در قوم بنی اسرائیل،قحطی افتاد.مردم چاره ای ندیدند جز آن که به خدا روی آورند و ازاو باران بخواهند.چند بار نماز خواندند و از خدا باران خواستند اما هیچ ابری در آسمان پدیدار نشدوحضرت موسی(ع)علت را از خداوند جویا شد.وحی آمد که: "ای موسی! در میان شما،سخن چینی است که دعای شما را باطل می کند و تا او در میان شماست،دعای تان را اجابت نخواهم کرد."
موسی(ع) گفت: "بارخدایا! او را به ما بشناسان تا از میان خویش بیرون افکنیم."
باز وحی آمد که: "ای موسی! من،دشمن سخن چینی هستم.آن گاه، خود سخن چینی کنم و عیب کسی را به تو بگویم؟!"
موسی(ع) گفت: " پس تکلیف چیست؟"
وحی آمد: "همه باید توبه کنند."
چون همه از سخن چینی توبه کردند،خداوند، باران فرستاد.
منبع:"کیمیای سعادت جلد2