• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1083
تعداد نظرات : 4769
زمان آخرین مطلب : 4946روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود *

* توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم *

* مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب *

* روی شفافترین خاطره مهمانی بود

کاش دریا کمی از درد خودش کم میکرد *

* قرض میداد به ما هر چه پریشانی بود

کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم *

* رنگ رفتار من و لحن تو انسانی بود

چقدر شعر نوشتیم برای باران *

* غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

کاش اسم همه دخترکان اینجا *

* نام گلهای پر از شبنم ایرانی بود

کاش چشمان پر از پرسش مردم کمتر  *

* غرق این زندگی سنگی و سیمانی بود

کاش دنیای دل ما شبی از این شبها *

* غرق هر چیز که میخواهی و میدانی بود

دل اگر رفت شبی کاش دعایی بکنیم *

* راز این شعر همین مصرع پایانی بود

 

سه شنبه 22/8/1386 - 16:9
محبت و عاطفه
 

به پايان رسيديم اما نکرديم آغاز 

                        فروريخت پرهامان نکرديم پرواز
ببخشاي اي روشن عشق بر ما  ببخشاي  ... 

  ببخشايم پريزاد
 

سه شنبه 22/8/1386 - 15:58
محبت و عاطفه
 

رفيقه من سنگه صبوره غم هام

به ديدنم بيا که خيلي تنهام
هيچکي نمي فهمه چه حالي دارم

چه دنياي رو به ذوالی دارم

مجنونم ودل زده از ليلي ها

خيلي دلم گرفته از خيلي ها
نمونده از جوونيام نشوني

پير شدم پيره تو اي جوني
اگر بياي هم اين جوري که بودي

کم ميارن حسودا از حسودي
صداي سازم همه جا پر شده

هر کي شنيده از خودش بي خوده
اما خودم پر شدم از گلايه

هيچي ازم نمونده جز يه سايه
سايه اي که خالي از عشق و اميد

هميشه محتاجه به نوره خورشيد
تنهاي بي سنگ صبور

خونه سرد وسوت وکور
توي شبهات ستاره نيست

موندي وراه چاره نيست
اگرچه هيچ کس نيومد

سري به تنهاييت نزد
اما تو کوه درد باش

طاقت بيارو مرد باش

 

سه شنبه 22/8/1386 - 15:55
محبت و عاطفه
 

به توگفتم قبل رفتنت اگه نباشي يک روز   ميميرم از پا مي يوفتم
به گفتم خودمو مي کشم و پر ميزنم تو اسمونا بگو گفتم يا نگفتم
بگو گفتم يا نگفتم
به تو گفتم زنده ام با نفس خياله چشمات
چشماتم تنهام گذاشتن
حالا من موندمو اشک وبغض و اه و عکس پاره توومن
بگو گفتم يا نگفتم
مگه بهت نگفته بودم بي تو روزگاره من تيره و تاره
حالا يادگاره من بده سفر کردنه تو طنابه داره
مي کشم تيغ رو رو رگهام مي پاشه خونم رو عکسات
نتونست سدي بسازه رنگ چشمات سيل اشکات

 

سه شنبه 22/8/1386 - 15:53
شعر و قطعات ادبی
 

گر نشان زندگی جنبند گیست
خار در صحرا سرا پا زندگیست
هم جوعل زنده ست وهم پروانه لیک
فرقها از زنده گی تا زندگیست

سه شنبه 22/8/1386 - 15:52
ادبی هنری
 

خواب راحت نکند هر که دلش بیدار است

سه شنبه 22/8/1386 - 15:51
شعر و قطعات ادبی
 

به می خانه روم بهر نگه داری دل

تا بر پیر کنم شکوه زه بیماری دل

او شب وروز بسوزد زه غم عشق بتان

من شب وروزبسوزم زه غم و گرفتاری دل

رخ من زرد و اشک من سرخ شد و موی سفید

روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل

هر چه کردیم علاج دل بیمار نشد

تنگ شد حوصله از بهره نگه داری دل

سه شنبه 22/8/1386 - 15:49
محبت و عاطفه
 

اينک  از  اوج  بي  نيازي   خويش   

      که چون غربت من مبهم ومعمايست
پناه غربت غمناک دستهايي باش   

      که درد ناکترين شاخهاي تنهاييست

kodaki

سه شنبه 22/8/1386 - 15:48
محبت و عاطفه

 

بگذشتی توزه من و غم تو نگذشت زه من

حقا  که  غمت  از  تو  وفا  دار  تر   است

سه شنبه 22/8/1386 - 15:45
محبت و عاطفه
 

توی این روزگاره رفته         با این همه صداقت

ببین چی سهم ما شد     ای روزگاره  نا  مرد

از  عاشقی  تباهی          از زندگی  مصیبت

از دوستی شکست          از ساده گی خیانت

 

سه شنبه 22/8/1386 - 15:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته