کدام* “گــــــــــیر”* است…؟ نمی دانم دست یا پـــا ؛ ولی می گفت گیـــــر است شاید هم هــــــر دو را می گفت حالا ماندم کدامشان گیــــــــرتر بود؟ آن چیزی که پایش بود یا این چیزی که ســــــــرم بود ؟ به هر حال احســـــاس می کردم که پای او بیشتر گیر است تا پا و دست من البته از شما چه پنهان ، چـــــــــادرم هم گیر هست چشم های هــــــــــــرزه در تاروپودش گیــــــــــــر می کند
عمر من هم پاییزی دارد ... وقتی همه ی رنگ هایم را از دست می دهم ... حال که به اختیار طبیعت پاییزی در راه است چرا بهار روحم را نابود کنم ... حجاب من دست درازی به روحم را محدود می کند و بهاری ابدی برایم به ارمغان می آورد ...
ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطابست ... ارزنده ترین زینت زن حفظ حجابست