تبیان، دستیار زندگی

باز هم باید گفت مصرف بیش از حد زعفران دردسرساز است و می‌تواند مشكلاتی برای فرد ایجاد كند. مصرف زیاد این گیاه باعث استفراغ، اسهال خونی و وجود خون در ادرار می‌شود. خانم‌های باردار هم باید از مصرف زیاد زعفران خودداری نمایند.

بنابراین در این مورد هم مانند سایر مواد غذایی باید دقت داشته باشید كه فقط به اندازه كافی و مناسب استفاده شود.

برای استفاده از زعفران بهتر است آن را در هاون یا آسیاب ساییده و به صورت پودر درآورید و استفاده نمایید.

همچنین سعی كنید مقدار كمی زعفران را پودر كنید زیرا زعفران در طولانی مدت خواص، عطر و رنگ خود را از دست می‌دهد. همچنین زعفران را باید دور از نور و رطوبت نگهداری نمایید.

زعفران را در ظرف‌هایی كه بهتر است شیشه‌ای یا فلزی باشد نگهداری كنید و در ظرف‌های پلاستیكی نریزید زیرا ظرف‌های پلاستیكی باعث می‌شود زعفران عطر و كیفیت خود را از دست بدهد. همچنین زعفران را در ظروف بدون در نگذارید تا عطر آن كم نشود.

بعضی اوقات دیده می‌شود مواد شیمیایی خاصی را با نام زعفران می‌فروشند و مردم هم از آنها استفاده می‌كنند.

اما دقت داشته باشید كه به هیچ وجه نباید از این مواد استفاده كرد زیرا موادی كه به نام زعفران فروخته می‌شود نه تنها خاصیتی ندارد بلكه باعث بروز بیماری نیز می‌شود.

افزودن زعفران به غذا باعث خوشرنگ و خوش‌طعم شدن آن می‌شود. علاوه بر این، در بسیاری از خانه‌ها زعفران را روی برنج می‌ریزند تا علاوه بر زیبایی، از طعم و عطر آن نیز بهره‌مند شوند.

بهترین روش برای رنگ دادن زعفران مخصوصا برای پلو آن است كه مقدار كمی زعفران را در كاسه‌ای ریخته و مقداری آب نیز به آن بیفزایید. سپس كاسه حاوی زعفران و آب را موقع دم كشیدن پلو روی آن بگذارید تا زعفران همراه برنج دم بكشد. برای اضافه كردن زعفران به خورش‌ها هم باید ابتدا مقداری زعفران را با آب جوش مخلوط نمایید و پس از آن به غذا اضافه كنید. 

طرز تهیه: ابتدا پیازها را نگینی خرد كنید و در روغن سرخ كردنی تفت دهید. سپس گوجه‌فرنگی‌ها را رنده كنید و درون پیاز سرخ كرده بریزید. حالا لوبیای سبز خرد شده و نخود فرنگی را هم به همراه یك لیتر آب درون سایر مواد بریزید. هویج‌ها را خلال كنید و به همراه ساقه كرفس كه خلالی كرده‌اید به مواد اضافه كنید. سینه مرغ را هم خرد كنید و به بقیه مواد اضافه كنید و بگذارید بجوشد و نیم‌پز شود. حالا سیب‌زمینی‌ها را هم نگینی خرد كنید و همراه با نمك، فلفل و زردچوبه به بقیه مواد اضافه كنید و بگذارید بجوشد و كاملا جا بیفتد. 

اما سبا به تقلید از شخصیت‌های تلویزیونی و كارتونی كه دائم به ضرب جادو و جنبل یا جیب پر تهیه‌كننده، لباس‌های رنگارنگ می‌پوشند، دوست دارد هر روز 10 دست لباس عوض كند و چون مادرش هم روزی دو سه دست لباس عوض می‌كند، این كار او زیاد عجیب نیست.

اگر بابا به او بگوید یك نفر هست كه در خانه با ولخرجی لباس‌های رنگ‌وارنگ بخرد، تو دیگر نمی‌خواهد این كار را بكنی، مادر ناراحت می‌شود و برای انتقام هم كه شده، یك لباس جدید برای سبا می‌خرد.

امروز با وجود تنگناهای اقتصادی، بچه‌هایی كه در فضایی انتزاعی مملو از خواسته‌های رنگارنگ برآورده شده زندگی می‌كنند، كم نیستند و با این وضع بزودی از پس خواسته‌های آنها بر نمی‌آییم و از آنها جوانانی می‌سازیم كه نمی‌توانند متناسب با خواسته‌هایشان پول درآورند. آن روز چیزی كه برای آنها به میراث ماند، دو سه عدد ماهی است نه هنر ماهیگیری كه آینده آنها را تضمین می‌كند !!!

شاید عقل معاش و فكر اقتصادی چیزی نباشد كه بتوان به عنوان اولین حرف‌های زندگی به كودك آموخت ولی آنچه ما انجام می‌دهیم، عملكرد آینده آنان را در رابطه با زندگی شكل خواهد داد.

كودك چقدر اسباب‌بازی دارد؟ آیا با مفهوم نداشتن آشناست؟ آیا محدودیتی برای خواسته‌هایش تصور می‌كند؟

اگر از همان ابتدا با زیاده‌روی نسبت به در اختیار گذاشتن همه چیز، به كودك نشان دهیم كه برای او محدودیتی وجود ندارد، هرگز كودك الف اول اقتصاد را نخواهد آموخت.

آنتوان ماكارنكو در كتاب گفتارهایی درباره تربیت فرزندان، توجه ویژه‌ای به تربیت اقتصادی فرزندان دارد. وی در این خصوص اعتقاد دارد: آموزش انسانی شرافتمند بودن به فرزندان كافی نیست بلكه لازم است آنان یاد بگیرند كه مدیرانی خوب و شرافتمند نیز باشند. به همین دلیل توجه به اقتصاد در خانواده، زمینه بسیار مناسبی برای پرورش خصوصیات مهم اخلاقی در مدیران آینده جامعه است.

به اعتقاد این اندیشمند، با مدیریت صحیح و بجا در اقتصاد خانواده، خصوصیات جمع‌گرایی، صداقت، دلسوزی، صرفه‌جویی، مسوولیت‌پذیری، استعداد سمت‌گیری و دیگر خصوصیات مثبت، رشد و پرورش می‌یابد. هرگاه بچه‌ها از محل عایدی خانواده خود اطلاعی نداشته باشند و عادت كنند صرفا نیازمندی‌های خود را مرتفع سازند و به نیازمندی‌های سایر اعضای خانواده بی‌اعتنا باشند، صرفا مصرف‌كنندگان حریصی خواهند بود كه بعدها می‌توانند هم برای خود و هم برای جامعه زیان‌های جبران‌ناپذیری به بار بیاورند.

ندا، خانمی 45 ساله و موفق است كه ازدواج مناسب كرده و فرزندان خوبی نیز تربیت كرده است. او می‌گوید: وقتی خیلی كوچك بودم، پدرم به من می‌آموخت كه در یك خانواده مهم این نیست كه همه چیز را به خود اختصاص دهی بلكه این‌كه همه چیز را برای همه بخواهی، مهم‌تر است.

او برای این‌كه ارزش پول و زحمات او را درك كنم، به من ‌می‌گفت: می‌خواهی تو را استخدام كنم و من كه آن روزها 6 ساله بودم، می‌گفتم بله. ما قرار گذاشتیم كه من تكالیفی كه به عنوان فرزند در خانواده دارم مثل ادب، نز اكت، مسوولیت‌پذیری و آموزش پیش از دبستان را بخوبی انجام دهم و كارمند كوچولوی پدرم باشم كه از او حقوق یا همان پول توجیبی در یافت می‌كنم. این پول توجیبی در صورت بروز خطاهای فاحش كم می‌شد و در صورت رفتارهای شایان توجه افزایش می‌یافت. اگر چیزی می‌خواستم كه خارج از نیازهای معمول و كفایت وسایل بازی بود، باید خودم از محل پول‌توجیبی تامین می‌كردم. یك روز برای خرید یك چرخ خیاطی، پس‌انداز 6 ماهم را هزینه كردم ولی آن چرخ خیاطی آنقدر برایم عزیز بود كه بعد از ازدواج هم آن را با خود بردم.

من امروز زندگی خوبی دارم و در برنامه‌ریزی اقتصادی خانواده سهیم هستم، نمی‌دانم شیوه پدرم درست بود یا نه اما هرچه بود واقعا قدر كار او و قدر پول را دانستم و امروز آن را به بچه‌هایم آموزش می‌دهم.

روان‌شناسان خانواده معتقدند والدین باید برای فرزندان فضای واقعی از توانمندی خانواده ترسیم كنند و قرار نیست آنها در محرومیت و فرزندان در رفاه زیاده از حد زندگی كنند. در غیر این صورت، آنان از نیازهای والدین‌شان بی‌اطلاع مانده و تنها به ارضای امیال خود توجه می‌كنند كه برای خود آنان هم در آینده عواقب بدی خواهد داشت و این زیاده روی‌ها بزودی والدین را خواهد رنجاند.

«تشكر» واژه‌ای است كه حسین با آن بیگانه است. او هرچه می‌خواهد با قلدری از والدینش زورگیری می‌كند و اصلا برایش مهم نیست كه آن چیز چگونه فراهم می‌شود. او الان كه بـــــزرگ‌تر شده است، به والدینش طعنه می‌زند كه به اندازه كافی خوب نیستند و اگر می‌توانست والدین پولدارتری انتخاب می‌كرد.

آخرین كار زشتی كه از او سر زده، این است كه به مادرش گفته است: خجالت می‌كشم كه تو یك زن خانه‌داری. مادر دوستم نمی‌گذارد پسرش احساس نیاز بكند و اگر پدرش برای خرید چیزی پول نداشته باشد، او بلافاصله از حساب خودش برای خرید چیزی كه می‌خواهد، اقدام می‌كند.كاش تو هم شاغل بودی!!!

شاید شما هم فهمیده باشید كه دلیل این ناسپاسی چیست. والدین تك‌فرزند دوست دارند آب توی دل تنها بچه‌شان تكان نخورد و گاهی نتیجه چیزی نیست كه انتظارش را می‌كشند.

كارشناسان توصیه می‌كنند والدین بچه‌ها را به محل كارشان ببرند و دشواری‌ها و اهمیت كار را به آنان نشان دهند.

اگر مادر، خانه‌دار است بچه‌ها باید اهمیت وظایف، كار و زحمات خانه‌داری را بدانند و به آن احترام بگذارند. بچه‌ها باید بدانند كه كارهای خانه به زحمت و تلاش فراوان نیاز دارد؛ حتی ارزش افزوده‌ای كه مادر در خانه ایجاد می‌كند و بهای پخت و پز، خانه‌داری و كارهای تبدیلی خود در خانه را به او نشان دهید تا كار خانه را به عنوان یك كار تولیدی در نظر بگیرد.

بچه‌ها باید یاد بگیرند از بعضی نیازهای خود برای رفع نیازهای دیگر اعضای خانواده صرف نظر كنند. آنان باید بیاموزند كه منافع جمعی خانواده به نیازهای شخصی و غیر ضروری آنها ارجحیت دارد.

بچه‌ها وقتی بزرگ‌تر می‌شوند، باید با بودجه خانواده آشنا باشند و از مقدار حقوق یا دستمزد والدین خود آگاهی یابند.

نباید به بچه‌ها اجازه داد كه لاف ثروتشان را بزنند. اگر كودك چنین حسی دارد از او كمك بخواهید هر چند وقت یك بار وسایلی را كه نیاز ندارید، به همراه وسایل اضافه و اسباب‌بازی‌های بدون استفاده او بسته‌بندی كرده به مراكزی كه نیاز به كمك‌های غیر نقدی دارند یا خانواده‌های نیازمندی كه شناسایی كرده‌اید، اهدا كند. بگذارید حس نوعدوستی در فرزندتان رشد كند.

به كودك یاد دهید وضعیت خانواده هرچه كه باشد، كسب روزی حلال قابل احترام است و باید با صرفه‌جویی و تنظیم توقعات، وضع را بهبود بخشید. شما با هر اندازه درآمدی كه دارید، باید خود را خوشبخت نشان بدهید اما خوشبختی به معنی بی‌نیازی و پولداری نیست.

عمر مفید وسایل عمومی خانه و اسباب‌بازی‌های كودك را به او بگویید و او را توجیه كنید اگر وسیله زودتر از موعد بر اثر بی‌توجهی شكسته شود، جایگزینی آن مدتی طول می‌كشد.

بچه‌ها باید قادر باشند و یاد بگیرند بدون این‌كه لوازم و وسایل خانه را كثیف كنند یا بشكنند، از آنها استفاده كنند و در مورد وسایل خود و خانواده احساس مسوولیت داشته باشند.

كندر علاوه بر خواص درمانی كه در تسكین دردهای مفصلی، درمان بوی بد دهان و افزایش میزان هوش كودكان دارد، موجب بهبود خش صدا و صاف شدن آن می‌شود. این صمغ گیاهی با كاهش خلط و ترشحات حلقی خشونت صدا را برطرف می‌كند.

درمانگران طب سنتی بر این باورند كه مصرف كندر در افراد مبتلا به اسهال و افرادی كه دچار تب و استفراغ هستند بسیار موثر است.

بسیاری از درمانگران بر این باورند، افرادی كه بدزخم هستند و زخم‌هایشان در مدت زمان بیشتری خوب می‌شود با مكیدن یا جویدن یك نخود كندر به صورت روزانه به مدت 3 تا 4 روز می‌توانند به درمان سریع‌تر زخم‌ها كمك كنند.

اگر آن را در روغن كنجد گرم حل كرده روی ستون فقرات ماساژ دهید هم درد كمر و پشت را تسكین می‌دهد و هم تپش قلب را بهبود می‌بخشد.

كندر همان بوی خوشایند؛ گندزدا و آرامش‌بخشی است كه هنگام اسفند دود كردن استشمام می‌كنید

تاسفبار است كه مجرمان به سالمندان این‌گونه نگاه كنند، ولی این یك واقعیت است. مروری بر خبرهای سال‌های اخیر‌ این واقعیت را تایید می‌كند كه گاه شما متوجه نیستید كه پیرتر شده‌اید و متناسب با از دست رفتن توان و دقتی كه قبلا داشته‌اید حالا باید به ابزارهای امنیتی خود دقیق‌تر نگاه كنید و امنیت خانه خود را در نظر داشته باشید.

مثال‌هایی كه می‌خوانید از میان اخبار حوادث سال‌های اخیر انتخاب شده است:

گاهی شما فكر می‌كنید رفت و آمد به بانك كار پرخطری است و ترجیح می‌دهید پول‌های نقد و سكه خود را در خانه نگه دارید، اما این كار می‌تواند برای شما یك دام خطرناك پهن كند.

یكی دو ماه پیش سارقانی دستگیر شدند كه كارشان سرقت از خانه‌های سالمندان بود.

نیروی انتظامی استان اصفهان این سرقت‌های خشن همراه با ضرب و جرح را گزارش كرده است.

سرقت نزدیك به 300 عدد سكه بهار آزادی از منزل یك سالمند كه با دستمزد بازنشستگی‌اش این سكه‌ها را خریده بود، از آن جمله است. وی آنها را در كمد لباس خود جا داده بود كه وقتی دزد به منزل آنها می‌رود، هنگام زیر و رو كردن لباس‌ها با گنج گرانبهایی روبه‌رو می‌شود.

رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان به شهروندان توصیه می‌كند، افراد سالمند خود را در خانه تنها نگذارند و در نگهداری و مراقبت از آنها بیشتر بكوشند.

نگهداری وجوه نقدی زیاد، سكه و اوراق بهادار با ارزش در منزل از نظر نیروی انتظامی یك رفتار پرخطر از سوی شهروندان به حساب می‌آید. امروزه با پیشرفت در سیستم‌های ایمنی و ساخته شدن صندوق امانات در بانك‌ها نگهداری اشیای باارزش قیمتی بالا در منزل كار خطرناكی به حساب می‌آید.

بنابراین بهتر است پول خود را سپرده‌گذاری كرده از سود آن هم استفاده كنید تا این‌كه آن را در خانه نگه داشته، طعمه‌ای برای دزدان شوید.

اگر خانه این زوج سالمند به سیستم ضد سرقت و هشداردهنده مجهز بود این سارقان اینقدر راحت كار خود را انجام نمی‌دادند.

اگر قفل خانه مجهز به زنجیر پشت در بود و پنجره‌ها حفاظ داشتند كار آنها باز هم سخت‌تر می‌شد. داشتن یك قفل پشت دری كار كسانی را كه شاه‌كلید دارند مشكل می‌كند و نمی‌گذارد بی‌سر و صدا وارد شوند.

اگر در را از پشت قفل كرده بودند و كلید داخل قفل بود باز هم نمی‌توانستند از شاه‌كلید خود استفاده كنند.

شاید این حرف كمی تاسف‌برانگیز باشد، ولی واقعیت این است كه نباید براحتی به كسی كه ادعایی می‌كند اعتماد كنید.

این خبر را بخوانید تا‌ از هشدارهایی كه می‌شد این قربانی را نجات دهد باخبر شوید:

سارقان پس از شناسایی زنان تنها و سالمند، با عنوان مامور اداره برق، گاز یا آب وارد خانه‌ها شده و در فرصت مناسب به سرقت می‌پرداختند. شاكی آنان زن سالمندی بود كه با مراجعه به اداره آگاهی اصفهان از سرقت 300 هزار تومان حقوق بازنشستگی خود و خواهرش از سوی مامور قلابی اداره گاز خبر داد.

او در پوشش مردی پستچی حقوق من و خواهرم را به خانه آورد.

ساعتی بعد نیز همدست او به در خانه آمد و با معرفی خود به عنوان مأمور اداره گاز گفت، باید لوله‌های گاز خانه را بررسی كند. او پس از بازدید به بررسی لوله‌ها و وسایل گازسوز پرداخت، اما وقتی رفت پول‌ها هم رفته بودند.

پس از شكایت زن دوباره آنان به خانه خواهرش رفته و با سرقت مجدد و ضرب و جرح وی موجب قتل او شدند.

به مامورانی كه به خانه شما مراجعه می‌كنند اعتماد نكنید. اگر تنها هستید از مامور بخواهید كه كارت خود را نشان دهد و از او بخواهید برای هر مشكلی اداره گاز با شما تماس بگیرد و در خواست را مطرح كند. یا شما هویت شخص را با شماره‌ای كه در قبض برای پیگیری ثبت شده چك كنید و سپس اجازه ورود به او بدهید.از آیفون تصویری استفاده كنید. اگر نمی‌خواهید كسی را به خانه راه دهید با تماس گرفتن با یكی از همسایه‌ها از او بخواهید هنگام ورود مامور به خانه شما حضور داشته باشد.

ماموران گاز در صورت عدم حضور شما كارتی را به خانه شما می‌اندازند كه در آن شماره‌ای درج شده كه شما می‌توانید كاركرد كنتور را به آنان گزارش دهید بنابراین اگر به مامور شك كردید و مداركش قانع‌تان نكرد از او بخواهید این كار را انجام دهد.

همیشه ماموران قلابی نیستند كه شما را می‌فریبند، سارقان ممكن است آشنایان ناباب یا حتی كارگران و پرستاران طمعكار و غیرقابل اعتماد باشند.

خانم سالمندی توسط یك پرستار تمام دارایی‌هایی كه در خانه داشت را از دست داد، اما حتی نتوانست ثابت كند كه این سرقت كار او بوده است، اما بانوی سالمند دیگری به اندازه او شانس نداشت كه جانش در امنیت بماند و تنها مالش به سرقت رود. متهمان این پرونده كه مادر و پسر و دارای سابقه كیفری بودند با آشنایی قبلی كه با مقتول داشتند در پوشش مهمان وارد منزل وی شده و با نقشه قبلی و وسوسه سرقت طلاهای پیرزن در یك فرصت مناسب و پس از بستن دست و پای او وی را خفه كرده اموال، جواهرات و اسناد و مدارك وی را به سرقت بردند.متهمان ‌با در دست داشتن مدارك هویتی مقتول اقدام به خرید چند‌ خط تلفن همراه با آدرس‌های واهی در تهران بزرگ كرده و قصد تنظیم وكالتنامه‌ای برای برداشت از حساب سپرده مقتول را نیز داشتند.

اگر سالمند و تنها هستید فقط از كارگران و پرستارانی كمك بگیرید كه سابقه كار طولانی در یك موسسه را دارند یا برای اقوامتان كار كرده و مورد تایید هستند. یكی از اقوام كه بتواند با دریافت هزینه به شما كمك كند از بهترین گزینه‌هاست.

اگر سالمند هستید و اقوام و نزدیكان ناباب دارید اموال و دارایی خود را از دسترس دیگران دور نگه دارید . آنها را به بانك سپرده مدارك مربوطه را در صندوق امانات بگذارید و عمدا جلوی بستگان بگویید كه هیچ چیز در خانه ندارید. استفاده نكردن از زیورآلات بهتر از جان سپردن به خاطر آنهاست.

سالمندان زیادی هنگام حمل پول درخیابان مورد حمله قرار می‌گیرند. اگر می‌خواهید یكی از آنها نباشید از كارت اعتباری استفاده كنید. كاربرد این كارت‌ها را بیاموزید و برای پرداخت قبوض و اقساط خود نیز از كارت تلفن و اینترنت استفاده كنید.

اگر ناچار از حمل پول هستید آن را در زیر لباس و در كیف كوچك گردن‌آویز قرار دهید و از كنار خیابان حركت نكنید، بلكه كنار دیوار قرار بگیرید. حتی‌المقدور در چنین روزهایی برای عبور و مرور از آژانس استفاده كنید.

از كانون‌های سالمندان و مسوولان مربوطه نیز تقاضا داریم دوره‌های آموزشی امنیت سالمندی و كاربردهای پول الكترونیكی را به سالمندان بیاموزند تا امنیت این قشر از شهروندان نیز بیش از پیش حفظ شود.

زهره زیارتی

راه این حمام هم مثل حمام‌های معمولی نیست، دور است، تقریبا تا میدان عالی قاپوی اردبیل. ساكنانش هم آدم‌های معمولی نیستند، مجسمه‌هایی مومی‌هستند، هر كدام مشغول كاری. یكی مشغول بافتن قالی است، آن یكی خزینه‌دار است و منتظر مشتری، چند نفری یك طرف نشسته‌اند و گپ می‌زنند، چند نفر هم پشت میزی چوبی منتظر چای دیشلمه‌اند.

حمامی ‌كه ما از آن حرف می‌زنیم حمام آقانقی (ظهیرالاسلام) اردبیل است كه بر اساس متون منتشر شده از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در دوره ایلخانی به وسیله فردی به نام ظهیرالاسلام ساخته شده و بعدتر توسط آقانقی موتمن در دوره قاجار بازسازی شده است و به همین علت هم به آن حمام آقانقی می‌گویند و هم ظهیرالاسلام.

گفته می‌شود كه این حمام در طول سال‌ها چندین بار تخریب و بازسازی شده است و در محل فعلی آن نیز، پیش از ساخته شدن، حمام دیگری بوده است. همچنین علاوه بر مجسمه‌های مومی، تعدادی ظروف قدیمی‌ برای چایخوری كه در دوره‌های گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند و شماری صنایع‌دستی نیز در این موزه در معرض دید گردشگران قرار گرفته است.

حمام آقانقی تا دوره پهلوی كاربری عادی‌اش را حفظ كرده بود و پس از این دوران، مدتی از آن استفاده نشد، اما از حدود 12 سال پیش یعنی پس از مرمت، به موزه‌ مردم‌شناسی تبدیل شد و تعدادی مجسمه مومی ‌در آن ساكن شدند تا شیوه زندگی مردم اردبیل، آداب و رسوم‌شان، آیین‌هایشان، پوشش محلی‌شان و حتی شیوه غذا پختن‌شان را به گردشگرانی كه می‌آیند و از حمام بازدید می‌كنند نشان می‌دهند.با این حال خیلی از گردشگرانی كه برای بازدید به این حمام می‌روند اعتقاد دارند اگر قرار است به یك موزه مردم‌شناسی حسابی تبدیل شود باید مجسمه‌های بیشتری در آن گذاشته شوند و بخش‌های بیشتری از آن نیز بازسازی و تعمیر شوند.

علی یوشی‌زاده  

از طرفی دیگر خانواده‌ها اغلب مردسالار بودند و وقتی كهنسالی توانایی پدر خانواده را برای حكمرانی بر اعضا می‌گرفت پسرها مسوول خانواده می‌شدند. آنها وظیفه داشتند رفتار زن‌های خانواده و از جمله خواهرهایشان را كنترل كنند و در عین حال آینده‌شان را تامین كنند، اما در این روزگار ماجرا كاملا تغییر كرده است. خانواده‌ها كمتر مردسالار هستند. زنان می‌توانند كار كنند و برای آینده‌شان بدون وابستگی مالی به خانواده تصمیم بگیرند.

سبك زندگی تغییر كرده است، برادرها گرفتارتر از آن هستند كه بخواهند خواهرهایشان را دائما زیر نظر داشته باشند و زنان هم‌چنین نظارتی را نمی‌پذیرند. در عین حال در بسیاری از خانواده‌ها، پیوندهای عاطفی میان خواهر و برادرها به قوت گذشته نیست و گاهی پیش می‌آید كه ما، همسایه یا همكارمان را بیشتر از خواهر یا برادرمان در طول هفته می‌بینیم.هرچند نظارت‌های سختگیرانه برادرها در گذشته چندان خوشایند نبوده است، اما ارتباط خواهرها و برادرها اجزای پسندیده‌ای نیز داشت مثل احترام به حریم‌های یكدیگر و باور به این كه آنها باید در هر شرایطی به یاد داشته باشند كه هم خون هستند و باید هوای هم را داشته باشند.

ما نمی‌خواهیم به گذشته‌های دور برگردیم، اما اگر بتوانیم بخش مثبت روابط خواهر و برادرهای قدیم را در روابط فرزندان دختر و پسرمان تقویت كنیم مسلما از آینده آنها مطمئن‌تر خواهیم بود.

به خواهر و برادر بفهمانید كه به هر حال عمر پدر و مادرها محدود است و آنها نمی‌توانند فرزندان‌شان را تا همیشه حمایت كنند و بنابر این روزی كه مرگ، والدین را از فرزندان بگیرد به جز خواهر یا برادر، بستگان درجه یك دیگری نخواهند داشت و به همین دلیل باید همیشه یكدیگر را دوست بدارند و از خطاهای هم بگذرند.

اما گفتن و سفارش كردن درباره مسوولیت‌های خواهر و برادرها كافی نیست بلكه باید به شكلی عملی نیز در تقویت روابط عاطفی آنها تلاش كنیم. یكی از راه‌های مناسب برای برقراری رابطه عاطفی میان خواهر و برادر سپردن مسوولیت‌هایی به آنها در قبال یكدیگر است. چندی پیش كه مهمان خانواده‌ای موفق بودم متوجه رابطه عاطفی عمیق میان خواهر و برادر این خانواده شدم. وقتی برادر می‌خواست از خانه خارج شود از خواهرش پرسید «سولمازجان! به نظرت كدام عطر را بزنم؟» خواهرش یكی از شیشه‌های عطر را برداشت و گفت «این یكی علیرضا...» برادر گفت «می‌خواهی تا دانشگاه برسانمت...» و خواهر بلافاصله رفت تا وسایلش را بردارد و با هم راهی شوند.

رابطه صمیمی میان این 2 نفر برایم جالب بود. بعدتر در گفت‌وگویی خودمانی آنها برایم تعریف كردند كه بهترین دوستان هم به حساب می‌آیند و در بسیاری از شرایط بحرانی زندگی، با هم گفت‌وگو می‌كنند. از آنها پرسیدم كه به نظرشان این ارتباط عاطفی عمیق چه طور میان‌شان به وجود آمده است و چرا آنها تا این حد به هم وابسته شده‌اند آن هم در روزگاری كه بعضی خواهر و برادرها حتی علاقه‌ای به چند دقیقه گفت‌وگوی ساده با هم را نیز ندارند؟

سولماز و علیرضا برایم گفتند كه از كودكی، وظایفی در قبال هم داشته‌اند برای مثال هر دوی آنها خاطراتی مشترك از جشن تولدهای یكدیگر داشتند كه در آنها با برنامه‌ریزی والدین، مسوولیت‌هایی را به عهده گرفته بودند تا جشن بهتر برگزار شود و حتی، پدر و مادر برای آنها اسباب‌بازی‌ها یا كتاب‌هایی خریده بودند كه در جشن‌ها به یكدیگر هدیه بدهند.

والدین این خواهر و برادر، تعمدا برنامه‌های تفریحی هفتگی برای خانواده تدارك دیده بودند تا 2 كودك از هم، خاطرات خوش مشتركی داشته باشند برای نمونه یكی از این برنامه‌ها پارك رفتن در ‌ آخر هفته بود كه باعث می‌شد آنها چند ساعتی را در هفته صرف تفریح و بازی با یكدیگر كنند.

سولماز می‌گفت كه در كودكی و نوجوانی، مادر گاهی مسوولیت تصحیح تمرین‌های درسی برادر كوچك‌تر را به او می‌داده یا او را در ارائه برخی خدمات به پسر خانواده شریك می‌كرده است مثلا در نوجوانی به او یاد داده است كه گاهی بد نیست اگر در كنار لباس‌های خودش، یكی از لباس‌های برادرش را هم اتو كند یا غذای مورد علاقه او را بپزد.

علیرضا هم تعریف می‌كرد كه پدر به او آموخته است با وجود كوچك‌تر بودن، مراقب خواهرش باشد و از او حمایت كند. او مثال می‌زد كه در نوجوانی پدر به او این فرصت را داده بود تا در تهیه كتاب‌های درسی خواهرش با او شریك شود و چند بار به او گوشزد كرده بود كه بهتر است به عنوان مرد خانواده برخی وظایف مثل ایستادن در صف نانوایی و خرید روزنامه را از روی دوش خواهرش بردارد و خودش آنها را به عهده بگیرد.

یكی از مهم‌ترین وظایف والدین در خانواده‌هایی كه در آنها 2 فرزند از 2 جنس متفاوت وجود دارد تلاش برای حفظ هویت جنسی آنهاست. این مساله اگر كم اهمیت تلقی شود ممكن است سبب‌ساز بروز اختلالاتی در هویت جنسی یكی از فرزندان

شود. به این مثال توجه كنید و ببینید كدام بخش‌های آن منطبق بر اصول تربیتی صحیح نیست و هویت جنسی پسر كوچك خانواده را كمرنگ كرده است:

تا همین چند سال پیش، فامیل اگر می‌خواستند مثالی درباره یك خانواده موفق در تربیت فرزندان بزنند یاد خانواده آقای الف می‌افتادند، اما حالا با رفتارهای عجیب پسر 7 ساله خانواده، همه شك دارند كه بشود چنین خانواده‌ای را یك خانواده كاملا موفق نامید. مشكل این است كه پژمان، پسر خانواده الف، هیچ رغبتی به پوشیدن لباس‌های پسرانه ندارد. او دلش می‌خواهد مثل پرستو خواهر 10 ساله‌اش، ناخن‌هایش را لاك بزند. موهایش را بلند كند و با عروسك‌هایش خاله بازی كند.

مادر و پدر پژمان، روزهای نخست این رفتار را یك جور شوخی یا شیرین كاری تلقی می‌كردند، اما با گذشت زمان و تذكر بزرگتر‌های فامیل، آنها فهمیدند كه رفتار پسرشان طبیعی نیست! چه چیز در خانواده آقای الف باعث شده است پسرك آرزوی دختر بودن كند؟ شاید باید به برخوردهای این خانواده با فرزندان‌شان بیشتر دقت كنیم. اگر از آقا و خانم الف بپرسید آنها همیشه پیش از ازدواج چه تصویری از خانواده ایده‌آل‌شان داشتند هر دو یك صدا و محكم می‌گویند: «یك خانه نقلی با دو تا دختر قند عسل!» وقتی آنها ازدواج كردند و اولین فرزندشان، یعنی پرستو به دنیا آمد، فهمیدند كه یك قدم به رویای‌شان نزدیك‌تر شده‌اند، اما تولد پژمان آنها را خوشحال نكرد! در واقع پژمان جزء تعریف‌نشده‌ای در رویای این 2 نفر به حساب می‌آمد. چون آنها برای تكمیل رویای‌شان یك دختر دیگر می‌خواستند. به هر حال این زوج ناچار بودند فرزند تازه را هم در كانون خانواده بپذیرند و دوست بدارند، اما رویای آن خانه نقلی و 2 تا دختر نازنین‌شان هیچ وقت از خاطرشان پاك نشد و بدی ماجرا این است كه بر رفتارهایشان با پسر خانواده اثر گذاشت.

اگر از خودشان بپرسید آنها می‌گویند هر 2 فرزند را به یك اندازه دوست دارند و عادلانه با آنها برخورد كرده‌اند، اما واقعیت این است كه آنها با پژمان دقیقا مانند دختر دوم نداشته‌شان رفتار كرده‌اند و تلاشی برای پرورش هویت جنسی پژمان نكرده‌اند.

خانم الف برای صرفه‌جویی بیشتر، لباس‌های كهنه پرستو را در خانه، تن پژمان می‌كند. پسرك هنوز هم با اسباب‌بازی‌های دخترانه خواهرش بازی می‌كند. خانم الف به عنوان یك مادر، تلاش كرده است دوستان مناسب و هم سن و سالی برای پرستو پیدا كند و حتی آنها را برای بازی به خانه بیاورد، اما هرگز به ذهنش نرسیده است كه پسرش پژمان را از این جمعیت زنانه جدا كند و برای او هم دوستانی از جنس خودش پیدا كند.

او و شوهرش هیچ سعی‌ای برای آموزش رفتارهای مردانه به پسرشان نكرده‌اند. پژمان در این سال‌ها حتی نقشی در تزئین اتاقش هم نداشته و تابع سلیقه خواهر و مادرش بوده است و اگر همین حالا وارد اتاق مشترك او و خواهرش شوید مطمئنا خیال می‌كنید وارد اتاق 2 دختر بچه شده‌اید چون در این اتاق نه خبری از عكس‌های قهرمان‌های رشته‌های ورزشی مردانه است، نه عكس ماشین. تمام دیوارها پر شده از عكس انواع عروسك‌ها. لب طاقچه اتاق هم، از عروسك‌های دخترانه پر شده است اما دریغ از یك ماشین باری كوچولو یا یك ربات بامزه یا حتی یك عروسك مذكر!

پژمان یاد نگرفته است از جمعیت دخترها فاصله بگیرد و با پسرها بازی كند، او نمی‌داند كه یك مرد باید ظاهری جدی و پرجذبه داشته باشد، او با مسوولیت‌های یك مرد برای اداره خانواده آشنا نیست و در طول 7 سال زندگی‌اش فهمیده است كه خواهرش، محبوب دل والدینش است، بنابر این نتیجه گرفته است كه اگر مثل او رفتار كند باید عزیز خانواده شود.این نوع خانواده‌ها كم نیستند. شاید البته این تبعیض جنسیتی در بسیاری از خانواده‌ها برعكس باشد. شاید هم چاشنی‌اش به این شدت كه مثال زدیم نباشد، اما به هر حال این مثال یك درس مهم تربیتی را برای خانواده‌هایی كه قرار است خواهر و برادری را در كنار هم پرورش بدهند دارد: تفاوت جنسی دختر و پسری را كه كنار هم بزرگ می‌شوند از هم تشخیص دهید و هویت جنسی‌شان را جدی بگیرید.

دوست خانوادگی‌ای دارم كه دختر و پسرش بیش از 6 سال است با هم گفت‌وگو نمی‌كنند! یعنی این خواهر و برادر 6 سال است كه صحبت كردن با یكدیگر را متوقف كرده‌اند و مساله تاسف‌برانگیز این است كه دوستم می‌گوید «این طور بهتر است چون حرف نمی‌زنند دیگر با هم دعوا نمی‌كنند!» می‌دانید ماجرای قهر طولانی این 2 فرزند چگونه آغاز شد؟ 6 سال پیش یعنی زمانی كه پسر، اول دبیرستان بود و خواهر، سوم راهنمایی، آنها بر سر خرید یك بسته چیپس با هم دعوا كردند.

اشتباه اول این بود كه والدین آنها، هیچ واكنشی به جر و بحث فرزندان‌شان نشان ندادند. اشتباه دوم این بود كه در اثر این بی‌توجهی، بچه‌ها با هم گلاویز شدند، اما از آنجا كه والدین اعتقاد داشتند این برخورد فیزیكی زیاد طول نمی‌كشد، دخالتی نكردند. اشتباه سوم این بود كه بعد از این دعوا، آنها جانبداری كردند و از آنجا كه زور دختر از پسر كمتر بود، طرف دختر را گرفتند و پسر را متهم كردند! اشتباه چهارم این بود كه آنها، پس از آرام شدن اوضاع، هیچ تلاشی برای آشتی دادن بچه‌ها نكردند و به این ترتیب قهری بچگانه كه می‌توانست چند ساعت طول بكشد، به 6 سال سكوت رسید و حالا این خانواده فرزندانی بزرگسال دارند كه با هم گفت‌وگو نمی‌كنند و پدر و مادر هنوز متوجه نیستند كه این مساله چه عواقبی خواهد داشت! مسلما دیر یا زود آنها تشكیل خانواده می‌دهند و روزی می‌رسد كه خلاء داشتن خواهر یا برادر را حس می‌كنند و والدین‌شان را به دلیل كوتاهی در مدیریت كردن دعوای كودكانه آنها نمی‌بخشند. از طرفی دیگر پرورش آنها در 6 سال گذشته دقیقا مشابه فرزندانی بوده است كه در خانواده‌های تك فرزند زندگی كرده‌اند و به این ترتیب این بچه‌ها، تعامل با همنوع را یاد نگرفته‌اند و این مشكل در آینده در زندگی مشترك و محیط كاری یا تحصیلی گریبانگیرشان می‌شود.دعوای خواهر و برادرها مساله‌ای طبیعی نیست و شما به هیچ وجه نباید در برابر آن بی‌تفاوت باشید. نه تنها ممكن است دعوای لفظی خواهر برادری، به برخوردهای فیزیكی منجر شود و با توجه به مساوی نبودن توان جسمی طرفین یكی از آنها آسیب جدی ببیند، بلكه این نوع مشاجره ها، حریم‌های خانوادگی را از بین می‌برد و حرمت‌هایی شكسته می‌شوند كه دیگر قابل جبران نیستند. به همین دلیل پدر و مادر به توصیه روان‌شناس‌ها وظایفی در جلوگیری از دعوای میان خواهر و برادرها و مدیریت شرایط در صورت بروز مشاجره و جر و بحث دارند. اولین وظیفه والدین این است كه دعوا كردن را به طور كلی در خانواده ممنوع اعلام كنند، اما به هر حال نمی‌شود انتظار داشت همه قوانین خانوادگی همیشه رعایت شوند و احتمال دارد در شرایطی، بچه‌ها این قوانین را بشكنند.

معمولا علت دعوای خواهر و برادرها یا تجاوز به مرزهای یكدیگر است، یا حسادت یا رقابت. البته اشتباهات والدین در بروز این علت‌ها نقشی اساسی دارد. اگر فرزندان یك خانواده حسادت یا رقابت ناسالم می‌كنند به این معناست كه محبت والدین یا امكاناتی كه در اختیار آنها گذاشته‌اند به تناسب تقسیم نشده است. شاید آنها از جایگاه‌شان در خانواده راضی نیستند یا هنوز‌ مهارت‌های زندگی را به درستی نیاموخته‌اند و شیوه برخورد با مشكلات و مسائل را نمی‌دانند، اما هر پدر و مادری، باید شیوه صحیح برخورد با دعوای خواهر و برادر را در خانواده بیاموزد. روان‌شناس‌ها معتقدند والدین اجازه ندارند در دعوای بچه‌ها، یكی از طرفین را متهم كنند چرا كه جانبداری كردن آنها به نفع یكی از فرزندان در دعواهای این‌چنینی باعث می‌شود آنها كینه یكدیگر و حتی والدین‌شان را به دل بگیرند و در آینده هم به آنها بی‌اعتماد شوند و تلاش كنند به جای اعضای خانواده، تكیه گاه‌هایی دیگر را برای خود پیدا كنند.

بنابر این پدر و مادر در صورت مشاهده دعوای بچه‌ها باید بلافاصله و بدون طرفداری از یك طرف دعوا، آنها را از هم جدا كنند و با اعلام این كه مشاجره در خانه ممنوع است به آن پایان بدهند و از بچه‌ها بخواهند درباره مشكلات‌شان با آنها صحبت كنند و قبل از آن كه دیر شود آنها را با هم آشتی دهند و نگذارند قهرشان بیش از اندازه طول بكشد.

رعایت عدالت میان 2 كودك از 2 جنس مخالف در یك خانواده از جمله مسوولیت‌های پدر و مادر است، اما مساوات به معنای رفتارهای كاملا مشابه با خواهر و برادر و خریدن اسباب‌بازی‌ها، كتاب‌ها، پوشاك یكسان برای آنها نیست بلكه كاملا برعكس است. شما وظیفه دارید با توجه به جنسیت بچه‌ها، نوع تفریحات آنها، اسباب‌بازی‌ها و پوش‌شان را از هم جدا كنید و حتی در مواقعی لازم است بسته به جنسیت‌شان سبك حمایتی شما از آنها نیز متفاوت باشد. البته در این بخش باید درباره اسباب‌بازی‌های مخصوص دختران و پسران یك پرانتز باز كنید. این كه شما صرفا اتاق دخترتان را از عروسك پر كنید و اتاق پسرتان را از مسلسل و ماشین باری پسندیده نیست. طبیعی است كمیت اسباب‌بازی‌های دخترانه و پسرانه باید با توجه به جنسیت بچه ها، تعیین شود، اما از سوی دیگر هر كودكی حق دارد بخشی از اسباب‌بازی‌های جنس دیگر را نیز داشته باشد برای مثال نباید دختران را به طور كلی از بازی با اسباب‌بازی‌هایی مانند ماشین محروم كرد چرا كه پژوهش‌های جدید روان‌شناسی اثبات كرده‌اند محدود كردن بچه‌ها در استفاده از یكسری اسباب‌بازی‌های خاص، صرفا به دلیل مغایرت با جنسیت‌شان مانع رشد مهارت‌های آنها در بزرگسالی می‌شود.منظور ما از عدالت در خانواده یكسانی خدماتی كه به فرزندانی از 2 جنس مخالف ارائه می‌دهید نیست و این خدمات ماهیت‌های متفاوتی برای دختر و پسر دارند، اما میزان این خدمات برای دختر و پسر خانواده نباید چندان با هم فرق داشته باشد. قرار نیست یكی از بچه‌ها مطلقا آزاد باشد و دیگری همیشه در بند. قرار نیست یكی از آنها همیشه سوژه عكس و موضوع تعریف و تمجید شما باشد و دیگری همیشه منزوی و گوشه‌گیر. قرار نیست یكی از آنها همیشه هدیه بگیرد و دیگری تا بزرگسالی در حسرت تشویق شما بماند.یادتان باشد پسران و دختران، توانمندی‌ها و خلق و خوی مشابهی ندارند. حتی امكان دارد یكی از آنها وقتی به سن مشابه با خواهر یا برادرش می‌رسد از توانایی‌هایی كه او در آن سن داشته است برخوردار نباشد، شاید از نظر تحصیلی به خوبی دیگری نباشد و استعدادهای متفاوتی داشته باشد، اما شما در جایگاهی نیستید كه این دو نفر را با هم مقایسه كنید و نتیجه بگیرید كدام یك باهوش‌تر، عاقل‌تر و زرنگ‌تر از دیگری است و مهم‌تر این كه آنها قابل مقایسه با هم نیستند چون دو انسان متفاوت، با جنسیت متفاوت، ویژگی‌های متفاوت و استعدادهای مختلف هستند.

نكته مهم دیگر در تربیت كردن خواهر و برادر، این است كه به آنها احترام گذاشتن به حریم خصوصی یكدیگر را یاد بدهید. این حریم خصوصی بویژه در نوجوانی و دوران بلوغ اهمیت بیشتری پیدا می‌كند. آنها باید یاد بگیرند گاهی اجازه دخالت و كنجكاوی در برخی مسائل یكدیگر را ندارند.

فهماندن مرزها در روابط خواهر و برادر از كودكی باعث می‌شود هر دو طرف، ادای احترام و رعایت حریم خصوصی یكدیگر را در بزرگسالی نیز در نظر بگیرند. برای آموزش این حریم‌ها لازم است از دوران كودكی، اتاق خواهر و برادر و حتی كمد اسباب‌بازی‌ها و لباس‌هایشان را از هم جدا كنید و اگر این امر در دوران كودكی محقق نشد حتما باید در نوجوانی، اتاق آنها و لوازم شخصی و خصوصی‌شان را از هم تفكیك كنید.

علی یوشی‌زاده  

فن آشپزی عموما یك امر انتقالی از نسلی به نسل دیگر است و ریشه در فرهنگ خانواده دارد. بنابراین اگر این هنر كه در زندگی مشترك به یك ضرورت تبدیل می‌شود به درستی و بر اساس آگاهی‌های علمی منتقل نشود، عوارض و بیماری‌های ناشی از آن به نسل بعد نیز انتقال می‌یابد، اما به راستی چه كسانی متولی آموزش و دادن آگاهی‌های تغذیه‌ای به زوج‌های جوان هستند؟

اما در این میان موضوع نگران‌كننده‌تر اشتغال زنانی است كه برای تامین هزینه‌های زندگی مشترك مجبورند پا به پای مرد خانواده كار كنند. این امر موجب شده تا این روزها اغلب خانم‌ها و آقایان وعده‌های غذایی را در كنار خانواده و سفره نباشند. این گروه اغلب غذای خود را در رستوران، اغذیه فروشی‌ها یا سلف سرویس محل كار خود صرف كرده و به تدریج به این امر نیز عادت می‌كنند. غافل از آن كه روزبه‌روز از صمیمیت و گرمی زندگی‌شان كاسته‌شده و سردی عاطفی و فقدان دلبستگی حكمفرما و در نهایت از دست دادن انگیزه برای ادامه زندگی مشترك عارض می‌شود.

خوب است بدانید‌ اغلب غذاهای آماده یا رستورانی به دلیل فقدان ارزش تغذیه‌ای، فرد را دچار نوعی سیری كاذب می‌كنند. از نظر تغذیه‌ای 2 نوع سیری برای افراد وجود دارد؛ سیری كاذب و سیری سلولی. در سیری نوع اول فرد ازغذاهایی استفاده می‌كند كه فاقد ارزش تغذیه‌ای هستند. این نوع غذاها تنها به صرف كالری بالا خاصیت سیركنندگی كاذب داشته و فرد بعد از مدت زمانی كوتاه دچار سوءجذب و سوءتغذیه شده و به تدریج بیماری‌ها و عوارض ناشی از آن پدیدار می‌شود.

اما در سیری سلولی همان‌گونه كه از نامش پیداست، شخص به گونه‌ای تغذیه می‌كند كه تك‌تك احتیاجات سلول‌های بدن او برآورده می‌شود. در این‌گونه سیری فرد با مصرف موادی كه حاوی میزان متناسب پروتئین، چربی، كربوهیدرات و انواعی از ویتامین‌ها و املاح معدنی است به نیاز سلولی خود پاسخی مطلوب داده و به معنای واقعی سیر می‌شود. این سیری كه بر اثر مصرف غذاهای سالم خانگی ایجاد می‌شود، سلامت روح و جسم را تامین، شادابی افراد را تضمین و از همه مهم‌تر به ایجاد نسلی پر نشاط و سالم می‌انجامد، بنابراین...

1 ـ در طول هفته از همسر خود بخواهید كه زمان مناسبی را برای خرید مواد غذایی تعیین كند. در این زمان با همسرتان همراه شوید، به میادین خرید بروید. نظر او را ‌ هنگام خرید میوه، سبزی یا مواد پروتئینی جویا شوید و غذاهایی را كه می‌خواهید با این مواد آماده كنید برای او شرح دهید و میزان رغبت او به این غذاها را دریابید.

2 ـ برای تهیه یك غذای سالم و لذیذ خانگی اطلاعات خود را راجع به ارزش تغذیه‌ای و نوع مواد غذایی گوناگون بالا ببرید. مثلا‌ چه روغنی بهتر است؟ چه گوشتی مصرف كنیم؟ كیفیت سبزی یا صیفی چگونه باشد؟ غذاهای منجمد، آماده یا نیمه‌آماده در طول هفته یا ماه چه میزان مصرف شوند؟ چه ادویه‌جاتی غذا را خوش عطر و طعم می‌كند؟ و...

3 ـ برای تهیه یك غذای سالم از فر، مایكروویو، سرخ‌كن یا وسایل برقی استفاده نكنید.

4 ـ حتما برای یكی از وعده‌های غذای روزانه كه اغلب وعده شام است برنامه‌ریزی كنید و این وعده غذایی را هر چند ساده و اندك به همراه همسر و فرزندان خود صرف كنید.

5 ـ هنگام صرف غذا از جملات زیبا و آرامبخش استفاده كنید و نظر همسرتان را در مورد طعم و كیفیت غذا جویا شوید. خوب است بدانید روابط احترام‌آمیز و جاذبه‌های كلامی باعث افزایش دلبستگی به زندگی و صمیمیت بین زوجین می‌شود.

6 ـ اگر در محل كار همسرتان رستوران یا سلف وجود دارد باز هم 2 تا 3 بار در هفته برای او غذای مورد دلخواهش را تهیه و در اختیارش بگذارید.

7 ـ زمان نشستن به دور سفره یا میز سعی كنید روبه‌روی همسرتان قرار گیرید.

8 ـ اگرعادت به صرف غذا در آشپزخانه دارید، برای تقویت فضای آشپزخانه از رنگ‌های روشن و ملایم برای كفپوش و پرده استفاده كنید. رنگ‌های تندی چون قرمز، بنفش و سرخابی با وجود آن كه بسیار جذاب و زیبا هستند برای فرد خسته‌ای كه از محیط پرتنش كار به خانه برگشته استرس‌زا بوده و احتمال بروز دعوا و مشاجره را افزایش می‌دهد؛ بنابراین اگر به دنبال بهانه‌ای برای شروع درگیری هستید از این رنگ‌ها استفاده كنید.

9 ـ هنگام صرف غذا از نور ملایم استفاده كنید و سعی كنید محیط را از شلوغی و نابسامانی دور كنید.

10 ـ به ظروفی كه برای سرو غذا به كار می‌برید تنوع دهید و آنهایی كه رنگ و رو رفته، شكسته و لب پر هستند دور بیندازید.

11 ـ بعد از صرف غذا به عنوان دسر یك ظرف میوه تازه با رنگ‌های متنوع روی میز قراردهید. طراوت و تازگی میوه سمبل سلامت و نشاط خانواده است.

12 ـ احادیث و جملات محبت‌آمیزی را با خط‌خوش روی كاغذ بنویسید و در مقابل دید همسرتان قرار دهید.