نازنينم! ایـــن همـــه فاصله را چگونه تاب بياورم؟ ایـــن همــــه روز را چگونه به تنهايی دوره کنم؟ ایـــن همـــه شمع را با چه رنگی از اميّد، روشن نگه دارم؟ ایـــن همــــــه فصل را تا به کی،خط بزنم؟ چگونه دوستت دارم ها را ترسيم کنم که کلمه ای حتی،از ياد نرود؟ قصه ی ایـــن همــه دلتنگی را، با کدام قلم،برايــت بنگارم؟ آخــــر برای تک تک واژه های بی قراريم، قلمها را طاقتی نيست! .....
بيا تا مونس هم يار هم غمخوار هم باشيم انيس جان غم فرسوده ي بيمار هم باشيم شب آيد شمع هم گرديم بهر يكدگر سوزيم شود چون روز دست و پاي هم در كار هم باشيم دواي هم،شفاي هم،براي هم،فداي هم دل هم،جان هم،دلدار هم باشيم به هم يك تن شويم و يكدل و يك رنگ و يك پيشه سري در كار هم آريم،دوش بار هم باشيم جدائي را نباشد زهره اي تا در ميان آيد به هم آريم سر بر گرد هم پرگار هم باشيم حيات يكدگر باشيم و بهر يكدگر ميريم گهي خندان ز هم ، كه خسته و افگار هم باشيم به وقت هوشياري عقل كل گرديم بهر هم چو وقت مستي آيد ساغر سرشار هم باشيم شويم از نغمه سازي عندليب غم سراي هم به رنگ و بوي يكديگر شده گلزار هم باشيم به جمعيت پناه آريم و از باد پريشاني اگر غفلت كند آهنگ ما هشيار هم باشيم براي ديده باني خواب را بر يكدگر بنديم ز بهر پاسباني ديده ي بيدار هم باشيم جمال يكدگر گرديم و عيب يكدگر پوشيم قبا و جبُه و پيراهن و دستار هم باشيم غم هم،شادي هم،دين هم،دنياي هم گرديم بلاي يكدگر را چاره و ناچار هم باشيم بلا گردان هم گرديده گرد يكدگر گرديم شده قربان هم از جان و منت دار هم باشیم يكي گرديم در كردار و در گفتار و در رفتار زبان و دست و پا يك كرده خدمتکار هم باشيم
حقيقت گر شود پيدا به هر قيمت خريدارم.!!!
كاش ميشد بر جدايي خشم كرد شاخه هاي نسترن را با تواضع پخش كرد كاش ميشد خانه اي از مهر ساخت مهرباني را در آن سرمشق كرد روي دلهايي حقيقي نقش كرد
او گفت خاطرت هست به تو نگاه کردم آن شب به خاطر تو ... گفتم چطور زیبا چیزی شده مگر ؟ گفت قدری شبیه اویی من اشتباه کردم
امام علىعليه السلام : اَلتَّدبِيرُ قَبلَ الْعَمَلِ يُؤمِنُكَ مِنَ النَّدَمِ عاقبت انديشى پيش از عمل ، تو را از پشيمانى در امان مىدارد عيون أخبار الرضاعليه السلام ، ج 2 ص 54
امام باقرعليه السلام : اَلصَّلاةُ تَثبِيتٌ لِلإخلاصِ تَنزِيهٌ عَنِ الْكِبرِ نماز موجب استوارى اخلاص و دورى از كبر است الأمالى ، طوسى ، ص 296