• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2208
تعداد نظرات : 249
زمان آخرین مطلب : 3760روز قبل
كودك
پرورش‌خلاقیت‌كودكان
كودكان موجودات دوست‌داشتنی و حساسی هستند. به همین دلیل هم همه پدرها و مادرها همیشه آماده‌اند تا به آنها كمك كرده و در كنارشان باشند. شاید برای همین هم پس از تولد كودك آنها معمولاً كار خود را كنار گذاشته یا ساعات آن را كاهش می‌دهند تا بیشتر همراه كودكانشان باشند، اما آیا تا به حال با خود فكر كرده‌اید این همراهی و حضور همیشگی به چه دلایلی مهم است؟

با وجود این‌كه گریه‌های كودك و نیاز به حضور پدر و مادر برای رفع نیازهای اولیه‌اش‌ مهم است، اما ارتباط برقرار كردن با كودك و تاثیرگذاری والدین بر زندگی او نیز اهمیت فوق‌العاده‌ای داردكه نباید فراموش شود. البته سایر بزرگ‌ترها نیز در این رابطه نقشی اساسی و موثر دارند: معلم، خواهر و برادر، دوستان و هر كسی كه با كودك در ارتباط است باید در این رابطه دقت داشته باشد.

بنا برنظر متخصصان كودكان تا حدود سن 8 سالگی در اوج خلاقیت خود بوده و هر آنچه در این سنین می‌آموزند تاثیری فوق‌العاده بر آینده آنها خواهد داشت، اما اگر با خودتان فكر می‌كنید خلاقیت چه تاثیری بر زندگی كودك دارد و چرا مهم است، خوب است بدانید كه خلاقیت قوه تخیل كودك را بهبود بخشیده و آن را پرورش می‌دهد.

خلاقیت همچنین می‌تواند پایه و اساس مهارت‌های اولیه‌ای باشد كه كودك در طول زندگی به آنها نیاز پیدا می‌كند. علاوه بر این موارد كودك خلاق بهتر می‌تواند با پدر و مادر خود ارتباط برقرار كند. در نهایت نیز او بهتر از دیگران قادر خواهد بود تفریح كرده و سرگرم شود و در عین حال نكاتی را نیز بیاموزد.

اما اگر شما هم فرزند كوچكی دارید و می‌خواهید خلاقیت او را پرورش دهید، بهتر است بدانید كه به شیوه‌های مختلفی این كار انجام می‌شود. یكی از این راهكارها انتخاب اسباب بازی مناسب و البته مفید است. در حقیقت هنگام انتخاب اسباب‌بازی باید این نكته را در نظر داشته باشیم كه اسباب‌بازی‌ها علاوه بر سرگرم كردن كودك وظیفه آموزش او را نیز به عهده دارند. در واقع اسباب‌بازی‌ها و دیگر محصولات تفریحی كه امروز در دسترس كودكان قرار دارند، چنانچه درست انتخاب شوند می‌توانند مهارت‌های زندگی آنها را نیز بهبود بخشیده و نكاتی را به آنها بیاموزند. در حقیقت فرزند شما می‌تواند همه چیز از عدد و كلمات گرفته تا رنگ‌ها و موجودات را در همین بازی‌های كودكانه بیاموزد.

اما پدر و مادر نیز در این رابطه نقش مهمی داشته و همیشه باید كودك را تشویق كنند تا از ذهن و تخیل خود استفاده كند. بنابراین مشخص است كه تعامل والدین نیز در این رابطه مهم و تاثیرگذار است.

یكی دیگر از ابزارهای مهم و سودمند برای تقویت و پرورش خلاقیت كودكان كتاب‌ها هستند. كتاب‌های نقاشی، داستان‌ها، شعرها و هر نوع كتابی می‌تواند به بهبود تخیل و خلاقیت آنها كمك كند. البته در این راه بهتر است ابتدای داستان را برای كودك خوانده و سپس بخواهید خودش انتهای داستان را تعریف كند. با این بازی‌های ساده و دلنشین می‌توانید خلاقیت او را نیز افزایش داده و بهبود بخشید.

بازی‌هایی مانند جورچین‌ها هم با به‌كارگیری فكر و منطق كودك، می‌توانند تاثیری فوق‌العاده داشته باشند. البته با استفاده از این گونه بازی‌ها كودك رنگ‌ها، اعداد و مفاهیمی این چنین را نیز خیلی بهتر خواهد آموخت.

www.pondered.org


شنبه 10/2/1390 - 15:25
كودك
بهترین اسباب‌بازی برای‌كودك
یكی از مهم‌ترین كارهای بچه‌ها در زندگی بازی است و سرگرم شدن با اسباب‌بازی‌ها. در واقع آنها همیشه از داشتن اسباب‌بازی‌های مختلف و رنگارنگ لذت برده و شاد می‌شوند. علاوه بر این لذت و شادی، كودكان با استفاده از آنها و همراه بازی‌ها و سرگرمی‌های خود، نكات مهمی را نیز می‌آموزند، نكاتی كه در آینده و زندگی واقعی به آنها كمك خواهد كرد، اما متاسفانه برخی پدر و مادرها به اشتباه تصور می‌كنند كه این اسباب‌بازی‌ها هر چقدر گران‌تر و خاص‌تر باشند، بهتر هم خواهند بود. به همین دلیل هم سال‌های كودكی فرزندشان، هزینه‌ زیادی برای خرید این گونه اسباب‌بازی‌ها می‌پردازند.

اما اگر یك بار تمام اسباب‌بازی‌های كودك را جمع كنید، متوجه كارایی واقعی آنها خواهید شد. بنابراین تنها اسباب‌بازی‌هایی را انتخاب كنید كه كودك از بازی با آنها لذت برده و از آن درسی می‌آموزد. با این كار می‌توانید مطمئن باشید كه پولتان را نیز بیهوده هدر نداده‌اید.

علاقه كودك، بهترین راهنما برای خرید اسباب‌بازی مناسب

كودك شما چه نوعی از اسباب‌بازی‌ها را دوست دارد؟ هنگام بازی بیشتر به كدام یك از آنها علاقه نشان می‌دهد؟ ماشین، عروسك، آدم آهنی، توپ و... كدام یك بیشتر مورد توجه او قرار دارد؟ البته بعضی از بچه‌ها هم بازی با اسباب‌بازی‌های واقعی همراه با به‌كارگیری تخیل را دوست دارند، بازی‌هایی نه‌چندان واقعی.

وقتی كودك اسباب‌بازی خود را دوست داشته باشد، ماه‌ها و حتی سال‌ها با آن سرگرم شده و هیچ وقت احساس خستگی و ناراحتی نمی‌كند. همچنین آنها با بازی مورد علاقه خود قوه تخیل و تفكرشان را هم به كار می‌گیرند. آنها هنگام بازی با اسباب‌بازی‌هایی كه دوستشان دارند، احساس شادی و رضایت بیشتری هم خواهند داشت. بنابراین هنگام خرید اسباب‌بازی بیشتر دقت كنید تا حتما مناسب سن او باشد و كودك از بازی و سرگرم شدن با آن لذت ببرد.

بچه‌ها معمولا در كوچه و خیابان یا در خانه دوستان و آشنایان با تعداد زیادی اسباب‌بازی روبه‌رو می‌شوند و به پدر و مادرشان التماس می‌كنند كه این اسباب‌بازی‌ها را برایشان تهیه كنند. آنها دوست دارند همیشه جدیدترین اسباب‌بازی‌هایی را كه در تلویزیون و فیلم‌ها می‌بینند، داشته باشند. در چنین مواقعی هم پدر و مادر گیج شده و نمی‌دانند باید چگونه با او برخورد كنند، اما نكته‌ای كه مشخص است این است كه هرگز نباید هر اسباب‌بازی‌ای را كه كودك می‌خواهد، برایش تهیه كرد. البته بهتر است گاهی نیز به این خواسته كودك اهمیت دهید و اسباب‌بازی مورد نظر را برایش تهیه كنید. با این كار كودك احساس می‌كند برای شما مهم است و ارزش دارد و میل و ذوق او نیز تا حدی ارضا شده و حس بهتری به او می‌دهد. البته تنها گاهی باید این اتفاق بیفتد و نه همیشه.

childparenting.about.com

شنبه 10/2/1390 - 15:25
ازدواج و همسرداری
تنش در ‌زندگی
مشاجره و بگومگو میان زوجین بویژه اگر مكرر و روزمره باشد زندگی زناشویی را به یك عذاب تحمل‌ناپذیر تبدیل می‌كند. بالا گرفتن مشاجره و اختلاف میان زوجین می‌تواند وضعیت را تا آستانه میل به تحول پیش ببرد و جدایی را در نظر زوجین و شاهدان این ناسازگاری‌ها گزینه‌ای محتمل جلوه دهد. اغلب اختلاف‌ها از بگومگو شروع می‌شوند و چون این نوع گفت‌وگو از پشتوانه منطق و عقلانیت برخوردار نیست شرایطی شكل می‌گیرد كه اختلافات كوچك و حتی آنچه اصلا اهمیتی ندارد بسرعت به یك معضل بزرگ تبدیل می‌شود. اغلب مشاجرات میان زوجین به منطقی كودكانه و فرودست گرایش می‌یابد و نقشی مخرب و ویرانگر در رابطه زناشویی ایفا می‌كند.

در چنین شرایطی دیوار اعتمادها و احترام‌ها فرو‌می‌ریزد و به قول قدیمی‌ها روی طرفین به یكدیگر باز می‌شود تا بگویند آنچه گفتنی نیست و بشنوند آنچه شنیدنی نیست. نقطه اشتراك اختلاف میان اغلب زوجین اینجاست كه آ‌نان اصلا نمی‌دانند یا به خاطر نمی‌آورند این بگومگوها كه كام زندگی مشترك را تلخ كرده از كجا شروع شد و بر سر چه بود. حال باید پرسید این بگومگوها و سخنان گزنده از كجا می‌آیند و چگونه اینقدر پیش می‌روند كه كانون یك زندگی را تهدید ‌كنند.

روان‌شناسان موقعیت‌های تنش‌زا را یكی از محرك‌های اصلی شروع مشاجرات و شكل‌گیری اختلافات زناشویی می‌دانند. چنین موقعیت‌هایی در زندگی اغلب زوجین و حتی مجردها وجود دارد و در حیات پیچیده و پرمشغله امروزی از آنها گریزی نیست. موقعیت‌های تنش‌زا با شوون زندگی روزمره، شرایط جسمی و روانی و ساختار دستگاه عصبی آدمی پیوند خورده‌اند و نمی‌توان از آنها فرار كرد یا تغییرشان داد. همان‌گونه كه وقتی می‌ترسیم نمی‌توانیم تمركز كنیم یا یك جا بند شدن هنگام نگرانی برایمان ناممكن است. با این حال می‌توانیم این موقعیت‌های حساس را شناسایی كنیم، قدرت روانی خود را برای مواجهه با آنها افزایش دهیم. خود را كنترل كنیم و شیوه مراعات طرف مقابل را در پیش گیریم.

برخی از موقعیت‌های تنش‌زا بویژه در زندگی زناشویی به شرح زیر هستند.

هنگامی كه یكی از طرفین یا هر دو خسته و آزرده هستند

خستگی ناشی از كار روزانه در منزل یا محل كار ظرفیت روانی افراد را پایین می‌آورد. اتفاقات ناخوشایندی كه در خانه یا محل كار می‌افتد، ماندن در ترافیك یا قرار گرفتن در معرض آلودگی‌های هوا و صوتی، خواب‌آلودگی ناشی از فعالیت بدنی یا كمبود خواب، مشكلات مالی یا شغلی و... می‌تواند انرژی درونی افراد را تخلیه كند و آنان را به كنش یا واكنش‌های هیجانی و مخربی وادارد. میزان تحمل و تاثیرپذیری افراد مختلف نیز در مقابل این عوامل كاهنده ظرفیت روانی متفاوت است. ممكن است یك نفر با ماندن در ترافیك كاسه صبرش لبریز شود و هنگام رسیدن به خانه در بدو ورود حتی جواب سلام همسرش را ندهد و دیگری كم‌خوابی را با پرخاشگری پیوند دهد.

روان‌شناسان موقعیت‌های تنش‌زا را یكی از محرك‌های اصلی شروع مشاجرات و شكل‌گیری اختلافات زناشویی می‌دانند‌

هنگام مراجعت همسر یا زوجین از كار روزانه به منزل معمولا متهم ردیف اول این نوع موقعیت‌های تنش‌زاست و بالطبع رعایت حال طرفین در بیشترین حد را می‌طلبد. سلامی گرم، استقبال با روی خوش و آزاد گذاشتن فرد تازه‌رسیده برای چند دقیقه بهترین كار در چنین موقعیتی است.

هنگامی كه اختلاف‌نظر وجود دارد‌

اختلاف‌نظر كه گاهی از اختلاف سلیقه ناشی می‌شود امری كاملا طبیعی است. هیچ 2 نفری كاملا با یكدیگر هم‌عقیده نیستند و حتی اگر در اغلب زمینه‌ها و موضوعات با یكدیگر هم نظر باشند باز هم میان آنان اختلافاتی وجود دارد. تلاش برای یكسان‌سازی عقیده‌ها و آراء نیز در همه مسائل سازنده نیست و اغلب باید اختلاف‌نظرها را پذیرفت و بلكه از آن سود برد. معروف است كه اگر 2 نفر در هیچ زمینه‌ای اختلاف نظر نداشته باشند برای یكدیگر آفریده نشده‌اند! به هر ترتیب این وظیفه هر یك‌ از زوجین است كه در مواقع بروز اختلاف نظر در مسائل مختلف بتوانند تصمیم‌گیری مشتركی انجام دهند و راهی توافقی را برگزینند. مشاجره كردن در این موقعیت‌ها هر كاری كه بكند اختلاف نظر را برطرف نخواهد كرد.

در هنگامی كه‌جمع هستند

كوچك‌ترین بی‌احترامی زوجین نسبت به یكدیگر در میان جمع بزرگ‌ترین تحقیر تلقی می‌شود و اغلب فاجعه‌بار است. زوجین در جمع چه آشنا باشند چه غریبه از یكدیگر جز احترامی شایسته انتظار ندارند. اگر مردی در میان جمع با همسرش رفتار یا ارتباط كلامی‌‌توهین‌آمیز داشته باشد یا بالعكس او پیش خود می‌اندیشد دیگران درباره‌اش قضاوت خواهند كرد و او را در زندگی زناشویی در شرایطی تحقیرآمیز خواهند پنداشت. دیگر این كه جمع دوستان یا فامیل اغلب انتظاراتی ناگفته را از زوجین نسبت به یكدیگر مطالبه می‌كنند كه بی‌توجهی نسبت به آنها تنش‌زاست. آیا شما خوشبخت و راضی هستید، آیا در زندگی زناشویی به اخلاقیات پایبندید، مشكل مالی دارید، از رفاه و تفریح برخوردارید و... سوالاتی هستند كه گاه زوجین در جمع به صورت غیرمستقیم با آنها مواجه می‌شوند و باید پاسخی مناسب برایش داشته باشند. هر پاسخ نامناسبی حتی اشارات همراه با كنایه‌ها می‌تواند تنش‌زا باشد. برای مثال ممكن است یكی از طرفین نخواهد دیگران از مشكلات مالی وی با خبر شوند ولی همسرش آنها را بازگو كند.

هنگامی كه درباره یكدیگر قضاوت می‌كنند

اگر به جای آن كه طرفین از رفتار یكدیگر انتقاد كنند و برای مثال گفته شود فلان كار تو اشتباه بود شخصیت، تربیت خانوادگی، روحیات و امیال وی را به باد انتقاد بگیرد موقعیتی تنش‌زا به وجود می‌آید كه قضاوت‌های منفی و مخرب و اختلافات دامنه‌دار را در پی خواهد داشت. پاسخ این نوع انتقاد می‌تواند چنین باشد: من این جور هستم و تو هم آن جور هستی كه تنفرانگیز است! اینجاست كه قضاوت‌های بی‌منطق، غیراخلاقی و هیجانی برچسب‌هایی می‌سازد كه طرفین مدام به یكدیگر وصل می‌كنند و برای تخریب شخصیت یكدیگر از هیچ سخن ناروایی نمی‌پرهیزند.

هنگامی كه از یكدیگر توقعی دارند

توقع زوجین از یكدیگر می‌تواند از یك تشكر و قدردانی ساده یا احوالپرسی گرفته تا جبران آنچه برای رعایت حال دیگری از دست رفته، پیگیری مسائل و مشكلات، تلاش برای رفع كاستی، خرید وسایل كاربردی یا تزئینی، رفتن به مسافرت، حمایت عاطفی و ... را دربرمی‌گیرد. اگرچه برخی توقع‌ها نامعقول به نظر برسند ولی برای صاحب توقع با دلایلی روشن قابل دفاع محسوب می‌شوند و نادیده گرفتن آنها عملی نادرست است. بدتر آنكه انباشته شدن توقعات روی یكدیگر و بی‌پاسخ ماندن آنها رضایتمندی زوجین از طرف مقابل را كاهش می‌دهد و چه بسا ریشه دعوا و مشاجره می‌شود.

هنگامی كه زندگی یكنواخت می‌شود‌

هر فردی تلقی خاصی نسبت به یكنواخت شدن زندگی دارد. با این حال اگر شرایط زندگی و غلبه روزمرگی بر پیوند زناشویی به جایی برسد كه گلایه یكی از طرفین را در پی داشته باشد باید دانست آسیب بر پیكره زندگی مشترك و تهدید آن در كمین است.

امین رحیمی

شنبه 10/2/1390 - 15:24
تزیینات و دکوراسیون
كوسن‌های ساده برای خانه شما
این روزها كه همه خانه‌هایشان را نونوار كرده‌اند و هركسی می‌خواسته پارچه رو مبلی بخرد آن را تهیه كرده است و معمولا باقی مانده طاقه‌های پارچه كه دیگر كفاف رومبلی را نمی‌دهد در بازار پارچه باقی مانده است و به قیمتی خیلی ارزان‌تر از آنچه روز اول به فروش می‌رفته فروخته می‌شود.

از آنجا كه برای رو مبلی معمولا بالای 15 متر پارچه مصرف می‌شود مقادیر زیر 5 متر و حتی قطعه‌های یك متری را براحتی و بهای اندكی در بازارهایی مثل میدان ابن‌سینای تهران یا همان دروازه شمیران قدیم كه بورس پارچه‌های رومبلی است می‌توانید پیدا كنید. كافی است در این بازار قدم بزنید و پارچه مناسب برای كوسن یا رومیزی خود را پیدا كنید و با اندكی سلیقه و مقداری دكمه، یراق و ریشه، آن را برای استفاده در خانه و زیباتر كردن آن آماده كنید.

مدلی كه در این شماره می‌خواهیم آموزش دهیم كوسنی بسیار ساده است كه با استفاده از یك متر پارچه می‌توانید 2تا از آنها را تهیه كنید.

این كوسن با الگوی دایره‌ای شكل تهیه می‌شود. طرح‌های دایره‌ای كه در وسط دارای یك نقش بوده و دور آن ساده است، برای این نوع كوسن بسیار مناسب هستند.

بعد از این‌كه برای هر طرف كوسن یك دایره بریدید باید آنها را به هم وصل كنید. طریقه وصل كردن به این ترتیب است كه باید دور تا دور كار را از 2 طرف با پیلی‌های كوچك به هم چرخ كنید. بعد از دوخته شدن، 5 سانتی‌متر جا باز بگذارید و تویی آن را هم با استفاده از متقال به همین ترتیب آماده كنید و داخل‌آن را پولیش بریزید و سپس دور آن را كاملا بدوزید.

به عنوان مثال اگر می‌خواهید دور دایره كوسن شما 50 سانتی‌متر باشد باید دایره‌ای با قطر 5 سانت بیشتر ببرید و وقتی آن را پیلی می‌دهید به 50 سانت برسانید به این ترتیب كوسنی با قطر 50 سانت به دست می‌آورید.

شكلی كه می‌بینید نمونه‌ای از این مدل كوسن است.

شما می‌توانید محل پیلی داده شده یعنی وسط كوسن را با ریشه‌ها یا یراق‌های تزئینی زینت دهید.

شنبه 10/2/1390 - 15:23
ازدواج و همسرداری
رمز و راز همسرداری
سال‌ها از ازدواج مریم و محمود می‌گذرد. شاید اولین روزهای زندگی مشترك این دو، زوجی مثال زدنی به شمار می‌رفتند اما حالا مریم فقط زنی خسته است كه 3 فرزند به دنیا آورده و آنها را بزرگ كرده و خودش از همه عقب مانده است.

این تعبیری است كه مریم در مورد خودش دارد. او زنی 50 ساله و خانه‌دار است و همسرش محمود بیشتر به یك ماشین تولید پول تبدیل شده است تا یك همسر و همراه.

او تمام چیزی كه از زندگی می‌داند صبح زود بیدار شدن و سر كار رفتن و نیمه‌شب به خانه بازگشتن است.

محمود زندگی‌اش را در مغازه‌اش خلاصه كرده است. او آنجا می‌خورد و چرت می‌زند و كاسبی می‌كند و با دوستانش گپ می‌زند و وقتی از همه چیز خسته شد برای خوابیدن به منزل می‌آید. این رفتار یك زندگی كسالت‌بار زناشویی را برای آنها رقم زده كه هر دو را خسته و دلزده كرده است.

مریم تمام زن بودنش را در مادر خوبی بودن خلاصه كرده و محمود تمام مرد بودنش را در كار كردن.

تعبیری كه محمود از زندگی خود دارد این است: كار می‌كنم تا روزی كه اجلم سر برسد و پرونده‌ام بسته شود. او می‌گوید: زندگی همین است دیگر. ما كه دیگر جوان نیستیم تا از زندگی توقع بیشتری داشته باشیم. به وقتش عاشق هم بوده‌ایم و جوانی هم كرده‌ایم.

محمود خیلی پیش از این‌كه خود را از كار بازنشسته كند یك بازنشسته عاطفی شده است. شاید با تولد اولین فرزندشان یا كمی بعد از آن. حالا هیچ‌كدام از آنها دقیقا نمی‌دانند روزمرگی و بودن فقط برای بودن چه وقت دامنگیرشان شد و شروع كردند به ندیدن یكدیگر.

محمود و مریم تنها زوج‌هایی نیستند كه دچار روزمرگی عاطفی شده یا می‌شوند و یكدیگر را به كلی فراموش می‌كنند. این یاس و سردی عاطفی دامن خیلی از خانواده‌ها را گرفته است و زوج‌های بیشتری را نیز تهدید می‌كند.

چه كسی را بیشتر دوست دارید؟

زن‌ها خیلی زود رقیب را تشخیص می‌دهند. این برعهده شماست كه به آنها وفادار بمانید. منظور از وفادار ماندن نرفتن سراغ زن‌های دیگر نیست. از نظر یك زن، تنها معشوق یا همسر دیگری گرفتن، رقیب محسوب نمی‌شود. رقیب می‌تواند مادر شما، كارتان، ثروت، فرزندان یا هر چیز دیگری باشد كه به او ترجیح می‌دهید. فرزندان شما بزرگ خواهند شد و شما و همسرتان باز هم مثل روزهای اول جوانی تنها خواهید ماند.

اگر می‌خواهید دوران شیرینی را سپری كنید همیشه این سوال همسرتان را قبل از پرسیده شدن از سوی او، خود جواب دهید: به چه كسی یا چه چیزی بیشتر اهمیت می‌دهم؟ كدام را حاضرم به خاطر دیگری معطل بگذارم؟

اگر همسر شما ببیند كه رقبای او روز به روز زیادتر می‌شوند، كم‌كم شما را از نظر عاطفی كنار می‌گذارد و به بچه‌ها یا كارش پناه می‌برد. به در و دیوار خانه پناه می‌برد و با وسواس آنها را تمیز می‌كند و او هم كم‌كم به همه چیز بیش از شما توجه نشان می‌دهد. اگر دچار این عارضه شده‌اید رویه خود را تغییر دهید و سعی كنید همسرتان را طوری ببینید كه روز اول ازدواج دیده بودید. با همان ویژگی‌های ستودنی. اگر می‌بینید اثری از آن ویژگی‌ها نمانده، بدانید در اثر زندگی با شما همسرتان این ‌همه تغییر كرده است. به او كمك كنید كه خودش را بازیابد و عزیز و دوست‌داشتنی بشمارد.

همسرتان را در مقابل همه عزیز كنید

همسر شما در مقابل همه به شما خدمت می‌كند، برایتان آب و غذا و چای می‌آورد و از شما تعریف می‌كند. جواهر یا هدیه‌ای كه شما برایش خریده‌اید را به خانواده خود و همه دوستانش نشان می‌دهد؛ در مقابل اینها شما چه می‌كنید؟

نزد دیگران از او تعریف نمی‌كنید. در مقابل دوستانتان تلفن‌های او را بد جواب می‌دهید؛ خصوصا اگر در محیط كار باشید گرچه در واقع چنین نیستید، اما سعی می‌كنید در مقابل دیگران نشان ندهید با او مهربان هستید!

هرگز او را در مقابل دیگران خانم‌جان، عزیزم و... صدا نمی‌كنید و در خیابان نه تنها دست او را نمی‌گیرید و دوشادوش او راه نمی‌روید، بلكه یك قدم هم از او فاصله می‌گیرید. می‌دانید همسرتان در این مواقع چه حسی دارد؟ او با خود می‌گوید: همسرم از وجود من شرمنده است. من مزاحم او هستم. دوستان و خانواده‌اش برایش از من مهمتر هستند و اگر بدانند مرا دوست دارد حتما شرمنده و حتی توبیخ می‌شود.

