌گوید پیش از طلوع آفتاب بیدار شدم وضو ساختم و به حرم مشرف شدم و پس از زیارت قبل از دمیدن فجر به همان نقطه‌ای كه در خواب دیده و دستور یافته بودم آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر ا ول را بنگرم كه به ناگاه دیدم آقا تقی آذرشهری كه متأسفانه در شهر ما به خاطر بدگویی برخی به او تقی بی‌نماز می‌گفتند از راه رسید اما من با خود گفتم آیا مشكل خود را به او بگویم؟ با اینكه در وطن متهم به بی‌نمازی است چرا كه در صف نمازگزاران نمی‌نشیند من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا(علیه‌السلام) گفتم و آمدم بار دیگر شب در عالم خواب حضرت را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تكرار شد. روز سوم گفتم بی‌تردید در این خواب‌های سه‌گانه رازی است به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری كه قبل از فجر وارد می‌شد و جز آقا تقی نبود سلام كردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید اینك سه روز است كه شما را در این جا می‌بینم كاری داری؟ من جریان را گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقف یك ماهه‌ام در مشهد پول سوغات را نیز داد و گفت: پس یك ماه قرار ما در فلان روز و فلان ساعت آخر بازار سرشور در میدان سرشور باشد، تا ترتیب رفتن تو به سوی شهرت را بدهم از او تشكر كردم. آمدنم یك ماه زیارت وداع كردم و سوغات هم خریدم خورجین خویش را برداشتم در ساعت مقرر در مكان مورد توافق حاضر شدم دست سر ساعت بود كه دیدم آقا تقی آمد و گفت: آماده رفت هستی؟ گفتم: آری. گفت: بسیار خود بیا!‌ بیا نزدیك‌تر رفتم گفت خودت به همراه بار و خورجین و هر‌چه داری بر دوشم بنشین تعجب كردم و پرسیدم مگر ممكن است؟ گفت: آری نشستم به ناگاه دیدم آقا تقی گویی پرواز می‌كند و من هنگامی متوجه شدم كه دیدم شهر روستاهای میان مشهد تا آذرشهر به سرعت از زیر پای ما می‌گذرد و پس از اندك زمانی خو درا در صحن خانه خود در آذر شهر دیدم دقت كردم دیدم آری خانه من است و دخترم در حال غذا پختن است آقا تقی خواست برگردد دامانش را گرفتم و گفتم به خدا سوگند تو را رها نمی‌كنم. در شهر ما به تو اتهام بی‌نمازی و لامذهبی زده‌اند و اینك قطعی شد كه از دوستان خاص خدایی از كجا به این مرحله دست یافتی و نمازهایت را كجا می‌خوانی؟ او گفت: دوست عزیز چرا تفتیش می‌كنی؟ باز او را سوگند دادم... تا اینكه تعهد گرفت كه تا زنده‌ام به كسی نگویم گفت: سید یونس من در پرتو ایمان و خودسازی و تقوا و عشق به اهل بیت(علیهم‌السلام) و خدمت به خوبان و درماندگان به ویژه با ارادت به امام عصر(علیه‌السلام) مورد عنایت قرار گرفتم و نمازهای خود را هر كجا باشم با طی‌الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت(علیه‌السلام) می‌خوانم.
چهارشنبه 9/11/1387 - 17:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته