خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو نشست سريال «شكرانه» عصر يكشنبه -15 مهر ماه- در تالار شهيد محمدحسن قريب خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با حضور كارگردان، نويسنده و پوريا پورسرخ (بازيگر) برگزار شد. در اين نشست، سازندگان مجموعه تلويزيوني «شكرانه» كه اين روزها از شبكهي تهران سيما پخش ميشود، دربارهي روند كار، شخصيتپردازي و در نهايت بايدها و نبايدهاي موجود در خارج از كشور، با خبرنگاران سرويس تلويزيون ايسنا سخن گفتند. گريزي از شتابزدگي ساخت سريالهاي مناسبتي نيست به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در ابتداي اين نشست محمدهادي كريمي، نويسندهي سريال «شكرانه»، دربارهي نحوه آغاز اين سريال و روند ساخت آن خاطرنشان كرد: منصور سهرابپور، تهيهكننده اين سريال به همراه دوستان ديگر، ايدهاي را مبني بر اينكه جواني براي ادا كردن حقي به كشور تاجيكستان سفر ميكند، در ذهن داشتند. با مطرح شدن اين ايده، بايد 30 قسمت متن، براي 30 شب آماده ميشد؛ از سويي ديگر «شكرانه»، يك سريال مناسبتي بود كه قطعا آسيبهاي خاص خود را داشت. وي به آسيبهاي كارهاي مناسبتي در تلويزيون اشاره و تصريح كرد: همه چيز در اين نوع كارها بسيار با تعجيل و شتابزده پيش ميرود. اين درحالي است كه گزير و گريزي از اين ماجرا نيست و هر سال اين اتفاق رخ ميدهد. به اعتقاد وي اين مساله رسم بسيار ناپسندي است كه بايد به شدت مورد نقد و بررسي قرار گيرد. بينندگان نسبت به سريالهاي رمضان شرطي شدهاند نويسنده مجموعهي «شكرانه»، آسيب ديگر كارهاي مناسبتي پخش شده طي چند سال اخير را «شرطي شدن بينندگان» عنوان كرد و گفت: بيننده همانطور كه به اين كارها عادت كرده، به همان ميزان هم برايش ملالآور شده است. كريمي در اين باره افزود: در سريالهاي مناسبتي بيننده همواره از يك جاي داستان شخصيتهاي خوب و بد را ميشناسد؛ در اين مجموعهها قرار است همه چيز به يك سرانجام خوب برسد؛ همچنين در ايام عزاداري مشخص است كه سريال به چه سمتي سوق پيدا ميكند. از سويي ديگر از ميانه يا پايان داستان، افراد گمراه شده، به راه راست هدايت ميشوند؛ لذا بيننده عموما با يك سري از كليشهها آشنا شده است. به كارگيري تمام ضدكليشهها در «شكرانه» نويسنده سريال «شكرانه» خاطرنشان كرد: بايد فيلمنامهاي مينوشتم كه با حداقل اين آسيبها و آفات مواجه باشد؛ بنابراين به تمامي ضد كليشههاي رايج عمل كردم كه كار سختي بود.از ديگر سو نوشتن يك سريال 30 قسمتي مناسبتي براي من، به عنوان نخستين كار پس از سالها فعاليت در عرصه سينما با ترديدهاي بسيارهمراه بود. اما آن چه مرا عليرغم مشكلات كار به اين سمت سوق داده، صرف نظر از دوستي با تهيهكننده درون مايه معنوي كار بود، ويژگياي كه بيشتر از مخاطب به آن احتياج داشتم. وي از نگارش سريال «شكرانه» به عنوان نوعي تمركز و انرژي دادن به خود ياد كرد و ادامه داد: خلق و مانوس بودن با شخصيت حامد(جواني كه با خداوند رابطهاي قلبي دارد و مصمم است كه حقالناسي را ادا كند) براي من كه بسيار خسته بودم، مي توانست انرژي و آرامشي را هديه كند. دشواري ساخت سريالهاي مناسبتي در خارج از كشور نويسنده سريال «شكرانه» تصريح كرد: حدود 60 درصد داستان «شكرانه» درخارج از كشور ميگذرد و داستان آن پرپيچ و خم و داراي اوج و فرودهاي زيادي بوده است. نويسنده مجموعه «شكرانه» افزود: مشخص است، در اين زمان كوتاه، حتي اگر تهيه كننده، كارگردان و بازيگران فيلم از صد در صد خلاقيت خودبهره گيرند، باز هم به سامان رسيدن سريال در چهار ماه از نگارش تا پخش كار بسيار دشواري بود. وي تاكيد كرد: نوشتن «شكرانه» براي من يك نياز دروني، معنوي و تمركز بر روي قصهاي بود كه زبان حال آن شعري است كه در تيتراژ نخست(اي قوم به حج رفته) پخش ميشود. تجربهاي مناسب در ماراتن ساخت سريالهاي رمضان سعيد سلطاني، كارگردان «شكرانه» نيز بااشاره به مناسبتي بودن اين سريال، در عين حال يادآور شد: محدوديت زماني يكي از ويژگيهاي اساسي كارهاي مناسبتي است؛ با پذيرش اين مشكلات، داستان «شكرانه» با موضوعيت ماه رمضان براي من جذاب بود؛ به ويژه آن كه حضور دكتر كريمي به عنوان نويسنده كار و دوستاني كه در بدو امر از مشورت آنها استفاده شد، يك كار مناسب و متفاوت را نويد ميداد. وي در عين حال گفت: باتوجه به تعاريف كارهاي مناسبتي، «شكرانه» را نبايد در حد و اندازه يك كار مناسبتي دانست؛ چرا كه نحوهي نگارش، توليد و اجراي سريال، ويژه بود و ما اين مساله را از ابتدا ميدانستيم. سلطاني از سريال «شكرانه» به عنوان يك تجربه و فرصت مناسب در ماراتن ساخت اثر در ماه مبارك رمضان ياد كرد. بازي با بازيگر غريبه مشكلات خود را دارد پوريا پورسرخ ـ بازيگر نقش حامد ـ به تجربههاي قبلي كار خود با محمد هادي كريمي و همچنين منصور سهرابپور اشاره كرد و گفت: همه در ابتدا ميدانستيم كه كار راحتي را در پيش نداريم، اما اعتماد به يكديگر، موجب شكلگيري اين مجموعه شد؛ ضمن اينكه پس از بازي در سينمايي «روز سوم» بايد در انتخاب فيلمنامه دقت بيشتري به خرج ميدادم. وي ادامه داد: به طور كلي رساندن يك كار در شرايط طبيعي توليد در داخل كشور، با هزار و يك اما و اگر روبهروست؛ حال توليد سريال «شكرانه» در يك كشور غريب و بازي كردن با يك بازيگر غريبه در يك كشور ديگر، قطعا مشكلات خاص خود را دارد. پورسرخ گفت: سريال «شكرانه» ويژگيهايي را داشت كه براي من قابل احترام بود؛ در اين سريال قرار نبود از شخصيت حامد يك قهرمان عجيب ساخته شود؛ بلكه قرار بود او يك فرد معتقدي باشد كه ما درجامعه ميبينيم نه يك «معتقد ديني صداوسيمايي». وي افزود: اين پسر مومن اعتقادات خاص خود را داشت؛ او قرار بود به موقع عصباني و باهوش باشد و حتي بيمورد اطمينان كند؛ لذا حامد شخصيتي است كه ما در جامعه ميبينيم، نه در تلويزيون و اين براي من مطلوب بود. دوربين بايد توپ را دنبال كند، نه بازيكن اصلي را محمد هادي كريمي در ادامه اين نشست دربارهي به كارگيري قصههاي فرعي كه در سريالها مرسوم است، گفت: «شكرانه» تنها يك داستان دارد و از داستانهاي متعدد و همسنگ تشكيل نشده است؛ تم اين سريال « اداي حق» است؛ عزم حامد در داستان براي اداي دين، به مانند ماشهاي است كه در قصه چكانده ميشود. وي در توضيح اين كه چرا در برخي از قسمتها، شخصيت اصلي داستان حضور كم رنگي دارد گفت: در بخشي از داستان حامد نامهاي را پيدا ميكند و به تهران ميفرستد؛ در اين بخش عكسالعملهاي شخصيتها در تهران تصوير ميشود. هرچند ممكن است مخاطب دوست داشته باشد، شخصيت حامد با بازي پوريا پورسرخ را بيشتر ببيند. اما اگر فيلم را به بازي فوتبال تشبيه كنيم؛ در اينجا توپ به جاي ديگري شوت شده است؛ هرچند از جانب فوروارد اصلي تيم باشد. حال دوربين بايد توپ را دنبال كند كه اكنون زير پاي كيست و چه مي كند؟! همان طور كه در بازي فوتبال توپ را دنبال ميكنيم، نه بازيكن خاص يا محبوب را؛ در فيلم نيز بايد داستان را دنبال كنيم و هر جا كه لازم است، به مقدار و اندازه كافي شخصيتها حضور داشته باشند. «شكرانه» يك داستان بيشتر ندارد نويسنده «شكرانه» با بيان اين كه بعضا سريالها با چند قصهي موازي هم پيش ميروند و اين شگردي است كه كارگردان، بازيگر و عوامل را به نوعي راحت ميكند، گفت: سريال «شكرانه» يك داستان بيشتر ندارد و تمام قصهها و شخصيتهاي آن از جمله رابطه مريم با شوهرش، رابطه پدر با منير و بحث زمين و كارخانه همگي حول مضمون «اداي دين» ميگردد. نويسندهي «شكرانه» معتقد است: با جلو رفتن سريال، ريتم آن تندتر شد، چرا كه داستان گسترش پيدا كرد. او همچنين در ادامه، پرداخت داستاني را به مثل انداختن سنگي در حوض تشبيه كرد و گفت: اگر چگالي لازم وجود داشته باشد موجهاي آن بزرگ و بزرگتر ميشوند و خود گسترده كننده آن هستند و نيازي به انداختن سنگهاي بعدي نيست؛ در شكرانه نيز اين اتفاق افتاده است. كريمي دربارهي اين كه تكليف تماشاگر كم حوصلهي سريالهاي رمضان با اين تشبيه چيست؟ اظهار كرد: سريالهاي ديگر در سير منحني، سريع خود را بالا ميبرند و به نقطه پلاتو ميرسند و در همان جا خطي پيش ميروند و بعضا مجبورند با قصههاي حاشيهاي كه دارند بازي و حتي تم را عوض كنند. وي در اين زمينه مدعي شد: اما «شكرانه» به سير خود ادامه ميدهد؛ به طوري كه هر قسمت گرمتر از قسمت قبلي است؛ چرا كه داستان بيشتر گسترش مييابد و گسترش داستان نيز در هرقسمت به يك اندازه است و كم و زياد نمي شود. وي در پاسخ به پرسش كه آيا براي اين استدلال خود، آماري هم از مخاطبان دارند،گفت: آماري كه داريم نشان ميدهد كه بينندگان ما با پيش رفتن سريال بيشتر شده است. محمد هادي كريمي ادامه داد: در سريال «شكرانه» تم و ساختار براي ما مشخص بود و در هيج بخشي خط داستاني را عوض نكرديم؛ هر چند ميتوانستيم براي جذابتر كردن كار مثلا رابطه «حامد» و «ناديا» را به گونه ديگري پيش ببريم يا موقعيتهاي ديگري ايجاد كنيم. اما از چنين كارهايي پرهيز كرديم. بازخوردهايي كه داشتيم نيز نشان ميدهد خط داستان جابهجا نشده است. دشواري فهم كنايات فيلمنامه براي بازيگران تاجيكي اين نويسنده فيلمنامه در ادامه به اين موضوع پرداخت كه تصوير كردن فضاي تاجيكستان براي مخاطب ايراني جذاب است گفت: به حفظ مخاطب به هر قيمتي راضي نبوديم. محمد هادي كريمي در ادامه درباره نوشتن ديالوگهاي و اين كه گويش تاجيكي چگونه به كار اضافه شد، تصريح كرد: ديالوگها را فارسي نوشته بودم و پس از تماس با سفارت تاجيكستان، فردي را معرفي كردند كه گويش تاجيكي را راهنمايي ميكرد. البته اين كار در ادامه در تاجيكستان بر عهده كارگردان و دستيارانش گذاشته شد كه زحمت ترجمه را ميكشيدند. سعيد سلطاني (كارگردان) در اين زمينه توضيح داد: نزديك به 60 ، 70 سال در تاجيكستان حكومت كمونيستي بوده كه به آنها اجازه صحبت به زبان مادري را نميداده است. اما با فروپاشي شوروي سابق، مردم اين كشور در اين روزها شوق و جوششي براي زنده كردن زبان مادري دارند. وي در ادامه اين بحث با بيان اين كه چند زباني نيز در گويش فارسي تاجيكستان وجود دارد، گفت: فيلمنامه «شكرانه» پر از اشارات و كنايات و عباراتي بود كه فهم آن براي كساني كه به گستره زبان فارسي آشنا نيستند دشوار بود و اتخاذ گزينه معادل براي بيننده ايراني و تاجيكي كه روابط داستان را بفهمد امري دشوار و تصميمي خطير بود؛ چرا كه نميخواستيم از زيرنويس نيز در اين سريال استفاده كنيم. اين كارگردان ادامه داد: اتفاقي كه در مجموعهي «شكرانه» افتاد، نزديك كردن زبان، به زبان فيلمنامه و تصويربود. وي خاطرنشان كرد: عبارات، افعال و مترادفهاي فارسي در تاجيكستان كم است و مابه ازاي روسي آن وجود دارد كه جايگزين كردن آنها عمليات دشواري را طلب ميكرد كه هم عرض كار اجرايي، اين عمليات را انجام داديم. تاجيكستان زماني هاليوود شوروي سابق بود سلطاني در نشست خبري خبرگزاري دانشجويان ايران درباره انتخاب بازيگران تاجيكي اظهار كرد: سابقهي هنر تئاتر در شوروي سابق طولاني است. جمهوري تاجيكستان پيش ازفروپاشي شوروي، سينما و تئاتر قوي داشت. اما پس از فروپاشي، روند توليد، اجرا و تطابق آن با وضعيت حال حاضر سينما و تلويزيون در دنيا، دچار وقفه شده است. كارگردان «شكرانه» افزود: تاجيكستان زماني هاليوود شوروي سابق بود؛ اما امروز هيچ چيز از اين گذشته درخشان باقي نمانده است، به غير از تعداد محدودي افرادي كه در زمينه تئاتر سابقه داشتند. تفاوت جنس بازي بازيگران ايراني و تاجيكي كارگردان «شكرانه» با بيان اين كه فكر نميكردم، 28 بازيگر داشته باشيم گفت: انتخاب بازيگران همه نقشها بسيار دشوار بود؛ ضمن اين كه درصد قريب به يقيني، از بازيگران خوب تاجيكي استفاده كرديم؛ هر چند نزديك كردن دو جنس بازي به هم، بسيار مشكل بود. كارگردان «شكرانه» كشور تاجيكستان را به لحاظ پتانسيل بازيگري بالا توصيف كرد و در عين حال گفت: تاجيكستان به لحاظ شيوه اجرايي درمجموعههاي تلويزيوني و فيلمهاي سينمايي با كشورما فاصله دارد. سلطاني در توضيح اين نقد كه بازي بازيگران تاجيكي روان و باورپذير نبوده است، گفت: بازيگران تاجيكي بسيار حسي هستند و با اين فهم وارد تلويزيون ميشوند؛ در نتيجه در شكرانه دو جنس بازي را از سوي آنها و بازيگران ايراني شاهد هستيم. محمد هادي كريمي نيز در توضيح اين مبحث اظهار كرد: جنس بازيهاي ما با هم فرق دارند. شايد آنها نيز بازيهاي ما را دوست نداشته باشند؛ شايد به نظر ما بازي آنها اغراقآميز و تئاتري است و ما اين نوع بازي را دوست نداشته باشيم كه البته اين بازي از فرهنگ آنها ميآيد. در تاجيكستان آنها با ريتم تند و كشدار صحبت ميكنند و كلام آنها با جنس فرهنگ ايراني متفاوت است. به اعتقاد نويسنده «شكرانه» اگر در فيلمي يك بازيگر ايراني، يك عرب و يك تاجيكي حضور داشته باشند و هر سه به يك شكل بازي كنند قوت كار محسوب نميشود؛ چراكه هر يك از اين بازيگران از يك خاستگاه فرهنگي ميآيند؛ ضمن اينكه زبان، لحن و حركات بدن آنها نيز با هم متفاوت است. پوريا پورسرخ نيز درباره تفاوت بازي بازيگران ايراني و تاجيكي توضيح داد: تفاوت در نوع ديدگاهها است. شايد من هم همان حسي را دارم كه شما در نقد خود مطرح ميكنيد؛ اما دلايل نويسنده «شكرانه» نيز قانع كننده است. وي افزود: عبدالرزاق ( بازيگر نقش مراد) از اساتيد بازيگري تاجيكستان است كه تئاترهاي خوبي هم دارد. اما مطالبي در آموزشگاههاي بازيگري او گفته ميشود كه بازيگران ما را از آن پرهيز ميدهند. اين بازيگر با بيان اين كه بازخوردهايي كه دربارهي بازيهاي «شكرانه» شنيده ميشود به هيچ وجه از متوسط بودن بازيها نشان ندارد، گفت: اغلب افراد يا ميگويند بازي بازيگران دوست داشتني است و يا اين كه ميگويند اصلا با بازي آنها ارتباط برقرار نميكنند. اين اتفاق يك ويژگي و از نقاط مثبت سريال «شكرانه» محسوب مي شود. قضاوت درباره بازيها پس از ديدن قسمتهاي پاياني بازيگر نقش حامد در سريال «شكرانه» دربارهي ديالوگها و ارتباط با نقشهاي مقابلش اظهار كرد: در فارسي كنايه بسياراست؛ در نتيجه در بسياري از مواقع رساندن مفهوم برخي از ديالوگها به بازيگران از سوي كارگردان، بسيار دشوار و حوصله سر بر بود. سلطاني (كارگردان) هم معتقد است: شايد بازيگران اين سريال در صحبت كردن ضد ريتم و دچار سكتهاند و به رواني صحبت نميكنند، اما براي قضاوت در خصوص بازي آنها بايد قسمتهاي پاياني سريال را هم ديد. پورسرخ در ادامه در پاسخ به پرسش ايسنا، مبني بر ارزيابي خود از حضور در مقابل بازيگران تاجيكي اظهار كرد: قبل از هر سكانسي تمرين ميكرديم و پس از آن تحت نظر آقاي سلطاني به نقطه نظر مطلوب ايشان ميرسيديم. اما قطعا بازيگر ايراني ويژگيهاي خاص خود و بازيگر تاجيكي هم ويژگيهاي خاص خود را دارد و طبعا من هم با بازيگرهاي ايراني راحتترهستم. سلطاني دربارهي انتخاب فرهاد قائميان براي نقشي تاجيكي توضيح داد: نقش «معين» به خاطر ويژگيهايي كه داشت، بايد به درستي انتخاب ميشد و قائميان به خاطر جنس بازي، مناسبتي كه با نقش و تجربهيي كه پيش از اين داشت، بهترين گزينه بود؛ او از بوته اين آزمايش موفق درآمد. استقبال از «شكرانه» در تاجيكستان در ادامه نشست ايسنا، كارگردان سريال «شكرانه» دربارهي اين كه از بازخوردهاي پخش در تاجيكستان مطلع هستيد؟ اظهار كرد: پخش سريال از يك هفته پيش در تاجيكستان آغاز شده و طي تماسهايي كه با دفتر خودمان در تاجيكستان داشتيم، همان اتفاقي كه انتظارش را داشتيم افتاده است و مجموعه خوب ديده شده است. وي افزود: نگاه و تمايل مردم تاجيكستان به ايران مثبت است و مجموعهيي نظير« شكرانه» ميتواند حلقهي واسطي جهت ارتباطات بيشتر باشد؛ تبعات سريال «شكرانه» به لحاظ كاري و اجرا بيشتر بود. نمايش تفاوتهاي فرهنگي و مميزي تلويزيون كريمي نيز در نشست خبرگزاري دانشجويان ايران، درباره تجربياتي كه در كار مشترك با يك كشورهم زبان داشته است، توضيح داد: مشترك بودن زبان به معني مشترك بودن فرهنگ نيست؛ نشان دادن تفاوتهاي فرهنگي مي تواند به مميزيها بخورد و رسانه نميتواند برخي از اين تفاوتها را پخش كند. كريمي در اين باره به ذكر مثالي پرداخت و اظهار كرد: ميتوانستيم تاجيكستاني را نشان دهيم كه با آن چه كه در سريال «شكرانه» ميبينيم متفاوت باشد. اما دوربين به راحتي نميتوانست در خيابان باشد و در صورت تحقق اين امر در ايران با مشكلات پخش مواجه ميشد. هر چند مورد قابل نكوهشي وجود نداشت اما در زمره مواردي به شمار ميرفت كه در اين جا با مميزي مواجه ميشد. لزوم سفر نويسنده به كشوري كه دربارهي آن مينويسد نويسنده «شكرانه» با تاكيد بر انجام پژوهش در كشوري كه قرار است فيلمي در آن جا ساخته شود، گفت: بهتر است پژوهش ميداني و خارج از كتابخانه باشد؛ زندگي در بين آدمها بايد لمس شود و در اين صورت شايد قصه از دل همان جا بيرون بيايد. نويسنده سريال «شكرانه» با تاكيد بر اهميت سفر نويسنده به مكاني كه قرار است دربارهي آن بنويسد گفت: اگرچه در اين سريال فضاهاي مورد اشاره در بخش تاجيكستان به گونهاي نبود كه تجربهاش را نداشته باشم، اما بهتر است نويسنده نوشتهاي آماده را به جايي نبرد. سلطاني در پايان دربارهي اين مورد ابراز عقيده كرد: در مجموع در سريالهاي ما اغلب نويسندگان ناچارند براي به تصوير كشيدن فضاهايي كه تجربه نكردهاند از گذشته ذهني خود استفاده كنند كه اين مساله ممكن است در داخل كشور نيز رخ دهد. به گزارش ايسنا، مرکز تحقيقات سازمان صداوسيما همچنين در آماري اخيرا اعلام كرده است كه 89 و 5 درصد از بينندگان، از ساعت پخش «شکرانه» رضايت داشتهاند. به اعتقاد بينندگان مهمترين پيامهاي سريال «شکرانه» رعايت حق الناس ، نخوردن مال مردم ، حق طلبي ، ساده بودن زندگي در جوامع مختلف ، تبادل دو فرهنگ ، نمايش مشکلات اجتماعي در کشورهاي ديگر ، يکي شدن عقايد مختلف ، و شناختن انسانها است. |