حالا كه سال نویی را شروع كرده‌اید چطور است نگاه نویی به زندگی‌تان داشته باشید. باور كنیدهمسرتان بزرگ‌ترین سرمایه زندگی شماست. مردان زیادی را دیده‌ام كه وقتی همسرشان قبل از آنان فوت كرده است چقدر افسوس خورده‌اند و آه كشیده‌اند كه كاش با او مهربان‌تر ‌بودند، اما فرصت را از دست داده‌اند. چرا باید فرصت‌ها را از دست بدهیم؟

همسرتان در مقابل تمام خدمات و محبت‌هایی كه در خانه شما بذل می‌كند انتظار دارد كه حس كند مقدم‌ترین شخص برای شماست.

او می‌خواهد نیازهایش را بالاتر از چیزهای دیگر بدانید. مثلا مرخصی گرفتن برای رسیدگی به همسر وقتی كه او بیمار است كاری است كه زن شما همیشه می‌كند و از این‌كه شما هم این كار را در حقش بكنید خیلی خوشحال می‌شود.

آیا تاكنون برای پرستاری از همسرتان مرخصی گرفته‌اید؟

او می‌خواهد همان‌گونه كه هست دوستش بدارید و به وجودش افتخار كنید و این كار را در نزد دیگران انجام دهید.

همسر شما نمی‌خواهد با كسی مقایسه شود؛ او می‌خواهد در زندگی شما منحصر به فرد باشد و این را از رفتار شما حس كند.

او می‌خواهد همه این ویژگی‌های مثبت را به او بگویید، از او تشكر كنید و یادآوری كنید كه دوستش دارید.

اگر می‌خواهید همسرتان همان دختر دوست‌داشتنی باشد كه یك روز به او دل بستید برایش همان كارهایی را بكنید كه آن روز حاضر بودید انجام دهید. بزودی خواهید دید همسر دلخواهتان برگشته است.

شنبه 10/2/1390 - 15:22
ایرانگردی
تفرجگاه بوان؛ بهشتی‌كه‌گم نشده است
دیگر تقریبا اصطلاحی كلیشه‌ای شده است كه بگویند فلان دشت یا فلان تفرجگاه یا فلان باغ، یك تكه از بهشت است.

حالا دیگر تكراری شدن این اصطلاح باعث شده است آنها كه می خوانندش آن را فقط در حد توصیفی ساده از محیط اطراف حساب كنند و به عمق كلماتی كه آن را ساخته‌اند نیندیشند، اما شما متفاوت باشید و وقتی می‌گوییم تفرجگاه بوان در 12 كیلومتری شرق نورآباد شهرستان ممسنی استان فارس یك بهشت كوچك گم شده است، یعنی به صدای پرندگانش، به آبشارهای فراوانش كه هر كدام از فراز صخره‌ای فرو می‌ریزند، به چشمه‌های پر آبش كه همه جای دره سرك می‌كشند، به سایه‌های همیشگی درختانش و به نسیمی كه در آن لانه كرده است، فكر كنید تا بفهمید چرا آن را به بهشت شبیه می‌كنیم.

تفرجگاه بوان در واقع دره‌ای پوشیده از درختان است كه میان 2 رشته كوه محصور شده و واقع شدنش در جاده اصلی میان استان‌های فارس، بوشهر، خوزستان و كهگیلویه و بویراحمد باعث شده است هر سال گردشگران زیادی به آن سفر كنند. دره پر از درختان انار و گردوی كهنسال و قطور است.

نكته‌ای‌كه باعث می‌شود هر سال در بهار و تابستان گردشگران به‌ بوان بیایند هوای بسیار خنك آن است. دره آبشارهای فراوانی دارد كه یكی از مهم‌ترین آنها، آبشار پولكی، پنجمین آبشار بزرگ ایران است تفرجگاه بوان، بهشتی كه گم نشده است.

علی یوشی‌زاده

شنبه 10/2/1390 - 15:16
موفقیت و مدیریت
نكاتی كه نباید فراموش شوند
همه ما زنده‌ایم و در این دنیا زندگی می‌كنیم. همه دوست داریم بهترین و زیباترین زندگی را داشته و همیشه از زنده بودن لذت ببریم، اما گاهی اتفاقاتی ناخواسته پیش آمده و همه چیز را تغییر می‌دهد. بنابراین باید دائم با خودمان زمزمه كنیم و به خاطر بسپاریم كه دنیا می‌گذرد، نه اتفاقات خوب می‌مانند و نه بدی‌ها. شاید با این طرز تفكر بتوانیم راحت‌تر و شادتر زندگی كنیم. بنابراین بیایید از امروز در زندگی به گونه‌ای دیگر نگاه كنیم و بیندیشیم.

ـ بپذیرید كه شما موجودی یگانه و منحصر به فرد هستید كه در تمام جهان نمونه‌ای ندارد.

ـ شما می‌توانید همان طور زندگی كنید كه می‌خواهید. در واقع زندگی شما از طرز تفكرتان ساخته می‌شود. بنابراین در تمامی لحظات و دقایق زندگی كنید و شاد باشید.

ـ به نعمت‌ها و بركاتی كه دارید بیندیشید و نه مشكلات و مصیبت‌ها. مشكلات همیشه حضور دارند و نیازی نیست شما هم به آنها بها داده و دائم به فكرش باشید.

ـ زندگی را درك كنید، جسارت داشته باشید و با قدرت عمل كنید. زندگی برای افراد ترسو هیچ پاداشی نخواهد داشت.

ـ به رویاهای خود بیندیشید و برای تحقق آنها تلاش كنید. مطمئن باشید شما تنها كسی هستید كه می‌تواند به آنها دست پیدا كند.

ـ تصمیم‌گیری یكی از مهم‌ترین كارهای انسان‌هاست. با یك تصمیم زندگی فرد می‌تواند دگرگون شده و تغییری اساسی یابد. بنابراین به تصمیم‌های خود اهمیت داده و با دقت بیشتری تصمیم بگیرید.

ـ هیچ چیزی بیش از نگرانی و دلهره نمی‌تواند انرژی شما را از بین ببرد. بنابراین بیهوده انرژی خود را صرف این مسائل نكنید.

ـ هر چه مشكلات را بیشتر با خود بكشید، بار آنها را سنگین‌تر خواهید كرد. بنابراین آنها را رها كرده و آزادانه زندگی كنید. هیچ چیز در زندگی ارزش ندارد كه آن را خیلی جدی بگیرید. با این شیوه می‌توانید به جای تاسف خوردن و غمگین بودن، آرام و مطمئن زندگی كنید.

ـ به یاد داشته باشید كه عشق‌های كوچك هم می‌توانند كارهای بزرگی انجام دهند. به همین دلیل هم همیشه دوستی‌های خود را بزرگ‌ترین سرمایه بدانید و تا جایی كه می‌توانید به دیگران محبت كنید.

inspirationalstories.com

شنبه 10/2/1390 - 15:15
كودك
الگوی‌خوبی برای فرزندانتان باشید
یكی از مهم‌ترین وظایف والدین این است كه برای فرزندانشان الگویی خوب و نمونه باشند. اگر آنها بدانند كه نقش داشتن الگویی نمونه در زندگی كودكان تا چه حد مهم است، به طور حتم این وظیفه مهم را نادیده نخواهند گرفت، اما برای این كه پدر و مادر بتوانند با وجود تمام تفاوت‌ها، باز هم الگوی خوبی برای فرزندشان باشند، باید اقداماتی موثر در این زمینه انجام دهند.

ـ با فرزندانتان صحبت كنید. صحبت كردن و شركت دادن بچه‌ها در بحث‌های خانوادگی یكی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین كارها در تربیت بچه‌هایی شاد و دارای اعتماد به نفس است. نباید فراموش شود كه حرف زدن با بچه‌ها بهترین شیوه برای برقراری ارتباطی موثر و مناسب است، بنابراین در مورد هر موضوعی كه دوست دارید صحبت كنید درباره آب و هوا، اتفاقات روزمره، معلمی كه او بیش از بقیه دوستش دارد، برنامه تعطیلات و... در این بحث‌ها، بچه‌ها فرصت می‌یابند تا نگرانی‌ها و افكار خود را نیز با پدر و مادر در میان بگذارند، اما این پدر و مادر هستند كه باید بیشتر به آنها نزدیك شوند، هر چه آنها در دسترس‌تر باشند، بچه‌ها هم بیشتر به سمتشان می‌روند.

ـ مهربان باشید. اگر می‌خواهید فرزندانی مودب داشته باشید كه با همه با احترام برخورد می‌كنند، باید كمی بیشتر مهربان باشید؛ البته نه فقط با بچه‌ها، بلكه با خودتان و با همه كسانی كه می‌شناسید. در زندگی روزانه و با توجه به تمام گرفتاری‌ها و مشكلات، عصبانی شدن و كنترل خود را از دست دادن كاری ساده و راحت خواهد بود. بسیار ساده است اگر به‌راحتی از دست دیگران عصبانی شده و از كوره در بروید، اما بدانید اگر چنین برخوردی داشته باشید فرزندانتان هم همان را خواهند آموخت؛ البته درست است كه در هر شرایطی هم نمی‌شود آرام بود، اما حداقل به واكنش خود دقت داشته و با آگاهی عمل كنید.

ـ ورزش كنید. علاوه بر داشتن تغذیه صحیح، ورزش كردن هم راهی فوق‌العاده برای حفظ سلامت است. شما می‌توانید با ورزش كردن و فعال بودن به فرزندتان كمك كنید او هم در زندگی چنین شیوه‌ای را داشته باشد.

ـ بچه‌ها را در كارهای خانه مشاركت دهید. بچه‌ها باید از همان دوران كودكی مسوولیت‌پذیری را بیاموزند و بدانند كه خودشان مسوول امور مربوط به خود هستند. بنابراین آنها را در كارهایی متناسب با سن و سالشان مشاركت داده و به این شیوه این نكته مهم را به آنها بیاموزید.

ـ آنها را به رعایت بهداشت تشویق كنید. رعایت بهداشت و نظافت موضوعی مشخص و بدیهی است. اما متاسفانه كودكان گاهی آن را نادیده می‌گیرند. در حالی كه پدر و مادر باید از سال‌های اول زندگی به آنها بیاموزند كه به فكر سلامت دندان‌ها بوده و بهداشت شخصی را رعایت كنند. به یاد داشته باشید اگر شما خودتان بهداشت را رعایت كرده و آن را در نظر داشته باشید، فرزندتان هم چنین شیوه‌ای را پیش خواهد گرفت.

ـ هر روز كتاب بخوانید. تشویق كردن كودكان به مطالعه هدیه گرانبهایی است كه تا پایان عمر همراه آنها بوده و كمكشان می‌كند. در دنیای امروزی كه همه كارها با كامپیوتر انجام شده و كمتر كسی به فكر لغات چاپی كتاب‌ها می‌افتد، شما می‌توانید با مطالعه كردن كتاب و همچنین كتاب خواندن برای كودك او را تشویق كرده و این عادت پسندیده را در او ایجاد كنید.

ـ زندگی را ساده بگیرید. بهترین كاری كه می‌توانید برای فرزند خود انجام دهید، این است كه با او بخندید و نشان دهید كه دنیا همیشه هم خیلی جدی و مهم نیست. با او به پارك بروید و بدوید، روی چمن‌ها دراز بكشید و بچرخید، در یك روز بادی بادبادك هوا كنید و به هر شكلی به او نشان دهید كه باید در زندگی شاد بوده و گاهی همه چیز را جدی نگیرد.

با این كارها نه‌تنها الگوی خوبی برای او خواهید بود، بلكه خاطراتی خوش نیز از روزهای كودكی برایش ایجاد خواهید كرد.

www.suite101.com

شنبه 10/2/1390 - 15:15
كودك
چگونه ‌كودكی باهوش تربیت كنیم؟
هر پدر و مادری به هوش فرزند خود افتخار می‌كنند. كافیست فرزندشان گوشه‌ای از توانایی ذهنی خود را به نمایش بگذارد كه از نظر والدینش، بالاتر از سن وی و قوه ادراك همسالانش باشد تا والدین به قول معروف ذوق كنند و این هوش غیرعادی به نقل محافل مختلف تبدیل شود.

 مطلوبیت هوشی نزد افراد در جوامع امروزی با موفقیت‌های آینده پیوند دارد و این اعتقاد عمومی وجود دارد كه باهوش‌ترها موفق‌ترند. آنان می‌توانند مدارج علمی و تحصیلی را براحتی و با سرعت بیشتر طی كنند، تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، تخصص‌های مختلف پیدا كنند، زندگی اقتصادی بهتری داشته باشند و به واسطه هوش برتر و جایگاهی برتر داشته باشند. اگر نوابغ را استثناء كنیم هوش عموم افراد بیش از آن كه ارثی و ژنتیكی باشد اكتسابی است. محققان 3 تا 11 سالگی را سن شكل‌گیری هوش برتر در افراد می‌دانند و معتقدند در صورتی كه شرایط مختلفی برای افزایش ضریب هوشی یك كودك در محدوده این سن مهیا باشد وی فرد باهوشی خواهد بود. این شرایط برای والدین فرصتی پدید می‌آورد تا آنچه برای فرزندشان دوست ‌دارند و آرزو می‌كنند خود محقق سازند. توصیه متخصصان برای پرورش ذهنی كودك و افزایش بهره هوشی وی چنین است:

ورزش و تحرك

بزرگ‌ترها از این كه فراغتی بیابند و دقایقی یا حتی ساعاتی یك جا بنشینند و وقت بگذرانند، لذت می‌برند. كودكان از این كار متنفرند و سوخت و ساز فعال بدن آنها اجازه چنین كاری نمی‌دهد. بالطبع كودكانی كه به قدر كافی تحرك نداشته باشند یا از فعالیت بدنی بویژه برای بازی منع شوند بدن، روحیه و ذهن سالمی نخواهند داشت. بهتر است همزمان با سن تحصیل كودكان به فعالیت‌های ورزشی سبك، هدفمند و دائمی تشویق شوند. انرژی مصرف نشده در بدن كودكان به جای آن‌كه مانند بزرگ‌ترها به افزایش قدرت ذهنی یا تمركز فكری منجر شود، نقشی مخرب خواهد داشت. هنگامی هم كه شرایط برای فعالیت ذهنی مهیا نباشد، از هوش و ذكاوت خبری نیست. عقل سالم در بدن سالم است.

فراغت

درس و تحصیل از سوی برخی والدین باعث شكوفایی فكر و روان فرزندان می‌شود. تعادل در درس خواندن موضوعی است كه باید از سوی والدین به كودك آموخته شود. اصرار بر گرفتن نمره‌های درسی عالی و كامل می‌تواند فشار روانی شدیدی بر كودكی وارد كند كه عملا وی را به ماشین درس خواندن و نمره آوردن تبدیل می‌كند. فراغت باید روزانه و ملموس باشد و با فعالیت‌هایی پر شود كه كودك به انجام آنها علاقه‌مند باشد. بازی‌های فكری به‌تنهایی نیاز كودك به بازی را برطرف نمی‌كند و لازم است تنها بخشی از فراغت كودك را به خود اختصاص دهد.

گروه دوستان

برخلاف تصور عمومی كه خلاقیت، هوش و نبوغ را محصول انزواطلبی یا قرین‌ آن می‌پندارد، باهوش‌ها روابط اجتماعی سالم‌تر و عمیق‌تری با سایرین بویژه گروه همسالان خود دارند. رابطه با دیگران و بازی‌های جمعی قدرت تصمیم‌گیری، درك مفاهیم و حل مشكلات را در كودك بالا می‌برد.

آگاهی‌ها و اطلاعات

اطلاعات، پایه دانش است و بالطبع افراد باهوش و خلاق، آگاهی‌های عمومی و اختصاصی بیشتری نسبت به سایرین دارند. این اطلاعات می‌تواند از طریق رسانه‌ها، بازی‌ها، مطبوعات، كتاب‌ها، صحبت‌های والدین و... به كودك منتقل شود. در این‌باره پیش از هر اقدامی لازم است علاقه كودكی به حوزه خاصی از آگاهی‌ها شناسایی شود. ممكن است كودكان به داستان‌های واقعی یا تخیلی، علوم ریاضی، نجوم، ادبیات، اطلاعات عمومی و... علاقه نشان دهند و خواهان دریافت آگاهی‌های مقدماتی در حوزه این رشته‌ها باشند.

هنر

موسیقی، نقاشی، خطاطی، هنرهای نمایشی، تجسمی و... رشته‌هایی هستند كه نقش پرداختن به آنها در افزایش توان ذهنی كودكان اثبات شده است.در این باره باید موسیقی را هنری ویژه دانست. ریاضیات پایه و مایه اصلی موسیقی است و این هنر در حقیقت بیش از آن‌كه با عواطف و احساسات سر و كار داشته باشد نزد هنرجو با تمرین و ورزیدگی ذهنی همراه است. بی‌دلیل نیست كه موسیقی را ورزش ذهن نامیده‌اند.

قدرت تصمیم‌گیری

تحمیل اراده والدین به فرزند در همه زمینه‌ها و كارها نه‌تنها تصمیم‌گیری بلكه قدرت تصمیم‌گیری را از كودك می‌گیرد. هنگامی كه كودكان احساس كنند برای انتخاب و تصمیم‌گیری مختارند ذهنشان فعال می‌شود و تلاش می‌كنند انتخابی درست داشته باشند. هرچند این انتخاب ممكن است اغلب برای به دست آوردن منفعتی آنی باشد كه والدین آن را نمی‌پسندند. این‌كه لباس كودك زرد باشد یا قرمز موضوعی نیست كه والدین در آن دخالت كنند و باید به خود كودك سپرده شود. تصمیم‌گیری و سنجیدن انتخاب‌های متفاوت، موتور ذهن كودك را روشن می‌كند و تمایل وی به دانایی و زیركی را افزایش می‌دهد.

گفت‌وگو

كلام آغاز اندیشه است. در میان هر بحث و گفت‌وگویی فكرهای جدید، ایده‌های تازه و روش‌های نوین كشف می‌شود. صحبت كردن با كودك درباره كارهایی كه انجام داده، رفتاری كه در مقابل دوستان و مربیان از خود نشان داده،‌ حرف‌هایی كه به زبان آورده و آنچه به آن می‌اندیشد و باور دارد او را به قضاوت وامی‌دارد. علاوه بر آن به وی كمك می‌كند تا ذهنش را فعال سازد، نظر واقعی‌اش را بگوید، موضع بگیرد و تعاریف تازه ارائه دهد. صحبت والدین با فرزند درباره مسائل ساده و روزمره به وی آرامش عاطفی می‌بخشد و از شكل‌گیری عقده‌ها و هیجانات مخرب جلوگیری می‌كند.

شنبه 10/2/1390 - 15:14
كودك
توجه‌‌‌‌‌‌ به سلامت روان‌كودك
روان‌شناسان عمر انسان را به دوره‌های 7 ساله تقسیم می‌كنند و تمامی این دوره‌ها را بازتابی از 7 سال اول زندگی می‌دانند. در حقیقت شخصیت افراد در 7 سال اول زندگی و در دوران كودكی شكل می‌گیرد و بیش از آن‌كه خود در آن دخالتی داشته باشد شرایط محیطی نظیر رفتارهای والدین و وضعیت زندگی خانوادگی و اجتماعی در ساختن بنیان شخصی وی موثرند. بر این اساس سلامت روانی فرزند كه چارچوب شخصیت وی را در طول زندگی می‌سازد با سلامت روان در كودكی پیوند دارد و نقش والدین در این حوزه بسیار پررنگ است.

اغلب والدین نیازهای تغذیه‌ای، تفریحی، بهداشت و پزشكی، آموزشی و نیازهای اولیه نظیر پوشاك كودكان را در اولویت می‌گذارند و برای رفع آن می‌كوشند. باقی نیازها نیز در همین جهت ارضا می‌شوند و نیازهای روانی كودك گاه در آخرین ردیف اولویت‌ها قرار می‌گیرند. در حالی كه سلامت روان كودك تضمین آینده وی است و سنگ بنای تبدیل وی به انسانی ارزشمند و با شخصیت سالم را می‌گذارد مانند هر انسانی نیازهای جسمی و روانی كودك با یكدیگر در ارتباط تنگاتنگ و گاه ناشناخته‌اند و نمی‌توان نیازهای مرتبط با سلامت روان وی را به صورت تك بعدی شناسایی و رفع كرد. با این حال می‌توان با رعایت برخی اصول و جزئیات به سلامت روانی كودك كمك كرد.

بازی و تحرك

نیاز درونی كودك به بازی به قدری است كه حاضر نیست حتی هنگام گرسنگی، تشنگی یا خواب‌آلودگی از آن دست بكشد. برخی كودكان در بازی افراط می‌كنند و باید كنترل شوند، اما این كنترل نباید براساس میل شخصی والدین یا میزان حوصله آنان سنجیده و اعمال شود. بازی‌های گروهی در شكل‌گیری استقلال شخصی كودك و ارضای نیاز وی به حضور در جمع نقشی پررنگ دارد. در مقابل بازی‌های مجازی و رایانه‌ای جز ضرر چیزی برای جسم و روان كودك ندارد و امروزه كه نمی‌توان كودكان را از پرداختن به آنها منع كرد باید محدودیت زمانی مشخصی در این باره اعمال كرد. ثبت‌نام كودكان در كلاس‌های ورزشی نیز اولویتی است كه با ورود او به دنیای پرهیجان نوجوانی بیشتر می‌شود.

محبت و توجه

محبت برای كودك نوشداروی ذهن و روان است. كودك از طریق درك محبت والدین امنیت روانی را احساس می‌كند و از نظر شخصیتی طی مراحلی درست و سازنده تكامل می‌یابد. روان‌شناسان بی‌توجهی به كودك را به گونه‌ای كه برای وی ملموس باشد یكی از راه‌های تنبیه كودك به جای تنبیه بدنی و كلامی می‌دانند. معلوم است كه حتی چنین تنبیهی نباید دائمی و خارج از توان تحمل كودكان باشد.

مقایسه

مقایسه كودكان با همسالانشان حتی در صورت نتیجه مطلوب اولیه از نظر روانی شرایطی بغرنج برای وی به وجود می‌آورد. به جای مقایسه و به رخ كشیدن ضعف‌ها باید توانایی‌های كودك را تحسین كرد تا برای افزایش آنها انگیزه بیابد.

توجه به مشكلات

مشكلاتی كه كودك در ارتباط با دوستان و سایر افراد دارد باید از طریق توجه والدین برطرف شود. سپردن مشكلات به دست گذشت زمان گاه شیوه‌ای مناسب است، اما همیشه جواب نمی‌دهد.

صداقت

كودك گاهی از دیگران بسیار دروغ می‌شنود، اما اگر والدین صادق و راستگو باشند به صورت فطری تمایل دارد تا والدین درستكارش را الگوی خود قرار دهد. در مقابل بی‌صداقتی والدین حتی اگر مصلحتی باشد به تدریج اعتماد وی را سلب می‌كند و كودك را به سمت یافتن الگویی در خارج از خانه سوق می‌دهد.

ترس‌ها

ترس‌های كودكان هرچند از نظر والدین بی‌اساس و بی‌اهمیت باشند روان او را درگیر می‌كنند. برخی ترس‌ها به مرور زمان از بین می‌روند و برخی دیگر آنقدر ساده‌اند كه از طریق صحبت درباره آنها با والدین برطرف می‌شوند. بر این اساس باید ترس‌های كودك را جدی گرفت و درباره آنها با وی صحبت كرد.

رفتار والدین

كودكان حاضرند هر مشكلی را به جان بخرند ولی شاهد دعوای والدینشان نباشند. اما بزرگ‌ترها این را درك نمی‌كنند و گمان می‌كنند برای مثال اگر بر سر خرید یك لباس برای فرزندشان با یكدیگر مرافعه كنند او باید خوشحال باشد كه آخر سر به مراد دلش می‌رسد و لباس را برایش می‌خرند. دعوای والدین بویژه اگر كار بالا بگیرد روان كودك را زخمی و ملتهب می‌كند. كودكان جز محبت و احترام كامل نسبت به یكدیگر از والدین‌شان انتظار ندارند.

اظهارنظر

برای كودكان و البته اغلب بزرگ‌ترها اظهارنظر مترادف است با اظهار وجود! باید اجازه داد كودك نظرش را درباره مسائل مختلف بیان كند و البته درباره مسائلی كه به خودش مربوط است انتخاب نهایی باید بر عهده وی باشد. كودكی كه نتواند برای خود انتخاب كند در زندگی آینده منتظر می‌ماند تا دیگران برای وی انتخاب كنند. البته معلوم نیست این تعیین تكلیف از سوی دیگران مانند انتخاب‌های والدین از روی دلسوزی باشد یا نه. كودك عروسك و اسباب‌بازی والدین نیست بلكه انسانی با حقوق بنیادین و مشخص است كه این حقوق نباید نادیده گرفته شود.

تغذیه

تغذیه ناسالم كودكان كه امروزه از طریق انواع تنقلات بی‌خاصیت صورت می‌گیرد ضعف جسمی و روحی وی را در پی دارد. جسم ضعیف و بی‌جان یا چاق و كم‌تحرك فعل نتوانستن را در وجود كودك صرف می‌كند و شخصیت وی را زیر منگنه می‌گذارد. كمبود ویتامین‌ها، مواد معدنی و ریزمغذی‌ها مشكل اصلی تغذیه كودكان امروزی است كه برای مقابله با آنها باید والدین آگاهی و اطلاعات تغذیه‌ای كافی كسب كنند. ناگفته نماند برخلاف تصور عمومی چاقی بویژه در كودكان یكی از نشانه‌های كمبود ویتامین است.

بیماری‌های روانی

بیماری‌های روانی نظیر افسردگی، منفی‌بافی، ترس‌های مفرط، تیك‌های عصبی و... اگرچه در كودكان كمیابند، اما امكان مواجهه با آنها برای همه والدین وجود دارد. این بیماری‌ها علتی دارند كه باید از طریق مراجعه به پزشك یا روان‌شناس و برخورداری از مشاوره‌های عمومی یا تخصصی برطرف شوند وگرنه بستری برای مشكلات روانی و شخصیتی كودك در زندگی آینده پدید می‌آورند.

امین رحیمی

شنبه 10/2/1390 - 15:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته