• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 639
تعداد نظرات : 863
زمان آخرین مطلب : 5437روز قبل
دعا و زیارت

 

دلم شکسته است و زین جماعت کسی ز حالم خبر ندارد

به جز که سوزد، به جز که سازد به خویش راهی دگر ندارد

نشسته زخمی بر استخوانم که برده هم تاب و هم توانم

طبیب پیر زمانه گوید که لطف مرهم، اثر ندارد

نه صحبت یارآشنایی، نه قاصدی نه صدای پایی

چه گویم از کوی خاطر خود که بویی از رهگذر ندارد

دگر هوای پریدن آری پریده از خاطر خیالم

پرنده من به بستر خون تپیده و بال و پر ندارد

بیا و محو کرانه ام شو، بیا و شور ترانه ای شو

بیا به محمل که بی تو دیگر دلم هوای سفر ندارد

حدیث چشمت چه خواندنی شد ز لطف اِعراب ابروانت

اشارتی کن که فراق زیر و زبر ندارد

يکشنبه 25/12/1387 - 15:47
اخبار

هیئت داوران چهارمین همایش بین المللی دکترین مهدویت ، خبرگزاری شبستان را به عنوان برترین خبرگزاری حوزه مهدویت معرفی كردند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، از سوی هیئت داوران چهارمین همایش بین المللی دکترین مهدویت خبرگزاری شبستان به عنوان برترین خبرگزاری حوزه مهدویت شناخته شد و در مراسمی با حضور دکتر علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی با اهدای تندیس، لوح تقدیر و نشان مهدی یاوران در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی تجلیل شد.

مراسم افتتاحیه چهارمین همایش بین المللی دکترین مهدویت با حضور میهمانان داخلی و خارجی و با سخنرانی آیت الله امامی کاشانی و دکتر محمود احمدی نژاد 24 مرداد برگزار شد و این همایش امروز با سخنرانی دکتر لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی و مصطفوی، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و حجت الاسلام پورسیدآقایی، دبیر اجرایی جشنواره به کار خود پایان می دهد.
   
يکشنبه 25/12/1387 - 15:46
دعا و زیارت
اقیانـوس
عمده عمر بشر در طول تاریخ، هرز رفته است و هدر شده! با ما هم عقیده نیستید؟
اگر بشر، تمامی حرفهای خیر خود را روی هم می انباشت. آیا نردبانی رو به آسمان نمی پرداخت؟
اگر بشر، تمامی فریادهای به حق خود را به سمت نابکاران جهت می داد، آیا نابکاری می ماند؟
اگر بشر، جوهر حرافی های خود را در شیشه می کرد، آیا هیچ قلمی بدون جوهر می ماند؟
و اگر بشر، قلم حراف خود را به بیل مبدل می کرد، آیا کشتزاری بی رونق می ماند؟
و اگر بشر، کاغذی را که ضایع می کند، در نشر کتاب خوب به کار می بست، آیا کسی بی نصیب از کتاب ارزان می ماند؟
و اگر تمام وقت ها و عمری را که بشر، صرف کوبیدن و تخطئه و پایین کشیدن همکیشان و همراهان خود کرده است، صرف دستگیری و مساعدت می کرد. آیا عالم گلستان نمی شد؟
بله، می شد، اما صد افسوس که این « اگر » های خوب، یک آرزو. و یک حسرت بیشتر نیستند. به اگرها می شود اندیشید، اما با آنها نمی توان زیست؟
در جامعه ما، بسیاری از سرمایه های ناب و حساس و بی بازگشت، خرج « منیت » های ما می شود: من، مال من، خانواده من، فهم من، من، من، من! البته قسمتی از این تعلقات، حق بشر است. اما فراتر از آن، مصیبتی است که آدمی، نه در وادی حق، که در عرصه ابلیس قدم می رند.
بشر اگر به اختیار خود بود و هیچ اصل و اصولی را نمی تافت، هیچگاه به « روح » خود نمی پرداخت. اما خالق هستی، یک فرصت ویژه و ثابتی را برای بشر مؤمن تدارک دیده است تا در آن فرصت، مؤمن، فراتر از قیل و قالهای روزمره و عمر تلف کن، به خود، به روح خود می پردازد. این فرصت ناب و نورانی، رمضان است. ماه مبارکی که دستهای تمنایش را به سوی ما پیش آورده و ما را به جانب نور، فرا می خواند.
اگر خوب بنگریم، رمضان را با سینه ای صبور می بینیم. با دستانی مشتاق، باچهره ای بشاش، با لبانی به ذکر، با دامانی پر گل، با چشم اندازی پر امید، با دوستانی همراه، با قدمهایی پر طنین، با خبرهایی خوب، با وعده هایی خیر، با رازهایی سر به مهر، با اشاراتی از دوست، با نغمه هایی از بهشت، با طراوتی از باران، با سماجتی از نیاز، با حلاوتی از ناز، با دویدن، خرامیدن، افتادن، برخاستن، با سوز، با خراش، با زخم، با فریاد، با نجوا، با اشک، با اشک، با اشک، در کوفتن، پاسخ نشنیدن، در کوفتن، پاسخ نشنیدن، در کوفتن، در کوفتن، در کوفتن و ناگهان: دری که گشوده می شود ما را به اندرون فرا می خواند. اندرونی از نور محض. به وسعت هستی. و به وسعت یک لبخند نمکین دوست.
رمضان، ماه اصرار و درخواست و التجاست. اما نه فقط برای مؤمنینی که تک به تک، به گوشه انزوا در آیند و در خلوت خود، از دامان کبریایی حضرت حق، بیاویزند. این خلوت ها و استغاثه ها و خانه تکانی ها برای فرد فرد ما ضروری و لازم است. اما آن سو تر از آحاد یک امت، که هیمنه ی نظام نیز در رمضان، باید به توبه و بازگشت و خانه تکانی بپردازد.
در هیچ اندیشه و مرامی، « بازگشت »، حرکتی رو به « جلو » تلقی نمی شود الا در اسلام. توبه، اگر چه بازگشت است، اما در ذات خود، حرکتی است رو به جلو. بازگشت به چه؟ به دوران جاهلی؟ نه، به خود، به ذات و فطرت الهی خود. به این که: ما در این بلبشوی عالم، در چه موقفی قرار داریم و قرار است که چه بکنیم؟ پاسخ گویی به این سؤال مکرر، همان تذکر همیشگی و هشدار دهنده است که ما را از کج راهه ها به راه آورد. و از توجه به غیر، ما را به خالق هستی متوجه کند. در این میان، سیاستگذاران و گردانندگان نظام نیز باید به این سؤال اساسی بازگردند و موقف خود را مشخص کنند. این که این انقلاب، به چه منظوری پا گرفته است و چه سرمایه هایی بای بر پایی آن صرف شده است و حالا، در این زمان، ما در کجای این اهداف مقدس قرار داریم؟ اگر بیراهه رفته ایم، بازگردیم. اگر آهسته رفته ایم، شتاب گیریم. اگر نامحرمان و دزدان به اندرون ما راه یافته اند، آنان را از حریم ناموس نظام برانیم. اگر به جای منفعت، لطمه زده ایم، پوزش بطلبیم. اگر به حرام خواری و حرام گویی در افتاده ایم، چرک و چربی آن را بروبیم و آب کنیم.
راستی اگر چشم دل خود را به روی هستی باز کنیم، باور خواهیم کرد که فراتر از « من و ما » ما، چه زیبایی های چشم نوازی بوده اند و از مدار توجه و تعلق ما دور بوده اند. هیچ آیا به این اندیشیده ایم که اگر دست ها و پاها و چشم ها و گوش ها و قلب و مغز ما، هر کدام به « من » خود می پرداختند و در ورای تعلق خود، به شاکله ای عزیزتر و بزرگتر و ناب تر مدد نمی کردند، ما به موجود شتر گاوپلنگی می ماندیم که در هر لحظه، به جانبی متمایل است و از انجام کوچکترین حرکت حساب شده عاجز است؟
اگر هر حنجره ای و قلمی و حرکتی و سرمایه داری در جامعه ما، تمنیات فردی و صنفی خود را دنبال کند و از مساعدت به کل نظام پرهیز کند، لاجرم زانوان این انقلاب الهی به زمین می رسد و کمین کردگان را برای دریدن ما جسور خواهد ساخت. رمضان، ماه عنایت و تدبر در کل هستی است.
ماه اندیشیدنبه علت ها و علت اصلی. شأن ما در این دایره وسیع، لکه ای و نقطه ای ناپیدا بیش نیست. که اگر به سیل نور بپیوندیم، ما را به اقیانوس کمال خواهد رساند و بر بقایمان انگشت خواهد نهاد. اما اگر نه، با همه ناپیدایی، بر « من » خود اصرار ورزیدیم و گردن برافروختیم و قوت قلم و حنجره و مال و جمعیت و طایفه خود را به رخ کشیدیم، با تلنگر جبر الهی تاریخ، به اعماق فراموشی و نیستی پرتاب خواهیم شد.
نه، ما قدر رمضان و سفره منورش را می دانیم. ما دوست داریم با سیل رمضان، به اقیانوس دوست بپیوندیم.

يکشنبه 25/12/1387 - 15:44
دعا و زیارت

ایمان به خروج حضرت مهدی(عج) واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر مکرم اسلام (ص) حتمی و ثابت است.

خبرگزاری شبستان: اعتقاد به ظهور امام زمان (عج) در اعتقادات شیعه و سنی تصریح شده و تا جایی بدان تاکید گردیده که منکر آن را کافر برشمرده اند. این اعتقاد در دوران غیبت امام عصر(عج) یکی از وظایف مهم و خدشه ناپذیر مسلمانان است.

احمد بن محمد بن صدیق می گوید: فالایمان بخروجه واجب و اعتقاد ظهوره تصدیقا لخبر الرسول ...؛ ایمان به خروج مهدی واجب و اعتقاد به ظهور او به جهت تصدیق خبر پیامبر (ص) حتمی و ثابت است، همان گونه که در عقاید اهل سنت و جماعت از جمیع مذاهب اسلامی تدوین شده و نیز در دفاتر علمای امت با اختلاف طبقات و مراتب آنان تقریر گردیده است. (1)

سفارینی حنبلی می گوید: فالایمان بخروج المهدی واجب کما هو مقرر عند أهل العلم و مدون فی عقائد أهل السنه و الجماعه؛ ایمان به خروج مهدی واجب است، همان گونه که نزد اهل علم تقریر یافته و در عقائد اهل سنت و جماعت تدوین شده است. (2)
شیخ ناصرالدین البانی وهابی می گوید: ان عقیده خروج المهدی ثابته متواتره عنه صلی الله علیه و آله یجب الایمان بها؛ لأنها من امور الغیب و الایمان بها ...(3) همانا عقیده به خروج مهدی عقیده ای است ثابت و متواتر از پیامبر اکرم(ص) که ایمان به آن واجب است؛ زیرا این عقیده از امور غیب است که ایمان به آن در قرآن کریم از صفات پرهیزکاران شمرده شده است. خداوند می فرماید: این کتاب، شک در آن نیست و راهنمای پرهیزکاران است. آن کسانی که به جهان غیب ایمان آوردند. همانا انکار این عقیده جز از فرد جاهل زورگو صادر نمی گردد. از خداوند متعال می طلبم که ما را بر ایمان به این عقیده و به هر امری که به طور صحیح از کتاب و سنت ثابت شده بمیراند.

استاد عبدالمحسن بن حمد العباد وهابی می گوید: و التصدیق بها داخل فی الایمان بأن محمدا رسول الله صلی الله علیه و آله؛ لأن من الایمان به تصدیقه فیما أخبره، و داخل فی الایمان بالغیب الذی امتدح الله المومنین به بقوله: الم - ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین - الذین یؤمنون بالغیب؛(4) تصدیق و اعتقاد به قضیه مهدویت، داخل در ایمان به رسالت پیامبر اکرم(ص) است؛ زیرا از آثار ایمان به پیامبر(ص) تصدیق اوست در اموری که به آن ها خبر داده و نیز داخل در ایمان به غیبی است که خداوند متعال مؤمنین را به جهت ایمان به آن مدح کرده است؛ آنجا که می فرماید: این کتاب، شک در آن نیست و راهنمای پرهیزکاران است؛ آنان که به غیب ایمان دارند.

منابع:
1- ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون، ص 433 ـ 436
2- الاذاعه، ص 146
3- مجله التمدن الاسلامی، شماره 22، ص 643، چاپ دمشق
4- مجله الجماعه الاسلامیه، سال نخست شماره 3، ذیقعده 1388، چاپ حجاز
يکشنبه 25/12/1387 - 15:43
خانواده

موعودا! دیرهنگامی است که چشمان انتظار به راهت دوخته و جان و دل به شراره های اشتیاقت، سوخته ایم .
باغ آرزوها به شوق بهارروی تو خزانها را می شمارد و چکامه های خونین شقایق را می نگارد;
نرگسها داغ هجر تو بر سینه دارند;
عروسان چمن جز به مژده جمال دلارایت سر زحجله عیش برنیارند;
ای دست دست کردگار!
معراج نشینی بگذار از پرده غیبت به درآی و رخسار محمدی بنما;
که خیل منتظران در فرودست وعیدهای دنیایی ، چشم بر بلندای وعده دیدار تو دارند. ای گوشوار عرش الهی! آرمان انتظار را به کوله بار صبر و یقین ، بر دوش می کشیم و به ترنم آوای ظهور سرخوشیم ; هر صبح و مسا، یاد طلوع تو را در سینه می پرورانیم و پرتو چهر تو را در دیده نقش می زنیم.
ای امید بی پناهان ، بیا ... بیا . از ثری تا به ثریا، دلهای بی قراران ، شیدای یک نگاهت .
از سوی تا ماسوی جانهای بی پناهان ، نثار قدمهایت .
بیا و روزه داران غیبت را به افطار فرج بنشان و قضای عهد انتظار را دستی برافشان.

يکشنبه 25/12/1387 - 12:22
خانواده
منتظرم! منتظر دلى از جنس نور، كسى از قوم خورشید! كسى
از نژاد نفس هاى گرم! مردم نیز منتظرند! و غرق در لحظه هاى
انتظار، نیازشان را از لابه لاى نفس هاى حیران خود بازگو
مى كنند. شقایق ها منتظرند! منتظر كسى كه به فرهنگ شبنم ایمان
بیاورد. كسى كه آیینه هاى مكدر زمانه را در هم بشكند و اشك هاى
ارغوانى را از كوچه هاى پریشانى نجات دهد. كوچه ها چشم به
راهند! كوچه ها نیز چشم به راهند! چشم به راه قدم هایى هستند
كه زخم هاى بى رحم گمراهى را از چشمان مردم پاك كند. كوچه ها
منتظر چشمان باران زایى هستند كه با قدم هایش جان مردم را به
شبنم اشك ها بشوید. جاده ها منتظر رهگذرى هستند كه براى همیشه
خواهد ماند. منتظر قدم هایى كه تن مرده كوچه ها را زنده
مى كند.
لاله ها منتظرند! در این عرصه انفجار بلا، مردم یاد
لاله ها را بین كوچه هاى این شهر خاموش گم كرده اند و حتى
امواج دریاى عاشق سر بر ساحل نگاه هایى تیره مى گذارند و سرود
عطش را سر مى دهند. لاله ها منتظرند؛ منتظر كسى كه همزاد
موج هاى خورشیدى است. كسى از جنس ابر، پریزاد باران.
عاشقان منتظرند! عاشقان بى تابند، بى قرارند تا هم
آواز شیدایى صبح فردا باشند. اى دریا تبار، بر گونه هاى امت
ببار. عاشقانت صبورند، منتظر خواهند ماند.
يکشنبه 25/12/1387 - 12:20
خانواده

بارالها! چگونه باور كنم نبودنش را وقتی
كه محبت دستی نوازشگر در تار و پود وجودم ریشه می دواند چگونه باور كنم سكوت دریای
چشمهایم را وقتی كه قایق مهربانیش بی ناخدا در اوج آسمانها به پیش می رود.

آدینه كه می شود قاصدكهای دلم را روانه
آستان دوست می كنم تا پیام آور حضور صدفی باشد كه یازده مرواید سبز را با خود به
همراه دارد. وقتی كسی نیست كه درد آشنایم باشد فرشته ای پیدا می شود تا در خلوت
شبهای تار تسلی بخش خاطرم باشد. هنوز ستاره ای بی نورم كه در انتظار شعاعی از
خورشید لحظه شماری می كنم. كویری در انتظار آبم و حتی دریای اشكهایم كویرتف زده
وجودم را سیراب نمی كند. از ستارگان آسمان سراغ می گیرم و چون پرنده ای عاشق گمگشته
ام را درمیان فرشتگان آسمان می جویم.
با من بگو چگونه از رویش یاس ها بگویم ،
وقتی كه نرگسی های چشمم در انتظار آمدنت سوسو می زنند. هر شب با یاد تو به خواب می
روم و صبح در انتظار ... می دانم كه می آیی و غبار غم و اندوه هزاران ساله را از
قلبهای خسته مان می زدایی و اشكهای زلالمان را از گونه هایمان برمی چینی. می آیی و
ضریح گمشده یاسی كبود را نشانمان میدهی و مسیح مریم را با خویش همراه می سازی . می
آیی و صندوقچه موسی را برایمان می گشایی و آنگاه در كنار كعبه عشاق سر بر آستان
بندگی خدایی می سایی كه آمدنت را به منتظران و مستضعفان جهان وعده داده بود. می آیی
و در فراسوی نگاه منتظرمان، قلبهای كوچك و امیدوارمان را به هم پیوند میدهی و آن
روز، روز شادی چشمهای منتظری است كه عاشقانه می گریند و به سویت بال و پر می گشایند

يکشنبه 25/12/1387 - 12:19
دعا و زیارت

شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانش‌جوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر می‌سرود داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیز در رشته‌ای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورت‌های انقلاب به فیلم‌سازی پرداخت:

 "حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده‌ی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام می‌دهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی در سایه‌ی تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگرچه با سینما آشنایی داشته‌ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خویش را -  اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و... -  در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آن چه که انسان می‌نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همه‌ی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آن‌گاه این خداست که در آثار او جلوه‌گر می‌شود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."

شهید آوینی فیلم‌سازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه درباره‌ی غائله‌ی گنبد (مجموعه‌ی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه‌ی مستند خان گزیده‌ها) آغاز کرد

"با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورت‌های موجود رفته‌رفته ما را به فیلم‌سازی کشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همه‌ی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش می‌آید عکس‌العمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعه‌ی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله ی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و مابه فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم... وقتی فیروز‌آباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنه‌های جنگ را ما در آن‌جا، در جنگ با خوانین گرفتیم.

 

گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت دو تن از اعضای گروه در همان روزهای او جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه‌اش خورده بود، از حلقه‌ی محاصره گریخت. گروه بار دیگر تشکل یافت و در روزهای محاصره‌ی خرمشهر برای تهیه‌ی فیلم وارد این شهر شد:

"وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین‌شهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمی‌شد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانه‌روز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره‌ی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون."

مجموعه‌ی یازده قسمتی "حقیقت" کار بعدی گروه محسوب می‌شد که یکی از هدف‌های آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.

"یک هفته‌ای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جست‌و‌جوی "حقیقت" ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود تولید مجموعه‌ی حقیقت این گونه آغاز شد."

کار گروه جهاد در جبهه‌ها ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر هشت، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوسته‌ای پیدا کرد آغاز تهیه‌ی مجموعه‌ی زیبا و ماندگار روایت فتح که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد به همان ایام باز می‌گردد. شهید آوینی درباره‌ی انگیزه‌ی گروه جهاد در ساختن این مجموعه که نزدیک به هفتاد برنامه است چنین می‌گوید:

"انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند آن‌ها را به جبهه‌های دفاع مقدس می‌کشاند وظایف و تعهدات اداری.

اولین شهیدی که دادیم علی طالبی بود که در عملیات طریق القدس به شهادت رسید و آخرین‌شان مهدی فلاحت‌پور است که همین امسال "1371" در لبنان شهید شد... و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است، جز آن که ما خسته نشده‌ایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. می‌دانید! زنده‌ترین روزهای زندگی یک "مرد" آن روزهایی است که در مبارزه می‌گذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان می‌دهد.”

اواخر سال 1370 "موسسه‌ی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلم‌سازی مستند و سینمایی درباره‌ی دفاع مقدس بپردازد و تهیه‌ی مجموعه‌ی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطع‌نامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلم‌برداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کم‌تر از یک سال کار تهیه‌ی شش برنامه از مجموعه‌ی ده قسمتی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند ومقدمات تهیه‌ی مجموعه‌های دیگری را درباره‌ی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعه‌ی محاصره، سقوط و باز پس‌گیری خرمشهر می‌پرداخت در ماه‌های آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه‌ی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیسم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند.

شهید آوینی فعالیت‌های مطبوعاتی خود را در اواخر سال 1362، هم زمان با مشارکت در جبهه‌ها و تهیه‌ی فیلم‌های مستند درباره‌ی جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه‌ی "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر می‌گرفت او طی یک مجموعه مقاله درباره‌ی "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشه‌های رایج در مود دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهج‌البلاغه و آرای سیاسی حضرت امام(ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد. مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نسبت با حکومت الهی حضرت رسول(ص) در مدینه و خلافت امیرمؤمنان(ع) نوشت و اتصال انقلاب اسلامی را با نهضت انبیا علیهم‌السلم و جایگاه آن با جنگ‌های صدر اسلام و قیام عاشوا و وجوه تمایز آن از جنگ‌هایی که به خصوص در قرون اخیر واقع شده‌اند و نیز برکات ظاهری و غیبی جنگ و ویژگی رزم‌آوران و بسیجیان، در زمره‌ی مطالبی بود که در "اعتصام" منتشر شد. در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر می‌کرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون "اشک، چشمه‌ی تکامل". "تحقیقی در معنی صلوات" و "حج، تمثیل سلوک جمعی بشر" به چاپ می‌سپرد. در کنار نگارش این قبیل مقالات، مجموعه مقالاتی نیز با عنوان کلی "تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب" برای ماهنامه‌ی "جهاد"، ارگان جهاد سازندگی، نوشت "بهشت زمینی"، "میمون برهنه!"، "تمدن اسراف و تبذیر"، "دیکتاتوری اقتصاد"، "از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی"، "نظام آموزش و آرمان توسعه یافتگی"، "ترقی یا تکامل؟" و... از جمله مقالات آن مجموعه است. این مقالات بعد از شهادت او با عنوان "توسه و مبانی تمدن غرب" به چاپ رسید این دوره از کار نویسندگی شهید تا سال 1365 ادامه یافت. مقارن با همین سال‌ها شهید آوینی علاوه برکارگردانی و مونتاژ مجموعه‌ی "روایت فتح" نگارش متن آن را بر عهده داشت که بعدها قالب کتابی گرفت با عنوان "گنجینه‌ی آسمانی". او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب "فتح خون" (روایت محرم" را آغاز کرد و نه فصل از فصول ده‌گانه‌ی آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنی‌هاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.

 در سال 1367 یک ترم در مجتمع دانشگاهی هنر تدریس کرد، ولی چون مفاد مورد نظرش برای تدریس با طرح دانشگاه هم‌خوانی نداشت، از ادامه‌ی تدریس صرف‌نظر کرد. مجموعه‌ی مباحثی که برای تدریس فراهم شده بود، با بسط و شرح و تفسیر بیش‌تر در مقاله‌ای بلند  به نام "تاملاتی در ماهیت سینما" که در فصلنامه‌ی "فارابی" به چاپ رسید و بعد در مقالاتی با عناوین "جذابی در سینما"، "آینه‌ی جادو"، "قاب تصویر و زبان سینما"و... که از فروردین سال 1368 در ماهنامه‌ی هنری "سوره" منتشر شد، تفصیل پیدا کرد. مجموعه‌ی این مقالات در کتاب "آینه‌ی جادو" که جلد اول از مجموعه‌ی مقالات و نقدهای سینمایی اوست. جمع‌آوری و به چاپ سپرده شد.

سال‌های 1368 تا 1372 دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل می‌شود. هرچند آشنایی با سینما در طول مدتی بیش از ده سال مستندسازی و تجارب او در زمینه‌ی کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هرچیز به سینما بپردازد. ولی این مسئله موجب بی‌اعتنایی او نسبت به سایر هنرها نشد. او در کنار تالیف مقالات تئوریک درباره  ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تالیف کرد که در ماهنامه‌ی "سوره" به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی. اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، غرب‌زدگی و روشن‌فکری، تجدد و تحجر و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد و مقالاتی منتشر نمود.

مجموعه‌ی آثار شهید آوینی در این دوره هم از حیث کمیت، هم از جهت تنوع موضوعات و هم از نظر عمق معنا و اصالت تفکر و شیوایی بیان اعجاب‌آور است. در حالی که سرچشمه‌ی اصلی تفکر او به قرآن، نهج‌البلاغه، کلمات معصومین علیهم‌السلام و آثار و گفتار حضرت امام(ره) باز می‌گشت. با تفکر فلسفی غرب و آرا، و نظریات متفکران غربی نیز آشنایی داشت و با یقینی برآمده از نور حکمت، آن‌ها را نقد و بررسی می‌کرد. او شناخت مبانی فلسفی و سیر تاریخی فرهنگ و تمدن جدید را از لوازم مقابله با تهاجم فرهنگی می‌دانست چرا که این شناخت زمینه‌ی خروج از عالم غربی و غرب زده‌ی کنونی را فراهم می‌کند و به بسط و گسترش فرهنگ و تفکر الهی مدد می‌رساند. او بر این باور بود که با وقوع انقلاب اسلامی و ظهور انسان کاملی چون امام خمینی(ره) بشر وارد عهد تاریخی جدیدی شده است که آن را "عصر توبه‌ی بشریت" می‌نامید. عصری که به انقلاب جهانی امام عصر(عج) و ظهور "دولت پایدار حق" منتهی خواهد شد.

يکشنبه 25/12/1387 - 12:18
کامپیوتر و اینترنت
آشنایی با برنامه ی Notepad
برای باز كردن برنامهNotepad می توان در محیط Desktop در یك محیط خالی راست كلیك كرده و از كشوی باز شوی New گزینه ی Text Document را انتخاب كرد و یا بر روی Start كلیك كرده گزینه ی Accessories و سپس انتخاب برنامه ی Notepad .
این برنامه برای تایپ متنهای ساده كه بدون قالب خاصی باشد استفاده می شود ، همچنین یكی از استفاده های دیگر این برنامه برای طراحان Web می باشد . بدین صورت كه آنها تگ های HTML را در Notepad وارد كرده و سپس آن فایل را با پسوند مربوطه Save می نمایند .


شرحی كوتاه بر منوی های برنامه Notepad : 
 


منوی File

- گزینه ی New : ایجاد یك فایل متنی جدید
- گزینه ی Open : فراخوانی فایل های موجود
- گزینه ی Save : ذخیره كردن یك متن با نام پیش فرض برنامه
- گزینه ی Save as : ذخیره كردن یك متن با نام دلخواه
- گزینه ی Page setup : تنظیمات مربوط به صفحه ، اندازه كاغذ ، حاشیه و ...
- گزینه ی Print : برای چاپ متن
- گزینه ی Exit : خروج از Notepad

منوی Edit

- گزینه ی Undo : بازگردانی آخرین عمل انجام شده
- گزینه ی Cut : جدا كردن یك قسمت متن و انتقال آن در حافظه ی موقت.
- گزینه ی Copy : نسخه برداری از یك قسمت یا متن .
- گزینه ی Past : مكمل گزینه ی Cut می باشد . در واقع متن جدا شده از متن كه در حافظه ی موقت ذخیره
شده بود بوسیله ی فرمان Cut در محل دلخواه فراخوانی می شود .
- گزینه ی Delete : معادل فشردن كلید Del می باشد برای پاك كردن یك قسمت .
- گزینه ی Find : در صورتی كه بخواهیم یك حرف ، كلمه و یا عبارت خاص را در متن تایپ شده جستجو كنیم از این عبارت استفاده می كنیم . كلمه ی مورد جستجو را در جعبه ی مربوط به Find What وارد می كنیم .

با این توضیح كه :

-اگر گزینه ی Mach case را فعال كنیم دقیقا مانند عبارت تایپ شده عمل جستجو را انجام می دهد یعنی بین حروف كوچك و بزرگ حساسیت نشان می دهد .
- اگر بخواهیم عمل جستجو از بالا به پایین انجام شود در قسمت Direction گزینه ی Up را فعال كرده و اگر بخواهیم از پایین به بالا انجام شود گزینه ی Down را فعال می كنیم .
- گزینه ی Find next : در صورت اجرای فرمان Find برای ادامه ی جستجو از این فرمان استفاده می شود .
- گزینه ی Replace : برای جستجوی یك حرف یا كلمه و جایگزین كردن آن با حرف یا كلمه ای دیگر .
- گزینه ی go To : برای رفتن به سطری خاص در متن وارد شده از این گزینه استفاده می شود .
- گزینه ی Select All : برای انتخاب تمامی متن یكجا استفاده می شود .
- گزینه ی Time/Date : برای درج تاریخ و ساعت سیستم در مكان دلخواه استفاده می شود .

منوی Format :

- Word Warp : از شكسته شدن متن تا زمانیكه از Enter استفاده می شود جلوگیری می كند .
- Font : در صورتیكه بخواهید Font نوشته شده بر روی صفحه ی Notepad را تغییر دهید از این گزینه استفاده می شود .

منوی View :

- Status bar : گزارش وضعیت

يکشنبه 25/12/1387 - 12:16
آموزش و تحقيقات
پیكر بندی ماوس
برای تعیین سرعت حركت اشاره گر ماوس ، شكل ظاهری آن و عملكرد كلیدهای آن با استفاده از پنجره ی Control panel و انتخاب گزینه ی Mouse این كار انجام می پذیرد . پس از انتخاب و اجرای این گزینه كادر محاوره ای با عنوان Mouse Properties فعال می شود كه دارای سربرگهای زیر می باشد :

- سربرگ Buttons :

جهت تعریف عملكرد كلیدهای ماوس از این قسمت استفاده می شود. گزینه ی Switch primary and secondary buttons مربوط به تعیین چپ دست یا راست دست بودن كاربر می باشد . در صورتیكه چپ دست هستید این گزینه را فعال و در غیر اینصورت ، غیر فعال نگاه دارید .
نوار لغزنده ی مربوط به قسمت Double click speed برای تعیین سرعت دابل كلیك جهت باز كردن پنجره و یا اجرای هر دستوری كه نیاز به دابل كلیك داشته باشد می باشد .
گزینه ی Click lock كه در حالت عادی غیر فعال نیز هست باعث قفل شدن كلیدهای ماوس هنگام فشردن می شود . بدین صورت كه زمانیكه شما كلید ماوس را برای مدت كوتاهی فشار دهید ، قفل شده و بدین ترتیب می توانید مورد انتخابی را بدون پایین نگه داشتن كلید ماوس بكشید .

- سربرگ Pointers :

همانطور كه در قبل گفته شد شما می توانید در این قسمت شكل ظاهری نشانگر ماوس را بسته به سلیقه ی شخصی خود تغییر دهید. حالت مورد نظر خود را از كشوی باز شوی مربوطه انتخاب و آنرا در كادر Customize مشاهده كنید . همچنین می توانید تركیبی از این اشكال را ایجاد كرده و اشاره گر ماوس را به آن شكل تطبیق دهید . برای اینكار پس از انتخاب یكی از انواع حالتها در پنجره ی Customize بر روی دكمه ی Brows كلیك كنید . برای بازگشت به اشاره گر پیش فرض ، در كشوی بازشوی قسمت Scheme بر روی گزینه ی Windows default كلیك نمایید .

- سربرگ Pointer options :

این قسمت مربوط به زمانی است كه شما جهت پیگیری شكل ظاهری ماوس دچار اشكال و تردید می گردید ، می توانید با تعیین دنباله ای برای آیكون ماوس ، عمل رد یابی را ساده تر انجام دهید . همچنین با استفاده از نوار لغزنده ی Select a pointer speed می توانید سرعت حركت ماوس را در صفحه كم یا زیاد كنید .

- سربرگ Hardware :

این قسمت مربوط به ابزارهای كنترلی دیگر شبیه جوی استیك ها و ... می باشد كه جهت بازیهای كامپیوتری كاربرد دارد .
يکشنبه 25/12/1387 - 12:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته