این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست
هرکجا می نگرم نور رخش جلوه گراست این چه نوری است که اندردل هر شیعه ی اوست.* ا*-از حفظیات اندر ذهن ومغز این بنده ی حقیر سراپا تقصیر
در دلم باشد شب وروزآرزوی کربلا مرغ دل پرمی زند هردم بسوی کربلا
این دل غمدیده اندرجستجوی کربلا من هوای خاک پاک کربلا دارم بدل
ای بشیر اکنون ببر من را بسوی شاه دین زندگیم بستگی دارد ببوی شاه دین
تاببوسم مرقد پاک نکوی شاه دین شوق دیدارعزیز مصطفی دارم بدل*
*-گلزارحسینی -ص 101 -از انتشارات قاسمی-مشهد -بازار نوغان
*-به نقل ازعاشورای گلگون-ص 139
که این مرام حسین است و منطق دین است