• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 148
تعداد نظرات : 133
زمان آخرین مطلب : 5063روز قبل
دعا و زیارت

وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهلِکَ القُری بِظُلمٍ وَ اَهلُها مُصلِحُونَ

روّیه ی خداوند چنین نیست که دیاری را از روی ستم هلاک سازد و در حالی که اهل آن دیار مصلح باشند .

                        هود ، 117

شنبه 19/11/1387 - 15:39
دانستنی های علمی

معیار های تشکیل تمدن متعالی اسلام :

1 - اعتقاد به توحید و معاد

2 - رفع تبعیض نژادی و اجرای عدالت

3 - تأکید بر تعقل و فراگیری علم

4 - توجه به دنیا در عین عدم غفلت نسبت به آخرت

5 - تأکید بر تحکیم بنیان خانواده و جایگاه زن

6 - تشخیص دو جبهه حق و باطل

شنبه 19/11/1387 - 15:34
دانستنی های علمی

روایت شده که رسول خدا روزی برای اقامه نماز صبح به مسجد رفت ، مردی را آن جا یافت که عبادت می کرد ... زمانی که پیامبر برای نماز ظهر بازگشت آن مرد را دید که از مسجد خارج نشده است ... ! و چون او را هنگام مغرب نیزمشغول عبادت یافت به او گفت : گویی تو از صبح تا کنون در مسجد هستی ! آیا کار دیگری نداری ؟! مرد گفت : من عبادت می کنم شاید خداوند مرا وارد بهشت کند ، زیرا بهشت را بسیار دوست می دارم ! پیامبر پرسید : چه کسی عهده دار معاش خانواده ات است ! گفت : برادرم ... اما او مثل من عبادت نمی کند ... کاش برادرم مثل من عبادت می کرد و نماز می خواند ... ! پیامبر فرمود : بی شک برادرت به بهشت از تو سزاوار تر است !

سه شنبه 15/11/1387 - 23:1
دانستنی های علمی

اَللِّسانُ جِرمُهُ صَغیرٍ وَ جُرمُهُ کَبیرٌ .

زبان جِرمش اندک و گناهش بزرگ است .

سه شنبه 15/11/1387 - 22:54
دانستنی های علمی

مَنهُومانِ لا یَشعَبانِ : طالِبُ عِلمٍ وَ طالِبُ دنیا .

دو گرسنه سیر نمی شوند : طالب علم و طالب دنیا .

سه شنبه 15/11/1387 - 22:52
دعا و زیارت

در میان اندیشمندان اسلامى اختلاف است که آیا رجعت به معناى بازگشت

برخى از اموات به دنیا، در این امت نیز واقع خواهد شد یا خیر؟ برخى به

پرسش پاسخ مثبت و بعضى دیگر، پاسخ منفى داده‏اند؛ البته ناگفته نماند

که این اختلاف در دو سطح کاملاً متفاوت صورت گرفته است؛ گاهى این ا

ختلاف، بیرون‏مذهبى است و زمانى هم درون‏مذهبى.

در اختلاف نخست، اطراف دعوا را دانشمندان اهل‏سنت از یک سو و

اندیشمندان شیعه از سوى دیگر تشکیل مى‏دهند. اهل‏سنت به سبب اختلاف

 مبنایى که با شیعه دارند، مسئله رجعت را که از جمله مشهورات نزد شیعه

امامیه است، انکار کرده «و اعتقاد بدان را قبیح مى‏شمردند و راویان

احادیث مربوط به رجعت را بدنام کرده و احادیث آنها را مردود و بیان

احادیث مربوط به رجعت را به منزله کفر و شرک، بلکه زشت‏تر به حساب

مى‏آورند و اگر در کتابهایشان از رجعت بحث شده، براى بیان آراء شیعه در

مورد رجعت و سرزنش بر آنهاست .

در اینجا خطاب به برادران اهل‏سنت مى‏گوئیم: «ممکن است از دو جهت به

رجعت ایراد وارد شود:

1ـ از این جهت که وقوعش محال است.

2ـ احادیث مربوط به آن، دروغ است.

بنا به فرض محال که این دو جهت درست باشد، اعتقاد به رجعت به این

درجه از زشتى نیست که شما مى‏پندارید؛ چه بسا گروه‏هائى از مسلمانان،

به امور محال یا اموری که نصّ آشکار در مورد آن وارد نشده معتقدند

(مانند، اعتقاد به جایز بودن گناه یا اشتباه براى پیامبر (ص)، یا اعتقاد به

این که به قول بعضى‏ها، پیامبر (ص) جانشین بعد از خود را انتخاب نکرد)؛

ولى با این اعتقادات، نسبت کفر و خروج از اسلام را به آنها نمى‏دهیم که

برادران اهل‏سنت چنین نسبتهائى را به ما داده‏اند .

 بسى جاى تعجب است که در روایات برادران اهل‏سنت دیده شده که آنها

بیش از شیعه در این خصوص روایت نقل کرده‏اند؛ «از جمله در روایات

آنها اشاره به این است که مولى امیر المؤمنین (ع) بعد از ضربت خوردن

در مسجد کوفه به دست اشقى الاشقیاء، ابن ملجم مرادى، و بعد از رحلتش

مانند ذوالقرنین دوباره به دنیا برمى‏گردد؛ همچنین در کتابهاى آنها دیده شده

که جماعتى از مردم عادى را نام برده‏اند که آنها بعد از مرگ، و پیش از

دفن و بعد از دفن به دنیا برگشتند و سخن گفتند و چیزها نقل کردند و سپس

مردند!

حال که برادران اهل‏سنت، خود این‏گونه موضوعات را نقل کرده و در

کتابهاى خود نوشته‏اند، چرا حاضر نیستند قبول کنند که اهل‏بیت(ع) دوباره

به دنیا بازگردند و چرا از روایات ائمه اطهار(ع) در خصوص رجعت، اظهار

تنفر مى‏کنند؟!!! رجعتى که علماى ما و اهل‏بیت پیامبر اعظم اسلام علیهم

السلام و شیعیان آنها معتقدند از جمله علائم و معجزات پیامبر اسلام(ص)

است، چرا مقام آن رسول رحمت (ص) در نزد برادران اهل‏سنت با انکار

رجعت باید از موسى و عیسى و دانیال پیامبر کمتر باشد؟!! زیرا مى‏دانیم که

خداوند متعال به دست آنها مردگان بسیارى را زنده گردانید وتمام علماى

اهل‏سنت نیز آن را قبول دارند .

امّا اختلاف درون مذهبى، اطراف دعوا را خود شیعیان تشکیل مى‏دهند؛ زیرا

آنها هرچند در اصل وقوع رجعت، با هم توافق کامل دارند، اما در تفسیر و

حقیقت رجعت، اختلاف نظر دارند.

دیدگاه اول: گروهى از امامیه رجعت را بازگشت دولت و قدرت آل‏محمد

(ص) تفسیر کرده‏اند، نه رجوع اشخاص.

دیدگاه دوم: که صحیح‏ترین دیدگاه است و در بین امت اسلامى، شیعه امامیه

بر آن باور است، این است که: عقیده به رجعت، درست و صحیح است و

خداوند متعال در موقع ظهور امام مهدى(عج) گروهى از شیعیان آن حضرت

را که قبلاً از دنیا رفتند، به دنیا بازگردانده مى‏شوند تا به ثواب یاری و

مساعدت وى و مشاهده دولت آن حضرت رستگار شوند؛ هممچنین گروهى

از دشمنان آن حضرت نیز به دنیا بازگردانده مى‏شوند، تا از آنها انتقام

گرفته شود.

سه شنبه 15/11/1387 - 22:49
دعا و زیارت

1. معناى لغوى
«رجعت» در لغت به معناى «بازگشت» است. لغت‏شناسان در توضیح واژه «رجعت» گفته‏اند: «رجعت، مصدر مرة از ماده «رجوع» به معناى یکبار بازگشتن یا بازگردانیدن است.
و نیز در «اقرب الموارد» درباره واژه «رجعت» آمده است: «رجع الرجل رجوعا و مرجعا، و معه انصرف ... هو یؤمن بالرجعة، اى بالرجوع الى الدنیا بعدالموت»(5) یعنى رجوع به معناى بازگشت است و فلانى به رجعت ایمان دارد، یعنى او به رجوع به دنیا پس از مرگ اعتقاد دارد؛ پس واژه رجعت در لغت به معناى «یکبار بازگشت یا بازگردانیدن» است. ناگفته نماند که اصل «رجوع» که به معناى بازگشتن و بازگردانیدن (لازم و متعدى) به کار رفته است؛ مثل: «فرجع موسى الى قومه غضبان أسفا» و «فإن رجعک الله الى طائفة منهم...»  که واژه «رجع» در آیه شریفه نخست، لازم است، چنان‏که گفته مى‏شود: «رجع الرجل» و در آیه شریفه دوم، متعدى مى‏باشد. ازاین‏رو، واژه «رجعت» که مصدر مرة از ماده رجوع است، به معناى یکبار بازگشتن و یا بازگردانیدن به حال اوّل است.
البته الفاظ مختلفى براى بیان این اصل اعتقادى در قرآن‏کریم و روایات اسلامى به کار رفته است، مانند: رجعت، ایاب، کره، رد، حشر، که همه در معناى بازگشت مشترکند، ولى در میان همه این الفاظ، لفظ رجعت مشهورتر است.
2. معانى اصطلاحى
رجعت همانند بسیارى از واژه‏ها علاوه بر معناى لغوى، در علوم مختلف در معانى گوناگونى به کار رفته، و با توجه به این معانى است که مى‏توانیم تصویر و شناخت صحیحى از معناى مورد بحث داشته باشیم. لغتنامه دهخدا معانى اصطلاحى مختلفى براى رجعت برشمرده است، که به اختصار اشاره مى‏شود:
الف) اصطلاح فقهى: بازگردیدن مرد به سوى زن مطلقه خود در مدت قانونى و شرعى.
ب) اصطلاح نجومى: رجعت نزد منجمان و اهل هیئت، عبارتست از حرکتى غیر از حرکت کوکب متحیره به سوى خلاف توالى بروج و آن را رجوع و عکس نیز مى‏نامند.
ج) اصطلاح عرفانى: نزد اهل دعوت عبارتست از رجوع و کال و نکال و ملال صاحب اعمال به سبب صدور فعل زشت از افعال، یا متکلم گفتارى سخیف از اقوال .
د) اصطلاح جامعه‏شناسى: در علوم اجتماعى، برخى جامعه‏شناسان به هنگام بحث از قانونمندى جامعه و تاریخ ، بر این باورند که قوانین تطوّرات تاریخى در همه جوامع مشترک است و تاریخ سه مرحله، ربانى و قهرمانى و انسانى را طى مى‏کند و همیشه این ادوار تکرار مى‏شوند و آنان این حرکت تاریخ را «أدوار و اکوار» و «رجعت» گویند.
روشن است که هیچکدام از معانى چهارگانه مذکور مورد بحث ما نیست و آنچه در این تحقیق مورد توجه است اصطلاح کلامى است.
هـ) اصطلاح کلامى: رجعت در اصطلاح کلامى (متکلمان) عبارت است از بازگشت برخى از اموات به دنیا بعد از ظهور حضرت مهدى(عج) و قبل از قیامت.
مرحوم «سید مرتضى» که از بزرگان شیعه است، چنین مى‏فرماید: «رجعت، عبارت است از این که خداوند در هنگام ظهور حضرت مهدى(عج)، گروهى از شیعیان را که قبلاً از دنیا رفته‏اند، دوباره زنده مى‏کند تا به ثواب یارى آن حضرت نائل شوند و دولت (کریمه) او را مشاهده کنند و نیز جمعى از دشمنان آن حضرت را دوباره زنده مى‏کند تا از آنان انتقام بگیرد.» قاضى ابن برّاج در تعریف رجعت مى‏گوید: «معناى رجعت این است که خداوند، هنگام ظهور حضرت قائم (ع) دسته‏اى از دوستان و پیروان وى را که قبلاً وفات نموده‏اند، دوباره زنده مى‏کند تا به ثواب یارى و اطاعت آن حضرت و نیز ثواب جنگ با دشمنانش نائل آیند .

شیخ مفید (ره)، در تبیین معناى اصطلاحى (کلامى) رجعت چنین مى‏فرماید: «ان الله یرد قوما من الاموات الى الدنیا فى صورهم التى کانوا علیها فیعز فریقا و یذل فریقا و المحقین من المبطلین و المظلومین منهم من الظالمین و ذلک عند قیام مهدى آل محمد (علیهم السلام» 

 خداوند گروهى از اموات را به همان صورتى که در گذشته بودند، به دنیا برمى‏گرداند، و گروهى را عزیز و گروهى دیگر را ذلیل مى‏کند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه و نصرت داده، و مظلومین را بر ظالمین و ستمگران غلبه مى‏دهد، این واقعه هنگام ظهور ولى عصر(ع) رخ خواهد داد.
دانشمند معاصر شیعى، علامه مظفر دراین‏باره مى‏گوید: «عقیده شیعه در رجعت، بر اساس پیروى از اهل‏بیت(ع) چنین است: خداوند عده‏اى از کسانى را که در گذشته از دنیا رفته‏اند، به همان اندام و صورتى که داشته‏اند، زنده کرده و به دنیا برمى‏گرداند. به برخى از آنان عزت مى‏دهد و پاره‏اى را ذلیل و خوار خواهد کرد و حقوق حق‏پرستان را از باطل‏پرستان مى‏گیرد و داد ستمدیدگان را از ستمگران مى‏ستاند و این جریان یکى از رویدادهایى است که پس از قیام مهدى آل محمد به وجود مى‏آید. کسانى که پس از مردن به این جهان بازمى‏گردند یا از ایمان بالا برخوردارند یا افرادى در نهایت درجه فساد و آن‏گاه دوباره مى‏میرند .

در یک جمع بندى بین تعریف‏هاى فراوان رجعت، مى‏توان گفت که رجعت عبارت است از: بازگشت گروهى از مؤمنان محض به دنیا، و کافران محض پس از مردن و قبل از قیامت، در حکومت حضرت مهدى (عج) و روشن است که انبیاء و ائمه(ع) به عنوان اشرف مؤمنان محض در بین رجعت کنندگان خواهند بود .

سه شنبه 15/11/1387 - 22:47
دعا و زیارت

معرفت ، محبّت ، انتظار

سه کلمه زیبا که با نام مهدی در خاطر ما زنده می شود .

انتظار بدون محبت و محبت بدون معرفت بی معناست .

دوشنبه 14/11/1387 - 16:6
دعا و زیارت
 امیر مؤمنان می فرمایند:
منتظر فرج الهی باشید و از لطف الهی مأیوس نشوید و بدانید که محبوب ترین کارها نزد خداوند انتظار فرج است .
دوشنبه 14/11/1387 - 16:3
دعا و زیارت
شیخ نوری در كتاب «جنة المأوی» ماجرایی نقل كرده است كه یكی از علمای نجف گفت: در نجف اشرف مردی از طلاب علوم دینی به نام شیخ محمد حسن سریره بود كه وی را سه مشكل پیش آمده بود: خون از سینه‌اش می‌ریخت؛ در تنگدستی شدیدی زندگی می‌كرد و دوست داشت با زنی ازدواج كند كه خانواده زن، به دلیل فقرش،‌با ازدواج مخالفت می‌كردند. وقتی از حل مشكلات مأیوس شد، قرار گذاشت كه چهل شب چهارشنبه به مسجد كوفه[ برود؛ زیرا میان مؤمنین معروف بود كه هر كس چهل شب چهارشنبه به زیارت این مسجد برود، حتماً حضرت مهدی (علیه‌السلام) را خواهد دید. وقتی آخرین شب چهارشنبه فرا رسید – كه شبی بسیار تاریك و سرد و طوفانی بود – شیخ حسن در بیرون مسجد بر سكوی در مسجد نشسته بود؛ چرا كه به دلیل خونی كه از سینه‌اش به هنگام سرفه كردن می‌ریخت،‌ نمی‌توانست داخل مسجد بماند. در این فكر بود كه سرانجام به زیارت حضرت مهدی(علیه‌السلام) موفق نشده است با این كه آن چهارشنبه چهلمین چهارشنبه است. شیخ حسن به نوشیدن قهوه عادت داشت. مقداری آتش روشن كرد تا قهوه‌ای درست كند. در این هنگام مردی را دید كه به سویش می‌آید. ناراحت شد و با خود گفت: این اعرابی همه قهوه را خواهد نوشید و هیچ چیز باقی نخواهد گذارد. شیخ حسن گوید: مرد به من رسید و با نامم به من سلام گفت: از این كه او مرا می‌شناسد، بسیار تعجب كردم. پرسیدم: «از كدام طایفه‌اید؟» آیا از طایفه فلانی هستی؟» وی فرمود: «خیر». نام طوایف زیادی را بردم و او مرتب می‌گفت: «نه». سرانجام از من پرسید: «چرا اینجا آمده‌ای؟» گفتم: «چرا این مطلب را از من می‌پرسی؟» فرمود: «تو را چه زیان كه این پاسخ را به من بدهی؟!» برای وی در فنجانی قهوه ریختم و تقدیمش كردم. اندكی میل كرد و آن را به من برگرداند و فرمود: «تو آن را بنوش». فنجان را از او گرفتم و باقی را نوشیدم. آن‌گاه شروع كردم به بیان مسایل و مشكلاتم و گفتم:‌ كه من در نهایت فقر و نیازم. در عین حال سالیانی است كه از سینه‌ام خون می‌چكد. با این اوضاع و احوال دل به مهر زنی سپرده‌ام، ولی خانواده زن از این كه وی را به ازدواج من درآورند امتناع می‌ورزند. برخی از اهل علم مرا فریب دادند و گفتند: در نیاز‌های خود متوجه حضرت صاحب‌الزمان(علیه‌السلام) شو. در این مدت سختی‌ها و ناراحتی‌ها را تحمل كردم و به اینجا آمدم. امشب آخرین شب است و كسی را ندیده‌ام. آن بزرگوار به من – كه غافل بودم – رو كرد و فرمود: سینه‌ات كه بهبود یافت... اما زن را به زودی به عقد ازدواج درخواهی آورد... ولی فقرت تا به هنگام مرگ با تو خواهد ماند. وقتی صبح شد، دریافتم كه سینه‌ام بهبود یافته و پس از یك هفته با آن زن ازدواج كردم، ولی فقرم بر حال خود ماند. { جنة المأوی، حكایت 15. }
دوشنبه 14/11/1387 - 15:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته