• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 466
تعداد نظرات : 249
زمان آخرین مطلب : 3991روز قبل
خانواده
بهترین بهار بهار انتظار
جمعه 28/12/1388 - 19:53
دعا و زیارت

سید نعمت الله جزائرى در كتاب انوار النعمانیه بیان كرده :
چون شاه اسماعیل صفوى بغداد را تصرف كرده ، براى زیارت قبر حضرت سیدالشهدا علیه السلام به كربلا مشرف شد. از بعضى مردم شنید كه به جناب حر طعن مى زنند.
پس خودش نزد قبر حر رفت و امر كرد قبر را نبش ‍ كردند. چون به جسد حر رسیدند ، دیدند بدن تازه و مانند همان روزى است كه شهید شده و دیدندكه بر سرش پارچه اى بسته شده .
به شاه خبر دادند كه چون روز عاشورا ضربتى كه بر سر مبارك حر رسیده بود خون جارى مى شد ، امام علیه السلام این پارچه را بر سر او بست و به همان حالت دفن شد. پس شاه امر كرد كه آن پارچه را باز كنند تا به قصد تبرك آن را براى خود بردارد. چون آن پارچه را باز كردند ، خون از همان موضع سر بیرون جهید. با پارچه دیگرى سر مبارك را بستند ، فایده نكرد و همان طور خون جارى مى شد. به ناچار به همان پارچه اما علیه السلام آن زخم را بستند و خون قطع شد. پس شاه حسن حال و مقام حر را دانست ، پس قبه و بارگاه بر آن قبر بنا كرد و خادمى بر آن گماشت.

منبع : کتاب چهره درخشان حسین بن علی
چهارشنبه 26/12/1388 - 21:2
دعا و زیارت

سرشناسان كوفه كه امام حسین علیه‏ السلام را رها كردند

آنچه یاد كردیم در مسیر راه امام به كربلا روى داده است. اما در كوفه از سران و اشراف و افراد سرشناس آن شهر كسانى بودند كه امام را دعوت كردند، ولى در كربلا رها ساختند و آن بزرگوار را یارى ننمودند كه به طور اجمال به معرفى تنى چند از آنان مى ‏پردازیم :

1ـ شریح بن حارث قاضى

وى اهل یمن بود و به دیدار پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله شتافت و مسلمان گردید و در سال 22 ق از سوى عمر به كار قضاوت گماشته شد. شریح از كسانى است كه با امام حسین علیه‏السلام مكاتبه داشت و هفتاد نفر از بزرگان كوفه در حضور وى سوگند یاد كرده بودند تا امام را یارى كنند.

مرحوم شیخ عبدالنبى عراقى مى‏ گوید : شریح با وعده صد هزار دینار زیر بار نرفت تا فتواى حلال بودن خون امام حسین علیه ‏السلام را صادر نماید، اما ابن زیاد با ترفند شوم خود او را فریفت ؛ چرا كه دستور داد پنجاه هزار دینار به منزل شریح ببرند. سپس خود نیز به منزل وى رفت و پول ها را در برابر چشمان شریح به نمایش درآورد و از این راه دل شریح را به دست آورد. هنگامى كه شریح آن پول ها را دید تسلیم شد و فتواى قتل امام حسین علیه‏ السلام را صادر كرد. شریح حدود شصت سال قضاوت كرد و سرانجام در زمان حجاج كناره گرفت و در سال 87 ق در 120 سالگى از دنیا رفت.

2ـ عمر بن سعد بن ابى وقاص

وى از جمله افرادى است كه امام حسین علیه ‏السلام را به كوفه دعوت كرد ، ولى روز سوم محرم الحرام سال 60 ق همراه چهار هزار نفر وارد كربلا شد و نخستین كسى بود كه به سوى خیمه ‏هاى امام تیراندازى كرد ، امام حسین علیه‏ السلام را به شهادت رسانید و اهل بیت آن حضرت را اسیر كرد و به كوفه آورد. هنگامى كه عمر بن سعد به كوفه آمد ، مردم از او كناره ‏گیرى مى‏ كردند و این ذلت و خوارى را تا سال 65 ق تحمل كرد تا اینكه به دست مختار به مجازات رسید.

3ـ ساربان

وى نیز یكى از افرادى است كه در كربلا از امام حسین علیه ‏السلام فاصله گرفت. نام او را بجدل بن سلیم و برخى بریدة بن وائل نوشته ‏اند. وى با اینكه از امام علیه‏ السلام جدا شده بود ، شب یازدهم محرم به قتلگاه باز گشت و به منظور به دست آوردن انگشتر ، انگشت امام را جدا كرد؛ اما بر اثر همین جنایت دستانش خشك و صورتش سیاه و سبب عبرت همگان گردید.

4ـ عمرو بن حجاج

وى كسى است كه در نامه ‏اش به امام نوشت، درختان سبز شده، میوه ‏ها رسیده، ما منتظر آمدن شما هستیم، اما با پیروزى عبیداللّه‏ بن زیاد در كوفه، در شمار افرادى قرار گرفت كه مردد بودند، ولى سرانجام در كنار عمر بن سعد حاضر شد و فرماندهى چهار هزار نفر از سپاهیان كوفه را برعهده گرفت كه از فرات محافظت مى ‏كردند، تا آب به دست امام و یارانش نرسد.
وى در سخنانش خطاب به سپاهیان كوفه مى ‏گفت : در جواز قتل حسین تردیدى به خود راه ندهید ؛ زیرا او با یزید مخالف است و از دین بیرون رفته است !
هنگامى كه پیكر خونین امام بر زمین افتاد، عمرو بن حجاج پاى در میدان نهاد تا امام را به شهادت رسانَد؛ اما هنگامى كه چشم امام به او افتاد ، بازگشت. شمر از او پرسید : چرا باز گشتى ؟ پاسخ داد : وقتى بر حسین علیه ‏السلام نگریستم ، چشمان او همانند دیدگان رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله بود.

5ـ شبث بن ربعى

وى نیز از كسانى بود كه امام حسین علیه ‏السلام را به كوفه دعوت كرد ، اما هنگامى كه پسر زیاد بر كوفه مسلط گردید، شبث به او پیوست و در شمار فرماندهان وى به كربلا آمد. شبث در صفین همراه على علیه‏السلام و از افراد مذاكره ‏كننده با معاویه بود و با معاویه به مجادله پرداخت و در جنگ نهروان نیز از فرماندهان سمت چپ سپاه على علیه‏ السلام بود و حضورى فعال داشت، اما هنگامى كه امام حسین علیه‏السلام به شهادت رسید، به شكرانه شهادت امام مسجدى ساخت كه به نام وى نیز شهرت داشت.

6ـ شمر بن ذى الجوشن

شمر یكى از همراهان على علیه ‏السلام در جنگ صفین بود، اما پس از مدتى اندك دچار انحراف و سقوط فكرى و عقیدتى گردید، به گونه ‏اى كه یكى از فرماندهان سمت راست سپاه كوفه شد و چنان سرسپرده پسر زیاد گشت كه حاضر بود در این راه هر جنایتى را انجام دهد!
بدین سان با نیروهاى تحت فرمان خود به خیمه امام نزدیك شد، و بر آن بود تا خیمه‏ ها را با ساكنانش به آتش بكشد، اما به دلیل دفاع دلیرانه از سوى یاران امام به ویژه زهیر بن قین و یارانش، شمر و سپاهیانش مجبور به عقب‏ نشینى گردیدند.
در صبح عاشورا نیز هنگامى كه شعله‏ هاى آتش از میان خندق حفر شده پیرامون امام علیه ‏السلام زبانه كشید ، شمر بانگ برآورد : اى حسین ، آتش دنیا به تو روى آورد، تو شتاب كردى، چون آتش دوزخ در انتظار تو مى ‏باشد !
امام فرمود : گویا شمر است ؟
گفتند : آرى
حضرت فرمود : اى فرزند بزچران، تو به آتش دوزخ سزاوارترى.
پس از حادثه كربلا ، شمر گرفتار دست انتقام الهى شد ، سپاهیان مختار او را گرفته ، نزد مختار آوردند و به دستور وى به سزاى اعمال پلیدش رسید. 

7ـ هرثمة بن سلیم

وى از یاران على علیه‏السلام در صفین بود، اما روز عاشورا در كنار پسر سعد قرار گرفت. هرثمه در آن روز با دیدن درختى، به یاد خاطره ‏اى افتاد و این یادآورى سبب دگرگونى درونى وى گردید. و با جدا شدن از سپاه كوفه، روز عاشورا سوار بر اسب خود به دیدار امام آمد و خاطره خود را بازگو كرد و گفت :
هنگامى كه همراه على علیه‏السلام از صفین بر مى ‏گشتم، ایشان در همین مكان، پس از نماز صبح مشتى خاك برگرفت و با صداى بلند فرمود : «خوشا به حال تو اى خاك! گروهى از تو برانگیخته مى ‏شوند كه بدون حساب وارد بهشت مى ‏گردند.
آن گاه امام حسین علیه‏ السلام پرسید : اكنون از حامیان پسر سعد هستى یا از یاران ما ؟
هرثمه گفت : از هیچیك ! اكنون در اندیشه اهل و عیال خود هستم!
امام فرمود : پس با سرعت از این سرزمین بیرون برو ؛ زیرا كسى كه در اینجا باشد و صداى ما را بشنود و ما را یارى نكند، در دوزخ جاى خواهد داشت.
هرثمه نگونبخت و بى‏ سعادت ، در این نقطه حساس، راه بى ‏تفاوتى را پیش گرفت و از آن سرزمین با سرعت گریخت تا جان خود را حفظ نماید !»

8ـ عبیداللّه‏ بن حر جعفى
وى از هواداران عثمان و در صفین در كنار معاویه حاضر بود. هنگامى كه امام حسین علیه‏السلام در راه خیمه او را دید، حجاج بن مسروق جعفى را نزد وى فرستاد، عبیداللّه‏ گفت : من از كوفه بیرون آمدم؛ زیرا نمى ‏خواستم وقتى امام وارد آنجا مى ‏شود من در شهر باشم. به خدا سوگند، دوست ندارم او مرا دیدار كند، یا من او را ببینم.
حجاج باز گشت و پیام او را به امام رسانید. امام نزد وى رفت ، ولى عبیداللّه‏ عذر آورد و همراهى امام را نپذیرفت !
آن حضرت فرمود : پس از این سرزمین فاصله بگیر، تا بانگ مرا نشنوى و گر نه كیفر خواهى دید.
از این رو، از امام جدا شد، گر چه بعدها پشیمان گشت و به كربلا آمد و در آنجا گریست، اما هنگامى كه مختار قیام كرد با وى همراه شد ؛ هر چند تا پایان كار با وى نیز همراهى ننمود، تا اینكه در زمان مصعب بن زبیر پس از غارت هاى فراوانى كه انجام داد، در سال 68 ق خود را در فرات افكند و به زندگى خود پایان داد. 
چهارشنبه 26/12/1388 - 21:1
دعا و زیارت

پیوستگان

كربلا كانون تحول، دگرگونى و رسیدن به سعادت جاودان بود. حتى براى آنان كه پیشینه درخشانى نداشتند، اما با لطف پروردگار و تصمیم جِدّى، فرجام نیك را از همراهى با سیدالشهداء به دست آوردند و خون خویش را با خون پاكان و اولیاى الهى درهم آمیختند و درخت دین را استوار ساختند، كه به گونه ‏اى خلاصه به معرفى برخى از آنان مى ‏پردازیم :

1ـ حرّبن یزید ریاحى

حُر سرآمد دگرگون‏شدگان است. گر چه وى راه را بر امام حسین علیه ‏السلام بست و مانع حركت آن حضرت به سوى كوفه گردید، اما صبح عاشورا چون از تصمیم عمر بن سعد در جنگ با امام حسین علیه ‏السلام اطمینان یافت به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه كوفیان خارج شد و به امام پیوست. پس از پذیرش توبه وى از سوى آن حضرت ، به میدان بازگشت و پس از نصیحت كردن شامیان، با آنان جنگید تا اینكه در ركاب سرور شهیدان به فیض شهادت نایل آمد. (1)
مرحوم شهید مطهرى درباره دلیل تغییر روحیه حرّ بن یزید مى ‏نویسد :
«گفته شده كه یك علت اینكه «حرّ» به سیدالشهدا علیه‏السلام گروید این است كه مدت زیادى همراه حضرت بود و از نزدیك او را مى ‏شناخت.» (2)

2ـ على فرزند حرّ

او نیز با جدا شدن پدرش از سپاه كوفه ، از منافقان جدا شد، و همراه پدر به امام حسین علیه ‏السلام پیوست و چون نزدیك آن حضرت رسید ، از اسب پیاده شد و زمین ادب بوسید.
امام پرسید : اى جوان تو كیستى ؟
گفت : من على پسر حرّ ریاحى مى‏ باشم، آمده ‏ام تا جان خود را در راه شما نثار كنم !
آن حضرت براى او دعا كرد. هنگامى كه اجازه نبرد یافت ، وارد میدان گردید در حالى كه رجز و شعر مى ‏خواند. با همان حال جنگید ، تا اینكه به فیض شهادت رسید. (3)

3ـ زهیر بن قین

زهیر از شخصیت‌هاى برجسته كوفه بود كه روز عاشورا در ركاب امام به شهادت رسید. وى ابتدا از هواداران عثمان بود ، اما ناچار گردید در یكى از منزلگاه ‌ها فرود آید. امام او را به همراهى خود فرا خواند ، ابتدا علاقه چندانى به همكارى نداشت ، اما همسرش او را تشویق كرد تا نزد پسر پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله برود. همسرش نیز همراه او آمد. سخنان امام آتشى در دل زهیر برافروخت ، چنان كه از یاران فداكار آن حضرت گردید و در كنار امام به شهادت رسید. (4).

4ـ ابوالحتوف و سعد

این دو شخصیت كه فرزندان حرث هستند ، از پیوستگان به امام یاد شده ‏اند و گویند : این دو برادر هر چند كه سابقه درخشانى نداشتند و در سپاه كوفه براى جنگیدن با امام آمدند ، هنگامى كه تنهایى آن حضرت را دیدند و نداى «هل من ناصر ینصرنى» و گریه اهل بیت علیهم‏السلام را شنیدند ، دگرگون شده ، به سوى امام روى آوردند و در صحنه پیكار با كوفیان جنگیدند ، تا اینكه سرانجام به شهادت رسیدند. (5)

5ـ شبیب كلابى

وى در شمار تابعان و از یاران على علیه ‏السلام بود. او ، كه مردى دلیر و رزمنده به ویژه در میدان‌هاى جنگ صفین بود ، با مسلم بن عقیل در كوفه بیعت كرد ، اما پس از شهادت مسلم همراه سپاه كوفه به كربلا آمد و تا شب نهم محرم در اردوى كوفیان بود ، اما هنگامى كه در عصر روز نهم شمر نامه ابن زیاد را به عمر سعد داد و گفت : باید كار حسین علیه ‏السلام را یكسره كند ، شبیب دانست كه كار به كشتن امام مى‏ انجامد. از این رو، بسیار ناراحت و افسرده خاطر شد و در تاریكى شب دهم خود را به امام رسانید و در روز عاشورا به فیض شهادت نایل آمد.(6)

6ـ مصعب بن یزید

برادر حر ، مصعب پس از شهادت حر و پسرش على و غلامش غرّه كه همگى در سپاه كوفه بودند ، از كوفیان جدا شدند و یكى پس از دیگرى به شهادت رسیدند. (7)

7ـ غرّه

او غلام حرّ بن یزید ریاحى بود. پس از شهادت اربابش عنان صبر از كف بداد و با چشمانى گریان بر كوفیان تاخت و گروهى را كشت. آن گاه نزد امام بازگشت و گفت :
اى پسر رسول خدا گستاخى كردم ، مرا معذور دار ؛ زیرا هنوز آداب و رسوم جنگیدن را خوب نمى ‏دانم. امروز مى ‏خواهم اجازه دهى كه جان خود را در قدمت نثار كنم ، تا فردا در عرصه محشر بر خواجگان افتخار نمایم.
امام نیز به وى اجازه داد. او با شور و نشاط فراوان به میدان رفت ، تا اینكه پس از جنگیدن به شهادت رسید. (8)

8ـ بكر تمیمى

وى مردى دلیر و نیرومند بود كه همراه سپاه كوفه براى جنگیدن با امام به كربلا آمد ، اما هنگامى كه از نزدیك ماجرا را دید و بررسى كرد حقیقت را دریافت. از كوفیان جدا شد و به یاران امام پیوست، تا اینكه در روز عاشورا به شهادت رسید. (9)

9ـ جابر بن حجاج

وى غلام عامر بن نهشل تیمى و یكى از دلیران عرب و رزمندگان كوفه بود. وى با مسلم بن عقیل بیعت كرد ، ولى پس از درماندگى مسلم، از ترس پنهان شد و به سختى زندگى مى ‏كرد و جرئت اظهار وجود نداشت ؛ زیرا این افراد به محض اینكه شناخته مى ‏شدند، به جرم تشیع و همكارى با مسلم محكوم به مرگ مى ‏گردیدند.
از این رو، هنگامى كه شنید امام به كربلا آمده و سپاه كوفه به سوى كربلا حركت مى ‏كند ، همراه آنان به كربلا آمد و بى ‏درنگ خود را به امام رسانید و در روز عاشورا به شهادت رسید. (10)

10ـ جوین بن مالك تمیمى

جوین در شجاعت ، زیركى و مردانگى، یگانه روزگار خود بود و از شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم‏السلام به شمار مى ‏رفت. او همراه سپاه كوفه به كربلا آمد.
هنگامى كه رفتار و برخورد پسر سعد را با امام از نزدیك مشاهده كرد، دریافت كه پسر سعد شرایط امام را نمى ‏پذیرد و از رفتن آن حضرت جلوگیرى مى ‏نماید، و با آن بزرگوار با خشونت رفتار مى ‏كند ، شبانه همراه گروهى از افراد قبیله خود به امام حسین علیه ‏السلام پیوست و آن حضرت را یارى نمود، تا اینكه در ركاب آن بزرگوار همگى به شهادت رسیدند. (11)

11ـ حارث بن امرءالقیس كندى

وى مردى بسیار توانا بود ، به گونه ‏اى كه او را از قهرمانان عرب شمرده ‏اند. حارث در تیراندازى سرآمد دوران خود به شمار مى‏ رفت ، وى نخست از سپاهیان ابن سعد بود كه در كربلا حاضر شد ، ولى آن گاه كه رفتار ستمكارانه و جنایتكارانه عبیداللّه‏ را با امام ، از جمله بستن آب بر آن حضرت و یارانش را از نزدیك دید ، همراه چهار تن از قبیله خود به یاران امام پیوست و همگى در راه حق و جاودانه ساختن اسلام محمدى به شهادت رسیدند. (12)

12ـ حلاّس بن عمرو ازدى

وى از یاران پایدار على علیه‏ السلام بود كه همراه برادرش نعمان در كربلا به كاروان امام پیوستند و در حمله نخست به شهادت رسیدند. (13)

13ـ زهیر بن سلسلم بن عمرو ازدى

زهیر یكى از سپاهیان كوفه بود كه در شب دهم محرم از سپاه كوفه جدا شد و به امام پیوست ؛ زیرا دریافت كه سپاهیان كوفه بر كشتن آن حضرت و یارانش مصمم هستند و هیچ اثرى از صلح و آشتى دیده نمى ‏شود ؛ از این رو آخرت را برگزید و با اخلاص و ایمان دلیرانه در حمله نخست به شهادت رسید. (14)

14ـ ضرغامة بن مالك تغلبى

ضرغامه یكى از هواداران على علیه ‏السلام و ساكن كوفه بود ، او با مسلم بن عقیل بیعت كرد ولى هنگامى كه مسلم دستگیر گردید ، پنهان شد تا اینكه همراه سپاه كوفه به كربلا آمد و بعد از پیوستن به سپاه امام حسین علیه‏ السلام در روز عاشورا پس از نماز ظهر به شهادت رسید. (15)

15ـ عبدالرحمان بن مسعود تیمى

وى در مردانگى ، شجاعت و تشیع از جایگاه ویژه ‏اى برخوردار بود و بر اثر كاردانى ، شهامت و استوارى در عقیده و دوستار ولایت بودن در روز هفتم به كربلا آمد و صبح عاشورا به شهادت رسید. (16)

16ـ عبداللّه‏ بن بشر بن ربیعه خثعمى كوفى

وى و پدرش از دلاوران معروف و از پیروان و طرفداران على علیه ‏السلام بودند. با سپاه كوفه به كربلا آمد ، آن گاه از آنها جدا شد و به امام پیوست و در نخستین حمله شهید گردید. (17)

17ـ عمرو بن ضبیعة بن قیس تمیمى

عمرو از دلاوران كوفه به شمار مى ‏رفت كه نزد مردم از احترام خاصى برخوردار بود. وى در آداب و فنون جنگ مهارت فراوانى داشت ، چون در بسیارى از جنگ ها حاضر بود. از این رو عمر بن سعد او را در صف نخست سپاهیان خود قرار داده به كربلا آورد. وى چند روزى در كربلا ماند ، اما همه چیز را زیر نظر داشت و بررسى مى‏ كرد ، تا اینكه رفتار پسر سعد را با امام دید ؛ از این رو، نور ایمان در قلب او درخشید و از خواب غفلت بیدار شد. بدین سبب از سپاه كوفه خارج شد و به امام پیوست و در راه یارى آن امام به شهادت رسید. (18)

18ـ قاسم بن حبیب بن ابى بشر ازدى كوفى

وى مردى دلاور، پرهیزكار و دیندار بود. و شبها همواره به عبادت و شب زنده ‏دارى مى ‏پرداخت. وى به شجاعت و قهرمانى شهرت داشت و در راه ولایت و ایمان استوار بود و در تمام جنگها پیروزى را در آغوش مى ‏گرفت.
او كه در شمار شیعیان كوفه بود همراه آنان به كربلا آمد ، هنگام ورود به یاران امام پیوست و تا هنگام شهادت در كنار امام خود بود. (19)

19ـ مسعود بن حجاج تیمى كوفى

وى به تشیع و دوستى خاندان پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله شهرت داشت. او كه از دلیران به شمار مى ‏رفت در بسیارى از جنگ ها حاضر بود و در روز هفتم محرم به كربلا رسید و همراه امام بود تا اینكه به شهادت رسید. (20)

20ـ مصعب بن یزید بن ناجیه ریاحى

وى برادر حرّ ریاحى است كه پس از شهادت برادرش به سپاه امام پیوست و در دفاع از امام حسین علیه ‏السلام همراه دیگران به فیض شهادت نایل آمد. (21)

21ـ حبشة بن قیس نهمى

وى از قبیله حمدان است كه در كربلا به امام حسین علیه ‏السلام پیوست و روز عاشورا در حضور آن حضرت پس از نبردى جانانه به شهادت رسید. (22)

22ـ نعمان بن عمرو بن ازدى

وى از یاران على علیه ‏السلام بود كه در صفین حضور داشت و همواره در دفاع از خاندان پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله تلاش مى ‏كرد ، تا اینكه در شب هشتم محرم به كربلا رسید و به امام پیوست و در راه آن حضرت و در كنار وى همراه برادرش حلاّس به شهادت رسید. (23)

منابع ‌:

1- سماوى، محمد، ابصار العین فى انصار الحسین، قم، بصیرتى، بى‏تا، ص 203؛ شوشترى، محمد تقى، قاموس الرجال، قم، موسة النشر الاسلامى، 1401 ق، ج 3، ص 103





















3- خواند میر، غیاث الدین، حبیب السیر فى اخبار افراد البشر، با مقدمه همایى، خیام، 1362 ش، ج 2، ص 52 4- ابصار العین، ص 95؛ ما مقانى، عبداللّه‏، تنقیح المقال فى علم الرجال، نجف، مرتضویه، 1352 ق، ج 1، ص 452؛ ابن شهر آشوب، محمد بن على، مناقب آل ابى طالب، بیروت، دارالاضواء، 1412 ق، ج 4، ص 105 5- ابصار العین، ص 159؛ امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف، 1403 ق، ج 2، ص 319 6- تنقیح المقال، ج 2، ص 80 7- حبیب السیر، ج 2، ص 52 9- ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 177 10- ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج1، ص 189 11- ابصار العین، ص 113؛ جامع الرواة، ج 1، ص 170؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 240 12- ابصار العین، ص 103؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 243 13- ابصار العین، ص 115؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 260؛ طبرسى، فضل بن حسن، اِعلام الورى بأعلام الهدى، تصحیح على اكبر غفارى، تهران، اسلامیه، 1338 ق، ص 242 14- مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 452 15- ابصار العین، ص 114؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 106؛ مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 113 16- ابصار العین، ص 112؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 148 17- ابصار العین، ص 101؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 170 18- مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 113؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 332 19- ابصار العین، ص 109؛ تنقیح المقال، ج 2، ص 18 20- مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 112؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 213 21- حبیب السیر، ج 2، ص 52 22- ابصار العین، ص 79؛ تنقیح المقال، ج 1، ص 250 23- مناقب آل ابى طالب، ج 4، ص 113؛ ابصار العین، ص 109؛ تنقیح المقال، ج 3، ص 273 2- مطهرى، مرتضى، حماسه حسینى، تهران، صدرا، 1370 ش، ج 3، ص 74 8- همان؛ اردبیلى، محمد بن على، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، 1403 ق، ج 2، ص 282

 

چهارشنبه 26/12/1388 - 20:58
دعا و زیارت

فریاد رسی صلوات در قبر

شبلی نقل نموده است: من همسایه ای داشتم که وفات نمود. او را خواب دیدم ،از او پرسیدم: خدا با تو چه کرد؟

گفت: ای شیخ! هول های بزرگ دیدم، و رنج های عظیم کشیدم. از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر، زبان من از کار باز ماند. با خود می گفتم :واویلاه، این عقوبت از کجا به من رسید؟ آخر، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم، از آن شخص پرسیدم: تو کیستی –خدا تو را رحمت کند– که من را از این غصه خلاصی دادی؟

گفت: من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (ص) فرستادی آفریده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در مانی به فریاد تو رسم

منبع: آثار و برکات صلوات ص 131

 

نجات عبور از صراط

رسول خدا (ص) فرمودند: شب گذشته، عجیب خوابی دیدم. مردی از امت خود را دیدم که از صراط می گذشت و هر لحظه می لرزید، و در هر قدم می لغزید. پس دیدم صلواتی که بر من فرستاده بود، آمد و دست او را گرفت، و به سلامت او را از صراط گذرانید

منبع: آثار و برکات صلوات ص 143

 

نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) در قیامت

رسول خدا (ص) فرمودند: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیش تری بر من فرستاده باشد

منبع: آثار و برکات صلوات ص 143

 

واجب شدن شفاعت

رسول خدا (ص) در وصیت خود به امیر مومنان علی (ع) فرمود: یا علی !هر کس بر من، هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود؛ اگر چه گناهانش از گناهان بزرگ باشد

منبع: آثار و برکات صلوات ص 146 – بحار الانوار ج 91 ص 63

 

رفع عطش قیامت

خدا وحی کرد به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام: ای موسی! دوست داری که عطش قیامت تو را در نیابد و در مواقف آن روز تشنه نباشی؟ عرض کرد: بلی ای پروردگار جهانیان. خطاب رسید: امروز در دنیا بر حبیب من صلوات فرست تا فردا از تشنگی قیامت ایمن باشی

منبع: آثار و برکات صلوات ص
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:54
بیماری ها



 شرح بیماری
  علایم‌ شایع‌
  علل‌
 عوامل تشدید كننده بیماری
  پیشگیری‌
  عواقب‌ مورد انتظار
  عوارض‌ احتمالی‌
  درمان‌
  اصول‌ كلی‌
 داروها
  فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
 رژیم‌ غذایی‌
  درچه شرایطی باید به پزشك مراجعه نمود؟

   شرح بیماری
گل‌مژه‌ عبارت‌ است‌ از آبسه‌ كوچك‌ و پر از چرك‌ غدد فولیكول‌ مو در پلك‌.
    علایم‌ شایع‌
قرمزی‌، تورم‌، گرمی‌، حساسیت‌ به‌ لمس‌ یا درد لبه‌ فوقانی‌ یا تحتانی‌ پلك‌. گل‌ مژه‌ معمولاً در طرف‌ خارج‌ قرار دارد ولی‌ ممكن‌ است‌ زیر پلك‌ باشد.
افزایش‌ تولید اشك‌
حساسیت‌ به‌ نور
احساس‌ وجود شن‌ در چشم‌
    علل‌
عفونت‌ باكتریایی‌ (معمولاً استافیلوكوكی‌). عفونت‌ ممكن‌ است‌ محدود به‌ پلك‌ باشد یا از جای‌ دیگری‌ از بدن‌ گسترش‌ یافته‌ باشد.
   عوامل تشدید كننده بیماری
تحریك‌ چشم‌ در اثر دود سیگار
مواجهه‌ با تحریك‌كننده‌های‌ آرایشی‌، شیمیایی‌ یا محیطی‌
بلفاریت‌ (عفونت‌ لبه‌ پلك‌)
استفاده‌ از عدسی‌ (لنز) تماسی‌
    پیشگیری‌
بهداشت‌ عمومی‌ خوب‌ شامل‌ استفاده‌ از یك‌ شامپوی‌ ملایم‌ برای‌ پلك‌ها در هنگام‌ حمام‌ كردن‌ یا شستن‌ صورت‌
    عواقب‌ مورد انتظار
با تخلیه‌ چرك‌ از گل‌مژه‌ معمولاً قابل‌ علاج‌ می‌گردد. علی‌رغم‌ درمان‌ غالباً عود می‌كند.
    عوارض‌ احتمالی‌
گسترش‌ عفونت‌ به‌ سایر غدد پلك‌
    درمان‌

    اصول‌ كلی‌
استفاده‌ از پوشش‌ مرطوب‌ با آب‌ گرم‌، درد و التهاب‌ را تسكین‌ داده‌، بهبودی‌ را تسریع‌ می‌بخشد. به‌ مدت‌ 20 دقیقه‌ از پوشش‌های‌ مرطوب‌ استفاده‌ كنید و سپس‌ به‌ مدت‌ حداقل‌ یك‌ ساعت‌ استراحت‌ كنید. این‌ كار را در صورت‌ نیاز تكرار كنید.
جراحی‌ برای‌ تخلیه‌ آبسه‌ (گاهی‌)
به‌ گل‌مژه‌ فشار نیاورید. گل‌مژه‌ به‌ زودی‌ تخلیه‌ و چرك‌ خود را خارج‌ كرده‌، باعث‌ تسكین‌ درد خواهد شد.
تا زمان‌ بهبودی‌ عفونت‌، از عدسی‌های‌ تماسی‌ استفاده‌ نكنید.
   داروها
ممكن‌ است‌ پمادها یا كرم‌های‌ آنتی‌بیوتیكی‌ موضعی‌ مثل‌ اریترومایسین‌ یا باسیتراسین‌ تجویز گردند. از آنها مطابق‌ دستورالعمل‌ پزشك‌ استفاده‌ كنید.
    فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
محدودیتی‌ وجود ندارد.
   رژیم‌ غذایی‌
رژیم‌ غذایی‌ خاصی‌ ندارد.
    درچه شرایطی باید به پزشك مراجعه نمود؟
اگر گل‌مژه‌ رسیده‌ به‌ طور خودبه‌خود یا پس‌ از برداشتن‌ ملایم‌ مژه‌ مبتلا تخلیه‌ نشود.
اگر درد در چشم‌ ایجاد شود.
تغییرات‌ بینایی‌
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:53
دعا و زیارت

امام حسین علیه السلام فرمود :
درست است فرمایش رسول خدا صلى الله علیه و آله كه فرمود :
افضل الاعمال بعد الصلاة ادخال السرور فى قلب المومن بما لا اثم فیه.
بهترین كار پس از نماز، وارد كردن شادی در دل مومن است با آنچه گناهى در آن نباشد .

امام حسین علیه السلام فرمود :
غلامى دیدم خوراك خود را به سگى مى دهد.
گفتم : در چنین حال غذایت را مى دهى ؟
- اى فرزند رسول خدا، من غمگینم ، به شادى او شادى مى جویم براى این كه صاحب من یهودى است مى خواهم از او جدا بشوم پس امام علیه السلام به سوى صاحبش با دویست دینار آمد.
یهودى گفت : غلام فداى قدمت و بستان براى غلام و مال را برگردانید.
حضرت فرمود : مال را بخشیدم یهودى گفت : قبول كردم و به غلام بخشیدم .
حضرت فرمود : غلام را آزاد كردم وتمام مال را به او بخشیدم.
همسر یهودى گفت : اسلام آوردم و مهریه ام را به شوهرم بخشیدم.
یهودى گفت : من هم اسلام آوردم ، این خانه را به او بخشیدم.

منبع : کتاب چهره درخشان حسین بن علی
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:52
دعا و زیارت

فریاد رسی صلوات در قبر

شبلی نقل نموده است: من همسایه ای داشتم که وفات نمود. او را خواب دیدم ،از او پرسیدم: خدا با تو چه کرد؟

گفت: ای شیخ! هول های بزرگ دیدم، و رنج های عظیم کشیدم. از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر، زبان من از کار باز ماند. با خود می گفتم :واویلاه، این عقوبت از کجا به من رسید؟ آخر، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم، از آن شخص پرسیدم: تو کیستی –خدا تو را رحمت کند– که من را از این غصه خلاصی دادی؟

گفت: من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (ص) فرستادی آفریده شده ام، و مامورم در هر وقت و هر جا که در مانی به فریاد تو رسم

منبع: آثار و برکات صلوات ص 131

 

نجات عبور از صراط

رسول خدا (ص) فرمودند: شب گذشته، عجیب خوابی دیدم. مردی از امت خود را دیدم که از صراط می گذشت و هر لحظه می لرزید، و در هر قدم می لغزید. پس دیدم صلواتی که بر من فرستاده بود، آمد و دست او را گرفت، و به سلامت او را از صراط گذرانید

منبع: آثار و برکات صلوات ص 143

 

نزدیک ترین افراد به پیامبر (ص) در قیامت

رسول خدا (ص) فرمودند: نزدیک ترین شخص به من در فردای قیامت کسی است که صلوات بیش تری بر من فرستاده باشد

منبع: آثار و برکات صلوات ص 143

 

واجب شدن شفاعت

رسول خدا (ص) در وصیت خود به امیر مومنان علی (ع) فرمود: یا علی !هر کس بر من، هر روز و هر شب صلوات فرستد، شفاعتم بر او واجب می شود؛ اگر چه گناهانش از گناهان بزرگ باشد

منبع: آثار و برکات صلوات ص 146 – بحار الانوار ج 91 ص 63

 

رفع عطش قیامت

خدا وحی کرد به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام: ای موسی! دوست داری که عطش قیامت تو را در نیابد و در مواقف آن روز تشنه نباشی؟ عرض کرد: بلی ای پروردگار جهانیان. خطاب رسید: امروز در دنیا بر حبیب من صلوات فرست تا فردا از تشنگی قیامت ایمن باشی

منبع: آثار و برکات صلوات ص
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:51
دعا و زیارت

 

 صلوات مانع غیبت

روزی یکی از اولیا به حضرت الیاس و حضرت خضر (ع) شکایت کرد که مردم زیاد غیبت می کنند و غیبت هم از گناهان کبیره است و هر چه آنها را نصحیت می کنم و آنها را منع از غیبت می کنم، به حرفم اعتنایی نمی کنند و آن عمل قبیح را ترک نمی کنند. چه کنم؟ حضرت الیاس (ع) فرمود: چاره این کار این است که وقتی وارد چنین مجلسی و دیدی غیبت می کنند، بگو

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد

پروردگار، ملکی را بر اهل مجلس موکل می کند که هر وقت کسی خواست غیبت کند آن ملک جلوی این عمل زشت را می گیرد و نمی گذارد غیبت شود. سپس حضرت خضر (ع) فرمود: وقتی کسی در وقت بیرون رفتن از مجلس بگوید

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل محمد

حضرت حق ملکی را می فرستد تا نگذارد که اهل آن مجلس غیبت او را کنند

منبع: داستان های صلوات ص 57

 
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:50
دعا و زیارت

     

             اللهم صل علی محمد (ص)و آل محمد(ص)

رسول خدا (ص) فرمودند: در مقابل صد صلوات، خدا صد حاجت را بر آورده کند

منبع: هدیه خدا ص 20

با صدای بلند صلوات فرستادن، نفاق را بر طرف می کند

منبع: ثواب الاعمال ص 190 – هدیه خدا ص 20

صلوات فرستادن موجب پاکیزه شدن عمل هاست

منبع: امالی طوسی ج 1 - هدیه خدا ص20

هر کس یک مرتبه صلوات بفرستد، خدا درِ عافیت را بر او می گشاید

منبع: جامع الاخبار ص 67 - هدیه خدا ص 20

صلوات فرستادن فقر را بر طرف می نماید

منبع: جلاء الافهام ص 252 - هدیه خدا ص20

هرگاه چیزی از یاد انسان برود و آدمی آن را فراموش کند، صلوات موجب می شود آن را به خاطر آید

منبع: جلاء الافهام ص 252 - هدیه خدا ص20

صلوات، دشمن دیرین و همیشه در کمین یعنی ابلیس را ذلیل و خوار می نماید

منبع: هدیه خدا ص20- شرح فضایل صلوات ص 114

هر که بر رسول خدا (ص) صلوات بفرستد، خدا و ملائکه بر او صلوات می فرستند

منبع: اصول کافی ج 4 ص 249 – جامع الاخبار ص 69 - هدیه خدا ص17

انسان با رتبه و مقام صلوات به مقام خلیلی می رسد، چنان که ابراهیم (ع) به برکت صلوات به مقام خلیلی نائل آمد

منبع: هدیه خدا ص17 – علل الشرایع ص 34

سزاوارترین و نزدیک ترین مردم در روز قیامت به رسول خدا (ص) کسی است که در دنیا بر آن حضرت بیشتر صلوات فرستاده باشد

منبع: هدیه خدا ص22 – جامع الاخبار ص 68 – مکارم الاخلاق ص 312

رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بر من صلوات بفرستد شفاعت من بر او واجب می شود

منبع: هدیه خدا ص20 – جامع الاخبار ص 67

حضرت رضا (ع) فرمودند : هر کس قادر بر کفاره گناهان خود نباشد صلوات بسیار بفرستد که صلوات بر محمد و آل محمد گناهان را می ریزاند

منبع : هدیه خدا ص22 – جامع الاخبار ص 28

امیر المومنین (ع) فرمودند: صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شدیدتر است از فرو نشانیدن آتش توسط آب

منبع: هدیه خدا ص23 – ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص 184

رسول خدا (ص) فرمودند: هر کس بعد از نماز ظهر، صد بار صلوات بفرستد خداوند سه پاداش به او می دهد

اول: مدیون نشود و اگر مدیون شود خداوند ادا کند

دوم: ایمان او را حفظ کند که این بزرگ ترین بخشش است

سوم: روز قیامت از نعمتی که به او داده نپرسد

منبع: ختوم و اذکار شفا و درمان ص 60 – هدیه خدا ص 142 – آثار و برکات صلوات ص 1
چهارشنبه 26/12/1388 - 20:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته