تبیان، دستیار زندگی

مرگ از شکار خودش نمیگذرد و بی تردید به چنگش می آورد

پس مراقب باش که تو را در حین ارتکاب گناه نگیرد

از وصایای امام علی(ع) به فرزندش

صبح می بندم از آغوش تو رخت

                    و دلم می لرزد

                    مثل برگی که می افتد ز درخت...

سید مهدی شجاعی

ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم

• حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم ...

و حرف هایی هست برای نگفتن ...

... حرفهایی که هرگز سر به« ابتذالِ گفتن » فرود نمی آرند

حرفهایی شگفت ، زیبا و اهورایی همین هایند ، و سرمایه ماورایی هر دلی حرفهایی است که برای نگفتن دارد

• خدا از انسانهایی که ضعف و زبونی خویش را با خداپرستی جبران میکنند بیزار است

دکتر علی شریعتی

مثل ناگهان

یک شهاب کال تند و رعد ناک

بی امان در آسمان شکفت و گفت

عمر لحظه ای است از بر آمدن تا به آخر آمدن

و در این میان کار ما شکفتن است و بس

گفت و خاک شد

زنده یاد سلمان هراتی

سیاه مشق هایی که برای خدا مینویسی ، پاک نویس های خوبی برای روزهای تنهایی تو خواهد بود

سید شهیدان اهل قلم

گفتم : چقدر احساس تنهایی میکنم.
گفتی : .....  فإنّی قریب .....   من که  نزدیکم..... ( بقره)
گفتم : تو همیشه نزدیکی ؛ من دورم..... کاش میشد بهت نزدیک شم...
گفتی : وَاذکُر رَبَّکَ فِی نفسِکَ تَضَرُّعاً و خیفه و دُونَ الجَهر مِن القول بالعَدُوِّ  و  الا صَال ..... هر صبح و عصر ، پروردگارت رو پیش خودت ، با خوف و تضرع ، و با صدای آهسته یاد کن ..... ( اعراف / 205 )
گفتم : این هم تو فیق میخواد .....
گفتی : ألا تُحِبُّونَ أن یَغفِرَ اللهّ لَکُم.....  دوست ندارید خدا ببخشدتون؟ ( نور / 22 )
گفتم : معلومه که دوست دارم منو ببخشی......
گفتی :  وَ استَغفِروُا رَبَّکُم ثُُمَّ توُ بو ا  إلَیهِ...... پس از خدا بخواهید ببخشدتون و بعد توبه کنید... ( هود / 90)
گفتم : با این همه گناه ... آخه چیکار  میتونم بکنم....؟
گفتی : ألَم یَعلَموُا  أن الله هُوَ یَقبَلُ التُّوبَه عَن عِبادِهِ...... مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بنده هاش قبول میکنه؟! ( توبه/ 104)
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی :  ... الله العَزیز العَلیم (2) غافر الذَّنبِ و قابلِ التَّوبِ....   ولی خدا عزیز و داناست ، او آمرزندهء گناه هست و پذیرندهء توبه  ... ( غافر/ 2-3)
گفتم : با این همه گناه ، برای کدوم گناهم توبه کنم ؟
گفتی : إنَّ الله ُ یَغفِرُ الذُّنوُب َ جَمیعاً ..... خدا همه ء گناه ها رو می بخشه... ( زمر /53)
گفتم : یعنی بازم بیآم ؟ بازم منو میبخشی؟
گفتی : .. وَ مَن یَغفِرُ الذُّنوُبَ إلاَّ اللهُ....... به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه ؟ ( آل عمران / 135)
گفتم : نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میآرم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه ؛ عاشق میشم !..... دیوونه میشم ..... رها میشم ....  توبه میکنم.....
گفتی : إنَّ اللهُ یُحِبُّ التَّوَّابین َ و یُحِبُّ المُتَطهِّرین َ...... خدا هم توبه کننده ها رو و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره  ( بقره/222 )
                           نا خواسته گفتم : الهی و ربی من لی غیرک....
گفتی :  ألیسَ اللهُ بکَافِ عَبدَهُ....  خدا برای بنده هاش کافی نیست ؟ ( زمر /36)
گفتم : در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم کنم؟
گفتی : یَا أیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا اذکُرُوا اللهُ ذِکراً کثیراً (41)  و  سَبِّحوُهُ بُکرَهَ ئ أ صیِلاً (42) هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیکُم و مَلَائِکَتُهُ لِیُخرِجَکُم مِّن َ الظُّلُماَتِ إلَی النُّور و کَانَ بالمُوءمِنینَ رَحیماً ....... ای مومنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید . او کسی است که خودش و فرشته هاش بر شما درود و رحمت می فرستن تا شما رو از تاریکی ها به سوی نور و روشنایی بیرون بیآرن . خدا نسبت به مومنین مهربونه... ( احزاب / 41-43 )
با خودم گفتم : خدا ... خالق هستی ... با فرشته هاش ... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم ؟؟ ....    ....   ....   ! 
هیچ اگر سایه پذیرد  ما همان سایه هیچیم
 
 
با خودم گفتم  عمر آدمیزاد چقدر زود میگذره .... ثانیه  به ثانیه اش عزیز و دست نیافتنی ....
یادش به خیر اون موقع ها که بچه تر بودیم و رمضون با خزون و زمستون  یکی میشد .... آخه میدونی رمضون یعنی اولین بارون پائیزی ....  یاد نم نم بارون های دم سحرش به خیر  .... یاد  بوی خیسی توی کوچه هاش ...  آخ خلوتی  توی کوچه ها  دم غروبهاش ..... بوی نون سنگک و دور هم بودن ها ی بی ریاش .... بوی کودکی ها ی ساده مون .... کودکی های دورمون ........
 
 
با خودم گفتم عمر زود گذره .... با خودم گفتم دیگه تکرار نمیشه رمضان 1429 ....دیگه هیچ جای دنیا شب های قدرش تکرار نمیشه ... دیگه غروبها و سحر هاش تکرار نمیشه .....
با خودم گفتم : خدایا ربنَّا ربنَّا  گفتن ها با من ... قبول کردنش با تو ..... خدایا زمزمه ها با من؛ شنیدنش از تو ......
زیر و رو شدن ها با من ؛  پیدا کردنم با تو ..... رها شدن ها با من .... دیوونه شدنها با من ..... تنها نگذاشتن ها با تو....... مگه نگفتی  تنها کسم تویی .... تو که میدونی من بی کسم  پس تنهام نذار......

در نیمه راه زندگانی ما، خویشتن را در جنگلی تاریک یافتم ، زیرا راه راست را گم کرده بودم؛
و چه دشوار است  وصف این جنگل وحشی و سخت و انبوه ، که یادش ترس را در دل بیدار میکند!!
چنان تلخ است که مرگ جز اندکی از آن تلخ تر نیست؛ اما من ، برای وصف صفایی که در این جنگل یافتم ، از دگر چیز هایی که در آن جستم خواهم گفت .
درست نمی توانم گفت که چگونه پای بدان نهادم ، زیرا هنگامی که شاهراه  را ترک گفتم سخت خواب آلود بودم............
کمدی الهی دانته – دوزخ ، سرود اول

توضیحات كوتاهی از این گیاه از زبان انجمن جبهه سلامت می خوانیم

یافته های جدید حاكی از آن است زنانی كه گیاه جین سینگ مصرف می كنند مقاومت بیشتری در مقابل سرطان سینه دارند، به عبارت بهتر، درصد بیشتری از آنان از سرطان سینه نجات می یابند و پس از درمان نیز زندگی بهتری دارند
منبع : روزنامه همشهری